شناسایی منشأ و سازنده یک محصول

ابزار شناسایی و معرفی آن با هدف ساده سازی فرایندهای داد و ستد

قراردادن مسئولیت ها بر دوش شرکت سازنده

ابزار حفظ حقوق مالکیت معنوی و ویژگی های منحصر به فرد آن

کاهش ریسک ها و مخاطرات

نشانگر سطح کیفیت برای مشتریان راضی

کاهش هزینه های جست و جو

ابزار نزدیکی میان محصول و تداعی های مثبت و منحصر به فرد در ذهن مصرف کننده

تعهد و ایجاد نزدیکی با سازنده محصول

منشأ مزیت رقابتی

قلمداد شدن به عنوان ابزاری نمادین

منشأ دستیابی به مزیت های مالی و سودآوری

نشانگر کیفیت

برندسازی با ایجاد یک ساختار ذهنی به مصرف کنندگان کمک می کند تا دانش خود را در مورد محصولات و خدمات سازماندهی کنند و به این ترتیب تصمیم گیری برای آن ها ساده تر می شود . کلید معمای برندسازی در این است که مصرف کنندگان بتوانند تمایزهای موجود میان برندها را در یک رده از محصول دیگر به درستی درک کنند و بشناسند. این تمایزات می توانند با ویژگی های کارکردی محصول یا سایر ویژگی ها و ملاحظات نامشهود و تصویر آن در ذهن مصرف کننده مرتبط باشند.
مدیریت استراتژیک برند
مدیریت استراتژیک برند به معنای طراحی و اجرای برنامه ها و فعالیت های بازاریابی با هدف ایجاد ، سنجش و مدیریت ارزش ویژه برند می پردازد . کلر[۱۱] فرایند مدیریت استراتژیک برند را بر مبنای چهار گام اصلی مورد بررسی قرار می دهد :
شناسایی و تثبیت جایگاه برند سازمان
جایگاه سازی برای برند به مفهوم طراحی تصویر و گزینه ای است که بتواند از موقعیت ارزشمند و متمایزی در ذهن مشتری ها برخوردار شود. ایجاد جایگاه ارزشمند و رقابتی برای یک برند به معنای ایجاد برتری برای آن در ذهن مصرف کنندگان است.
هم چنین جایگاه سازی برند روشن کننده تداعیات ذهنی اصلی مصرف کنندگان از برندهاست و فلسفه برند را معرفی می کند. ترسیم نقشه ذهنی یک شیوه تصویرسازی از تفاوت های مختلف تداعیاتی است که در مورد یک برند در ذهن مصرف کنندگان به وجود آمده است .برای تمرکز بیشتر روی این که «یک برند نشانگر چیست؟» اغلب یکی از راه ها تعریف فلسفه برند[۱۲] (که تحت عنوان جوهره برند یا تعهد اصلی یک برند هم معرفی می شود) است . فلسفه برند عبارتی سه تا پنج کلمه ای است که مهم ترین جنبه های یک برند و تداعیات ذهنی اصلی آن را توضیح داده و در واقع DNA یا ویژگی های باطنی و ذاتی برند را نشان می دهد و مهم ترین جنبه های وجودی آن را برای مشتریان و شرکت معرفی می کند .
برنامه ریزی و اجرای برنامه های بازاریابی برند
دستیابی به ارزش افزوده برند نیازمند ایجاد برندی است که مشتری ها به اندازه کافی از آن آگاه باشند و بتوانند با آن ها رابطه ای عمیق ، مثبت و منحصربه فرد برقرار کنند و بر پایه این رابطه ، تداعیاتی را در ذهن خود بسازند . فرایند دانش افزایی مصرف کنندگان از برند به سه پارامتر وابسته است :
الف) انتخاب عناصر یا هویت های اصلی تشکیل دهنده برند و چگونگی آمیخته شدن این عناصر با یکدیگر
ب)یکپارچه سازی عناصر برند با بهره گیری از فعالیت های بازاریابی و برنامه پیشبرد فروش
ج)سایر عوامل ایجاد کننده تداعیات ذهنی فرعی که به طور غیر مستقیم و در نتیجه ایجاد ارتباط با سایر موجودیت ها (مثلا شرکت یا کشور سازنده ، شبکه توزیع یا برند دیگر) تصویر برند را در ذهن مصرف کننده ایجاد می کنند یا بهبود می بخشند.
سنجش و ارزیابی عملکرد برند
فعالیت شناسایی و ارزیابی جایگاه برند اغلب دستاورد برنامه ممیزی برند است .ممیزی برند[۱۳] به مفهوم بررسی جامع برند است.ممیزی برند نیازمند درک عمیق منابع ارزش ویژه برند از دیدگاه سازمان و مشتری است
حفظ ، تقویت و توسعه ارزش ویژه برند
حفظ و توسعه ارزش ویژه برند اغلب فعالیتی چالش برانگیز و دشوار است . اجرای مدیریت ارزش ویژه برند نیازمند آن است که چشم انداز گسترده ای از نگرش های مختلف نسبت به ارزش ویژه برند اتخاذ شود تا شیوه تاثیرگذاری راهبردهای برندسازی به درستی درک شده و سازمان دریابد که چگونه این راهبردها منعکس کننده اهداف آن است و چگونه با زمان ، محیط جغرافیایی و یا بخش های بازاری که در آن فعالیت می کنند ، منطبق باشند .
هویت برند
شخصیت برند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...