۱- درخواست بازخرید
واسط
۴- پرداخت اصل سرمایه
۲- درخواست ابطال
۵- پرداخت اصل سرمایه
پس از کسر کارمزد
۳- جمع آوری اوراق
شکل (۴-۱۲):اعمال اختیار خرید
ب) درخواست تبدیل اوراق به سهام
همانند اوراق نوع اول بوده و از تکرار آن پرهیز میگردد
مرحله ۳: سررسید اوراق
همانند اوراق نوع اول بوده و از تکرار آن پرهیز میگردد.
۳- نوع سوم: اوراق مشارکت قابل تبدیل بدون اختیار خرید و فروش
فرایند عرضه اولیه، بازار ثانویه و سرسید همانند دو نوع قبلی میباشد با این تفاوت که بخشهای «الف» مرحله (۲) هر دو نوع بالا در این فرایند حذف میگردد.
فرایند تامین مالی پروژههای دولتی نیز بصورت فوق است. البته در این رابطه ملاحظات زیر مورد توجه است.
سازوکار تعیین امین و واسط همان سازوکار یک بنگاه خصوصی است.
مدل عملیاتی مراحل ۱، ۲ و ۳ همانند قبل است
تفاوت در دو حوزه مشهود است:
۱- ناشر یک نهاد دولتی است که شخصیت حقوقی قابل پذیرش در بازار بورس را ندارد.
۲- در صورت تبدیل اوراق به سهام نیز دو وجه محتمل است؛
الف) طرح موردنظر در سررسید قابلیت تبدیل به شخصیت حقوقی مستقل و قابل انتقال را دارد که در اینصورت سهام آن به سرمایه گذار واگذار می شود (تحقق اهداف خصوصیسازی).
ب) قابلیت تبدیل طرح به شخصیت حقوقی مستقل امکان پذیر نیست در این صورت سهام ضامن منتقل می شود.
بنابراین این اوراق میتوانند هم توسط بخش دولتی (پروژههای ایجادی و توسعهای) و هم توسط بخش خصوصی (پروژههای ایجادی و توسعهای) منتشر گردد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۴-۴ جمعبندی
در فصل چهارم با توجه به مبانی نظری و دادههای آماری موجود به برآورد مدلها و تجزیه و تحلیل آنها براساس گامهای ۷ گانه پرداخته شد. در گام نخست مدل میانگین (ARIMA) سری زمانی بازدهی شاخص صنایع منتخب برآورد گردید. در گام دوم ضمن بررسی اثر ARCH به برآورد مدلهای واریانس شرطی سری زمانی شاخص صنایع منتخب پرداخته شد. در این گام شاخص ۶ صنعت از ۱۷ صنعت مورد مطالعه فاقد اثر واریانس شرطی بود که به تخمین مدل میانگین آنها اکتفا گردید. در گام سوم نیز طبق مدل طراحی شده (ترکیب مدل خانواده GARCH و سوئیچینگ مارکوف) صنایع بر حسب ۶ مدل خانواده GARCH و بر حسب ۳ توزیع نرمالی، t و GED تخمین زده شد. در گام چهارم به بررسی آزمون نرمالیتی مدلهای برآورد شده پرداخته شد و با بهره گرفتن از آزمون جارک-برا مشخص شده که هیچ یک از صنایع دارای توزیع نرمال نمیباشند. همچنین ضمن انتخاب توزیع مناسب برای هر یک از مدلها، مجدداً با بهره گرفتن از آزمون فوقالذکر به انتخاب مدل بهینه از میان مدلهای برآورد شده پرداخته شد. در گام پنجم از میان مدلهای منتخب با لحاظ نمودن اثر سوئیچینگ و بدون سوئیچینگ، مدل بهینه براساس آزمون نسبت درستنمایی گارسیا و پرون انتخاب گردید. در گام ششم اقدام به استخراج سری زمانی ریسک مدلهای منتخب صنایع پرداخته شد و در گام هفتم، صنایع براساس میزان تاثیرپذیری ریسک خود از نوسانات نرخ ارز در کوتاهمدت و بلندمدت رتبهبندی گردیدند. در بخش پایانی نیز به معرفی ابزار جدید مدیریت ریسک نوسانات نرخ ارز تحت عنوان «اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل به سهام» پرداخته شد.
