کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



برای بررسی ارتباط استراتژیهای تندرستی کارکنان بیمارستان خصوصی با عملکرد آنان ،فرضیات زیر را در نظر می گیریم
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بین استراتژی های تندرستی کارکنان بیمارستان خصوصی و عملکردآنان رابطه معنی داری وجود ندارد:H0
بین استراتژی های تندرستی کارکنان بیمارستان خصوصی و عملکردآنان رابطه معنی داری وجود دارد:H1
برای بررسی این فرض ، با توجه به جدول شماره (۱۶-۴) از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است که مقدار عددی ارائه شده برای میزان ارتباط عملکرد کارکنان با خدمات تندرستی
۰٫۱۸۰ R=می باشد و با توجه به سطح معنی داری Sig=0.088 مشخص می گردد که از سطح خطای بیشتر بوده ، یعنی فرض وابستگی در سطح خطای رد می گردد.
نتیجه: بنابراین فرض H1 رد و H0 تائید می شود . بنابراین بین استراتژی های تندرستی کارکنان بیمارستان خصوصی و عملکردآنان رابطه معنی داری وجود ندارد.
۴-۵مقایسه رابطه متغییر های خدمات رفاهی ، بیمه و بازنشستگی ، تندرستی کارکنان با عملکرد آنان در هریک از بیمارستانهای دولتی و خصوصی با بهره گرفتن از جدول همبستگی اسپیرمن:.

فرضیه
کارکنان بیمارستانهای دولتی
کارکنان بیمارستان خصوصی

فرضیه اول: میان استراتژی های خدمات رفاهی نیروی انسانی باعملکرد کارکنان بیمارستانهای دولتی و خصوصی رابطه معنی داری وجود دارد
بین استراتژی های خدمات رفاهی کارکنان بیمارستانهای دولتی و عملکرد رابطه معنی داری وجود ندارد.
بین استراتژی های خدمات رفاهی کارکنان بیمارستان خصوصی و عملکرد رابطه معنی داری وجود ندارد.

فرضیه دوم: میان استراتژی های بیمه و بازنشستگی نیروی انسانی باعملکرد کارکنان بیمارستانهای دولتی و خصوصی رابطه معنی داری وجود دارد.
بین استراتژی های بیمه و بازنشستگی و عملکرد کارکنان بیمارستانهای دولتی رابطه معنی داری وجود ندارد
بین استراتژی های بیمه و بازنشستگی و عملکرد کارکنان بیمارستان خصوصی رابطه معنی داری وجود داردو به دلیل مثبت بودن عدد همبستگی می توان گفت که این رابطه در جهت مثبت است پس افزایش بیمه و بازنشستگی باعث افزایش عملکرد کارکنان بیمارستان خصوصی است.

فرضیه سوم: میان استراتژی های نظام تندرستی کارکنان با عملکرد کارکنان بیمارستانهای دولتی و خصوصی رابطه معنی داری وجود دارد.
بین استراتژی های تندرستی کارکنان بیمارستانهای دولتی و عملکردآنان رابطه معنی داری وجود ندارد
بین استراتژی های تندرستی کارکنان بیمارستان خصوصی و عملکردآنان رابطه معنی داری وجود ندارد

بررسی کلی ارتباط هریک از متغییر های خدمات رفاهی ، تندرستی، بیمه و بازنشستگی با عملکرد کارکنان بیمارستانهای دولتی و خصوصی استان سمنان
فرضیه اول: بین استراتژی های خدمات رفاهی نیروی انسانی باعملکرد کارکنان بیمارستانهای دولتی و خصوصی استان سمنان رابطه معنی داری وجود دارد
جدول شماره (۱۷-۴) ( جدول آزمون همبستگی)

خدمات رفاهی

ضریب همبستگی اسپیرمن

عملکرد
.۱۳۱*

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-04-17] [ 09:26:00 ب.ظ ]




