کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



-خدایا چرا بازی سرنوشت چنین روزگاری برایم نوشت

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این هم از یک عمــــر مستی کردنم ســـــالها شبنـــم پرستی کردنم
ای دل زهــــر جـــــدایی را بخور چــــوب عمــر با وفا یی را بخور
ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت خنده ای بـــا خاطراتت کرد و رفت
-من که گفتم این بهار افسرد نی است
-آه…
-عجب کاری به دستم داده دل هم شکست و هم شکستم داده دل
-در کوی خرابات جهان هیچ کس پیر نشد ازخـــوردن آدمــــی زمیــن سیر نشد
-گفتـــم بـــه پیـــری رســـم تـوبه کنم افسوس که صد جوان مرد یکی پیر نشد
-یـــک عمـــر قفــس بست مسیر نفسم را
-حالا که دری هست مرا بــال و پری نیست
حـــالا کـــه مقــــــدر شده آرام بگیرم
سیـــــلاب مرا برده و از من اثری نیست
بگـــذار کــــه درها همگـی بسته بمانند
نگـــاهی نگــــرانی پشــت دری نیست
-اگر دنیای ما دنیای سنگ است بدان سنگینی سنگ هم قشنگ است
-اگر دنیای ما دنیای درد است بدان عاشق شدن از بهر درد است
-اگر عاشق شدن بی گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است
-بی سبب خودرا نرنجان از قضا نتوان گریخت
-نوش جان باید کرد هر چه حق در پیاله ریخت
-مطلب طاعت پیمان و صــلاح از ………… مست که بـــــــه پیمانه کشی شهره شرم روز الست
منتهمان دم که وضوی ختم از چشمه عشق چار تکبیـر زدم یکسره بر هر چه که هست
می بــــره تــا دهمـــت آگهی از سرّ قضا که بر روی که شرم عاشق و از بوی کی مست
کمــــر کـــوه کم است از کمر صور اینجا نــا امید از در رحمت شواری با ده پرست
مسمـــانـــان مـــرا وقتــــی دلی بود که با وی گفتمی گر شکلی بود
بـــه گـــردابی چـــو می افتادم از غم به تدبیرش امید ساحلی بود
دلـــی همـــدرد یـاری مصلحت بیـن که استظهار هر اهل دلی بود
-زمـــــن ضایع شد اندر کوی خوبــان چه راض گیر یاری منزلی بود
هنــــر بی عیب حران نیست لیــــکن ز محروم ترکی ساحلی بود
بـــر ایـــن جان پریشان رحمت آورید که وقتی کاردانی کاملی بود
مـــرا تـــا عشـــق تعلیم سخن کــرد حدیثم نکته هر محفلی بود
مگـــو دیگــــر که یارم نکته دان است که ما دیدیم و محکم کاملی بود
-ای کاش که بخت سازگاری کردی با جوز زمانه یار یاری کردی
از دست جوانیم چو بر بود عناب پیری چو رکاب پایداری کردی
گر همچو افتاده این دام شوی ای بس که خراب با ده و جام شوی
ما عاشق و رند و عالم سوزیم بـــــا ما نشین اگر نه بر نام شوی
-من از روئیدن خار بر سر دیوار دانستم
که نه کس کس نمی گردد از این بالا نشینی ها
-خداوندا
مگر من کوره آهنگران که هر دم می زنی آتیش به جانم
-یارب
دفتر جرم مرا روز جزا باز مکن بــــه امید عطای تو گنهکار شدم
قدر آئینه بر امید چو هســـت نه هر آن وقت که افتاد و شکست
-گرگ ها خوب بدانند که در این ایل قریب که پدر مرد
-تفنگ پدری هست هنوز گر چه مردان قبیله همگی کشته شدند
-توی گهواره چو پسری هست هنوز
-آب اگر نیست نترسید توی این قافله چشمان تری هست هنوز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-04-17] [ 10:32:00 ب.ظ ]




و دایی که وکیل دادگستری بود به دنیا آمد. محفل سه نفره مردان فامیل او را با شعرهای میرزاده عشقی – ایرج میرزا و وحشی بافقی آشنا کرد و محیط وهم انگیر و پر از افسانه زادگاهش چهره دیگری از جهان را به او نشان داد. پدر در سفرهای دور و دراز خود همیشه با دستی پر به خانه باز میگشت، دستی پر از شعر شاعران گمنام. فایز، خیام و فردوسی نامهای آشنای خانواده بودند و زندگی میان واقیعتها و حسرتهای تاریخی از یک طرف و قصههای پریان و باورهای مردم جفره میگذشت و او را برای نوشتن داستانهایی که نگاهی به واقعیت و نگاهی به افسانه دارد- آماده میکرد. کتابهای چاپ پروگروس و بخصوص کتابهای گورکی درخانه فراوان بود و او اولین کتاب گورگی را در ده سالگی خواند. عطش خواندن از همان کودکی گریبانش را گرفت و رهایش نکرد. بعد از این به سراغ کتابهای میکی اسپیلین و جوادفاضل ـ ر. اعتمادی و ارونقی کرمانی…رفت.

مادر با شش کلاس سواد در حضور و غیاب پدر فرمانروای خانه بود و پدربزرگ مادری نقشی انکار ناپذیر در جدی گرفتن درس و تحصیل داشت. بلند پروازیهای مادر او را راهی کودکستان کرد. آنجا به نمایشهای کودکانه دل بست و در دبستان معینی بوشهر درجشنهای ملی نمایش نامههای تک پردهای اجرا میکرد و همه را به خنده وامیداشت. در دبیرستان شاهدخت وارد گروه ادبی مدرسه شد و به تئاتر روی آورد. در نمایش نامه «مادر» نوشته «منوچهرآتشی» و به کارگردانی او بازی کرد. حضور معلمان تازه نفس که از دانشگاه شیراز آمده بودند او را با ادبیات جدیدی آشنا ساخت. نامهای چخوف، شلوخوف و تولستوی نامهای آشنای این دوره از زندگی او هستند. منیرو روانیپور یک سال مانده به پایان دبیرستان درکنکور دبیرستان دانشگاه پهلوی شرکت کرد و راهی شیراز شد. در رشته روانشناسی از دانشگاه شیراز کارشناسی گرفت در همین سالها با شعر آتشی و محمد آقایی که از شعرای جنوبی به حساب میآمدند آشنا میشود و چوبک و آثارش را میشناسد. در شیراز ازدواج ناموفقی را تجربه میکند که تنها چندماه بعد به جدایی میانجامد. حوادث این سالها از او زنی مستقل میسازد که از دریچه متفاوتی به جامعه و حوادث مینگرد. .(http://fa.wikiquote.or)
روانیپور در سالهای بعد برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت از دانشگاه ایندیانا موفق به اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته علوم تربیتی شد. از سال ۱۳۶۰ نویسندگی را آغاز کرد و اولین کتابش مجموعه «داستان کنیزو» در سال ۱۳۶۷ منتشر شد. پس از آن تعداد زیادی داستان کوتاه و چند رمان نوشت که «رعنا »از مجموعه «داستان نازلی» در دوره سوم ۱۳۸۲ جایزه گلشیری برگزیده شد. آثار دیگر او به ترتیب سال انتشار: رمان«اهلغرق» (۱۳۶۸) مجموعه داستان«سنگهای شیطان» (۱۳۶۹)، رمان«دل فولاد» (۱۳۶۹)، مجموعه داستان «سیریا، سیریا» (۱۳۷۲)، رمان«کولی کنار آتش» (۱۳۸۷)، مجموعه داستان«زن فرودگاه فرانکفورت» (۱۳۸۰) و مجموعه داستان «نازلی» (۱۳۸۱). محتوی بیشتر داستان‌های وی در جنوب ایران می‌گذرد و فضای آن برآمده از طبیعت و مردم جنوب ایران است. روانی‌پور کلاسهایی در زمینه آموزش داستان نویسی برگزار کرد و در این کلاسها با بابک تختی، فرزند جهان پهلوان غلامرضا تختی آشنا شد و با او ازدواج کرد. بابک تختی مدیر نشر قصه است. حاصل ازدواج منیرو و بابک پسری است که به یاد تختی کشتیگیر مشهور ایرانی وی را غلامرضا نام نهادند. ‌وی از سال ۲۰۰۷ تا کنون با خانواده‌اش در آمریکا به سر می‌برد.
علاوهی بر داستان، او چندین فیلمنامه، نمایشنامه و آثاری برای کودکان نوشت. گنجشک و آقای رئیس جمهور در سال ۱۳۵۵ و ترانههای کودکان را در دوران اول نویسندگی به رشته تحریر درآورد.
وسعت دید روانیپور در داستانهایش از جفره تا فرانکفورت ادامه پیدا میکند. دوران کودکی و نوجوانی او در جفره و بوشهر گذشت. در آثاری که در دوره اول داستان نویسی به نگارش درآورد، تاثیر انکار ناپذیر فرهنگ و زبان بومی را در جهان داستانی او میتوان دید. به همین دلیل او به عنوان یکی از نویسندگان موفق ادبیات اقلیمی جنوب در دهه ۶۰ مطرح شد. دستهای دیگر از آثار او در دفاع از حقوق زنان نوشته شده است و او را به عنوان نویسنده فمینیستی به دنیای ادبیات معرفی میکند (ر.ک.رستگار فسایی،۶۲۴:۱۳۸۰) در دههی تلخ شصت، نویسندگانی چون منیرو روانیپور و شهرنوش پارسیپور از تک صداهایی بودند که رنج و تنهایی زن ایرانی را، هنرمندانه و جسورانه، فریاد کشیدند.
در سال ۱۳۷۹ روانی‌پور یکی از شرکت‌کنندگان کنفرانس برلین بود. قهرمان داستان زن فرودگاه فرانکفورت نیز زنی است که قرار بوده در کنفرانس برلین داستان بخواند، اما با مشکلاتی که در حاشیه کنفرانس به ‌وجود می‌آید فرصت داستان‌خوانی را از دست می‌دهد و علاوه بر آن در کشورش نیز او را برای حضور در این کنفرانس مورد شماتت قرار می‌دهند. دستهای از آثار او تحت تاثیر مسائل دهه ۷۰ به نگارش درمیآید
روانی‌پور در سال ۱۳۸۵ از اولین حامیان «کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان» در ایران بود. .(http://fa.wikiquote.or).
هرچند سبک و زبان نویسنده در طول سالها تغییر می‌کند، دغدغه‌های او ثابت هستند؛ عناصر ویژه داستانی، طبیعت حاکم بر فضای داستان‌ها و نقش برجسته زن‌ها، از همان کتاب اول در داستان‌ها حضور دارند. آنچه که در داستانهای روانیپور بیان میشود برگرفته از زندگی او و اجتماع است. در دنیای نویسندگی او، همه چیز تحت کنترل نویسنده است و آنچه که او بیان میکند با آگاهی منطبق است «در دنیای نویسنده، حتی یک برگ هم بدون اجازه و آگاهی او نباید به زمین بیفتد» (مککی،۵:۱۳۸۵).
ن
ن ایدیهم سدا و من خلفهم سدا فاغشیناهم منهم فهم لایبصرون
۳-۲- اندیشه اجتماعی و روانشناختی
بخش عمده‌ای از درونمایه داستان‌های روانی‌پور مسائل اجتماعی است.
«روانی‌پور تعهد اجتماعی ادبیات را از هر مفهوم دیگری برتر می‌داند و در داستان‌هایش بستر اجتماعی اثر را بیش از بیش مورد توجه قرار می‌دهد. شاید به همین دلیل باشد که در وارد شدن به مسائل سیاسی و درگیری‌هایی جناحی، نمی‌تواند از اشاره به رخدادهای اجتماعی که پیش زمینه‌ای سیاسی دارند چشم‌پوشی کند» (رضایی زاده،۱۸:۱۳۸۲).
از مهمترین مسائل اجتماعی که دستمایه داستان‌های او قرار گرفته است، مسائل زنان، فقر، تکنولوژی، عشق و….است.
۳-۲-۱-اندیشه زنان:
نادیده گرفتن حقوق زنان در طول تاریخ در تمامی‌جوامع به صورت‌های گوناگون وجود داشته است. از نادیده انگاشتن حق و حقوق طبیعی زنان تا فقر معنوی، روحی و مادی، بی سوادی و عدم دسترسی به امکانات. با نگاهی به روابط زن و مرد و جایگاه آنان در جوامع ابتدائی در ابتدای پیدایش جهان و زندگی بشر بر کره خاکی دیده میشود که مرد و زن در آغاز زندگی بشر بر کره خاکی در کنار هم و با برابری کامل زندگی می‌کردند. پس از دوران گردآوری خوراک و شکار، یعنی در عصر نوسنگی(neolithique) زن قدرت بسیار می‌یابد و شأ‌ن و منزلتی شایان کسب می‌کند. در این دوران، کار زن کشاورزی و کار مرد دامداری است بنابراین به اقتضای کار و اشتغالش، مادر، سرور طبیعت دانسته می‌شود و کیش و پرستش زن ایزدان رواج می‌یابد. شاید این به معنای نظام مادر سالاری نباشد اما این دوران، دوران فرمانروایی مادر است و از قدرت مرد کاسته می‌شود. از دوران پارینه سنگی تا عصر آهن، زن و مرد با انصاف و عدالت و مساوات‌خواهی نسبی، وظایف و تکالیف را بین خود تقسیم می‌کنند. از لحاظ تاریخی، عصر مفرغ، نظام پدر سالاری بر سراسر خاورمیانه حکمفرماست (ر.ک.ستاری،۷:۱۳۷۳).