فصل پنجم
جمعبندی و توصیههای سیاستی
۵-۱ مقدمه
در این فصل خلاصه یافتههای فصول گذشته تشریح شده و با توجه به نتایجی که از برآورد مدلها و تجزیه و تحلیل نتایج آنها در فصل چهار به عمل آمد، به بررسی فرضیههای تحقیق پرداخته شد. در ادامه نیز برخی پیشنهادها و توصیههای مستخرج از پژوهش حاضر ارائه گردید و در پایان برخی پیشنهادات برای تحقیقات آتی ذکر شد.
۵-۲ تحلیل نتایج و ارزیابی فرضیهها
در پژوهش حاضر که با هدف شناسایی و اندازهگیریِ کمّی ریسک بازدهی صنایع بورسی و تاثیرپذیری ریسک شاخص بازدهی آنها از نوسانات نرخ ارز انجام گردید، پس از بیان اهمیت موضوع، ضرورت تحقیق و شیوه گرداوری و روش تحقیق در فصل یک، به بررسی ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیق در فصل دوم پرداخته شد. این فصل با بررسی مفاهیم تئوریک ریسک نرخ ارز و ارتباط آن با بازار بورس شروع شد و در ادامه به بررسی سه نوع اصلی ریسک نرخ ارز (ریسک تبدیل، ریسک مبادله و ریسک اقتصادی) و ارتباط آن با سایر ریسکهای مرتبط پرداخته شد. در ادامه براساس مطالعات تطبیقی صورت گرفته، به معرفی استراتژیها مناسب برای مدیریت این نوع ریسکها در شرکتها و بنگاههای اقتصادی پرداخته شد. یافتههای این بخش حاکی از این است که ریسک نوسانات نرخ ارز بیشتر با تغییر حسابهای مالی و ترازنامهای شرکتها در کوتاهمدت و همچنین تقویت رقبای بنگاهها در بلندمدت جلوه میکند و برای مدیریت این نوع ریسک ها استفاده از ابزارهای مالی و عملیاتی بسته به ویژگیهای شرکتها مفید ارزیابی میشود. البته به شرط اینکه زمینه پیادهسازی این ابزار در کشور مهیا باشد. در بخش دوم این فصل به بررسی مطالعات داخلی و خارجی صورت گرفته در خصوص اندازهگیری ریسک صنایع و شرکتهای پذیرفته شده در بورس پرداخته شد. نتایج این مطالعات نشان میدهد که مدلهای جدید اقتصادسنجی بویژه مدلهای خانواده GARCH و مدلهای سوئیچینگ به واسطه ویژگیهای منحصربه فرد خود قابلیت بالایی در اندازهگیری ریسک سهام شرکتها و صنایع دارند. از این روی یکی از اهداف فنی که مد نظر پژوهش حاضر بود، ترکیب دو مدل خانواده GARCH و مدلهای سوئیچینگ در قالب یک مدل منحصر به فرد و استفاده از آن در استخراج سری زمانی ریسک صنایع بود. در فصل سوم پژوهش حاضر به بررسی مبانی نظری مورد استفاده در پژوهش پرداخته شد. از اینرو در ابتدای این فصل به بررسی آماری نوسانات نرخ ارز و شاخص صنایع منتخب طی دوره زمانی مورد مطالعه پرداخته شد و مشاهده گردید که روند شاخص کلیه صنایع طی دوره مورد مطالعه از ساختار یکسانی تبعیت میکند با این وجود شدت روند و میزان تغییرات آنی و کوتاهمدت در این صنایع متفاوت میباشد و از این رو این پیش زمینه که ریسک این صنایع نیز متفاوت خواهد بود، تقویت گردید. در ادامه این فصل به بررسی مبانی نظری مدل ARIMA، مدلهای خانواده GARCH و زنجیره مارکوف پرداخته شد و معیار ریسک مد نظر در پژوهش حاضر (ارزش در معرض ریسک) معرفی گردید. در فصل چهارم با توجه به مبانی نظری و دادههای آماری موجود به برآورد مدلها و تجزیه و تحلیل آنها براساس گامهای ۷ گانه پرداخته شد. در گام نخست مدل میانگین (ARIMA) سری زمانی شاخص صنایع منتخب برآورد گردید. در گام دوم ضمن بررسی اثر ARCH به برآورد مدلهای واریانس شرطی سری زمانی شاخص صنایع منتخب پرداخته شد. در این گام شاخص ۶ صنعت از ۱۷ صنعت مورد مطالعه