پایان نامه -تحقیق-مقاله | ۵-۲- فرایندهای شناختی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۵-۲- فرایندهای شناختی
ما اشیا و افراد آشنا را باز شناسی میکنیم، راه خود را در پیرامون خود پیدا میکنیم، حرف می زنیم، صحبت دیگران را می فهمیم، می خوانیم، می نویسیم، برنامه ریزی میکنیم، اعمال را انجام میدهیم، فکر میکنیم، تصمیم می گیریم، مسایل را حل میکنیم، یاد می گیریم و به یاد می آوریم، مجموعه این فعالیتها را فرایندهای شناختی مینامند (فراهانی، کرمی نوری و اوحدی،۱۳۹۰). در روان شناسی شناختی، فرایندهای شناختی به صورت تفکیک شده مورد مطالعه قرار میگیرد. در این دیدگاه شناخت از یک طرف، شبکه ای به هم پیوسته و مرتبط از فرآیندهاست که اطلاعات را به صورت نظام دار پردازش میکند و از طرف دیگر، دارای زیر مجموعه های مستقلی است که اطلاعات را به شیوه های خاص پردازش میکنند و هر یک دارای ویژگی های روان شناختی و فیزیولوژیکی خاص میباشند. بعضی از جنبههای شناختی شامل توجه و حافظه میباشد (فراهانی و همکاران، ۱۳۹۰).
۶-۲- توجه
توجه[۲۷]به توانایی ذهنی گفته می شود که فرد اطلاعات خاصی از میان اطلاعات دیگر انتخاب و به پردازش بیشتر آن می پردازد. به عبارت دیگر چون ظرفیت شناختی ما با محدودیت رو به روست توجه به محدود کردن پردازش اطلاعات مربوط می شود. توجه به دو نوع تقسیم می شود:
الف) توجه ارادی
ب) توجه غیرارادی
در توجه ارادی هدف مشخصی جست وجو می شود و با انگیختگی و هشیاری بیشتر فرد همراه است. در توجه ارادی، ما چیزهایی را انتخاب میکنیم که با انتظارات و توقعات ما هماهنگی داشته باشد و فرد بر آن کنترل دارد. از طرف دیگر محرک هایی نیز در خارج وجود دارند که توجه ما را به خودشان جلب میکنند. این گونه محرک های خارجی با انتظارات و توقعات ما مطابقت ندارند و معمولا غیر منتظره اتفاق می افتند و واکنش«آن چیست» را در ما به وجود می آورند و ما بر آن کنترل نداریم و به صورت خود به خودی صورت می پذیرد. به این نوع توجه، توجه غیرارادی گفته می شود. پردازش مربوط به توجه ارادی کند و آهسته است، پردازش توجه غیر ارادی تند و سریع است. پردازش های ارادی و کنترل شده ظرفیت شناختی ما را کاهش میدهد و انجام تکالیف دیگر را دشوار میسازد. در حالی که پردازش های غیر ارادی و خودکار این ظرفیت را کاهش نمی دهد و انجام تکالیف دیگر را به طور همزمان برای ما دشوار نمی سازد. پردازش های ارادی و کنترل شده قابل اجتناب اند و می توان آن ها را متوقف ساخت، در حالی که پردازش های غیر ارادی و خودکار غیرقابل اجتناب اند. وقتی محرکی در محیط ارائه گردد توجه ما را ناگزیر به خود جلب میکنند پردازش های ارادی و کنترل شده قابل انعطاف و قابل تغییرند و می توان آن ها را در موقعیت های گوناگون به کار برد، ولی پردازش های غیر ارادی و خودکار غیر قابل انعطاف اند و زمانی که یادگیری میشوند، به دشواری می توان به اصلاح و تغییر آن ها دست زد. بنابرین، می توان گفت زمانی که پردازش های خودکار به کار برده میشوند، می توان توجه را در بین چند منبع اطلاعاتی تقسیم کرد و از ظرفیت شناختی بیش تر استفاده نمود؛ ولی در پردازش کنترل شده باید به برخی اطلاعات توجه خود را متمرکز نموده، در حالی که برخی اطلاعات دیگر را می توان مورد توجه قرار نداد. محرک هایی که تازه، غیر منتظره، متباین و تعجب بر انگیز باشند، توجه غیر ارادی ما را بیشتر جلب میکنند و معمولا بهتر نیز به یاد آورده میشوند (فراهانی و همکاران ،۱۳۹۰).
۷-۲- حافظه
حافظه، عنوانی است که در مورد توانایی انسان برای یادگیری، نگهداری، یادآوری و استفاده از اطلاعات و دانش به کار برده می شود و وسیله ای است که تجارب قبلی خود را در آن نگهداری و اطلاعات را برای استفاده در زمان حاضر از آن استخراج میکنیم (تالوینگ، ۲۰۰۰؛ تالوینگ و کریک، ۲۰۰۰؛ بجور کلاند، اشنایدر و هرنالدزبلاسی ، ۲۰۰۳؛کرودر، ۱۹۷۶؛ نقل از استرنبرگ، ۲۰۰۶). وقتی از حافظه صحبت می شود بیشتر اصطلاح یادگیری به ذهن میآید، در حالی که مرحله اول حافظه، یعنی، اکتساب و ثبت اطلاعات است و حافظه به مجموعه ی فرایندهای اکتساب، نگهداری و کاربرد اطلاعات گفته می شود. مطالعات مربوط به حافظه در روان شناسی از قدمت بسیار برخوردار است و از همان ابتدا نظر بر این بوده است که حافظه مراحل و انواع گوناگونی دارد(فراهانی و همکاران، ۱۳۹۰).
امروزه سه مرحله ی اصلی را در حافظه مورد شناسایی قرارمیدهند. روان شناسان شناختی، سه نوع عملیات مشترک حافظه را بدین شرح مشخص ساخته اند: رمز گردانی[۲۸]، اندوزش[۲۹]و بازیابی[۳۰] (بدلی، ۲۰۰۰، ۱۹۹۸، ۱۹۹۹؛ براون وکریک، ۲۰۰۰ ؛نقل از استرنبرگ، ۲۰۰۶). هر عملیاتی بازنمای یک مرحله در پردازش حافظه است.
۱- مرحله ی رمزگردانی (یادگیری): در این مرحله اطلاعات با ویژگی ها و خصوصیات گوناگون و از جنبههای مختلف فیزیکی (ظاهری) و معنایی ثبت میشوند و اطلاعات وارد سیستم شناختی ما میشوند که به آن درون داد[۳۱] نیز گفته می شود. در این مرحله، داده های حسی را به شکل بازنمودهای ذهنی در میآوریم .
۲- مرحله ی اندوزش (نگهداری): در این مرحله اطلاعات ثبت و یاد گرفته شده در حافظه، نگهداری و محافظت میشوند تا در زمان مناسب از آن ها استفاده شود.
۳- مرحله ی بازیابی (یادآوری): در این مرحله، اطلاعات مورد نیاز که بنا بر شرایط و موقعیتهای گوناگون متفاوت خواهد بود مورد بازیابی قرار میگیرد و فرد اطلاعات را به نحو هشیارانه یا ناهشیارانه یادآوری کرده و مورد بازشناسی قرار میدهد. به این مرحله برون داد نیز گفته می شود (فراهانی و همکاران،۱۳۹۰).
۸-۲- تقسیم بندی حافظه
اتکینسون و شیفرین (۱۹۶۸) تقسیم بندی معروف خود را از حافظه پیشنهاد کردند: ثبت حسی[۳۲]، انباره کوتاه مدت[۳۳]و انباره بلند مدت[۳۴]. کانال های حسی (خصوصاًً حس بینایی) ثبت های اولیه را دریافت میکنند و موجب میشوند که ثبت حسی به عنوان یک عنصر مجزا در حافظه تشخیص داده شوند. اطلاعات در مدت کوتاه چند هزارم ثانیه چنان چه مورد توجه واقع نشوند از بین میروند.
حافظه کوتاه مدت یا حافظه کاری[۳۵] دومین نظام حافظه است. در حافظه کوتاه مدت زمان از بین رفتن اطلاعات طولانی تر از حافظه حسی است و تخمین این زمان دشوار است، زیرا تا حدود زیادی تحت تأثیر کنترل آزمودنی میباشد، ولی شواهدی وجود دارد دال بر این که اطلاعات در حافظه کوتاه مدت چنان چه تکرار و تمرین نشود در دوره زمانی بین ۱۵ تا ۳۰ ثانیه از بین می رود. مقدار و نوع اطلاعاتی که از حافظه ی کوتاه مدت به حافظه بلند مدت منتقل می شود به پردازش کنترل شده ای نیاز دارد، هر چند که اطلاعات موجود در حافظه کوتاه مدت به صورت غیر کنترل شده نیز به حافظه بلند مدت انتقال مییابد. در حافظه ی بلند مدت ساده ترین فرضیه آن است که قبول کنیم رد حافظه[۳۶] به صورت همه یا هیچ عمل میکند، اگر یک رد حافظه تشکیل شود سپس یک بازیابی[۳۷]و پاسخ صحیح اتفاق خواهد افتاد (کرمی نوری، ۱۳۸۳).
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-05] [ 01:33:00 ب.ظ ]
|