۲- پیشگیری از بازگشت: شامل آموزش معمولی پیشگیری از برگشت است و ایجاد تحکیم در اهداف درمانی است.

۳- کنترل بازگشت: کنترل بازگشت به فرایند تحلیل عوامل آشکار ساز و پیامدهای بازگشت و انطباق درمان مطابق با آن اشاره دارد.هنگامی که بازگشت سریعی رخ داد، باید با شدت بیشتری ادامه یابد.

۲۲-۲- برنامه معتادان گمنام :

معتادان گمنام یک انجمن غیر انتفایی از مردان و زنان همدردی است که اعتیاد به مواد مخدر مشکل اصلی زندگی شان بوده است

(( .. ما معتادانی هستیم که در حال بهبودیم و اکنون به طور مرتب گرد هم می آییم تا به کمک یکدیگر پاکی خود را حفظ کنیم این برنامه یک برنامه پرهیز کامل از هر گونه مصرف مواد مخدر است)).

تنها لازمه عضویت در این انجمن تمایل به قطع مصرف مواد مخدر است هیچ شرط و شروطی۰ برای عضویت وجود ندارد به هیچ سازمانی وابسته نیست حق عضویتی نداشته و به هیچ سازمانی ( سیاسی، مذهبی یا انتظامی ) ارتباط ندارد و هر کس که مایل باشد بدون محدودیتی از لحاظ سن، مذهب ، نژاد و جنسیت می‌تواند ‌به این انجمن ملحق شود.(فروهر.۱۳۸۸)

افرادی که عضو می‌شوند تا روزی که زندگی سالم و دور از اعتیاد را داشته باشند می‌توانند در گروه باقی بمانند و از طریق شرکت در جلسات گروه و پیروی از برنامه بازیافت ، ضمن حمایت از همدیگر ، کمک به دیگران خود می آموزند و از طریق این مبادله همگی درباره پستی بلندی های روند بهبود چیزهای مختلفی یاد می گیرند از آنجا که اعتیاد فرایندی روانشناختی و بسیار پیچیده است طوری که افراد به تنهایی قادر به رهایی از آن نیستند.NA با برنامه ۱۲ مرحله ای ضمن درک این افراد حمایت بی دریغی را نیز به آن ها ارائه می‌دهد و با تقویت اصل مشارکت و همکاری به کنار آمدن با مشکلات انسانی کمک می رسانند.

برنامه های NA برای بسیاری از افراد مفید بوده و در زمینه خود داری از مصرف و بازیافت زندگی به دور از اعتیاد کمک ‌کرده‌است.

– از لحاظ ذهنی ، انجام رفتار عاقلانه ( حفظ نگاه واقع گرایانه)

– صداقت مسئولانه ( گفتن حقیقت به خود و به دیگران)

– هوشیاری روحی ( پرورش و رشد با تکیه به ایمان فردی)

این برنامه ها یک متد ( شیوه ) مرحله ای می‌باشد که انجام مراحل ( گانه تا رسیدن به بهبود ) طی سالیان متمادی کلید اصلی ا اگر برنامه های درمانی منجربه شرکت شخص در مرحله نخست گردد گام مهم و بزرگی آغاز شده ) است؛ یعنی اقرار ‌به این مسئله که شخص در برابر مصرف مواد ناتوان و ضعیف است و باید تشخیص دهد زندگی اش از اختیار او خارج شده است .

تو هم داشتن کنترل در مصرف و انکار وجود مشکلات ناشی از مصرف مواد، به حفظ و استمرار اعتیاد منجر خواهد شد.

اگر شخصی به مرحله اقرار برسد و از مرحله انکار و تو هم عبور کند ، امکان خود داری مستمر و شانس تشدید و تقویت شرایط بهبود و ماندن و ادامه دادن مراحل باقی مانده افزایش می باید.

” بازیافت را پیشرفت تدریجی است نه آرمانی کامل”

معمولا به اعضا توصیه می شود طی ۹۰ روز در ۹۰ جلسه شرکت کنند.(هومان.۱۳۸۷)

روند پیشروی بر اساس گامها:

عملکرد این انجمن بر اساس ۱۲ گام یا ( قدمهای دوازده گانه) ای صورت می‌گیرد ؛ که اگر فرد خواهان پاکی در هر یک از مراحل تلاش خود را به کار بندد در جهت بهبودی و پیشرفت گام‌های مؤثر و راسخی خواهد برداشت. این قدمها عبارتند از :

۱- ما اقرار کرده ایم در برابر اعتیاد مان عاجز بودیم و زندگی مان غیر قابل اداره شده بود.