فاقد اثر ARCH بود که به تخمین مدل میانگین آنها اکتفا گردید. اما بقیه صنایع بر حسب ۶ مدل خانواده GARCH و بر حسب ۳ توزیع نرمالی، t و GED تخمین زده شده که در این گام برای هر صنعت در مجموع ۱۸ مدل برآورد گردید. در گام سوم نیز طبق مدل طراحی شده (ترکیب مدل خانواده Garch و سوئیچینگ مارکوف) صنایع بر حسب ۶ مدل خانواده GARCH و بر حسب ۳ توزیع نرمالی، t و GED تخمین زده شدند که در این گام نیز برای هر صنعت در مجموع ۱۸ مدل برآورد گردید. به عبارت دیگر مجموعه مدلهای برآورد شده برای هر صنعت ۳۶ مدل بود که ۱۸ مدل برای خانواده GARCH بدون درنظر گرفتن اثر سوئیچینگ و ۱۸ مدل برای خانواده GARCH با درنظر گرفتن اثر سوئیچینگ بدست آمد. در گام چهارم به بررسی آزمون نرمالیتی مدلهای برآورد شده پرداخته شد و با بهره گرفتن از آزمون جارک-برا مشخص شده که هیچ یک از صنایع دارای توزیع نرمال نمیباشند. از اینرو مدلهایی که با توزیع نرمال برآورد گردیده بودند (۱۲ مدل از ۳۶ مدل) حذف گردیدند. در ادامه با بهره گرفتن از آزمون نسبت درستنمایی گارسیا و پرون به بررسی دو توزیع t و GED پرداخته شد و ضمن انتخاب توزیع مناسب برای هر یک از مدلها، مجدداً با بهره گرفتن از آزمون فوقالذکر به انتخاب مدل بهینه از میان مدلهای مورد بررسی (به تفکیک برای مدلهای خانواده GARCH بدون درنظر گرفتن اثر سوئیچینگ و همچنین با درنظر گرفتن اثر سوئیچینگ) پرداخته شد. در گام چهارم به بررسی فرضیه ۱تحقیق پرداخته شد. طبق فرضیه ۱ « مدلهای خانواده GARCH، با تلفیق زنجیره مارکوف، تصریح بهتری نسبت به عدم لحاظ زنجیره مارکوف دارند ». نتایج آزمون نسبت درستنمایی گارسیا نشان داد که در کلیه صنایع مدلهای خانواده GARCH، با تلفیق زنجیره مارکوف، تصریح بهتری نسبت به عدم لحاظ زنجیره مارکوف دارند. در واقع در بین ۱۱ صنعت دارای اثر ARCH کلیه بازده صنایع دارای اثر سوئیچینگ بوده و مدلهای منتخب آنها نیز از خانواده مدل EGARCH میباشند. در بین ۶ صنعت فاقد اثر ARCH نیز ۳ صنعت دارای اثر سوئیچینگ میباشند. بنابراین فرضیه ۱ تحقیق تایید گردید. در ادامه با بهره گرفتن از مدلهای بهینه منتخب به اندازهگیری سری زمانی ریسک شاخص صنایع بر حسب رژیمهای ۲ گانه پرداخته شد. البته سه صنعتی که فاقد اثر ARCH بودند، فاقد اثر رژیمی نیز بودند و بنابراین سری زمانی ریسک این صنایع بر حسب تک رژیمی استخراج کردید. در گام پایانی با بهره گرفتن از مدل ARDL به بررسی اثرات کوتاهمدت و بلندمدت نوسانات نرخ ارز بر ریسک صنایع پرداخته شد. نتایج برآورد نشان داد که تاثیر نرخ ارز بر ریسک ۱۵ صنعت از ۱۷ صنعت معنی دار بوده و بنابراین میتوان فرضیه ۲ که « تاثیرات نوسانات کوتاهمدت و بلندمدت نرخ ارز بر ریسک بازدهی صنایع معنادار میباشد» تایید نمود. سپس از میان ۱۷ صنعت مورد بررسی، هر یک از آنها بر حسب تاثیرپذیری کوتاهمدت و بلندمدت بر حسب دو رژیم رتبهبندی شدند. نتایج رتبهبندی نشان داد که در کوتاهمدت در هر دو رژیم دو صنعت شیمیایی و خودرو در میان چهار صنعت با بیشترین تاثیرپذیری قرار دارند و بیمه و محصولات فلزی در رتبه آخر قرار دارند. همچنین در بلندمدت در هر دو رژیم چهار صنعت دارو، سیمان، مستغلات و خودرو در میان چهار صنعت با بیشترین تاثیرپذیری قرار دارند و سرمایهگذاری، فلزات اساسی،معدن، بیمه و محصولات فلزی در میان پنج رتبه آخر قرار دارند.
فرضیه سوم پژوهش حاضر که بر پایه معرفی ابزاری جدید جهت مدیریت ریسک نوسانات نرخ ارز بنا نهاده شده بود نیز تایید و تحقق یافت. در این رابطه ابزار جدیدی تحت عنوان «اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل به سهام» معرفی شد. دارندگان این اوراق از امتیاز ترکیبی دو نوع اوراق با درآمد ثابت و سهام بهطور همزمان در کنار پوشش ریسک نوسانات نرخ ارز بهرهمند میشوند. فرصت انتشار یک ورقه بهادار قابل تبدیل میتواند برای ناشر علاوه بر تأمین مالی شرکتی، بهعنوان منابع سرمایهای (و نه بدهی) در حسابهای مالی در نظر گرفته شود که این امر میتواند موجب جلب نظر سهامداران شرکت شود. با توجه به ویژگیهایی که این اوراق در تامین مالی، مدیریت ریسک نوسانات نرخ ارز و جذابیتهایی که برای سرمایهگذاران بخش خصوصی و دولتی دارد، بهنظر میرسد پیادهسازی و انتشار این اوراق در قالب اوراق مشارکت اسلامی بتواند موجب افزایش جذابیت بازار سرمایه برای آن دسته از سرمایهگذارانی شود که بهدنبال ابزارهایی با ریسک نسبی و بازدهی ثابت در کنار پوشش ریسک نوسانات نرخ ارز هستند.
۵-۳ پیشنهادها و توصیههای سیاستی
در بازارهای مالی یکی از ویژگیهای کارایی بازار، وجود مولفه شفافیت بویژه شفافیت در قیمتگذاری داراییهای مالی است. در قیمتگذاری داراییهای مالی برخی مولفهها (نظیر سودآوری، تحولات متغیرهای کلان و…) تاثیر ملموسی داشته و تاثیر برخی مولفهها نامحسوس میباشد. یکی از این مولفههای نوع دوم، ریسکی است که درون هریک از این داراییها نهفته شده است. از اینرو با شناسایی میزان کمّی این نوع ریسک و تعدیل قیمت دارایی با ریسک خود، میتوان به شفافسازی در قیمتگذاری واقعی دارایی کمک نمود. مطالعه حاضر به عنوان یکی از پژوهشهایی است که ابزار و تکنیک کمّی را برای استخراج میزان ریسک داراییهای مالی ارائه میکند و میتوان با توسعه مدلهای زیرگروه این سازوکار قادر به شناسایی و اندازهگیری میزان کمّی ریسک داراییهای مالی کمک کند. از سوی دیگر با بهره گرفتن از ابزار جدیدی که در پژوهش حاضر معرفی شد بسیاری از بنگاههای اقتصادی میتوانند با انتشار آن ضمن تامین نیازهای مالی خود، در برابر نوسانان نرخ ارز هم خود و هم سهامداران خود را پوشش دهند. علاوه بر این بسیاری از بنگاهها میتوانند با تشکیل واحدی تحت عنوان واحد «مدیریت ریسک» در بنگاه خود ضمن شناسایی میزان سه نوع ریسک مطرح شده در بخش ادبیات تحقیق، ابزارهای مفیدی بسته به مقتضیات زمانی و ویژگیهای درونبنگاهی اتخاذ نمایند. در مجموعه نتایج پژوهش حاضر حاوی ۳ توصیه و پیشنهاد عمده برای صاحبان بنگاههای اقتصادی، سهامداران (به عنوان ذینفعان) و ناظران بازارهای مالی دارد:
