لی می نویسد: دو بعد حمایت خانواده، پیوستگی خانواده و درگیری والدین در فعالیت های دانشگاهی در وضعیت تحصیلی و سازگاری دانشجویان مؤثر است. دانشجویانی که والدینشان را در علایق و نگرانی های مربوط به مسائل دانشگاهی شریک کرده اند از لحاظ تحصیلی، عملکرد بهتری نسبت به سایرین داشته اند و رفتارهای مداخله ای والدین به طور معناداری بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی فرزندان تاثیر گذار است. یافته ها و نتایج پژوهشی حاکی از آن است که تسهیل ارتباط بیشتر، گرمتر و مستقیم دانشجویان با خانواده و والدین خود تأثیرات مهم و معناداری بر بهبود وضعیت تحصیلی، رفتار اجتماعی دانشجویان دارد(۳۶). به طور کلی عوامل خانوادگی عواملی هستند که معرف وضع اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی خانواده دانشجو است(۲۸). منظور محقق از عوامل خانوادگی در این مطالعه نیز عواملی مانند وضعیت تاهل والدین، سطح تحصیلات والدین، شغل والدین، میزان درآمد خانواده، وضعیت مسکن، محل سکونت والدین، بیماری والدین، درگیری با مسائل و مشکلات خانوادگی و فوت یکی از بستگان درجه اول در طول تحصیل می باشد.
از دیگر عوامل مرتبط با وضعیت تحصیلی، عوامل آموزشی است(۸). منابع موجود نشان می دهند که آموزش تحت تاثیر پنج عامل فراگیر، فراده، برنامه ، تجهیزات و محیط آموزشی است که هر یک از عوامل مذکور دارای ویژگی هایی هستند که برحسب شرایط می توانند در موفقیت و شکست تحصیلی دانشجویان تأثیرات متفاوتی داشته باشند(۳۱). از ارکان اصلی مؤثر در کیفیت آموزش عالی نیز سه عامل عمده استاد، دانشجو و نظام آموزشی می باشند. بدیهی است این سه عامل جدا از یکدیگر و جدا از کلّ جامعه نیستند، بنابراین باید در ارتباط با یکدیگر در نظر گرفته شوند. هر کدام از این عوامل بر دیگری تأثیر گذاشته و از دیگری تأثیر می پذیرند(۶۳). خودارزیابی دانشجویان اطلاعات ارزشمندی را در مورد مجموعه برنامه ها و اقدامات انجام شده در راستای اهداف آموزشی در اختیار برنامه ریزان قرار داده و مشکلات و کاستی های برنامه را مشخص می کند(۶۴). نتایج طرح تحقیقی سازمان یونسکو در رابطه با عملکرد تحصیلی، نشان داد عواملی چون محیط آموزش، ویژگی های فراده و نیز فراگیر در وضعیت تحصیلی نقش دارد که هر یک از این عوامل تابع شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه می باشد(۴۰)(شکل ۲-۱).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

یکی از مهمترین عوامل آموزشی، مربوط به فراگیر است که در حیطه های خودکارآمدی تحصیلی، توجه و تمرکز حواس، غیبت از کلاس های درسی، اضطراب امتحان و تقویم و ساعات آموزشی به آن اشاره می کنیم.:
خودکارآمدی تحصیلی : خودکارآمدی[۲۹] یکی از مفاهیم کاربردی در نظریه یادگیری شناختی – اجتماعی بندورا [۳۰]می باشد. بندورا واژه خودکارآمدی را به عنوان عقاید یک شخص در مورد توانایی خویش برای سازگاری با موقعیت های خاص تعریف کرده است. طبق نظریه وی، افراد با باور کافی به کارآمدی خود، بهتر قادر به سازگاری با نیازهای موقعیت خاص می باشند، در حالی که افرادی که از خودکارآمدی کافی برخودار نیستند، در ارائه فعالیت های خاص با مشکل روبرو می شوند(۶۵). خود کارآمدی تحصیلی به قضاوت فرد راجع به توانایی اش برای سازمان و انجام انواع تکالیف آموزشی طرح شده، گفته می شود. افراد با خودکارآمدی تحصیلی بالا در مقایسه با دانشجویان با خودکارآمدی تحصیلی پایین تر، اطمینان بیشتری دارند که بتوانند تکالیف آموزشی را انجام دهند. سطوح بالای خودکارآمدی تحصیلی، منجر به میانگین نمرات بالاتر و و پایداری برای تکمیل تکالیف می شود. دانشجویان با کارآمدی تحصیلی بالا، عملکرد و سازگاری تحصیلی بهتری نیز دارند(۶۴). افراد با احساس بالایی از خودکارآمدی نسبت به یک هدف یا وظیفه، احساس و عملکرد متفاوتی از سایر افرادی که خود را ناکارآمد می بینند، دارند(۶۶). افراد با خودکارآمدی بالا با احتمال بیشتری موفقیت و شکست را متفاوت از سایرین درک می کنند. آنها تمایل دارند که شکست را به تلاش ناکافی نسبت دهند و در نتیجه انرژی و تعهد خود را برای تلاش برای غلبه بر آن و رسیدن به هدف بیشتر می کنند، در حالیکه افراد با خودکارآمدی پایین، بیشتر بر شکست ها و شک هایشان تمرکز کرده و مانع متعهد باقی ماندن برای رسیدن به اهدافشان می شوند(۶۷). مولتون[۳۱] نشان داده که خودکارآمدی به عنوان یک ساختار استوار در توضیح و پیش بینی کارآیی تحصیلی دانشجویان می تواند بکار رود(۶۸). علاوه بر آن، خودکارآمدی به همراه سایر خصوصیات شخصیتی نظیر اعتماد به نفس بالا با رضایتمندی شغلی و کارآیی شغلی نیز مرتبط است(۶۹). اگرچه خودکارآمدی، اغلب در پرستاری مورد تاکید قرار گرفته است، اما مطالعات اندکی نقش آن را در وضعیت تحصیلی مورد مطالعه قرار داده اند(۷۰). لاچینگر[۳۲] معتقد است هنگام مواجه شدن با مشکل در برنامه تحصیلی، دانشجویان با خودکارآمدی بالا می توانند با تلاش بیشتر بر موانع غلبه کنند(۷۱). در همین رابطه، هاروی[۳۳] و مک موری[۳۴] یافتند که دانشجویان با خودکارآمدی تحصیلی پایین تر نسبت به دانشجویان با خودکارآمدی تحصیلی بالاتر با احتمال بیشتری دوره پرستاری را رها می کنند(۷۲).
توجه و تمرکز حواس: برای یادگیری و به خاطر سپردن هر مطلبی اولین شرط توجه به آن مطلب است که اگر دانش آموز یا دانشجو از هوش بالایی هم برخوردار باشد اما به مطلب یا موضوع توجه نکند، نمی تواند آن را فرا بگیرد. علت افت و شکست تحصیلی برخی از دانش آموزان یا دانشجویان ناشی از عدم توجه به معلم یا استاد و دروس تدریس شده و نیز عدم تمرکز حواس، هنگام مطالعه و انجام تمرینات درسی است. اگرچه برخی از دانش آموزان و دانشجویان از ضعف حافظه خود شکایت دارند، اما مطالعات در مورد آنها نشان داده است که بر خلاف ادعای خود از حافظه خوبی برخوردار هستند. بنابراین بنظر می رسد اشکال در آنجا باشد که در هنگام فراگیری به مطالب مطرح شده توجه کافی نداشته اند. در واقع اشکال از ضعف توجه و تمرکز است تا ضعف حافظه. بدیهی است تا به موضوع یا محرکی توجه نشود آن موضوع یا محرک وارد حافظه نخواهد شد و تا چیزی نیز وارد حافظه نشده باشد، امکان بازیابی و به خاطر آوردن آن وجود ندارد. هر چه بیشتر و دقیق تر به چیزی توجه کنیم از مجموعه حواس بیشتر استفاده شده، درک و فهم و بازیابی آن از حافظه آسان تر خواهد شد. جهت افزایش و جلب توجه و تمرکز دانش آموزان و دانشجویان، معلمان و اساتید می توانند از روش هایی نظیر استفاده از تصاویر، محرک های شنیداری، رنگ ها، تکرار مطالب و … استفاده کنند(۵۶).
غیبت از کلاس های درسی: گاهی علت کاهش عملکرد تحصیلی، غیبت از کلاس های درسی است. غیبت باعث می شود دانش آموز یا دانشجو از توضیح بسیاری از دروس محروم مانده، نتواند به صورت خودخوان آنها را جبران نماید و علاوه بر آن باعث ایجاد نگرش منفی و نامطلوب در معلم یا استاد شده که می تواند باعث افت عملکرد تحصیلی گردد(۵۸).
اضطراب امتحان: اضطراب به معنی دلهره و نگرانی از وجود یا عدم وجود چیزی، روی دادن حادثه یا اتفاقی ناخوشایند، ترس از شکست، عدم موفقیت و ناکامی در امتحان، نرسیدن به هدف و مقصود و هر عامل دیگری که باعث نگرانی فرد گردد. یکی از عمده ترین مسائلی که باعث اضطراب دانش آموزان و دانشجویان در زمینه درس و تکالیف می شود، انباشته شدن مطالب و دروس در شب امتحان می باشد. طبیعی است فردی که در طول سال تحصیلی، مطالعه نداشته باشد و همه مطالب را برای شب امتحان نگه دارد مسلماً از عهده آن بر نیامده و دچار یک فشار عصبی شدید و اضطراب می شود که باعث عدم تمرکز فکر و حواس شده و یادگیری حاصل نمی شود. با این حال در شکل مطلوب، امتحان و یا ارزشیابی ناظر بر جمع آوری اطلاعات به منظور اتخاذ تصمیمات درست و واقع بینانه در فرایند یاددهی و یادگیری است، اما عملاً آنچه که در صحنه نظام آموزشی و در روند فعالیت های یاددهی-یادگیری ملاحظه می شود، تبدیل جریان امتحان و ارزشیابی به فعالیتی نتیجه گرا، کمیت مدار و بالطبع اضطراب زا و ناخوشایند برای فراگیران است(۷۳). پژوهشگران معتقدند نگرانی می تواند باعث افت بیشتر در عملکرد و پیشرفت تحصیلی شود(۵۶).
تقویم و ساعات آموزشی: یکی از عوامل مرتبط با وضعیت تحصیلی، میزان ساعاتی است که دانش آموز یا دانشجو در کلاس درس حضور دارد. ساعات مفید اختصاص یافته به این امر که متناسب با علایق و روند رشد دانش آموزان یا دانشجویان باشد، توفیق بیشتری را در عملکرد تحصیلی و نیز موفقیت آنان به همراه دارد(۷۴).
دومین حیطه عوامل آموزشی مربوط به معلمین و اساتید است که از مهمترین عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی محسوب شده و می تواند عامل مهم در موفقیت یا افت تحصیلی نیز به حساب آید(شکل ۲-۱).
معلمان و اساتید و رابطه بین معلم و دانش آموز یا استاد و دانشجو: ویژگی های حرفه ای معلمان و اساتید نقش اصلی و تعیین کننده در اصلاحات آموزشی دارد. لذا هر گونه اصلاح و پیشرفت در کیفیت آموزشی دانش آموزان و دانشجویان به طور مستقیم به کیفیت آموزشی معلمان و اساتید وابسته است. ارتباط صحیح با معلم یا استاد می تواند دانش آموز یا دانشجو را نسبت به درس علاقه مند کرده و وی را در موفقیت درسی یاری رساند(۵۶).
روش های آموزشی: انتخاب شیوه های نامناسب تدریس توسط معلمان یا اساتید از مهمترین علل کاهش عملکرد تحصیلی است. در اکثر کلاس ها تنها به شیوه سخنرانی و یادگیری از رونویسی اکتفا می شود. با این حال می توان با بهره گرفتن از وسایل و تجهیزات کمک آموزشی که به سرعت در حال تغییر است، باعث بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان و یا دانشجویان شد(۵۸).
ارزشیابی: نحوه ارزشیابی دانش آموزان یا دانشجویان توسط امتحانات به معلمین و اساتید این امکان را می دهد که در حین دوره آموزش یا پس از پایان آن، آموخته های دانش آموزان و دانشجویان را ارزیابی کنند. با این حال عدم توجه به پاره ای از اصول در امتحانات هم از سوی معلمین و اساتید و هم از سوی دانش آموزان و دانشجویان می تواند وسیله تهدید کننده ای شود که منجر به اضطراب گردد که نه تنها هدف از ارزشیابی را مختل می کند، بلکه باعث افت کمی و کیفی تحصیلی نیز شود(۵۹).
دسته دیگری از عوامل که می توانند نقش به سزایی در عملکرد تحصیلی دانش آموزان یا دانشجویان داشته باشند، عوامل مربوط به محیط تحصیل است(شکل ۲-۱).
فضا، امکانات و تجهیزات: محیط به نحو چشمگیری در میزان یادگیری دانش آموزان و دانشجویان تاثیر دارد. عوامل فیزیکی مربوط به امکانات آموزشی و جاذب بودن کلاس دوازده شاخص است که در شش قسمت به شرح ذیل دسته‌بندی و تبیین شده است. پنج مورد اول مربوط به جاذب بودن کلاس و مورد ششم مربوط به امکانات آموزشی کلاس است(۷۵).
▪ نور و عوامل مربوط به آن مانند میزان و شدت نور، نوع نور(طبیعی یا مصنوعی)
▪ ابعاد ظاهری کلاس شامل دیوار، درب و کف کلاس، سرانه مساحت و سرانه فضا
▪ حرارت و تهویه کلاس
▪ صدا و عوامل مربوط به آن
▪ سازماندهی و آرایش کلاس
▪ تجهیزات آموزشی شامل تخته سیاه و رسانه‌های آموزشی
زمان مناسب جهت تدریس از ضروریات یک کلاس است. همچنین نور کافی یا اینکه تابلوی کلاس طوری نصب شده باشد که همه به راحتی بتوانند از آن استفاده نمایند، از دیگر موارد است. مهمترین و کیفی ترین برنامه های درسی و آموزشی نیازمند وجود امکانات و تجهیزات لازم برای اجرا می باشد. تراکم جمعیت در کلاس، فشردگی برنامه های درسی، کمبود کتب درسی و کمک آموزشی و بعضاً دایر نبودن رشته های تحصیلی مورد علاقه، دوری زیاد محل تحصیل از محل سکونت، حتی رفت و آمد و بسیاری از مسایل دیگر می تواند زمینه ساز عدم موفقیت تحصیلی باشد(۷۵). یافته های مطالعه لوگان[۳۵] نشان داده است که وجود تجهیزات و امکانات رفاهی مناسب تاثیر مثبتی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دارد(۷۶). همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یکدیگر عمل می‌کنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانشجویان حاصل گردد. هر قسمت از این نظام باید به گونه‌ای آماده شود که دسترسی به بازده مطلوب و اهداف مورد نظر میسر شود، زیرا اگر جزئی از نظام از کار باز بایستد، کارآیی اجزای دیگر نظام، کاهش یافته و صدمه خواهد دید. با در نظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون‌ دادهایی از قبیل متغیرهای فیزیکی، می‌توان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامه‌ریزی نمود.
شکل ۲-۱ عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی (۶۲)
به طور کلی محققین عوامل مختلفی را در وضعیت تحصیلی دانشجویان دخیل دانسته اند. بنابراین بررسی این عوامل و میزان سهم هر یک از آنها در عملکرد تحصیلی دانشجویان می تواند به تعیین راهکارهایی در راستای بالا بردن کارایی نظام آموزشی منجر شده و برنامه ریزان نظام دانشگاهی را برای اهداف دانشگاه که همانا پرورش نیروی انسانی متخصص است، یاری دهد(۴۳). باید خاطر نشان ساخت که آموزش علوم پزشکی بخشی از نظام آموزش عالی است که با حیات انسان ها سر و کار دارد و توجه به جنبه های کمی و کیفی آن از اهمیت ویژه ای برخودار است. بنابرین، اگر سلامت جامعه را در گرو کیفیت خدمات، پیشگیری، آموزش بهداشت و درمان بدانیم و به نقش مهم مراقبان بهداشتی، پزشکان، پرستاران، ماماها و … توجه نماییم و آنان را به عنوان عضوی مؤثر در ارائه خدمات اجتماعی بشناسیم، در این صورت وجود نظامی علمی و حرفه ای در دانشگاه به عنوان بستر واقعی تربیت این نیروی انسانی غیر قابل انکار است. قابلیت دانشجویان علوم پزشکی، بازتابی از عملکرد آموزش پزشکی را در روند آموزش و یادگیری فراهم می کند و سنجش آن می تواند وضعیت دانشجویان در حال تحصیل را از نظر صلاحیت های عمومی کسب شده روشن کند. مشخص شدن موارد مثبت و نقاط ضعف دانشجویان می تواند شواهدی را برای بازنگری در فرایند اجرای برنامه آموزش علوم پزشکی فراهم نماید(۴۴). در این بین پرستاری و مامایی از حرف پیچیده و زیر شاخه علوم پزشکی است که با بهره گرفتن از علوم و مهارتهای خاص خود در جهت ارتقا بهبودی بیماران از نظر جسمی و روحی و اجتماعی گام بر می دارد(۴۵). از اینرو دست اندرکاران آموزش پرستاری و مامایی باید عوامل موثر بر کیفیت و کمیت آموزشی را شناسایی نموده و عوامل منفی یا بازدارنده آموزشی را تحت عنوان مشکلات آموزش معرفی نمایند. همچنین اگر برنامه های آموزشی به درستی طراحی و اجرا نشوند و نتوانند به اهداف مورد نظر دست یابند، می توانند خسارت های جبران ناپذیر و اثرات زیان بار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی بر جامعه دانش آموختگان و اعتبار علمی دانشگاه وارد آورند. زیرا اگر این دانشجویان دارای تحصیلات خوبی نباشند به خاطر حساسیت شغلی و ارتباط آن با سلامت افراد جامعه این مشکل به صورت حیاتی خود را نشان خواهد داد. به گونه ای که این دانشجویان متعاقب افت تحصیلی، در بیمارستان و مراکز بهداشتی نیز عملکرد ضعیفی را از خود نشان خواهند داد که بعضاً این عملکرد ضعیف غیر قابل جبران خواهد بود(۴۴). بنابراین، حفظ سطح مطلوب خدمات آموزشی بدون ارزشیابی و کنترل دقیق و منظم امکان پذیر نمی باشد(۴۰).
مروری بر مطالعات انجام شده
عملکرد تحصیلی دانشجویان و عوامل مرتبط با آن موضوعی است که همواره توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. در همین راستا، گوردون و همکاران[۳۶] در یک مطالعه عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی دانشجویان فیزیوتراپی را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه توصیفی گذشته نگر، پرونده های کلیه دانشجویان یک دانشکده فیزیوتراپی در جامائیکا در یک دوره ۲۰ ساله مورد بررسی قرار گرفت که حدود ۲۵۰ دانشجو تخمین زده شد. متغیرهای مستقل عبارت از سن، جنس، وضعیت تأهل، نمره های امتحانات ورود به دانشگاه و سابقه کار قبلی بود و متغیر وابسته عبارت از نتایج امتحانات نهایی، درصد دانشجویانی که سال اول دوره را با موفقیت گذرانده بودند، طولانی شدن مدت تحصیل و ترک تحصیل بود. اطلاعات وارد نرم افزار SPSS شده و توسط آمار توصیفی(درصد و میانگین) و آمار استنباطی(آزمون مجذور کای و t – testو ANOVA) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که سن زمان پذیرش دانشجو بین ۱۷ تا ۴۰ سال و با میانگین و انحراف معیار ۲۷/۳ ± ۹/۲۰ بود. ۴/۹۳% دانشجویان مجرد بودند. ۸/۲۶% سابقه کار قبلی داشته و ۴/۱۲% نیز سابقه تحصیل دانشگاهی پیش از ورود به این دوره را داشتند. میانگین تعداد عناوین دروسی که دانشجویان گذرانده بودند طی سال های اول، دوم و سال آخر به ترتیب ۲/۱۰ مورد(حداکثر ۱۵)، ۱۱ مورد(حداکثر ۱۶) و ۶/۵ مورد(حداکثر ۸) بود. در طول سه سال تحصیل، دانشجویان طی یکبار برگزاری آزمون، ۹۲% از تمام دوره ها را گذرانده بودند. در حالیکه ۶/۲۱% دانشجویان با طولانی شدن مدت تحصیل مواجه بوده و ۸/۱۶% نیز ترک تحصیل کرده بودند. رابطه بین عملکرد تحصیلی و سن نشان داد که دانشجویان جوان در مقایسه با دانشجویان مسن‌تر کمتر ترک تحصیل کرده بودند(P<0.01) و درصد بالاتری از دروس را در بار اول با موفقیت گذرانده بودند(P<0.05). از نظر طولانی شدن مدت تحصیل تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. همچنین دانشجویانی که سابقه کار قبلی داشتند به میزان معنی داری با درصد کمتری دروس را در اولین بار گذرانده بودند(P<0.05) و طول مدت تحصیل طولانی‌تر داشتند(۳/۲۳% در مقابل ۲۶% در دانشجویان بدون سابقه کار). رابطه بین وضعیت تأهل و عملکرد تحصیلی نیز نشان داد که وضعیت تأهل به میزان معنی داری با ترک تحصیل رابطه دارد(P<0.01). 44% از دانشجویان متأهل ترک تحصیل کرده بودند در حالیکه میزان ترک تحصیل در دانشجویان مجرد ۱/۱۴% بود. در نهایت نتیجه گیری شد که دانشجویان با آمادگی تحصیلی بهتر قبلی، عملکرد تحصیلی بهتری در دوره های تکمیلی نیز داشتند(۷۷).
توجه به وضعیت تحصیلی دانشجویان، گامی به سوی توسعه پایدار است که در سالهای اخیر در کشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. لذا باکویی[۳۷] و همکاران، مطالعه ای با هدف تعیین عوامل موثر بر وضعیت تحصیلی دانشجویان مامایی در دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام دادند. این پژوهش توصیفی گذشته نگر بر روی کلیه دانشجویان مامایی روزانه و شبانه ورودی ۸۲-۱۳۸۰، (۱۵۲ دانشجو، ۶۷ نفر روزانه و ۸۵ نفر شبانه) صورت گرفت. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه مشتمل بر چهار بخش بود. بخش اول اطلاعات مربوط به عوامل فردی و خانوادگی، بخش دوم عوامل اجتماعی و اقتصادی، بخش سوم عوامل موثر بر سلامت روان(مشکلات خانوادگی، مشکلات اقتصادی، بیماری های جسمانی حاد، اختلالات روانی، فوت بستگان درجه یک، فوت آشنایان نزدیک، بیماری جدی بستگان درجه اول، ارتباط با جنس مخالف، مشکل ارتباطی با جنس مخالف، مشکل ارتباطی با همجنس و مشکلات زناشویی) و بخش چهارم پرسش نامه اطلاعات مربوط به عوامل آموزشی(حضور در کلاس، برنامه ریزی برای مطالعه و یادداشت برداری) می شد. جهت تعیین وضعیت تحصیلی دانشجویان نیز از میانگین معدل استفاده گردید، به این ترتیب که محققان، ابتدا میانگین معدل ترم های قبلی دانشجویان را از کارنامه های موجود آنها در بایگانی آموزش استخراج کرده و سپس دانشجویان را بر حسب میانگین معدل ترم های قبل به سه گروه خوب(معدل مساوی یا بیشتر از ۱۷)، گروه متوسط(معدل بیشتر از ۱۴ و کمتر از ۱۷) و گروه ضعیف(معدل مساوی و کمتر از ۱۴) طبقه بندی کردند. روایی صوری پرسش نامه نیز توسط چند تن از متخصصین روانپزشکی و اعضای هیات علمی گروه مامایی مورد تایید قرار گرفت. پس از تکمیل پرسش نامه، داده ها به کمک نرم افزار spss15 و با بهره گرفتن از آمار توصیفی، آزمون کای دو و آنالیز رگرسیون رتبه ای(با توجه به طبقه بندی میانگین معدل ترم های گذشته) تجزیه و تحلیل شده و سطح معنی داری کمتر از ۰۵/ ۰ در نظر گرفته شد. نتایج این بررسی نشان داد که از ۱۵۲ دانشجوی مامایی مورد مطالعه، ۵/۱۰ درصد در گروه ضعیف، ۳/۷۶ درصد در گروه متوسط و ۲/۱۳ درصد در گروه خوب قرار داشتند. متوسط سن دانشجویان گروه خوب ۲۱ سال و گروه متوسط و ضعیف بیش از ۲۲ سال بود. در هر سه گروه بیش از ۸۰ درصد دانشجویان مجرد بوده و در شهر زندگی می کردند. فقط ۶/۲ درصد (۳ نفر) از دانشجویان شاغل بودند که هر سه نفر در گروه متوسط قرار داشتند. در گروه خوب و متوسط، شغل همسر اکثر دانشجویان متاهل، کارمند بوده و در گروه ضعیف، دانشجو و یا آزاد بود. اکثریت دانشجویان در هر سه گروه ساکن خوابگاه بوده و وضعیت درآمد آنها (بیش از ۶۰ درصد) در سطح متوسط بود. بین این سه گروه از نظر عوامل فردی و خانوادگی و همچنین اجتماعی و اقتصادی تفاوت معنی داری وجود نداشت ولی از نظر عوامل روانی، میزان مشکلات خانوادگی(p<0.03)، ارتباط با جنس مخالف(p<0.007) و مشکل ارتباطی با دوستان همجنس(p<0.024) در گروه دانشجویان ضعیف به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بود و در این متغیرها دانشجویان گروه خوب، کمترین مشکلات را داشتند. همچنین یافته ها نشان دادند که میانگین معدل دیپلم در گروه خوب در مقایسه با دو گروه دیگر بیشتر بود. اکثریت دانشجویان گروه خوب، در سال اول پس از دیپلم قبول شده، در حالی که اکثریت گروه متوسط و ضعیف به فاصله یکسال قبول شده اند. علیرغم اینکه در گروه ضعیف نسبت به دو گروه دیگر فاصله قبولی در دانشگاه بعد از دیپلم بیشتر بود ولی این تفاوت معنی دار نبود. در خصوص سهمیه ورود به دانشجو، ۱۰۰ در صد دانشجویان گروه خوب، سهمیه مناطق بوده، در حالی که ۷/۶ درصد از گروه ضعیف و ۵/۴ درصد از گروه متوسط از سهمیه ایثارگران استفاده کرده بودند. اما بین گروه ها اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت. اکثردانشجویان در گروه خوب و متوسط، با رشته خود آشنا بودند در حالی که در گروه ضعیف چنین نبود.همچنین اکثر دانشجویان به رشته تحصیلی خود علاقمند بودند ولی میزان عدم علاقه در گروه ضعیف بیشتر بود. انگیزه تحصیلی دانشجویان در گروه خوب، متوسطو ضعیف به ترتیب عالی، خوب و متوسط بود. اما اختلاف آماری معنی داری بین سه گروه وجود نداشت. در مورد عوامل آموزشی مهم یعنی حضور در کلاس(P<0.007)، برنامه ریزی برای مطالعه (P<0.023) و یادداشت برداری (P<0.03)، بین سه گروه خوب، متوسط و ضعیف اختلاف آماری معنی داری وجود داشت. بر حسب میزان مطالعه در روز ، اکثریت دانشجویان در گروه خوب و متوسط۵-۳ ساعت مطالعه می کردند، در حالی که این میزان در گروه ضعیف کمتر از ۳ ساعت بود که بین گروه ها این اختلاف معنی دار نشد. میزان رضایت دانشجویان از اساتید و برنامه های آموزشی در اکثر دانشجویان در هر سه گروه در سطح متوسط بود، که بین سه گروه در خصوص این متغیرها رابطه آماری معنی دار بدست نیامد. سرانجام اینکه ، نتایج حاصل از مدل رگرسیون لوجستیک رتبه ای[۳۸] نشان داد که متغیرهای حضور در کلاس(β=۵۸٫۸۳)(P<0.001)، عدم و جود مشکل ارتباطی با دوستان همجنس(β=۲۹٫۹۵) (P<0.004)،عدم وجود مشکلات خانوادگی(β=۱۸٫۵۵)(P<0.003)، ارتباط مناسب با جنس مخالف(β=۱۷٫۸۰) (P<0.014)، رضایت زیاد از برنامه های آموزشی(β=۱۷٫۶۹)(P<0.046) و برنامه ریزی قابل انعطاف درسی (β=۱۳٫۶۵)(P<0.018) به ترتیب دارای بیشترین تاثیر بر وضعیت تحصیلی بودند. بر اساس این یافته ها، چنین نتیجه گیری شد که عوامل موثر بر سلامت روان(مشکل ارتباطی با دوستان هم جنس، مشکلات خانوادگی، ارتباط با جنس مخالف) و نیز عوامل آموزشی(حضور در کلاس، رضایت از برنامه و برنامه ریزی درسی) بیشـترین تأثیر را بر وضعیت تحصیلی دانشـجویان دارند. در نتیـجه استفاده از مشاوره روانی، تحصیـلی و کارگاه های آموزشی برای برنامه ریزی، شیوه مطالعه و یادگیری ضرورت دارد(۱۲).
به طور عمده جنبه اصلی در آموزش دانشجویان دانشگاه، عملکرد تحصیلی بالا در آزمون ها، گذراندن دوره درسی، کامل کردن مدرک تحصیلی و اتمام موفق تحصیلات است. با این وجود موفقیت تحصیلی به میزان زیادی تحت تاثیر عوامل فیزیولوژیکی و دموگرافیکی است. نادری و همکاران[۳۹] در این رابطه، مطالعه ای با عنوان خلاقیت، سن و جنسیت به عنوان فاکتورهای پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی در دانشجویان و تعیین ارتباط این عوامل با عملکرد تحصیلی انجام دادند. جهت انجام این تحقیق، کلیه دانشجویان ایرانی(۱۵۳ نفر) که در محدوده سنی ۲۷- ۱۸ ساله که در مقطع کارشناسی در دانشگاه های مالزی تحصیل می کردند، انتخاب شدند که از این تعداد حدود ۱۰۵ پسر (۶/۶۸%) و ۴۸ دختر(۴/۳۱%) بودند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه فهرست بررسی خلاقیت خاتنا- تورانس (KTCPI )[40] متشکل از ۵۰ آیتم بود که در سال ۲۰۰۵ توسط پالانیاپان[۴۱] به ثبت رسید. مبنای این روش بر اساس این استدلال است که عملکرد خلاقیت در ویژگیهای شخصیتی افراد و در نحوه فکر کردن آنها یا استراتژی های فکری آنها منعکس می شود. از میانگین معدل کل دانشجویان(CGPA)[42] جهت سنجش عملکرد تحصیلی استفاده شد. CGPA با محدوده ۴-۰ یا ۱۰۰-۰ در ۵ سطح طبقه بندی شد. سطح A نشان دهنده عملکرد تحصیلی عالی است که در محدوده ۱۰۰- ۸۵ (۴- ۵/۳) قرار دارد. سطح B منعکس کننده عملکرد تحصیلی خوب با محدوده ۹۹/۸۴ – ۷۵ (۴۹/۳- ۳) است. سظح C عملکرد تحصیلی متوسط با محدوده ۹۹/۷۴- ۶۰ (۹۹/۲-۴۹/۲) را نشان می دهد. عملکرد تحصیلی ضعیف در سطح D قرار می گیرد که دامنه آن در محدوده ۵۹-۵۰ (۴۸/۲-۲) است و در نهایت، مردودی که مقدار آن زیر ۹۹/۴۹ (۰- ۹۹/۱) است و در سطح F طبقه بندی می شود. این مطالعه توصیفی بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های تی تست، آنوا و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. قبل از آزمون، دستورالعمل های لازم به صورت کتبی و شفاهی به همه شرکت کنندگان ارائه شد، سپس آنها بدون ذکر نام به سئوالات پاسخ می دادند. یافته های مطالعه نشان داد که نمره خلاقیت در بین دو گروه دختران و پسران یکسان بود. همچنین میانگین معدل در دختران (۵۲/۲) بالاتر از پسران (۹۱/۱) بود. در این مطالعه اختلاف معناداری بین جنس و خلاقیت با عملکرد تحصیلی مشاهده نشد. نتایج حاصل از یافته ها حاکی از وجود ارتباط ضعیفی بین معدل دانشجویان با سن و خلاقیت آنها بود (p <./01). این پژوهش عوامل دموگرافیکی مانند سن و جنس و عوامل فیزیولوژیکی مانند خلاقیت را مورد بررسی قرار داد اما علاوه بر این ها، عوامل دیگری نیز می تواند بر عملکرد تحصیلی موثر باشد که از جمله آنها می توان به شرایط درونی و بیرونی، خودباوری، خودشکوفایی، کارکردهای شناختی مانند هوش هیجانی و … اشاره کرد. همچنین عملکرد تحصیلی دانشجویان می تواند تحت تاثیر سطح تحصیلات والدین و وضعیت اجتماعی– اقتصادی خانواده دانشجو باشد که لازم است در آینده مورد بررسی قرار گیرد. یکی از محدودیت های این مطالعه آن بود که چون این تحقیق فقط مربوط به دانشگاه های کوآلالامپور می شد، لذا تعمیم یافته های آن به دیگر نقاط باید به صورت محتاطانه تری صورت گیرد(۷۸) .
بررسی عملکرد تحصیلی و تعیین عوامل پیش گویی کننده آن گامی به سوی پیشرفت و بهبود کیفیت آموزش در نظام عالی دانشگاه می باشد. از اینرو، علی[۴۳] در پاکستان[۴۴] مطالعه ای به منظور تعیین پیشگویی کننده های عملکرد تحصیلی دانشجویان در سال اول تحصیل انجام داد. این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی کلیه دانشجویان پرستاری ایالت سند متشکل از ۶۴۴ نفر که به روش سرشماری وارد مطالعه شده بودند، انجام شد. اطلاعات مورد نیاز دانشجویان از برد آموزشی پرستاری ایالت سند و تمام مدارس آن با بررسی تمام پرونده های دانشجویان ورودی در سال ۲۰۰۴ جمع آوری شد. ابزار مورد مطالعه در این بررسی پرسش نامه بود. پیشگویی کننده های عملکرد تحصیلی به دو دسته عوامل تحصیلی و غیر تحصیلی تقسیم بندی شدند. عوامل تحصیلی شامل نوع دیپلم دانشجو در زمان پذیرش، عملکرد تحصیلی قبلی و نوع مدرسه (دولتی یا خصوصی) و عوامل غیرتحصیلی شامل سن، جنس، وضعیت تأهل، محل سکونت و فاصله زمانی بین دریافت دیپلم تا ورود به دوره پرستاری بود. عملکرد تحصیلی دانشجویان بوسیله درصد نمره کسب شده در سال اول دوره پرستاری تعیین شد. اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS 11.5 کد گذاری شده و با کمک آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج مطالعه نشان داد که ۴/۵۶ درصد دانشجویان در مدارس دولتی تحصیل کرده بودند. میانگین سنی دانشجویان ۴۵/۳ ± ۲۵/۲۰ سال و ۶/۹۲ درصد آنها در سنین ۲۵-۱۵ سال بودند. ۷/۷۲ درصد دانشجویان مؤنث و ۹۵ درصد مجرد بوده و ۵۶ درصد در شهر زندگی می‌کردند. در ۴/۸۱ درصد موارد فاصله بین اخذ دیپلم تا ورود به دوره پرستاری ۴-۰ سال، در ۵/۱۳درصد موارد ۹-۵ سال، در ۴/۳ درصد موارد ۱۴-۱۰ سال و در ۷/ درصد موارد ۱۹-۱۵ سال بود. در آنالیز تک متغیره، وضعیت تحصیلی دانشجویان در دانشگاه با عملکرد تحصیلی قبلی، نوع مدرسه و جنس معنی دار بود(P<0.01). در آنالیز رگرسیون چند متغیره، نوع دیپلم، وضعیت تحصیلی قبلی و نوع مدرسه با وضعیت تحصیلی دانشجویان در دانشگاه معنی دار بود(P<0.01). مدل رگرسیون، ۶/۳۶% واریانس عملکرد تحصیلی دانشجویان را در سال اول نشان داد. رابطه بین عملکرد تحصیلی قبلی و عملکرد تحصیلی فعلی معنی دار بود(P<0.01). با تعدیل سایر متغیرها، میانگین درصد نمره تخمین زده شده در سال اول به ازای هر یک درصد افزایش در نمره عملکرد تحصیلی قبلی، ۲۴/۰% افزایش می‌یافت. رابطه بین نوع مدرسه و عملکرد تحصیلی نیز معنی دار بود به گونه ای که دانشجویانی که در مدارس خصوصی تحصیل کرده بودند میانگین نمره (۴۳/۷%) بالاتری نسبت به مدارس دولتی داشتند(P<0.001). در نهایت نتیجه گیری شد که عوامل تحصیلی پیش از ورود به دانشگاه پیش گویی کننده های بهتری نسبت به عوامل غیر تحصیلی(نظیر سن، جنس و …) برای عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری می باشند(۷۶).
ارتقا کیفیت نظام آموزشی به عنوان اثرگذارترین عامل در توسعه کشورها محسوب می‌شود چرا که دانشجویان به واسطه موفقیت در تحصیل به موقعیتی دست می‌یابند که از حداکثر نیروی درونی و بیرونی خود برای دست یابی به اهداف آموزش عالی استفاده نموده و شرایط لازم را برای زندگی اجتماعی موفق کسب می‌نمایند. از اینرو نجیمی[۴۵] و همکاران عوامل موثر بر افت تحصیلی(عوامل خانوادگی، عوامل مرتبط با فراگیر، عوامل مرتبط با آموزش گر، عوامل اقتصادی- اجتماعی، محیط آموزشی، محتوای آموزشی) را از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد بررسی قرار دادند. این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی در ۲۸۰ نفر از دانشجویان شاغل به تحصیل در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای بود. بدین صورت که آمار مربوط به کل دانشجویان به تفکیک دانشکده مشخص شد و با توجه به نسبت جمعیت هر دانشکده به جمعیت کل دانشجویان دانشگاه، تعداد نمونه های مورد نیاز از هر دانشکده بدست آمد. دانشجویان در صورت عدم تمایل یا همکاری می توانستند از مطالعه خارج شوند و فرد دیگری جایگزین وی گردد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود که شامل دو بخش مشخصات دموگرافیک دانشجویان و دیدگاه دانشجویان نسبت به عوامل موثر بر افت تحصیلی بود که بر اساس منابع، به شش حیطه کلی شامل عوامل خانوادگی(۷ سؤال)، فراگیر (۹ سؤال)، آموزش گر(۱۱ سؤال)، محیط آموزشی(۱۰ سؤال)، محتوای آموزشی(۳ سؤال) و عوامل اجتماعی- اقتصادی (۷ سؤال) تقسیم شده بود. سؤالات پرسش نامه بر اساس مقیاس لیکرت (مخالفم: نمره ۱، کاملاً مخالفم: نمره ۲، نظری ندارم: نمره ۳، موافقم: نمره ۴ و کاملاً موافقم: نمره ۵) طراحی شد. روایی پرسش نامه با شیوه های روایی محتوا و روایی صوری مورد سنجش قرار گرفت و نظر ۶ نفر از اساتید و کارشناسان مرتبط اخذ و در پرسش نامه اعمال گردید. به منظور بررسی روایی صوری، پرسش نامه به تعدادی از دانشجویان دانشگاه داده شد و توضیحات، سؤالات و نقص‌های موجود از نظر این افراد در پرسش نامه لحاظ گردید. پایایی ابزار با بهره گرفتن از همسانی درونی سنجیده شد (آلفا کرونباخ برابر ۹/۰). جهت گردآوری داده ها ابتدا محققان با هماهنگی آموزش دانشگاه و مسئولین آموزشی هر دانشکده و بعد از آموزش‌های لازم، به جمع آوری اطلاعات می پرداختند. سپس اطلاعات به کمک نرم افزار آماری SPSS 15 و با بهره گرفتن از آمار توصیفی و آزمون‌های آماری t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. P<0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد. از مجموع ۲۸۰ دانشجوی شرکت کننده در مطالعه، ۵۳ درصد مرد و ۴۷ درصد زن بودند. میانگین سنی دانشجویان ۲۲ سال بود. دانشجویان در سه مقطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد-دکتری درس می خواندند. ۸۵ درصد دانشجویان مجرد بودند، ۶/۶۸ درصد در خوابگاه دانشجویی، ۶/۲۹ درصد در کنار والدین یا همسر و ۸/۱ درصد در منازل استیجاری زندگی می‌کردند. همچنین ۸/۱۱ درصد آن‌ها شاغل بودند. مهم‌ترین عوامل موثر بر افت تحصیلی از دیدگاه دانشجویان به ترتیب محتوای آموزش (۶۲/۰ ± ۲۲/۴)، عوامل مرتبط با آموزش گر(۵۵/۰ ± ۸۸/۳)، محیط آموزش(۶۲/۰ ± ۶۳/۳)، عوامل خانوادگی(۶/۰ ± ۵۳/۳) و عوامل اقتصادی– اجتماعی(۶۹/۰ ± ۴۵/۳) بود. در حیطه عوامل مرتبط با خانواده، ۵/۸۱ درصد از دانشجویان عدم وجود محیط آزاد و توأم با تفاهم در خانواده، در حیطه عوامل مرتبط با فراگیر، ۷/۹۰ درصد عامل انگیزه در مسایل تحصیلی، در حیطه عوامل مرتبط با اساتید، ۶/۸۰ درصد عدم استفاده از اساتید مجرب برای تدریس دروس رشته تحصیلی، در حیطه عوامل اجتماعی اقتصادی، ۴/۷۶ درصد عدم انگیزه امیدوار کننده شغلی و اقتصادی و در حیطه عوامل مرتبط با محیط آموزشی، ۶/۷۳ درصد کم توجهی مسئولین به مشکلات دانشجویان را از جمله مهم‌ترین عوامل موثر در افت تحصیلی دانشجویان ذکر کرده بودند. بیشترین عوامل مرتبط با محتوای آموزشی موثر در افت تحصیلی از نظر دانشجویان، نامتناسب بودن دروس رشته با توانایی‌ها و ارزش‌های دانشجو، نامتناسب بودن دروس رشته با شغل آینده و عدم جذابیت محتوای دروس بود. بین دیدگاه دانشجویان دختر و پسر در خصوص دو حیطه آموزش گر(P<0.03) و محیط اجتماعی اقتصادی(P<0.003) اختلاف معنی داری وجود داشت، به صورتی که در حیطه آموزش گر، دانشجویان پسر و در حیطه محیط اجتماعی- اقتصادی، دانشجویان دختر نمره بالاتری کسب کرده بودند. بین دیدگاه دانشجویان با وضعیت تأهل یا شغلی آن‌ها اختلاف معنی داری وجود نداشت. در نهایت چنین نتیجه گیری شد که توجه بیشتر به محتوای آموزشی، عوامل مرتبط با آموزش گر و همچنین محیط آموزشی علاوه بر پیشگیری از افت تحصیلی دانشجویان از اتلاف وقت و هزینه های جاری مراکز آموزش عالی کشور جلوگیری کرده و سبب بهبود و توسعه سیستم آموزش کشور می‌شود(۷۹).
هدف موسسات آموزشی، افزایش سطح موفقیت تحصیلی دانشجویان است که این مسئله خود، شاخص واقعی برای اهداف آموزشی است. اما عوامل گوناگونی بر سطوح موفقیت تحصیلی دانشجویان موثر است. حمایت اجتماعی دریافت شده توسط فرد و تعامل اجتماعی وی نشان می دهد که او از طرف گروه اجتماعی خاصی تایید یا رد می شود که این موضوع ممکن است به عنوان یکی از عوامل موثر بر موفقیت تحصیلی مورد ملاحظه قرار گیرد. در هین راستا، حسنی بهار[۴۶] در ترکیه مطالعه ای با عنوان تاثیر جنس، حمایت اجتماعی دریافت شده و تعامل اجتماعی دانشجویان بر موفقیت تحصیلی آنها انجام داد. هدف از این مطالعه این بود که آیا آگاهی از تاثیر حمایت اجتماعی درک شده بر موفقیت تحصیلی می تواند در تجزیه و تحلیل سطح حمایت اجتماعی دانشجویان به کار رفته و منبعی برای توجیه افت یا پیشرفت تحصیلی فرد باشد. دانشجویان سال اول تا چهارم رشته های مختلف که درسال تحصیلی ۲۰۱۰-۲۰۰۹ در دانشگاه ارزینکان ثبت نام کرده بودند، در این مطالعه وارد شدند. اطلاعات از کل دانشجویان(۲۴۷ نفر) جمع آوری شد(۱۴۴نفر مرد و ۱۳۰ نفر زن). اطلاعات مربوط به نمره موفقیت تحصیلی که همان میانگین معدل کل دانشجویان بود از گزارش اساتید دانشگاه بدست آمد. به منظور تعیین سطح حمایت اجتماعی دریافت شده از مقیاس حمایت اجتماعی دریافت شده شامل حیطه های حمایت اجتماعی دریافت شده از خانواده، از دوستان و از افراد خاص استفاده شد. پایایی ابزار به روش همسانی درونی و ضریب آلفا کرونباخ برای هر حیطه به طور جداگانه بدست آمد(بین ۸۴% ، تا ۹۵% ). ارتباط بین فردی دانشجویان نیز توسط مقیاس تعامل سنجی بین فردی اندازه گیری شد. این مقیاس وضعیت تعاملی مثبت و منفی را بررسی می کند. تجزیه و تحلیل داده ها بوسیله آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(رگرسیون خطی چندگانه) انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد که متغیر جنس (p </001)، حمایت اجتماعی دریافت شده از خانواده(p </007) و تعامل بین فردی(p </05) می تواند موفقیت تحصیلی را به میزان ۱۵% پیش بینی کند. اما، حمایت اجتماعی درک شده توسط دانشجو از دوستان و از افراد خاص نمی تواند موفقیت تحصیلی را تحت تاثیر قرار دهد در حالی که حمایت اجتماعی دریافت شده از خانواده یک عامل مهم در موفقیت تحصیلی دانشجویان است. در این بررسی، مهم ترین عامل پیش بینی کننده موفقیت تحصیلی جنس بود(p </001). همچنین، مشاهده شد که موفقیت تحصیلی در دختران بیشتر از پسران است که این مسئله می تواند ناشی از انتظارات تحصیلی متفاوت دختران و پسران و نیز فعالیت های خارج از دانشگاه آنها باشد(۸۰).
درک دانشجویان و اساتید از علل عملکرد تحصیلی ضعیف در دانشگاه، مطالعه ای است که توسط اسیخیا[۴۷] در ایالت اوگان در نیجریه انجام شد. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر روش تدریس اساتید، شایستگی اساتید جهت تدریس و فضای آموزشی بر کاهش عملکرد دانشجویان بود. نوع پژوهش حاضر، توصیفی– مقطعی و جامعه مطالعه شامل اساتید و دانشجویان بود. دانشگاه نیز به عنوان محیط پژوهش در نظر گرفته شد. کل جمعیت مورد مطالعه ۱۸۵ نفر بود که از این تعداد ۱۳۵ نفر دانشجو و ۵۰ نفر اساتید را شامل می شد. نمونه گیری به روش تصادفی صورت گرفت. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه محقق ساخته پیرامون درک عملکرد تحصیلی ضعیف دانشجویان بود. این پرسش نامه شامل دو بخش بود. بخش اول، اطلاعات مربوط به دانشجو از قبیل سطح تحصیلات والدین، نگرش دانشجو به تحصیل، جو حاکم بر خانواده دانشجو، نقش دوستان و طلاق والدین و بخش دوم شامل سوالاتی راجع به شایستگی اساتید و روش تدریس آنها و مواد و فضای آموزشی بود. عبارات در مقیاس پنج گزینه ای لیکرت (بسیار موافقم تا بسیا مخالفم) قرار داشت. جمع آوری اطلاعات به کمک پرسشنامه و در دو مرحله صورت گرفت. یک مرحله، تکمیل پرسش نامه توسط اساتید و مرحله دوم، تکمیل پرسش نامه توسط دانشجویان. روش نمونه گیری بدین صورت بود که ابتدا محققان به مدارسی که از قبل تعیین شده بود رفته و سپس با کسب اجازه از رئیس دانشگاه و معرفی خود به دانشجویان و اساتید، ضمن توجیه هدف تحقیق و چگونگی تکمیل پرسش نامه، فرم ها را در اختیار آنها قرار می دادند. جهت آنالیز داده ها از فراوانی و آزمون کای اسکوئر استفاده شد. از پاسخ اساتید به سوالات پرسش نامه چنین دریافت شد که شایستگی و صلاحیت اساتید و فضای آموزشی حاکم بر دانشجویان بر عملکرد تحصیلی ضعیف آنها تاثیری ندارد اما روش تدریس اساتید، عملکرد تحصیلی دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهد(P<0.05). همچن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...