تفاوت معنادار بوده و اساتید در زمینه مورد مقایسه کیفیت برنامه درسی رشته را در سطح مطلوبتری نسبت به دانشجویان ارزیابی کرده اند.
سوال سوم پژوهش
فعالیت های یادگیری برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی ازدیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی از چه میزان مطلوبیتی برخوردار است؟
وضعیت و نتیجه کلی این عامل نیز با توجه به۴ ملاک تعیین شده برای اساتید در سطح نسبتا مطلوب وبرای دانشجویان در سطح نا مطلوب قرار گرفت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این سطح ارزیابی بیانگر این موضوع میتواند باشد که ممکن است سرفصلهای دروس رشته مدیریت و برنامه ریزی آموزشی فرصت اجرای روش های فعال تدریس در کلاس درس را به مدرسین و اساتید نمیدهد و امکان درگیر کردن دانشجویان با فعالیتهای پژوهشی و حل مساله در فرایند تدریس وجود نداشته باشد و مهمتر اینکه به احتمال زیاد فعالیتهای یادگیری انفرادی یا جمعی دانشجویان در راستای اهداف رشته مذکور نبوده و در نهایت میتوان به این نتیجه رسید که محتوای درس به اندازه کافی به صورت کاربردی و عملی در کلاس ارائه نمیشود. با توجه به اینکه درگیری و فعالیت فراگیران منجر به پرورش مهارتها و شیوه های درک کردن و تفکر آنها میشود بنابراین در امر یادگیری اساتید باید به درگیری فراگیران اهمیت بیشتری داده تا آنان فرصت لازم را برای تمرین رفتارهای متناسب با هدفهای مورد نظر را پیدا کنند(ملکی، ۱۳۸۰).
باتوجه به این که فعالیتهای یادگیری در برنامه درسی رشته علوم تربیتی از مطلوبیت نسبی برخوردار بوده و تا سطح مطلوب فاصله دارد در نتیجه توجه بیشتری به فعالیتهای یادگیری در برنامه درسی رشته علوم تربیتی ضروری به نظر میرسد.
مطابق با این یافته، شفیعی(۱۳۸۴) و یزدانی (۱۳۸۸) هم در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدهاند که از نظر اساتید و دانشجویان کیفیت عنصر فعالیتهای یادگیری در سطح متوسط است و تا سطح مطلوب فاصله دارد. همچنین با یافته مورو و موالمبا(۱۹۹۹) همسو است.

۱۳۹ فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

پژوهشی توسط بیبارز و کوکاکولاه (۲۰۰۹) انجام گرفت که طبق نتایج این پژوهش معلمان تصور می کردند که فعالیت های موجود در برنامه درسی مناسب بودند اما این فعالیتها در محیط کلاس درس صدق نمی کند. بعلاوه یافته های این مطالعه نشان میداد که فعالیتها با شرایط محیطی سازگار نبودند. همچنین با یافته جان مارتین و رابرت کاری(۱۹۹۸) ناهمسو است.
آیا بین دیدگاه اساتید و دانشجویان در مورد کیفیت عنصرفعالیت های یادگیری در برنامه درسی رشته علوم تربیتی(گرایش مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی) در دانشگاه های دولتی شهر تهران تفاوت وجود دارد؟
با توجه به نتایج بدست آمده از جدول شماره (۴-۳-۳) در فصل چهارم به طور کلی تفاوت معنی داری در بین دیدگاه دو گروه اساتید و دانشجویان در کیفیت عامل فعالیتهای یادگیری وجود ندارد. نتایج این سوال پژوهشی با تحقیق شفیعی(۱۳۸۴) و یزدانی (۱۳۸۸) همسویی دارد.
سوال چهارم پژوهش
فعالیت های تدریس در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی ازدیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی از چه میزان مطلوبیتی برخوردار است؟
وضعیت و نتیجه کلی این عامل با توجه به میانگین امتیاز محاسبه شده برای آن از نظر اساتید در سطح نسبتا مطلوب و از نظر دانشجویان در سطح نامطلوب در جدول (۴-۴-۱ ) ارزیابی شده است و بیانگر این موضوع است که کیفیت فعالیت های تدریس در رشته علوم تربیتی از مطلوبیت نسبی برخوردار است و با وضیعت وسطح مطلوب فاصله دارد.
در تبیین این یافته هم میتوان به این اشاره داشت که اساتید در فرایند یاددهی-یادگیری در طول تدریس از روش های ثابت و سنتی استفاده کرده و از راهبردهای جدید یادگیری مثل روش حل مساله، پژوهش، فعالیتهای گروهی و… که در آن تاکید برفعالیت دانشجویان است به ندرت استفاده کردهاند، این در حالیست که استفاده از یک روش خاص در فرایند تدریس ممکن است برای انتقال معینی از دانش مناسب باشد در حالیکه برای انتقال انواع دیگر دانش نامتناسب است(لوی، به نقل از مشایخ، ۱۳۷۶) و همچنین میتوان گفت که شاید راهبردهای بهکارگرفته شده توسط اساتید، دانشجویان را در امر یادگیری فعال نکرده و در نتیجه زمینه های خلاقیت و ابتکار را در زمینه موضوع درسی برای دانشجویان فراهم نکرده و لزوم توجه واستفاده ازروشهای

۱۴۰ فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

متنوع وجدید احساس می شود.دلیل دیگری که می توان به آن اشاره کرد این است که محتوای ارائه شده در این رشته بیشتر جنبه نظری وتئوریکی دارد واین عامل نیز باعث می شود که دانشجویان کمتر در امر یادگیری مشارکت وفعال باشند.
عبدی (۱۳۸۴)، شفیعی(۱۳۸۴)، یزدانی(۱۳۸۸) در تحقیقاتشان به این نتیجه رسیدند که کیفیت عنصر روش های تدریس در برنامه درسی در سطح متوسطی بوده و باسطح مطلوب فاصله دارد.جان مارتین و رابرت کاری[۹۹](۱۹۹۸) در ارزشیابی روش تدریس و آموزش بالینی به این نتیجه دست یافتند که دانشجویان به دنبال بهبود تجربیات یادگیری هستند وآموزشهای فعلی را تا حدی مطلوب ارزیابی نمودهاند که با سطح مطلوب فاصله دارد. که با نتایج این سوال پژوهشی همخوانی دارند.
علی بیرمیپور به همراه همکاران(۱۳۸۷) پژوهشی که انجام داده اند که نتایج نشان داد که “میزان کارآمدی فرایندهای یاددهی-یادگیری” به طور متوسط بود.
آیا بین دیدگاه اساتید و دانشجویان در مورد کیفیت عنصر روش های تدریس در برنامه درسی رشته علوم تربیتی(گرایش مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی) در دانشگاه های دولتی شهر تهران تفاوت وجود دارد؟
با توجه به نتایج به دست آمده از جدول ( ۴-۴-۳ ) در فصل چهارم تفاوت معنی داری بین دیدگاه اساتید و دانشجویان در خصوص کیفیت عامل مورد نظر مشاهده شد. نتایج این سوال پژوهشی با تحقیق شفیعی(۱۳۸۴) ناهمسو و با تحقیق یزدانی(۱۳۸۸) و عبدی همسویی دارد. در پژوهش عبدی(۱۳۸۴) بین دیدگاه اساتید و دانشجویان تفاوت معنادار بوده و اساتید در زمینه مورد مقایسه کیفیت برنامه درسی رشته را در سطح مطلوبتری نسبت به دانشجویان ارزیابی کرده اند.
سوال پنجم پژوهش
زمان در برنامه درسی رشته مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی ازدیدگاه دانشجویان واعضای هیات علمی از چه میزان مطلوبیتی برخوردار است؟
جهت پاسخگویی به این سوال ۵ملاک برای اساتید و۵ ملاک برای دانشجویان برای ارزیابی عامل مورد نظر انتخاب گردید و نتیجه کلی این عامل با توجه به جدول (۴-۵-۱) از نظر اساتید ودانشجویان در سطح نسبتا

۱۴۱ فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مطلوب ارزیابی شده است و این بدین معنا می باشد که عامل زمان از مطلوبیت و کیفیتی پایینتر از سطح مطلوب قرار دارد.
در تبیین این یافته هم میتوان این نکته را ذکر کرد که ممکن است زمان درنظر گرفته شده برای هر درس جهت ارائه محتوای درس کافی نبوده و یا زمان در نظر گرفته شده برای هرکدام از برنامههای درسی انعطاف لازم را نداشته و بطور صحیح استفاده نشده باشد و یا حجم سرفصلها با زمان تعیین شده برای یک نیمسال تحصیلی هماهنگ نبوده است و نیازمند اقداماتی برای افزایش کیفیت این عامل می باشد.
نتایج این سوال پژوهشی با تحقیقات شفیعی(۱۳۸۴) و یزدانی (۱۳۸۸) همسویی داشته و تحقیقات آنان نیز کیفیت عنصر زمان را در برنامه درسی رشته های مورد مطالعه در سطح متوسطی ارزیابی کرده است.
موسی پور و شعبانی(۱۳۷۶)در تحقیق خودبه نتایجی از جمله زمان نا کافی برای این دروس و جهت گیری آموزشی به جای پژوهشی اشاره کردند. در نتیجه نقصهای اساسی دوره دکتری این رشته را عدم توجه به رغبتها، گرایشها و تفاوت های فردی و عدم توانایی در تربیت تخصصی فارغ التحصیلان این رشته در سطح دکتری بر شمرده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...