۱- ریسک نوسانات نرخ ارز از عمدهترین ریسکهایی است که بنگاههای اقتصادی در فضای کسب و کار داخلی و بین المللی با آن مواجه هستند و در سالهای اخیر مدیریت این ریسک یکی از فاکتورهای اصلی در پیشبرد اهداف تعیینشده بنگاهها بحساب میآید. یکی از چالشهای عمده در مدیریت ریسک نوسانات نرخ ارز (جهت شناسایی و ارزیابی انواع ریسکهای مشتق از نوسانات نرخ ارز و ارائه راهکارهای صحیح کنترل آنها) کمّیسازی آن میباشد. با توجه به مفهوم نسبتاً پیچیده و گسترده مسئله ریسک، در اغلب موارد مدیران بنگاههای اقتصادی، در ارزیابی و سنجش صحیح آن ناتوان هستند. لذا با توجه به اهمیت مسئله ریسک نوسانات نرخ ارز ، بخصوص در کشوری که نوسانات این متغیر، بشدت در حال تغییر است، طراحی یک سازوکار جامع مبتنی بر خرد جمعی ضروری میباشد. لذا در پژوهش حاضر، یک سازوکار دقیق، جامع و کاربردی جهت اندازهگیری ریسک نوسانات نرخ ارز با بهره گرفتن از روش «ارزش در معرض ریسک» و با بهرهگیری از فرایند زنجیرهای مارکوف در مدلسازی خانواده GARCH برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس، طراحی گردید. مدل پیشنهادی دارای قابلیتهای فراوانی از جمله؛ امکان رتبهبندی بنگاهها براساس بازههای زمانی مختلف، ، امکان تحلیل با توزیعهای نرمال و غیر نرمال، لحاظ انتقالات سطحی ناگهانی در تلاطمهای سری زمانی، امکان ملحوظ نمودن شوکهای دیرپا، نمایش ساختار دینامیکی تلاطمها، درنظر گرفتن واکنشهای نامتقارن به شوکها، درنظر گرفتن انتقالات رژیمی در مدلسازی (بجای شکست ساختاری)، امکان درنظر گرفتن پدیده کشیدگی مازاد یا دنباله پهن توزیع خطاها و…. برخودار میباشد. در این رابطه نهادهای مختلفی میتوانند از قابلیتهای این مدل استفاده بنمایند. از جمله این نهادها میتوان به مجموعه بازار سرمایه و سهامداران، نظام بانکی، صندوقهای، شرکتهای بیمه، مشتریان محصولات، سازمانهای مالی بینالمللی، سرمایهگذاران داخلی و خارجی اشاره نمود. از این رو توصیه میگردد فعالان بازارهای مالی از این مدل برای محاسبه ریسک و رتبهبندی شرکتها استفاده بنمایند.
۲- بنگاهها و شرکتهای فعال در حوزههای داخلی و بینالمللی با تشکیل واحدی تحت عنوان واحد «مدیریت ریسک ارز» با بهره گرفتن از روشهای مدیریت ریسک ذکر شده در این مقاله و چارچوب نظری این ریسک، ضمن شناسایی ریسکهای مشتق شده از نوسانات نرخ ارز و سایر ریسکهای مرتبط با نوسانات نرخ ارز، از روشهای معرفی شده در مدیریت این نوع ریسک (با توجه به خصوصیات بنگاه خود) بهرمند گردند. بدون شک، تشکیل و توسعه این واحد، ارزش افزوده فراوانی را برای صاحبان سهام و عملکرد مدیران عالی بنگاهها به ارمغان خواهد آورد.
۳- با توجه به ساختار مدل عملیاتی سه نوع اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل به سهام، در حال حاضر به نظر میرسد امکان پیادهسازی انواع این اوراق در بازار سرمایه وجود دارد. از اینرو با توجه به ویژگیهایی که این اوراق در تامین مالی، مدیریت ریسک نوسانات نرخ ارز و جذابیتهایی که برای سرمایهگذاران بخش خصوصی و دولتی دارد، بهنظر میرسد پیادهسازی و انتشار این اوراق در قالب اوراق مشارکت اسلامی بتواند موجب افزایش جذابیت بازار سرمایه برای آن دسته از سرمایهگذارانی شود که بهدنبال ابزارهایی هستند که ویژگی مشترک سهام و اوراق با درآمد ثابت را در کنار پوشش ریسک نوسانات نرخ ارز داشته باشد.
در پایان پیشنهادات زیر برای تحقیقات آتی پیشنهاد میگردد:
استفاده از سایر مدلهای خانواده GARCH در استخراج ریسک سهام شرکتها نظیر مدلهایی چون TARCH, PARCH, FIGARCH
استخراج ریسک سهام شرکتهای زیرگروه صنایع (بجای ریسک شاخص سهام صنایع)
استخراج ریسک سهام و شاخص سهام صنایع در بازههای زمانی هفتگی و ماهانه
بررسی رابطه بین ریسک سهام معمولی و ریسک شاخص صنعت با سایر متغیرهای کلان نظیر نرخ تورم، قیمت جهانی نفت و طلا
بررسی رابطه بین ریسک سهام معمولی و ریسک شاخص صنعت با ریسک شاخص کل بازار
استخراج ریسک سیستماتیک با الگوی معرفی شده در پژوهش حاضر
بهرهگیری از الگوی پژوهش حاضر برای استخراج ریسک در بازارهای آتی و سلف بورس اوراق بهادار و بورس کالا
بهرهگیری از الگوی پژوهش حاضر برای استخراج ریسک در سایر بازارهای مالی نظیر طلا، ارز، نفت و…
طراحی شاخصهای قیمتی تعدیلکننده شاخص صنعت و بازار برپایه ریسک هر یک از صنایع و سهام شرکتها
طراحی مدلهای انتخاب پرتفوی بهینه بر پایه روشهای ارزش در معرض ریسک معرفی شده در پژوهش حاضر
منابع و ارجاعات
ابونوری، اسمعیل و گلاله مشرفی(۱۳۸۵) «اثر شاخصهای اقتصاد کلان بر شاخص قیمت سهام صنعت پتروشیمی در ایران» رساله دکتری بخش اقتصاد دانشگاه مازندران،.
ابراهیمی، علیرضا (۱۳۸۵) « مدلهای ARCH و GARCH و کاربردهای آنها در تحلیل دادههای اقتصادی»، پایاننامه کارشناسی ارشد آمار، دانشگا اصفهان
ارشدی، علی (۱۳۹۰) « مدل سازی نوسانات قیمت نفت قالبی برای اندازه گیری شاخص نا اطمینانی بر اساس یک مدل ARIMA – GARCH» ی، شماره ۳۰، صص ۷۸-۵۱.
راس، استفان (۱۳۹۱) «مدیریت مالی نوین» ترجمه علی جهانخانی و مجتبی شوری، تهران، انتشارت سمت
بیات، مرضیه (۱۳۸۴) «بررسی اثر تغییرات نرخ ارز بر بازده سهام صنایع مختلف در ایران»پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشکده علوم اجتماعی و اقتصاد دانشگاه الزهراء (س).
پیرایی خسرو و محمدرضا شهسوار (۱۳۸۸) « تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازار بورس ایران» ، دوره ۹, شماره ۱، صص ۳۸-۲۱.
حضرت امام خمینی(ره)، «کتاب البیع»، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ سوم، جلد اول، ۱۳۶۳.
حسینی ایمنی، سیداحمد و امیرعباس نجفی (۱۳۹۲) « تعیین سبد بهینه سرمایهگذاری در صنایع مختلف بورس اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از رویکرد VAR-Multivariate GARCH و در نظرگیری ریسک نقدشوندگی » دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، سال ششم، شماره ۲۰، صص ۵۲-۲۹.
حنیفی، فرهاد (۱۳۸۰) ” بررسی میزان ریسک پذیری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از طریق سنجه ارزش در معرض خطر ” ، پایان نامه دکترا، دانشگاه آزاد علوم تحقیقات واحد تهران.
[جمعه 1401-04-17] [ 11:47:00 ب.ظ ]
|