در ایران در یک دوره نسبتاٌ طولانی از آغاز رواج کشاورزی تا آغاز عصر دولت- شهرها نظام اجتماعی و سیاسی بر قدرت زنان به ویژه مادران تکیه داشته، به اصطلاح دوران زن سروری یا مادر سالاری خوانده می‌شده است. «زن در اندیشه ساکنان قدیم این سرزمین و جوامع هم فرهنگ با آن، نه تنها برابر مرد که گاهی برتر از مرد بوده است» (لاهیجی،۵۹:۱۳۷۷). تقریبا با تشکیل دولت ماد دوران مادر سالاری پایان می‌یابد و پدر سالاری جایگزین آن می‌شود. با پایان دوران مادر‌سالاری و به موازات تکامل ابزار تولید و گسترش برده‌داری زنان ایرانی پایگاه پیشین خود را از دست می‌دهند و به بطن جامعه رانده می‌شوند. قدرت به دست مردها می‌افتد و زنان کم‌کم از صحنه اجتماع حذف می‌شوند(ر.ک.ستاری،۱۹:۱۳۷۳). «عده‌ای کشته شدن«سوتاپگ» همسر«کوی اوسن» به دست«رُستخم» پهلوان نامی ایران را که نخستین زن‌کشی تاریخی و افسانه‌ای در شاهنامه است و از اجرای آن با غرور و افتخار فراوان و به منزله عملی قهرمانی یاد شده است، نشانه نمادین پایان دوره مادرسالاری در این سرزمین می‌دانند» (لاهیجی،۲۶۰:۱۳۷۷).
روانی‌پور به گونه‌ای نمادین به پایان دوران مادرسالاری و حکومت پدرسالاری اشاره می‌کند و ریشه آن را در دولت ماد و آریایی‌ها که به این سرزمین مهاجرت کردند، می‌داند.
«اگر بگردی سر از آن روزها در می‌آوری، همان روزها، ابتدای هستی این آب و خاک که ناگهان مادها سوار بر اسب روی این نقشه جغرافیایی یله شدند…از آنجا می‌توانی شروع کنی که چه کسی پیراهنش زیر سوزن چرخ گیر می‌کند و بعد بلعیده می‌شود…تقصیر آن اولین سوارکار است که ناگهان به دشتی درندشت و سبز رسید و فریاد کشید:همین جا اتراق می‌کنیم» (روانی‌پور،۱۴۶:۱۳۸۳).
وی معتقد است ریشه بسیاری از مسائل در بوجود آمدن دولت مادها است «هر اتفاقی روی این کره خاکی بیفته ریشه‌اش در هزاران سال پیشه…برای یافتن گناهکار اصلی…باید به زمانی برگردیم که مادها در ایران ماندگار شدند» (همان،۷۲:۱۳۸۳).
اگرچه سالیان زیادی زنان از صحنه اجتماع بیرون رانده شدند و حکومت‌های دینی و غیر دینی که در ایران سرکار آمدند به این انزوا کمک کردند ولی با وجود همه این موانع، زنان گذشته خود را فراموش نکردند و به صورت‌های گوناگون در عرصه جامعه حضور داشتند. با پیشرفت علم و تکنولوژی زنان کم‌کم از پیله‌های فراموشی درآمدند و در حوزه‌های علم و سیاست و اقتصاد وارد شدند. با اینکه آزادی پیشین را نداشتند اما در عرصه‌های گوناگون سعی در ابراز وجود خود کردند. در آثاری که زنان در قرن‌های گذشته نوشته‌اند، تحت تاثیر مردان بوده‌اند اما این خود نشان از حضور آنان در جامعه می‌دهد. ادبیات یکی از این حوزه‌هاست که زنان همچون مردان با نوشتن آثاری خود را مطرح کردند و به این طریق ندای زنان را به گوش جهان رساندند.
«باتوجه به اینکه ادبیات جهان از آغاز مرد محور بوده است زنان تلاش کرده‌اند تا آثاری با محوریت زن بیافرینند. در این آثار کوشش‌هایی برای بیان هویت شخصی زنان و جستجوی خود صورت گرفته است. نوشتن، اتوبیوگرافی، انتشار یادداشت‌های روزانه و دفترچه خاطرات همه به نوعی در جهت تفسیری از هویت خود در رابطه با خانواده و جهان پیرامون است» (حسینی،۹۶:۱۳۸۴).
با ورود صنعت چاپ و انقلاب مشروطه، زنان بیشتر در عرصه اجتماع حاضر شدند و این بار دست به قلم شدند تا جای گمشده خود را بازیابند.«نمونه بارز آن حضور شمس کسمایی در میان پیشگامان شعر نو و پروین اعتصامی در میان شعرای چیره دست است» (حسن‌آبادی،۷۲:۱۳۸۱). ظهور فروغ فرخزاد رنگ دیگری به ادبیات زنانه داد. فروغ یکی از زنان مطرح است که با شعر خود، این عرصه را برای حضور زنان مهیا ساخت. در حوزه داستان نیز زنان زیادی وارد عرصه ادبیات شدند و با محوریت قرار دادن زندگی زنان جامعه خود، سهمی ‌در دفاع از این قشر جامعه را بر عهده گرفتند. سیمین دانشور، غزاله علیزاده، شهرنوش پارسی‌پور و منیرو روانی‌پور از جمله زنان داستان نویس معاصر هستند که محور داستان آنان، زنان و مظلومیت‌ها و حقوق فراموش شده آنهاست. منیرو روانی‌پور در هشت اثر خود نگاه ویژه‌ای به زنان دارد و با محوریت قرار دادن زنان روستایی- شهری به زندگی و شرح اندیشه‌های زنانگی و فمینیستی خود پرداخته است.
روانی‌پور در دو فضای متفاوت داستان‌هایش را به نگارش درآورده است. جهان داستانی او به تناسب محیط و فضای خود با هم متفاوت هستند و چهره‌ای که روانی‌پور از زن بیان می‌کند در هر دو حوزه باهم تفاوت دارند. گذشته از این، داستان‌ها در سه دوره زمانی نوشته شده است. این داستان‌ها محصول سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۲ هستند در این قسمت براساس سیر زمانی داستان‌ها و فضای داستانی به مهمترین اندیشه‌های روانی‌پور در خصوص زنان و مسایل آنان پرداخته می‌شود.
روانی‌پور به زنان نگاهی خاص دارد. در هر دو فضای داستانی او، زنان مورد نظر او با هم متفاوت هستند. در فضای داستان‌های روستایی هم حضور زنان فقیر و رنج کشیده اما شجاع و عصیانگر به چشم می‌خورد، هم چهره زنان منفی، که در قالب زنان خرافاتی و زنان سادیسمی‌ معرفی می‌شوند. در کنار خیجو، دی‌منصور، ستاره در اهل‌غرق زنانی چون دایه در سنگهای‌شیطان، نیتوک در کولی‌کنارآتش، ماکو در مجموعه سیریاسیریا، زیتون در طاووس‌های زرد، دایه در شب‌بلند دیده میشوند و در داستان‌های فضای شهر با عنوان «خواهران چندگانه» و «پیرزن‌ها» مواجه می‌شویم که نماد«زن روز‌مره، بازدارنده و غیرمتفکرند. زنی ایستا با خواهش‌های معمولی و زمینی در تقابل با زنان سرکش و در حال حرکت» (احمدی،۳:۱۳۸۳). با توجه به این نگاه خاص نویسنده نسبت به زنان یکی از مهمترین موتیف‌ها و موضوعات مورد بررسی در آثار او زنان هستند. در عین اینکه محور تمام داستانهای روانی‌پور، زنان هستند و مهمترین فعالیت و تلاش او در شناخت این قشر از جامعه و مناسبات آنان است، به مردان در کنار زنان نیز توجه داشته است. گرچه در بعضی داستان‌ها حضور مردان کمرنگ است. در این بخش به مهمترین اندیشه‌های نویسنده راجع به زنان و مردان در کنار زنان پرداخته می‌شود:
۳-۲-۱-۱-سیمای مرد:
روانی‌پور نه تنها به زنان و مشکلات آنان پرداخته، بلکه به نقش مردان در کنار زنان اشاره کرده و در بحث زنان به نگاه متفاوت مردان نسبت به زنان پرداخته است. در «کنیزو» مردان نگاهی منفی و اشیاء‌نگر نسبت به زنان دارند و روانی‌پور به انتقاد از مردان هوسباز پرداخته است. در «اهل‌غرق» که مانیفست اوست نگاه سرشار از عشق و محبت مردان نسبت به زنان را ترسیم می‌کند. در «طاووس‌های زرد» از دید خالو بیان می‌کند که «زن دهاتی عقل معینی ندارد.» (روانی‌پور،۱۳۶۹الف:۸۱).
در اهل‌غرق نگاه زایر به زنان، نگاهی سرشار از عطوفت و مهر است. در نگاه زایر زنان موجودات عجیبی هستند و تنها آنان می‌توانند سراغ عشق گمشده آبی دریایی را به او نشان دهند، «هرچند که زایر مثل همه مردان آبادی می‌دانست که پریان دریایی وقتی به خشکی می‌آیند، اشارات مردان زمین را نادیده می‌گیرند و سراغ گمشده خود را تنها از زنان می‌پرسند و از آنها می‌خواهند که پای خود را با نیمه‌‌ماهی وارش عوض کنند تا او بتواند، زمین را برای یافتن گمشده‌اش هموار کند» (روانی‌پور،۱۳۶۹ب:۷۸) زایر معتقد است این زنان هستند که عشق و فداکاری و ایثار در وجود آنان به ودیعه گذاشته شده است و می‌توانند به آبی دریایی کمک کنند. زنان آن قدر ارزشمند و والا هستند که مردان عاقل جهان شیفته آنان هستند.«زایر مانند تمام مردان عاقل جهان ، اسیر بود، زن حتی اگر مدینه باشد، می‌تواند شیرازه کارها را از دست مردش بگیرد.» (همان،۱۳۶۹ب:۱۴۰) و این معنای عشق‌هایی است که در نگاه مرد جُفره‌ای نسبت به زن وجود دارد حتی اگر زن مدینه باشد که زمین‌گیر و بیمار است.
روانی‌پور به مردانی چون زایر عشق می‌ورزد که این چنین خواهان زن است و او را مورد تکریم قرار می‌دهد. در نگاه این مردان، زنان موجودات خاصی هستند که در مشکلات پابه‌پای مردان حرکت می‌کنند. مردان اهل‌غرق چاره کار و مشکلات خود را در دست زنان می‌بینند، حتی اگر با توسل به آیین خرافی مشکلات آنان را حل کنند. «زنان جهان با عالم غیب ارتباط دارند، عالمی‌که مردان آبادی را به آن راهی نیست» (همان،۱۳۶۹ب:۱۷۴). با اینکه زنان تنها با شعرها و خرافات خود سایه‌ دی‌زنگرو را از آبادی کم می‌کنند، کار آنان در نظر مردان شایسته و سزاوار است. این جامعه‌ای است که منیرو از دست رفتن آن را غمگین توصیف می‌کنند. در این جامعه با مردان هوسبازی چون ناخدا علی روبه رو هستیم. ولی این هوسبازی در کنار عقل و درایت زایر بی‌رنگ می‌شود. زایر حکیمی که جهان را بدون زن مسیله‌ای بیش نمی‌داند و این زنان زحمت‌کش را در دل تحسین می‌کند. «زایر فکر می‌کرد، لبخند می‌زد و با خودش می‌گفت؛ جهان بدون زن مسیله‌ای بیش نیست و تنها دست این آفریدگان غریب جهان است که می‌تواند مسیله را آباد کند. زایر دعا می‌کرد که آسمان، زنان جهان را حفظ کند و آنان را پاکیزه بدارد، حتی نباتی که روزبه روز لاغرتر می‌شد و از آبادی فاصله می‌گرفت» (همان،۱۳۶۹ب:۱۶۸). در این جامعه حتی نباتی زن مورد نفرت دی‌منصور و ستاره نیز از دید زایر، پنهان نمی‌ماند و برای سلامتی او نیز دعا می‌کند. زن حتی اگر او باشد جهان را رونق و برکت می‌دهد. در نگاه زایر زنان آفریدگار غریب جهان هستند. در حقیقت روانی‌پور در اینجا یکی از اندیشه‌هایی را که فمینیست‌ها برآن تاکید دارند از زبان زایر بیان می‌کند «زایر می‌اندیشید که زنها از آن زمان که آفریدگار جهان آنان را می‌سازد تا نسل آدمیان را ادامه دهند، از آن زمان که بچه‌ای در شکمشان می‌گذارد، چیزی برتر و بهتر از مردان دارند؛ آنان نگهبان و حافظ اصلی جهانند….» (همان،۱۳۶۹ب:۱۷۴). در نگاه زایر این ویژگی مثبت زنان است. قدرت زاییدن و آفریدن همان چیزی است که مورد حسادت مردان قرار می‌گیرد و از نگاه فمینیست‌ها مردان به دلیل اینکه این قدرت را ندارند زنان را مورد نفرت قرار می‌دهند «ویرجینیا هُلد[۱] برآن است که پدیده مادری، مایه حسادت مردان نسبت به زنان می‌گردد زیرا آنان خود را فاقد این گونه توانایی می‌بینند» (باقری،۸۴:۱۳۸۲)
روانی‌پور تا در فضای جُفره و آبادی می‌نویسد با دیدی مثبت به مردان می‌نگرد. اما همین که وارد فضای شهر می‌شود، به انتقاد از جامعه مردسالار می‌پردازد. در اندیشه مردان شهر، زنان را موجوداتی نفرت‌انگیز و شی‌گونه بیان می‌کند. در داستان‌های (جمعه‌خاکستری، کنیزو، بازی، شب‌بلند، طاووس‌های‌زرد، سیریاسیریا، چندین‌هزارویک شب، چهارمین نفر، دریا در تاکستانها ، مشنگ، روایتی‌دیگر. جیران، رمان دل‌فولاد و نازلی) به نگاه منفی مردان نسبت به زنان می‌پردازد.