کیفیت در برابر دستاورد: اگر فرد با پدیده ای مادی یا اجتماعی به دلیل دستاوردی که دارد یا کاری که انجام می‌دهد (با دید ابزاری) تعامل کند، الگوی کنش وی دستاوردی است. ولی اگر به کار، دستاورد و تولید پدیده کاری نداشته و فقط به ذات شیء به عنوان آن چیزی که هست توجه دارد، الگوی کنش او کیفیتی است. بر اساس این الگو می‌توان در قلمرو روابط نسلی به برساختن دو تقابل دست زد: وظیفه محوری/ نتیجه محوری، عقیده گرایی/ عمل گرایی. مقوم ذاتی الگویی که پارسونز مطرح کرد، نگاه ابزاری یا آلی داشتن به کنشی است که انجام می‌گیرد. هنگامی که کنشگر از طریق انجام دادن کنش به دنبال دست یابی به اهداف دیگری باشد و به عمل خود به عنوان مقدمه ای برای سایر غایات بنگرد، الگوی کنش وی دستاوردی است. بر اساس هستۀ اصلی معنایی در این الگو می‌توان به برساختن دو تقابل در قلمرو روابط نسلی دست زد. هنگامی که فرد به کنش مورد نظر خود با دید اصالی می‌نگرد و آن را فارغ از آن که چه نتیجه و پیامدی برای وی به بار خواهد آورد، صرفاً به دلیل اتیان خود عمل را انجام می‌دهد، در این صورت الگوی کنش وی وظیفه محور خواهد بود. در سویۀ مقابل نیز اگر فردی فقط با این هدف به اتیان عملی دست بزند، که از طریق انجام دادن آن به نتیجۀ خاصی نایل شود، الگوی کنش وی نتیجه محور خواهد بود. در قلمرو روابط نسلی، هنگامی که فردی کنش خود را با دیگران براساس وظیفه ای که احساس می‌کند سامان دهد، در این صورت الگوی کنش وی در این قلمرو به سویۀ ابتدایی دوگانگی فوق نزدیک می‌شود. در غیر این صورت، الگوی کنش وی به سویۀ مقابل (یعنی نتیجه محوری) مایل خواهد شد. مطابق با هستۀ معنایی که در الگوی پارسونزی مطرح شد، می‌توان به برساختن دوگانگی دیگری مطابق این الگو پرداخت. هنگامی که فردی دست به کنشی می‌زند با این ذهنیت که به عملی در خارج دست خواهد زد که عقیدۀ او را محقق می‌سازد، الگوی کنش وی مطابق با عقیده گرایی خواهد بود. هدف از تحقق عمل در جهان خارج از ذهن به ثبوت رساندن عقیده ای ذهنی است که کنشگر به آن معتقد است. کنش در این الگو، مجرایی است که از طریق آن می‌توان به محقق ساختن ایدۀ ذهنی مبادرت ورزید. اما هنگامی که کنشگر دست به عملی می‌زند، فارغ از این که چه عقیدۀ ذهنی را محقق می‌سازد، الگوی کنش وی مطابق با عمل گرایی خواهد بود. در حوزۀ روابط نسلی نیز هنگامی که کنشگر به سامان دادن ارتباط و تعامل خود با دیگران می‌پردازد، در حالی که به دنبال محقق کردن عقیدۀ خاصی است، الگوی کنش وی به سویۀ ابتدایی (عقیده گرایی) متمایل خواهد بود. اما هنگامی که کنش فارغ از محقق کردن نوع خاصی از عقیدۀ ذهنی کنشگر باشد، در این صورت الگوی کنش در قلمرو روابط نسلی متمایل به سویۀ دوم دوگانگی فوق (عمل گرایی ) خواهد بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ویژگی در برابر پخش بودن: کنشگر در برخورد با پدیدۀ مادی یا اجتماعی می‌تواند فقط از برخی جنبه‌ها با آن ارتباط داشته باشد که در این صورت الگوی کنش وی ویژگی است. از سوی دیگر، وی می‌تواند از تمامی جوانب نیز با آن رابطه برقرار کند که در این صورت الگوی کنش او پخش بوده است. به عنوان نمونه، الگوی غالب کنش پدر با فرزندانش الگوی پخش بودن است، ولی رابطه انسان با کارمند بانک از الگوی ویژگی تبعیت می‌کند. هستۀ اصلی معنایی در این الگو، توجه به تمامی ابعاد یک پدیده یا بعدی خاص و ویژه است. اگرچه از این الگوی پارسونزی برای برساختن دوگانگی مشخصی در زمینۀ الگوهای کنشی موجود در قلمرو روابط نسلی استفاده نشده است، می‌توان این تقابل را با توجه به نمونه ای که پارسونز مطرح می‌کند، در سیر تحولات روایی حاتمی کیا مورد توجه قرار داد. همان طور که در بخش نتیجه گیری به طور مفصل بیان خواهد شد، حاتمی کیا در سیر روایت روابط نسلی (در آثار مربوط به ژانر جنگی خود) به نوعی الگوی پخش بودن میل پیدا کرده است. به عبارت دیگر، اگر روایت کارگردان را نوعی کنش جمعی قلمداد کنیم، مطابق الگوی پارسونزی می‌توان در حاتمی کیا میل به سویۀ دوم (پخش بودن) را ملاحظه کرد. وی در آثار متأخر خود سعی دارد در بازنمایی روابط نسلی به تمام ابعاد و کلیۀ جوانب آن بپردازد. به همین دلیل نوعی خودآگاهی اجتماعی را در آثار اخیر وی می‌توان ملاحظه کرد، که برآمده از تبعیت وی (در حین روایت کردن) از الگوی پخش بودن است. بنابراین، همان طور که عنوان شد، اگرچه از این الگو برای بررسی الگوهای مربوط به قلمرو نسلی استفاده نشده است، می‌توان از آن برای تحلیل کنش روایت راوی استفاده کرد. در قسمت نتیجه گیری و پس از بررسی تک تک نمونه‌ها بهتر می‌توان به اظهار نظر در این مورد پرداخت.
خویشتن در برابر جمع: کنشگر در برخورد با پدیدۀ مادی یا اجتماعی، یا متوجه منافع خصوصی خویش است یا به منافع جمع توجه دارد. این الگو، دسته ای از جهت گیری‌های کنشی را در بر می‌گیرد که یا متوجه منافع فردی است یا منافع گروهی هستۀ معنایی در این الگوی پارسونزی، توجه کنش به منافع دیگری یا خود است، با توجه به این الگو می‌توان به برساختن دوگانگی دیگری پرداخت که به قلمرو روابط نسلی مربوط می‌شود: درون گرایی/ برون گرایی. در این قلمرو، اگر کنش فرد بیش از آن که معطوف به دیگران باشد، معطوف به خود باشد، الگوی کنشی شخصیت به سویۀ ابتدایی (درون گرایی) متمایل می‌شود. مطابق این الگوی برساخته، شخصیت در درام بیش از آن که به سیر آفاقی و اجتماعی علاقه مند باشد و کنش خود را در جهت آن سامان دهد، به سیر انفسی و درونی متمایل است. بنابراین در قلمرو روابط نسلی، هنگامی که فرد کنش خود را به نفع دیگران و با توجه به آن‌ها سامان می‌دهد، به سویۀ برون گرایی متمایل است. در غیر این صورت، الگوی کنشی وی به سویۀ ابتدایی تقابل فوق مایل خواهد بود (در رابطه با متغیرهای الگویی مراجعه شود به: کرایب، ۱۳۸۱: ۶۲-۶۰؛ لومیس، ۱۹۶۵: ۳۴۴-۳۴۱؛ تیماشف، ۱۹۶۷: ۲۴۴-۲۴۳؛ همیلتون، ۱۹۹۲: ۱۰۳؛ روشه، ۱۳۷۶: ۷۲-۶۷؛ ترنر، ۱۹۹۸: ۳۲).
بر اساس الگوی کنشی پارسونز، برای بررسی الگوهای کنشی در قلمرو روابط نسلی می‌توان به برساختن پنج دوگانگی پرداخت:
عشق مداری/ عقل مداری
گذشته گرایی/ آینده گرایی
وظیفه محوری/ نتیجه محوری
عقیده گرایی/ عمل گرایی
درون گرایی/ برون گرایی
این تقابل‌ها لزوماً دارای دو سویه هستند و با توجه به هستۀ معنایی که بیان شد، در هر یک از موقعیت‌های داستانی، مؤلف در روایت خویش از شخصیت‌های درام به یکی از سویه‌های مذکور نزدیک خواهد شد.
مفهوم «بازنمایی» یکی از مفاهیم کلیدی در مطالعۀ تمام انواع رسانه ­ها، به ویژه در مطالعه تلویزیون و فیلم­های سینمایی است. این مفهوم شدیداً به بحث­های مربوط به نمایش واقعیت ارتباط پیدا می کند زیرا سعی بسیاری از متون رسانه­ای بر این است که واقعی به نظر برسند. اما آنچه ما در نزد خود واقعی می­پنداریم خارج از بازنمایی وجود ندارد. این موضوع جدای از امور واقعی و تجربی است که در جهان اطراف ما روی می­ دهند؛ به دیگر سخن منظور آن چیزی است که ما در قضاوت شخصی یا جمعی خود به عنوان واقعیت می­پذیریم یا رد می­کنیم.
بنابراین اشیاء، افراد، رویدادها، و پدیده ­ها برای اینکه به واقعیت بدل شوند می­بایستی به بازنمایی در بیایند و این کار از طریق ورود آنها به زبان ممکن می­ شود. در این رابطه، همانطوری که استوارت هال[۸] (۱۹۹۷)،صاحب نظر برجسته حوزه مطالعات فرهنگی، توضیح می­دهد، منظور از «زبان»، زبان انگلیسی، فرانسوی، چینی و غیره نیست بلکه زبان به معنای جامع اش مدنظر است یعنی: زبان بدن، زبان نوشتار، زبان گفتار، زبان تصویر، زبان موسیقی، زبان اعداد و غیره.
ما با نحوۀ بازنمایی چیزها به آنها معنا می­دهیم: به صورت کلماتی که برای آنها به کار می­بریم، داستان­هایی که درباره آنها نقل می­کنیم، تصاویری که از آنها ایجاد می­کنیم، عواطفی که به آنها نسبت می­دهیم، روش های طبقه ­بندی که برای آنها بکار می­بریم و با این کار در مورد آنها مفهوم­سازی می کنیم، و یا ارزش­هایی که برای آنها تعیین می­کنیم، و می­توان این لیست را ادامه داد … . اما ما انسان­ها به دلیل اینکه موجوداتی اجتماعی هستیم نیازمند این هستیم که بتوانیم با افراد جامعه و گروه خود یا دیگران به تولید و مبادله معنا بپردازیم و برای این امر به وجود زبان­های مشترک احتیاج داریم. «رمزها»، که در نتیجه توافقات و قراردادهای اجتماعی و فرهنگی ما حاصل می­آیند به ما در این رابطه کمک زیادی می­ کنند.
علاوه بر کمک به ما در برقراری ارتباط، «تولید معنا» همچنین به ما کمک می­ کند تا هویت خود را در مقابل انسان­های «دیگری» که از سنخ یا همفکر ما نیستند، تثبیت کنیم. بنابراین متوجه می­شویم که وجود «تفاوت» و یا به عبارت دیگر وجود دیگران هم به تولید معنا و هم به شکل­ گیری هویت-که از مقوله­ های مهم و تعیین­کننده در روابط مابین افراد و گروه ­های اجتماعی در دنیای امروز است- کمک می کند.
خلاصه اینکه از ابعاد مختلفی می­توان به بحث بازنمایی پرداخت اما برای امتناع از پراکنده­گویی و بروز ابهام در رابطه با این مقولۀ مهم، بهتر آن است که تلاش شود تا سلسلۀ مباحث نظری از حیطۀ ارتباطات و مطالعات فرهنگی خارج نگردد. کمااینکه محققان و نظریه­پردازان سرشناس ارتباطات و مطالعات فرهنگی نظیر استوارت هال، پیرس، وودوارد، ریچارد دایر، تامسون و جان فیسک هر یک بر بعد خاصی در رابطه با مقولۀ بازنمایی تأکید کرده و مباحث نظری مفصلی را مطرح کرده ­اند. از جملۀ این زوایا می­توان به ابعاد زبان­شناختی(توسط سوسور، هال و پیرس)، فرهنگ­شناختی(توسط هال)، هویت­شناختی(توسط وودوارد و دایر) و ایدئولوژی­شناختی( توسط تامسون و فیسک) بازنمایی اشاره کرد. بنابراین باتوجه به تأکید این صاحبنظران بر این ابعاد از بازنمایی، مباحث نظری مطرح در این بخش به این حوزه ها اختصاص یافته و از وارد شدن به مباحث دیگر خودداری می­گردد. در ادامۀ بخش نظری، رویکردهای مختلف نظری که در رابطۀ با «بازنمایی» وجود دارند معرفی می گردند. در پایآن در قسمت چارچوب نظری، رویکرد منتخب و مورد نظر این کار پژوهشی که در واقع موضع ما را در قبال مقولۀ بازنمایی مشخص می نماید به طور روشنتر و مفصل­تر مطرح می گردد.

۲-۴- بازنمایی و زبان

وقتی که ما به محیط اطراف مان نگاه کرده یا گوش فرا می­دهیم، چیزهای موجود در محیط را تشخیص می­دهیم و این به دلیل آن است که “فرآیندهای ذهنی ما درک تصویری و صوتی ما از اشیاء را به صورت مفاهیمی که در سر ما برای آنها وجود دارند و همچنین کلمات تعیین­شده برای آنها، بازگشایی می­ کنند”(هال، ۱۹۹۷، ص ۱۷). ما برای بیشتر چیزهای موجود در جهان کلمه داریم نظیر دریا، خانه، مداد و غیره؛ کلمات، بازنمایاننده یا نمادهایی برای مفاهیم ذهنی ما هستند و برای ارجاع به چیزهای واقعی یا خیالی موجود در جهان بکار برده می­شوند.
بنابراین می توان گفت که «تفکر[۹]» از طریق یا به واسطه مفاهیم موجود در ذهن هر انسان صورت می­گیرد و «صحبت[۱۰]» نیز از طریق یا به واسطه کلمات موجود برای مفاهیم موجود در سر و چیزهای موجود در جهان انجام می­پذیرد. «بازنمایی» نیز به تولید معنای مفاهیم موجود در ذهن از طریق زبان گفته می­ شود؛ در واقع، «بازنمایی» “حلقه اتصالی است بین مفاهیم ذهنی و زبانی که ما را قادر می­سازد تا به جهان واقعی یا خیالی چیزها ارجاع دهیم” (همان، ص ۱۷).
می­توان گفت که در واقع، بازنمایی برای عملی­شدن نیازمند دو سیستم یا نظام است: نظام مفاهیم و نظام زبان. از طریق نظام مفاهیم، همه انواع، اشیاء، افراد، رویدادها و پدیده ها به واسطه مجموعه ­ای از مفاهیم یا بازنمایی­های ذهنی موجود در ذهن به همدیگر مرتبط می­شوند و به ما کمک می­ کنند تا به تفسیر جهان به شیوه­ای معنادار بپردازیم. بنابراین در درجه اول، معنا متکی به نظام مفاهیم است. نظام مفاهیم “از مفاهیم مفرد و مجزا تشکیل نیافته است بلکه این نظام براساس شیوه­ هایی از سازمان­دهی، دسته­بندی، طبقه ­بندی، و ترتیب شکل­گرفته و روابط پیچیده­ای در بین مفاهیم برقرار است” (همان، ص ۱۷). برای این کار از اصول «شباهت[۱۱]» و «تفاوت[۱۲]» برای تثبیت روابط بین مفاهیم یا تشخیص آنها از یکدیگر کمک گرفته شده است.
در کنار نظام مفاهیم، بازنمایی از نظام زبان نیز به طور حتم کمک می­گیرد. “نظام زبان ایده­ ها و مفاهیم ما را با یکسری کلمات نوشتاری، صداهای گفتاری، یا تصاویر مرتبط می­سازد” (همان، ص ۱۷). نکته مهم اینکه ما تنها در صورتی قادر می­شویم به ابراز و مبادله معانی و مفاهیم بپردازیم که به زبانی مشترک دسترسی داشته باشیم.
هر انسانی در ذهن خود دارای یک نقشه­ی مفهومی است که کاملاً با دیگران متفاوت است. سؤالی که در اینجا، از نظر هال (۱۹۹۷)، مطرح می­ شود این است که ما چگونه علیرغم دارابودن نقشه های مفهومی متفاوت قادر به برقرار کردن ارتباط با یکدیگر هستیم. این موضوع به دسترسی همگانی ما به یک زبان مشترک در درون یک فرهنگ و یا دربین فرهنگ های مختلف بر می گردد. دسترسی به زبان مشترک به ما کمک می کند تا درک و تفسیرهای نسبتاً مشابهی از جهان داشته باشیم و به همین دلیل است که در بعضی مواقع فرهنگ به «معانی مشترک» تعریف می شود (ص ۱۸).
در اینجا منظور از «زبان»، زبان انگلیسی، فرانسوی، چینی و غیره نیست، بلکه هر صدا، کلمه، تصویر، یا شیئی که به عنوان یک «نشانه[۱۳]» کاربرد دارد و هنگامی که درکنار نشانه های دیگر در داخل نظامی سازمان دهی می شود که قادر به انتقال و بیان معنا است زبان را بوجود می آورد. و این به دلیل وجود زبان های مشترک است که ما قادر هستیم افکار(مفاهیم)مان را به کلمات، اصوات، یا تصاویر (به عنوان یک زبان) تبدیل کرده و به ابراز معناهای مورد نظر به دیگران و برقراری ارتباط با آنها بپردازیم.
درست همانطوری که افرادی که به یک فرهنگ یکسان تعلق دارند می بایستی به یک زبان مشترک دسترسی داشته باشند، هال (۱۹۹۷) اضافه می کند که، علاوه برآن همچنین می بایستی شیوه های مشابهی از تفسیر نشانه های یک زبان نیز در بین آنها رایج باشد چرا که تنها در این حالت است که معانی به طور مؤثری در بین افراد مبادله می شود (ص ۱۹). سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که ما چگونه می دانیم که کدام مفهوم به فلان چیز اشاره می کند؟ در اینجا لازم است تا به شناخت بیشتر نشانه ها بپردازیم. در این راستا پیرس نشانه ها را به سه دسته تقسیم می کند: شمایل[۱۴]ها، نماد[۱۵]ها، و نمایه[۱۶]ها (گیل و اَدمز،۲۰۰۲: ص ۲۵۵):
نشانه هایی که به چیزی که نماینده ی آن هستند شباهت دارند، «شمایل» خوانده می شوند، ترسیم ها، نقاشی ها، یا تصویرهای عکاسی یا تلویزیون از این دسته اند. مثلاً عکس ما نمونه خوبی از این نشانه است، چنین تصویری بازنمایی دقیق چهره ماست. تمام جزئیات تصویر در مقام دال عمل می کنند و در نتیجه هر کسی که ما را بشناسد مدلول تصویر را تشخیص می دهد.
«نماد»ها شامل نشانه هایی می شوند که با چیزی که بر آن دلالت می کنند پیوند مشهود و ملموسی ندارند، به عبارت دیگر رابطه ای میان دال و مدلول اصلاً روشن نیست. کلمات نوشتاری و واژه های گفتاری مثال خوبی از این دسته اند. مثلاً کلمه “درخت” هیچ ارتباط یا شباهتی به درخت واقعی ندارد و آن را نماینده گی می کند؛ صلیب سرخ، ستاره ی داوود، هلال ماه، علائم عددی عربی، ترازوی عدالت و غیره از جمله نماد ها هستند.
اما «نمایه» شامل آن دسته از نشانه می شوند که رابطۀ مستقیمِ تبعی با ابژه ی خود دارند یعنی گواهی هستند بر وجود آن ابژه. برای مثال، دودی که بر فراز درختان در آسمان دیده می شود نشانه ای نمایه ای است و حاکی از وجود آتش در آن حوالی است؛ و یا مثال ضمنی تر اینکه ته سیگاری های روی میز حاکی از مهمانی شب گذشته است.
نکته ای که دوباره بایستی مورد تأکید قرار گیرد این است که معنا نه در شیئ یا شخص یا چیز مورد ارجاع، و نه در کلمه مورد استفاده نیست، بلکه این “ما” هستیم که معانی را به چیزها، اشخاص، رویدادها، و پدیده ها نسبت داده و آن را تثبیت می کنیم. از نظر هال (۱۹۹۷) روند تثبیت به این گونه است که بعد از مدتی که این معانی در ارتباطات مورد استفاده قرار گرفتند به نظر طبیعی و غیرقابل اجتناب می رسند. به دیگر سخن، «معنا» از طریق سیستم بازنمایی برساخته شده و به واسطه «رمز[۱۷]» تثبیت می شود(ص ۲۱).
رمزها در واقع، ارتباط بین نظام مفهومی و نظام زبانی را تنظیم می کنند، به عبارت دیگر بر روابط مابین مفاهیم و نشانه­ها حکم رانده و این روابط را در برهه­های زمانی تثبیت می کنند و خودشان در نتیجه عرف­ها و توافقات اجتماعی بوجود می آیند. رمزها به ما کمک می کنند تا بتوانیم به گونه ای هوشیارانه صحبت کرده و یا صحبت­های دیگران را بشنویم و در این بین گذار مفاهیم به کلمات و بالعکس را به ثبات برسانیم که تنها در این صورت معنا می تواند از فرستنده به گیرنده انتقال یابد(همان، ص ۲۲).
سؤالی که در اینجا ممکن است پیش بیاید این است که آیا معانی برای همیشه ثابت می مانند؟ پاسخ به این سؤال با توجه به مطالب ذکر شده فوق آسان است. زیرا اگر معانی محصول توافقات و قراردادهای اجتماعی، فرهنگی، و زبان شناختی ما هستند و نه اینکه در طبیعت و یا توسط پروردگار تعیین شده باشند، در نتیجه نمی توان برای ثبات و جاودانی معناها پایانی متصور شد. اما، واقعیت این است که تاریخ نشان داده است که قراردادهای اجتماعی، فرهنگی و زبان شناختی در طول زمان تغییر کرده اند، چرا که این «ما» هستیم که توافق می کنیم که نشانه ها معانی نسبتاً متفاوتی به خود بگیرند.

۲-۵- بازنمایی و فرهنگ

در تعاریف کلاسیک از فرهنگ، بهترین اندیشه و گفتارها در یک جامعه، فرهنگ آن به حساب می آمد. به عبارت دیگر فرهنگ مجموعه ای از ایده­های بزرگ جامعه را تشکیل می داد که در آثار کلاسیک ادبیات، نقاشی، موسیقی و فلسفه به عرصه ظهور می رسید؛ بر این اساس جوامعی که فاقد چنین آثاری بودند بی فرهنگ تلقی می شدند (هال،۱۹۹۷، ص ۲). می توان گفت که واژه فرهنگ ببیشتر «فرهنگ والا[۱۸]»ی یک دوره زمانی را در ذهن تداعی می کرد.
در تعاریف مدرن زمانی که از فرهنگ سخن به میان می آید بیشتر اشاره دارد به صورت هایی از موسیقی، نشریات، هنر، طرح ها، و ادبیات عامه­پسند و یا فعالیت­های مربوط به اوقات فراغت و سرگرمی­ها که زندگی روزمره اکثریت مردم عادی را تشکیل می دهد و اصطلاحی که در متون مدرن برای اشاره به آن بکارگرفته می­شد عبارت بود از «فرهنگ توده­ها[۱۹]» یا «فرهنگ عامۀ[۲۰]» یک دوره زمانی (همان، ص ۲).
در متون انسان­شناختی نیز واژه فرهنگ اشاره داشت به هر آنچه درباره “شیوه زندگی[۲۱]” یک مردم، اجتماع، ملت یا گروه اجتماعی خاص متمایز بوده و آنها را از دیگران جدا می کرد. از دیدگاه جامعه شناسی نیز “ارزش های مشترک[۲۲]” یک گروه و یا یک جامعه، فرهنگ آن گروه یا جامعه را تشکیل می داد. اما هال (۱۹۹۷) معتقد است که در دهه های اخیر تحت تأثیر ادبیات رایج در مطالعات فرهنگی، «فرهنگ» تولید و مبادله معنا در میان اعضای یک جامعه یا گروه را در بر می گیرد (ص ۲). بنابراین، از این منظر نمی توان فرهنگ را به مجموعه ­ای از چیزها یا کردارها نظیر رمان­ها، نقاشی­ها، برنامه ­های تلویزیونی، طرح­های معماری و غیره تقلیل داد.
مسئله­ای که در رابطه با تعریف فرهنگ به عنوان معانی مشترک بروز می کند این است که این تعریف که بر روی معانی مشترک متمرکز است باعث می شود که فرهنگ بیش از اندازه یکدست و ذهنی به نظر برسد. اما واقعیت این است که همیشه تنوع و تکثر معنایی زیادی درباره هر موضوع و همواره بیش از یک شیوه برای تفسیر و بازنمایی آن وجود دارد. همچنین، فرهنگ احساسات، علایق، و عواطف و همچنین مفاهیم و ایده ها را در یک جامعه شامل می شود. و مهمتر از همه اینکه، معانی فرهنگی تنها در ذهن ما انباشته نشده اند بلکه آنها کردارهای اجتماعی ما را سازمان دهی و قاعده مند می سازند، بر رفتارهای ما تأثیر می گذارند و در نتیجه دارای اثرهای واقعی و عملی هستند.
انسان ها از همان دوران کودکی­شان با نظام­ها و قراردادهای بازنمایی، رمزگان زبان­شان، و در مجموع با فرهنگ­شان آشنا شده و آنها را فرا می­گیرند. آنها با انجام این کار و به مرور زمان اشخاصی صاحب فرهنگ می شوند و به عضوی از فرهنگ­شان در می آیند. البته آنها به طور ناخودآگاهانه به درونی کردن رمزها می پردازند رمزهایی که به آنها امکان بیان مفاهیم و ایده های خاص را از طریق نظام های بازنمایی فراهم می کنند: رمزهای نوشتاری، گفتاری، ایما و اشارات، رمزگان تصویری و غیره.
هال (۱۹۹۷) بر این موضوع تأکید می کند که در واقع این “ما” هستیم که در یک فرهنگ به افراد، اشیاء، پدیده ها و رویدادها معنا می بخشیم؛ چیزها “به خودی خودشان” به ندرت دارای معنا هستند و اگر هم احیاناً معنایی در خود داشته باشند، آن معنا ثابت و نامتغیر است. ما با بهره گرفتن از چیزها، و صحبت، اندیشه و احساس درباره آنها- به عبارت دیگر با بازنمایی آنها- است که به آنها معنا می بخشیم (ص ۳).
ما با نحوه بازنمایی چیزها به آنها معنا می دهیم: به صورت کلماتی که برای آنها به کار می بریم، داستان­هایی که درباره آنها نقل می­کنیم، تصاویری که از آنها ایجاد می­کنیم، عواطفی که به آنها نسبت می دهیم، روش های طبقه بندی که برای آنها بکار می بریم، مفاهیمی که در مورد آنها می سازیم، و یا ارزش هایی که برای آنها تعیین می کنیم، و می توان این لیست را ادامه داد. و به این صورت است که فرهنگ تمام ابعاد جامعه ما را دربرمی گیرد.
معانی در چند مرحله متفاوت – اما به هم مرتبط – در جامعه تولید شده و از طریق فرآیندها و کردارهای متفاوتی در جامعه جریان می یابد، از نظر هال (۱۹۹۷)، این مراحل، فرآیندها و کردارها عبارتند از: بازنمایی، هویت، تولید، مصرف، و قاعده مند سازی[۲۳] (نگاه کنید به نمودار شماره ۱). این فرآیندها و کردارها در کناریکدیگر چرخه فرهنگ یا به قول هال “مدار فرهنگ[۲۴]” را تشکیل می دهند(ص ۱):
بازنمایی؛ بازنمایی از طریق زبان نقش محوری را در فرایند تولید معنا بازی می کند بنابراین یکی از کردارهای مرکزی مؤثر در تولید فرهنگ است و در «چرخه فرهنگ» یک مرحله کلیدی به حساب می آید.
هویت؛ معنا آن چیزی است که حسی از هویت مان را به ما می دهد، اینکه ما “کی”هستیم و نسبت سانی احساس تعلق می کنیم؛ بنابراین معنا به سؤالات پیرامون اینکه چگونه فرهنگ برای شکل دهی به هویت و حفظ آن در بین گروه های مختلف عمل می کند پاسخ می دهد.
هویت
تولید
بازنمایی
مصرف
قاعده مند سازی

نمودار۲-۱- مدار فرهنگ

تولید؛ معنا در تمام تعاملات فردی و اجتماعی که ا در آنها نقش داریم تولید و مبادله می شود. معنا همچنین در رسانه های مختلفی تولید می شود، به ویژه امروزه با بهره گرفتن از رسانه های توده ای مدرن که ابزار هایی برای ارتباطات جهانی به شمار می روند نیز به کمک تکنولوژی های پیچیده، معنا ها در بین فرهنگ­های مختلف، با سرعتی بی نظیر در تاریخ، پخش می شوند.
مصرف؛ ما همچنین با استفاده، مصرف و به خود اختصاص دادن تولیدات مختلف فرهنگی به تولید معنا می پردازیم، به عبارت دیگر زمانی که ما از محصولات فرهنگی به طرق مختلف در مناسبات هرروزه و کردارهای زندگی روزمره خود استفاده می گیریم در واقع با این کار به آنها ارزش و معنا می بخشیم.
قاعده­مندسازی؛ معانی همچنین در به قاعده و قانون درآوردن رفتارها و کردارهای ما نقش دارند آنها به ما کمک می کنند تا قوانین، هنجارها، و عرف هایی را برای نظم بخشی و تحت کنترل درآوردن زندگی اجتماعی وضع کنیم.
راب استونز (۱۳۷۹) در توضیح مدل هال از فرهنگ اظهار می کند که منظور اصلی هال از استفاده از این مدل بیان این نکته است که مداری بین تولید و مصرف فرهنگ وجود دارد. کارکرد استعاره “مدار”، تأکید بر این مطلب دارد که یک معنای فرهنگی برای استقرار­یافتن و تثبیت­شدن، باید ارسال و سپس دریافت شود. در این مدل، پرسشی که مطرح می شود تنها این نیست که تولیدکننده قصد تولید چه معنایی را داشته، بلکه این پرسش هم مطرح می­گردد که چه معنایی به واقع منتقل می شود؟ به عبارت دیگر، از نظر هال، شنوندگان و بینندگان پیام­گیرانی منفعل نیستند بلکه در خلق معنا شرکتی فعال دارند (ص ۴۰۶).
اعضای یک فرهنگ می بایستی به مفاهیم و ایده­های مشترکی دسترسی داشته باشند تا بتوانند درباره جهان اندیشه­ها و احساسات مشابهی داشته باشند و درنتیجه به طور مشابهی به تفسیر جهان بپردازند. به سخن دیگر می بایستی رمزهای فرهنگی یکسانی دربین آنها موجود باشد. به این صورت است که اندیشیدن و احساس­کردن را می توان «نظام­های بازنمایی» به حساب آورد چرا که مفاهیم، تصاویرذهنی و عواطف در دنیای ذهنی ما، نماد یا بازنمایندۀ چیزهایی هستند که در جهان بیرن وجود دارند یا ممکن است وجود داشته باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ب.ظ ]




۲-۴-۲- عملکرد کسب و کار شرکت
سازمان‌ها بر اساس یک فلسفه وجودی به‌وجود آمده‌اند و به سمت اهدافی حرکت می‌نمایند. برای دستیابی به اهداف سازمان‌ها، فرآیندهای اصلی بایستی شناسایی شده و در یک محیط یکپارچه با ایجاد هم‌افزایی تحقق اهداف را میسر نمایند. در این میان، اندازه‌گیری عملکرد فرآیندهای سازمان کمک می‌کند تا میزان دستیابی به اهداف هر فرایند و در نهایت به اهداف سازمان مشخص گردد. در این بخش نحوه اندازه‌گیری عملکرد فرآیندهای سازمان مورد بررسی قرار می‌گیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در حقیقت محاسبه دقیق و جامع عملکرد کسب و کار شرکت هنور هم یکی از چالشهای پژوهشهای مدیریت زنجیره تامین میباشد (لانکیونی، اسمیت و الیوا، ۲۰۰۰). عملکرد کسب و کار معمولا به واسطه معیارهای مالی محاسبه میشود.
اندازه‌گیری عملکرد مفهوم مهمی است که تعریف آن مشکل می‌باشد. مهم بودن آن در این دو اصطلاح معروف که در ادبیات مربوط به تکرار به ذکر آن‌ها پرداخته می‌شود نمود پیدا می‌کند:

    • چیزی که اندازه‌گیری شود چیزی است که شما بدست می‌آورید ( آدامز، ۱۹۹۳)
    • اگر شما نتوانید اندازه‌گیری نمایید، شما نمی‌توانید مدیریت نمایید. زیرا شما نمی‌دانید که آیا بهبودی انجام شده است یا خیر (نیلی و آدامز، ۲۰۰۰).

مشکل بودن مفهوم اندازه‌گیری عملکرد بخاطر گسترده بودن آن و در برگرفتن موضوعات مختلف می‌باشد. با توجه به تعاریف مختلفی که از این مفهوم ارائه شده‌است، می توان این طور استنباط کرد که یک سیستم اندازه‌گیری عمکرد ”میزان دستیابی سازمان را به اهداف از پیش تعیین‌شده از طریق اندازه‌گیری مجموعه‌ای از شاخص‌ها“ تعیین مینماید. به‌عبارت دیگر اگر نقل قول‌های فوق مهم‌بودن این مفهوم را بیان می‌کند، اما در مقابل آن‌چه که در چند سال اخیر به آن توجه بیشتری شده‌است ”درست اندازه‌گیری کردن“ می‌باشد، و این همان چیزی است که آن را مشکل کرده‌است. در ادبیات مربوطه اصطلاحی نیز آمده‌است که “اگر هر چیزی اندازه‌گیری شود در واقع چیزی اندازه‌گیری نشده است“.
اندازه‌گیری، جمع آوری و تحلیل اطلاعات فرآیندی است که برای سازمان ایجاد هزینه می کند و بایستی به گونه‌ای باشد که نهایتاً منافعی از این کار عاید سازمان گردد. از طرفی مدتی است که بر داشتن رویکرد فرآیندی در سازمانها توجه و تاکید شده است و به‌عبارتی عملکرد سازمان‌ها با عملکرد فرآیندهای آن که برگرفته از مفاهیم کارایی و اثربخشی می‌باشد معادل دانسته می‌شود. اندازه‌گیری عملکرد از موضوعاتی است که به تعبیری هم قدیمی و هم نو می‌باشد. هر شرکتی در جهان به نوعی عملکرد خود را اندازه‌گیری می‌کند، اما آن‌چه که به‌عنوان موضوع نوین مطرح می‌باشد آن است که چه چیزی بایستی اندازه‌گیری شود. در همین ارتباط بسیاری از مدیران متوجه شده‌اند که سیستم‌های اندازه‌گیری عملکرد آن‌ها به درستی عمل نمی‌کنند.
یکی از مشکلاتی که سازمان‌ها ‌در ارتباط با اندازه‌گیری عملکرد خود داشته‌اند، توجه بیش از اندازه به شاخص‌های مالی بوده‌است (برنز، ۱۹۹۸؛ دیکسون، نانی و وولمن، ۱۹۹۰). حال آن‌که عملکرد مالی تنها یک بخش از عملکرد سازمان می‌باشد، که خود نتیجه عملکرد عوامل دیگری است و دیگر این‌که شاخصهای مالی عمدتاً عملکرد سازمان را در گذشته نشان میدهند. به‌عنوان مثال اگر سازمان نتواند نیازها و سطح رضایتمندی مشتریان خود را اندازه‌گیری نماید نمی‌تواند محصولات و خدمات خود را متناسب با خواسته آن‌ها تطبیق دهد و موجب نارضایتی ایشان خواهدشد. نارضایتی مشتریان نیز باید با شاخص‌هایی مورد اندازه‌گیری قرار گیرد.
اهمیت ارزیابی عملکرد در استاندارد مدیریت کیفیت ۹۰۰۰:۲۰۰۰ ISO و مدل‌های سرآمدی چون EFQM و مالکوم بالدریج نیز مورد توجه قرار گرفته‌است. این مجموعه‌ها بر داشتن سیستم اندازه‌گیری تأکید دارند و سازمان‌ها بایستی بهبود در عملکرد فرآیندها را با زبان شاخص بیان نمایند . اگرچه برای طراحی یک نظام اندازه گیری عملکرد می‌توان راهکارهایی ارائه نمود، اما سازمانها بایستی با توجه به شرایط خاص خود به این کار اقدام نمایند. به‌عبارت دیگر نظام اندازه گیری عملکرد را نمی‌توان از بیرون به سازمان تزریق نمود، بلکه باید در سازمان طراحی، توسعه و بهبود داده شود. در همین راستا در ادبیات مرتبط با اندازه‌گیری عملکرد به موارد زیر اشاره می‌شود:
۱) معیارهای عملکرد بایستی از اهداف سازمان نشأت گرفته باشند (بیتیتچی، کری و مکدویت، ۱۹۹۷؛ سیمونز، ۲۰۰۰).
۲) معیارهای عملکرد باید توازنی میان خواسته‌های ذی‌نفعان سازمان برقرار نمایند (کاپلان و نورتن، ۱۹۹۲).
۳) معیارهای عملکرد بایستی منجر به حرکت به جلو برای سازمان گردند (دیکسون، نانی و وولمن، ۱۹۹۰).
۴) اندازه معیارهای عملکرد ماحصل اقدامات سازمان (فرآیندها) بوده و چگونگی تأثیرگذاری آن‌ها مشخص گردند.
۵) معیارهای عملکرد باید شفاف و واضح باشند (نیلی و آدامز، ۲۰۰۰).
۶) دلیل وجودی معیارهای عملکرد کاملاً مشخص باشد (نیلی و آدامز، ۲۰۰۰).
۷) کلیه معیارها و در مجموع نظام اندازه‌گیری عملکرد باید به طور دوره ای بازبینی شوند (کیگان، ایلر و جونز، ۱۹۸۷).
۸) معیارهای عملکرد سطوح مختلفی داشته و بایستی با هم ارتباط داشته‌باشند. (کیگان، ایلر و جونز، ۱۹۸۷).
ریچاردسن و همکاران (۱۹۸۵) بیان کردند که عملکرد باید در نتیجه اولویت‌های رقابتی ناشی از تصمیمات تولیدی ایجاد گردد. رث(۱۹۸۹) همچنین بیان کرد که استراتژی تولید با معیارهای عملکردی تولید که روی واحد کسب و کار تاثیر دارد، مرتبط است. ژائو و همکاران (۲۰۰۶) نیز نشان دادند که استراتژیک آنها در هفت معیار عملکرد مالی در نظر گرفته شده، بر مبنای اظهار نظر پاسخ‌دهندگان برای اشکال ایده‌آل گروه ها و نه واقعیت آن‌ها، در تحقیق ایشان دارای تفاوت معنی داری است. مارتین ودیاز (۲۰۰۸) در تحقیق خود که به استخراج دو نوع استراتژی تولید متفاوت منتج شد، ضمن نشان دادن شکل تصمیمات تولیدی در استراتژیهای مستخرجشان نشان دادند که بین این دو گروه در برخی معیارهای عملکرد کسب و کار تفاوت معنیداری وجود دارد؛ هر چند که در معیار کلی درنظرگرفته شده توسط آنها تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد. آن‌ها از معیارهای رشد فروش، رشد سود و بازگشت دارایی[۱۱] برای سنجش عملکرد کسب و کار شرکت‌ها استفاده کردند. ماثور و همکارن (۲۰۱۱) نحوه ارزیابی عملکرد را در تولیدکنندگان خودکار بررسی کرده نشان دادند که اثربخشی کلی تجهیزات میتواند به‌عنوان ابزار مناسبی برای اندازه‌گیری عملکرد در این‌گونه تولیدکنندگان استفاده شود. کیووی و همکاران (۲۰۰۹) نشان دادند که درگیری حوزه‌های مختلف وظیفه‌ای در تدوین تصمیمات استراتژیک تولیدی بر ارائه عملکرد مناسب‌تر تولیدی آن‌ها تاثیرگذار است. سونی و کودالی (۲۰۱۱) نشان دادند که استراتژی رقابتی شرکت‌های تولیدی روی استراتژی زنجیره تامین آن‌ها تاثیرگذار است، و همچنین آنها بیان کردند که تناسب بین این دو باعث عملکرد بالاتر شرکت خواهدگردید ( به نقل از پویا، ۱۳۹۰).
به‌طور معمول، عملکرد کسب‌‌و‌کار شرکت، با بهره گرفتن از معیارهای مالی صورت می‌پذیرد. ونکاترامن (۱۹۹۰) این معیارهای اندازه‌گیری عملکرد کسب‌‌و‌کار را با بهره گرفتن از بازگشت دارایی، درآمد عوامل ، هزینه به ازای هر فروش، و فروش برحسب تعداد کارکنان مطرح می‌کند. جاهارا و لیوید (۱۹۹۲) بیان می‌کنند که بازگشت سرمایه گذاری[۱۲]، یک محاسبه معتبر برای شرکت‌های متوسط می‌باشد. مراش و دیگران(۱۹۹۶) عملکرد شرکت را نسبت به رقبا با بهره گرفتن از ROA، ROI، بازده فروش[۱۳]، رشد ROI، درصد رشد، و رشد فروش اندازه‌گیری کردند. تن و دیگران(۱۹۹۹) برخی از شیوه‌های مدیریت زنجیره تامین را با عملکرد شرکت مرتبط دانستند. عملکرد در مطالعه آن‌ها با ادراکات مدیریت ارشد از عملکرد شرکت در مقایسه با یک رقیب عمده اندازه‌گیری شد (به نقل از تینگ چی و همکاران، ۲۰۰۹) .
به‌طور خلاصه، عوامل متعددی جهت اندازه‌گیری عملکرد کسب‌‌و‌کار در تحقیقات آمده‌است که همگی بر اهمیت محیط کسب‌ ‌و ‌کار، تصمیمات استراتژیک و زنجیره تامین روی عملکرد کسب‌ ‌و ‌کار تاکید دارند. براساس تحقیقات گذشته، در این مطالعه عملکرد کسب‌ ‌و ‌کار با بهره گرفتن از ادراک مخاطب از عملکرد اندازه‌گیری می‌شود.
تفاوت بین شرکت‌های با عملکرد بالا و عملکرد پایین در این پژوهش مورد توجه است و در تحقیقات صنعتی نیز با ارزش‌تر میباشد. با مشخص شدن تفاوتها، عمل‌کننده‌های سطح بالا میتوانند مزیت رقابتی خود را حفظ نمایندو بهبود بخشند، و عمل‌کننده‌های سطح پایین نیز قادر خواهند بود مشکلات خویش را شناسایی نموده و درصدد طراحی مجدد استراتژی و ساختار زنجیره تامین شان برآیند.
۲-۵- پیشینه تحقیق
در ادامه پیشینه پژوهش های صورت گرفته به صورت مجزای تحقیقات داخلی و خارجی بیان شده است
۲-۵-۱- مطالعات داخلی

    • در پژوهشی که با موضوع “جایگاه‌یابی استراتژیک و شناسایی منابع دستیابی به مزیت رقابتی پایدار “توسط صالح نیا (۱۳۹۰) انجام شد، با در نظر گرفتن جایگاه‌یابی استراتژیک به عنوان ابزاری جهت شناسایی منابع دستیابی به مزیت رقابتی، جایگاه‌یابی نام‌های تجاری در زمینه بانکداری مورد توجه قرار گرفته است. فرایند جایگاه‌یابی این پژوهش در ۷‌ گام مورد بررسی قرار گرفته است و براساس اطلاعات گردآوری شده از طریق مصاحبه و پرسشنامه، در نهایت نقشه ادراکی برای نام‌های تجاری مورد بررسی براساس ویژگی‌های تعیین‌کننده از دید مشتریان، همراه با ارائه موقعیت برتر در این زمینه و بخش‌های بازار براساس دو ویژگی مورد بررسی، ارائه گردیده است. این پژوهش به این نتیجه دست یافت که با توجه به افزایش رقابت در عرصه بانکداری، بر بانک ها لازم است که در زمینه ایجاد جایگاه مناسب یا تثبیت جایگاه خود در بازار و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، توجه به عامل انسانی را در راس برنامه های خود قرار دهند.
    • پژوهشی با عنوان “طراحی مدل مزیت رقابتی برای صنعت خودرو ایران” توسط مهری و حسینی (۱۳۸۳)، صورت پذیرفت. این پژوهش درصدد ارائه یک مدل عمومی جامع در رابطه با مزیت رقابتی بوده است. مدل مفهومی این پژوهش، مشتمل بر قابلیت‌های محیطی، قابلیت‌های سازمانی، قابلیت‌های ارتباطی وشبکه‌ای و هوشمندی رقابتی بوده و صنعت خودرو به‌عنوان جامعه آماری برای جمع‌ آوری اطلاعات میدانی و تست مدل انتخاب شده است. این تحقیق به این نتیجه رسید که عوامل مؤثر بر مزیت رقابتی با توجه به میزان تأثیرگذاری و اهمیت، به ترتیب، شامل هوشمندی رقابتی، قابلیت‌های سازمانی، قابلیت‌های محیطی و قابلیت‌های ارتباطی می‌باشد.
    • پژوهشی با عنوان “اندازه گیری عملکرد زنجیره تامین در چهار صنف کلیدی کسب و کار در ایران” توسط معنوی زاده و همکاران(۱۳۸۶) صورت پذیرفت. در این پژوهش نحوه اندازه‌گیری عملکرد زنجیره تامین در چهار صنف کلیدی کسب و کار ایران شامل صنایع خودروسازی، صنایع فلزی، صنایع غیرفلزی و خدمات در چارچوبی سیستماتیک ارائه شده است. این چارچوب مبتنی بر رهیافت‌های علمی تدوین شده است. تولید ناب به عنوان رویکرد نوین در حرکت جامع سازمان‌ها جهت کیفیت مداوم، هزینه قابل رقابت، تولید و تحویل به موقع مطرح شده است. بنابراین پژوهش در سازمان‌های ایرانی بسط یافت و پس از جمع‌ آوری اطلاعات از مدیران صنایع در بخش‌های مختلف، تحلیل‌های آماری مناسب جهت کسب نتایج معتبر انجام پذیرفت. این پژوهش به این نتیجه رسید که برای دارا بودن زنجیره تامین کارآمد و اثربخش ، استقرار برخی رویکردها الزامی است. بعنوان مثال استقرار JIT در صنایع خودروسازی.

۲-۵-۲- مطالعات خارجی

    • در پژوهشی که با عنوان “اولویت‌های رقابتی و استراتژی زنجیره تامین در صنعت مد” توسط کیم (۲۰۱۳) صورت گرفت، به این موضوع پرداخته شد که چگونه شرکت‌های با عملکرد بالا در صنعت مد بین استراتژی زنجیره تامین و اولویت‌های رقابتی همسویی ایجاد می‌کنند. جهت پاسخ به پرسش پژوهش، مطالعه موردی از چهار شرکت موفق این صنعت صورت گرفت. با توجه به نظر مدیران ارشد در این شرکت‌ها این نتیجه حاصل شد که اولویت‌های رقابتی رابطه بسیار قوی‌ای با انتخاب بازار هدف که نوع استراتژی زنجیره تامین را مشخص می‌کند، دارد.
    • بورلا و پادولا (۲۰۱۰) در پژوهشی با موضوع “همسویی بین تقاضا، تولید و توزیع استراتژیک با استراتژی کسب و کار” به موضوع شناسایی درجه همسویی بین تقاضا، تولید و توزیع از یک سو و استراتژی کسب و کار پیشنهادی پورتر (۱۹۹۶)، از سوی دیگر پرداختند تا بینشی درمورد اینکه چگونه این رابطه بر عملکرد کسب و کار اثر می‌گذارد به‌دست آورند. جامعه آماری این پژوهش شرکت‌های فلزکار جنوب برزیل بوده است. این پژوهش به این نتیجه دست یافت که شرکت‌هایی که استراتژی کاهش هزینه را انتخاب می‌کنند در توسعه تقاضا، تولید، توزیع سازگاری بیشتری دارند.
    • پژوهشی توسط کاتوریا و همکاران (۲۰۰۷) با عنوان “همسویی سازمانی: گذشته، حال و آینده” انجام شد. در این پژوهش هدف، بررسی همسویی سازمانی و اثر آن بر عملکرد بوده است. این پژوهش یک مطالعه تجربی بر اساس تئوری‌های موجود بوده است. این پژوهش به این نتیجه رسید که مدیریت همسویی سازمانی می‌تواند اثر مثبت روی عملکرد سازمانی داشته باشد.
    • پژوهشی توسط تاریگان (۲۰۰۵) با موضوع “رابطه بین همسویی اولویت های استراتژیک و اثر آن بر عملکرد تولید” صورت گرفته است. این پژوهش به بررسی ادراک مدیران ارشد و مدیران تولید از اولویت های استراتژیک و اثر آن بر عملکرد در ۸۴ شرکت اندونزی پرداخته است. هدف این پژوهش، اهمیت این موضوع است که مدیران ارشد و مدیران تولید بایستی از اولیت های استراتژیک شناخت مناسبی داشته باشند. فرضیه‌ها بر اساس هماهنگی بین اولویت‌های استراتژیک و عملکرد سنجیده شده‌اند. این پژوهش به این نتیجه رسیده است که همسویی بین اولویت‌ها رابطه مثبتی با عملکرد تولید دارد.
    • پیرامون اثر زنجیره تامین بر عملکرد کسب و کار، پژوهشی با عنوان “اثر قابلیت‌های مدیریت زنجیره تامین بر عملکرد کسب و کار” توسط تریسی (۲۰۰۵) انجام شد. هدف پژوهش ارزیابی اثر مدیریت زنجیره تامین بر عملکرد کسب و کار بوده است به نحوی که بررسی نماید چه درجه‌ای از مشتری ‌مداری در مدیریت زنجیره تامین، جایگاه رقابتی و عملکرد کسب و کار را تحت تاثیر قرار می‌دهد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های غرب امریکا بوده اند که قسمت عمده پرسشنامه‌ها به صورت پست و تلفن جمع‌ آوری شد. این پژوهش دریافت که رابطه مثبت و معناداری بین قابلیت‌های مدیریت زنجیره تامین و عملکرد کسب و کار (ارزش درک شده توسط مشتری، وفاداری مشتری، عملکرد بازار و عملکرد مالی) وجود دارد.
    • در پژوهشی که توسط یی و همکاران (۲۰۰۱) با موضوع انعطاف‌پذیری زنجیره تامین در یک محیط نامطمئن انجام شد، هدف ارزیابی این موضوع بوده است که استراتژی‌های انعطاف‌پذیر متناسب با زنجیره تامین نتیجه تغییرات در محیط نامطمئن است. این پژوهش بصورت مطالعه موردی در پنج شرکت فعال در صنایع نساجی چین انجام شد. این پژوهش در نهایت به این نتیجه رسید که یک زنجیره تامین غیر قابل پیش‌بینی نامطمئن می‌تواند نتیجه عوامل متعدد درونی و بیرونی باشد که محیط متغیر یکی از این عوامل تاثیرگذار می‌باشد.
    • در پژوهشی دیگر که با عنوان “اولویت های رقابتی ساخت و اثر آن بر تولید” توسط نوبل (۱۹۹۷)، صورت گرفت، هدف بررسی انتخاب اولویت‌های رقابتی بر تولید بوده است. این پژوهش بین ۵۶۱ شرکت مطرح در سطح جهان صورت گرفته است و بنابر این ارزیابی مناسبی از تئوری صورت داده است. این پژوهش به این نتیجه رسیده است که استراتژی‌های انتخاب اولویت‌های رقابتی در شرکت‌های تولیدی با حجم بالای تولید نسبت به شرکت‌های با تولید حجم کم، حاصل رابطه و اثر‌گذاری تعداد بیشتری از عوامل است.

۲-۶- جمع بندی
این پژوهش نشان دهنده اولین تحقیق تجربی درمورد رابطه بین شرایط محیطی کسب و کار، اولویتهای رقابتی، ساختار زنجیره تامین و عملکرد کسب و کار در شهرک های صنعتی سمنان می باشد. یافته های این مطالعه مفهوم گسترده تر و عمیق تر از مطالعات قبلی است که مبتنی بر تجزیه و تحلیل نظری بوده، و یا در اندازه نمونه کوچکتر یا مطالعات موردی بودهاند. علاوه بر این، از آنجا که یافته ها یک روش مدون و شفاف بوجود آورده است، بنابراین، می توان این مطالعات را به دیگر شرکت ها و بخش های بازار منتقل کرد. همچنین در پژوهش های گذشته اثر همزمان سه متغیر ساختار زنجیره تامین، انتخاب اولویتهای رقابتی و مشخصه های محیطی کسب و کار بر عملکرد لحاظ نشده است که این پژوهش به تاثیرهمسویی بین این متغیرها بر عملکرد پرداخته است.
این مطالعه به منظور بررسی تجربی همسویی بین مشخصه های محیطی کسب و کار، انتخاب اولویت های رقابتی و ساختار زنجیره تامین با عملکرد کسب و کار در شرکت های قطعه ساز خودرو شهرکهای صنعتی سمنان انجام پذیرفته است. به طور خاص، تلاش برای مدرکی دال اینکه آیا هم ترازی و یا تناسب بین شرایط محیط کسب و کار، اولویت های رقابتی و ساختار زنجیره تامین وجود دارد، و اینکه آیا این منجر به عملکرد کسب و کار برتر است، صورت گرفته است.
با توجه به تحقیقات صورت گرفته، سازمان‌ها جهت بقا باید عملکرد خود را مدیریت نمایند و این مدیریت عملکرد با گرفتن بازخورد لازم از محیط درونی و پیرامونی انجام می‌شود. محیط کسب ‌و ‌کار تهدید و فرصت‌هایی را برای شرکت‌ها ایجاد می‌کند. بنابراین در انتخاب استراتژیهای شرکت، از جمله انتخاب اولویت‌های رقابتی، محیط نقش تعیین کننده‌ای دارد. همچنین، در طراحی زنجیره تامین توجه سازمانها به زنجیره تامینی است که با استراتژیهای رقابتی و محیط کسب‌ و ‌کارشان تطابق داشته‌ باشد. بر این اساس، تینگ چی و همکاران (۲۰۰۹)، در پژوهشی که بین ۵۰۹ شرکت صنعت نساجی و پوشاک در ایالات متحده انجام دادند، دریافتند شرکت‌هایی که عملکرد بالا دارند، بین عملکرد کسب و کار، اولویت‌های رقابتی و ساختار زنجیره تامین‌‌شان، رابطه وجود دارد، بعبارتی از همسویی استراتژیک برخوردار می‌باشند. همچنین، شرکت‌هایی که عملکرد پایین دارند، بین عملکرد کسب و کار، اولویت‌های رقابتی و ساختار زنجیره تامین‌‌شان رابطهای وجود ندارد (عدم وجود همسویی استراتژیک). از این رو، در این پژوهش سعی گردیده، که با اقتباس از این مدل، اثر همسویی استراتژیک بر عملکرد کسب و کار در شرکت‌های قطعه ساز خودرو استان سمنان بررسی شود.
در این پژوهش چهار بعد برای محیط در نظر گرفته شده‌است : تنوع، پیچیدگی، پویایی و بخشندگی؛ که از پژوهش های مینتزبرگ (۱۹۷۹)، دس و برد (۱۹۸۴) استخراج شده است. این موارد اصلی‌ترین ابعاد برای محیط کسب و کار با توجه به تصمیم‌گیری استراتژیک میباشند. ساختار زنجیره تامین شامل سه نوع میباشد: ناب، چابک و ناب-چابک. اولویت‌های رقابتی شامل هزینه، کیفیت، کارایی تحویل (قابلیت اطمینان و سرعت) و انعطاف‌پذیری میباشد.
پژوهش حاضر، در صدد ارائه یک چارچوب مفهومی میباشد، که به‌طور جامع ارتباط همه مولفه‌های ذکر شده را بررسی نماید.
شکل ۲-۵ – مدل تئوری پژوهش با اقتباس از مدل تینگ چی و همکاران (۲۰۰۹)
فصل سوم
روش شناسی پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ب.ظ ]




یکی از مهمترین شاخصهای رضایت مشتری از کیفیت کالاها و خدمات عرضه شده که با بهره گرفتن از مدل های علی – معلولی و پیامدها توسعه یافته اند، شاخص رضایت مشتری آمریکا ACSI می باشد.این مدل علاوه بر ارائه مقادیر پارامترهای میانگین و پراکندگی برای متغیر رضایت مشتری و علل آن برای یک سازمان ، به ارزیابی تاثیر متغیرها بر یکدیگر نیز می پردازد.مدل ACSI شامل تعدادی متغیر پنهان میباشد که به وسیله چند شاخص قابل اندازه گیری و از طریق نظرسنجی مشتریان محاسبه می شود. اعتبار این شاخص به دلیل محاسبه درون سنجی از روابط علی و معلولی ارتقا می یابد. در این مدل رضایت مشتری از جمله متغیرهایی است که با بهره گرفتن از چند شاخص قابل اندازه گیری محاسبه میشود. این رویکرد چند شاخصه است و شاخصهای مورد نظر شامل رضایتمندی کل ، تلقی مشتری از کیفیت محصول یا خدمت در قیاس با انتطارات او و کیفیت محصول یا خدمت دریافتی در قیاس با محصول یا خدمت ایده آل مشتری می باشند(ملکی ودارابی،۱۳۸۷،۳۰). متغیرهای شش گانه پنهان مستقیما قابل اندازه گیری نیستند، بلکه هریک از آنها به کمک معیارهای متعدد که در شکل ۲-۴ مشخص شده است، ارزیابی می شوند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

Hirschman
منبع: (ملکی ودارابی،۳۰،۱۳۸۳)
شکل۲-۵- مدل شاخص رضایت مشتری در آمریکا
شکایت به مدیران
شکایت به کارکنان
وفاداری مشتری
تمایل برای خرید مجدد
فاصله با ایده آل
تحمل در برابر افزایش قیمت
شکایات مشتری
مقایسه با انتظارات
انطباق
قابلیت اطمینان
انطباق
قابلیت اطمینان
کیفیت درک شده
انتظارات مشتری
ارزش درک شده
کیفیت در برابر قیمت
رضایت مشتری
جدول ۲-۵شاخص های مدل ACSI را که برای اندازه گیری متغیرهای پنهان مورد استفاده قرار می گیرند، نشان می دهد.با بهره گرفتن از نظرات مشتریان سازمان در خصوص هر یک از معیارها، وضعیت آن متغیرها مشخص می شود وبا استفاده از داده های جمع آوری شده مقدار شاخص رضایت مشتری محاسبه میشود.
جدول ۲-۵- شاخص های مدل ACSI

ردیف
عنوان شاخص
متغیر پنهان مربوطه

۱

انتظارات کلی از کیفیت / پیش از خرید

انتظارات مشتری

۲

انتظارات در مورد انطباق ویژگی های محصول یا خدمت یا نیازمندی های فردی مشتری/ پیش از خرید

۳

انتظارات در مورد میزان قابل اطمینان بودن محصول یا خدمت یا میزان خرابی مورد انتظار مشتری / پیش از خرید

۴

ارزیابی کلی از کیفیت محصول/ پس از خرید

استنباط مشتری از کیفیت محصول

۵

ارزیابی مشتری از میزان انطباق محصول با نیازهای فردی / پس از خرید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ب.ظ ]




لی وهمکارانش (۱۹۹۴)[۱۲۰] تلاش می‌کنند تا به بررسی عواملی که به موفق و شکست در توسعه محصول در کشور کره بپردازند. مدل آن‌ ها برای این کار مدلی است که چهار عامل قهرمان محصول، پشتیبانی مدیران بالای سازمان، وجود منابع و اطلاعات را در موفقیت تکنیکی مؤثر داند درحالی‌که به نگاه می‌کند. آن‌ ها با بررسی میزان رادیکال بودن نوآوری تکنیکی به‌عنوان یک احتمال (Contingency) پروژه‌های توسعه محصول انجام‌شده در آزمایشگاه های کره به بررسی و شفاف سازی تأثیر هریک از این عوامل می‌پردازند. نتایج تحقیق آن‌ ها نشان می‌دهد رادیکال بودن نوآوری در این رابطه تأثیری ندارد. جمع‌ آوری. اطلاعات در مرحله طراحی ایده در دو نوع نوآوری رابطه ای با موفقیت ندارد (لی و همکاران، ۱۹۹۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

منتایا و کلانتون (۱۹۹۴)[۱۲۱] با توجه به این نکته که تحقیقات متغیر های زیادی را درعملکرد محصولات جدید تاثیر گذار نشان می‌دهند، سعی می‌کنند تا با تحلیل و مقایسه کلی پژوهش‌های قبلی و با کمک تحلیل‌های آماری پیچیده به یک جمع بندی و نتیجه کلی برسند.
آن‌ ها بیان می‌کنند که پژوهش‌های زیادی در باره عوامل تاثیر گذار در عملکرد توسعه محصول شده است که معمولاً شامل عواملی مانند استراتژی، فرایند توسعه، عوامل سازمانی و محیطی می‌روند. نکته آنجاست که مقایسه این تحقیقات به دلیل وجود تفاوت در روش تحقیق و متغیرها و مسائل دیگر ممکن نیست (منتایا ویس و کلانتون، ۱۹۹۴).
آن‌ ها پژوهش‌های گذشته خود را به سه بخش تقسیم می کرند. تحقیقاتی که روی موفقیت تمرکز دارند، تحقیقاتی که روی شکست متمرکزاند و آنهایی که روی عوامل تمایز محصولات موفق و شکست خورده تمرکز دارند. این تحقیقات سه گانه باعث شناسایی مقدار زیادی متغیر شده‌اند که عملکرد محصول را شکل می‌دهند (منتایا ویس و کلانتون، ۱۹۹۴).
در این نوع تحقیقات معمولاً متغیر وابسته، عملکرد محصول جدید در نظر گرفته می‌شود، اما هر پژوهش به این تغیر متفاوت نگاه می‌کند. این دو پژوهشگر متغیر وابسته مورد نظر تحقیقات گذشته را به سه بخش تقسیم می‌کنند:

    1. موفقیت در اهداف مالی
    1. موفقیت در اهداف بازاریابی و سهم از بازار
    1. موفقیت در رسیدن به اهداف تکنولژیکی

این پژوهش گران برای مشخص کردن (متغیر مستقل (عوامل تعیین کننده یک لیست از عوامل شناسایی شده در تحقیقات پیشین تهیه کرده و با کمی تغییرات هجده عامل که در چهار شاخه قرار می‌گیرند را به شکل یک مدل ارائه می‌کند. در این جا به توضیح این مدل می پردازیم.
عوامل استراتژیک

    • برتری محصول
    • محصول نسبت به محصولات رقیب
    • هم افزایی بازاریابی
    • خدمات مشتریان
    • هم افزایی تکنولوژیکی
    • استراتژی
    • منابع سازمان
    • پتانسیل بازار
    • رقابت بازار
    • محیط

عوامل فرایند توسعه

    • پروتوکل
    • مهارت در فعالیت‌های قبل از توسعه
    • مهارت در فعالیت‌های مربوط به بازار
    • مهارت در فعالیت‌های فنی
    • پشتیبانی، کنترل و مهارت مدیران عالی
    • سرعت رسیدن به بازار
    • هزینه‌ها
    • تحلیل مالی
    • ارتباط داخلی و خارجی
    • عوامل سازمانی

در آخر هم با نشان دادن عواملی که بیشترین تاثیر رادارند و توجه بیشتری به آن‌ ها باید معطوف شود بحث خود را به پایان رسانده است (منتایا ویس و کلانتون، ۱۹۹۴).
به اعتقاد یپ[۱۲۲] (۱۹۹۴) بررسی درباره عوامل موفقیت و شکست محصول جدید در سازمان‌های کارآفرینانه با تکنولوژی بالا یافته های متفاوتی به همراه داشته است. تحقیق او نشان می‌دهد که این سازمان‌ها برای حداکثر کردن موفقیت خود باید نسبت به سازمان‌های بزرگ استراتژی های متفاوتی را به کار بگیرند. او درباره موفقیت سازمان‌های کوچک در ارائه محصول جدید به نکات دقیقی اشاره می‌کند.
در آخر او نتیجه می‌گیرند که

    1. انتخاب پروژه‌هایی که هم افزایی بالایی دارند
    1. . توسعه محصولاتی که رقابت کمتری دارند
    1. . استفاده از منابع باکیفیت
    1. ارتباط میان بخشها در سازمان
    1. درگیری مدیران بالای سازمان.
    1. داشتن محصولات قهرمان
    1. . انتخاب نکردن تکنولوژی هایی که نیاز به تغییر رفتار صرف کننده دارند. باعث افزایش نرخ موفقیت در سازمان‌ها می‌روند (یپ و سودر، ۱۹۹۴).

پری (۱۹۹۴) برای بررسی تعمیم پذیری یافته های کوپر (۱۹۷۹)، پری و سانگ اقدام به نظرسنجی از ۱۲۹ مدیر در کشور چین می‌کنند. تحلیل آن‌ ها در مقاله سال ۱۹۹۴ نشان می‌دهد که داشتن برتری در محصول و اطلاع از بازار با موفقیت محصول جدید همبستگی بالایی دارند که این با نتایج یافته های قبلی همخوانی دارد. البته چندین فاکتور که در مطالعات کوپر همبستگی از خود نشان ندادند در مطالعات چین از همبستگی برخوردار بودند. این عوامل عبارت‌اند از:

  • میزان فعالیت‌های رقابتی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم