کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



نقشه 4-5 مکان های پیشنهادی برای پایگاه‌های پشتیبانی مدیریت بحران شهر سمیرم
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مأخذ: نگارنده
4-9 جمع بندی
در این فصل ضمن معرفی پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران، ابتدا به معرفی معیارهای مؤثر در مکان یابی این پایگاه های در شهر سمیرم پرداختیم، سپس لایه های اطلاعاتی را آماده سازی کردیم و وزن دهی به معیارها و زیرمعیارها را در مدل AHP انجام دادیم و در آخر کار تلفیق AHP با GIS انجام شد که حاصل آن معرفی سه گزینه به عنوان مطلوب ترین مکان برای ایجاد این پایگاه ها بود. که از بین آنها، دو گزینه که یکی در قسمت شرقی شهر و در خیابان مولوی، و دیگری در قسمت جنوبی شهر و در خیابان مطهری، به عنوان گزینه های برتر پیشنهاد شده است و از لحاظ دسترسی تقریباً در موقعیت مناسبی قرار دارند. یک گزینه نیز که امتیاز کمتری دارد در قسمت جنوب شرقی شهر و در خیابان شیخ کلینی قرار دارد، پیشنهاد شده است.
فصل پنجم
پاسخ به سؤالات پژوهشی، نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات
5-1 مقدمه
هر نوع تحقیق و پژوهشی که انجام می گردد، به قصد رسیدن به نتایجی در چارچوب اهداف خود تبیین می شود و نتیج به دست آمده، ثمره ی اصلی آن پژوهش می باشد که اگر پر بار نباشد، تمام کار تحقیق را از ارزش می اندازد؛ حتی اگر از روش ها و مدل های گوناگون در آن استفاده شده باشد.
این مرحله از تحقیق به چند دلیل حائز اهمیت است:

    • همه ی نتایج تحقیق در این قسمت مشخص می شود.
    • این قسمت خلاصه ای از یافته ها وایده های کل فرایند علمی تحقیق می باشد.
    • بخش نتیجه گیری، تکمیل کننده ی سایر بخش های تحقیق است به این نحو که اگر مناسب باشد به غنای سایر مراحل قبلی نیز افزوده و ضعف های احتمالی را می پوشاند (عباسی شوازی، 1389: 130).

5-2 پاسخ به سؤالات پژوهشی

    1. آیا مکان یابی مراکز امداد و نجات در شهر سمیرم طبق ضوابط مکان یابی و شهرسازی می باشد؟

وضعیت کنونی پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران در شهر سمیرم در دو نوع پایگاه های پشتیبانی ویژه مدیریت بحران ( آتش نشانی) و پایگاه پشتیبانی چند منظوره (سایر پایگاه ها) وجود دارد که در فصل گذشته بیان کردیم و در نقشه ها موقعیت هرکدام رانمایش دادیم
در خصوص سؤال اول که میزان تناسب پایگاه های امداد و نجات با اصول و ضوابط شهرسازی را مورد سؤال قرار داده بود:
بیمارستان: باید بیان کنیم که، با توجه به نقشه های پراکندگی که برای این پایگاه ها در فصل قبل نشان داده شده بود و همچنین اصول و ضوابط آنها، می توان توضیح داد که از نظر توزيع و پراکندگي 2 بيمارستان در شهر وجود دارد که يکي در شمال غربي شهر و ديگري در انتهاي جنوب شرقي شهر واقع شده اند. سرانه بیمارستان در شهر سمیرم 6/4 متر مربع می باشد که از استانداردهای معمول بیشتر است ونشان دهنده این است که از نظر تعداد این کاربری به اندازه است. با توجه به موارد ذکر شده مکان یابی و پراکندگی بیمارستان ها در شهر سمیرم تقریباً مطابق استانداردها می باشد.( نقشه شماره 4-2 )
آتش نشانی: آتش نشانی یکی از مهم ترین پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران در شهر ها است و مکان یابی اصولی آن از وظایف اصلی مدیران و برنامه ریزان شهری می باشد. معیارهای اصلی مکان یابی این پایگاه، نزدیکی به شریان های اصلی و خیابان های با عرض بیش از 15 متر، دسترسی به شبکه آبرسانی شهری، نزدیکی به مراکز آموزشی، مراکز درمانی، مراکز اداری، مراکز تجاری، مراکز جمعیتی متراکم، مراکز فرهنگی و مذهبی، هتل ها و مهمانسراها، سینماها و شهربازی، نزدیکی به جایگاه های توزیع سوخت، انبارها، مراکز صنعتی و نزدیک بودن به تأسیسات شهری می باشد (ملک و دیگران،1382: 4).
شهر سمیرم هم اکنون دارای یک ایستگاه آتش نشانی می باشد. مساحت ایستگاه آتش نشانی در شهر سمیرم 2324 متر مربع می باشد. بر اساس یک ضابطه کلی و عمومی در مقابل هر 50000 نفر جمعیت باید یک ایستگاه آتش نشانی وجود داشته باشد (وزارت کشور، 1381: 1) در کتاب شیعه آمده است که در مقابل هر 10000 نفر از جمعیت شهر بایستی یک ایستگاه آتش نشانی وجود داشته باشد و تا حد 20000 نفر، شهر بایستی 05/0 متر مربع زمین برای هرشهروند ازاین کاربری را در نظر گرفت و شعاع دسترسی این پایگاه بین 5/1 تا 2 کیلومتر می باشد( پوراسکندر، 1381: 58). سرانه این کاربری در شهر سمیرم 09/0 متر مربع می باشد که این میزان از استانداردهای معمول بیشتر می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-04-17] [ 10:13:00 ب.ظ ]




مراد از یوم العدل، قیامت و روز حسابرسی است و یوم الجور، دنیا که ظالم در آن ستمگری می‌کند. جور در تقابل با عدل آمده است و ظلم در اینجا با شده هم نشین شده است. همچنین تقابل ظالم با مظلوم قابل تأمل است. امام به جای تحلیل شخصیتی ظالم و مظلوم، ذهن‌ها را متوجه ظرف وجودی آن‌ها نموده است. در ظرف دنیا، ظلم هرچقدر هم زیاد باشد، محدود و موقتی است؛ اما در ظرف قیامت ظهور اعمال تابع زمان و حرکت نمی‌باشد و حساب آن بسیار دقیق و مطابق عمل ظالم با تمام شرایط مادی دنیاست.

    1. ۱. ۴. سقم

سقم[۵۷۱] به معنای بیماری است[۵۷۲] و از مفاهیم هم‌نشین با ألم است. این واژه حدود هفده بار به صورت اسمی [السِّقَمِ (۷)، السقم (۴)، الأسقام (۴)، أسقامه (۱)، أسقامها (۱)] در نهج البلاغه آمده است. با توجه به متن نهج البلاغه سقم در تقابل با صحه قرار گرفته است:
۱ـ « وَ لِیَهْجُمُوا عَلَیْهِمْ بِمُعْتَبَرٍ مِنْ تَصَرُّفِ مَصَاحِّهَا وَ أَسْقَامِهَا »[۵۷۳]؛
و آنچه را که مایه عبرت است از تندرستیها و بیماریها که متعاقب یکدیگرند.[۵۷۴]
امام در جایی دیگر می‌فرماید:
۲ـ « إِنْ سَقِمَ ظَلَّ نَادِماً وَ إِنْ صَحَّ أَمِنَ لَاهِیاً»؛[۵۷۵]
اگر بیمار شود پشیمان مى‏گردد و اگر تندرست باشد احساس امنیت می­ کند و به لهو مى‏پردازد.[۵۷۶]
در اینجا نیز سقم در تقابل با صحت آمده است؛ از طرفی بیماری خود عامل و سبب درد و رنج انسان است پس می‌تواند به عنوان مفهوم همنشین با واژه ألم در یک حوزه معنایی قرار گیرد.
امام در بیان لحظه غافلگیری مرگ[۵۷۷] برای شخص سرکش مغرور می‌فرمایند:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳ـ« دَهِمَتْهُ فَجَعَاتُ الْمَنِیَّهِ فِی غُبَّرِ جِمَاحِهِ وَ سَنَنِ مِرَاحِهِ فَظَلَّ سَادِراً وَ بَاتَ سَاهِراً فِی غَمَرَاتِ الْآلَامِ وَ طَوَارِقِ الْأَوْجَاعِ وَ الْأَسْقَامِ »[۵۷۸] ؛
هنوز کوشش او در راه هوا و هوس و بدست آوردن آرزوهایش پایان نپذیرفته که ناراحتی‌هاى مرگ به او نزدیک مى‏شود، روزها متحیر و شب‌ها در درون دردها و بیماری‌ها تا به صبح بیدار است.[۵۷۹]
منیه از ریشه منی به معنای اندازه گیری (تقدیر) است. در اینجا به معنای مرگ است که لحظات احتضار را به تصویر می‌کشد. طوارق، جمع طارقه به معنى داهیه و پیشامد هولناک است[۵۸۰] و “غمر” به غفلت و جهالتى گفته مى‏شود که انسان را احاطه می‌کند و منظور از غمرات موت، شدائد آن است. [۵۸۱]
در ترکیب « غمرات آلام» درد را به گردابی تشبیه کرده است که انسان را در خود فرو می‌برد، قبلا اشاره نمودیم که استعاره نوعی رابطه جانشینی است که در اثر شباهت‌ها ایجاد می‌شود.. در جمله “طَوَارِقِ الْأَوْجَاعِ وَ الْأَسْقَامِ” امام دردها و بیماری‌ها را به سپاهی تشبیه کرده است که ناگاه و بی‌هیچ نشانه‌ای به انسان شبیخون می‌زنند.[۵۸۲] اشاره به درد و رنجی است روحی و فردی که انسان در رابطه با خویش و با هستی، متحمل آن می‌شود. همانطور که قبلاً اشاره کردیم وجع درد جسمی است و در اینجا با سقم(بیماری) هم‌نشین شده است و ألم هم مفهومی کلی تر از وجع و سقم دارد که دردهای روحی و جسمی شامل می‌شود و با توجه به متن، خود انسان مسبب آن است.

    1. ۱. ۴. ابتلاء

ابتلاء از ریشه “بلی” به معنای آزمایش و امتحان شدن انسان با بلاء(خیر و یا شر) است. بلاء یکی از مفاهیم جانشین ألم است که در فصل سوم به آن پرداختیم و از آنجا که ابتلاء در نهج البلاغه با ألم روابط معنایی متفاوتی را نسبت به بلاء ایجاد کرده است به همین دلیل، آن را جداگانه در این فصل به عنوان مفهوم هم‌نشین با ألم در درنظر گرفته‌ایم.
امام بعد از تلاوت آیه ﴿یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ﴾ این خطبه را بیان فرموده‌اند:
۱ـ« …أَوْ تَرَى الْمُبْتَلَى بِأَلَمٍ یُمِضُّ جَسَدَهُ فَتَبْکِی رَحْمَهً لَهُ فَمَا صَبَّرَکَ عَلَى دَائِکَ وَ جَلَّدَکَ عَلَى مُصَابِکَ وَ عَزَّاکَ عَنِ الْبُکَاءِ عَلَى نَفْسِکَ وَ هِیَ أَعَزُّ الْأَنْفُسِ عَلَیْکَ»[۵۸۳] ؛
…[ای انسان] هر گاه بیمارى را ببینى که سخت ناتوان گشته از روى رحم بر او مى‏گریى، پس چه چیز تو را بر این بیماریت شکیبایى بخشیده و بر این مصائبت صبور ساخته و چه چیز تو را از گریه بر خویشتن تسلى داده در حالى که هیچ چیز براى تو عزیزتر از خودت نیست. [۵۸۴]
در اینجا ابتلاء با ألم همنشین شده است و به قرینه جمله بعد«یمض جسده» به تاثیر این درد (روحی/جسمی) بر جسم او که سبب تحلیل بدنش شده، خبر داده که موجب رنجش و اظهارهمدردی همنوعانش به او می‌شود اما همین انسان دردمند توجه‌ای به خود و دردهای درونی خویش ندارد.
تعجب امام از این است که انسان های معمولی به دردها و ناراحتی‌های مربوط به بدن خود توجه دارند، اما هیچ گونه التفاتی به مصیبت‌هایی ندارند که بر نفس خود وارد می‌سازند. و از دردهای وارد بر روح خود هرگز نمی‌گریزند.[۵۸۵]
در عبارت زیر ابتلاء با الم با شدائِد و مکاره که از مفاهیم جانشین الم می‌باشد همنشین شده است.
۲ـ« اللَّهَ یَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ وَ یَتَعَبَّدُهُمْ بِأَنْوَاعِ الْمَجَاهِدِ وَ یَبْتَلِیهِمْ بِضُرُوبِ الْمَکَارِهِ إِخْرَاجاً لِلتَّکَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ إِسْکَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِی نُفُوسِهِمْ وَ لِیَجْعَلَ ذَلِکَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ وَ أَسْبَاباً ذُلُلًا لِعَفْوِهِ»[۵۸۶]؛
اما خداوند بندگانش را با انواع شدائد مى‏آزماید و با انواع مشکلات دعوت به عبادت مى‏کند به اقسام گرفتاریها مبتلا مى‏نماید تا تکبر را از قلب‌هایشان خارج سازد، و خضوع و آرامش را در آن‌ها جایگزین نماید، باب‌هاى فضل و رحمتش را به رویشان بگشاید و وسائل عفو خویش را به آسانى در اختیارشان قرار دهد. [۵۸۷]
در این فراز خطبه علت مواجهه شدن با شدائد و مکاره و مجاهدت‌ها را با هدف خروج تکبر از قلب بندگان(همنشینی عباد با شدائد ومکاره ) بیان می‌کند که در نهایت خضوع بنده و گشایش در رحمت و بخشش پروردگار را به همراه دارد. رابطه اختبار با شده ، همچنین تعبد با جَهد و ابتلاء با مکروه و قلب با تکبر و همچنین جانشینی این‌ها با عبد یک ارتباط معنایی وسیعی را شکل می‌دهد.
۴ـ « ‏نَحْمَدُهُ عَلَى مَا أَخَذَ وَ أَعْطَى وَ عَلَى مَا أَبْلَى» [۵۸۸] ؛
ستایش مى‏نمایم خداوند را بر آنچه گرفته و بخشیده، و بر نعمت‌هایى که عطا کرده و آزمون‌هائى که مقرر داشته. [۵۸۹]
در این فراز بلاء با عطاء و اخذ الهی همنشین شده است.یعنی تمام آنچه که انسان به دست می‌آورد و یا زمانی از دست می‌دهد مثل ثروت و فرزند و جاه و مقام همه وسیله آزمایش است.

    1. ۱. ۴. فقر

فقر به معنای فقر مادی از مفاهیم همنشین با ألم است در داستان برادر امام، عقیل که از او تقاضای کمک از بیت المال را کرده بود، بیان شده است:
« وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَیْتُ عَقِیلا وَ قَدْ أَمْلَقَ حَتَّى اسْتَمَاحَنِی مِنْ بُرِّکُمْ صَاعاً وَ رَأَیْتُ صِبْیَانَهُ شُعْثَ الشُّعُورِغُبْرَ الْأَلْوَانِ مِنْ فَقْرِهِمْ کَأَنَّمَا سُوِّدَتْ وُجُوهُهُمْ بِالْعِظْلِمِ… فَأَحْمَیْتُ‏ لَهُ حَدِیدَهً ثُمَّ أَدْنَیْتُهَا مِنْ جِسْمِهِ لِیَعْتَبِرَ بِهَا فَضَجَّ ضَجِیجَ ذِی دَنَفٍ مِنْ أَلَمِهَا وَ کَادَ أَنْ یَحْتَرِقَ مِنْ مِیسَمِهَا»[۵۹۰] ؛
سوگند به خدا « عقیل» برادرم را دیدم که به شدت فقیر شده بود و از من مى‏خواست که یک مَن از گندم‌هاى شما را به او ببخشم کودکانش را دیدم که از گرسنگى موهایشان ژولیده و رنگشان بر اثر فقر دگرگون گشته، گویا صورتشان با نیل رنگ شده بود…(اما من براى بیدارى و هشداریش) آهنى را در آتش گداختم، سپس آن را به بدنش نزدیک ساختم، تا با حرارت آن عبرت گیرد، ناله‏اى همچون بیمارانى که از شدت درد مى‏نالند سر داد و چیزى نمانده بود که از حرارت آن بسوزد.
« فَقُلْتُ لَهُ ثَکِلَتْکَ الثَّوَاکِلُ یَا عَقِیلُ أَ تَئِنُّ مِنْ حَدِیدَهٍ أَحْمَاهَا إِنْسَانُهَا لِلَعِبِهِ وَ تَجُرُّنِی إِلَى نَارٍ جَبَّارُهَا لِغَضَبِهِ أَتَئِنُّ مِنَ الْأَذَى وَ لَا أَئِنُّ مِنْ لَظَى»[۵۹۱] ؛
به او گفتم: هان اى «عقیل» زنان سوگ­مند در سوگ تو بگریند؛ از آهن تفتیده‏اى که انسانى آن را به صورت بازیچه سرخ کرده ناله مى‏کنى اما مرا به سوى آتشى مى‏کشانى که خداوند جبار با شعله خشم و غضبش آنرا بر افروخته است تو از این رنج مى‏نالى و من از آتش سوزان نالان نشوم .[۵۹۲]
“دنَف”( به فتح نون) به معنای مرض و بیماری و ذی دنف را مریض معنا کرده‌اند. إبن میثم آن را شدت بیماری معنا کرده است.[۵۹۳] اذی به درد و رنج ناشی از فقر اشاره دارد و.ازطرفی ألم در اینجا با جسم هم‌نشین شده بنابراین حوزه درد جسمی را شامل می‌شود.

    1. ۱. ۴. جهاد

تحلیل واژگان کلیدی به ویژه واژگان اخلاقی و اعتقادی از ویژگی‌های مهم نهج البلاغه است. جهاد یکی از این واژگان کلیدی است که در نهج البلاغه می‌توان یک میدان معناشناختی وسیع برای آن ترسیم نمود. جهاد از جَهد به معنای نهایت کوشش و مشقت در کاری است. و به معنای نیرو، توانایی و استعداد و ظرفیت نیز به کار رفته است.[۵۹۴] جهاد در نهج البلاغه به عنوان کوششی است در فرایند مربوط به حوزه اعتقادات دینی و احکام اجرایی و حفظ حقوق فرد و جامعه و نیز ایجاد امنیت در جامعه. در حکمت ۳۷۵ جهاد در سه وجه جهاد با دست، زبان و قلب معرفی شده است.[۵۹۵] گاه امام از کوتاهی یاران خود در امر جهاد در درد و رنج است و ایشان هنگام بسیج کردن مردم به جنگ با شامیان، این خطبه را ایراد فرموده است :
۱ـ« أُفٍّ لَکُمْ … إِذَا دَعَوْتُکُمْ إِلَى جِهَادِ عَدُوِّکُمْ دَارَتْ أَعْیُنُکُمْ کَأَنَّکُمْ مِنَ الْمَوْتِ فِی غَمْرَهٍ وَ مِنَ الذُّهُولِ فِی سَکْرَهٍ یُرْتَجُ عَلَیْکُمْ حَوَارِی فَتَعْمَهُونَ وَ کَأَنَّ قُلُوبَکُمْ مَأْلُوسَهٌ فَأَنْتُمْ لَا تَعْقِلُون»؛‏[۵۹۶]
نفرین بر شما … هر گاه شما را به جهاد با دشمن دعوت مى‏کنم چشمتان از ترس در جام دیده دور مى‏زند، گویا ترس از مرگ عقلتان را ربوده، و همچون مستانى که قادر به پاسخ نیستند، از خود بى خود شده و سرگردان گشته‏اید و گویا عقل‌هاى خود را از دست داده‏اید و درک نمى‏کنید.[۵۹۷]
ترکیب غمرات موت به دفعات در نهج البلاغه آمده است.[۵۹۸]با توجه به فرموده امام «غمرات مرگ»، مقدمه مرگ ومرحله‌ایست که پرده‌ها کنار می‌رود و انسان تمام آنچه نادیده، نشینده و نفهمیده را می‌بیند و می‌شنود و می‌فهمد.[۵۹۹] در اینجا غمره مرگ در جهاد با دشمن(جنگ) مورد نظر است. از طرفی تعقل با قلب رابطه هم‌نشینی دارند چرا که با توجه به آیات قرآن،تعقل تفکر مبتنی بر فطرت است. به قرینه معنوی و فضای ایراد خطبه، امام از سستی یاران خود در جهاد شکایت می‌کند. ناراحتی امام از آنان بخشی از درد و رنج اوست تعبیر« اف لکم» نیز نهایت دردمندی وشکوه امام را از آنان نشان می‌دهد. در ادامه خطبه ، امام علل رویگردانی آنان از جهاد را در ترک عزت و اختیار ذلت، ازخود بیگانگی، ترس از مرگ و دلخوش کردن به دنیا می‌داند.[۶۰۰] همه این عوامل دست به دست هم نهاده تا موجبات رنج امام را فراهم آورند.
در حکمت ۳۱، امام رکن چهارم جهاد را، در دشمنی با فاسقان( آنکه دشمن خدا است،) بیان می‌کنند. که در اینجا مورد نظر و تاکید ماست و این‌که مؤمن باید دربرابر فاسق غیرت داشته و بی‌تفاوت نباشد. فایده دشمنی با فاسقان آن است که خداوند به خاطر خشم مؤمن در برابر فاسق، به خشم می‌آید.[۶۰۱]
در جایی دیگر امام برای بسیج مردم و تحریک آنان برای جهاد، ویژگی‌های اصحاب و مسلمانان زمان پیامبر برای آنان گوشزد می‌کند:
۲ـ« عَلَى مَضَضِ الْأَلَمِ وَ جِدّاً فِی جِهَادِ الْعَدُوِّ وَ لَقَدْ کَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَ الْآخَرُ مِنْ عَدُوِّنَا یَتَصَاوَلَانِ تَصَاوُلَ الْفَحْلَیْنِ یَتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُم…»[۶۰۲]؛
و ما را در جاده وسیع حق و صبر و بردبارى در برابر ناراحتیها و جهاد و کوشش پى‏گیر با دشمن ثابت قدمتر مى‏ساخت،گاهى یک نفر از ما و دیگرى از دشمنان ما، همانند دو قهرمان با یکدیگر نبرد مى‏کردند، هر کدام مى‏خواست کار دیگرى را تمام کند.[۶۰۳]
“مضض” به معنای احساس و سوزش درد است و ترکیب «مضض الألم» یعنی احساس درد؛ امام در توصیف یاران خود، به صبر آنان بر درد و زخم شمشیرها اشاره می­ کند؛ یعنی با همه ناراحتی ها و نگرانی ها، آنان از جنگ سیر نمی شدند. با آنکه در جنگ بدر و احد بسیاری از خویشان پیامبر و اصحاب کشته شدند، اما این عامل سبب نشد تا مسلمانان از جنگ دوری کنند بلکه پیوسته بر ایمانشان افزوده می­شد.[۶۰۴] دراینجا ألم با جهاد همنشین شده است و یکی از دردها و رنج های انسان ها، جهاد با دشمن و جنگ و کشته شدن در راه خدا بیان شده است.
خطبه جهادیه امیر المؤمنین یکى از مشهورترین خطبه‏هاى ایشان است که بوسیله عده زیادى از مورّخان و محدّثان و ادبا و علما، کامل یا ناقص، مسند یا مرسل نقل شده است. تاریخ این خطبه را پس از حمله غامدى به انبار، در سال ۴۰ ه. ایراد کرده‌اند.[۶۰۵] امام در این خطبه یکی از زیان‌های ترک جهاد ( به عنوان یکی از ارکان ایمان)، را نزول بلاء دانسته و می‌فرماید:
۳ـ « فَإِنَّ الْجِهَادَ … فَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَهً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ»[۶۰۶]؛
مردمى که از جهاد روى برگردانند خداوند لباس ذلت بر تن آن‌ها مى‏پوشاند و بلا به آنان هجوم مى‏آورد.[۶۰۷]
در اینجا جهاد با بلاء که خود از مفاهیم جانشین ألم می‌باشد، در یک رابطه هم‌نشینی آمده است با این تفاوت که بلاء و رنج و… نتیجه ترک، دوری نمودن و رویگردانی(رغب َعن) از جهاد بیان شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ب.ظ ]




ـ مجموعه معارف نظری و عملی قدسی است؛ یعنی مجموعه گزارههای ناظر به واقع و ناظر به عمل که حول محور قدسی شکل گرفتهاند. البته منظور از معارف، معارف دست اول و مهم است که معمولاً در متون مقدس گرد آمدهاند.[۲۴۳]
ـ دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین فقهی و حقوقی است که از سوی خداوند برای هدایت و رستگاری بشر تعیین شده است.[۲۴۴] این تعریف به صراحت دین را مجعول خداوند میداند و انسان بایستی زندگی خود را بر پایه آن بنا نهد، زیرا براساس آن فرد به رستگاری میرسد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تعاریف بالا همه در این مطلب مشترکاند که دین حداقل از دو بخش اعتقادی و عملی تشکیل شده است. اما آنچه که در کانون توجه است و حائز اهمیت، بعد اعتقادی و نظری دین است. بدین ترتیب سروکار ما با گزارههای دینی است و گزارهها نیازمند توجیه هستند. از این رو است که عقل و فلسفه وارد عمل شده و تلاش فیلسوفان و علما در طول تاریخ گواه و شاهد عینی است که آنها در جهت عقلانی کردن و هماهنگی گزارههای دینی با عقل برآمدهاند.
۲-۲-۱-۲. دین از دیدگاه صدرا
با تتبع در آثار صدرا میتوان فهمید که دین از منظر وی به معنای لغوی یا اصطلاحی نیست، بلکه منظور صدرا ازدین، ادیان آسمانی و مشخصاً دین اسلام است.[۲۴۵] به استشهاد قرآن دین اسلام کاملترین دین است و خداوند با فرستادن آن نعمت را بر بندگانش تمام کرد. } الیوم الکملت لکم دینکم و أتممتُ علیکم نعمتی و رضیتُ لکم الاسلام دیناً {.[۲۴۶]
دین اسلام، دین جهان شمولی است که منحصر به ملت و اقوام خاصی نیست، بلکه گستره آن چنان فراخ است که متعلق به همه ملل و همه زمانها و همه مکانها است. این دین کامل کننده ادیان قبل از خود است و فصل الخطاب آنها به شمار میآید. حرکت جوهری صدرا حوزه دین را نیز در نوردیده و آن را مستثنی قرار نداده است، به طوری که عقول انسانها از اولین پیامبر صاحب شریعت تا عصر نبی مکرم اسلام روند تکاملی پیموده و در زمان پیامبر(ص) به چنان کمالی عقلی رسیده است که خداوند دینش را بر ایشان تمام کرد.
حکیم شیرازی گرچه در فضای دینی تنفس میکرد، اما گوهرهای نابی را که در دوران گوشهگیری و انزوا در باب مبدأ و معاد بر قلبش افاضه شده بود، عامل و انگیزه مهمی شد تا دین و مسائل مربوط بدان، رکن اساسی فلسفه او را تشکیل دهد. وی مقامات دین و معالیم شریعت پیامبر اکرمr را متشکل از سه امر میداند: ۱. معارف، ۲. احوال ۳. اعمال.
صدرا تصریح میکند که منظور از معارف همان اصول اعتقادی دین است که در بسیاری از آیات قرآن از آنها نام به میان آمده است که باید آنها را شناخت و بدان تصدیق کرد. این اصول اعتقادی شامل ایمان به خدا، پیامبرش، روز رستاخیز، کتبش، فرشتگان، حشر و نشر، نامه اعمال و … است که باید به آنها معرفت یقینی داشت. این امور اساس دین را تشکیل میدهند و ایمان به آن ها ضروری است و کسی که به آن ها ایمان نداشته باشد مستوجب عقاب الهی میگردد.
اما احوال؛ یعنی دوری از اغراض طبیعت، آلودگی نفسانی، وسوسههای عادی مثل شهوت، غضب، کبر، عجب و…است.
اعمال نیز مربوط به انجام هر آنچه که خداوند بدان امر فرموده و پرهیز از آنچه که نهی فرموده است، میباشد که شامل اموری چون نماز ، روزه و جهاد و ….. است. در رابطه با اصل و فرع بودن این سه مقام دو نظر وجود دارد. کسانی که در حیطه ظاهر اشیاء باقی ماندهاند و نشأ حسی را اهمیت قائلند، معتقدند معارف و اصول مقدمه احوال و احوال مقدمه اعمال هستند. از آن روی آن چه که اصیل است و دارای قدر و منزلت، اعمال است. امّا صاحبان بصائر، کسانی که انوار معرفت را از چراغدان نبوت اقتباس کردهاند و از منبع وحی و رسالت اسرارحکمت الهی را مستفیض گشتهاند، امر را کاملاً بر عکس میدانند. آنان اعمال را برای احول میخواهند و هر دوی آنها را مقدمهای برای رسیدن به اصول و معارف میدانند. بدین ترتیب اصول و معارف است که حائز اهمیتند و در خور توجه.
صدرا توضیح میدهد که چرا اعمال و احوال دارای ارزش نیستند و تنها از باب مقدمه بودن برای علوم محترم و مورد ملاحظه قرار میگیرند. وی تصریح میکند که اگر به وجود اعمال بذات نگریسته شود خیری در آن وجود ندارد؛ زیرا اعمال از باب انفعالات و از جنس حرکات است و آنچه که متغیر و زوالپذیر است، خیری در آن نیست. در رابطه با نفس احوال نیز قائل است، آنها از قبیل اعدام هستند و قوایی که این احوال از آنان سر میزند مثل شهویه و غضبیه، وجودی برایشان متصور نیست و هر آنچه که وجودی برایش نباشد، بیشک خیر و فضیلتی هم ندارد؛ زیرا در فلسفه صدرا خیر و فضیلت تنها از آن ِوجود است و هرآنچه غیر آن است تنها در پرتو نور وجود دارای شأن و منزلت میگردد. او در ادامه از موجوداتی که «خیر کثیر»اند و اشرف موجودات، نام میبرد. وجودهایی که دارای خیر و فضیلت هستند و اصلاً منبع خیر به شمار میآیند شامل موجودات مقدس و معقولات صوریه مجرد از تغییر و زوال مثل باری تعالی و ملائکه علوی و ارواح مطهره میباشند.[۲۴۷]
صدرا اعمال را از این نظر مغتنم میداند که اصلاح آنها، به معنای اصلاح قلب است. به عبارتی اعمال خیر باعث تصفیه و طهارت قلب میگردد و قلبی که اینگونه باشد دریچهاش رو به سوی عالم ملکوت باز میگردد و میتواند ذات، صفات و افعال خداوند را مشاهده کند. بنابراین این رفیعترین و والاترین علوم مکاشفهای؛ یعنی همان معارف ایمانی است که عظیم ترینشان همانا شناخت و معرفت به ذات حق و سپس صفات و افعالش میباشد.

۲-۲-۲. ایمان

۲-۲-۲-۱. معنای لغوی ایمان
واژه ایمان ضد «کفر» مصدر باب اِفعال از ریشه «ا م ن» در لغت به معنای تصدیق کردن، اذعان نمودن وگرویدن است.[۲۴۸] ابن منظور در لسان العرب چهار استعمال مختلف برای سه کلمه نزدیک به هم «الأمنُ والأمانه و الإیمانُ »که از ریشه واحد «امن» أخذ شدهاند را ذکر کرده است.
وی در اولی «امن » را به معنای مخالف ترس ، در دومی امانت و امان را به معنای ضد خیانت، در سومی ایمان را به معنای ضد کفر و در نهایت در چهارمی همان کلمه ایمان را به معنای تصدیق؛ ضد تکذیب به کار برده است.[۲۴۹] از معانی ذکر شده میتوان چنین برداشت کرد که ایمان فعلی است اختیاری ،که کار قلب است، قابل پنهان کردن، قابل افزایش وکاهش، از بین رفتنی و قابل تبدیل به ضد خودش است.
صدرا نیز در رابطه با معنای لغوی ایمان چنین بیان داشته است که «ایمان از لحاظ لغوی، آن چنانکه صاحب تفسیر کشاف آورده، مأخوذ از آمن است» و در ادامه برای معنای لغوی آن مثال میزند و میگوید «آمنه إذا صّدقه»: به او ایمان آوردم در حالیکه او را تصدیق کردم. گویا خود تصدیق کننده از تکذیب کردن و مخالفت در امان است.[۲۵۰]در ادامه معنای اصطلاحی ایمان را از منظر متکلمان شیعه بیان میکنیم تا مشخص شود صدرا در کدام یک از این گروه ها جای میگیرد.
۲-۲-۲-۲. تعریف اصطلاحی ایمان
در رابطه با تعریف ایمان، اجماعی وجود ندارد و همیشه در طول تاریخ میان فیلسوفان و متلکمان شیعی اختلاف نظر بوده و هست و همین اختلاف نظرها جناح بندیهای مختلفی را در رابطه با ایمان موجب شده است. اختلاف نظرها بر سر داخل کردن سه عنصر تصدیق قلبی، عمل به جوارح و اقرار زبانی است که ارکان و ابعاد اصلی ایمان را تشکیل میدهند.
ـ معتزله حقیقت ایمان را عمل میدانند و در این رابطه خود به گروههایی تقسیم میشوند. عدهای از آنان قائلند ایمان یعنی انجام واجبات بدون نوافل. برخی معتدند ایمان عبارت است از دوری و اجتناب از هر آنچه که پرهیز داده شده است. گروهی نیز بر این باورند که حقیقت ایمان، انجام هر چیزی است که در رابطه با اقوال، افعال یا اعتقادات مطرح است؛ خواه واجب باشد خواه مندوب.[۲۵۱] آنچه بین همه آنها مشترک است، این مهم است که آنان معنای لغوی ایمان را وقعی نمینهند و تنها عمل را در مفهوم ایمان دخیل میدانند و کسی که ترک عمل کند، هر چند کافر به حساب نمی آید، ولی مؤمن نیز نامیده نمیشود.[۲۵۲]
ـ اشاعره: ایمان را تصدیق قلبی میدانند که اقرار زبانی بیانگر آن است.[۲۵۳]
ـ مرجئه: آنان عمل را از مفهوم ایمان خارج کردند[۲۵۴]؛ اما در رابطه با دو عنصر دیگر،گروهی از آنان تصدیق قلبی را برای تحقق ایمان لازم دانستند و عدهای نیز اقرار زبانی را کافی به شمار آوردند.[۲۵۵]
ـ اهل حدیث: این گروه همان طور که از نامشان پیدا است ،اصل را بر ظواهر آیات و روایات گذاشتند و مطابق آن ایمان را متشکل از نیّت، عمل جوارحی و اقرار زبانی دانستند .[۲۵۶]
اکثر فلاسفه و علما نیز ایمان را ذاتاً تصدیق قلبی میدانند و بس .و اقرار زبانی را از آن رو که دلالت بر مسلمان بودن فرد به طور علنی و آشکارا در زندگی دنیوی دارد، میپذیرند. زیرا تصدیق قلبی حالتی نفسانی و درونی است و برای خود فرد حجت است، اما برای این که دیگران نیز بر ایمان او صحه گذارند،ضرورتاً نیازمند این است که بر زبان جاری شود وبدین ترتیب زبان نشانه ظاهری تصدیق
قلبی به حساب میآید.[۲۵۷]
با این بیان میتوان گفت اگر ایمان همان تصدیق قلبی باشد، به این معنا است که متعلقات ایمان
در قالب گزاره بیان میشوند و گزارهها نیز متصف به صدق و کذب میشوند. از این رو معرفت به متعلقات ایمان نیازمند نظر و استدلال است.
۲-۲-۲-۳. ایمان از نظر ملا صدرا
صدرا ایمان را به معنای لغوی آن میپذیرد و با اشاره به آیه{ءامن الرّسول بمـا أنزل إلیـه من ربّه و المومنون کلّ ءامن بالله و ملائکته وکتبه و رسله…{[۲۵۸]معتقد است که شناخت این امور ـ خدا، ملائکه، کتب آسمانی و پیامبران الهی ـ و تصدیق به آنها منجر به حصول ایمان میگردد.[۲۵۹] ایمان حقیقی از منظر صدرا از آن کسانی است که به گزارههای وحیانی علم داشته و آن ها را به پشتیبانی برهان مورد تأیید قرار میدهند. وی ایمان را «مجرد علم و تصدیق» میداند و عمل را از حوزه مفهومی ایمان خارج میکند. به همین منظور در ضمن شش دلیل و به استناد پارهای از آیات قرآن سخن خود را مورد تأیید قرار میدهد.
۱). دلالت آیاتی از قرآن مبنی بر اینکه محل ایمان قلب است و ایمان همان تصدیق قلبی است. به یقین میتوان گفت منظور وی از قلب، همان معنایی است که یکی از ابزار معرفت به شمار میآید نه قلب عضوی. از این رو ایمان به اعضاء و جوارح تعلق ندارد.}اولئک کتب فی قلوبهم الإیمان{.[۲۶۰]
۲). ایمان در برخی آیات عطف به عمل صالح شده است و این دلالت بر خارج بودن عمل از ایمان میکند؛ چرا که میان کلمه معطوف و معطوف الیه باید تغایر وجود داشته باشد و الاّ تکرار پیش خواهد آمد و تکرار خلاف اصل اولی است.[۲۶۱]

    1. در برخی آیات ایمان قرین معصیت و با آن جمع شده است؛ یعنی عاصی و گنهکار مؤمن خوانده شده اند، پس عمل داخل ایمان نیست.
    1. علم و تصدیق، یقینی و غیر قابل زوال و تغییر است. از سویی ایمانی انسان را به رستگاری و سعادت اخروی میرساند که ثابت و پایدار باشد و به بادی نلرزد. بنابراین ایمان همان معرفت و تصدیق است نه عمل.
    1. صدرا در تفسیر آیه } لا اکراه فی الدّین{[۲۶۲]معتقد است ایمان از جنس عطا و بخشش است که با افاضه خداوند بر قلب مؤمن حاصل میگردد. بنابراین عملی نیست که با اکراه واجبار همراه باشد.[۲۶۳]
    1. ایمان در اصل لغت به معنای تصدیق و اذعان است و اگر در عرف شرع به معنایی غیر از معنای لغویاش استعمال شود با عربی بودن قرآن منافات دارد.[۲۶۴]

صدرا یک جا سخن از ایمان اسلامی به میان میآورد و آن را تصدیق گزارههای وحیانی میداند که ضرورتاً جزء دین اسلام است[۲۶۵] و درجای دیگر ایمان را تصدیق مجموعه گزارههای وحی شدهای میداند که در ضمن آیات قرآن آمده است.[۲۶۶]
بنابراین در نظر صدرا وحی مجموعهای از گزارهها است که از سوی خداوند و توسط رسول برگزیدهاش بر انسان نازل شده است. طبق این طرز تلقی ایمان معرفت به این گزارهها و تصدیق قلبی به آنها است. بدین ترتیب ایمان از سنخ معرفت عقلی و یقینی به حساب میآید که متعلقات آن گزارهها و قضایایی هستند که مورد اعتقاد شخص قرار میگیرد. ویژگی بارز این رویکرد این است که فردی که به متعلقات ایمان معتقد است مدعی است هر آنچه بدان اعتقاد دارد، صادق است، و می تواند صدق آنها را به نحو متقنی توسط ادله و براهین عقلی اثبات کند.
سخنان صدرا گواه این مهم است که عقل شرط شناخت اصول اعتقادی دین و در نهایت ایمان به آن هاست. کسی که عقلی ندارد، تکلیف الهی که همان شناخت خدا و عبادتش میباشد از او ساقط میگردد و با این بیان ایمان نیز به خودی خود مطرح نخواهد شد. بنابراین در نظر صدرا عقل بر ایمان تقدم دارد.
۲-۲-۲-۴. مراتب ایمان
صدرا ایمان را مفهومی مشکک و ذو مراتب میداند. از نظر وی:
۱). گاهی مراد از ایمان، ایمانی است که عامی از آن استفاده میکند. این ایمانی از روی تقلید یا تسلیمی بدون بصیرت کشفی و بدون معرفت کسبی است. این مرتبه از ایمان همان اقرار ظاهری و جاری کردن شهادتین بر زبان است. با این بیان شخص مسلمان میشود و اسلام میآورد.
} قالت الأعراب ءامنا قل لّم تؤمنوا ولکن قولوا اسلمنا و لمّا یدخل الایمان فی قلوبکم{.[۲۶۷]
این آیه به صراحت بیان میدارد که مسلمان بودن یک شخص منوط به اقرار زبان است؛ ولی ایمان حقیقی باید بر قلب جاری شود. این نوع ایمان، انکار و غفلت قلبی از آن را در پی دارد. مثل ایمان منافقین.