در «دل‌فولاد» نویسنده اوج رفتار خشن مرد به زن و مظلومیت زن را با اذیت و آزارهایی که «افسانه سربلند» از پدرش و شوهرش می‌بیند بیان می‌کند. از نگاه پدر افسانه ، زنان موجوداتی هستند که فقط آتش می‌زنند و ویرانی برپا می‌‌‌کنند. «تخت جمشید، حتی تخت جمشید را زنی به آتش کشید. دختر کاتب گفت: اما آن زنی که تخت جمشید را به آتش کشید قلیان نمی‌کشید. می‌دانم، اما پدر نمی‌داند. و می‌گوید زنان چه قلیان بکشند و چه نکشند کارشان آتش زدن است. شاید، اما بعضی‌ها فقط خودشان را آتش می‌زنند» (روانی‌پور،۱۶۶:۱۳۸۳).
همان‌گونه که ملاحظه شد به همان اندازه که زنان در نظر مردان جفره، موجودات مقدس و پذیرفتنی‌اند در نظر مردان شهری موجوداتی با سرشت بد هستند. دل‌فولاد اوج بدبینی نسبت به زنان بیوه، روشنفکر و تحصیل کرده است. روانی‌پور در این رمان تمام اندیشه‌های فمینیستی و زن‌مدارانه خود را با آفرینش زنی چون افسانه که بر جامعه مردسالار خود عصیان می‌کند بیان کرده است.
در جُفره تنها خیانتی که مردان در حق زن روا داشته‌اند خیانت «ناخدا علی» است که به بهانه کار کردن در میان زنان به گفتگو با آنان می‌پردازد و به این صورت باعث خشم «بوبونی» می‌شود. با مرگ بوبونی،زنی شهری می‌گیرد و از آبادی جفره می‌رود.«ناخداعلی گوشه انبار، نزدیک زنها، فانوس را از دست‌شان می‌گرفت و روشن می‌کرد. بوبونی با دیدن ناخدا علی از لابه‌لای جمعیت گذشت، دستش را روی لبه آب انبار گذاشت. بوبونی غیظ کرده بود. ناخدا علی همیشه دور و بر زنها می‌پلکید و حالا آمده بود نزدیک آنها و به خیال خودش کار می‌کرد» (همان،۱۳۶۹ب:۶۲). نمونه دیگر مردان که به دنبال هوا و هوس خود هستند در پایان داستان بیان می‌شود «پیرمردان که شبهای آخر زندگی را در بستر سرد تنهایی و کسالت می‌خفتند؛ با هزاران بهانه به زایر حکیم نزدیک می‌شدند و پولهای بی‌حساب خرج می‌کردند تا بتوانند از پریان دریای چیزی بشوند» (همان،۱۳۶۹ب:۲۶۳). در حقیقت نویسنده حضور زنان را به گونه‌ای تسلی دهنده و آرامش دهنده مردان بیان می‌کند. مردان بدون زنان چه از لحاظ روحی و چه جسمی‌ قادر به ادامه زندگی نیستند.
اوج بدبینی روانی‌پور به مردان و نگاه شی‌گونه آنان به زنان در جامعه شهری شکل می‌گیرد. در داستان «کنیزو» در اولین داستان این مجموعه، زندگی زنی فاحشه را به تصویر می‌کشد و رفتار شهوت پرستانه مردان را نسبت به کنیزو مطرح می‌کند. در حالی که کنیزو مرده است، مردان جلوی عرق فروشی جمع شده‌اند و با رفتار زشت و وقیحانه جنازه کنیزو را مورد بی‌حرمتی قرار می‌دهند. در «شب بلند» به رفتار وحشیانه «ابراهیم پلنگ» نسبت به «گلپر» در شب عروسیشان اشاره می‌کند. در بقیه داستان‌های این مجموعه روانی‌پور به رفتار زشت مردان نسبت به زنان می‌پردازد. مردانی که در داستان «مشنگ» به جنازه مرده نیز رحم نمی‌کنند. حضور مردانی چون ابراهیم پلنگ ودیگر مردان داستان‌های او در کنار زنانی چون «گلپر، کنیزو، آینه» و امثال آنان قابل تأمل است.
در«جمعه خاکستری» از دید مرد، زن باید در خانه باشد به خانه‌داری بپردازد و بعد از ازدواج کار و اشتغال تعطیل می‌شود«ببین زنی که شوهر کرد دیگه بازی مازی رو میذاره کنار، بعدشم خیال نکن که خنگم، اینهمه نگو مچاله میکنی، مچاله میکنی، حسودیت میشه، همین و بس وگرنه منکه کاری باهاشون ندارم. میان یه چیزی یاد میگیرن یه دستی هم به سر گوششون میکشم آخه حیف نیست؟ اگرم خیلی ناراحتی تمامش کن.» (روانی‌پور،۱۳۶۹الف:۱۳۴). نوع دیگر این نگاه ابزاری مرد به زن در داستان «جیران» از مجموعه سنگهای‌شیطان وجود دارد. رقاصه‌ای که صمد عاشق او می‌شود و فقط نیاز جنسی باعث می‌شود که به سراغ او برود. بعد هم خیلی راحت او را کنار می‌گذارد و ازدواج می‌کند. «و مرد فقط شبها می‌آمد و یا جمعه تاگلویی تازه کند» (روانی‌پور،۱۳۶۹ج:۱۴). در نگاه این مردان هوسباز ارزش زنان برابر حیوانات است. به اعتقاد آنان، زن موجودی است که در دست مرد است و صاحب اوست هیچ اختیاری از خود ندارد «خیابان شلوغ با بوقهای پی در پی و گوسفندانی که در پیاده‌رو با رنگهای جوراجور علامت گذاری شده بود. رنگهای آبی، سرخ، سیاه، زن ساکت نگاه می‌کرد و مرد انگار رد نگاه زن را گرفته بود زیر لب آهسته گفت:علامت گذاشتن که قاطی نشن، می‌فهمین، گوسفند گوسفندِ فقط صاحبشون فرق می‌کنه!» (همان،۱۳۶۹ج:۹۳).
جهان داستانی اهل غرق، زنان و مردان مکمل همدیگر هستند. نه زنان بدون مردان می‌توانند به زندگی خود ادامه دهند و نه مردان بدون حضور این موجودات عجیب می‌توانند به سر ببرند. در اهل غرق مردان همان‌قدر که زمین را دوست دارند زنان را هم دوست دارند. به دلیل نگاه خاص روانی‌پور به این مدینه فاضله دنیای صمیمی‌ اهل غرق در هیچ یک از داستان‌های روانی‌پور تکرار نمی‌شود. در اهل غرق اگر کسی حرمت زنی را می‌شکنند زیر دُم لقمه‌های زایر باید تاوان آنکه دریا را گل آلوده کرده بود بدهد (ر.ک.روانی‌پور،۱۳۶۹ب:۱۵۴) اما آیا در همه دنیا زایر احمد وجود دارد که قانون خود را داشته باشد؟
در جامعه شهری داستان‌های روانی‌پور، گاهی مردانی به بهانه فعالیت و کار، با دختران در محیط کار آشنا می‌شوند و این آشنایی به ازدواج منتهی شود، اما به زودی او را فراموش می‌کنند و به سراغ دختران جوان دیگری می‌روند. زن در این جامعه ناامن بی‌پناه‌تر از قبل می‌شود «توی خنگ خدا بدگمان نباش، کار فکری آدم خسته می‌کنه، اینا رو که می‌بینی جدی نیست، هیچکدامشان جدی نیستن، فقط برای تمدد اعصابه. تمدد اعصاب با دخترانی که به هوای بازیگری میامدند. دخترانی جوان، سالم و مشتاق، دخترانی مثل خودش. همان روزها که می‌آمد تا نقش آنتیگونه را بازی می‌کنه» (روانی‌پور،۱۳۶۹الف:۱۳۴). مردان هوسباز که به بهانه فعالیت و بازیگری دختران جوان را فریب می‌دهند و بعد رها می‌کنند. از نظر روانی پور این مردان به جنازه مرده نیز رحم نمی‌کنند. فساد و شهوت تا آنجا ادامه پیدا می‌کند که حتی به جسد زنی مرده نیز نظر دارند.
«انگار به بیابان رسیده بود یا به مقصد که آمبولانس واداشت. راننده پیاده شد و در عقب را باز کرد. از لای در دید که هیچ ماشینی تردد نمی‌کند. دور از شهر بودند. راننده به بیراهه آمده بود. زن ترسید و خودش را جمع کرد. راننده بالای سرش نشست صورتش عرق کرده بود و نفس نفس می‌زد. برقی در چشمانش می‌درخشید، وقتی سعی کرد متقال را پس بزند، زنی که مرده بود لبخند‌زنان گفت: ول معطلی.همه تنم تاول زده» (همان،۱۳۶۹الف:۱۲۹).
در این جامعه همه مردان به گونه‌ای دنبال زنان هستند. از افسر راهنمایی و رانندگی، قصاب و نانوا گرفته تا شهردار و غیره «نگاه کنین رئیس شهربانی می‌اومد… شهردار می‌اومد.. پیر و جوون می‌آمد… بعدش تف می‌کن… تف به هیلکتون… به سرتاپاتون… به جد و آبادتون….» (روانی‌پور،۱۳۶۹الف:۲۲). در «کولی‌کنارآتش» این نگاه منفی را آن هنگام که «آینه» از قبیله رانده می‌شود در شهر می‌بینیم. شکری و یارانش، قصاب، نانوا، و حتی پاسبان سرچهاراه در فکر سوء استفاده از آینه هستند « این پول را بگیر آینه. شاید لازمت بشه…. این جمله را نانوایی گفت وقتی هیچ کس توی دکان نبود و شوفر تاکسی وقتی هیچ کس توی تاکسی نبود و پاسبان سرچهاراه وقتی در خیابان آیند و روندی نبود و ….» (روانی‌پور،۵۹:۱۳۸۸).
نگاه مردان به زنان نگاه خریدارانه است. همانطور که برای خرید آب دهانش راه می‌افتد برای زن نیز چنین حرکتی دارد «لبهایش را با زبانش خیس کرد، مثل وقتی می‌خواست سیب زمینی بخرد» (روانی‌پور،۱۳۶۹ج:۹۰). در این دید مردان نمونه بارز شهوت‌رانی و هوی و هوس هستند. این نوع اندیشه روانی‌پور در بیشتر داستانهایش به چشم می‌خورد. به اعتقاد او برای مردان یا باید مرید باشی یا مراد. اما تا مرادی هیچ مردی به حریمت راه پیدا نمی‌کند، به محض اینکه در کارگاه مریدسازی او بیفتی دیگر تمام شده است. در «دل‌فولاد»، «افسانه»، با آنکه یک شکل آرمانی از مهاجرانی در ذهن خود تصویر کرده او نیز چون مردان دیگر است. روانی‌پور در «سیریاسیریا» داستان «شکوفه و نمک» به ورود زنی به جزیره اشاره می‌کند که همه منتظر آمدن او هستند اما به محض اینکه وارد شهر می‌شود، اولین فکر تبعیدیها سوء استفاده و مسایل جنسی است «مهندسین شرکتها در شهر دربدر به دنبال زن سفید پوش می‌گردند، آنها می‌خواهند با تکرار معصیت تمام استان زیر آب برود تا بتوانند بی‌دردسر به زادگاه خود بازگردند» (روانی‌پور،۱۱۷:۱۳۷۲). نه تنها مردان تبعیدی که تمام مردان بندر و نوجوان در فکر نزدیک شدن به او هستند. در ساحل بندر قایق‌های زیادی به آتش کشیده می‌شود و مردان تبعیدی و غیر تبعیدی با هم دست به یقه می‌شوند «می‌گویند، اینک در نی‌نی چشمان تمام مردان تبعیدی و غیر تبعیدی زنی سفیدپوش ایستاده است…و زنها درهای خانه‌ها را به روی نوجوانان و جوانانشان بسته‌اند و خشمگین به مردانشان نگاه می‌کنند» (همان،۱۲۴:۱۳۷۲).
از نظر روانی‌پور مردان یا زورگو و قمارباز هستند که زنان خود را در قمار می‌بازند (دل فولاد- چندین هزار و یک شب) یا در فکر تجدید فراش هستند و اگر زن شاغل باشد برای آنان بهتر هم هست. «مرد با خوشحالی و تردید به او نزدیک شد. خدا رحمتش کنه، همه می‌میرن، شما که نباید خودتونو بکشین… به شاغل هم هستین. زن فکر کرد که مرد دارد نی خودش را می‌زند» (همان،۱۳۶۹الف:۱۳۹-۱۳۸). گاهی رفتار آنان به گونه‌ای است که زن اول مجبور می‌شود وجود هوو را بپذیرد یا آن قدر او را در مخمصه قرار می‌دهد که به میل خود طلاق بگیرد تا مرد به خواسته خود برسد«از همون اول فهمیدم خبریه، از صورتش که دائم دو تیغه بود و برق می‌زد، از بویی که می‌داد وقتی آخرای شب می‌اومد خونه، از بهانه‌هایی که می‌گرفت… بهم نچسب تنت زبره، نفست بوی قلیون می‌ده، شلخته‌ای، ولخرجی….» (همان،۲۱۱:۱۳۸۸). نه تنها مردان که حتی پسران دبیرستانی که تازه به سن بلوغ رسیده‌اند وقتی از دبیرستان به خانه بازمی‌گردند دور از چشم پدران ومادرانشان به لنگر می‌روند شیشه‌ای فانتا می‌خرند و روی تل عاشقون به انتظار می‌نشینند در ذهنشان پدران و مادرانشان را می‌کشند یا روانه سفری دور و دراز می‌کنند آنگاه شرمگین راه بر آینه می‌بندند و او را به خانه دعوت می کند (ر.ک.همان،۵۸:۱۳۸۸).
روانی‌پور خود کارنامه یک ازدواج ناموفق را داشته است و تا قبل از ازدواج دومش بسیاری از اندیشه‌های مرد ستیزانه خود را بیان می‌کند. گرچه بعدها از شدت مرد ستیزی او کاسته می‌شود، بازهم مردان از دید او موجوداتی ظالم هستند. در داستان‌های (نازلی و زن فرودگاه فرانکفورت) از فساد اخلاقی آنان حرفی به میان نمی‌آورد اما از دیگر ویژگی‌های منفی مردان نیز سخن می‌گوید. در کل در سال‌های پس از ازدواجش دید ملایم‌تری نسبت به مرد بیان می‌کند. در «کافه‌چی» مدام از زندگی زیر یک سقف می‌نالد و مردها را به بدترین وضع تصور می‌کند، ولی از هوسبازی و شهوت آنان دیگر سخنی به میان نمی‌آورد. لازم است در پایان این مبحث یادآور شویم که با تمام ستیزه‌گری روانی‌پور با جامعه مردسالار و دید منفی نسبت به مرد، در داستان‌های او به مردانی با چهره مثبت برخورد می‌کنیم. عشق، ازدواج و زندگی در داستان‌های او جاری است در حقیقت او جهان را یکسره سیاه نمی‌بیند.
۳-۲-۱-۲- زنان روشنفکر
از دیگر مضامین مهم و مورد توجه روانی‌پور مسایل و مشکلات زنان روشنفکر و تحصیل‌کرده جامعه است. در «اهل غرق»، «خیجو» با آنکه زنی تحصیل کرده نیست و در جامعه بسته‌ای زندگی می‌کند، بسیار روشنفکر و آینده‌نگر است. در بوشهر وقتی صدای زنگ مدرسه را می‌شنود بلافاصله به سراغ مدیر می‌رود و یک هفته بعد، فرزندانش را به مدرسه می‌فرستد. برای آینده بچه‌هایش فکرهای بزرگ در سر می‌پروراند(ر.ک.حسن‌آبادی،۱۸۳:۱۳۸۱).
روانی‌پور همچنین با وارد کردن «آذر» به عنوان معلم آبادی اولین نظریه‌های روشنفکری خود را بیان می‌کند. با آنکه زندگی آذر خلاصه در چمدانی است که دائم در فکر بستن آن و خارج شدن از کشور است ولی گهگاه از زبان او به حقوق زنان و مسایلی از این قبیل اشاره می‌کند.
«آذر پلاژ را برای آبادی معنی کرد او که شبانه برای تمام بچه‌های آبادی مایو دوخته بود، مایوی دو تکه خود را از چمدانی که سالهای سال برای سفر به کشورهای خارجه بسته بود، درآورد آهی کشید و آن را به زنان آبادی نشان داد و گفت که پلاژ برای این است که آدمهای درست و حسابی، بعد از شنا در دریا روی ماسه‌هایش دراز بکشند و تنشان را به دست آفتاب بدهند تا برنزه شوند» (روانی‌پور،۱۳۶۹ب:۳۷۹).
واکنش زنان آبادی در برابر اندیشه‌های او تند است و با خراب کردن دیوارها و امکاناتی که برای تهیه پلاژ آورده شده است به مخالفت با آن می‌روند. در حقیقت روانی‌پور این مسأله را جالب نمی‌داند ولی اولین جرقه‌ها و حرکت به سوی روشنفکری و بیان مسایل جامعه روشنفکران از اینجا آغاز می‌شود.
همه زنان روشنفکر و تحصیل‌کرده داستان‌های روانی‌پور همچون آذر نیستند که تمام آرزوهای خود را در چمدانی خلاصه کنند، بلکه آنها اهل عصیان و سرکشی هستند و برای رسیدن به خواسته‌هایشان در تلاش‌اند. گرچه در این مسیر متحمل سختی‌های زیادی می‌شوند و زندگی بر آنان به سختی می‌گذرد از طغیان و مبارزه برنمی‌گردند. دغدغه اصلی این زنان، نوشتن، کار و اشتغال، فعالیت سیاسی است. حضور بارز زنان روشنفکر از مجموعه کنیزو داستان‌های (پرشنگ، مشنگ و جمعه خاکستری) آغاز می‌شود. مشکلات محیط کار و تنهایی و نداشتن سرپناه و طرد شدن از خانواده از درگیری‌های ذهنی ‌آنهاست.
۳-۲-۱-۲-۱-طرد شدن از خانواده:
اولین مشکل زنان روشنفکر مورد نظر روانی‌پور مسأله طرد شدن آنان از طرف خانواده است. تفاوت این زنان با همجنسان خود در این است که اصولاً به زندگی و کارهای روزمره خانه‌داری توجهی ندارند. تمام همّ و غم آنان طرح‌ها و قصه‌ها و کارشان است. «در راهرو و آزمایشگاه، زن فکر کرده بود به کارهای نیمه تمام، به طرح‌ها و قصه‌ها و آنچه که باید او را و زندگی او را از دیگران متمایز می‌کرد» (روانی‌پور،۱۳۶۹الف:۱۰۸). با اینکه جامعه هنوز آنها را نپذیرفته است و از طرف اطرافیان به شدت مورد آزار و بی‌مهری قرار می‌گیرند اما مصمم هستند و در راه رسیدن به آنچه در ذهن دارند از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند
«وقتی او را در سردخانه به زمین گذاشتند، نفسی به راحتی کشید. سردخانه آنطورها هم که می‌گفتند سرد نبود؛ خیلی بیشتر از این‌ها سرما را دیده بود. سرمای جان آدمی‌که او را طناب پیچ کردند و به بخش اعصاب آوردند. سرمای جان زنی که جز مشتی کاغذ آهی در بساط نداشت و آن کاغذها را هم یکروز خواهرانش به دست آتش سپردند تا از آن پس معقول و سر براه مثل همه زنهای عالم زندگی کند» (همان،۱۳۶۹الف:۱۲۴).
این زنان به خاطر تفاوتشان با زنان خانه‌دار همیشه مورد نفرت زنان خانه‌دار هستند و به دلیل جوّ مرد سالاری حاکم بر جامعه، نتوانسته‌اند حضور این زنان را در جامعه مردسالار بپذیرند.
«بیست سال درس خوانده بود، سرش به هیچ کجا بند نبود، هیچ چیز نداشت جز لبخندی که همه را ذله کرده بود، یک لبخند بی‌قابلیت که با هزار توجیه علمی‌ و غیرعلمی‌ آن‌ را به مسائلی که هیچ ربطی به او نداشتند، متصل می‌کردند، اینکه او با آن لبخند لعنتی هیچ کجا بند نمی‌شد، دنبال خانه و زندگی نبود و مثل همه زنهای عالم به زندگی دل نمی‌بست» (همان،۱۳۶۹الف:۱۲۸-۱۲۷).
این نوع طرد شدن از خانه و خانواده در دل‌فولاد شکل شدیدتری به خود می‌گیرد. اگر تا این قسمت زنان تحصیل‌کرده فقط مورد نفرت خواهران چندگانه بودند در دل‌فولاد این زنان جایی در خانه ندارد و اگر مطلقه باشند، همچون کیسه زباله‌ای زیر نگاه خانواده خرد می‌شوند «دیگر تا شش ماه نمی‌توانست حرف بزند و گفته بودند: سرطان ، سرطان حنجره و پدروخواهران بافنده خندیده بودند: «به درک» و او رها شده بود مثل یک کیسه زباله، کیسه زباله‌ای که می‌تواند کسانی را شاد کند که خانه ندارند…» (روانی‌پور،۶۸:۱۳۸۳). وضعیت اسفبار این زنان تا آنجا پیش می‌رود که حتی بر سر سفره غذا نیز موجودی اضافی به حساب می‌آیند و راهی به جز ترک خانواده برایشان باقی نمی‌ماند:«حرکت دست جوان کند بود انگار می‌ترسد تصمیم بگیرد. انگار سرسفره زیادی بود، می‌ترسید بیرونش کنند مثل زنی که از خانه خودش رانده شده باشد و بیاید سر سفره پدر بنشیند و بعد با هر لقمه چپ چپ نگاهش کنند و او وابرود، دستش بلرزد، غذا روی سفره بریزد و یکی از خواهران بافنده بگوید: وای… مگه چلاقی؟» (همان،۱۳۹:۱۳۸۳). اصولاً این زنان وقتی به این مرحله از زندگی می‌رسند خانه را ترک گفته و دربدری را به جان می‌خرند. افسانه سربلند بعدها راهی تهران می‌شود و با سختی‌های زیاد روبه رو می‌شود تا نهایتاً کار نویسندگی را آغاز می‌کند. «آینه» در «کولی‌کنارآتش» نیز به این سرنوشت گرفتار می‌شود. در کولی‌کنارآتش این نوع زنان طرد شده زیاد هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:32:00 ب.ظ ]




    • انتقاد در مقابل شکایت: گاهی اوقات زوج‌ها به جای بیان مناسب احساس نارضایتی خود، به انتقاد سرزنش آمیز از یکدیگر می پردازند.
    • تحقیر: تحقیر کننده به صورت عمدی و از روی قصد به همسر خود آسیب و ضربه ی روحی وارد می کند. توهین و فحاشی، عنادورزی، مسخره کردن، حرکات بدنی تحقیرآمیز و ادا و اطوار و. . . .
    • دفاعی رفتار کردن: در این حالت، هر دو نفر مسئولیت خود را نادیده گرفته و خود را تبرئه می کنند. هم چنین ممکن است از روش‌هایی مثل شکایت دوطرفه استفاده کنند.
    • عدم همکاری: قهر کردن به نوعی حالت تحقیر را در طرف مقابل ایجاد می کند. این حالت به این دلیلی ایجاد می شود که فرد احساس می کند به او بی اعتنایی می شود (هنرپروران و همکاران، ۱۳۹۰).

پارسونز[۱۰۳] (۱۹۹۱)، توجه به الگوی نقش‌ها، دو نقش متفاوت را در خانواده مطرح می کند. به نظر او نقش مرد، دادن پایگاه اجتماعی به خانواده از طریق شغل و ایجاد امنیت برای خانواده از طریق درآمد شغلی اوست ونقش زن، ایجاد و حفظ روابط عاطفی در درون خانواده است. پارسونز در نظریه تفکیک نقش‌ها با این تصور که اشتغال زنان، نظام خانواده را در معرض خطر قرار می دهد، اشتغال زنان را نکوهش می کند. به اعتقاد وی، تغییر در فرصت‌های شغلی و ایجاد برابری با مردان موجب از هم پاشیده شدن ساخت خانواده می شود و کارکرد خانواده را بر هم می زند. فرضیه ای را که بارنت[۱۰۴] (۱۹۹۳)، مطرح کرد، هم نوا با این نظریه که تکثر نقش‌ها، موجب اضطراب و فشار بیشتری بر زنان می شود، فرض را بر این می گذارد که ایفای چند نقش عمده به صورت هم زمان، موجب زایل شدن انرژی محدود فرد می شود و در نتیجه، زنان در پاسخ گویی به انتظارات و نیازهای هر دو نقش خانوادگی و شغلی که مستلزم توان و پاسخ گویی بالا هستند، با کمبود انرژی و در نتیجه ضعف و ناتوانی روبه رو می شوند. فمینیست‌ها این نظر را که برابری و تقارن در خانواده بیشتر شده است، نمی پذیرند و برعکس، ادعا می کنند خانواده، صحنه ای نابرابر است که زنان را به انقیاد کشیده و نقش آنان را تداوم می بخشد (کوپر[۱۰۵]، ۱۹۹۱).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

وایلی[۱۰۶] (۲۰۰۰)، بر این باور است که همسران مجموعه ای از الگوهای ارتباطی را میان خود برقرار می کنند و رفتارهای مشکل آفرین، صرفا اجرای همان الگوها هستند. الگوهای ارتباطی مورد نظر وایل عبارتند از: انزوا گزینی متقابل، سرزنش متقابل و توقع / انزوا گزینی. طی سال‌ها پژوهش در زمینه ی ارتباط میان فردی، الگوهای متعددی ارائه شده اند که نشان گر ماهیت و شیوه ی کار ارتباطات است.
رویکرد ارتباطی خانواده
اواخر دهه ی ۱۹۶۰ و پس از مرگ جکسون[۱۰۷] شالوده ی نظریه رویکرد ارتباطی (تعامل نگر/پیام رسانی) به خانواده شکل گرفت. پژوهش گران مشهور این رویکرد، تمام کوشش‌های خود را روی کل الگوهای تعاملی خانواده متمرکز کردند تا به توانند دریابند که الگوهای پیام رسانی (ارتباطی) نادرست چگونه می‌توانند به ناکارآمدی خانواده بینجامد. کتاب اصول عملی پیام رسانی در انسان یکی از کتاب‌های کلاسیک پیشگام در حوزه ی پیام رسانی است که توجه خانواده درمان گران را به ضرورت بررسی هم زمان سه بعد جلب می‌کند: ۱-وضوح معنا و مفهوم بین چیزی که گفته و شنیده می‌شود. ۲-الگو شیوه و سبکی که بر اساس آن اطلاعات منتقل می‌شود. ۳-اثرات و پیامد‌های رفتاری پیام رسانی الگوی درمانی مبنی بر رویکرد ارتباطی توسط درمان‌گرانی چون ستیر[۱۰۸] توصیف شد. اساس این رویکرد براین اصل استوار است که به اعضای خانواده باید طرزصحیح ارتباط با دیگر اعضای خانواده آموزش داده شود تا با این کار حساسیت و آگاهی اعضای آن نسبت به نیاز‌ها و نگرانی‌های یکدیگر افزایش یابد. این رویکرد بر فرضیه‌های اساسی تعامل اجتماعی بنا نهاده شده است و سعی می‌شود ارتباط نا سالم را به سالم میان اعضای خانواده تبدیل کنند. در واقع در این رویکرد فرض بر این است که می‌توان از طریق مطالعه ی ارتباط‌های کلامی و غیر کلامی نظام خانوادگی را شناخت (وفایی و همکاران، ۱۳۸۸).
نظریه پردازان ارتباط خانواده را به منزله ی یک نظام می‌دانند یا به عبارت دیگر تغییر در ارتباط موجب تغییر در نظام خانواده خواهد شد. طبق تعریف ارتباط: فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده است مشروط بر این که محتوای پیام به گیرنده منتقل شود و به عکس مطابق تعریف باید در مورد ارتباط به چند نکته ی اساسی اشاره نمود: ۱-فرایند ارتباط یک جریان است و سه عنصر گیرنده– فرستنده و پیام لازم دارد. ۲-شرط اساسی در ارتباط این است که محتوای پیام به گیرنده منتقل شود. بنابراین در برقراری ارتباط خانوادگی باید به موارد فوق توجه نمود. گاهی مشکل ارتباطی اعضای خانواده این است که محتوای پیام یکدیگر را درک نمی کنند و مشاور خانواده باید آن‌ها را در درک محتوای پیام یاری رساند (وفایی و همکاران، ۱۳۸۸).
رویکرد غنی سازی ارتباط
رویکرد غنی سازی ارتباط رویکردی است که دیدگاه‌های روان تحلیلی رفتاری ارتباطات و سیستم‌های خانواده را در هم ادغام می‌کند. این دیدگاه بر اهمیت شناخت باورهای افراد درباره علت بروز مشکلات تاکید کرده و به مراجعان کمک می‌کند که مهارت‌هایی را یاد بگیرند که آن‌ها را قادر می‌کند تا مشکلات را حل کند به طور خلاصه در این برنامه درمان گر ابتدا به مراجعان کمک می‌کند احساس کنند درکشان کرده است و سپس به آن‌ها کمک می‌کند تا مشکلات‌شان را به صورت روشن تر بشناسند و سپس پی ببرند که یادگیری مهارت‌های خاص به آن‌ها کمک می‌کند تا با همکاری هم مشکلات را حل کنند. درمان گر و مراجع بر روی محدوده زمانی دوره عمل توافق می‌کنند. برنامه‌های غنی سازی ارتباط خدماتی آموزشی هستند که برای پیشبرد و غنی کردن روابط بین افراد نزدیک و صمیمی مخصوصا افراد خانواده طراحی شده اند. هدف برنامه افزایش رضایت روان شناختی و عاطفی موجود در روابط افراد نزدیک است. این برنامه‌ها، رفاه شناختی عاطفی شرکت کنندگان را افزایش می‌دهد. این برنامه‌ها بحث و مفاهیم عقلانی و منطقی را شامل می‌شود و در یک سطح شناختی بر روی مفاهیم و ایده‌ها عمل می‌کنند (نظری، ۱۳۸۶).
باورهای اساسی رویکرد غنی سازی ارتباط
یک باور اولیه غنی سازی ارتباط این است که فقدان درک یا درک نادرست از خود و افراد نزدیک عملکرد ما را تحلیل می‌برد. متقابلا درک خود و افراد نزدیک به ما کمک می‌کند تا بهتر عمل کنیم و یکی از اهداف اساسی رویکرد غنی سازی افزایش این درک است. بنابر رویکرد غنی سازی ارتباط، روابط غنی روابطی هستند که در آن‌ها افراد ظرفیت زیادی را برای درک خود ایجاد کرده اند که این درک را انتقال دهند. هدف این کار صرفا افزایش ظرفیت درک کردن نیست بلکه استفاده از آن برای بهبود صدمات گذشته، عمل کردن به صورتی موثر در زمان حال و مواجه شدن با شکست‌های زندگی در آینده است وقتی مهارت غنی سازی ارتباط آموزش داده شده اند به صورت بخشی دائمی از گنجینه رفتاری فرد در می‌آیند و در صورت لزوم می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند. این رویکرد به انسان‌ها کمک می‌کند فراتر از تغییر دادن موقعیت عمل کنند آن‌ها قابلیت افراد را برای انجام کارهای متفاوت تقویت می‌کنند. الگوهای مهارتی رفتار بعد از یادگیری مهارت‌های غنی سازی ارتباط تغییر کرده و روش‌های کارآمد تر جایگزین آن‌ها می‌شود (نظری، ۱۳۸۶).
ارزش‌ها در رویکرد غنی سازی ارتباط
دورتی[۱۰۹] و باس[۱۱۰] (۱۹۹۰) تاکید می‌کنند که ارزش‌ها و اخلاقیات، زیر بنایی همه فعالیت‌هایی است که برای خانواده انجام می‌شود هم چنین ارزش‌ها دارای عنصری ارزیابانه هستند، یعنی هم چون اصولی برای انتخاب کردن بین حوزه‌های جایگزین فعالیت، عمل می‌کنند. مسئولیت درمان گر این است که اعتقادات زیر بنایی رویکرد درمانی غنی سازی ارتباط را به اطلاع مراجعین برساند تا آن‌ها بتوانند صادقانه و آزادانه مشارکت و همکاری کنند. رویکرد غنی سازی ارتباط بر چهار پایه اساسی مبتنی است که عبارتند از: همدلی، زبان و رابطه، بیان عاطفی، پذیرش. این اصول در همه کاربردهای غنی سازی ارتباط پایدار بوده و یک هسته مرکزی را فراهم می‌کنند (نظری، ۱۳۸۶).
۲-۳- پیشینه پژوهشی
۲-۳-۱- پیشینه داخلی
در پژوهشی که توسط یک تیم دانشگاه علم و فرهنگ وابسته به جهاد دانشگاهی و با همکاری دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله با هدف شناخت نقش هوش معنوی و اثرات آن بر تعارض زناشویی در سال ۱۳۹۱ انجام شد، که در این پژوهش، از بین شهرهای تهران، تبریز و اصفهان ۸۶ زوج (۱۷۲) نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های هوش معنوی ناصری و تعارض زناشویی ثنایی پاسخ دادند. پس از ورود اطلاعات، به منظور تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیر استفاده شد. همچنین نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، نشان داد که میان تعارضات زناشویی با هوش معنوی و اغلب خرده مقیاس‌های آن همبستگی معکوس وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیر نیز نشان داد که ابعاد خود آگاهی متعالی و شکیبایی هوش معنوی قادر به پیش بینی تعارض زناشویی هستند. دیگر نتایج مطالعه حاکی از آن است که هوش معنوی نقش موثری در کاهش میزان تعارض های زناشویی دارد و هر چه زوج از هوش معنوی بالاتری برخوردار باشند تعارض کمتری را تجربه خواهند کرد.
رئیسی‌پور، فلاح چای و زارعی (۱۳۹۱)، در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، الگوهای ارتباطی و رضایت زناشویی نشان دادند که یک رابطه معنی داری بین سبک های دلبستگی و رضایت زناشویی و همچنین بین الگوهای ارتباطی و رضایت زناشویی وجود دارد.
رسولی و سلطانی (۱۳۹۱)، در پژوهشی به مقایسه و بررسی رابطه جهت‌گیری مذهبی و عمل به باورهای دینی با سازگاری زناشویی در طلاب و دانشجویان پرداختند، یافته‌های آن‌ها نشان داد که بین جهت‌گیری مذهبی و سازگاری زناشویی رابطه وجود دارد، بین عمل به باورهای دینی و سازگاری زناشویی در هر دو گروه رابطه وجود دارد، طلاب نسبت به دانشجویان از جهت‌گیری مذهبی، عمل به باورهای دینی و سازگاری زناشویی بالاتری برخوردارند، افراد مذهبی به دلیل باورهای مذهبی از رضایتمندی زناشویی و سازگاری بالاتری برخوردار هستند. هم‌چنین اعمال و باورهای مذهبی در افزایش رضایتمندی و سازگاری زناشویی، فرایند حل تعارض تأثیر دارد.
ثناگویی و همکاران (۱۳۹۰)، در پژوهشی با عنوان رابطه پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین نشان دادند که بین پایبندی مذهبی و نوع الگوهای ارتباطی زوجین رابطه معناداری وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری بین الگوهای ارتباطی زوجین (ارتباط سازنده متقابل، ارتباط توقع/کناره‌گیری، ارتباط توقع زن /کناره‌گیری مرد و ارتباط اجتنابی متقابل)، در افراد پایبند به مذهب در مقایسه با افراد ناپایبند به مذهب وجود دارد. می‌توان از طریق پایبندی مذهبی، الگوهای ارتباطی زوجین را پیش‌بینی کرد و احتمالاً با تغییر آن، الگوهای ارتباطی را نیز تغییر داد.
هنرپروران و همکاران (۱۳۹۰)، در پژوهشی با عنوان مقایسه ی الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی در زنان متاهل شاغل در بانک‌های دولتی و زنان خانه دار شهر شیراز دریافتند زنان شاغل بیشتر از الگوی ارتباطی سازنده متقابل و زنان خانه دار بیشتر از الگوی ارتباطی اجتناب متقابل استفاده می کنند. در زمینه ی تعارضات زناشویی نیز زنان شاغل در خرده مقیاس جدا کردن امور مالی از یکدیگر دارای تعارضات بیشتری هستند و زنان خانه دار در خرده مقیاس‌های افزایش جلب حمایت فرزندان و افزایش واکنش‌های هیجانی دارای تعارضات بیشتری بودند.
خسروی و همکاران (۱۳۹۰)، در پژوهشی با عنوان اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر رضایت از زندگی زوجین نشان دادند گفت و شنود نقش کلیدی در رضایت از زندگی دارد. بنابراین آموزش الگوی ارتباطی کثرت گرا که مبنی بر گفت وشنود بالا است در رضایت از زندگی زوجین مؤثر است.
شعاع کاظمی (۱۳۸۹)، در پژوهشی با عنوان بررسی پیوند الگوهای ارتباطی با خشنودی زناشویی که بر روی ۲۰۰ نفر از افراد همسردار و شاغل شهر تهران انجام داد به این نتیجه دست یافت که همبستگی مثبت و معناداری میان الگوهای ارتباطی سازنده و خشنودی از پیوند زناشویی در زنان وجود دارد یعنی هرچه پیوند سازنده و بدون سرزنش باشد، همسران به ویژه زنان از خشنودی بالاتری برخوردار خواهند بود.
سپهری و پاکدامن (۱۳۸۹)، در پژوهشی که با عنوان بررسی تأثیر الگوهای ارتباطی بر شیوه های حل تعارض نشان دادند که الگوهای ارتباطی بر شیوه‌های حل تعارض تأثیر دارد.
دیباجی فروشانی و همکاران (۱۳۸۸)، در تحقیقی با عنوان رابطه سبک‌های دلبستگی و راهبردهای حل تعارض بر رضایت مندی زناشویی زنان بر روی ۲۵۰ زن متاهل نشان دادند که سبک دل بستگی ایمن و سبک دل بستگی اشتغالی، پیش بینی کننده ی رضایت مندی زناشویی است. سبک دل بستگی ایمن با رضایت مندی زناشویی، رابطه مثبت و سبک اشتغالی با رضایت مندی زناشویی، رابطه منفی دارد. هم چنین راهبردهای حل تعارض غفلت زن، کلامی شوهر، سوء رفتار شوهر و خاتمه دادن، به ترتیب پیش بینی کننده ی رضایتمندی زناشویی بود به طوری که راهبردهای حل تعارض کلامی شوهر با رضایت مندی زناشویی، رابطه مثبت اما راهبردهای غفلت، سو رفتار شوهر و خاتمه دادن با رضایت مندی زناشویی، رابطه منفی دارد.
سپهری و مظاهری (۱۳۸۸)، در پژوهشی با عنوان الگوهای ارتباطی خانواده و متغیرهای شخصیتی در دانشجویان نشان دادند افرادی که الگوی ارتباطی گفت و شنود را در خانواده گزارش کرده بودند، برای مهار وقایع روزمره زندگی تمایل بیشتری داشتند.
ﺷﻴﺮاﻟﻲ (۱۳۸۶) در ﭘﮋوﻫﺸﻲ با عنوان بررسی تأثیر آﻣﻮزش ارﺗﺒﺎط ﺑﺮ اﻟﮕﻮﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃﻲ زوجین ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ آﻣﻮزش ارﺗﺒﺎط ﺑﺮ اﻟﮕﻮﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃﻲ و ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪن اﺣﺴﺎس ﻣﺜﺒﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ، ﺗﺄﺛﻴﺮ دارد. هم چنین نتایج نشان داد که گروه کنترل پس از آموزش، نمرات بهتر در آزمون الگوهای ارتباطی بدست آوردند.
فتحی آشتیانی و عرب نیا (۱۳۸۵)، در پژوهش خود نشان دادند که اعتقادات دینی و تقیدات مذهبی بر تمامی ابعاد زندگی انسان از جمله روابط خانوادگی اثرگذار است، به طوری که باورهای مذهبی هم در بروز و هم در حل اختلافات زناشویی نقش مهمی دارد.
برازنده و همکاران (۱۳۸۵)، در پژوهشی با عنوان رابطه معیارهای ارتباطی با سازگاری زناشویی نشان دادند تفاوت معیارهای ارتباطی زوج‌ها با میانگین سازگاری زناشویی رابطه معنادار و منفی داشت.
در پژوهش فتحی نژاد و احمدی (۱۳۸۴)، الگوی ارتباطی توقع – کناره گیری زنان رابطه ای با رضایتمندی زناشویی نداشت. هم چنین، بین الگوی ارتباط سازنده ی متقابل و رضایت زناشویی همبستگی مثبت مشاهده گردید و بین الگوی ارتباطی اجتناب متقابل و رضایت زناشویی همبستگی منفی به دست آمد.
