کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



«دیو بورتون[۱۰۴]» رضایت شغلی را بدین صورت تعریف کرده است: «رضایت شغلی در کل وابسته به رفتار کارکنان نسبت به شغلشان و موقعیت شغلی شان می‌باشد»(دیوبورتون[۱۰۵]، ۲۰۰۹، ص۵). رضایت شغلی عاملی مهم برای افزایش کارایی و نیز رضایت فردی در سازمان تلقی می‌شود. مدیران به شیوه های مختلف مترصد افزایش رضایت شغلی کارکنان خود هستند. محققان مختلف تعاریف گوناگون از رضایت شغلی ارائه داده‌اند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

«فیشر» و «هانا»[۱۰۶] رضایت شغلی را عاملی روانی قلمداد کرده و آن را به صورت نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط شغل تعریف می‌کند؛ به این معنا که اگر شغل، شرایطی مطلوب را برای فرد فراهم کند، فرد از شغلش رضایت خواهد داشت اما اگر شغلی برای فرد رضایت و لذت مطلوب را فراهم نکند، فرد شروع به مذمت شغل کرده و درصورت امکان شغل خود را ترک خواهد کرد(شفیعآبادی، ۱۳۸۸، ص۱۲۳).
رضایت شغلی عبارت است از یک پاسخ عاطفی یا احساسی که به جنبه های متعدد شغل یک فرد داده می‌شود. به عبارت دیگر، رضایت شغلی یک مفهوم واحد و به هم پیوستهای نیست؛ زیرا که یک فرد به همان نسبت که در بال یک جنبه از شغلش می‌تواند راضی باشد، از یک یا چند جنبه دیگر آن می‌تواند ناراضی باشد(Keitne[107], 1999).
«ادوین لاک» رضایت شغلی را گزارش کار فرد که در نتیجه حالت عاطفی مثبت از ارزیابی کار یا از تجربه‌های کاری است تعریف می‌کند(Austin[108], 2007).
«میرکمالی» رضایت شغلی را نوعی احساس خشنودی و رضایت خاطر فرد از شغل خود در سازمان می‌داند که با کار مناسب با استعدادها، میزان موفقیت در شغل، تأمین نیازهای منطقی شکوفایی استعدادها، پیشرفت شغلی، تجربه های موفق و جوّ سازمانی ارتباط دارد(میرکمالی، ۱۳۸۳).
«لاک» در ۱۹۷۶ رضایت شغلی را ساختاری که شامل چهار اصل زیر و عوامل فردی متعدد است توصیف می‌کند(میرکمالی، ۱۳۸۸):
عامل پاداش(حقوق، مزایا و شرایط ارتقا)
زمینه شغلی(شرایط و مزایای شغلی)
عوامل انسانی(روابط با افراد مافوق و همکاران)
ویژگی‌های شغل یا حرفه
«آلی» اظهار می‌کند که دو فاکتور عمده؛ یعنی شخصیت افراد و محیط کاری می‌تواند بر رضایت شغلی تأثیر بگذارد(Ahlee[109], 2005).
«کوهلن[۱۱۰]» معتقد است اگر انگیزههای اصلی و مهم فرد در زمینه شغل او و کارهایی که انجام می‌دهد، ارضاء شوند هرچه فاصله بین نیازهای شخصی فرد و ادراک با نگرش او نسبت به توانایی بالقوه شغل برای ارضاء این نیاز حاکم‌تر باشد، رضایت شغلی نیز زیاد خواهد بود. وجود انگیزش در شغل برای ادامه اشتغال لازم و ضروری است و اگر فرد به شغل خود علاقمند نباشد و در انجام وظایفش برانگیخته نشود، ادامه حرفه برایش ملامت‌آور خواهد بود. ولی برآورده شدن نیازها از طریق حرفه احساس رضایت نسبت به شغل ایجاد می‌شود، بسته به اهمیت و شدت وجود نیاز و میزان ارضاء آن توسط حرفه، احساس رضایت نیز بیشتر خواهد بود(Sarminah[111], 2011).
«گینزبرگ» و همکارانش رضایت شغلی را به دو نوع مختلف تقسیم بندی کردهاند(دارنیا، ۱۳۸۷):
«رضایت درونی» از دو منبع به دست میآید: اول؛ احساس لذتی که انسان صرفا از اشتغال به کار و فعالیت عایدش می‌شود. دوم؛ لذتی که بر اثر مشاهدهی پیشرفت و یا انجام برخی مسئولیت‌های اجتماعی و به ظهور رساندن توانایی‌ها و رغبت‌های فردی به انسان دست می‌دهد.
«رضایت بیرونی» که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و هر لحظه در حال تغییر و تحول است. از عوامل رضایت بیرونی به عنوان مثال، شرایط محیط کار میزان دستمزد و پاداش نوع کار و رابط موجود بین کارگر و کارفرما را می‌توان نام برد.
این گونه به نظر می‌رسد که عوامل درونی که شامل خصوصیات و عامل فردی می‌باشد. در مقایسه با عوامل بیرونی نظیر شرایط محیط کار از ثبات بیشتری برخوردارند. بنابراین شاید بتوان گفت که رضایت درونی پایدارتر از رضایت بیرونی است. رضایت شغلی نتیجه تعامل بین رضایت درونی و بیرونی است.
ایجاد رضایت شغلی در کارکنان احتمالا سرعت بالایی نخواهد داشت. اما قطعا با شتاب بسیار بالایی از بین می‌رود. ممکن است در شرایط برای بالا نگه داشتن رضایت کارمندی در حدی فوقالعاده باشد. اما صرفا با یک برخورد نامناسب مدیر امکان تأثیر این شرایط مناسب به صورت کاملا محسوس به سمت صفر میل کند(دارنیا، ۱۳۸۷).
۲-۲۱) اهمیت و ضرورت رضایت شغلی
به نظر «سوسنبرگ[۱۱۲]» زمانی که افراد از کار خود راضی باشند، کارایی آن‌ها بالا می‌رود؛ یعنی زمانی افراد کارایی مطلوب و اثربخش خواهند داشت که بین انتظارات و میزان توانمندی‌ها و قابلیت‌های آنان ارتباط مناسبی باشد و در شرایط پرفشار کاری سیستم حمایت گر، اعتبار و ارزش مناسبی چه در محیط کار و یا سطح جامعه داشته باشد. (مقیمی، ۱۳۸۶، ص ۳۶۵)
مسلما رضایت شغلی در رفتار عملی کارمندان اثر بسزایی دارد و به نحو مؤثری اثر خود را در شغل فعلی، کارا بودن، اثربخش بودن و آمادگی جهت ارتقاء شغلی نشان می‌دهند. رضایت شغلی همچنین باعث کاهش غیبت و نیز از آن جهت که سلامتی افراد به سبب هزینه بیمه و بیمارستانی به نفع سازمان می‌باشد باعث افزایش بازدهی خواهد شد.
کارمند راضی، شادابی و مسرت را از سازمان به محیط خانه و جامعه منتقل می‌کند. بنابراین می‌توان با توجه به نحوهی بهبود پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی و مقدار پولی که در سایه وجود رضایت شغلی به نفع جامعه خواهد شد، از این عامل دفاع کرد.
اغلب گفته می‌شود که کارمند خوشحال یک کارمند کارا است و یک کارمند خوشحال بایستی با شغلش ارضا شود. اهمیت رضایت شغلی از آنجا ناشی می‌شود که بیشتر افراد تقریبا نیمی از ساعات بیداری خود را در محیط کاری می‌گذرانند. رضایت شغلی عبارت است از حدی از احساسات و نگرش‌های مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند. وقتی یک شخص می‌گوید دارای رضایت شغلی بالایی است، این بدان مفهوم است که او واقعا شغلش را دوست دارد. احساسات خوبی درباره کارش دارد و برای شغلش ارزش زیادی قائل است. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که کارکنان با رضایت شغلی بالاتر، از نظر فیزیک بدنی و توان ذهنی در وضعیت خوبی قرار دارند. رضایت شغلی نتیجه ادراک کارکنان است که محتوا و زمینه شغل آن چیزی را که برای کارمند ارزشمند فراهم می‌کند. رضایت شغلی یک حالت احساسی مثبت یا مطبوع است که پیامد ارزیابی شغلی یا تجربه فرد است. این حالت احساسی مثبت، کمک زیادی به سلامت فیزیکی و روانی افراد می‌کند. از نظر سازمانی، سطح بالای رضایت شغلی منعکس کننده جوّ سازمانی بسیار مطلوب است که منجر به جذب کارکنان می‌شود(مقیمی، ۱۳۸۶، ص ۳۶۵).
بر اساس نظریه برابری «آدامز» مردم دربارهی آنچه با انجام دادن وظایف شغلی و کار خود به دست میآورند(پرداخت حقوق و دستمزد واقعی، مشارکت در سود و مزایا، کسب منزلت اجتماعی، ارضای انگیزهها و علایق فرد برای کارکردن) و نیز برای انجام دادن وظایف شغلی ارائه یا صرف می‌کند(ویژگی‌های شخصیتی لازم برای ایفای نقش خود در سازمان، مهارت‌ها، سطح تحصیلات، میزان کوشش و تلاش وی در سازمان و نظایر آن) اعتقاد داشته و باورداشت‌های خاص دارند(ساعتچی، ۱۳۸۸). فرد داده‌ها و ستاده‌های خود را در سازمان با داده ها و ستادههای دیگران مقایسه کرده و بر اساس قضاوت خود احساس برابری یا نابرابری می‌کند(شهبازی، ۱۳۸۸)در کل، ایجاد رضایت شغلی در فرد بستگی به عوامل متعددی دارد که در کنار هم موجب حصول نتیجه مطلوب می‌شوند و چه بسا عوامل زیادی فرد را در زمره اشخاص ناراضی از شغل خویش قرار دهد. این عوامل عبارتند از: عوامل سازمانی، عوامل محیطی، ماهیت کار و عوامل فردی(حسینی نسب و جویانی، ۱۳۸۷). برای عوامل مؤثر بر رضایت شغلی و نتایج رضایت یا عدم رضایت شغلی مدلی طراحی شده است که در نمودار آمده است.
۲-۲۲) اثرات رضایت شغلی:
کوهلن معتقد است هرچه رضایت شغلی افراد بیشتر باشد نتایج زیر بدست خواهد آمد. افزایش خلاقیت و نوآوری، افزایش میزان تولید سازمان، کاهش میزان ترک خدمت کارکنان، افزایش سطح سلامت روانی و جسمی کارکنان کیت دیویس اثرات رضایت شغلی را بر روی سه عامل مورد بررسی قرار داده که این عوامل عبارتند از: کارکرد، جایگزینی، غیبت)طوسی ، ۱۳۷۳: ۱۷۳و۱۷۲(. ترنسآر، میچل، پیامدهای نگرشهای مطلوب شغلی را در چهار موضوع اصلی یعنی ترک شغل، غیبت‌های شغلی، سلامتی افراد و باروری کارکنان، مورد بررسی قـرار میدهـند )شکرکن ، ۱۳۷۳: ۲۲۳-۲۲۲(.
ـ رضایت شغلی و غیبت:
بین رضایت شغلی و غیبت کارکنان یک رابطه معکوس وجود دارد ولی همبستگی آن چندان زیاد نیست(کمتر از ۴۰%) در حالی که این موضوع نامعقول بنظر نمیرسد که افراد ناراضی با احتمال بیشتری سازمان و کار خود را ترک خواهند کرد ولی عوامل دیگری هم میتوانند براین رابطه اثر بگذارند و ضریب همبستگی را پایین آورند)کبیری ، ۱۳۷۶: ۲۸۶(. رابطه بین رضایت شغلی و غیبت منفی پیشبینی شده است. هرچه رضایت شغلی بالاتر باشد غیبت‌های شغلی کمترند. با این نتایج غالباً مؤید این نظرند ولی قطعـیت کامل نـدارد. پژوهش‌هـایی که در ۲۰ سال اخیر انجام گرفته وجود رابطه بین نارضایتی و غیبت و ترک خدمت کارکنان را نشان می‌دهد. آن گروه از افراد که رضایت کمتری دارند گرایش به آن دارند که بیشتر غیبت کنند اما رضایت شغلی نمیتواند همان نفوذ نیرومندی را که بر جایگزینی دارد بر غیبتها نیز داشته باشند؛ زیرا تعدادی از غیبتها درست و معتبر است. کارکنان ناخشنود به ضرورت دست به غیبت نمیزنند؛ بلکه بیشتر به فرصت‌هایی که غیبت را می‌طلبند پاسخ میدهند)طوسی ، ۱۳۷۳: ۱۷۶(.
ـ رضایت شغلی و جابجایی کارکنان(جایگزین و ترک شغل):
رضایت شغلی با جابجایی کارکنان رابطه معکوس دارد اما ضریب همبستگی آن بدان حد نیست که در رابطه با غیبت کارکنان بدست آمده است. البته عوامل دیگری مانند، انتظارات افراد از فرصت‌ها و مشاغل دیگر، شرایط کاری، سابقه خدمت افراد در سازمان در زمینه تصمیم واقعی که فرد باید درباره ترک شغل خود بگیرد نقش مهمی ایفا میکنند مدارک و شواهد نشان میدهند که میزان یا سطح عملکرد فرد بصورت یک متغیر تعدیل کننده بسیار در مورد رابطه بین رضایت شغلی و جابجایی عمل میکند)کبیری، ۲۸۸:۱۳۷۶). جایگزینی کارکنان عبارتست از نسبت کارکنانی که کار خود را در سازمان رها میکنند. کارکنانی که از کار خود خشنودی بیشتری دارند احتمال دارد که زمان بیشتری را در سازمان به سر آورند و کارکنانی که از خشنودی کمتری برخوردارند اغالب بیشتر به جایگزینی مبادرت میورزند. البته علاوه بر ناخشنودی شغلی عوامل دیگری نیزدرجایگزینی کارکنان مؤثرند)طوسی ، ۱۳۷۳: ۱۷۳( با اینکه مطالعات در این زمینه محدودتر و از لحاظ دقت روششناختی ضعیف‌ترند، یافتهها هماهنگ و معنی دارند و بطور کلی این یافتهها بگونهای فراگیر گویای آنند که سلامتی جسمانی و روانی هر دو در نتیجه اشتغال به شغلی خشنودکننده افزایش مییابد(شکرکن ، ۱۳۷۳).
۲-۲۳) فواید بررسی رضایت شغلی:
کیت دیویس و نیواستورم فواید بررسی رضایت شغلی را به شرح زیر برشمردهاند) طوسی ، ۱۳۷۳: ۱۸۴-۱۸۱):
الف- خشنودی شغلی کلی:
یکی از فواید بررسی رضایت شغلی آن است که مدیریت را از ترازهای کلی خشنودی در سازمان آگاه می‌سازد و نشان میدهد که کارکنان درباره شغلشان چه احساسی دارند. احساساتشان بیشتر متوجه چه بخشی از کارشان است کدام بخش بطور خاصی دارای دشواری است و احساسهای چه کسانی در این رهگذر رنجیده است.
ب- بهبود نگرش:
برای بسیاری از افراد، بررسی رضایت شغلی یک دریچه اطمینان، یک تخلیه عاطفی و یک وسیله آرام ساختن دل میباشد. برای گروهی دیگر، بررسی آن یک نشانه آشکار از دلبستگی مدیریت به رفاه کارکنان است.
ج- تعیین نیازهای آموزشی:
بررسیهای رضایت شغلی بطور معمول به کارکنان این فرصت را میدهد تا احساس خود را درباره شیوه کار سرپرستان آشکار سازند. بنابراین ادراک آنان میتواند داده های سودمندی درباره نیازهای آموزشی سرپرستان فراهم آورد(طوسی ، ۱۳۷۳: ۱۸۴-۱۸۱ ).
۲-۲۴ )نظریه های رضایت شغلی
۲-۲۴-۱) نظریه امید و انتظار
«ویکتور» و «وروم»[۱۱۳] معتقدند نیروی انگیزش فرد، اساسا تابعی از سه عامل ظرفیت، انتظار و سودمندی با ابزارگرایی است. مطابق این نظریه؛ هر قدر احتمال وقوع موقعیت در اجرای کار در حد بالاتری قرار گیرد، هر اندازه میزان تطابق و هماهنگی میان توانایی‌های فرد و نیازها و انتظارهای شغلی او بیشتر شود، و هر میزان پاداش‌های داخلی و خارجی در سطح بالاتری قرار گیرند، و مهم‌تر از آن، هر اندازه ادراک فرد از منصفانه و عادلانه بودن پاداش‌ها بین مجموعهی نیروها در سطح بالاتری باشد، احتمال بقای او در سازمان و در نهایت رضایت شغلی او بیشتر خواهد بود. به بیان دیگر رضایت شغلی افراد با نحوهی انطباق کامل امیدها و انتظارهای او و نیز با پیشرفت‌های محسوس وی تعیین می‌شود، در حالی که نارضایتی، معلول ناکامی در رسیدن به انتظارهاست.«جورج» و «جونز»[۱۱۴] چهار عامل اساسی را در میزان رضایت شغلی دخیل می‌دانند و آنها را چنین برمی‌شمارند(کریمی، ۱۳۸۰):
شخصیت و صفات شخصیتی
ارزش‌ها
موقعیت کار و شغل
تأثیر اجتماعی
برخی دیگر از اندیشمندان عامل‌های فوق را ناکافی دانسته و از ده عامل زیر نام بردهاند:
۱- ایمنی و بهداشت کار، ۲- ساعت‌های کار و نوبت کاری، ۳- امنیت شغلی و پیشرفت کار، ۴- برخورد عادلانه در محل کار و میزان جذب کارکنان در سازمان، ۵- مشارکت کارکنان در تصمیم گیری، ۶- محتوای کار و تحقیق ظرفیت‌های کاری، ۷- تغییرات در سازمان کار، ۸- پاداش کافی و عادلانه، ۹- مسئولیت اجتماعی، و ۱۰- کار خانواده و فراغت.
«استیرز» و «بیورتر» [۱۱۵]به ارتباط مستقیم نگرش و انگیزش با رضایت شغلی معتقد بودند. به باور آنان هر قدر انگیزهی کاری کارمند و کارگر(افراد) بالاتر و نوع نگرش آنان به شغلشان مثبتتر باشد(کار و فعالیت‌های شغلی راضیتر) عملکردشان نیز در سطحی بالاتر و برعکس هر اندازه انگیزه و نگرش نسبت به کار پایین‌تر(رضایت از شغل کمتر) عملکرد فرد نیز در سطح پایین تری قرار خواهد گرفت(کریمی، ۱۳۸۰).
۲-۲۴-۲) نظریه ارضاء نیاز:
کورمن[۱۱۶] منطقی‌ترین و معقولترین نظریه را نظریه ارضاء نیاز میداند؛ بدین معنی که اگر فرد آنچه را که می‌خواهد بدست آورد خشنود خواهد شد و هرچه فرد چیزی را بیشتر بخواهد وقتی آن را بدست آورد خشنودتر خواهد شد(شکرکن، ۱۳۷۰: ۲۱۵).
نظریه گروه مرجع:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[جمعه 1401-04-17] [ 09:10:00 ب.ظ ]




جدول شماره ۱۲ و ۱۳ مربوط به هدف شماره ۷ یعنی تعیین ارتباط عوامل مرتبط با بیماری/سلامتی با خود مراقبتی (به تفکیک حیطه ها) در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی می باشد. براساس اطلاعات این جداول از بین متغیرهای طول مدت ابتلا به بیماری، میزان کسر تخلیه، میزان هموگلوبین، میزان فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، تنها طول مدت ابتلا به بیماری از لحاظ آماری ارتباط معنی داری مستقیمی را با حیطه حفظ خود مراقبتی نشان داده است (r = 0.136, P < 0.036) . از طرف دیگر میانگین نمره خود مراقبتی در حیطه حفظ (۰۵/۰ = P) و اعتماد به خود (۰۲/۰ =P ) در ۲ گروه بیماران بستری و سرپایی از لحاظ آماری معنی دار است. به طوریکه این نمره در حیطه حفظ در بیماران سرپایی و در حیطه اعتماد به خود در بیماران بستری بیشتر می باشد . این نمره بر حسب سابقه بستری در حیطه مدیریت (۰۱/۰ =P )، اعتماد به خود (۰۲/۰ =P ) و خود مراقبتی کل (۰۱/۰ = P) از لحاظ آماری معنی دار است، به طوریکه این نمره در هر ۳ حیطه در افراد با سابقه ۴-۳ بار بستری بیشتر از سایر افراد می باشد. میانگین نمره خود مراقبتی بر حسب سابقه کسب آموزش در حیطه حفظ (۰۰۱/۰ =P )، مدیریت (۰۰۹/۰ =P ) و خود مراقبتی کل (۰۰۲/۰ = P) از لحاظ آماری معنی دار است، به طوریکه این نمره در حیطه حفظ و خود مراقبتی کل در افراد دارای سابقه کسب آموزش توسط پرستار بیشتر و در حیطه مدیریت در افراد دارای سابقه کسب آموزش توسط پزشک بیشتر می باشد. میانگین نمره خود مراقبتی بر حسب وجود اختلالات دریچه ای در حیطه مدیریت (۰۱۱/۰ =P ) از لحاظ آماری معنی دار است، به طوریکه این نمره در افراد بدون اختلال دریچه ای قلب بیشتر می باشد. همچنین این نمره بر حسب وجود اختلالات بطنی در حیطه مدیریت (۰۵/۰ =P ) از لحاظ آماری معنی دار است، به طوریکه این نمره در افراد بدون اختلالات بطنی بیشتر می باشد.
در رابطه با طول مدت ابتلا به بیماری، مطالعه کامرون و همکاران نشان داد که بیماران دارای طول مدت کمتر ابتلا به بیماری حفظ و مدیریت خود مراقبتی کمتری دارند (به ترتیب ۰۵/۰ =P و ۰۰۳/۰ =P ) ولی در حیطه اعتماد به خود از لحاظ آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشد (۴۰/۰ =P) (13). همچنین مطالعه ریگل و همکاران که با عنوان خود مراقبتی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی انجام شد، نشان داد که طول مدت ابتلا به بیماری بر خود مراقبتی نارسایی قلبی تاثیر دارد (۸۳). درحالیکه در مطالعه تانگ و همکاران ارتباطی بین این دو متغیر مشاهده نشد (۳۷).
درحالیکه، مطالعه شجاعی و همکاران نشان داد که با افزایش مدت زمان ابتلا به نارسایی قلبی رفتارهای خود مراقبتی ضعیف تر شده است (۲۱).
پژوهشگر معتقد است که با افزایش طول مدت ابتلا به بیماری، درک و آگاهی از بیماری بیشتر شده و متعاقبا تلاش بیشتری جهت کنترل وضعیت خود و فراگیری اقدامات مورد نیاز برای کاهش علایم و کیفیت زندگی بهتر خواهد داشت، بنابراین رفتارهای خود مراقبتی نیز در آنها مشهود تر خواهد بود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

یافته های این مطالعه در ارتباط با وضعیت بستری نشان داد که بیماران سرپایی تعداد دفعات بستری کمتری نسبت به بیماران بستری داشتند؛ احتمالا با توجه به اینکه بیماران سرپایی از شدت بیماری کمتری برخوردارند و وضعیت سلامتی آنان در حد مطلوب تری می باشد شاید این یافته اینگونه قابل توجیه باشد، همچنین پژوهشگر معتقد است که وضعیت خود مراقبتی بویژه حفظ آن در بیماران سرپایی بهتر خواهد بود زیرا این بیماران با رعایت توصیه های مراقبتی و درمانی جهت حفظ خود مراقبتی توانسته اند شرایط بهتری داشته و دفعات بستری شدن مجدد را در خود کنترل نمایند.
در رابطه با سابقه بستری، مطالعه کاتو و همکاران نشان داد که تعداد دفعات بستری از لحاظ آماری ارتباط معنی داری با توانایی خود مراقبتی نداشت (۰۸/۰ = P) (28). از طرف دیگر، مطالعه شجاعی و همکاران نشان داد که رفتارهای خود مراقبتی در بیمارانی که دفعات بستری بیشتری داشته اند، ضعیف تر بود (۲۱). همچنین مطالعه شنل[۸۴] و همکاران با هدف تعیین عوامل تعیین کننده عمومی و درمانی رفتارهای خود مراقبتی در میان انجمن بیماران نارسایی قلبی، نشان داد که نمرات بالاتر خود مراقبتی با تعداد دفعات کمتر بستری در ارتباط بود (۰۱۹/۰ = P) (49).
در این مطالعه نیز مانند سایر مطالعات، بیماران با سابقه بستری ۵ بار و بیشتر دارای وضعیت خودمراقبتی نامطلوب تری بودند؛ شاید بتوان این یافته را اینگونه توجیه نمود که افراد با سابقه بستری ۵ بار و بیشتر، به علت وضعیت بیماری خود و بستری شدن های مجدد، از انجام رفتارهای خود مراقبتی مایوس شده اند و اعتقادی به تاثیر مثبت این رفتارها بر روی تسکین علایم بیماری اشان ندارند که این امر تبعیت آنها را از رفتارهای خود مراقبتی تحت تاثیر قرار می دهد.
در رابطه با سابقه کسب آموزش، نتایج مطالعه ابوطالبی و همکاران ارتباط آماری معنی داری را بین سابقه ی آموزش و توان خود مراقبتی واحدها نشان داد (۰۲/۰ = P) (10). مطالعه شجاع فرد و همکاران که با هدف تعیین تاثیر مداخله آموزشی بر رفتار خود مراقبتی و موانع و منافع انجام آن در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در شهر تهران انجام شد، نشان داد که پس از انجام مداخله آموزشی وضعیت انجام کلیه رفتارهای خود مراقبتی و درک آنها از منافع انجام آن به طور معنی داری افزایش یافت (۰۰۱/۰ > P) و موانع درک شده انجام این رفتارها نیز بطور معنی داری کاهش یافت (۰۰۱/۰ > P) (42). همچنین نتایج مطالعه رضایی و همکاران با هدف تعیین تاثیر آموزش خود مراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی نشان داد که، کیفیت زندگی و رفتارهای مراقبت از خود بعد از مداخله نسبت به قبل از آن تفاوت معنی داری یافته بود (۰۰۱/۰ > P) (5).
به نظر می رسد فرایند آموزش با توجه به تاثیراتی که بر سطوح آگاهی و نگرش بیماران دارد نقش تعیین کننده ای را می تواند بر وضعیت خود مراقبتی آنها نیز داشته باشد.
در رابطه با وجود اختلالات دریچه ای، مطالعه کاتو و همکاران از لحاظ آماری ارتباط معنی داری بین وجود اختلالات دریچه ای و پیروی از رفتارهای خود مراقبتی نشان نداد (۷۶/۰ = P) (28).
پژوهشگر معتقد است که وجود اختلالات دریچه ای با تاثیر بر شدت بیماری و علایم آن در بیمار می تواند با خود مراقبتی ضعیف تر نیز در ارتباط باشد.
در رابطه با وجود اختلالات بطنی، از نظر پژوهشگر این اختلالات نیز شاید با پیچیده تر نمودن شرایط بیمار و وخامت وضعیت بیماری، رفتارهای خود مراقبتی را در آنها تحت تاثیر قرار دهد.
جدول شماره ۱۷-۱۴ مربوط به هدف شماره ۸ یعنی تعیین عوامل پیش بینی کننده خود مراقبتی (به تفکیک حیطه ها) با کنترل عوامل فردی-اجتماعی و مرتبط با بیماری در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی می باشد.
جدول شماره ۱۴ ضرایب رگرسیونی عوامل پیش بینی کننده حیطه حفظ خود مراقبتی را براساس مدل لوجستیک رگرسیونی به روش LR نشان می دهد؛ براساس اطلاعات این جدول، از عوامل مورد بررسی در این مطالعه متغیرهای سطح تحصیلات، سابقه کسب آموزش و وضعیت عملکرد شناختی از پیش بینی کننده های خطی وضعیت حفظ خود مراقبتی هستند . با توجه به اطلاعات این جدول افراد زیر دیپلم نسبت به افراد دیپلم و بالاتر شانس بیشتری در حفظ خود مراقبتی داشتند (OR = 6.47, 95% CI = 1.68 -24.9) . در مورد اثر پیش بینی کنندگی سابقه کسب آموزش، آموزش توسط پزشک و پرستار به ترتیب شانس حفظ خود مراقبتی را به طور متوسط ۵/۲ و ۵۷/۲ برابر خواهد نمود (OR = 2.5, 95% CI = 1.28 – 4.89; OR = 2.57, 95% CI = 1.14 – 5.77) . همچنین در مورد اثر پیش بینی کنندگی متغیر وضعیت عملکرد شناختی، با یک واحد افزایش در نمره وضعیت عملکرد شناختی شانس حفظ خود مراقبتی ۱۵/۱ برابر افزایش پیدا می کند (OR = 1.15, 95% CI = 1.05 – 1.25) .
در این راستا مطالعه کامرون و همکاران، ۲ متغیر سن (سنین بالاتر ۰۱/۰ P < ) و سطح متوسط تا شدید شاخص بیماری همراه (۰۵/۰ P <)، را به عنوان عوامل پیش بینی کننده حفظ خود مراقبتی نشان داد (۱۸). همچنین در مطالعه ای دیگر از کامرون، ۳ متغیر سن (۰۳/۰, P = 19/0B = )، علایم افسردگی (۰۴/۰, P = 17/0B = – ) و سطح تجربه (۰۰/۰, P = 29/0B =)، در مطالعه تانگ و همکاران وضعیت تاهل (۰۴/۰, P = 22/0 =B ) و اطمینان از خود مراقبتی (۰۰۴/۰, P = 31/0B =)، و در مطالعه ریگل و همکاران سطح تحصیلات بالاتر، سابقه ابتلا به نارسایی قلبی، کلاس پایین تر سیستم طبقه بندی NYHA و کشور محل سکونت به عنوان عوامل پیش بینی کننده حفظ خود مراقبتی شناخته شدند (۱۳, ۳۵, ۳۷).
شاید علت اختلاف در عوامل پیش بینی کننده حفظ خود مراقبتی، تفاوت در برخی از ویژگی های فردی-اجتماعی و مرتبط با بیماری واحدهای مورد پژوهش باشد.
برخلاف یافته های مطالعه حاضر که نشان داد افراد زیر دیپلم نسبت به افراد دیپلم و بالاتر شانس بیشتری در حفظ خود مراقبتی دارند، در مطالعه ریگل و همکاران افراد دارای سطح تحصیلات بالاتر خودمراقبتی بهتری داشتند؛ این یافته را شاید بتوان اینگونه توجیه نمود که افراد دارای سطح تحصیلات بالاتر به علت مشغله بیشتر توجه و اهمیت کمتری برای توصیه های مراقبت از خود قائل هستند و اطمینان بیشتری نسبت به رفتارهای مراقبتی و درمانی خود دارند.
جدول شماره ۱۵ ضرایب رگرسیونی عوامل پیش بینی کننده حیطه مدیریت خود مراقبتی را براساس مدل لوجستیک رگرسیونی به روش LR نشان می دهد؛ براساس اطلاعات این جدول، از عوامل مورد بررسی این مطالعه متغیرهای سابقه کسب آموزش، وجود اختلالات بطنی و متوسط درآمد ماهانه از پیش بینی کننده های خطی وضعیت مدیریت خود مراقبتی هستند. جدول فوق نشان می دهد که آموزش توسط پرستار شانس مدیریت خود مراقبتی را به طور متوسط ۴۳/۲ برابر افزایش می دهد (OR = 2.43, 95% CI = 1.09 – 5.41)؛ و آموزش توسط پزشک شانس مدیریت خود مراقبتی را به طور متوسط ۱۹/۲ برابر افزایش می دهد (OR = 2.19, 95% CI = 1.16 – 4.17) . از دیگر پیش بینی کننده های معنی دار موثر بر مدیریت خود مراقبتی وجود اختلالات بطنی می باشد، به طوریکه شانس نسبی مدیریت خود مراقبتی در افراد مبتلا به اختلالات بطنی نسبت به افراد بدون اختلالات بطنی کمتر از ۱ است (OR = 0.52, 95% CI = 0.31 – 0.89)، یعنی وجود اختلالات بطنی مدیریت خود مراقبتی را کاهش می دهد . از عوامل مرتبط دیگر که در مدل نهایی به عنوان یک پیش بینی کننده باقی مانده است متوسط درآمد ماهانه بود، به طوریکه به ازای یک واحد افزایش در درآمد ماهانه (۱۰۰ هزار تومان) شانس مدیریت خود مراقبتی به طور متوسط ۰۹/۱ برابر افزایش می یابد (OR = 1.09, 95% CI = 1 – 1.17) .
در این راستا مطالعه کامرون و همکاران، ۴ متغیر جنس، شاخص بیماری همراه متوسط تا شدید، وجود علایم افسردگی و اطمینان بیشتر به مراقبت از خود را به عنوان عوامل پیش بینی کننده مدیریت خود مراقبتی نشان داد (۰۵/۰P < ) (18). همچنین مطالعه ریگل و همکاران، سن کمتر، بیماری همراه بیشتر و کشور محل سکونت را و مطالعه ای دیگر از کامرون و همکاران، جنس (۰۲/۰, P = 19/0- =B )، کلاس عملکردی NYHA (00/0, P = 25/0 =B )، بیماری همراه (۰۱/۰, P = 24/0 =B ) و سطح تجربه (۰۲/۰, P = 20/0 =B ) را به عنوان عوامل پیش بینی کننده مدیریت خود مراقبتی نشان داد (۱۳, ۳۵).
از نظر پژوهشگر شاید علت اختلاف در عوامل پیش بینی کننده مدیریت خود مراقبتی، تفاوت در معیارهای ورود به مطالعه، و تفاوتهای قومی و نژادی باشد.
جدول شماره ۱۶ ضرایب رگرسیونی عوامل پیش بینی کننده حیطه اعتمادبه خود در زمینه خود مراقبتی را براساس مدل لوجستیک رگرسیونی به روش LR نشان می دهد؛ براساس اطلاعات این جدول، از عوامل مورد بررسی این مطالعه متغیرهای جنس، وضعیت بستری، سابقه کسب آموزش، درآمد ماهانه، وضعیت عملکرد شناختی، و سابقه بستری از پیش بینی کننده های خطی وضعیت اعتماد به خود در زمینه خود مراقبتی هستند . با توجه به جدول فوق یکی از عوامل پیش بینی کننده موثر بر اعتماد به خود در زمینه خود مراقبتی، وضعیت بستری می باشد به طوریکه شانس اعتماد به خود در بیماران بستری ۳۱/۲ برابر بیشتر از بیماران سرپایی می باشد (OR = 2.31, 95% CI = 1.23 – 4.34) . از دیگر پیش بینی کننده های معنی دار موثر بر حیطه اعتماد به خود در زمینه خود مراقبتی، وجود سابقه کسب آموزش در بیمار می باشد؛ به طوریکه آموزش توسط پرستار نسبت به افراد بدون سابقه کسب آموزش، شانس اعتماد به خود را به طور متوسط ۷۰/۲ برابر افزایش می دهد (OR = 2.70, 95% CI = 1.06 – 6.88)؛ آموزش توسط پزشک نیز شانس اعتماد به خود را به طور متوسط ۹۹/۲ برابر افزایش می دهد (OR = 2.99, 95% CI = 1.36 – 6.58) . عامل معنی دار دیگر سطح درآمد ماهانه می باشد به طوریکه به ازای یک واحد افزایش درآمد ماهانه (۱۰۰ هزار تومان)، شانس اعتماد به خود به طور متوسط ۱۷/۱ برابر افزایش می یابد (OR = 1.17, 95% CI = 1.06 – 1.30) . عامل دیگر وضعیت عملکرد شناختی می باشد به طوریکه، با یک واحد افزایش در نمره وضعیت عملکرد شناختی شانس اعتماد به خود ۱۳/۱ برابر افزایش پیدا می کند (OR = 1.13, 95% CI = 1.05 – 1.22). عامل پیش بینی کننده دیگر در مدل نهایی سابقه بستری می باشد به طوریکه، افراد با سابقه ۵ بار و بیشتر نسبت به افراد بدون سابقه بستری ۵/۴ برابر شانس اعتماد به خود بیشتری دارند ( OR = 4.5, 95% CI = 1 – 20.3) .
در این راستا مطالعه ریگل و همکاران نشان داد که، سن پایین تر، بیماری همراه کمتر، سطح تحصیلات بالاتر، کلاس عملکردی NYHA پایین تر و کشور محل زندگی از عوامل پیش بینی کننده اعتماد به خود در زمینه خود مراقبتی می باشند (۳۵). همچنین در مطالعه کامرون و همکاران، علایم افسردگی (۰۱/۰, P = 22/0- =B ) و جنس مذکر (۰۲/۰, P = 19/0- =B ) به عنوان عوامل پیش بینی کننده اعتماد به خود در زمینه خود مراقبتی شناخته شدند (۱۳).
پژوهشگر معتقد است که شاید علت اختلاف در عوامل پیش بینی کننده اعتماد به خود در زمینه خود مراقبتی، تفاوت در معیارهای ورود به مطالعه، نحوه جمع آوری اطلاعات و تفاوت های فرهنگی-اجتماعی جامعه مورد مطالعه باشد.
جدول شماره ۱۷ ضرایب رگرسیونی عوامل پیش بینی کننده خود مراقبتی کل را براساس مدل لوجستیک رگرسیونی به روش LR نشان می دهد؛ براساس اطلاعات این جدول، از عوامل مورد بررسی این مطالعه متغیرهای سابقه کسب آموزش، درآمد ماهانه، و وضعیت عملکرد شناختی از پیش بینی کننده های خطی وضعیت خود مراقبتی کل هستند. با توجه به این جدول، آموزش توسط پرستار شانس خود مراقبتی کل را به طور متوسط ۷۹/۲ برابر افزایش می دهد (OR = 2.79, 95% CI = 1.24 – 6.29)؛ آموزش توسط پزشک نیز شانس خود مراقبتی کل را به طور متوسط ۴۴/۳ برابر افزایش می دهد (OR = 3.44, 95% CI = 1.76 – 6.72) . از دیگر عوامل پیش بینی کننده موثر بر خود مراقبتی کل درآمد ماهانه می باشد به طوریکه به ازای یک واحد افزایش درآمد ماهانه (۱۰۰ هزار تومان)، شانس خود مراقبتی کل به طور متوسط ۱۳/۱ برابر افزایش می یابد (OR = 1.13, 95% CI = 1.03 – 1.23) . عامل مرتبط دیگر که در مدل نهایی به عنوان پیش بینی کننده خود مراقبتی کل باقی مانده است، وضعیت عملکرد شناختی می باشد به طوریکه، با یک واحد افزایش در نمره وضعیت عملکرد شناختی شانس خود مراقبتی کل ۰۷/۱ برابر افزایش پیدا می کند (OR = 1.07, 95% CI = 0.99 – 1.14) .
در این راستا مطالعه هالزپفل و همکاران که با بهره گرفتن از ابزار EHFSCB انجام شد، نشان داد که افسردگی خفیف (۰۰۱/۰, P = 19/0- =B )،سن (۰۰۱/۰, P ≤ ۳۴/۰ =B )، بیماری همراه چندگانه(۰۱/۰, P = 14/0- =B )، میزان کسر تخلیه بطن چپ (۰۰۱/۰, P = 19/0- =B ) و وضعیت خانوادگی (۰۲/۰, P = 14/0- =B ) از عوامل تعیین کننده خود مراقبتی می باشند (۲۶). در مطالعه لی[۸۵] و همکاران که با عنوان تفاوت های جنسیتی در خود مراقبتی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی با بهره گرفتن از ابزار SCHFI انجام شد، سن، سطح تحصیلات، بیماری همراه، تشخیص اخیر نارسایی قلبی، کلاس عملکردی NYHA، نوع نارسایی قلبی و کشور محل سکونت از عوامل تعیین کننده خود مراقبتی بودند (۵۰).
از نظر پژوهشگر شاید علت اختلاف در عوامل پیش بینی کننده خود مراقبتی کل، تفاوت در نوع ابزار بررسی خود مراقبتی، تعداد و نوع عبارات و ابعاد آن، نحوه نمره دهی متفاوت آن و نحوه جمع آوری اطلاعات باشد.
نتیجه گیری نهایی :
در این پژوهش که به منظور بررسی عوامل پیش بینی کننده خود مراقبتی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به مرکز آموزشی-درمانی دکتر حشمت رشت انجام شد، ۸ سوال مطرح می باشد.
در پاسخ به سوال اول (۱-۱ تا ۳-۱) پژوهش ” میزان خود مراقبتی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی چقدر است؟”
یافته ها نشان داد، میانگین نمره خود مراقبتی واحدهای مورد پژوهش، در حیطه حفظ ۲۶/۱۲± ۰۸/۴۴ ، حیطه مدیریت ۰۳/۱۶± ۵۲/۴۲، حیطه اعتماد به خود ۷۵/۱۴± ۶۳/۴۲ ، و میزان خود مراقبتی کل به اندازه ۶۲/۱۱ ± ۰۷/۴۳ از ۱۰۰ امتیاز قابل کسب بوده است؛ که این میزان در حیطه حفظ بیشترین مقدار را دارا می باشد . همچنین اکثریت آنها دارای نمره حیطه حفظ، مدیریت، اعتماد به خود و خود مراقبتی کل کمتر از ۷۰ (به ترتیب ۹۵% ، ۴/۹۵% ، ۵/۹۲% ، ۵/۹۷%) بودند .
در پاسخ به سوال دوم پژوهش ” وضعیت عملکرد شناختی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی چگونه است؟ “
یافته ها نشان داد واحدهای مورد پژوهش دارای میانگین نمره وضعیت عملکرد شناختی ۵۱/۴ ± ۶۸/۲۱ بودند که اکثریت آنها دارای نمره وضعیت عملکرد شناختی کمتر از ۲۲ (۹/۶۴%) بودند .
در مورد سوال سوم پژوهش ” وضعیت عملکرد شناختی با خودمراقبتی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی ارتباط دارد؟ “
یافته ها نشان داد که نسبت خود مراقبتی مطلوب در حیطه حفظ در افراد دارای اختلال شناختی ۶/۲ درصد و افراد بدون اختلال شناختی ۵/۹ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف براساس آزمون دقیق فیشر معنی دار شده است (P = 0.023) . نسبت خود مراقبتی مطلوب در حیطه مدیریت در ۲ گروه دارای اختلال شناختی ۹/۱ درصد و بدون اختلال شناختی ۵/۹ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف براساس آزمون دقیق فیشر معنی دار شده است (P = 0.011) . نسبت خود مراقبتی مطلوب در حیطه اعتماد به خود در افراد دارای اختلال شناختی ۸/۵ درصد و افراد بدون اختلال شناختی ۷/۱۰ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف معنی دار نشده است (P = 0.17, df = 1, χ۲ = ۱٫۸۸) . همچنین در رابطه با ارتباط وضعیت عملکرد شناختی با خود مراقبتی کل جدول فوق نشان می دهد که نسبت خود مراقبتی مطلوب در ۲ گروه دارای اختلال شناختی ۶/۰ درصد و بدون اختلال شناختی ۶ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف براساس آزمون دقیق فیشر معنی دار شده است (P = 0.021) .
در پاسخ به سوال چهارم پژوهش ” میزان افسردگی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی چقدر است؟ “
یافته ها نشان داد واحدهای مورد پژوهش دارای میانگین نمره وضعیت افسردگی ۶۴/۲۲ ± ۸۳/۹۶ بودند که اکثریت آنها دارای نمره وضعیت افسردگی بیشتر و مساوی ۹۰ (۷/۵۷%) بودند .
در مورد سوال پنجم پژوهش ” میزان افسردگی با خودمراقبتی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی ارتباط دارد؟ “
یافته ها نشان داد نسبت خود مراقبتی مطلوب در حیطه حفظ در افراد افسرده ۱/۵ درصد و غیر افسرده ۵ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف معنی دار نشده است (P = 0.966, df = 1, χ۲ = ۰٫۰۰۲) . نسبت خود مراقبتی مطلوب در حیطه مدیریت نیز در ۲ گروه افسرده ۱/۵ درصد و غیر افسرده ۴ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف براساس آزمون دقیق فیشر معنی دار نشده است (P = 0.47) . نسبت خود مراقبتی مطلوب در حیطه اعتماد به خود در افراد افسرده ۵/۶ درصد و غیر افسرده ۹/۸ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف معنی دار نشده است (P = 0.49, df = 1, χ۲ = ۰٫۴۸) . همچنین در رابطه با ارتباط وضعیت افسردگی با خود مراقبتی کل جدول فوق نشان می دهد که نسبت خود مراقبتی مطلوب در ۲ گروه افسرده ۹/۲ درصد و غیر افسرده ۲ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف براساس آزمون دقیق فیشر معنی دار نشده است (P = 0.5) .
در پاسخ به سوال ششم پژوهش ” ارتباط عوامل فردی-اجتماعی با خود مراقبتی (به تفکیک حیطه ها) در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی چگونه است؟ “
یافته ها نشان داد که از بین متغیرهای کمی فردی-اجتماعی، تنها درآمد ماهانه با همه حیطه های خود مراقبتی ارتباط معنی دار و مستقیمی دارد (حیطه حفظ r = 0.180, P = 0.005 ، مدیریت r = 0.148, P = 0.022، اعتماد به خود r = 0.320, P = 0.000 و خود مراقبتی کل r = 0.262, P = 0.000) . از طرف دیگر از بین متغیرهای کیفی فردی-اجتماعی، متغیر جنس با حیطه مدیریت (P=0.025)، اعتماد به خود (P=0.000) و خود مراقبتی کل (P=0.007)؛ وضعیت تاهل با حیطه اعتماد به خود (P=0.013)؛ وضعیت اشتغال با حیطه مدیریت (P=0.039)، اعتماد به خود (P=0.000) و خود مراقبتی کل (P=0.006)؛ سطح تحصیلات با حیطه حفظ (P=0.04)، اعتماد به خود (P=0.000) و خود مراقبتی کل (P=0.001)؛ محل سکونت با حیطه اعتماد به خود (P=0.016)؛ و سرپرست خانوار بودن با حیطه اعتماد به خود (P=0.01) و خود مراقبتی کل (P=0.025)، ارتباط معنی داری دارد.
در پاسخ به سوال هفتم پژوهش ” ارتباط عوامل مرتبط با بیماری با خود مراقبتی (به تفکیک حیطه ها) در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی چگونه است؟ “
یافته ها نشان داد که، از بین متغیرهای کمی مرتبط با بیماری، تنها طول مدت ابتلا به بیماری با حیطه حفظ خود مراقبتی ارتباط معنی داری و مستقیمی دارد (r = 0.136, P < 0.036) . از طرف دیگر از بین متغیرهای کیفی مرتبط با بیماری، متغیر وضعیت بستری با حیطه حفظ (P=0.05) و اعتماد به خود (P=0.02)؛ تعداد دفعات بستری با حیطه مدیریت (P=0.01)، اعتماد به خود (P=0.02) و خود مراقبتی کل(P=0.01)؛ سابقه کسب آموزش با حیطه حفظ (P=0.001)، مدیریت (P=0.009) و خود مراقبتی کل (P=0.002)؛ وجود اختلالات دریچه ای با حیطه مدیریت (P=0.011) و وجود اختلالات بطنی نیز با حیطه مدیریت خود مراقبتی (P=0.05) ارتباط معنی داری دارد.
در پاسخ به سوال هشتم پژوهش ” چه عواملی پیش بینی کننده خود مراقبتی (به تفکیک حیطه ها) با کنترل عوامل فردی-اجتماعی و مرتبط با بیماری در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی می باشد؟”
با بهره گرفتن از مدل لوجستیک رگرسیونی به روش LR، یافته ها نشان داد که متغیرهای سطح تحصیلات، سابقه کسب آموزش و وضعیت عملکرد شناختی در حیطه حفظ خود مراقبتی، متغیرهای سابقه کسب آموزش، وجود اختلالات بطنی، متوسط درآمد ماهانه، و وضعیت افسردگی در حیطه مدیریت خود مراقبتی، متغیرهای جنس، وضعیت بستری، سابقه کسب آموزش، درآمد ماهانه، وضعیت عملکرد شناختی، و سابقه بستری در حیطه اعتماد به خود در زمینه خود مراقبتی، و متغیرهای سابقه کسب آموزش، درآمد ماهانه، و وضعیت عملکرد شناختی در خود مراقبتی کل بعنوان عوامل پیش بینی کننده محسوب شدند .
کاربرد یافته ها و پیشنهادات در پرستاری
آموزش پرستاری:
فراگیری آموزش موثر در نحوه مراقبت از خود در بیماری های مزمن از جمله نارسایی قلبی در برنامه تئوری و عملی دانشجویان پرستاری می تواند نقش بسزایی در آموزش به بیماران داشته باشد. توصیه می شود که در برنامه های آموزش پرستاری به مبحث آموزش به بیمار درخصوص تبعیت از رفتارهای خودمراقبتی توجه بیشتری شود و آموزش این مفاهیم در رئوس مطالب آموزش دانشجویان پرستاری در طی دوران تحصیل گنجانده شود؛ همچنین تاکید بیشتری به دانشجویان در زمینه آموزش به بیمار در دوره های کارآموزی و یا کارورزی شود.
مدیریت و خدمات پرستاری:
در حیطه مدیریت خدمات پرستاری باید به این نکته توجه نمود که با ارتقاء پیروی از رفتارهای مراقبت از خود و تدوین برنامه ها براساس رفتارهای مراقبت از خود بیماران می توان از بسیاری از عوارض که بدنبال بیماری ایجاد می گردد از جمله بستری مجدد در بیمارستان، افزایش ضرایب اشتغال تخت در بخشهای ویژه، افزایش هزینه دارو و درمان و طولانی شدن مدت اقامت بیمار در بیمارستان پیشگیری نمود. فعال شدن واحدهای بازتوانی قلبی در مراکز درمانی می تواند تاثیر بسزایی در ارتقاء رفتارهای مراقبت از خود از جمله پیروی از رژیم غذایی پیشنهادی، تعدیل اثر متغیرهای تنیدگی آور، پیروی از فعالیت جسمانی و حتی استفاده مناسب از داروهای تجویز شده داشته باشد. در صورت ارتقاء رفتارهای مراقبت از خود بیماران و با توجه به اینکه پیشگیری مقدم بر درمان می باشد، نتایج این وضعیت به اجتماع و جامعه پزشکی باز خواهد گشت. همچنین بررسی بیماران از نظر عوامل پیش بینی کننده خودمراقبتی می تواند بر ارتقاء رفتارهای مراقبت از خود اثر داشته باشد. توصیه می شود آموزش اصولی و برنامه ریزی شده برای بیماران در نظر گرفته شود؛ بعلاوه تاسیس کلینیکهای مراقبت و پیگیری در منزل می تواند بر نحوه چگونگی اجرای این آموزش ها نظارت داشته و با حمایت از بیماران و کمک به آنها در کاهش عوارض کمک نماید. ادامه نتایج این پژوهش ها می تواند مورد استفاده مدیران پرستاری قرار گیرد تا با تشکیل دوره های آموزش ضمن خدمت و ارائه اطلاعات جامع و دقیق در زمینه انجام رفتارهای مراقبت از خود، سبب ارتقاء کیفیت مراقبت پرستاری شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:09:00 ب.ظ ]




۲-۱-۱۴-۵- کار از راه دور:
کار از راه دور به فعالیتی اطلاق می‌شود که در آن کار خارج از محدوده و مرزهای فیزیکی سازمان انجام می پذیرد. در این شیوه کارکنان بر خلاف روش های سنتی که در آن کار مستلزم استقرار در محدوده جغرافیایی سازمان در یک ساعت معین و زیر نظر سلسله مراتب و عمدتاً به صورت حضور فیزیکی در سازمان بود. فرد خارج از سازمان بیشتر در منزل به انجام امور کاری سازمان می پردازد و لذا تعریف سنتی از خانه به عنوان محلی خصوصی و به دور از روابط سازمانی و محدوده‌های آن نیز دچار گوناگونی شده و بخشی از آن اختصاص به فعالیت های کاری سازمان می‌یابد. سازمان با بکارگیری کار از دور هزینه‌های مالی خود را کاهش می‌دهد و این امر متأثر از استقرار تجهیزات و سیستم‌ها در منازل، کاهش فضای کاری (اداری) رسمی و هزینه‌های سربار مانند پارکینگ، خدمات و … است.
مزایای شیوه کار از دور:
الف- مزایای فردی:

    • استرس کمتر.
    • توانایی ادامه تحصیل.
    • بهبود زندگی خانوادگی.
    • توانایی کنترل برنامه های روزانه و مدیریت بهتر زمان.
      • فرصت‌های شغلی برای افراد خانه نشین؟
      • ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب- مزایای سازمانی:

    • رشد بهره وری داده می‌شود : ۱۵ تا ۵۰ درصد.
    • کاهش هزینه مکان و محل استقرار.
    • توانایی جذب کارکنان ماهر و متخصص.
    • توانایی استفاده بیشتر از بازار کار، انعطاف پذیری بیشتر در امور کارکنان.
    • هزینه‌های پایین تر در منابع انسانی و ترک کار.

ج- مزایای اجتماعی :

    • کاهش استفاده از سوخت های فسیلی.
    • مشکلات کمتر در ترافیک و کاهش آلودگی ها.
    • انجام فعالیت ها در نقاط دور افتاده و روستایی (صرافی زاده ۱۳۸۸: ۲۰۸).

۲-۱-۱۴-۶- سازمان مجازی:
سازمان مجازی سازمانی است که در مکان مشخصی و توسط کارکنان رسمی، اداره نمی‌شود. بلکه در واقع یک نظام مدیریتی و طراح و ایده پرداز مرکزی است که عملیات مورد نیاز را توسط سازمان‌ها و اشخاص ثالثی طراحی و هدایت می‌کند. در واقع سازمان شبیه به یک جعبه قرارداد است. فناوری اطلاعات این امکان را فراهم می‌کند تا افراد بدون آن که در مکان خاصی به نام سازمان گرد هم آیند، وظایف سازمانی خود را در هر مکان، منزل، خودرو، پارک و … انجام دهند.
شرایط لازم برای یک سازمان مجازی:

    • فناوری اطلاعات پیشرفته که واحدهای مستقل را به هم مرتبط می‌سازد.
    • اعتماد متقابل کامل بین اعضاء.
    • وجود قابلیت های محوری در هر یک از اعضاء.
    • توانایی ترکیب و ادغام قابلیت‌های محوری هم فزاینده بدون رقابت ظاهری.
    • توانایی خود ساماندهی در افراد (صرافی زاده ۱۳۸۸: ۲۱۲).

۲-۱-۱۴-۷- ادارات مجازی:
ادارات مجازی به این مفهوم است که کار را می توان به صورت مجازی در هر محل جغرافیایی که ارتباط الکترونیکی با مؤسسه داشته باشد، انجام داد. ادارات مجازی با برقراری ارتباطات الکترونیکی بین افراد راهی نو برای انجام امور اداری ارائه داده اند. ادارات مجازی حضور افراد در دفاتر را برای انجام کار، غیر ضروری کرده است. به طوری که کارها را می توان در محل استقرار فرد یا کارمند انجام داد. در این مفهوم محل از اهمیت کمتری برای سازمان برخوردار است زیرا آنچه که بایستی انجام پذیرد کار است نه محل مراجعه فرد. ادارات مجازی با توسعه فناوری رایانه، تولید رایانه‌های کوچک و ارزان قیمت و شبکه‌های ارتباطی به واقعیت پیوست به طوری که افراد قادرند از محل خارج از اداره، کارهای خود را انجام دهند همان گونه که میزان مجازی بودن متفاوت است، محیط های کاری نیز می‌توانند شیوه‌های متفاوتی داشته باشند (صرافی زاده ۱۳۸۸: ۲۱۳).
۲-۱-۱۵- چالش‌های اصلی توسعه فناوری اطلاعات:
۲-۱-۱۵-۱- چالش‌های فرهنگی توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات:
۱- عدم آشنایی عمیق مدیران کشور با فناوری های جدید و بی توجهی به پیامدهای آن. مثلاً اگر در چند سال آینده نتوانیم فناوری اطلاعات را بومی ‌کنیم جزء کشورهای عقب مانده خواهیم بود. اگر ذهنیت مدیریت ارشد کشور نسبت به آن روشن خیلی از امور بر رویکردی گذرا مبتنی خواهد بود.
۲- فرهنگ سازی فراگیر در جامعه و آموزش آحاد مردم:
اگر مردم از تحولات جهانی بی خبر باشند و آموزشهای لازم را نبینند تکنولوژی اطلاعات هیچ گاه در کشور پا نخواهد گرفت. مثلاً کشور هند در روستاهای خود هم فرهنگ سازی می‌کند و آموزش می‌دهد که در این راستا بخش های دیگری همچون ساز و کارهای حزبی همیار دولت هستند (مدیری، جعفری. و حسین نژاد ۱۳۹۰ :۶۹).
۲-۱-۱۵-۲- چالش نیروی انسانی آموزش، پژوهش و اشتغال:

    • کمبود نیروی انسانی متخصص در زمینه فناوری اطلاعات.
    • همکاری های بین دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی ضعیف است.
    • از نیروی انسانی محدودی که داریم بهینه استفاده نمی‌شود.
    • نبود فرصت‌های شغلی مناسب و مهاجرت نخبگان و فارغ التحصیلان.
    • عدم توجه به مباحث مدیریت تکنولوژیک در آموزش. در تربیت متخصص صرفاً بعد علمی را در نظر می گیریم و به مدیریت تکنولوژی اقتصاد تکنولوژی اهمیت نمی دهیم، متخصصی که مدیریت ندارند، از خود اراده ای نخواهد داشت و به جای آنکه در کشور کارآفرینی کند، تبدیل به کارمند دیگران می‌شود و به خارج کشور پناه می برد (مدیری، جعفری. و حسین نژاد، ۱۳۹۰: ۶۵).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:09:00 ب.ظ ]




مسئولیت پاسخگویی انواع گوناگون و سطوح متفاوتی دارد. به عنوان مثال پاسخگویی را می توان از جنبه های مختلفی بررسی و اشکال متفاوتی از آن ارائه کرد. مسئولیت پاسخگویی مالی، مسئولیت پاسخگویی عملیاتی، مسئولیت پاسخگویی سیاسی و مسئولیت پاسخگویی اجتماعی، از انواع و سبکهای مختلف پاسخگویی هستند که تحقق و ایفای هر کدام از آنها نیازمند استفاده از سازو کارهای مناسب است. جی.دی.استوارت در مقاله ای با عنوان « نقش اطلاعات در مسئولیت پاسخگویی عمومی» پنج سطح از مسئولیت پاسخگویی را به عنوان پلکان مسئولیت پاسخگویی معرفی می کند. سطوح مسئولیت پاسخگویی مورد نظر استوارت در بند شماره ۷۳ بیانیه مفهومی شماره یک هیات رایزنی استانداردهای حسابداری فدرال (FASAB)به شرح زیر آمده است:
سطح یک: پاسخگویی خط مشی یا پاسخگویی در مورد خط مش هایی که اتخاذ گردیده و خط مشی هایی که رد شده است )ارزش(.
سطح دو: پاسخگویی برنامه یا پاسخگویی در مورد اجرا و میزان دستیابی به اهداف برنامه ها) نتایج یا اثربخشی(.
سطح سوم: پاسخگویی عملکرد یا پاسخگویی در مورد چگونگی عملکرد )کارایی و صرفه اقتصادی(.
سطح چهارم: پاسخگویی فرایند یا پاسخگویی درباره فرایندها، شامل روش های اجرایی یا معیارهای اندازه گیری برای اجرای وظایف تعیین شده )برنامه ریزی، تخصیص و اداره(.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سطح پنج: پاسخگویی التزام و مشروعیت مصرف وجوه طبق بودجه مصوب (رعایت). (باباجانی، ماهنامه انجمن حسابداران خبره ایران، شماره ۱۴۶)
۲-۹- مبنای تعهدی و مسئولیت پاسخگویی
دولت ها در قبال شهروندان در مورد تحصیل و معرف منابع مالی، مسئولیت پاسخگویی دارند. مفهوم مسئولیت پاسخگویی با تأکید بر حقوق شهروندان مقرر می دارد. که دولتهای منتخب مردم در مورد افزایش منابع مالی که از طریق رفع مالیات و عوارض و یا استقراض صورت می گیرد. دلایل قانع کننده و منطقی به شهروندان و یا نمایندگان ایشان ارائه نمایند از سوی دیگر در مورد معرف منابع مالی عملیاتی که منابع مالی برای آن معرف گردیده است نیز مسئولیت پاسخگویی عمومی دارند.
با توجه به همین که تعیین میزان درآمدها و هزینه های واقعی یک دور مالی در ادای مسئولیت پاسخگویی دولتها و ارزیابی این مسئولیت توسط شهروندان و نمایندگان قانونی آنها دارد. لذا روش های شناسایی و اندازه گیری درآمدها و هزینه های دولتها نیز اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار خواهد بود. به همین دلیل مبنای حسابداری تعهدی قادر است درآمدهای تحقق یافته و هزینه های انجام شده یک دوره مالی را گزارش نماید و این گزارش در ارتقاء سطح مسئولیت پاسخگویی نقش در خورد ملاحظه ای داشته و شهروندانی را در جریان حقایق و عملیاتی که دولتها در یک دوره مالی انجام می دهند، قرار می دهد استفاده از مبنای تعهدی در حسابداری و گزارشگری مالی دولتی موجب می شود شهروندان با دریافت اطلاعات شفاف در مورد درآمدها و هزینه های یک دوره مالی، ارزیابی خود را از کفایت یا عدم کفایت درآمدهای یک دوره مالی برای تأمین هزینه خدمات ارائه شده توسط دولت در همان دور مالی ارتقاء بخشند. ارائه اطلاعات و تعین درآمدها و هزینه های سازمانهای دولتی در گزارشهای مالی و مقایسه ارقام واقعی درآمدها و هزینه ها با ارقام پیش بینی شود. در بودجه سالانه این قبیل سازمانها، تصویرشناسی از عملکرد آنها جهت قضاوت آگاهانه واحدهای نظارت کننده بیطرف و مستقل و نمایندگان قانونی شهروندان و سایر استفاده کنندگان اطلاعات مالی، ارائه نموده و ارزیابی ایشان را دقیق تر می نماید لذا در مبانی نظری جدید حسابداری و گزارشگری مالی دولتی استفاده از مبنای تعهدی مورد تأکید قرار گرفته است.
۲-۱۰- گزارشگری مالی در سازمانها و دستگاه های دولتی
امور مالی و گزارشگری سازمانهای دولتی بر اساس آئین نامه و معاملاتی که به تصویب می رسد، انجام می شود بر اساس ماده ۲ آئین نامه سال مالی از اول فروردین شروع و در پایان اسفند ماه همان سال خاتمه یابد. مدیر امور مالی مؤسسه مکلف است با رعایت مقررات مربوط تا پایان تیر ماه سال بعد صورتحساب دریافت و پرداخت و صورتهای مالی هر سال را تهیه و تنظیم نموده و با امضاء خود و رئیس مؤسسه یا مقام مجاز از طرف ایشان برای تصویب به هیأت امناء ارائه نماید. به موجب ماده ۹ آئین نامه مدیر امور مالی واجد صلاحیت به مدت دو سال از بین کارشناسان و صاحب نظران رشته های امور مالی با حداقل چهارسال تجربه حرفه ای و اجرایی به پیشنهاد رئیس مؤسسه با تصویب و ابلاغ رئیس مؤسسه به منظور اعمال نظارت و تأمین هماهنگی لازم بر اساس مفاد این آئین نامه انتخاب و به این سمت برای انجام وظایف مشروح زیر منصوب می شود :
۱- تهیه و تدوین صورتهای مالی مؤسسه از طریق نظارت بر عملیات امور مالی و محاسباتی و نگاهداری و تنظیم حسابها بر طبق این آئین نامه و مقررات حکم بر تحریر دفاتر دستی و الکترونیکی و ضوابط مربوطه و سمت و سلامت آنها و تهیه گزارشات موردی مدیریت.
۲- هماهنگی در اجرای قوانین و مقررات حاکم بر عملیات مالی مؤسسه و حفظ و حراست دفاتر مالی.
۳- تبادل اطلاعات مالی مؤسسه حساب مورد با دستگاه های نظارتی قانونی با هماهنگی مقام مسئول مؤسسه.
۴- نگهداری و تحویل وجوه، نقدینه ها، سپرده ها و اوراق بهادار و پیگیری و نظارت متمم بر وصول به موقع درآمدهای مؤسسه.
۵- نظارت بر عملکرد مالی رئیس امور مالی واحدهای اجرایی تابعه و واحدهای وابسته.
۶- شناسایی و نگهداری حساب مقداری و ریالی اموال، ماشین آلات و تجهیزات و دارائی های مؤسسه.
۷- اطلاع و کنترل کلیه تفویض اختیارات برای امضاء های مجاز در مصرف منابع و فراهم نمودن شرایط هماهنگی بین آنها.
۸- اجرای کدینگ )طبقه بندی( حسابها، بر اساس شکل متحد، به منظور ایجاد وحدت رویه و قابلیت مقایسه گزارشات مالی بین مؤسسات و واحدهای تابعه.
۹- اجرای آن بخش از عملیات مالی مؤسسه که در چارچوب بودجه تفصیلی مصوب هیئت امناء، بر عهده مدیر امورمالی می باشد.
بخش های مختلف امور مالی دستگاه های دولتی به صورت شکل زیر می باشد :
شکل ۲-۱ بخش های مختلف ذیحسابی و اداره امور مالی
اداره دریافت و پرداخت
اداره درآمد و سپرده
اداره اعتبارات وتعهدات
اداره رسیدگی به اسناد
اداره دفترداری وتنظیم حسابها
اداره اموال و اوراق بهادار
اداره حقوق و دستمزد
اداره طرحهای عمرانی
۲-۱۱- بودجه
بودجه جریان پولی و یا مقداری طرحها و خط مشی های مؤسسه برای یک دوره زمانی آتی معین است .اصطلاح بودجه ریزی نیز برای تهیه بودجه ها و سایر دستورالعمل ها و رویه ها برای طرح ریزی، هماهنگی و کنترل مؤسسات بکار گرفته می شود. یک بودجه یک صورت مالی یا مقداری است که از قبل برای نیل به اهداف مشخص تهیه می گردد. « گران و هوارد »[۴۱] بودجه را یک صورتحساب از پیش تعیین شده برای خط مشی های مدیریت در خلال یک دوره مفروض، که یک استاندارد را برای مقایسه و تطبیق با نتایج واقعی تهیه می نماید، تعریف کرده اند. همچنین بودجه یک صورتحساب مدون رسمی است که طرحهای مدیریت را برای آینده در اصطلاحات مالی بیان می کند.
۲-۱۱-۱- مشخصات یک بودجه بندی خوب و مناسب
یک بودجه بندی خوب و مناسب بایستی دارای ویژگی های ذیل باشد :
۱- شامل کلیه افرادی باشد که در سطوح مختلف بودجه ها را تهیه می کنند. یعنی مدیران سطوح میانی و پایین احساس نکنند که بودجه نسبت به آنها تحصیل شده است.
۲- آن یک تثبیت خاص اختیار و مسئولیت باشد.
۳- اهداف آن واقعی باشد. چنانچه دستیابی به اهداف مشکل و غیرقابل دسترسی باشد علایق اشخاص را ترغیب نخواهد کرد.
۴- یک سامانه حسابداری خوب نیز اساس وزیر بنای یک بودجه بندی موفق خواهد بود.
۵-قوت قلبی برای مدیریت رده بالا داشته باشد.
۶- با برگزاری جلسات و مباحث و تشریح اهداف برای کلیه کارکنان ذینفع یک رسالت آموزشی برای کارکنان داشته باشد.
۷- در کنار یک سامانه گزارشگری خاص که نتایج واقعی را فوراً گزارش می نماید و ارزیابی اجراء را مقدور می سازد، قرار گیرد (کرباس یزدی، ۱۳۸۵)
۲-۱۱-۲- مقاصد بودجه
بودجه برای مقاصد و دلایل مختلف تعبیه می شود. برخی از مقاصد مشترک و عمومی این است که بودجه بندی
۱- طرح ریزی دوره ای را ایجاب می کند۲- هماهنگی، همکاری و ارتباط را ترویج می نماید۳- به مقدار در آوردن پیشنهادها را الزامی می کند. ۴- چارچوبی برای ارزیابی فعالیت های انجام شده فراهم می سازد. ۵- آگاهی روشنی از اقدام بهای تمام شده امور و فعالیت ها را بدست می دهد. ۶- الزامات قانونی یا قراردادی را تأمین می کند. ۷- فعالیت های مؤسسه را به سمت هدف های سازمانی هدایت می کند. (شباهنگ، ۱۳۸۴)
۲-۱۱-۳- وظایف بودجه بندی
برای هر سامانه بودجه بندی دو وظیفه اصلی طرح ریزی و کنترل را می توان معین کرد.
طرح ریزی: این وظیفه کلیه مراحل بودجه بندی را از نقطه شروع فکر تا مرحله برآورد بودجه شامل می شود و بالطبع زمان نسبتاً طولانی نیز به آن اختصاص می یابد. ضمناً طرح ریزی، چارچوبی را برای وظیفه دوم بودجه بندی یعنی کنترل فراهم می کند.
کنترل: وظیفه کنترل بودجه عبارت است از مقایسه بین نتایج واقعی و پیش بینی های بودجه است. این مقایسه بعد از فراهم شدن ارقام و اطلاعات حسابداری انجام پذیر است. (شباهنگ، ۱۳۸۴)
کنترل بودجه ای شامل موارد زیر است :
الف) اهداف و ماهیت بودجه تعیین می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:09:00 ب.ظ ]





طراحی سیستم دسته‌بند فازی مبتنی بر بهینه سازی …

Posted on Author

  • slack variable ↑
  • soft-margin ↑
  • hard-margin ↑
  • outlier ↑
  • Ant Colony ↑
  • Bee Algorithm ↑
  • Imperialism Country Algorithm ↑
  • Simulated Anealing ↑
  • Pittsburrgh ↑
  • Michigan ↑
  • Convergence ↑
  • Diversity ↑
  • initialization ↑
  • evolution ↑
  • Global best PSO (gbest PSO) ↑
  • Local best PSO ↑
  • I. De Falco ↑
  • Nouaouria ↑
  • Boukadoum ↑
  • high dimensionality ↑
  • Correlation ↑
  • Fan ↑
  • stagnation ↑
  • premature convergence ↑
  • numerical ↑
  • nominal ↑
  • ordinal ↑
  • bias ↑
  • interpretation ↑
  • Discrete PSO ↑
  • Jumping PSO ↑
  • bias ↑
  • Nouaouria ↑
  • Boukadoum ↑
  • Nouaouria ↑
  • Boukadoum ↑
  • descriptor ↑
  • fitness ↑
  • Fully Informed PSO ↑
  • Hybrid PSO ↑
  • Selection ↑
  • mutation ↑
  • crossover ↑
  • Differential Evolution ↑
  • ALRashidi ↑
  • Zhang ↑
  • Xie ↑
  • Chandramouli ↑
  • chaotic modeling ↑


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:09:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم