برون سازی دانش: تعریف عملیاتی برون سازی دانش در این پژوهش عبارت از میانگین نمرهای که از سوالات ۱ الی ۵ پرسشنامه اخذ میگردد.
ترکیب:تعریف عملیاتی ترکیب در این پژوهش عبارت از میانگین نمرهای که از سوالات ۶ الی ۱۶ پرسشنامه اخذ میگردد.
درونی سازی دانش: تعریف عملیاتی درونی سازی دانش در این پژوهش عبارت از میانگین نمرهای که از سوالات ۱۷ الی ۲۰ پرسشنامه اخذ میگردد.
اجتماعی سازی دانش: تعریف عملیاتی اجتماعی سازی دانش در این پژوهش عبارت از میانگین نمرهای که از سوالات ۲۱ الی ۲۶ پرسشنامه اخذ میگردد.
سلامت سازمانی:
تعریف عملیاتی سلامت سازمانی در این پژوهش عبارت از میانگین نمرهای که از سوالات ۱ الی ۳۶ پرسشنامه سلامت سازمانی اخذ میگردد.
۱-۹) قلمرو تحقیق:
قلمرو مکانی: شرکت سایپاکاشان
قلمروزمانی: تابستان ۱۳۹۳
فصل دوم
ادبیات وپیشینه تحقیق
فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱)مقدمه:
عصر حاضر،عصر تحولات و تغییرات شگرف در فناوریهاست. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی نوآور و دانش گرا به جای نیروی انسانی عملکردی است. از این رو، مدیریت هوشیار بر آن است تا هر چه بیشتر بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نام دانش برای رویارویی و مقابله با عوامل عدم اطمینان، حفظ موقعیت و ایجاد نوآوری جهت گسترش عرصه رقابتی خود برآید، این امر مستلزم این است که سازمان با ارج نهادن به مدیریت دانش و متقابلاً مدیریت نوآوری، آن را به عنوان نیاز استراتژیک و ضروری جهت پیشگامی در عرصه رقابت پذیری، در زمره برنامههای اولویتدار خود قرار دهد. مدیریت نوآوری در واقع فرایندی است که از طریق ترکیب و یکپارچگی اجزای مختلف دانش به پدید آوردن بدیهیات میپردازد. در این راستا به کارگیری دانش به عنوان محرکی اساسی در موفقیت فرایند نوآوری، تاثیر قابل ملاحظهای در کارایی سازمان ها و محیط تولیدی خواهد داشت.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

با توجه به مطالب ذکر شده، در این فصل ابتدا مروری بر مفاهیم دانش، مدیریت دانش و اهمیت بکار گیری و مشکلات نبود مدیریت دانش در سازمانها ارائه خواهد شد.ارائه خواهد شد. سپس مطالبی در خصوص موفقیت بهره گیری از مدیریت دانش، انواع نوآوری از دیدگاه سازمان و به صورت کاربردی ذکر می شود و در نهایت ارتباط مدیریت دانش با سلامت سازمانی و فرآیندهای مدیریت دانش و سلامت سازمانی و تعاریف و مدلهای آنها ارائه خواهد شد.
۲-۱-۱) مفاهیم
۲-۱-۱-۱) داده[۱]
داده اولین سطح مدیریت دانش را تشکیل میدهد و شامل ارقام و اعداد، نمودارها و سایر نوشته هایی است که به خودی خود تولید معنی نمیکند (بومارد،۱۹۹۹). در واقع میتوان گفت داده ها، رشته واقعیتهای عینی و مجرد در مورد واقعیتها هستند. آنها نشانگر ربط، بی ربطی و اهمیت خود نیستند، اما به هر حال برای سازمان ها مخصوصاً سازمان های بزرگ اهمیت زیادی دارند (دوانپورت و پروساک، ۱۳۷۹).
۲-۱-۱-۲) اطلاعات[۲]
اطلاعات داده های خلاصه ای هستند که گروه بندی، ذخیره، پالایش و سازماندهی شده اند تا بتوانند معنی دار شوند. اطلاعات، غالباً به موقعیت ها، شرایط، فرایندها و هدفهای خاص اشاره دارد (رادینگ، ۱۳۸۳) که میتواند موجب تقویت یا تغییر فرایند ادراکات فردی و یا سازمانی شود. داده ها در صورتی به اطلاعات تبدیل می شوند که افراد بخواهند برای درک بیشتر از آنها استفاده کنند (جعفری مقدم،۱۳۸۳).
ابطحی و صلواتی عنوان میدارند که: اگر چه مرز بین دانش و اطلاعات روشن نیست، لیکن چند ویژگی دارد که این دو را از هم جدا میکند:
۱- سطح ظرافت: اطلاعات غالباً به موقعیتها، شرایط، فرایندها و یا هدفهای خاص اشاره دارد. در این صورت در برگیرنده سطحی از ظرافت و دقت است که آنرا برای کار مورد نظر مناسب میکند. ورای موقعیت یا کار خاص، اطلاعات تا زمانی که به دانش تبدیل نشود کم ارزش خواهد بود.
۲- زمینه: اطلاعات دربرگیرنده داده ها در زمینه است. زمینه ممکن است محصول مشتری یا فرایند کسب و کار باشد و شکل اولیه داده ها را تا سطح اطلاعات ارتقاء دهد. زمینه ، اطلاعات را برای مدیریت جهت تصمیمگیری و برنامه ریزی مفید میکند. مدیر نتایج معناداری را در خصوص معاملات با بررسی و بازبینی داده ها استخراج میکند. برای اینکه داده مفید واقع شود باید در درجه اول در زمینه قرار گیرد.
۳- دامنه: اطلاعات کلاً محدود به زمینهای است که در آن ایجاد میشود. اطلاعات فروش به مدیران در خصوص فروش مطالبی ارائه میدهد، دانش در این خصوص فراتر عمل میکند و در موقعیتهای گوناگون کاربرد دارد.

به هنگام بودن: اطلاعات بر زمان مبتنی است و بنابراین، به طور مداوم در حال تغییر است. به مجرد اینکه داده جدید، اخذ شود اطلاعات جدیدی مورد نیاز خواهد بود. دانش به علت بار معنایی زیاد خود، حساسیت زمانی کمتری دارد. دانشی که از اطلاعات دیروز و امروز به دست آمده میتواند برای درک اطلاعات فردا به کار رود (ابطحی و صلواتی،۱۳۸۵).
۲-۱-۱-۳) دانش[۳]
دانش مخلوط سیالی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرشهای کارشناسی نظام یافته است که چارچوبی برای ارزشیابی و بهره گیری از تجربیات و اطلاعات جدید ارائه میکند. دانش، در ذهن دانشور به وجود میآید و بکار میرود. دانش در سازمان نه تنها در مدارک و ذخایر دانش، بلکه در رویه های کاری، فرآیندهای سازمانی، اعمال و هنجارها نیز مجسم میشود. در مشهورترین دسته بندی، دانش را به دو بخش، دانش صریح و ضمنی تقسیم میکنند. دانش ضمنی دانشی است که به وسیله فرایندهای فردی داخلی بدست می آید و در وجود خود شخص ذخیره میشود. بعضی اوقات چنین دانشی را با عناوینی مانند تجربه، بازتاب، استعدادهای فردی یا درونگرایی تعریف میکنند. دانش صریح، دانشی است که در یک وسیله مکانیکی یا تکنولوژیکی، از قبیل اسناد یا پایگاه های اطلاعاتی ذخیره شود (روسلی،۲۰۰۵).
دانش را میتوان ماحصل تلفیق تجربه ، ارزش، اطلاعات وابسته و بصیرت خبرگان دانست. دانش ارتباط بین شخص صاحب دانش با شخصی است که میخواهد دانش را بیاموزد. دانش ترکیب سازمان یافتهای از داده است که از طریق قوانین، فرایندها و عملکردها و تجربه حاصل آمده است و به عبارت دیگر دانش معنا و مفهومی است که از فکر پدید آمده است و بدون آن اطلاعات یا داده تلقی می شود. تنها از طریق این مفهوم است که اطلاعات حیات یافته و به دانش تبدیل می شود(بات،۲۰۰۱). بنابراین تمایز بین اطلاعات و دانش به دیدگاه کاربر بستگی دارد (باقری نژاد و همکاران، ۲۰۰۷).
دانش
داده
اطلاعات
شکل ۲-۱: ارتباط بین داده، اطلاعات و دانش (ماخذ، باقری نژاد و همکاران،۲۰۰۷)
سازمانها با توجه به ماهیت و شرایط خاص خود طبقه بندی خاصی از دانش را ارائه میکنند با وجود این بسیاری از محققان کوشیدهاند تا طبقه بندی و ابعاد مختلف دانش را مشخص و تعریف کنند که مهمترین آنها به شرح زیر است:
دانش اختصاصی
دانش شخصی
دانش عمومی
دانش عرفی
اگر دانش به صورت رمزگذاری شده و توزیع نشده باشد، به عنوان دانش اختصاصی در نظر گرفته میشود. در این مورد، دانش از قابلیت انتقال برخوردار است اما آگاهانه به یک گروه کوچک منتخب با هدف دانستن ( برای مثال سود و قیمت سهام) محدود می شود. دانشی که نسبتاً رمزگذاری و توزیع نشده است، به دانش شخصی ( مثل ادراکات، بینشها و تجارب) اشاره دارد.
همچنین، دانشی که رمزگذاری و توزیع شده باشد به عنوان دانش عمومی ( مثل مجلات، کتابها و کتابخانهها) در نظر گرفته میشود. سرانجام، دانش عرفی به دانشی گفته میشود که رمزگذاری و نسبتاً توزیع شده است. بویست[۴] معتقد است این نوع دانش به طور آهسته از طریق فرایند اجتماعی شدن، آداب و رسوم و شهود ایجاد میشود (قلیچ لی، ۱۳۸۸).
دانش واقعی، مفهومی، انتظاری و روش شناختی قلیچ لی به نقل از ویگ (۱۹۹۳) چهار نوع دانش را مشخص میکند: دانش واقعی به داده ها و زنجیره های علی، اندازهگیریها و متون مربوط است و معمولاً محتوی آن قابل مشاهده و تایید است.
دانش مفهومی شامل سیستمها، مفاهیم و دیدگاه ها (مثل مفهوم سابقه کار، بازار سهام) میشود.
دانش انتظاری به قضاوتها، فرضیات و انتظارات دانشگران مربوط میشود. برای مثال شهود، الهام، اولویتها و اکتشافها که در تصمیم گیریها استفاده میکنیم. سرانجام دانش روش شناختی به استدلال، استراتژیها، روش های تصمیمگیری و فنون دیگر مربوط میشود. برای مثال یادگیری از اشتباهات گذشته یا برآورد مبتنی بر تحلیلهای روند (همان منبع).
دانش پنهان یا ضمنی[۵]
دانشی است فردی یا ذهنی که وابسته به دانش یا آگاهی است که جنبه تجربی دارد و یادگیری آن زمانبر و نیاز به مهارت دارد و مهارت تخصصی بالا میطلبد که آموختنی نیست، دانش ضمنی نامعلوم است و قابل مشاهده و گفتن جهت استفاده نیست و پیچیده و غیر مستند است.
دانش صریح یا آشکار[۶]
دانشی است قابل مشاهده، عینی و فنی که قاعده و فرمول خاصی دارد و مستند و کدگذاری شده است که نیازی به تفهیم ندارد و قابل آموختن و کاربرد آن شماتیک و ساده میباشد.
حرکت سازمانها در راستای دانش ضمنی درون زایی دانش و توسعه داخلی آن را سبب میشود و حرکت از دانش ضمنی به صریح سبب برون زایی و توسعه فعالیتهای سازمان میشود (باقری نژاد و همکاران،۲۰۰۷).
دانش محوری، دانش پیشرفته و دانش نوآوری
به طور مشخص دانش میتواند بر حسب اینکه آیا محوری، پیشرفته، یا نوآورانه است طبقه بندی شود. دانش محوری به معنی داشتن حداقل قلمرو و سطح دانش مورد نیاز برای (بازی در یک صنعت)است . داشتن این قلمرو و سطح از دانش، مزیت رقابتی یک شرکت را برای بلندمدت تضمین نمیکند. دانش محوری، عموماً در اختیار اعضای یک صنعت است و بنابراین، مزیت کمی برای غیر اعضا فراهم میکند. دانش پیشرفته، یک شرکت را به رقابتی ماندن قادر میسازد(زاک،۱۹۹۹).
۲-۱-۱-۴) خرد[۷]
آخرین مرحله، حرکت از دانش به خرد و کمال است. خرد همان کاربرد دانش است. اگر شخصی اثر غذای پر چرب را در چاقی بداند اما بدون توجه به آن در خورد پرهیز نداشته باشد فرد خردمندی نیست، چرا که از دانشی آگاهی داشته که آن را به کار نگرفته است (نوریان، ۱۳۸۴).
۲-۱-۱-۵ )سلسله مراتب دانش (هرم دانش)
تا زمانی که سازمان تعریف خود را از دانش تعیین نکرده و نوع دانشی که از نظر سازمانی اهمیت دارد، را شناسایی ننموده است، قادر به مدیریت دانش عملیاتی خود نخواهد بود. پر واضح است که همه دانشها ارزش یکسانی ندارند. شکل ۲-۲ مراتب یا پیوستار دانش را نشان میدهد. در سطوح بالاتر سلسله مراتب دانش، پهنا، ژرفا، معنا، مفهوم و ارزش آن افزایش مییابد (کاویانی و همکاران،۱۳۸۶).
داده: شامل متون، رخدادها، تصاویر تفسیر شده و کدهای عددی تفسیر نشده بدون زمینه و بنابراین بدون معنی است.
اطلاعات: عبارت از دادههایی است که با زمینه و معنی ترکیب شده است به گونهای که شکل و محتوای آن میتواند بعد از تدوین، طبقه بندی، پردازش و چارچوب دهی شود و برای وظیفه خاصی به کار رود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...