پژوهش های انجام شده در مورد رابطه بین ویژگیهای ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
عوامل پنج گانه شخصیت ۱۰۰
روش نمره گذاری وتفسیر ۱۰۰
۳-۵-۲- پرسشنامه تفکرانتقادی کالیفرنیا ۱۰۳
۳-۵-۳- پرسشنامه کفایت اجتماعی ۱۰۶
۳-۶- روش اجرا ۱۰۸
۳-۷- روش تجزیه وتحلیل اطلاعات ۱۰۸
۴-۱- مقدمه ۱۱۱
:
مقدمه ۱۲۵
۵-۱- محدودیتهایپژوهش ۱۳۳
۵-۲- پیشنهادهای پژوهش ۱۳۳
۵-۳- پیشنهادهای کاربردی ۱۳۴
منابع ومآخذ ۱۳۵
چکیده لاتین ۱۵۳
فهرست جداول
جدول ۴-۱ شاخصهای توصیفی کفایت اجتماعی،ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی ۱۱۱
جدول ۴-۲ آزمونهای نرمال بودن در متغییرها ۱۱۷
جدول ۴-۳ ماتریس همبستگی رابطه میان متغییرهای کفایت اجتماعی،تفکر انتقادی و ویژگیهای شخصیتی ۱۱۸
جدول ۴-۴ خلاصه مدل رگرسیون ویژگیهای شخصیتی و کفایت اجتماعی ۱۱۹
جدول ۴-۵ ضرایب رگرسیون شخصیت و کفایت اجتماعی ۱۲۰
جدول ۶-۴ خلاصه مدل رگرسیون تفکر انتقادی و کفایت اجتماعی ۱۲۳
جدول ۷-۴ ضرایب رگرسیون کفایت اجتماعی و تفکرانتقادی ۱۲۳
جدول ۴-۸ خلاصه مدل رگرسیون ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی ۱۲۴
جدول ۴-۹ ضرایب رگرسیون شخصیت و تفکرانتقادی ۱۲۵
فهرست نمودارها
نمودار ۴-۱۳ پراکنش رابطه روان رنجور خویی و کفایت اجتماعی ۱۲۱
نمودار ۴-۱۴ پراکنش رابطه برون گرایی و کفایت اجتماعی ۱۲۱
نمودار ۴-۱۵ پراکنش رابطه گشودگی و کفایت اجتماعی ۱۲۱
نمودار ۴-۱۶ پراکنش رابطه موافق بودن و کفایت اجتماعی ۱۲۲
نمودار ۴-۱۷ پراکنش رابطه وظیفه شناسی و کفایت اجتماعی ۱۲۲
نمودار ۴-۱۸ پراکنش رابطه تفکر انتقادی و کفایت اجتماعی ۱۲۴
نمودار ۴-۱۹ پراکنش رابطه روان رنجور خویی و تفکر انتقادی ۱۲۵
نمودار ۴-۲۰ پراکنش رابطه برون گرایی و تفکرانتقادی ۱۲۶
نمودار ۴-۲۱ پراکنش رابطه گشودگی و تفکرانتقادی ۱۲۶
نمودار ۴-۲۲ پراکنش رابطه موافق بودن و تفکرانتقادی ۱۲۶
نمودار ۴-۲۳ پراکنش رابطه وظیفه شناسی و تفکرانتقادی ۱۲۷
پیوست
نمودار ۴-۱ هیستوگرام توزیع فراوانی کفایت اجتماعی ۱۴۹
نمودار ۴-۲ هیستوگرام توزیع فراوانی روان رنجورخویی ۱۴۹
نمودار ۴-۳ هیستوگرام توزیع فراوانی برون گرایی ۱۴۹
نمودار ۴-۴ هیستوگرام توزیع فراوانی گشودگی ۱۵۰
نمودار ۴-۵ هیستوگرام توزیع فراوانی موافق بودن ۱۵۰
نمودار ۴-۶ هیستوگرام توزیع فراوانی وظیفه شناسی ۱۵۰
نمودار ۴-۸ هیستوگرام توزیع فراوانی تفکرانتقادی ۱۵۱
نمودار ۸-۴ هیستوگرام توزیع فراوانی ارزشیابی ۱۵۱
نمودار ۴-۹ هیستوگرام توزیع فراوانی استنباط ۱۵۱
نمودار ۴-۱۰ هیستوگرام توزیع فراوانی تحلیل ۱۵۲
نمودار ۴-۱۱ هیستوگرام توزیع فراوانی قیاسی ۱۵۲
نمودار ۴-۱۲ هیستوگرام توزیع فراوانی استقرایی ۱۵۲
پرسشنامه ویژگی های شخصیتی NEO-FFI
پرسشنامه کفایت اجتماعی
پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا
چکیده انگلیسی …………………………………………………………………………………..۱۵۳
چکیده
هدف از پژوهش حاضر،بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی وتفکر انتقادی با صلاحیت اجتماعی در دانشجویان روانشناسی دانشگاه رودهن بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامیواحد رودهن بودکه در سال ۱۳۹۴-۱۳۹۳ مشغول به تحصیل بودند. نمونه مورد مطالعه ۱۸۱نفر (۹۰دختر-۹۱پسر)را در بر گرفته بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و روش نمونهگیری به شکل در دسترس بود. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی مک کری و کوستا(۱۹۸۵)،تفکر انتقادی کالیفرنیا فاسیون و فاسیون(۱۹۹۰) و کفایت اجتماعی فلنر(۱۹۹۰)بود. روش آماری پژوهش از طریق شاخصهای مرکزی و شاخصهای پراکندگی و همچنین ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها:نتایج نشان داد که بین ویژگیهای شخصیتی و کفایت اجتماعی رابطه مثبت معنادار وجود دارد،بین تفکر انتقادی و کفایت اجتماعی رابطه معنی داری وجود ندارد،بین ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی رابطه مثبت وجود دارد. همچنین ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی قادر به تبیین صلاحیت اجتماعی بودند. در نتیجه افراد با ویژگیهای شخصیتی مناسبتر نسبت به دیگران شادتر بوده و ارتباط مثبتی با دیگران داشته و هدفمند بودن در زندگی و لذت بردن از تعاملات اجتماعی و همچنین رضایت از زندگی وحتی موفقیت تحصیلی بیشتری را تجربه کنند. پس بنابرین میتوان پیش بینی نمود که با ویژگیهای شخصیتی صحیح میتوان تفکری انتقادی و اندیشمندانه و به تبع آن صلاحیت اجتماعی لازم را انتظار داشت.
