++

+

+++

قابلیت تکمیل

+++

+++

+++

+++

+++

قابلیت انطباق

+

++

+

+

+++

هزینه

+++

+++

+++

+++

+++

منبع: (کلر ، ۱۳۸۹: ۴۰۵)
گام اول با توجه به معیارهای فوق و نمودار ۲-۲۴ به انجام می رسد. در گام دوم یعنی تدوین و سنجش اولویت ها و تعاملات میان گزینه ها، که تا حدودی وابسته به دیدگاه بازاریابان در زمینه ی رتبه بندی معیارهای انتخاب است. از آنجا که معیارهای انتخاب IMC با یکدیگر مرتبطند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند، بازاریابان باید به تعاملات میان آنها نیز توجه کنند، اهداف برنامه های ارتباطات بازاریابی، بازه زمانی این اهداف (کوتاه مدت و بلند مدت) اولویت های این معیارها را مشخص می کند. همچنین در گام سوم یعنی اجراء و پیاده سازی طرح نهائی، بازاریابان می توانند با بررسی جزئیات، شیوه اجرای هر یک از گزینه های ارتباطی را تثبیت کنند. ارتباطات سازمانی باید تا حد ممکن خلاقانه باشد و نباید با الگوبرداری از سایر شرکتها یا فعالیت های گذشته طراحی شود، تا به اهداف مطلوب دست یابد. در این گام باید به تمرکز یعنی حجم اطلاعاتی که مشتری دریافت می کند و استمرار یعنی شیوه ی توزیع اطلاعات و تعداد مواجهه مخاطبان با پیام، توجه کرد. این دو شاخص (تمرکز و استمرار) برای هر یک از مشتری ها در بخش های مختلف بازار مورد توجه قرار گرفته و سطح ایده آل آنها به دست می‌آید. همچنین باید به انطباق گزینه های ارتباطی مختلف نیز توجه شود. نهایتاً دست اندرکاران فعالیت های ارتباطی شرکت بعد از انتخاب و اجراء نیازمند این هستند که ابزارهای ارتباطی بازاریابی سازمانشان را از دیدگاه استراتژیک مورد ارزیابی قرار دهند تا دریابند که چگونه این گزینه ها می توانند در تقویت ارزش ویژه برند سهم داشته باشند. بنابراین برای طراحی برنامه های IMC مؤثر، ارتباطات بازاریابی باید با یکدیگر هماهنگ و همگام شوند تا بتوانند ارزش ویژه برند مورد انتظار سازمان را محقق نمایند. در همین جا باید خاطر نشان کرد که این تحقیق نیز با بهره از مطالب فوق ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتری را به عنوان یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده در ارزیابی اثربخشی ابزارهای ارتباطی مد نظر قرار داده است تا با بهره گیری از این مبانی نظری بستر لازم برای استفاده مؤثر از این ابزارهای مختلف در سازمانهای مربوطه را فراهم آورد.

۱۲-۶-۱-۲-موانع و مشکلات IMC»
در پایان این بخش خلاصه ای از مهمترین موانع و مشکلاتی که در پیش روی اجرای برنامه های IMC وجود دارد و برگرفته از تحقیقات محققین متعددی می باشد آمده است (Ratnatunga and Ewing,2005; Kitchen et al., 2004; Swain, 2004; Eagle and Kitchen, 2000; Hartley and Pickton, 1999;Pickton and Hartley, 1998; Bruhn, 1997/1998;Gonring, 1994; Duncan and Everett, 1993;Schultz, Tannenbaum, and Lauterborn, 1993)
موضوعات مربوط به قدرت، هماهنگی و کنترل.
موضوعات مربوط به مهارتهای مشتری، تمرکزگرائی و فرهنگی.
موضوعات مربوط به مهارتهای آژانس و منبع و زمان.
موضوعات مربوط به انعطاف پذیری و تعدیل.
مشکلات مربوط به اندازه گیری و سنجش IMC .
فقدان چشم انداز استراتژیک و فرهنگ کسب و کار.
تعیین موضع مهم در سطح بنگاه.
خرده فرهنگ در داخل واحدهای مختلف ارتباطات.
ترس از تغییر.
ساختار سازمانی سلسله مراتبی.
نیاز به توجه برابر به تمامی حوزه کارکردی.
آموزش کارکردهای بین بخشی.
برنامه ریزی ارتباطات درونی – بیرونی.
برنامه ریزی کوتاه مدت.
فقدان توسعه پایگاه اطلاعاتی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...