    1. ایمانی که از طریق جدل و روش متکلمین حاصل میگردد. این مرتبه از ایمان به معنای تصدیق به شهادتین و همه امور ضروری دین است که عموم مسلمین آن را تصدیق میکنند. این اعتقادی است در خور شخص مسلمان که او را به سوی آنچه حقیقت است می برد. این مرتبه از ایمان هنوز به درجه یقین نرسیده است.
    1. ایمانی که از طریق تصدیق یقینی که طریقه حکما است به دست میآید. این ایمانی است که فرد توسط آن با نظر کردن به طبیعت و عالم میفهمد که همه آنها ممکن الوجودند و نیازمند آنند که چیزی وجودشان را بر عدمشان ترجیح دهد. ایمان در این مرتبه به معنای تصدیق وجود پیامبران و ارسال آنها از سوی خدا برای هدایت بشر و نیز تصدیق به روز واپسین و وجود ثواب و عقاب است. ایمان به این معنا ایمانی حقیقی و معرفتی یقینی به وجود خداوند است.
  1. این مرتبه از ایمان، ایمانی است که از طریق ریاضت و مجاهدت، ترک تعلقات و زهد حقیقی حاصل میگردد. در این مرتبه عقل عملی و نظری به وحدت میرسند و مؤمن به جانب حق میرسد و صفات و افعال خداوند را مشاهده میکند. آنچه مشاهده میشود موجود حقیقی و صفات و افعال او است و در این مرتبه است که به اوج فقر و نیاز خود پی میبرد. البته ایمان در این مرتبه بستگی به صفا و کدورت نفس دارد. هر چهقدر نفس صافتر و مصفیتر باشد، ظهور حق در آن شدیدتر است. مؤمن در این مرتبه به هر سو مینگردد جز حق نمیبیند. به قدری غرق در جذبات الهی می شود که انیّتش از بین میرود و حالت بیخودی به او دست میدهد. این ایمان، ایمان شهودی است که بالاترین مرتبه ایمان است و مؤمن در این مرتبه صدیق، ولی یا شهید نامیده میشود.[۲۶۸]
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ب.ظ ]




(مثنوی۲/۲۱۱۸)

هر یکی در پرده یی، موصول خوست

وهم اوآن است کآن خود عین هوست

(مثنوی۴/۳۷۰۴)

لَـا اِسْـمَ لـَارَسْـمُ ولَاصِــفَت بِــــــزَان

بِی خَوَرْ چَه یافت خُــود ژَ بِی نِشَان

۱) ترجمه بیت: خداوند را بدون مشخصاتی ظاهری بدان، وقتی انسان خود خبری نداشته باشد چگونه می‌تواند ازچیزی که نشانی ندارد خبری بدهد.
۲) نکات بلاغی: بِزان با نِشان: کلمه قافیه است، اسم، رسم وصفت: مراعات النظیر است، بِی خَوَر: بی خبر بدون اطلاع و آگاهی، واج آرای: (الف).
۳) شرح مفاهیم عرفانی: هر اسمی که بر ذات حق به اعتبار متصف شدن به صفتی از صفتهای حق که عَرَض به غیر است، همانند ضارب، احمر دلالت کند صفت گویند، و هر لفظی که بر ذات بی اعتبار وصفت دلالت نماید همانند زید و رجل این را اسم نامند. امّا در مکتب شیعه اسماء وصفات غیر از حق مخلوق خداوند به حساب میآیند. خداوند متعال اسماء را با حرف وحروف آفریده امّا خودش به حروف توصیف نمیشود. امام باقر علیه السلام دراین مورد میفرمایند: «وَ اللهُ خَالِقُ ألْأشیَاءِ لَا مِنْ شَیءٍ ، یُسَّمِی بّأسْمَائِهِ فَهُوَ غَیْرُ أسْمَائِهِ وَألْأسْمَاءُ غَیْرُهُ وَ ألْمَوْصُوفُ غَیْرُ ألْوَاصِفِ» واسم خداوند، غیر از خداوند است و تمام چیزی که اسم برآن واقع می گردد او مخلوق خداوند است. چون خداوند غایت الغایات است واز طرفی چون غایت موصوف است پس تمام موصوفات مخلوق حقند، و خالق اشیاء نمیتواند موصوف باشد. صوفیه برای اعتبارات هیچ ارزشی قایل نیستند: چون خداوند وجود محض است، وغیردر وجود حق هیچ آمیزشی ندارد وحق هم به خاطر ذاتش از هر کثرت وترکیبی بدور است. صوفیه در مورد اسماء خداوند می گویند: «بَعْضُ هُمْ أسْمَاءُ اللهِ لَیْسَتْ هِی اللهَ وَ لاغَیْرَهُ کَمَا قَالُوا فِی الْصِّفاتِ، وَ قَالَ بَعْضُ هُمْ أسْمَاءُ اللهِ هِیَ اللهَ»، از این که صفات و اسماء در ذات حق راه ندارد سرّی نهفته است، که آن فنای تمامی تعینات است. که در شهود عارف حق مشاهده میگردد، همان طوری که مشاهدهی هویّت مطلق هستی محض است و بدون هیچ اسمی از اسماء مشاهده میگردد. اسم صفت که مسمی است که دلالت بر آن دارد که خود مسمی نیست، وقتی که اسم مسمی نیست اسم ترکیب و تبدیل مییابد. اگر اسم مسمی باشد چون اسم تبدیل و دگرگونی مییابد اسم مسمی هم دگرگون می شود. (ر. ک، فتح الهی،۱۳۸۰: ۷۷ – ۸۰)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پیش بی حدّ هر چه محدود است لاست

کُـلُّ شَـیءٍ غَیـْرَ وَجْهِ الله فناست

(مثنوی۲/۳۳۷۳)

چـون تـجلـی کـرد اوصـاف قـدیم

پس بِسوزد وصفِ حادث را گلیم

(مثنوی۳/۱۴۰۲)

چـون قدیم آید حدث گردد عَبث

پس کــجا داند قدیمی را حدث

(مثنوی۵/ ۱۳۱۳)

َکــمَالِ تُــوحیــــد نَفی صَفَاتِن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ب.ظ ]




۴-۱-۳ پروژه های شرکت طرح پیمان کاسپین ۱۵۳
۴-۲ استخراج معیار و زیر معیارها ۱۵۴
۴-۳ تعریف سناریو ۱۵۶
۴-۴ اولویت بندی پروژه های شرکت ۱۵۶
۴-۵ تشکیل سبد ۱۶۹
۴-۵-۱ محدودیتهای شرکت ۱۷۰
۴-۵-۲ تشکیل سبد در حالت اول سناریو ۱۷۱
۴-۵-۳ تشکیل سبد در حالت دوم سناریو ۱۷۴
۴-۶ تعیین شاخصهای اولویت بندی سبد۱۷۸
۴-۷ تعیین ریسک سبدها ۱۷۸
۴-۸ اولویت بدی ، تعدیل و متوازن سازی سبدها ۱۸۶
۴-۹ تحلیل نتایج و سناریو ها ۱۸۸
فصل پنجم( نتیجه گیری و پیشنهادات) ۱۹۰
مقدمه ۱۹۱
۵-۱ بخش اول: تواناییها و قابلیت‌های مدل ۱۹۳
۵-۲ بخش دوم: نتایج تحقیق ۱۹۵
۵-۳ بخش سوم: پیشنهادات ۱۹۷
۵-۱-۳ بخش سوم: پیشنهادات اجرایی ۱۹۷
۵-۲-۳ بخش سوم: پیشنهاد برای تحقیقات آتی ۱۹۹

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-۴ بخش چهارم: محدودیتهای پژوهش ۲۰۱
منابع ۲۰۲
پیوست الف: مصاحبه با مدیر عامل شرکت طرح پیمان کاسپین ۲۰۶
پیوست ب: شش عامل بکارگیری بهینه از مدیریت پورتفولیوی پروژه ۲۱۳
مقدمه
امروزه انتخاب پروژه در سازمانهای پروژه محور یک تصمیم حیاتی و دینامیک بوده چرا که ایجاد سیستم های متمرکز و یکپارچه که در قالب آن بتوان دانش مدیریت پروژه را نهادینه کرد امری ضروری می نماید. امروزه برخلاف روش های سنتی گذشته بسیاری از سازمانها و بنگاه های اقتصادی به منظور بقا در محیط رقابتی جهانی برای مدیریت فعالیتها و پروژه های خود به سوی روش های پروژه محور گرایش پیدا کرده اند. در واقع این گونه سازمانها چشم انداز و اهداف خود را در قالب انتخاب درست پروژه ها و اجرای مؤثر آنها دنبال می کنند.
یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی این سازمانها هم جهت بودن بیشتر پروژه های سازمان با استراتژی مدیریت شرکت می باشد، که این موضوع درباره منابع نیز صادق می باشد چراکه انتخاب و تخصیص بهینه منابع محدود سازمان به تعدادی محدودی از پروژه های سازمان یک تصمیم مهم تلقی می گردد. به همین دلیل انتخاب مجموعه پروژه ها یا پورتفولیوی پروژه های سازمان که بتواند اهداف و استراتژی های سازمان را با توجه به محدودیتهای سازمانی برآورده کند، بسیار اهمیت دارد.
مدیریت پورتفولیوی پروژه، رویکردی برگرفته از دانش مدیریت پروژه است، با این مضمون که در این سیستم، مدیریت با ترکیبی از پروژه ها با اهداف و شرایط خاص منظور می باشد و سطحی بالاتر از مدیریت پروژه تلقی می باشد.در این نظام مدیریتی هدف اصلی، طراحی و اجرای پروژه هایی است که بتوانند در نهایت دستیابی سازمان پروژه محور را به اهداف استراتژیک خود تسهیل کنند.
سازمانهای پیمانکاری نیز از جمله سازمانهای پروژه محور هستند که بقا و موفقیت خود را درگرو انتخاب بهینه سبد پروژه های خود دارند. از این رو پیاده سازی مدیریت پورتفولیوی که تضمین کننده انتخاب صحیح پروژه در سازمان باشد امری حیاتی تلقی می گردد.
سازمانها از روش های مختلفی برای انتخاب های خود بهره می گیرند اما این نکته ضروری است که در برنامه ریزی پروژه ها علاوه بر ارزیابی و انتخاب پروژه ها به صورت انفرادی، باید به تعامل و اثرات متقابل مابین پروژه ها نیز توجه گردد.
در این تحقیق سعی گردیده که مدلی بر مبنای اصول اصلی مدیریت پورتفولیوی برای سازمانهای پیمانکاری در کشور انتخاب و با پیاده سازی آن در یک سازمان پیمانکاری منتخب آزموده شود.
مدل معرفی شده دراین تحقیق برگرفته از اصول مدیریت پورتفولیوی می باشد.
مراحل این تحقیق را می توان در ۸ بخش اصلی مدل توسعه یافته انتخاب سبد خلاصه نمود که این ۸ بخش عبارتند از :
-بخش اول: مطالعه و بررسی ملاحظات استراتژیک
-بخش دوم : استخراج شاخصها و معیارهای کمی و کیفی ارزیابی پروژه ها
-بخش سوم : تعریف سناریو
-بخش چهارم: جمع آوری و دسته بندی ایده ها و پیشنهادات پروژه های سازمان و ارزیابی و اولویت بندی پروژه ها که با بکارگیری AHP انجام می شود.
بخش پنجم: تشکیل سبد که با بکارگیری برنامه ریزی صفر و یک میسر می گردد.
بخش ششم : تعیین معیارهای اولویت بندی سبد پروژه ها
بخش هفتم: اولویت بندی ، تعدیل و متوازن سازی پورتفولیوی پروژه که از طریق محاسبه ریسک سبدها و تعیین واریانس و انحراف معیار و ارزش حاصله از سبدها حاصل می گردد.
بخش هشتم: تحلیل نتایج و سناریو
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
امروزه دیگر رویکرد مدیریت پروژه به عنوان یکی از کارآمد ترین رویکردهای مدیریت برای تأمین انتظارات و خواسته های مدیران طرح ها در نزد محافل علمی و اجرایی شناخته شده است. در پس این مقبولیت گسترده تمایل به ایجاد سازمانهای پروژه ای برای امکان بهره مندی از تجارب و آموخته های ارزنده در پروژه ها، کسب منافع اقتصادی بیشتر، کاهش ریسکهای سرمایه گذاری و پاسخگویی بهتر سازمان به تعهدات خود در قبال مشتریان پروژه رو به فزونی گذاشته است.
وجود طرحهای متددد در بدنه سازمانهای پروژه ای و از آن جمله سازمانهای پیمانکاری که در امر ساخت و ساز فعالیت می کنند باعث شده است تا از لحاظ ساختار و نیز روشها و سیستم های کاری تغییر و تحولات گوناگونی بوجود آید. این اجتماع پروژه ها باعث می شود تا برای مدیریت و رهبری پروژه شرایط خاصی برای سازمانها و مدیران پروژه تحمیل شود. از این رو به منظور استفاده مطلوب از فرصتها و دارایی های سازمان از یک طرف و کنترل پیشرفت پروژه های سازمان لازم است با استقرار یک سیستم مدیریت جامع و چند بعدی کلیه پروژه های سازمان با صحت و سلامت و با توجیه های مناسب اقتصادی، فنی و اجتماعی به انجام برساند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم