تعاریف مفهومی تعهد سازمانی
قدرت نسبی همانندسازی یک فردبایک سازمان خاص ودرگیرشدن درآن سازمان ( مودی ، استیزر ، پورتر ، ۱۹۷۹ ؛ به نقل ازمک کونل ،۲۰۰۶ ).
تعریف مفهومی هوش فرهنگی
قابلیت یادگیری الگوهای جدید درتعاملات فرهنگی وارائه پاسخ های رفتاری صحیح به این الگوها ( ایرلی وآنگ ،۲۰۰۳).
تعریف عملیا تی تعهدسازمانی
نمره ای است که فرد ازپرسشنامه ۱۵ عبارتی مودی ، استیرزو پورتر(۱۹۷۹) به دست می آورد که دارای شاخص های :۱) اعتقاد راسخ به اهداف وارزش های سازمان(۷عبارت) ؛ ۲) تمایل به تلاش بیشتر برای سازمان(۳عبارت) ؛ ۳) تمایل شدید به باقی مانئن در سازمان (۵ عبارت) است.

تعریف عملیاتی هوش فرهنگی
نمره ای که فردازپرسشنامه ۲۰عبارتی آنگ وهمکاران (۲۰۰۴) به دست می آورد.که دارای فراشناخت ،
شناخت ، انگیزشی ورفتاراست که برمبنای مقیاس هفت گزینه ای ترستون طراحی شده است.نمره کل هوش فرهنگی می تواند از۲۰ ( پایین ترین نمره ) تا ۱۴۰ ( بالاترین نمره ) تغییر نماید.
متغیرهای تحقیق
چون این تحقیق ازنوع توصیفی – همبستگی می باشدتطبیق دادن متغیرمستقل ووابسته بهتراست بکارنرود.دراین تحقیق هوش فرهنگی متغیرپیش بین وتعهدسازمانی متغیرملاک است.
فصل دوم:
ادبیات وپیشینه ی تحقیق
دراین فصل اول به بیان مبانی نظری شامل تعریفاتی از تعهد وتعهدسازمانی وشاخص های آن واجزای آن ، همچنین به تعریف هوش ، نظریات درباره آن وهوش فرهنگی وعامل های آن پرداخته شده است.سپس به بیان پیشینه ی تحقیق شامل تحقیقات داخلی وخاجی وجمع بندی پرداخته شده است.
الف)مبانی نظری
تعهد وتعهدسازمانی
تعهد از زمره واژه هائی است که تعاریف زیادی برای آن ازدیدگاه های مختلف ارائه شده است. مفاهیم متعددی مانند وجدان ،اخلاق کاری وغیره باوجود داشتن تفاوت های مفهومی معادل با تعهد مورد استفاده قرار می گیرند ( نقل ازاحمدپوروشائمی ، ۱۳۷۹ ) از نظر ویلیا مسون واندرسون (۱۹۹۱) تعهدعبارت است ازشدت وگستردگی مشارکت فرد در سازمان ، احساس تعلق به سازمان وشغل واحساس هویت ، وجود احساس های مزبور به افزایش وابستگی گروهی ، رفتارهمکاری منجرخواهد شد( نقل از احمدپور وشائمی ،۱۳۷۹). سالانسیک (۱۹۷۷) تعهد را عبارت از پیوند دادن فرد به اعمال واقدامات فردی وی می داند.این تعریف که خود ازتعاریف ارائه شده توسط کیزلدوسامکو مورا (۱۹۶۶) اقتباس شده ، یک تعریف عملیا تی از این واژه است. منظورکلی آن است که تعهد سازمانی واقعیت می یابد که فرد نسبت به رفتار واقدامات خود احساس مسئولیت و وابستگی نماید.
شاخص های تعهد
بطورکلی ، عنصر اصلی تعهد ویژه از دیدگاه رفتاری عبارتست از رفتار واقدام،بنابراین هر اقدامی با میزان تعهد متفاوتی همراه است که برحسب شاخص های تعهد عنوان می شود.یکی از مهمترین توصیف ها در این رابطه توسط سالانسیک (۱۹۷۹) مطرح شده است. وی مهمترین عامل تعهد را تقلید یا پیوند فرد با اقدام خود می داند وچهار ویژگی را دراین رابطه بیان می کند که عبارتنداز:
-صراحت وآشکار بودن عمل : این ویژگی شامل حدومیزانی است که می توان گفت عملی در واقع رخ داده وبراحتی به آن اشاره می شود. دوعامل اصلی که به آن افزایش صراحت می انجامد عبارت است از قابلیت مشاهده وعدم ابهام وروشن بودن عمل یا اقدام است. برای مثال ، بعضی از اقدامات براحتی قابل مشاهده وروشن نیستند وبا تردید ودودلی همراهند وفرد نسبت به آن ها فکرمی کند.
– قابلیت تجدید نظر وقابل فسخ بودن عمل : بعضی از اقدامات می تواند براساس آزمون وخطاست پذیرد ودرصورت مناسب بودن ان ها را تکرار کرد. درصورت عدم تناسب آن ها تکرار نشده وذهنیت وتصور نسبت به آن ها تغییر می یابد. براساس این تحلیل ، بعضی از اقدامات قابل فسخ وعدم تکرار است وشخص می تواند براحتی تعهد خود را منتقی نماید مانندپس دادن کالای خریداری شده ، طلاق ، استعفاء ازشغل ، غیره. از سوی دیگر ، انجام بعضی از اقدامات بخودی خودتعهدآوربوده ونمی توان ازخودعمل وازآثار شریا خیر رهاشدمانند : قتل ، کتک زدن مصرف غذا وشکستن یک چیزی. این اعمال قابل فسخ نیستند ، گرچه قابل بخشش ویا عذرخواهی می باشند.
– اراده : تعریف اراده نسبت به دوویژگی قبل سخت است وغالبابا مفاهیم آزادی ومسئولیت شخصی ارتباط پیدا می کند.عبارت دیگریاراده همیشه با مفهوم آزادی با مسولیت شخصی همراه نیست. چه بسا که باوجود محدودیت ها شخص بر اساس اراده خود عمل کند وچه بساکه علیرغم وجود آزادی ، اراده ی فرد محدود باشدوتحت تاثیرنیرو های خارجی قرار داشته باشد.اراده هم چنین به معنای پذیرش مسئولیت نیز نمی باشد. برای مثال ، مدیری که براساس اراده خویش تصمیمی را اتخاذ نموده است. چناچه تصمیم ناگوارباشد ، سعی می کندآنرا به دیگران نسبت دهد. درطیف مقابل ، وضعیتی را می توان مجسم کردکه نتیجه خوبی مانند افزایش فروش حاصل شده وتصمیم مدیر نیزدر این میان تاثیر نداشته است ، ولی مدیرسعی می کندافزایش نتیجه را به نبوغ وکارائی خودش نسبت دهد. بهرحال ، اراده از مهمترین عوامل در این زمینه که خود تحت جهار عامل توانتخاب ، وجودفشارها وخوداسته های خارجی ، وجودمبانی برای عمل ووجودسایرمشوق ها می باشند.
-شهرت عمل : این ویژگی اقدام وعمل فرد را با زمینه وبافت اجتماعی آن پیوند می دهد.منظور از شهرت آن است که دیگران از عمل وعامل چه می دانند وچه می خواهند.هرچه توقعات دیگران از فرد بیشترباشد.اهمییت کارزیادباشد ، میزان تعهد نیز بیشتر خواهدبود. تعهدسازمان درفرهنگ لغت آکسفورد (۱۹۹۶) تعهداین گونه تعریف شده : تعهدالزامی است که آزادی عمل را محدود می کند.تعهدسازمانی مانند مفاهیم دیگر رفتار سازمانی[۳۲] به شیوه های متفاوت تعریف شده است.معمولی ترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی به سازمانن درنظرمی گیرد. براساس این شیوه ، فردی که به شدت متعهداست ، هویت خودرا ازسازمان می گیرد.درسازمان مشارکت داردوبا آن درمی آمیزدوازعضویت درآن لذت می برد( ساروقی ، ۱۳۷۵ ).
پورتر وهمکارانش(۱۹۷۴) تعهدسازمانی را پذیرش ارزش های سازمان ودرگیرشدن درسازمان تعریف شده می کنند ومعیارهای اندازه گیری آن را شامل انگیزه،تمایل برای ادامه کار وپذیرش ارزش های سازمان می دانند.
چاتمن واورایلی[۳۳] (۱۹۶۸) تعهد سازمانی را به معنی حمایت وپیوستگی عاطفی با اهداف وارزش های یک سازمان ، به خاطر خود سازمان ودور از ارزش های ابزاری آن « وسیله ای برای دستیابی به اهداف دیگر» تعریف می کنند ( رنجبریان ، ۱۳۷۵ ).
تعهد سازمانی عبارت از نگرش های مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمان نه شغلی که درآن مشغول به کارند. درتعهد سازمانی شخص نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد وازطریق آن سازمان خود را مورد شناسایی قرار می دهد( استرون ، ۱۳۷۷).
شهیدمطهری (۱۳۶۸) درباره تعهدچنین می گوید : تعهد به معنی پایبندی به اصول وفلسفه یا قراردادهایی است که انسان به آنها معتقداست وپایدار به آنها است.فردمتعهد کسی است که بر عهد وپیمان خودوفادارباشد واهدافی را که بخاطر آنها وبرای حفظ پیمان بسته است ، صیانت کند. شلدون تعهد سازمانی را چنین تعریف می کند : نگرش یا جهت گیری که هویت فرد را به سازمان مرتبط یا وابسته می کند.
کانتر تعهد سازمانی را تمایل عاملان اجتماعی می داند.به عقیده سالانسیک ، تعهد حالتی است درانسان که در آن فرد با اعمال خود وازطریق این اعمال اعتقاد می یابد که به فعالیت ها تداوم بخشد ومشارکت موثرخویش را درانجام آنها حفظ کند. بوکان تعهد را نوعی وابستگی عاطفی وتعصب آمیز به ارزش ها واهداف سازمان می داند ، وابستگی به نقش فرد ورابطه با ارزش ها واهداف وبه سازمان فی نفسه جدای از ارزش ابزاری آن (ساروقی ، ۱۳۷۵).
به نظر لوتانز وشاو[۳۴] (۱۹۹۲).تعهد سازمانی به عنوان یک نگرش اغلب این گونه تعریف شده است:تمایل قوی به ماندن درسازمان،تمایل به اعمال تلاش فوق العاده برای سازمان واعتقاد قوی به پذیرش ارزش ها واهداف.وجه اشتراک تعاریف بالا این است که تعهد حالتی روانی است که رابطه فرد را با سازمان مشخص کند ، تصمیم به ماندن در سازمان یا ترک آن را به طورضمنی درخود دارد (همان ، ص۷۰ ).
آلن ومایر تعهد سازمانی را به صورت زیر تعریف نموده اند:
۱_ اعتقاد به اهداف وارزش های سازمان؛
۲- تمایل به تلاش قابل ملاحظه ای به خاطر سازمان؛
۳_ آرزو وخواست قوی وعمیق برای ادامه عضویت با سازمان
با توجه به تعاریف تعهد سازمانی، به زعم پژوهشگر تعهد سازمانی اغلب بدین صورت تعریف شده است :
تمایل قوی برای بقای عضویت دریک سازمان خاص ، تمایل برای تلاش بسیار زیاد برای سازمان ، باور قاطع در قبول ارزش ها واهداف سازمان ، به عبارت دیگر ، تعهد سازمانی یک نگرش درباره وفاداری کارکنان به سازمان ویک فرایند مستمر است که به واسطه مشارکت افراد تصمیمات سامانی ، توجه افرادبه سازمان وموفقیت ورفاه سازمان را می رساند.
اجزای تعهد سازمانی
ازتعهد سازمانی تعاریف متعددی به عمل آمده است.تعهد سازمانی اغلب با عبارات زیر تعریف شده است :
تمایل قوی برای بقا عضویت در یک سازمان خاص.
۲-تمایل برای تلاش بسیار زیاد برای سازمان.
۳- باورقاطع درقبول ارزش ها واهداف سازمان.
بیکر معتقد است که تعهد عبارت است از پیوستن به سازمان وانجام شغل برحسب سه جزء :
اطاعت وپیروی یا سازگاری وهمنوایی با سازمان از طریق مکانیزم های پاداش وتنبیه ؛
۲_ احساس هویت وشناسایی یا تمایل به تعلق خاطر ووابستگی ؛
۳_ درونی کردن یا تجانس ارزش های فرد با اهداف وارزش های سازمان.
البته اجزای دیگری نیز مطرح شده است که اساسا شبیه موارد سه گانه فوق است.درپژوهشی که توسط بارهیم وبرمن درسال۱۹۹۲ انجام گرفت ، تعداد۱۲۹۹نفر از چهارسازمان عمده صنعتی درمدت ۳سال مورد مطالعه قرارگرفتند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...