۱ ـ ۷ ـ فرضیه های تحقیق

    • محیط اجتماعی حاکم بر روحیات شاعران مورد بحث تاثیر داشته است.
    • شعر اخوان ثالث و جواهری بازتابی از اوضاع حکومت ها و محیط سیاسی و اجتماعی زمان آنان است.
    • مقبولیت اخوان و جواهری باعث شد تا اشعار اجتماعی آنان در محیط اجتماعی تاثیر گذار شود.
    • اشتراک دو شاعر در حوزه شباهت های اجتماعی و تفاوت های آنان در حوزه تفاوت های فردی است.
    • سخنان اخوان، کاملا سرراست، همراه با جمله های کوتاه، خیلی کوتاه و فاقد هرگونه پیچیدگی زبانی است، مضمون گرایی و فرمالیسم محض نیست.

۱ ـ ۸ ـ چارچوب تحقیق
ساختار پایان نامه به طور کلی از روش های جامعه شناختی و جامعه شناختی _ ادبی، نقد و تحلیل مضامین مشترک اجتماعی در پنج فصل تنظیم شده و عینیت یافته است.
با توجه به اینکه بررسی مضامین اجتماعی اشعار دو شاعر نیاز به اطلاعات جامعه شناختی داشت، مطالعه کتب مختلف جامعه شناسی به عنوان یک بحث جدید برای این پژوهش ضرورت داشت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    • فصل اول: کلیات تحقیق
    • فصل دوم: مضامین اجتماعی در شعر مهدی اخوان ثالث.
    • فصل سوم: مضامین اجتماعی در شعر محمد مهدی جواهری.
    • فصل چهارم: مقایسه مضامین اجتماعی در شعر مهدی اخوان ثالث و محمد مهدی جواهری.
    • فصل پنجم: نتیجه گیری و منابع تحقیق
    • منابع تحقیق

۱ ـ ۹ ـ معانی مفردات و مفاهیم تحقیق
۱ ـ ۹ ـ ۱ ـ وطن پرستی
وطن پرستی یکی از واژگان ارج داریست که معنای آن، به درستی یافته و میان مردمان پراکنده نشده است. راستی این است که ما به معنای درست این گونه واژگان، نیاز بس بزرگی داریم و درمان بسیاری از دردها و پراکندگی ها را می‌توانیم از معنای درست این واژگان، بیابیم و این در حالی است که نه تنها، معنای روشنی از آن میان مردمان نیست، بلکه گاه معناهایی که یکباره از بی‌پایگی و گاه نیرنگ و دشمنی یا خودنمایی، ریشه می‌گیرند نیز ساخته شده و به میان مردمان راه می‌یابد که نه تنها درمان درد توده‌ی مردم نیست، بلکه خود، خاری، لای آن زخم است. این جای افسوس دارد که گروهی نادان با پندارهای بیهوده و بی‌راهه‌ی خود، در این آشفتگی حال مردم، نه تنها نیروی بزرگی که از دانستن مفهوم این واژگان به دست مردم می‌توانست بیاید را از بین برده‌اند، بلکه خردها را به کوره راهی هم رهنمون می‌سازند و حرکت ساده دلانه‌ی مردم را که درست‌تر از پندارهای بیهوده آنهاست، هر چند تعریفی از آن نتوانند، ارائه کنند و بیشتر با همان پاکی درونی و یافته‌های ساده خود به آنها که همبستگی با وطن پرستی دارد به نیکی می‌کوشند و به طرز شگفت انگیزی به انجام می‌رسانند را نیز تیره کرده و خلق‌های کژ برگرفته از فهم نادرست خود را به ذهن مردمان می‌اندازند، پا فراتر گذاشته زبان طعنه نیز گشوده و آنها را ناآگاه از اصول عقل و تحت تأثیر احساس، معرفی می‌کنند .
(کلاشی، www.ariarman.com/Nationalism-Of-Iranian.htm).
۱ ـ ۹ ـ ۲ ـ میهن‌دوستی
میهن‌دوستی که به نام میهن پرستی نیز شناخته می شود، مفهومی است ناظر به عشق و علاقه به میهن و مردم و آمادگی جهت هر گونه فداکاری و پاسداری از استقلال سیاسی و اقتصادی کشور و دفاع از هویت قومی- ملی- فرهنگی آن ملت. میهن، دوست فردی است که به سرنوشت کشور و فرهنگ خود حساس است و همه تلاشش را بکار می‌گیرد تا آنها را به بالندگی برساند.
۱ ـ ۹ ـ ۳ ـ وطن دوستی
یکی از جملاتی که به پیامبر اکرم (ص) در خصوص میهن فرموده بود جمله «حبّ الوطن من الایمان» است؛ یعنی: «دوست داشتن وطن، از نشانه‌های ایمان است». این سخن در کتاب‌های حدیثی دسته اول و مورد اعتماد شیعه و اهل سنت نقل نشده است. ولی در کتاب‌هایی مانند «مستدرک سفینه البحار»، (شاهرودى، ۱۴۱۸ق ، ج ۱۰، ص ۳۷۵) «اعیان الشیعه»، امین، ۱۴۰۶ق ، ج ۱، ص ۳۰۱) «خزائن» نراقی(ره)، (نراقى، ۱۳۸۰ش ص ۴۸۷ و ۵۲۸) «کشف الخفاء»، (عجلونی، ۱۴۰۸ق، ج ۱، ص ۳۴۵) «بیان المعانی»، (ملاحویش، ۱۳۸۲ق ، ج ۲، ص ۴۰۴، اول) و نظیر این منابع از شیعه و اهل سنت، بدون ذکر سند نقل شده است. همچنین با جستجو در منابع غیر حدیثی اوایل قرن چهارم به بعد که در دست داشتیم، قدیمی‌ترین نقل این سخن به کتاب «مرزبان نامه» (مرزبان، ۱۹۹۷م، ص ۱۷۸) بر می‌گردد.
۱ ـ ۹ ـ ۴ ـ متن جمله «حُبّ الوطن مِن الایمان»
در این جمله با دو واژه کلیدی «حُب الوطن» و «الایمان» مواجه هستیم، که هر کدام برای خویش تعریف و اصول و موازینی دارند که بر اساس آنها می‌توان گفت: کسی وطن دوست است که پایبند به این اصول و موازین باشد و شخصی دیگر چون پایبند به این اصول و موازین نبوده، حب وطن ندارد. درباره ایمان نیز اگر کسی اصول و موازین ایمان را داشته باشد، مسلمان و مؤمن است، و اگر پایبند به آنها نباشد، مسلمان و مؤمن نیست (همان: ۱۴۸).
۱ ـ ۹ ـ ۵ ـ ارزیابی معنای وطن
درباره ارزیابی وطن و شناخت هویت و مختصات آن، مباحث فراوانی در کتاب‌های سیاسی و حقوقی مطرح شده است که باید به این منابع مراجعه نمود (عمید زنجانى: ۱۳۶۸ش، ص ۴۴) در علوم سیاسی و حقوقی مدنی و همچنین در تفسیر لغوی وطن، اختلاف نظر وجود دارد؛ مقصود از وطن، مکه است که ام‌ّالقری و قبله عالم است. و یا منظور وطن متعارف و عرفی است؛ (کشف الخفاء، ج ۱، ص ۳۴۶) یعنی جایی که انسان در آن زندگی می‌کند، و یا این‌که مقصود، وطن بزرگ اسلامی است که حفظ و نگهداری آن بر مسلمانان لازم است. چون حفاظت از دین و انسانیت و عزّت دین و قوّت اسلام وابسته به آن است. پس دین و انسانیت اصل است و وطن و غیر آن باید در خدمت دین باشند (عاملی،۱۴۲۶ق، ‏ ج ۳، ص ۳۳۳ – ۳۳۴) تفسیرى که شیخ بهایى(ره) از وطن ارائه می‌دهد، گواه دیگرى است که مشى و منش سیاسى او را در عقاید دینى و مذهبى نشان می‌دهد. وى کلمه «وطن» را در جمله «حُبُّ الوطنِ مِن الایمانِ»، یک وطن جغرافیایى مبتنى بر ملّیت و ناسیونالیسم نمی‌داند، (ملت گرایی از نگاه امام خمینی، سؤال ۱۲۳۶۴) بلکه وطن را به جایگاه اخروى روح انسان تعبیر می‌کند؛ زیرا به عقیده او پیامبرى که محبت و علاقه به دنیا را سرچشمه همه خطاها و گناهان معرّفى می کند، چگونه دوست داشتن یک چیز مادى همچون وطن را نشانه ایمان می‌داند؟ او در تبیین نظر خویش، این شعر را سرود:
«این وطن مصر و عراق و شام نیست
این وطن شهرى است کانرا نام نیست».
( شیخ بهائى، ۱۳۵۲: ۱۰)
۱ ـ ۹ ـ ۶ ـ وطن دوستی از دیدگاه آیات و روایات
اصول و ریشه‏ هاى وطن‌دوستی به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم در قرآن مجید بیان شده است:
۱ ـ آیاتى که علاقه به وطن را کاملاً تأیید می‌کند؛ مانند: «و هنگامى را که از شما پیمان گرفتیم که خون هم را نریزید و یکدیگر را از سرزمین خود، بیرون نکنید. سپس شما اقرار کردید (و بر این پیمان گواه بودید» ( بقره، ۸۴ ) در این آیه شریفه، آوارگى از وطن را در اهمیت مانند کشته شدن متذکر شده، و اجتناب از آن دو را مشمول پیمان الهی قرار داده است (جعفری، ۱۳۷۶: ۶، ص ۲۰۱ – ۲۰۲).
و «خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى‏کند چرا که خداوند عدالت‏پیشگان را دوست دارد، تنها شما را از دوستى و رابطه با کسانى نهى می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه‌هایتان بیرون راندند یا به بیرون‌راندن شما کمک کردند و هرکس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است» (ممتحنه، ۸ – ۹٫)در این آیه، نیکوکارى و عدالت و انصاف را در باره کسانى که اگر چه خارج از دین اسلام می‌باشند، تا هنگامی که به کشتار برنخاسته‌اند و مسلمانان را از وطن خود آواره ننموده‏اند، مطلوب معرّفى نموده و مى‏فرماید: خدا نیکوکاران و مردم عادل و با انصاف را به‌طور عموم دوست ‏دارد و بالعکس نسبت به کسانى که به جنگ و پیکار برخاسته و مسلمانان را از وطن‌هاى خود آواره می‌کنند، از نیکوکارى نبوده و ظالم هستند.( نهج البلاغه، ج ۶، ص ۲۰۲ – ۲۰۳٫)
پیامبر اسلام (ص) وقتی که خواست از ترس مشرکان از مکه به مدینه هجرت کند، از مکه بیرون رفت و در غار ثور پنهان گردید تا این‌که پس از سه روز به جحفه (که ۸۲ مایلی مکه است رسید، در این هنگام رسول خدا (ص) بسیار محزون و از فشار آزار مشرکان دردمند و متأثّر بود و به یاد مکه آه سردی کشید؛ زیرا مکه محل تولد او و آباء و اجدادش بود تا این‌که جبرئیل نازل شد و پرسید: آیا مشتاق رفتن به مکه هستی؟ فرمود: آری، سپس جبرئیل با آیه «یقیناً کسى که (ابلاغ و عمل کردن به قرآن را بر تو واجب کرده است، حتماً تو را به جایگاه (رفیع و بلند مرتبه‌ات؛ شهر مکه بازمی‌گرداند. بگو: پروردگارم به کسى که هدایت را آورده است و به کسى که در گمراهى آشکارى است داناتر است) ( قصص، ۸۵) به پیامبر اکرم(ص) دلداری داد. (راوندى، ۱۴۰۹ق، ج ۲، ص ۹۱۰).
۱ ـ ۹ ـ ۷ ـ نبود تلازم میان وطن‌دوستی با ایمان به خدا
درباره رابطه میان حب وطن و ایمان که در جمله مورد بحث آمده، باید گفت: تلازمی عقلی میان حب وطن و ایمان وجود ندارد؛ یعنی این‌گونه نیست که هر کسی وطن -به معنای مادی آن (زادگاه و سرزمین آباء و اجدادی)- خویش را دوست دارد، پس حتماً دارای ایمان به خداوند است؛ چنان‌که در قرآن کریم می‌خوانیم: «اگر (همانند بعضى از امت‌هاى پیشین،به آنان دستور می‌دادیم: یکدیگر را به قتل برسانید، و یا: از وطن و خانه خود، بیرون روید، تنها عده کمى از آنها عمل می‌کردند»، (نساء، ۶۶) که نمی‌توان گفت آن عده‌ای که از وطن خود بیرون نرفتند، ایمان به خدا داشتند و آن گروه کمی که از وطن خود بیرون رفتند، ایمان نداشتند (عجلونی،۱۴۰۸: ۱، ۳۴۶)
فصل دوم
مضامین اجتماعی
شعر مهدی أخوان ثالث
۲ ـ ۱ ـ تاریخچه زندگانی مهدی اخوان ثالث
۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ مهدی اخوان ثالث
مهدی اخوان ثالث (م – امید) در سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در مشهد قدم به عرصهء هستی نهاد. نام پدرش، علی و نام مادرش مریم بود. پدر ِ مهدی از مردم یزد بود که در جوانی به مشهد مهاجرت کرده و در این شهر سکونت اختیار نموده و ازدواج کرده بود. وی به طب سنتی مشغول بود. اخوان به هنگام تولد با یک چشم واردِ این جهان شد اما پس از مدتی چشمِ دیگر او به‌روی عالم و آدم باز شد، خود در این باره می گوید: «پدر من عطارطبیب بود و مادر هم کارش خانه‌داری و بعدها هم دعاگویی و نماز و طاعت و زیارت امام رضا و از این قبیل. بعد از مدتی با درمان‌های پدر و دعاهای مادر و نذر و نیازهایش آن چشم دیگر را هم به دنیا گشودم. خدا به من رحم کرد و الا حالا دنیا را با یک چشم می‌دیدم. اما حالا با دو چشم می بینم» (آزاد مرد شعر، notthing.blogsky.com/1391).
مهدی اخوان ثالث تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رسانید و فارغ التحصیل هنرستان صنعتی شد. گرایش به هنر موسیقی، قسمتی از فعالیت‌های دوران کودکی مهدی اخوان ثالث را تشکیل می‌داد او می‌گوید : « مشکلی که من داشتم در ابتدای کار پیش از کار شعر، پدرم مردی بود ـ یادش برایم گرامی ـ که به قول معروف قدما روی خوش به بچه نمی‌خواست نشان بدهد، به پسرش به فرزندش یعنی اخم‌ها در هم کشیده و از این قبیل و من مانده بودم چه کنم، پیش از شعر، من با موسیقی سرو کار پیدا کرده بودم، پیش استاد سلیمان روح افزا می‌رفتم و همچنین پسرش ساز می‌زدم، تار … من نمی‌گذاشتم پدر بفهمد که من با ساز سر و کار دارم، چون می‌دانستم تعصبش را. برادرش را وادار کرد که تار را دور بیندازد و کار نکند و این ها، تار برادرش را که عموی من باشد، من گرفتم و خلاصه اینها» (وبلاگ اشعار کامل شاعران، اشعار مهدی اخوان ثالث، www.moraffah.blogfa.com ).
بدین ترتیب کودکیِ وی با هنر شعر و موسیقی درهم آمیخت هرچند پدرش معتقد بود که «صدای تار همان صدای شیطان است» و او را از نزدیک شدن به موسیقی باز می‌داشت، او در این‌باره می‌گوید: « [پدرم] گفت: باباجان این کار را دیگه نکن. گفتم چه کاری؟ گفت همونی که گفتم. خوب البته فهمیدم چی می‌گه. بعد گفتم چرا آخه باباجان، مثلاً به چه دلیل؟ گفت که دلیلش رو می‌خوای؟ گفتم: بله. گفت: این نکبت داره، صدای شیطان‎ِ … و از این حرف هایی که می شد نصیحت کرد (همان)
اخوان در سال ۱۳۲۹ با ایران (خدیجه) اخوان ثالث، دختر عمویش ازدواج نمود. حاصل این ازدواج سه دختر به نام های لاله، لولی، تنسگل و سه پسر به نام های توس، زردشت و مزدک علی می‌باشد. از حوادث دلخراش دوره زندگی اخوان می‌توان مرگ دو فرزندش را نام برد (www.forum.98ia.com)
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ رفتن مهدی اخوان ثالث به زندان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...