فاتحی زاده و احمدی (۱۳۸۴)، در پژوهشی با عنوان بررسی راﺑﻄﻪ اﻟﮕﻮﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃﻲ ازدواج و ﻣﻴﺰان رضایتمندی زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ زوﺟﻴﻦ ﺷﺎﻏﻞ در داﻧﺸﮕﺎه اﺻﻔﻬﺎن نشان دادند که ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﻣﻴﺰان ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﺑﻴﻦ راﺑﻄﻪ ﺳﺎزﻧﺪه ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ و رضایتمندی زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ در ﮔﺮوه زﻧﺎن اﺳﺖ. در ﻫﻤﻴﻦ ﮔﺮوه اﻟﮕﻮی ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺗﻮﻗﻊ/ ﻛﻨﺎره ﮔﻴﺮی ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً راﺑﻄﻪ ای ﺑﺎ رضایتمندی زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻧﺸﺎن ﻧﺪاد و ﺑﺎﻻﺧﺮه ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﺑﻴﻦ رضایتمندی زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ و ارﺗﺒﺎط اﺟﺘﻨﺎﺑﻲ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻣﻨﻔﻲ ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪه در ﮔﺮوه ﻣﺮدان ﻧﻴﺰ ﻛﺎﻣﻼً ﺷﺒﻴﻪ زﻧﺎن اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﮔﺮوه ﻧﻴﺰ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ، ﺑﻴﻦ ارﺗﺒﺎط ﺳﺎزﻧﺪه ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ و رضایتمندی زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ اﺳﺖ. ﺑﻴﻦ اﻟﮕﻮی ﺗﻮﻗﻊ/ ﻛﻨﺎره ﮔﻴﺮی و رضایتمندی زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ راﺑﻄﻪ ﻧﺰدﻳﻚ ﺑﻪ ﺻﻔﺮ اﺳﺖ و ﺑﺎﻻﺧﺮه ﺑﻴﻦ راﺑﻄﻪ اﻟﮕﻮی اﺟﺘﻨﺎﺑﻲ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ و رضایتمندی زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ راﺑﻄﻪ ﻣﻨﻔﻲ وﺟﻮد دارد.
شطی و همکاران (۱۳۸۳)، در پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر اعتقادات مذهبی بر روی فشارهای روانی نشان دادند که اعتقادات شناختی افراد مذهبی به آنان در مقابله با فشار روانی کمک می‌کند. لذا اعتقادات مذهبی شناختی بر روی فشارهای روانی تأثیر می‌گذارد.
نیکویی و سیف (۱۳۸۳)، در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه دین‌داری با رضایتمندی زناشویی نشان دادند که همبستگی معناداری بین جهت‌گیری درونی و عمل به باورهای دینی و رضایتمندی زناشویی وجود دارد، همبستگی معناداری بین جهت‌گیری درونی برونی و رضایتمندی زناشویی وجود ندارد، تحصیلات بر جهت‌گیری دینی و عمل به باورهای دینی تاثیر معناداری دارد، جنسیت بر جهت‌گیری دینی و عمل به باورهای دینی تاثیر معناداری ندارد.
احمدی درتحقیقی در سال ۱۳۷۹ ثابت کرد افرادی که دارای تقیدات مذهبی خیلی زیاد بودند نسبت به افرادی که تقید مذهبی زیاد داشتند از رضایت زناشویی بالاتری برخوردار بودند و افرادی که دارای تقیدات مذهبی زیاد بودند نسبت به افرادی که تقید مذهبی متوسط داشتند از رضایت زناشویی بالاتری برخوردار بودند و افرادی که دارای تقیدات مذهبی متوسط بودند نسبت به افرادی که دارای تقید مذهبی کم بودند از رضایت زناشویی بالاتری برخوردار بودند.
قراملکی و قربانی (۱۳۷۸)، در پژوهشی با عنوان جهت‌گیری‌های دینی و سلامت روان شناختی نشان دادنددین دارى با انگیزه‏ى درونى با افزایش سلامت روان‏شناختى و دین دارى با انگیزه‏ى بیرونى با اختلالات روان‏شناختى مربوط است. بر این اساس مى‏توان گفت روى‏آوردن به دین به‏منظور کسب امرى غیردینى معمولاً با مشکلات روان‏شناختى همراه است. پس دین دارى بیرونى یا مسبوق به مشکلات روان‏شناختى است یا منجر به نشانه‏هاى آسیب‏شناختى مى‏شود. در مقابل کنش‏ورى خودمختار دین در چارچوب سازمان روان‏شناختى و روى‏آوردن غیر ابزارى ـ اصالى به دین پیامدهاى روان‏شناختى مثبتى دارد.
براتی (۱۳۷۵) در تحقیقی به بررسی تأثیر تعارضات زناشویی بر روابط متقابل زن و شوهر پرداخت. او رابطه تعارضات زناشویی را در قالب هفت مؤلفه، کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنش‏های هیجانی، روی‏آوردن به فرزند برای کسب حمایت او در مقابل همسر، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود و جدا کردن امور مالی از یکدیگر مورد بررسی قرار داد. نتایج تحقیق او نشان داد که کلیه فرضیه‏ها مورد تأیید است و تعارضات زناشویی با این هفت مؤلفه رابطه مثبت دارد.
موسوی (۱۳۷۴)، در پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر اعتقادات دینی بر رضایتمندی زناشویی نشان داد که اعتقادات دینی بر رضایتمندی زناشویی اثر مثبت دارد، بدین معنی که هماهنگی افراد از نظر دینی در رضایت زناشویی موثر است.
۲-۳-۲- پژوهش های خارجی
کانری[۱۱۱] (۲۰۱۰)، در پژوهشی که با عنوان سبک های تعارضی انجام داد، نشان داده است که بیش تر اوقات افراد تمایل دارند در طول زمان سبک‌های تعارضی خود را تغییر ندهند.
شرکات[۱۱۲] (۲۰۰۹)، بعد از انجام مطالعات خود به این نتیجه رسید که اختلاف دینی بین اعضای خانواده موجب بروز مشکلات برای ادامه زندگی زناشویی می شود که این مسأله خود منجر به کاهش رضایتمندی و افزایش تعارضات و اختلافات زناشویی و نیز طلاق می گردد.
ماهونی و دیگران (۲۰۰۹)، بعد از بررسی تحقیقا ت خود به این نتیجه رسیدند که عمل به باورهای دینی موجب افزایش مشارکت کلامی، افزایش میزان شادکامی، کاهش چشمگیر پرخاشگری کلامی و تعارض‌ها و اختلافات زناشویی شده و در نهایت سبب فزونی رضایتمندی زناشویی گردیده است.
لیچتر[۱۱۳] و کارمالت[۱۱۴] (۲۰۰۹)، در پژوهشی به بررسی مذهب و کیفیت زناشویی در زوجین کم درآمد پرداخته‌اند. نتایج تحقیق آن‌ها نشان می‌دهد که بیشتر زوجین مذهبیِ کم درآمد، نمره‌های بالایی از کیفیت زناشویی گرفته‌اند.
در پژوهشی دیگر، ادنا برون[۱۱۵] و دیگران (۲۰۰۸)، به بررسی مذهب و کیفیت زناشویی در زوجین سیاه‌پوست و سفیدپوست امریکایی پرداخته‌اند، نتایج بررسی آن‌ها نشان می‌دهد که احتمال کمتری وجود دارد که زوجین مذهبی طلاق بگیرند.
کوئینگ[۱۱۶] (۲۰۰۷)، در تحقیقی که با عنوان رابطه اعتقادات مذهبی با سازگاری انجام داده است، نشان داد که افرادی که اعتقادات مذهبی قوی تری دارند، سازگاری بهتری با موقعیت‌های زندگی دارند.
زانگ[۱۱۷] (۲۰۰۷)، در مطالعه خود نشان داد که جهت‌گیری گفت و شنود با بیان مثبت و سازنده احساسات منفی همراه است، در حالی که جهت‌گیری هم نوایی با بیان منفی و مخرب و پرخاش گری و انزوا همراه است. زوجینی که سازگاری زناشویی پایینی دارند گرایش دارند تا مشکلات ارتباطی خود را به عواملی مانند ویژگی شخصیتی نسبت دهند که کنترل کمی بر آن‌ها دارند.
بریم هال[۱۱۸] و باتلر[۱۱۹] (۲۰۰۷)، در پژوهشی نشان دادند که دین‌داری بالاتر شوهر موجب رضایت دو طرف خواهد بود.
مولینز[۱۲۰] و همکاران (۲۰۰۶)، طی پژوهشی به بررسی رابطه عمل به باورهای دینی و رضایت زناشویی و شادکامی پرداختند. نتایج نشان داد که دینداری به گونه ای معنادار با سازگاری زناشویی و شادکامی همسران بستگی دارد. این پژوهش‌گران دریافتند که اثر دینداری بر ازدواج در گروهی که مسن تر بودند بیشتر و چشم‌گیرتر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:32:00 ب.ظ ]




۲-۴-۳.بعد کنترل
قابل کنترل در مقابل غیر قابل کنترل بودن، بعدی است که علّت های وقایع یا درونی، یا خارج از کنترل شخص درک می شوند (کافی و ریس،۲۰۰۷ و لی فول و همکاران، ۲۰۰۸). این بعد توسط هیدر شناخته شد و سپس به وسیله روزنبام (۱۹۷۲)وارد حیطه موفقیت گردید؛ وبعد اراده نامیده شد. روزنبام استدلال کرد برای تمایز قایل شدن بین عواملی نظیر خلق و کوشش که هر دو درونی و بی ثبات هستند؛ بعد اراده مورد نیاز است. وینر و روزنبام از طریق این بعد، خلق را غیر ارادی و کوشش را ارادی طبقه بندی نمودند. بعدها، وینر این بعد را در مدل اسنادی خود کنترل نام نهاد. در میان علل درونی، توانایی از علّت های ثابت و غیر قابل کنترل، کوشش از علّت های ثابت و قابل کنترل، خلق، خستگی و بیماری از علّت های بی ثبات و قابل کنترل می باشند. در میان علّت های ثابت و غیر قابل کنترل، کمک های غیر مادی از جانب دیگران از علّت های ثابت و قابل کنترل به حساب می آیند. به طور کلی مردان و زنان به خصوص در مرکز کنترل متفاوتند(خداوردی،۱۳۸۳).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۴-۴.بعد کلیّت
کلیّت بعدی است که توسط آبرامسون و همکاران (۱۹۷۸)، مطرح شد. این بعد اشاره دارد به این که علّت، دامنه وسیعی از شرایط را برای فردی که با آن مواجه شده، تحت تاثیر قرار می دهد (اسناد کلی)، یا دامنه باریکی از شرایط (یک اسناد خاص) را تحت تاثیر قرار می دهد (کافی و ریس،۲۰۰۷). در حقیقت این بعد به تعمیم پذیری علل به سایر حوزه های رفتار مربوط می شود(تقی پور،۱۳۷۸و بریج،۲۰۰۱).
۲-۴-۵.بعد عمومیت:
این بعد اشاره دارد به این که برای همه افراد عمومی است (اسناد جهانی) یا منحصر به فرد برای شخص خاصی است مانند اسناد شخصی(کافی و ریس،۲۰۰۷).
۲-۵.اسنادها در ورزش:
فهرست اسنادهای بالقوه ای که ممکن است شخص برای توجیه نمودن یک پیامد به آن ها متوسل شود؛ بسیار طولانی است. ورزشکاری را در نظر بگیرید که به تازگی مسابقه مهمی را باخته است. ممکن است شکست خود را در این مسابقه به توانایی کم، تلاش ناکافی، مهارت حریف، خستگی، داوری ضعیف، بیماری یا آسیب دیدگی، تدبیر ناکافی و بد، هم بازی تنبل، جمعیت متخاصم، ضعف تجهیزات، مربینان لایق یا فقط یک بدشانسی معمولی استناد کند (تقی پور،۱۳۷۸).
مطالعه اسناد (دلایل درک شده ی رویدادها و رفتارها) حوزه پژوهشی بزرگی در روان شناسی ورزش و تمرین است. اگر قادر به اتمام کلاس آموزش جسمانی نباشید، بسته به اینکه دلایل این ناتوانی را به چه چیزی نسبت می دهید، به طور متفاوتی رفتار خواهید کرد. اگر فکر کنید که نیاز به تمرین دارید؛ از مربی تقاضای راهنمایی می کنید. اگر فکر کنید خیلی ضعیف یا ناهماهنگ هستید؛ ممکن است رشته ورزشی خود را عوض کنید(محمدزاده،۱۳۸۴).
اسنادهای ما راجع به دیگران نیز بر رفتارها و تمایلات ما اثر گذار است. اگر برای ریباند به هوا برخیزید و آرنج شما توسط حریف گرفته شود؛ بسته به این که فکر کنید تصادفی بوده یا عمدی، به طور متفاوتی واکنش نشان خواهید داد. مربی ای که تصور کند عدم توانایی شما برای شوت زنی به دلیل کافی نبودن قدرت شماست؛ تا مربیانی که تصور می کند علّت آن تنبلی و عدم توجه شماست؛ به طور متفاوتی عمل خواهند کرد. مربیان درباره دلایل پیروزی وشکست تیمشان فکر کرده و بر پایه این اسنادها برای آماده سازی تیم خود در رقابت ها برنامه ریزی می کنند. بنابراین اساس نظری اسنادهای سببی در ورزش، تعیین علّت های احتمالی موفقیت و شکست در رقابت ها از نظر مربیان، تماشاگران و رسانه ها می باشد(محمدزاده،۱۳۸۴).
اگر ورزشکارعلّت ناکامی خود را به توانایی نسبت دهد؛ اسناد وی ثابت ودرونی بوده و لذاعملا خود را در موقعیت های آتی نیز ناکام تصور می کند. در حالی که اگر آن را به فقدان تلاش نسبت دهد؛ علیرغم ناکامی در عملکرد کنونی، امیدوار است که در عملکردهای آتی با تلاش بیشتر موفق شود. بعضی افراد دارای استعداد ذاتی برای فعالیتی خاص هستند.این توانایی ها، درونی اما چندان قابل کنترل نیستند. از سویی دیگر تلاش فردی کیفیتی درونی و قابل کنترل است. تلاش، تنها اسناد قابل کنترل بوده، اما تلاش های دیگران قابل کنترل نیستند. لذا تلاش می تواند هم اسنادی درونی و هم بیرونی باشد (محمدزاده،۱۳۸۴).