۲- ‌به این باور رسیدیم یک نیروی برتر می‌تواند سلامت عقل را به ما باز بگرداند.

۳-ما تصمیم گرفتیم اداره زندگی مان را به مراقبت خداوند بدان گونه که او را درک می‌کردیم بسپاریم. ۴- ما یک تراز نامه بر اخلاقی بی با کانه و جستجو گرانه از خود تهیه نمودیم.

۵- ما چگونگی دقیق خطاهایمان را به خداوند ، به خود و یک انسان دیگر اقرار کردیم.

۶- ما آمادگی کامل پیدا کردیم که خداوند کلیه نواقص شخصیتی ما را بر طرف سازد.

۷- ما با فروتنی از او خواستیم کمبودهای اخلاقی ما را بر طرف کند.

۸- ما با تهیه فهرستی از کلیه کسانی که به اعضا صدمه زده بودیم ، خواستار جبران خسارت آن ها شویم.

۹- ما به طور مستقیم در هر جا که امکان داشت از این افراد جبران خسارت کردیم.

۱۰-ما به تهیه تراز نامه شخصی خود ادامه می‌دهیم و هر گاه در اشتباه بودیم سریعاً به آن اقرار کردیم.

۱۱- ما از راه مراقبه و دعا با خدا خواهان ارتقاء رابطه خود با خداوند شده و فقط جویای آگاهی از اراده او برای خود و قدرت اجرائیش شدیم.

۱۲- با بیداری روحانی حاصل از برداشتن این قدیم ها ، ما کوشیدیم این پیام را به دیگر معتادان رسانده و این اصول روحانی را در تمام امور زندگی خود به اجرا در آوریم.(فروهر ، ۱۳۸۸)

سه اصل ضروری در تمامی این مراحل عبارتند از :

۱- داشتن صداقت

۲- روشن بینی

  1. تمایل ( قطع مصرف).

۲۳-۲- سلامت روان :

مفهوم سلامت روان در واقع جنبه ای از مفهوم کامل تندرستی و سلامتی است

سازمان بهداشت جهانی (who) سلامتی را چنین تعریف می‌کند

” حالت سلامتی کامل فیزیکی ، روانی و اجتماعی نه فقط فقدان یک بیماری یا ناتوانی “

سلامت روانی ” کارکرد موفقیت آمیز اعمال روانی ، از نظر تفکر ، خلق و رفتار که منجر به فعالیت‌های سازنده بر آورنده روابط با دیگران و توانایی سازش به تغییر و مقابله با ناملایمات می‌گردد ” تعریف شده است (کاپلان و سادوک.۱۳۸۷)

بر اساس دیدگاه های شناختی ، سلامت یا عدم سلامت روانی را به نحوه دریافت و تفسیر افراد از جهان یا به طور اخص محیط پیرامون وابسته دانسته اند ( سومرز فلانگان ۲۰۰۴) . ‌بنابرین‏ دیدگاه ها چگونگی تجربه واقعیت از طریق ادراک تعیین می شود . هر اندازه دریافت افراد از محیط پیرامون و انعکاس آن در ذهن به واقعیت نزدیکتر باشد . روابط افراد با محیط بیرونی و پیرامون و چگونگی واکنش آن ها به حوادث و رویدادها منطقی تر و به واقعیت نزدیکتر باشند ، افراد منطقی تر و به سلامت روانی ایده آل نزدیکترند .

باز خورد فرد نسبت به خود ( بدون توجه به میزان خوش بینی یا بد بینی آن ها) و دنیای اطراف در آسیب پذیری آنان به تنیدگی های روانی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند (وارنر.۲۰۰۰)[۱۷]

به طور مثال: از لحاظ شناختی ، احتمال وقوع حوادث و پیامدهای آن ها در ذهن تاثیر چشمگیری بر میزان ترس و اضطراب اجتماعی دارد زیرا پاسخ های هیجانی انسان به گونه ای کلی متاثر از شناخت اوست که اغلب به عنوان تحریفهای شناختی عنوان می‌شوند که می‌توانند منجربه ایجاد سوء تفاهم در روابط بین فردی گردد از جمله اختلال های شایع روانی ( اضطراب و افسردگی ) می‌باشند (Davidh reickmann 2004)…(یونسی.۱۳۸۸)

۲۴-۲- نظریه های سلامت روان:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...