کلید واژهها:ویژگیهای شخصیتی،تفکر انتقادی،صلاحیت اجتماعی،دانشجویان.
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
از بدو پیدایش انسان تاکنون این موجود دو پا تلاش در شناخت خود و دیگران داشته است(عابدی،۱۳۸۶). اما در عین حال عدهی کمیاز مردم را میبینیم که از وضع خود کاملأ راضی باشندبیشتر افراد معتقدند که از ویژگیهای مرموزی که برای موفقیت اجتماعی لازم است برخوردار نیستند در بین ویژگیهای مطلوب صفتی که آن را معمولأ شخصیت[۱] مینامند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در نظر روانشناسان معنای فراتر از صفت جذابیت میباشد که ما را وادار میکند در مورد دارنده آن بگوییم که فردی با شخصیت است (با توجه به نظر محقق)شخصیت یک فرد از تمام صفات او تشکیل یافته است و به منظور الگوی نسبتأ پایدار صفات و گرایشهایی که تا اندازه ای به رفتار افراد دوام میبخشد(شولتز و شولتز[۲]،به نقل از محمدی۱۳۸۹). یکی از پیچیدگیهای انسان که سبب تمایز وی از موجودات دیگر میشود فرایند فکر و تفکر انتقادی و اندیشمندانهی اوست. که تفکر انتقادی را شامل تجزیه و تحلیل و ارزشیابی و استباط دانستهاندتعبیر و تفسیر تبیین و خودتنظیمیاز جمله مولفههای محوری تفکر انتقادی[۳] قلمداد میشود یکی از تواناییهای فکری ارزنده ای که برای تفکر انتقادی لحاظ میشود آن است که شنیدهها خواندهها اندیشهها و اعتقادهای مختلفی را که در زندگی با آنها رو به رو میشوند ارزشیابی کنند و دربارهی آنها تصمیم منطقی بگیرد (سیف،۱۳۸۷). و به طور کلی شایستگی اجتماعی[۴] توانایی مراقبت از خود،یاری رساندن و مراقبت از دیگران است(ابوالقاسمی،جمالویی،نریمانی،زاهدبابلان،۱۳۹۰). رابین روز-کران سور[۵] (۱۹۹۲)شایستگی اجتماعی را توانایی رسیدن هدفهای فردی در تعامل اجتماعی همزمان با حفظ روایط مثبت با دیگران در همه ی زمانها و موقعیتها میدانند.
در ظرف ۵۰ سال گذشته پژوهشهایی در این زمینه که ابتدا توسط فیسک (۱۹۴۹)آغاز شد و سپس از طریق پژوهشگران دیگری چون نورمن[۶](۱۹۶۷)اسمیت[۷](۱۹۶۷)کلبرگ[۸](۱۹۸۱)و مک کری و کوستا(۱۹۸۷)انجام گرفته که پنج بعد از ردههای گسترده خصیصههای شخصیت را تشکیل میدهند که شامل:برون گرایی[۹]،خوشایندی(مقبولیت)[۱۰]،وظیفه شناسی[۱۱]،تهییج پذیری[۱۲] و آزاداندیشی[۱۳] میباشد.
این ابعاد نشانگر زمینههای گسترده شخصیت انسان است در این بین میتوان عنوان کرد که با،شخصیت با ثبات و تفکری صحیح میتوان به ایجاد کفایت و شایستگی اجتماعی و ارتقای آن در جوانان دانش آموزان و دانشجویان و اعم افراد اندیشید. با توجه به تحقیقات اخیر میتوان ارتباطی تنگاتنگ بین تعاریف وجود دارد چرا که افراد با برخورداری از شخصیتی پایدار میتوانند به تفکری اندیشمندانه و اصلح دست یابند که همین سبب دستیابی به مهارتها و توانایی و کفایت اجتماعی لازم برای برقراری ارتباط با محیط و مواجه شدن با فشارهای زندگی و حل موانع میشود.
با توجه به تحقیقاتی که توسط عماری،جاویدی،نصیری(۱۳۹۴)مبنی بر اینکه بین ویژگیهای شخصیتی با تفکر انتقادی در دانش آموزان میتوان ارتباطی مثبت یافت و همینطور تحقیقات مک کری و کوستا(۱۹۹۲)و دنو و همکاران(۱۹۹۸) چنگ و فورنهایم(۲۰۰۵)و لو و هو(۲۰۰۵)انجام دادند میتوان به این نتیجه دست یافت ارتباطی نزدیک بین متغیرهای پژوهش حاضر وجود دارد.
در نتیجه در انجام این پژوهش پژوهشگر در صدد بر آمده تا با نشان دادن سهم هر یک از ویژگیهای شخصیتی سالم و همچنین میزان تفکر انتقادی به عنوان عوامل موثر در صلاحیت اجتماعی و مقبول بودن در جامعه بتوان دید واقع بینانه تری نسبت به این موضوع پیدا کند و همچنین ایجاد راهبردهایی برای به وجود آوردن احساس کفایت و صلاحیت اجتماعی در میان افراد به خصوص نوجوانان و جوانان در این بعد برنامه ریزی کرد. میتوان به ایجاد راهبردهایی برای ارتقا کفایت و یا صلاحیت اجتماعی در دانشجویان در نظر گرفت. (کندال بزازل[۱۴]،به نقل از پزشک۱۳۸۰).
۱-۱- بیان مسئله
شخصیت[۱۵] یعنی «مجموعهای از رفتار وشیوههای تفکر شخص در زندگی روزمره که با ویژگیهای بیهمتا بودن، ثبات (پایداری) و قابلیت پیش بینی» مشخص میشود.شخصیت یک فرد از تمام صفات او تشکیل شده است و به منظور الگوی نسبتأ پایدار صفات و گرایشها و یا ویژگیهایی که تا اندازهای به رفتار دوام میبخشد(شولتز و شولتزبه نقل از محمدی،۱۳۸۹).
با تحلیل لغوی این واژه میتوان چنین برداشت کرد که مقصود از شخصیت جنبهی ظاهری و آشکار شدهی فرد است که قابل رویت برای افراد جامعه است هر چند چنین برداشتی نادرست نیست اما بیانگر همهی واقعیت نیز نمیباشد اما در عین حال تا حدودی از دوامو ثبات برخوردار هستند شخص با دارا بودن چنین ویژگیهای منحصر به فرد و بادوامی است که در موقعیتهای مختلف واکنشهای متفاوتی را از خود نشان میدهد.نظریههای شخصیت طی دوران شکلگیری خود مانند هر پدیده دیگری تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گرفتهاند و نظریههای متعددی نیز شکل گرفتهاند.آگاهی از ویژگیهای شخصیتی[۱۶]، برای مقابله موثر با مشکلات زندگی مفید و سودمند است.از آنجائی که ویژگیهای شخصیتی عمیقاً با نحوه ادراک و تفسیر فرد از جهان و واکنش او به رویدادها مرتبط است، طبیعی است که برخی ویژگیهای شخصیتی از ویژگیهای دیگر انعطافپذیرتر[۱۷]است.یکی از متغیرهایی که در ارتباط مستقیم با ویژگیهای شخصیت میباشد، متغیر تفکر انتقادی[۱۸] است.از این رو متغیر بعدی که قرار است رابطه آن را با صلاحیت اجتماعی و ویژگیهای شخصیت در این تحقیق بررسی کنیم، تفکر انتقادی است.
در اینجا لازم است که به تعریفی از تفکر انتقادی که توسط انیس[۱۹](۱۹۸۵)بیان شده،اشاره کنیم.
تفکر انتقادی،تفکری است مستدل و تیزبینانه درباره اینکه چه چیزی را باور کنیم و چه اعمالی را انجام دهیم.وولفک[۲۰](۱۹۹۵)در باب تفکر انتقادی چنین میگوید که ارزیابی تصمیمات از راه وارسی منطقی و منظم و شواهد راه حلها را تفکر انتقادی گویند. درباره مهارتهای تشکیل دهنده تفکر انتقادی نظرات متفاوتی وجود دارد اما انیس (۱۹۸۷)که یکی از صاحب نظران و پژوهشگران در زمینه تفکر انتقادی است عناصر یا مهارتهای تشکیل دهندهی تفکر انتقادی را اینگونه بیان میکند جستجوی یک بیان روشن از موضوع یا سوال جستجوی دلایل کوشش برای کسب اطلاعات جامع استفاده و ذکر منابع معتبر در نظر گرفتن موقعیت کلی و نکته اصلی ازدیاد نبودن مساله اصلی مورد علاقه،جستجوی شقوق مختلف،انعطاف پذیر بودن و تعصبی بودن اتخاذ موضع کردن،تا حد امکان دقیق بودن با هر یک از اجزای موقعیت کلی به طور منظم برخورد نمودن(اعجازی،۱۳۸۶).از این رو یکی از موقعیتهایی که ارتباط تنگاتنگ با تفکر انتقادی دارد، صلاحیت اجتماعی است.صلاحیت یا کفایت اجتماعی شامل کارکردهایی است که برای مقابله با فشارهای زندگی و مسائل گوناگونی که انسانها با آنها مواجهاند لازم است.صلاحیت اجتماعی به توانایی مقابله موثر با نیازها و چالشهای روزمره اشاره دارد.به عبارت دیگر، صلاحیت اجتماعی به منزله موفقیت منطبق با تحول فرد، در قلمروهایی مانند موفقیت تحصیلی، مقبولیت در بین دوستان، موفقیت ورزشی، انتخاب یک حرفه، ازدواج، به دست آوردن شغل و به طور کلی، موفقیت در زندگی دانستهاند(علیق،۱۳۸۷).
با توجه به مطالب فوق میتوان بیان کرد که عمده ترین سوال پژوهش حاضر این است که:
سهم ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی در پیش بینی صلاحیت اجتماعی به چه میزان است؟
صلاحیت یا کفایت اجتماعی همان قدرت برقراری تعامل اجتماعی میباشد یعنی کسب مهارتها،توانایی،ظرفیتهایی که شامل مهارتهای شناختی،مهارتهای اجتماعی،کفایت هیجانی و آمایههای انگیزشی میباشد به عبارت دیگر شامل اطلاعات و مهارتهایی است که سبب توانایی فرد در انجام وظایف شغلی و تبادل روزمره زندگی میگردد. (کندال و بزازل[۲۱] به نقل از پزشک،۱۳۸۰).صلاحیت اجتماعی متغیری است که از ویژگیهای شخصیت و نوع تفکر تأثیر میپذیرد. از این رو این تحقیق سعی در بررسی میزان رابطه بین ویژگیهای شخصیت، تفکر انتقادی با صلاحیت اجتماعی را داشته و به دنبال پاسخ به این سوال است که چه رابطهای بین ویژگیهای شخصیت، تفکر انتقادی با صلاحیت اجتماعی وجود دارد؟ تأثیر هر یک از متغیرهای ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی بر صلاحیت اجتماعی به چه میزان است؟
۱-۲- ضرورت و اهمیت پژوهش
شناسایی محیط زندگی فرد و تشخیص نوع شخصیت یک فرد و براساس خصوصیات شخصیتی آن فرد میتوان یک نوع پیشبینی در زندگی آینده او داشت و همچنین از اختلالات احتمالی که ممکن است فرد به ان عارض گردد جلوگیری نمود و با توجه به همهی موارد ذکر شده با پرورش و رشد تفکر انتقادی در افراد شیوههایی را ارائه نمود تا افراد از صلاحیت یا کفایت اجتماعی لازم برای مواجه و غلبه بر مشکلات زندگی برخوردار باشند.شرایطی از قبیل اینکه وقتی به دیگرانمیرسید چگونه رفتار میکنید،یا مواقع عصبانیت چطور واکنش نشان میدهیدیا مثلأ وقتی کسی به شما محبت میکند از رفتار او چه برداشتیمیکنید و چگونه به آن پاسخ میدهید همگی با نوع شخصیت شما ارتباط دارد پس به عبارت دیگرمیتوان گفت که شخصیت مجموعهای از افکار و احساسات و هیجاناتو رفتارها و واکنشهاست که از نوجوانی و جوانی در ما شکل میگیرد و تأثیرات آن بر تمام جنبههای زندگی سایهمیافکند و در این دوران شرایطی که بهکفایت اجتماعی در کارکرد اجتماعی و تحصیلی موفقیت آمیز دانشآموزان و دانشجویان مهم میباشد و نقش حائز اهمیتی در اجتناب یا بازداری واکنشهای منفی دیگران ایفامیکند.رفتار اجتماعی و رفتار تحصیلی آنچنان به هم وابستهاند که تقویت فعالیتهای تحصیلی بدون آن دسته از رفتارهای اجتماعی که فعالیت تحصیلی را ممکنمیسازند امری مشکل است(الیوت و مک گیریگور[۲۲]،۲۰۰۱).
به اعتقاد پژوهشگر جوامع و افرادی که میتوانند از پژوهش حاضر بهره ببرند، اعم از استفاده در محیطهایی چون خانواده و اجتماع(برای کاربرد والدین،معلمان ومحیط شغلی و مدیران و کارکنان)میتواند مثمر ثمر باشد علاوه بر اینهادانشجویان،درمانگران،مشاوران تحصیلی،اساتید ونوجوانان و جوانانمیتوانند بهره ببرند.
۱-۳- اهداف پژوهش
۱-۳-۱- هدف کلی
– تعیین رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی با صلاحیت اجتماعی در دانشجویان.
اهداف جزئی
– تعیین رابطه ویژگیهای شخصیتی با صلاحیت اجتماعی در دانشجویان.
– تعیین رابطه تفکر انتقادی با صلاحیت اجتماعی در دانشجویان.
– تعیین رابطه ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی در دانشجویان.
– تعیین سهم ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی در پیش بینی صلاحیت اجتماعی.
۱-۴- سوال پژوهش
سهم ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی در پیش بینی صلاحیت اجتماعی به چه میزان است؟
۱-۵- فرضیهها
۱-۵-۱- فرضیه کلی
– بین ویژگی شخصیتی و تفکر انتقادی با صلاحیت اجتماعی رابطه وجود دارد.
۱-۵-۲- فرضیههای اختصاصی
۱-بین ویژگیهای شخصیتی با صلاحیت اجتماعی رابطه وجود دارد.
۲-بین تفکر انتقادی با صلاحیت اجتماعی رابطه وجود دارد.
۳-بین ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی رابطه وجود دارد.
۱-۶- متغیرهای پژوهش
الف)متغیر پیش بین اصطلاحی ست که به جای متغیر مستقل نیز به کار میرود و در این پژوهش متغیر پیش بین شایستگی و صلاحیت اجتماعی میباشد.
ب)متغیر ملاک[۲۳] اصطلاحی که به جای متغیر وابسته مقرر میشود و در این پژوهش متغیر ملاک ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی میباشد.
۱-۶-۱- تعاریف متغیرها[۲۴]
الف) تعاریف نظری
شخصیت عبارت است از مجموعه ای سازمان یافته و واحدی، متشکل از خصوصیات نسبتاثابت و پایدار که یک فرد را از افراد دیگر متمایز میسازد(شولتز و شولتز[۲۵]،ترجمه محمدی،۱۳۸۹).
– تفکر انتقادی به معنای یافتن نوعی از دانش و بینش است که با آن بتوان با گسترش علوم همخوانی یافته، فرصت آزادی دادن به فکر و اندیشه است که سبب ایجاد توانایی بحث و اظهار نظر در فرد میشود تفکر انتقادی جهت دهنده ذهن به تفکر است اندیشیدن مستدل و عقلانی و منطقی استیا تفکری که با آن میتوان دریافتی عینی از واقعیت کسب کرد(قاضی مرادی،۱۳۹۱).
– شایستگی و صلاحیت اجتماعی بیانگر توانایی فرد در سازمان دادن منابع محیطی و حفظ آنهاست عقاید و نگرشهای افراد تحت تأثیر فرهنگ و تربیت خانواده شکل میگیرد و افرادی که تحت عقاید قوی تربیت میشوند در اجتماع موثر و مفید عمل میکنند(صمدی،آقاجانی،شاطریان،۱۳۹۲).
ب) تعاریف عملیاتی
ویژگیهای شخصیتی نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی شخصیتی نئو که توسط مک کری و کوستا[۲۶](فرم کوتاه)درسال(۱۹۸۵) بدست میآورد.
– تفکر انتقادی نمرهای که آزمودنی در پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیاکه در سال (۱۹۹۰) توسط فاسیون و فاسیون[۲۷] ساخته شد بدست میآورد.پرسشنامه تفکر انتقادی دارای دو فرم الف و ب است که هر کدام دارای ۳۴ ماده هستند.
– شایستگی و صلاحیت اجتماعی در این پژوهش عبارت است از نمره ای که هر یک از آزمودنیها در آزمون کفایت اجتماعی که توسط پرندین (۱۳۸۵)براساس مدل چهار بعدی فلنر[۲۸] (۱۹۹۰)ساخته و هنجار شده است کسب میکنند کفایت اجتماعی ۴۷ عبارتی است که شامل چهار عامل است که براساس بعضی از سوالات کفایت اجتماعی سنجیده میشود.
فصل دوم
پیشینه و ادبیات پژوهش
۲-۱- شخصیت
بدون شک یکی از مباحث اصلی و بنیادی علم روانشناسی ویژگیهای شخصیتی میباشد. همه آدمیان از حیث داشتن شخصیت (به معنی وسیع رواشناسی) با یکدیگر همانندند، یعنی هر کس شخصیتی دارد.ولی این شخصیت یا خویشتن در همه یکسان نیست، بلکه در هر کس به صورتی خاص میباشد که او را از دیگران متمایز میسازد.تفاوتهایی که افراد آدمیبا یکدیگر دارند به حدی است که نمی توان از میان آنان حتی دو نفر را پیدا کرد از هر لحاظ شبیه به هم باشند.هر انسان و رویدادی در نوع خود منحصر به فرد است.با وجود این بین بسیاری از رویدادهای زندگی آنها آن قدر شباهت وجود دارد که بتوان نکات مشترکی را در نظر گرفت و درست همین الگوهای رفتاری است که روانشناسان شخصیت در پی درک آنند.
آنویژگیکهمیتواند به ما کمک کند تا خود و دیگران را بهتر بشناسیم را اصطلاح شخصیت نامیده می شود شاید کمتر واژهای بتوان یافت که بهاندازه شخصیت برای همگان آشنا و در عین حال معنیدار، ولی تعریف آن بسیار پیچیده و بغرنج باشد، اولین اقداماتی که در زمینه شناخت ساختار شخصیت صورت میگیرد، بر محور اقداماتی میچرخد که در زمینه شناسایی و تشخیص خصوصیات همیشگی است و نشاندهنده رفتار او میباشد هنگامیکه این خصوصیات در موارد متعدد ابراز گردد، آنها را خصوصیت یا ویژگی مینامند . اصطلاح شخصیت مفهومیوسیع و گسترده دارد و نمی توان تعریف قاطعی از آن ارائه داد.هنگامیکه در زندگی روزانه کوشش میکنیم، تا شخصی را واقعا بشناسیم بیدرنگ با شمار زیادی از صفات و رفتارهای وی روبرو میشویم.در مطالعه شخصیت ناگزیر باید تعدادی از صفات را برگزینیم،چنین گزینشی به طور مسلم برای هر کس با دیگری متفاوت خواهد بود.
در ادامه به چند مورد از تعاریف شخصیت اشاره میپردازیم:
۱٫اصطلاح شخصیت در برابر کلمه personalize فرانسوی یا personality انگلیسی بکار رفته و این کلمات خود از لغت persona لاتین مشتق شده است.و آن به معنی نقابی است که بازیگران تئاتر یونان و روم قدیم به صورت خود میگذاشتند تا چهره دلخواه خود را بهتر نشان دهند.در روانشناسی و روانپزشکی نیز مفهوم شخصیت مجموعه ای تفکیک ناپذیر آن چنان خصایص بدنی و نفسانی است که شناخت دوستان نزدیک شخص یا به عبارت دیگر آن نقاب یا ماسکی است که فرد برای سازش با محیط که در حقیقت نوعی بازیگری در صحنه زندگی است به چهره خود نهاده است و در نهایت شخصیت مجموعه افکار ،هیجانات،و رفتارهایی است که شیوه ی انطباق ما با دنیا را نشان میدهد(محمدی،صادقی فیروز آبادی،۱۳۹۱).
۲٫شلدون ،پویا بودن شخصیت را در تعریف خود مطرح نموده و چنین عنوان می کند: ” به سازمان یافتگی جنبه های ادراکی، عاطفی، انگیزشی و بدنی فرد را شخصیت گویند.” (سیاسی، ۱۳۷۴).
۳٫کتل، از محتوای شخصیت خارج شده و جنبه های کاربردی شخصیت را در تعریف خود عنوان می کند ” شخصیت چیزی است که به ما اجازه میدهد پیش بینی کنیم که شخص در یک موقعیت معین چه خواهد کرد، یعنی چه عملی از او ناشی خواهد شد. ” (گروسیفرشی، ۱۳۸۳).
۴٫شخصیت به مجموعه ای از ویژگیهای جمسی و روانی و رفتاری گفته می شود که هر فرد را از دیگری متمایز می کند (اتکینسون[۲۹]، ۱۳۸۶).
۵٫تعریف دیگر شخصیت عبارت است از: مجموعه خصوصیات و صفات مشخصه فرد که او را از دیگران متمایز نموده و در امر انگیزش به کار و رفتارهای وی در سازمان اهمیت دارد. با مطالعه شخصیت افراد، خصوصیاتی که بر اساس آن، فردی دیگر متمایز میگردد، روشن می شود.در حقیقت، تعریف شخصیت از دیدگاه هر دانشمند یا هر مکتب و گروهی به نظریه و تئوری خاص آن بستگی دارد.البته میتوان بر اساس تعاریف فوق، تعریف نسبتا جامعی از شخصیت بدین صورت ارائه داد که:
شخصیت عبارت است از مجموعه ای سازمان یافته و متشکل از خصوصیات نسبتأ ثابت و پایدار که یک فرد را از افراد دیگر متمایز میسازد(شولتز، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۹).
۷٫اصطلاح شخصیت به معنای سبک یک فرد است بدون آنکه درباره آن کوچکترین قضاوت ارزشی داشته باشیم و از زشتی، زیبایی، بدی، خوبی، درستی و نادرستی آن صحبت به میان آوریم باید بگوییم هر فرد سبک خود یعنی شخصیت خاص خود را دارد که از او انسانی واحد و منحصر به فرد میسازد شاید بهتر باشد بگوییم: همانطور که انسانها از نظر خطوط چهره، تن صدا، لباس پوشیدن حرکت کردن و واکنش در مقابل محرکهای داخلی و خارجی دارند با یکدیگر تفاوت دارند از نظر سبک یعنی شخصیت نیز با یکدیگر تفاوت دارند بنابرین میتوان گفت که شخصیت شیوهی خاص بودن است (گنجی، ۱۳۸۶).
۸.تعریف ویژگی شخصیت از دیدگاه هر دانشمند یا مکتب یا گروهی به بستگی دارد. لیکن تعریف نسبتأ جامع چنین است:شخصیت عبارت است از مجموعهای سازمان یافته و واحدی متشکل از خصوصیات نسبتأ پایدار و مداوم که سبب تمایز فرد از دیگران میشود (کریمی، ۱۳۷۷).
۹٫فروم معتقد است که شخصیت مجموع کیفیتهای موروثی و اکتسابی است که خصوصیات فرد بوده و او را منحصر به فرد میکند(شاملو، ۱۳۸۲).
۲-۲– تعریف ویژگیهای شخصیتی و شخصیت
هر انسانی آمیزهای از سه ویژگی نوعی، فرهنگی و فردی که مجموعا کلیت منحصر به فرد را تشکیل میدهد.کلیت مفهوم و به همین لحاظ پیچیدگی آن موجب شده است، که واژه شخصیت به شیوه های گوناگون تعریف شود.صاحبنظران شخصیت را از دیدگاه های متفاوتی تعریف کرده اند، به طور کلی شخصیت یک مفهوم روانشناختی پیچیدهای است.شخصیت با ظهور خارجی رفتار، خود به خود، خصیصه های قابل اندازه گیری و تعاملات موقعیتی در ارتباط میباشد .
“شخصیت به وحدت یافتگی تام و تمام یک فرد همراه با ویژگیهای افتراقی مثل هوش و مزاج و رفتار گفته می شود.” (شاملو، ۱۳۸۹).
۲-۳- هر کسی شخصیتی دارد
هر کسی شخصیتی دارد و شخصیت شما به مشخص کردن میزان موفقیت،خشنودی،و رضایت خاطر در زندگی شما کمک میکند. ما درباره ی شخصیت صحیت میکنیم بدون اغراق باید بگوییم شخصیت شما یکی از مهمترین نعمتهای شماست. شخصیت به شما کمک کرده است تا زندگی خود را شکل دهید و در آینده نیز همین کار را خواهد کرد.
هر چیزی که تا به حال به دست آورده اید هر چیزی که انتظار دارید در شغل خود به دست آورید و حتی وضیت سلامت کلی شما تحت تأثیر شخصیت شما و شخصیت کسانی است که با آنها در تعامل هستید قرار دارند.شخصیت شما گزینههایی را که در زندگی دارید محدود کرده یا گسترش میدهد.تجربیات خاصی را که با دیگران در میان بگذارید یا شما را قادر میسازد بیشتر آنها را با دیگران در بگذارید. شخصیت،برخی افراد را محدود میکند و دنیای تجربه را به روی دیگران میگشاید.
تا به حال چند نفر را به داشتن شخصیت عالی توصیف کرده اید؟معمولأ منظور شما از این توصیف این است که آن فرد صمیمیو خوشایند است همنشینی با او خوب است و به راحتی میتوان با او کنار آمد شما برداشت خود را بر مبنای برداشتی که از شخصیت او دارید میگیرید.شما همچنین کسانی را میشناسید که آنها را به داشتن شخصیت وحشتناک توصیف میکنید چنین آدمهایی شاید متخاصم ،پرخاشگر نامهربان،و ناخوشایند باشند و کنار آمدن با آنها دشوار باشد . در حالی که شما مشغول قضاوت کردن شخصیت دیگران هستید آنها نیز درباره شما قضاوتهای مشابهی میکنند.این تصمیمات متقابل زندگی قضاوت کننده و قضاوت شونده را شکل میدهند بارها صورت میگیرد یعنی هر بار با موقعیتی اجتماعی روبه رو میشویم که ایجاب میکند تا با افراد تازه ای تعامل کنیم البته تعداد و تنوع موقعیتهای اجتماعی که دوست دارید در آنها مشارکت کنید نیز به وسیله شخصیت شما تعیین میشوند برای مثال اجتماعی بودن یا خجالتی بودن شما (شولتزو شولتز،ترجمه محمدی،۱۳۸۹).
۲-۴- ابعادشخصیت
۱٫برون گرایی: این خصیصه شامل ویژگیهایی از قبیل تحریک پذیری و مردم آمیزی (میل به برقراری روابط بین فردی)پرحرفی اعتماد به نفس ابراز هیجانات و احساسات به مقدار زیاد میباشد.
۲٫خوشایندی(مقبولیت):این بعد شخصیت شامل ویژگیهایی از قبیل اعتماد نوع دوستی و احترام به خواستهها و نیازهای دیگران مهربانی و محبت سایر رفتارهای پسندیده اجتماعی میباشد.
۳٫وظیفه شناسی(وجدان):ویژگیهای متداول این بعد شخصیت شامل سطح بالای تفکر به همراه کنترل مناسب واکنشها و نیز رفتارهای هدفمند میباشد. کسانی که از این بعد از شخصیتشان برجسته باشد اهل سازماندهی پرداختن به جزییات کارها هستند.
۴٫تهییج پذیری:کسانی که از این ویژگی در آنها برجسته باشد از نظر هیجانی بی ثبات مضطرب دمدمیمزاج و خجالتی و افسرده هستند.
۵٫آزاد اندیشی: این خصیصه شامل ویژگیهایی از قبیل تخیل و بینش است و کسانی که این بعد شخصیت در آنها قوی باشد معمولأ دارای علایق متنوعی میباشند.
– عوامل موثر در شخصیت
– عوامل زیستی شخصیتی
این عوامل که معمولأ تحت عنوان مزاج به کار میروند آنهایی ست که به ارث میرسند مهمترین این عوامل عبارتند از:
الف-جنس
یکی از عناصر زیستی در تعیین شخصیت نقش دارد جنس است. تفاوتهای زیستی زن و مرد بسیار متعدد و متفاوت است. این تفاوتها در شکل ظاهری بدن،فیزئولوژی و مخصوصأ غدد درون ریز آشکارا به چشم میخورد.
ب- سن
ساخت شخصیت هر فرد به همرا افزایش سن او تغییر مییابد. همانطور که در مورد اثر جنس در شخصیت اشاره شد عوامل زیستی و عوامل محیطی در اینجا نیز دست به دست هم میدهند و در تغییر شخصیت نوجوان موثر واقع میشوند.
ج-عوامل عصبی-غددی
در تعیین مزاج هر فرد،نقش غدد درون ریز که عملکرد آنها را دستگاه عصبی مرکزی هماهنگ میکند که از اهمیت خاصی برخوردار است.
۲-۵- عوامل اجتماعی شخصیت
عوامل اجتماعی موثر در شکل گیری شخصیت،ساختهایی را در بر میگیرند که از عناصر زیر تشکیل میشوند محیط خانواده گروهی که خانواده به آن تعلق دارد و فرهنگی که گروه به آن وابسته است عوامل اجتماعی معمولأ تحت عنوان عوامل نهادی به کار میروند و منظور از نهادی بودن آنها این است که به طور ارادی ذوارد عمل میشوند و استمرار دارند.
۲-۵-۱- تعلیم و تربیت
مجموعه اقداماتی که گروه اجتماعی اتخاذ میکند تا کودک با برخی موقعیتها رو به رو میشوند و به کمک یادگیری ،شخصیت او شکل بگیرد،اصطلاحأ تعلیم و تربیت در معنای وسیع کلمه نامیده میشود.
۲-۵-۲- نقش اولیه سالهای زندگی
یکی از نظریههایی که مکتب روانکاوی ارائه کرده و کمتر مورد اعتراض قرار گرفته اثر بنیادی اولین سالهای زندگی در رشد و شخصیت است. (گنجی،۱۳۸۶)
۲-۶- شکل گیری شخصیت
نوزاد همراه با یک رشته ظرفیتهای بالقوه به دنیا میآید. خصوصیات جسمانی مانند رنگ چشم رنگ مو ریخت بدنی و شکل بینی انسان اساسأ در هنگام بسته شدن نطفه تععین میشود.هوش و بعضی استعدادهای خاص مانند استعداد موسیقی و هنر نیز تا حدی به وراثت بستگی دارد شواهد روز افزون نشان میدهد که ممکن است تفاوتهای آدمیان از لحاظ پاسخدهی هیجانی نیز امری فطری باشد در یکی از مطالعاتی که با نوزادان کمیبعد از تولد آنان صورت گرفته از لحاظ خصوصیاتی مانند میزان فعالیت فراخنای توجه سازگاری تغییرات محیط و خلق و خوی کلی تفاوتهای پایایی بین آنان دیده شد. ممکن است نوزادان طبعأ فعال بوده توجهش به آسانی از امری منحرف شود و مایل به پذیرش اشیا و افراد جدید باشد. یک نوزاد دیگر ممکن است اغلب اوقات ساکت بوده در انجام فعالیتها تمرکز زیاد نشان ندهد و از هر وضع جدید هراسان شود. این خصوصیات آغازین خلق و خوی در بسیاری از کودکان که مدت بیست سال رشد آنان مورد مطالعه پیگیر قرار داشت پایدار مانده است(روحالهزاده،۱۳۸۶).
۲-۷- مراحل تحول شخصیت
۱٫مرحله پیش تولدی (یا مرحله در حول و حوش رویداد زادروز)که در آن تفرد در سطحی به وقوع میپیوندد که به زحمت میتوان آن را روانشناختی دانست.
۲٫مرحله پس تولدی یا نخستین دورهی کودکی که بلافاصله پس از تولد آغاز میشود و واجد وهلهی نوزادی یا نوتولدی و مقدمات تمایز آزمودنی و شی و تسلط حسی –حرکتی بر واقعیات برونی نزدیک است(سال اول زندگی).
۳٫مرحله یادگیری رمزی یا گذار از نخستین هماهنگیها به کنش نمادی که با غلبه مسئله خود پیروی در ارتباط کلامیمشخص میگردد(سال دوم و سوم زندگی).
۴٫مرحله درونی کردن و حل کردن تعارضهای ناشی از مشکلات سازماندهی من و جهان آن که به نوعی تصاحب تصویری از واقعیت و قدرت تغییر دادن آنها منتهی میشود (از سه سالگی تا شش سالگی).
۵٫مرحله تحول اجتماعی و عقلی که متمرکز بر اکتسابهای ابزاری است اکتسابهایی که قدرت من را گسترش میدهد و با انواع جدیدی از اشیا ارتباط مییابند(از شش سالگی تا دوازده سالگی).
۶٫بالاخره مرحله پیش نوجوانی و جوانی که یافتههای قبلی را دوباره در بوته ی تجربه قرار میدهد یافتههای مرحله ی قبلی با استقلالهایی که فرد به آنها دست یافته است و بر اثر تشدید جدید وابستگی نسبت به اشیا مورد علاقه مخصوصأ موضوعهای جنسی و نمایندگان فرهنگی و فنی آنها دستخوش تنزل شدهاند(نوجوانی)(ر. مای لی-پ[۳۰].ر برتو به نقل از دکتر منصور ،۱۳۸۰).
۲-۸- نظریههای تیپ بندی شخصیت
مفهوم تیپ مستقیمأ از مفهوم پرسونا،یعنی ماسک مشتق میشود. در تئاتر قدیم تعداد محدودی نقش وجود داشت هر نقش از روی ماسک قابل شناسایی بود و هر ماسک رفتار خاصی ایجاب میکرد ودر حقیقت نمونه ای از آن بود بنابرین میتوان گفت که تیپ یعنی مجموعه ی شیوههای واکنش یا مجموعهی ساخت شخصیت.
هدف از تشخیص تیپهای شخصیتی یا طبقه بندی انواع مختلف شخصیتها این است که ویژگیهای جسمیو روانی انسانها مخصوصأ رابطه آنها مورد مطالعه قرار میگیرد نقطه شروع این طبقه بندیها در بعضی موارد بر مشاهدهی افراد بیمار مثل طبقه بندی کرچمر و در بعضی موارد دیگر بر مشاهده ی افراد سالم مثل طبقه بندی شلدون استوار است در طبقه بندی افراد بر اساس مشاهده ی بیماران فرض بر این است که بیماری شخصیت را از حالت طبیعی منحرف میکند و امکان انجام دادن مشاهدات متعدد را فراهم میآورد (گنجی،۱۳۸۶).
۲-۸-۱- ساختار شخصیت از دیدگاه فروید
فروید دریافت که الگوهای کوه یخ زده سادهتر از آن است که بتواند شخصیت انسان را توصیف کند. بنابرین کوشید الگویی ساختاری از شخصیت ارائه دهد شامل سه سیستم که در ارتباط با یکدیگر اداره کننده ی رفتار بشر هستند. این سیستم عبارتند از :نهاد،خود،فراخود.
۲-۸-۱-۱- نهاد
طبق نظر فروید نهاد اولیه ترین بخش شخصیت و خاستگاه خود و فراخود میباشد. نهاد از بدو تولد کودک وجود دارد و شامل اولیه ترین تکانههای زیستی یا سایقهاست. نیاز به خوردن نوشیدن و دفع پرهیز از درد و دستیابی به لذت جنسی (حسی)از آن جمله است. فروید پرخاشگری را نیز سایق زیستی به شمار میآورد در واقع او بر این باور بود که دو سایق جنسی و پرخاشگری مهم ترین عوامل ارضای غریزی شخصیت در تمام طول زندگی است نهاد ارضای فوری این تکانهها را میطلبد و همانند کودکی خردسال براساس لذت فعالیت میکند نهاد دائمأ در طلب لذت و پرهیز از درد است و بی اعتنا به شرایط محیط .
۲-۸-۲-۲- خود
طولی نمیکشد که کودکان میآموزند غالبأ تکانههایشان به فوریت قابل ارضا نیست تا غذا را کسی آماده نکند گرسنگی از بین نمیرود. بخش جدید شخصیت یعنی خود زمانی پدیدار میشود که کودک میآموزد به مقتضیات محیط توجه کند خود تابع اصل واقعیت است بدین معنا که ارضا خواستهها باید تا موقع مناسب به تأخیر بیفتد.بنابرین خود مدیر اجرایی شخصیت است او تصمیم میگیرد که کدام یک از تکانههای نهاد ارضا شود و به چه نحو خود واسطه بین خواستههای نهاد واقعیتهای جهان بیرون و فراخود است.
۲-۸-۲-۳- فراخود
سومین بخش شخصیت فراخود است که درباره درست یا غلط بودن اعمال انسان داوری میکند.
به طور کلی فراخود درونی شدهی ارزشها و اخلاقیات جامعه است. و شامل وجدان فرد و تصویری است که او از شخصیت اخلاقی آرمانی دارد.فراخود در پاسخ به پاداش و تنبیه والدین ایجاد میشود والدین در آغاز رفتار کودک را مستقیمأ از طریق پاداش و تنبیه کنترل میکنند. این سه بخش شخصیت غالبأ در تعارض با یکدیگرند :خود ازضای تمایلات فوری نهاد را به تأخیر میاندازد و فراخود با هر دو آنها مبارزه میکند زیرا رفتارهای آنها غابلأ با معیار هلی اخلاقی تطبیق نمیکند. در شخصیت متعادل خود دارای جدیت ولی انعطاف پذیر است یعنی اصل واقعیت بر آن حکومت میکند. براساس الگوی اولیه کوه یخ فروید معتقد بود که سراسر نهاد و قسمت اعظم خود و فراخود در ناخودآگاه فرورفتهاند و تنها بخشهای کوچکی از خود و فراخود در ضمیر آگاه و یا نیمه آگاه واقع شدهاند(براهنی،۱۳۸۵).
۲-۹- پویایی شناسی شخصیت
شخصیت میتواند به صورت ریشههای عمیق و مرتبط در الگوهای فکری،احساسی و رفتاری تعریف شود.شخصیت،عمومأ برای هر شخص یکتاست.خصوصیاتی که هر شخص را از دیگران مجزا میسازد.افکار،احساسات و رفتارهایی که یک شخصیت را تشکیل نمیدهند بلکه بیشتر چیزهایی هستند که این عناصر را تاکید میکنند. شخصیت بر حالتهایی دلالت دارد که یک شخص در شرایط مختلف براساس آن رفتار خواهد کرد یا واکنش نشان خواهد داد.
نظریه پردازان بر جنبههای متفاوت شخصیت تاکید دارند و در ساختار،رشد و ظهور آن در رفتار با هم اختلاف نظر دارند یکی از تأثیرگذارترین نظریه در نظریههای روان شناختی نظریه زیگموند فروید و پیروان اوست.آنها معتقدند:
اگرچه فردی که نسبت به این تکانهها و ساختها آگاهی ندارد سعی در اظهار خود میکند یک نظریه تأثیر گذاردیگر درباره ی شخصیت این است که شخصیت از رفتار شناسی مشتق میشود. این دید توسط متفکرانی چون ب. اف اسکینر روانشناس آمریکایی پیشنهاد شد.
اسکینر رفتارهای انسانی را به صورت گسترده ای محدود شده توسط نتایج آن بیان میکند. اگر رفتاری مورد تشویق واقع شود تکرار میشود و اگر مورد تنبیه واقع شود شانس تکرار آن کمتر است(آبراهام[۳۱]،ترجمه نعمت زاده،۱۳۸۵).
۲-۱۰- اختلالات شخصیت
اختلالات شخصیّت با اختلالات روانی از قبیل روان رنجوری[۳۲] و روان پریشی تفاوت دارند.این الگوهای اختلالی رفتارهایی هستند که برای دیگران زیانآور بوده یا منبع پاداش دهندۀ آنها از نظر اجتماعی مضرّ یا غیر قانونی شناخته شده است.
عمده ترین اختلالات شخصیّت عبارتند از:
شخصیّت نافعال ـ پرخاشگری با وجود ظاهری همکاری کننده و پذیرش، با طفره رفتن، سماجت و ناکارآمدی مشخص میشود.
شخصیّت ناکارور عدم کارآیی او است نه خصومت داشتن که مختص شخصیّت نافعال پرخاشگر است.شخصیّت هیستریابی با عدم ثبات عاطفی، خود نمایشی، خود محوری و اتکاء به دیگران مشخص میشود.
شخصیّت ادواری خوی که بیشتر در مردان دیده میشود از یکسو شبیه شخصیّت هیستریابی و از سوی دیگر شبیه به شخصیّت اسکیزوئیدی است در واقع این تیپ شخصیّتی نمایشگر شکل ملایمیاز شیدائی ـ افسردگی است.
۲-۱۰-۱- اختلالات طبقه اول
شخصیّت اسکیزوئیدی که عملاً با خود بیگانه است، خجول بودن، حساسیت بیش از حد و مردم گریزی بعضی از دیگر از مشخصات شخص اسکیزوئید هستند.شخصیّت ضعیف علاوه بر داشتن حالت اسکیزوئیدی علائم دیگری چون زود خسته شدن، فقدان اشتیاق و علاقه و سطح انرژی پائین را دارند.
شخصیّت پارانویایی ویژگیهایی از جمله حسادت، مشکوک بودن، خشک و انعطاف ناپذیر بودن و حساس بودن بیش از حدّ را دارند.
شخصیت اسکیزوتایپال ویژگیهای این اختلال آن است که از طریق افکار،ادراک،ارتباط،و رفتار بیگانه و دوام دار توصیف میشود. گرچه این حالات و بیگانگیها بدان حد هستند که مورد توجه واقع شوند ولی تا آن اندازه شدید و جدی نیستند که بتوان تشخیص اسکیزوفرنی بر آن نهاد.
۲-۱۰-۲- اختلالات طبقه دوم
اختلال شخصیت مرزی ویژگیهای آن بی ثباتی و ناپایداری در زمینههای مختلف شخصیت رفتار و خلق خود پنداری است.
اختلال شخصیت هیستریانیک ویژگی آن خواهان جلب توجه دیگران نسبت به خود است.
اختلال شخصیت خود شیفتگی ویژگیهای آن احساس عجیبانه و بیگانه وار فرد نسبت به اهمیت خویشتن است.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی ویژگیهای آن یک نگرش درنده خویی نسبت به دیگران و بی احساسی مزمن و بی تفاوتی نسبت به حقوق آنان که به صورت دروغ و دزدی و سوء رفتار جلوه گر میشود.
۲-۱۰-۳- اختلالات طبقه سوم
اختلال شخ
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-04-17] [ 11:12:00 ب.ظ ]
|