ابعاد ثبات و مکان کنترل، احساسات و انتظارات را متاثر می سازد و بعد توانایی کنترل بر رفتار اثر گذار است. ورزشکاران برجسته هرگز نمی گویند من به اندازه کافی خوب نیستم ورزشکاران همیشه موفق برای تبیین عملکردشان برعلّت های درونی تمرکز می کنند. به گفته رابرتز[۷۹](۱۹۸۴)، ورزشکاران برجسته، نتایج را ضرورتاً به عنوان نتایج رویدادها نمی نگرند. بلکه نتایج را به عنوان رسیدن به هدف یا نشان دادن شایستگی نیز می نگرند. ورزشکاران ماهر در چنین مواردی، برای باخت تیم احساس مسئولیت نمی کنند. در عوض شکست تیم را به هم تیمی ها نسبت داده، عملکرد خود را موفقیت آمیز می نگرند و یا دست کم خود را در نتیجه نامطلوب سهیم نمی دانند(خداوردی،۱۳۸۳).
ورزشکاران برجسته، اغلب اسناد صدمه بدنی (علّت بیرونیو بی ثبات) می کنند تا عملکرد ضعیف را توجیه کنند. به ویژه اگر نبود موفقیت همچنان ادامه داشته باشد؛ ورزشکاران شایسته تقریبا هرگز عملکرد نا امید کننده را ناشی از سطح مهارت پایین (توانایی) نمی دانند. اما ورزشکاران کمتر مستعد، اسنادهای توانایی کم دارند که اغلب منتهی به ترک ورزش می شود (لی فول و همکاران، ۲۰۰۸و میشل،۲۰۰۱).
رجسکی[۸۰] و براولی[۸۱](۱۹۸۳)، پیشنهاد کردند که ماهیّت و ساختار بعضی ورزش های خاص، ابعاد علّی خاصی را محتمل تر از دیگر ابعاد ایجاد می کنند. ورزش های انفرادی مثل پرش ارتفاع ممکن است ورزشکاران را به اسناد عملکرد به علل درونی تشویق کند. در مقابل، یک ورزش تیمی مثل فوتبال با تعامل مداوم بین تیم ها و هم تیمی ها، ویژگی خاص خود را دارد و ممکن است اسنادهای بیرونی را پرورش دهند (گراهام و همکاران،۲۰۰۲).
در اغلب موارد نتایج بررسی اسنادهای ورزشکاران برنده و بازنده دو پهلو و مشکوک است. برخی مطالعات نشان می دهد، اسناد های افراد برنده درونی، پایدار و قابل کنترل تر از بازنده است (واتکینز[۸۲]۱۹۸۶). در بررسی های دیگر، اسناد های افراد برنده فقط شامل عوامل پایدار و قابل کنترل بوده و اسنادها چندان درونی نیستند (گرو[۸۳]۱۹۹۱). اسپینک[۸۴] و رابرتز (۱۹۸۰)، نشان دادند اسناد های برندگان درونی تر از بازندگان بوده است. به هرحال آن ها دو نوع برنده را مشخص نمودند: برندگان راضی و خشنود که احساس می کردند بردشان به دلیل توانایی و تلاش بوده است (اسنادهای درونی) و برندگان ناخشنود که احساس می کردند خیلی آسان برده و تکلیف مورد نظر چندان مشکل نبوده است (اسناد بیرونی)، همچنین بازندگانی که از باخت خود ناراضی نبودند، آن را به سختی تکلیف نسبت می دادند؛ در حالی که بازندگان ناراضی دلیل آن را توانایی پایین خود عنوان می کردند.
رابرتز و پاسکوزی[۸۵] (۱۹۷۹)، نشان دادند که توضیحات ورزشکاران بسیار مشروح تر از چهار عامل وینر بوده و عواملی مانند کار تیمی، مقررات، تمرین، وضعیت آب و هوا و آسیب ها را نیز در اسناد های خود آورده اند (ویتن، ۱۳۸۳و میشل[۸۶]،۲۰۰۱). ممکن است عناصر اسنادی ویژه ای در پی موقعیت های مختلف مفهوم و اهمیت متفاوتی داشته باشند (محمدزاده،۱۳۸۴).
۲-۶.سبک اسنادی[۸۷]
با تحقیق وینر در سال های (۱۹۷۲و۱۹۷۹)، و کار بسیاری از نظریه پردازان اسنادی، مثل کلی (۱۹۶۷) لو[۸۸] و راسل[۸۹] (۱۹۸۰)، گروس، رادر[۹۰] و گیل[۹۱] (۱۹۸۲) و مک اولی (۱۹۸۵)، تمایل در فهم نقش اسناد‏ها در شخصیّت ایجاد شد، نتایج تحقیقات منجر به بررسی ویژگی های شخصیتی خاص شد که به عنوان سبک اسنادی، شناخته شده است. ابرامسون و متالسکی[۹۲] (۱۹۸۱)، سبک اسنادی را بدین گونه تعریف کردند: تمایل کاربرد اسناد های ویژه در موقعیت ها و زمان های مختلف. سبک اسنادی، سبک توصیفی نیز شناخته شده است (سین،۱۹۹۱). در یک مرور تحقیقی بر ۱۰۴ مطالعه بر روی ۱۵ هزارآزمودنی، محققین به این نتیجه رسیدند که اسناد رویداد های منفی به علل درونی، باثبات و کلّی، پیوسته با افسردگی مرتبط بوده، و لذا آن ها از مفهوم سبک اسنادی حمایت نمودند (تقی پور،۱۳۷۸).
شیوه های اسنادی دلایلی هستند که شخص برای توجیه عملکرد خود در موقعیتی خاص به آن ها استناد می کند (فرخی و محمدزاده،۱۳۸۳و بریج،۲۰۰۱). افرادی که وقایع مثبت مانند موفقیت در تمرین را به عامل های درونی، پایدار و عمومی نسبت می دهند. نشانه هایی از صلاحیت آموخته شده[۹۳] را نشان می دهند که شامل احساس پایدار، اعتماد به نفس بالا و غرور است. بعد از یک تجربه ناکامی نیز انتظار می رود که اسنادها درونی، پایدار و عمومی باشند. این شیوه با نوعی تبیین بدبینانه شامل درماندگی و اعتماد به نفس پایین همراه است. افراد با اسنادهای بیرونی، گذرا و ویژه برای ناکامی، احتمال موفقیت خود را در آینده ممکن می دانند (فرخی و محمدزاده،۱۳۸۳).
طبق نظریه اسنادی شیوه های اسنادی، شیوه اسنادی بدبینانه[۹۴] یا منفی، استعداد وآمادگی بالاتری را برای درماندگی و یا نهایتا افسردگی دارد. در صورتی که شیوه اسنادی مثبت یا خوشبینانه[۹۵]، مصونیت بیشتری را درمقابل درماندگی و افسردگی ایجاد می کند (پروفود[۹۶] و دیگران،۲۰۰۹) شیوه ی اسنادی فرد در کودکی شکل می گیرد. معمولا حدود۱۰سالگی که کودک شیوه ای خوشبختانه یا بدبینانه درباره دنیای خود دارد. این شیوه، ریشه در شیوه اسنادی والدین (خصوصا مادر) دارد. اما با انتقادات و یا تاثیرات اطرافیان تا حدودی تغییر می کند (محمدزاده،۱۳۸۴و شانک و پاچارز[۹۷]،۲۰۰۲).
سبک اسنادی کاربردهایی برای بسیاری از زمینه های زندگی روزانه دارد و با افسردگی، عملکرد ورزشی و سلامت جسمانی و عملکرد مرتبط شده است (تقی پور،۱۳۷۸).
مقیاس مسئولیت پذیری پیشرفت ورزشی ویگانت[۹۸] که توسط تننبام[۹۹] و همکاران (۱۹۸۴) درست شد؛ سبک اسنادی را صرفا در طول بعد درونی وبیرونی ارزیابی می کند. آن ها این مقیاس را در ورزش های گروهی و انفرادی نیز به کار بردند. مقیاس سبک اسنادی ورزشی، مقیاس دیگری بود که توسط هانراهان[۱۰۰] و همکاران (۱۹۸۹)، ساخته شد(تقی پور،۱۳۷۸).
کاربرد نظریه اسنادی در تکلیف حرکتی رقابتی و شرایط ورزشی، رو به رشد است. بسیاری از تحقیقات شامل: شکست و موفقیت در رقابت، عملکردهای برد و باخت، ویژگی های رقابتی و فشارآورها، واکنش های هیجانی، انگیزش پیشرفت، روابط مربی و بازیکن، کار گروهی و افزایش یا کاهش عملکرد (سین،۱۹۹۱). با این وجود ماهیّت و گستره سبک اسنادی در ورزش هنوز با قطعیّت تعیین نشده است.
۲-۸.فرهنگ و اسناد
جنبه های مربوط به فرهنگ، نژاد و قومیّت غالباًدر روان شناسی ورزش نادیده گرفته شده است. دودا و آلیسون[۱۰۱] (۱۹۹۰)، ۱۹۹ مقاله منتشر شده در مجله روان شناسی ورزشی و تمرین[۱۰۲] ما بین سال های (۱۹۷۹ و ۱۹۸۷) را بررسی و تکمیل نموده و دریافتند که بیش از ۹۶ درصد مقالات، ویژگی های نژادی یا قومی آزمودنی را گزارش نکرده بودند. به عقیده آن ها اسنادها به طور برجسته ای با یک چشم انداز غربی مورد مطالعه قرار گرفته اند. نیکولز[۱۰۳](۱۹۸۹)، اظهار می دارند که موفقیت و شکست در فرهنگ های مختلف می تواند معانی متفاوتی داشته باشد. از این رو اسنادهای موفقیت و شکست نیز ممکن است به تبع فرهنگ متفاوت باشند (تقی پور،۱۳۷۸). یک یافته تحقیقی این بوده که در میان چینی های هنگ کنگی، سوگیری خودسودمند در اسنادهای مربوط به شانس، به دلیل نیاز آن ها به متواضع به نظر رسیدن، یافت نشد. مشابهاً طبقه بندی اسناد ها به ابعاد از قبیل ابعاد کانون علّیت و ثبات ممکن است برای برخی فرهنگ ها نامناسب باشد.
تفاوت ها در علل اسنادی مورد استفاده، حتی برای گروه های دارای زمینه فرهنگی مختلف ساکن در یک کشور نیز نشان داده شده است (تقی پور،۱۳۷۸).
ولی همانطور که باند[۱۰۴] می پرسد؛ این مورد سوال است که: فرهنگ چگونه اثراتش را اعمال می کند؟ در خصوص این یافته که در اسنادها در میان فرهنگ ها متفاوت می باشند، تحلیل بیشتری برای تعیین چرا و چگونگی ظهور چنین تفاوت هایی لازم است. این سوال به مقدار زیادی در روانشانسی بدون پاسخ مانده و در روان شناسی ورزشی حتی تلاشی برای پاسخگویی به آن نشده است.
۲-۹.خوش بینی راهبردی[۱۰۵] و بدبینی دفاعی[۱۰۶]
خوش بینی به عنوان یک ساختار شخصیتی به دو روش عمومی اندازه گیری شده است: به صورت یکسری از انتظارات که احتمال مثبت و منفی حوادث و نتایج را در بر می گیرد، یا به عنوان یک روش که نتایج مثبت و منفی را شرح می دهد.
مفهوم بدبینی دفاعی نورم[۱۰۷] (۲۰۰۱) شامل افرادی می شود که حتی اگر تعدادی نتایج موفقیت آمیز را تجربه کرده باشند؛ تصور نمی کنند که در آینده موفق خواهند شد.این انتظار، اضطراب را ایجاد می کند. هر چند بدبینی دفاعی غیر محتمل است ولی از اضطراب برای بر انگیختن تلاش اضافی که منجر به نتایج مثبت می شود استفاده می کنند (گوردونو راندال،۲۰۰۸). در تحقیقی گوردن (۲۰۰۸)، دریافت بازیکنان خوشبین شوت های منجر به برد بیشتری، در مقایسه با بازیکنان بدبین داشتند.
وایت[۱۰۸] (۱۹۹۳) اسنادهای علّی را در میان بازیکنان بسکتبال بررسی کرد و فهمید که مردان، بیشتر نتایج موفقیت آمیز را به عوامل درونی نسبت می دهند و زنان برد را به عوامل قابل کنترل تر نسبت می دهند. داده های دیگر از کارهایی همچون گوردن و سمینارا[۱۰۹] (۲۰۰۵)، پرس[۱۱۰]، کاری[۱۱۱]، فاموس[۱۱۲] و سازارین[۱۱۳](۲۰۰۲)، تامسون[۱۱۴] و فور[۱۱۵](۱۹۹۹)، نیز پیشنهاد می کنند که زنان ممکن است بیشتر به سبک اسنادی بدبینانه دفاعی مراجعه کنند.
۲-۱۰.واکنش های عاطفی مربی
رفتارهای مربی در رابطه با داوری ورزشکاران برای موفقیت ها و شکست های خود، بسیار موثر است. مدارکی وجود که وقتی مربیان به شکست های ورزشکارانشان با ترحم واکنش نشان می دهند، آن ها به احتمال زیاد، عدم موفقیت های خود را به علل غیر قابل کنترل و اغلب به فقدان توانایی نسبت می دهند. بر اساس پژوهش های مختلف، تایید شده که واکنش های عاطفی مربیان به دنبال موفقیت و شکست ورزشکارانشان به طور ناخواسته پیام های اسنادی را به همراه دارد مسلماً این واکنش ها پیامدهایی خواهد داشت که بر عملکردهای بعدی ورزشکاران موثر خواهند بود و به نوبه خود واکنش های عاطفی و هیجانی خاصی را در ورزشکاران ایجاد می کند. به واسطه نسبت دادن عدم موفقیت و شکست ورزشکار به فقدان کوشش، و ابراز خشم و عصبانیت مربی در ورزشکار احساس گناه ایجاد می شود. این احساس گناه ناشی از اعتماد به عدم تلاش، اغلب نیروی برانگیزاننده و مثبت برای تلاش های فرد در آینده می باشد. اما از سوی دیگر، به واسطه نسبت دادن شکست به توانایی پایین، و بیان همدردی مربی با ورزشکاری که شکست خورده است، معمولا در ورزشکار احساس شرمساری ایجاد خواهد شد. شرمساری نیروی برانگیزاننده مثبت نیست و حاصل چنین روندی هدایت ورزشکار به کناره گیری و درماندگی است (مک اولی[۱۱۶] ،۱۹۹۱).
۲-۱۱.اسنادها و تفاوت های فردی
۲-۱۱-۱.تفاوت های جنسی
غالبا گزارش می شود که اسنادهای مورد استفاده در رقابت های ورزشی از نظر جنسی متفاوت خواهند بود. مردان، ادراک بالاتری در مورد کفایت داشته و در زمینه های پیشرفته، انتظارات مثبت تری دارند. لذا مردان بیشتر از زنان، گرایش به اسناد موفقیت را به شانس یا سایر علل بی ثبات و بیرونی، و شکست را به عوامل درونی و با ثبات از قبیل کمبود توانایی اسناد می کنند. با این وجود، این فروتنی اسنادی در بین زنان چندان روشن نیست ( خداوردی،۱۳۸۳ و میشل،۲۰۰۱).
به طور خلاصه سرنخ های موقعیتی مهم بوده و چون احتمال دارد براسنادهای مربوط به عملکرد تاثیر گذارند، این فرض که در زمینه های موفقیت ورزشی تفاوت های جنسی وجود خواهد داشت مورد سوال است.
بسیاری از ورزش ها، غالبا به عنوان فعالیت های عضلانی شناخته می شوند. بنابراین، در مورد قابلیت های مردان و زنان در این ورزش ها، انتظارات خاصی ایجاد می گردد. به عقیده داکس[۱۱۷](۱۹۸۴) اسنادهای افراد در مورد عملکرد ورزشکاران زن ومرد به انتظارات آن ها بستگی دارد. برای مثال موفقیت یک ورزشکار مذکر در تکلیفی عضلانی، در مقایسه با موفقیت مشابه یک ورزشکار مونث را با احتمال بیشتری به توانایی او نسبت دهند. برخی پژوهشگران اظهار داشته اند که مردان و زنان اهداف متفاوتی را برای موفقیت اختیار می کنند لذا موفقیت را به طرق متفاوتی تعریف می نمایند. این تعابیر اهمیت اتخاذ چشم اندازی وسیع تر به تفاوت های فردی در اسنادها را به ما متذکر می شوند (هرشی و موریس[۱۱۸]،۲۰۰۲). به گفته گیل دیان (۱۹۹۲) پژوهش های انجام شده هیچ اشاره ای به ساختار شخصیتی منحصر به فرد مرتبط با جنسیت نمی کنند و حاکی ازآن است که جنسیت اثری بر رفتارهای ورزشی رقابتی و پیشرفت ورزشی ندارند. به گفته گیل تبیین های محتمل تر موفقیت ورزشی و جنسیت، عواملی مرتبط با اثرهای فرهنگی، جامعه پذیری، تجربه ها و گرایش های شخصی دیگر هستند (خداوردی،۱۳۸۳)، لذا این فرض که مردان و زنان، موفقیت و شکست در ورزش را به طرق متفاوتی اسناد می کنند؛ قاطعانه حمایت نشده است (تقی پور،۱۳۷۸).
۲-۱۲.پیامدهای اسنادها
در این قسمت به دو حیطه ی عمده پیامدهای اسنادی یعنی انتظارات، و هیجان ها اشاره خواهد شد.
۲-۱۲-۱.اسنادها و انتظارات
به عقیده هیدر انتظارات از تعامل عوامل شخصی و محیطی ناشی می شوند. وینر در تحلیل انتظارات و اسنادها ذکر می نماید که یافتن تعیین کننده های سطوح انتظارات، به دلیل تاثیراحتمالی برخی عوامل بسیار دشوار است. با این وجود، او می گوید که تغییر در انتظارات به اسنادها مربوط می شود (پگی و همکاران،۲۰۰۸). این قانون با بیان سه قضیه زیر روشن می شود:

    1. اگر نتیجه یک رویداد به علّتی با ثبات[۱۱۹]و کنترل پذیر نسبت داده شود، آن نتیجه به احتمال زیاد در آینده مورد انتظار خواهد بود.
    1. اگر نتیجه یک رویداد به علّتی بی ثبات[۱۲۰]نسبت داده شود، ممکن است احتمال یا انتظار وقوع آن نتیجه تغییر نیابد؛ یا این انتظار ایجاد شود که آینده متفاوت از گذشته باشد.
    1. انتظار می رود که نتایج نسبت داده شده به علل با ثبات نسبت به نتایج نسبت داده شده به علل بی ثبات با احتمالبیشتری در آینده تکرار گردند (خداوردی،۱۳۸۳).

عوامل بسیاری از جمله ثبات اسناد، می تواند بر انتظارات تاثیر گذارد. با توجه به مطالب فوق و به ویژه در موقعیت های ورزشی، می توان گفت که وقتی ورزشکار خود را لایق و توانا می بیند و شکست های خود را به عواملی قابل کنترل همچون فقدان کوشش یا بسنده نبودن تمرین نسبت می دهد؛ احتمالا بر راهبردهایی متمرکز می شود که موفقیت آن ها را در آینده تضمین می کند و موجب افزایش انتظار آن ها برای موفقیت در آینده خواهد شد. این پاسخ، اغلب موجب پیشرفت، غرور، احساس قابلیت برای کنترل و احساس خود ارزشی خواهد گردید (دایان، ترجمه بهرام و شفیع زاده،۱۳۸۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:32:00 ب.ظ ]




راستای مناسبی داشته ولی ساق پا چرخش به داخل دارد (معمولاً بیشتر از ۱۰ درجه) (لطافت کار و همکاران، ۱۳۹۱).
علل تغییر شکل­های مفصل زانو
فیزیولوژیک
عدم یکنواختی صفحات رشد انتهای تحتانی ران، انتهای فوقانی درشت نی و نازک نی (فیبولا). عدم یکنواختی صفحات رشد به چند دلیل اتفاق می­افتد: تروما (ضربه)، عفونت ­ها، استئوکندروز صفحه رشد انتهای فوقانی درشت نی، بیماری­های متابولیک و تغذیه­ای
(مانند راشیتیسم) و موارد عدم تعادل عضلانی (مانند پولیومیلیت).
بد جوش خوردن شکستگی­های اطراف مفصل زانو.
بیماری­های نادر مثل دیسپلازی­های استخوانی.
آسیب­های رباط­های مفصل زانو.
این تغییر شکل­ها بر خلاف تغییراتی که در سطح عرضی و سطح سهمی رخ می­ دهند، در سطح فرونتال دیده می­ شود.
تکامل طبیعی: در تکامل طبیعی اندام تحتانی، انحنای خارجی درشت نی در طول یک سالگی شایع است. از دو سالگی، کمانی شدن کل اندام تحتانی که شامل انحنای ران (ران، ساق، درشت نی است) شایع می­باشد. زانو در مرکز این انحنا قرار دارد. در سن ۴-۳ سالگی زانوی ضربدری حداکثر شیوع را دارد. این وضعیت خود به خود بین سنین ۴۰-۱۰ سالگی بهبود می­یابد. نزدیک شدن زانو­ها به هم، در بچه­های بزرگتر و چاق بیشتر بارز است. در افراد طبیعی، اگر این حالت خفیف باشد، به عنوان یک شکل طبیعی اندام تحتانی در طول زندگی باقی می­ماند (لطافت کار و همکاران، ۱۳۹۱).
تغییر شکل زانوی ضربدری
یکی از تغییر شکل­های زانو است که در آن، زانو­ها به یکدیگر نزدیک می­شوند و قوزک­های داخلی از همدیگر فاصله می­گیرند. به همین علت است که این تغییر شکل را به نام زانوی ضربدری گفته‌اند. در این تغییر شکل، زانو­ها به خط وسط نزدیک می­شوند. به طور معمول، زانوی بچه‌­ها در حالت پرانتزی است. اما با رشد بچه­ها و به تدریج، یک تغییر شکل طبیعی از پرانتزی به ضربدری به وجود می ­آید. میزان خفیف تا متوسطی از زانوی ضربدری در کودکان ۶-۲ ساله به صورت طبیعی دیده می­ شود. وقتی زانوی ضربدری محسوس شد، کودک به طور ناشیانه راه می­رود و زانوهایش باهم برخورد می­ کنند؛ طوری که ممکن است برای جلوگیری از برخورد، پاهایش را جدا از هم بگذارد. یا ممکن است در هنگام راه رفتن، یک پایش را اطراف پای دیگر تاب دهد تا از برخورد زانوهایش باهم جلوگیری نماید. پا­ها معمولاً به خارج می­چرخند و کودک زود خسته می­ شود. اگر وتر آشیل کوتاه شده باشد، او با پای چرخیده به خارج راه می­رود. درد پشت ساق و قسمت جلوی ران در این افراد شایع است. در زانوی ضربدری شدید، استخوان کشکک ممکن است به سمت خارج نیمه در رفتگی پیدا کند. در این تغییر شکل، تحمل وزن به صورت غیر طبیعی انجام می­ شود و رباط­های جانبی داخلی زانو تحت کشش قرار می­گیرند (لطافت کار و همکاران، ۱۳۹۱).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در ۹۵ درصد از کودکان ۶-۲ ساله، این تغییر شکل به خودی خود اصلاح می­ شود. بخصوص در مواردی که کودک در هنگام راه رفتن انگشتانش را به داخل نیز می­چرخاند، بیشتر صادق است.
در زانوی ضربدری شدید، راه رفتن فرد به شکل بد و بی مهارت همراه با ساییده شدن زانو­ها به هم است. گاهی راه رفتن همراه با کشیده شدن پا­ها روی زمین برای اجتناب از برخورد زانو­ها به هم نیز دیده می­ شود. برای جابجایی، مرکز ثقل پا­ها به خارج چرخش می­ کنند.
درجه بندی تغییر شکل زانوی ضربدری
برای اندازه گیری میزان تغییر شکل باید زانو­ها در وضعیتی قرار گیرند که کشکک به سمت بالا و مچ پا در وضعیت خنثی باشد.
زانوی ضربدری را به چهار درجه تقسیم می­ کنند که شامل موارد زیر است:
درجه یک: فاصله بین دو قوزک داخلی از یک اینچ (۵/۲ سانتی متر) کمتر است.
درجه دو: فاصله بین دو قوزک داخلی بین یک تا دو اینچ (۵-۵/۲ سانتی متر) است.
درجه سه: فاصله بین دو قوزک داخلی بین دو تا سه اینچ (۵/۷-۵ سانتی متر) است.
درجه چهار: فاصله بین دو قوزک داخلی بیشتر از سه اینچ (۵/۷سانتی متر) است.
علل تغییر شکل زانوی ضربدری
چاقی یا وزن زیاد کودک
زود راه افتادن کودک
بیماری نرمی استخوان (راشیتیسم)
شکستگی در سطوح مفصلی و یا شکستگی در قسمت بالا و پایین مفصل
رشد بیش از حد کندیل داخلی نسبت به کندیک خارجی
زمینه ارثی
کاهش زاویه بین سر و گردن استخوان ران با تنه آن
کوتاهی نوار خاصره ای- درشت نئی
کوتاهی عضله دو سر رانی
پارگی رباط جانبی داخلی زانو و کوتاهی رباط جانبی خارجی
ضعف عضلات نیم غشایی و نیم وتری (لطافت کار و همکاران، ۱۳۹۱)
عوارض ناشی از تغییر شکل زانوی ضربدری
تغییرمحل مرکز ثقل
کوتاهی قد
تغییر الگوی راه رفتن
آرتروز زودرس زانو: فشار­های زیادی که بر سطوح مفصلی وارد می­ شود، زمینه بروز آرتروز را سریعتر از زمان معمول فراهم می­سازد.
ایجاد تغییر شکل در پا: زانوی ضربدری موجب بروز تغییر شکل­هایی به صورت ثانویه در پا می­ شود.
افزایش آسیب پذیری مفصل: چون وضعیت بیومکانیکی طبیعی مفصل زانو یه هم می­خورد، زمینه بروز آسیب در این مفصل افزایش می­یابد.
درد: در تغییر شکل زانوی ضربدری ممکن است درد در هر دو قسمت داخلی و خارجی زانو بروز کند. درد در قسمت داخلی زانو به علت کشیدگی بافت نرم و درد در قسمت خارجی زانو به علت نزدیک شدن استخوان ران به درشت نی و فشرده شدن این دو استخوان روی یکدیگر باشد.
در رفتگی مکرر کشکک: اگر تغییر شکل زانوی ضربدری وجود داشته باشد، احتمال در رفتگی کشکک به سمت خارج افزایش می­یابد. در رفتگی کشکک در این تغییر شکل، در زنان خیلی شایع است.
تغییر شکل زانوی پرانتزی
در این تغییر شکل، زانو­ها از هم دور و قوزک‌­های داخلی به هم نزدیک می­شوند و پا­ها شکل پرانتزی پیدا می­ کنند. به خاطر همین آن را زانوی پرانتزی یا کمانی می­گویند. همه بچه­ها در هنگام تولد و دوران کودکی، زانوی پرانتزی دارند که بتدریج با رشد، پا­ها از وضعیت پرانتزی به ضربدری تغییر شکل می­ دهند. منظور از تغییر شکل از زانوی پرانتزی به ضربدری، ایجاد ناهنجاری نیست. بلکه زانو­ها در وضعیت طبیعی زاویه­ای در حدود ۱۳-۷ درجه بین محور ران و محور ساق دارند که طبیعی است. افرادی که تغییر شکل زانوی پرانتزی دارند، اردک وار راه می­روند.
علل تغییر شکل زانوی پرانتزی
برای بروز این عارضه، علل مختلفی وجود دارد که از جمله موارد زیر است:
چاقی یا وزن زیاد
زود راه افتادن کودک
شکستگی سطوح مفصلی و یا شکستگی استخوان­ها در بالا و پایین مفصل
استفاده از کهنه زیاد (پوشک زیاد) برای کودک
کوتاهی عضلات نیم غشایی و نیم وتری
ضعف عضله دو سر رانی
پارگی ربط جانبی خارجی زانو

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:32:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم