دانلود منابع پایان نامه درباره بررسی تأثیر مدیریت زمان و نقش مهندسی ترافیک در ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
به عبارت دیگر اطلاع رسانی درمقیاس محدود به چند تماس تلفنی یا دورنگاربرای اثربخشی سازوکار عرضه وتقاضا کافی نیست. این سازوکار تنها بااطلاع رسانی لحظه ای و درمقایس انبوه و درسطح فرا منطقه ای وملی فعال می شود. به کلامی دیگر، اطلاع رسانی از وجود بار و وسیله حمل وتاریخ ومبداء – مقصد آنها به تعدا وسیعی از بازیگران، مهمترین راه فعال سازی سازوکار عرضه وتقاضا محسوب می شود.
درمتن عقب ماندگی مزمن وسایل ارتباطات و روش های سنتی ارتباطی میان صاحبان بار و وسیله ودرمقیاس محدود، هرگز نمی توان به عملکرد موزون سازوکار عرضه وتقاضا امیدی داشت. درچنین شرایطی نوسانات غیر قابل کنترل کرایه وعدم شفافیت دراین زمینه به طرز اجتناب ناپذیر به سوء استفاده عناصر سودجو و ناسالم وتشنج در بازار منجر می شود.
ذکراین نکته اهمیت دارد که بار برخلاف دیگر کالاها قابل نگهداری درانبار یا قفسه برای استفاده آتی نیست ! بار درصنعت حمل ونقل دارای طول عمر محدود است و باید سریعا حمل شود. از آن طرف وسیله حمل نیز نمی توانددرمکان ثابتی منتظر بار متوقف بماند. درواقع هم بار و هم وسیله حمل هردو تاریخ مصرف آنی دارند و درمکان وزمان سیال هستند لذا انطباق آنها بایکدیگربایدبه همان نسبت سریع و آنی صورت گیرد. این ویژگی سیال بودن درزمان ومکان درصنعت حمل ونقل نیاز به سامانه های اطلاع رسانی، برای کمک به عملکرد ثمر بخش سازوکار عرضه وتقاضا را دو چندان میکند. به وجود آمدن سامانه های برخط باریابی اینترنتی درکشورهای پیشرفته ازمدت ها قبل از ظهور سامانه های خرید برخط تصادفی نیست ودرنوع خود پیش آهنگ سامانه های الکترونیکی نوین ارتباطی بین عرضه کننده و مصرف کننده محسوب می شوند. این سامانه ها اکنون به نیاز بی بدیلی در صنعت حمل ونقل دراین کشورها بدل شده اند به طوری که با مختل شدن آنها عملا این صنعت فلج می شود.
بستر و زیرساخت حاضر و آماده اینترنت و سامانه تلفن همراه بهترین فرصت را برای ظهور سامانه های اعلام بار فراهم کرده و کشورماهم دراین زمینه استثنا نیست، به ویژه درمتن رشد اینترنت واقبال عمومی به آن و گسترش پوشش سامانه های سیار فرصت مناسبی برای رشد این سامانه ها در کشور فراهم آمده است.دراین سامانه ها، روزانه صدها و هزاران صاحب بار ووسیله با ثبت اعلامهای تاریخ دار و دارای مبداء – مقصد داخلی و بین المللی و کرایه های پیشنهادی خود به تعداد وسیعی مخاطب اطلاع رسانی میکنند و از تمایل مخاطبان خود از طریق رجوع مستقیم به سامانه یااز طریق پیامک و نامه های الکترونیکی ارسالی به صورت خودکار، مطلع می شوند. به کمک این سامانه ها سازوکار عرضه وتقاضا باانبوه اعلام ها ثمر بخشی واقعی خودرا نشان میدهدوابعاد جدیدی می یابد.
دست یابی به مظنه های کرایه برای مناطق مختلف شفافیت بی سابقهای را برای همه بازیگران سالم صنعت حمل ونقل فراهم می آورد تا به کمک آن از هرج ومرج وتنشهای مزمن در امرکرایه اجتناب کنند.
۲-۴-۹- سیاست چارچوب قیمت و رفتار مصرف کننده:
■چارچوب های قیمت، رفتار مصرف کننده را تغییر می دهند، که این امر با آنچه تئوری اقتصادی سنتی در مورد رفتار مصرف کننده پیش بینی می کند، تناقص دارد.
■علاوه براین، تغییر در جهت بدتر شدن رفتار است. چارچوب های قیمت موجب ضرر مصرف کننده می شوند. بدترین عاملان این مسئله قیمت گذاری جز به جز و پیشنهادهای محدود یا مدت دار هستند.
■در کل، اثرات منفی روی رفاه مصرف کننده بیشترند و قتی که هزینه های جست وجو در بازار پایین است. با این حال، وقتی هزینه های جست و جو بالا هستند، مصرف کننده ها در معرض سقط هزینه حاشیه ای قرار می گیرندو این اثر می تواند در صورت بالاتر بودن اساسی هزینه های جست و جو، قوی تر شود.
■ چون مصرف کننده ها از طریق تجربه ای که به دست می آورند، مواردی را یاد می گیرند، اثرات مضر همه چارچوب ها به جز پیشنهادهای مدت دار مسلما در بازار آیتم هایی که کمتر خریداری می شوند، بیشتر هستند. با این حال، پیشنهاد های مدت دار می تواند علاوه براین در بازار کالاهایی که اغلب خریداری می شوند نیز موجب ضرر و آسیب شوند.
۱٫۲۵)بنابراین، سیاست گذران ممکن است خصوصا نگران قیمت گذاری جز به جز در بازار کالاهایی که اغلب و به دفعات خریداری نمی شوند و پیشنهادهای مدت دار در بازار کالاهایی که به وفور خریداری می شوند، باشند.
۲)مقدمه۲٫۱) درحالی اینطور فرض می شود که قیمت ها نقشی اساسی در رفتار اقتصادی دارند، ارائه یا چارچوب بندی قیمت ها به طور تاریخی توجه کمی را در تحقیقات اقتصادی به خود جلب کرده است، چرا که چگونگی ارائه قیمت ها مسئله ای نامرتبط فرض شده است.اما فروشندگان از روش های مختلف بسیاری برای ارائه یا چارچوب بندی قیمت ها در بازار استفاده می کنند و اغلب این چارچوب ها را تغییر می دهند. چون تغییر دادن نوع ارائه قیمت ها هزینه بر است، ما خودمان را در شرایطی متناقص می یابیم که در آن اقتصاد استاندارد از یک طرف بیان می کند که چارچوب بندی قیمت به رفتار مصرف کننده مرتبط نیست و از طرف دیگر می بینیم که این چارچوب بنید باید اثری روی تقاضا داشته باشد وگرنه شرکت ها روی دستکاری و تغییر آنها سرمایه خود راصرف نمی کردند.این تحقیق سعی دارد این تناقض را آشکار و روشن سازد و توضیحی برای آن بیاید.
۲٫۲) سوالی که ما می پرسیم، ساده و کاملا تجربی است. ما به سادگی با این مسئله شروع می کنیم که تحلیل آیا چارچوب های قیمت مختلف روی انتخاب مصرف کننده تاثیر می گذارند یا خیر.البته شاید انتظار می رود که مقالات مدت ها پیش باید به این سوال پاسخ داده باشند. شواهد موجود در مورد چارچوب های قیمت، اندک، پراکنده و اغلب بر اساس داده های شک برانگیز هستند. در واقع ما معتقدیم که این تحقیق اولین تحقیقی است که شواهد جامعی در مور تاثیر قیمت روی رفتار مصرف کننده در محیطی نظام مند و کاملا ترغیب شده ارائه می دهد.
۲٫۳) خصوصا، ما از یک روش آزمایشی برای مطالعه اثر چارچوب های قیمت روی انتخاب هاث مصرف کننده در یک محیط آزمایشگاهی استفاده می کنیم.کادری که در ادامه می آید، خلاصه ای از ماهیت آزمایش ها دراقتصاد ارائه می دهد.کادر۱)آزمایش ها در اقتصاد: آزمایشات اقتصادی به سیاست گذاران این امکان را می دهند تا : *آزمایش کنند که آیا مشکلاتی در بازارهای وجود دارند یا خیر.برای مثال، آیا مصرف کننده ها تحت چارچوب های قیمت مختلف در تصمیم گیری دچار مشکل می شوند، همانطور که در این آزمایش برای DFT انجام شد.* در حالات اولیه، مداخلات و اصلاحات سیاستی را تست کنند مداخلات مختلف را با یکدیگر مقایسه کنند یا یک مداخله معین را تنظیم کنند.برای مثال به آزمایش Ofcom در سال ۲۰۱۰ رجوع کنید که عملکرد مکانیسم های ارائه قیمت مختلف را روی رفتار مصرف کننده در بازارهای ارتباطات را دور مطالعه کرد.* بعد از انجام آزمایش، بررسی کنند که آیا مداخلات سیاستی موجود آن طور که باید عمل نمی کنند و آیا می توان آن هار ا برای بهبود بازده در اقتصادمان تغییر داد یا خیر.برای مثال، به آزمایش هیولت-پاکارد در سال ۲۰۰۱ رجوع کنید که تاثیر قیمت های حداقل تبلیغ شده را روی رفتار خرده فروشی HP آزمایش کرد.آزمایش ها روشی تجربی هستند و به عنوان مکملی برای داده های میدانی جمع آوری شده از طریق برآورده ها و شبیه سازی هایی که از قدرت محاسباتی برای مدل سازی رفتار مصرف کنندگان و شرکت ها استفاده می کنند، به کار می روند.شاخص های آزمایش های اقتصادی، موارد کنترل اعمال تغییر و تکرار هستند. کنترل به معنای تصمیمات فردی گرفته شده در آزمایش است که تنها توسط انگیزه های ایجاد شده در آزمایش القا می شوند و هیچ عامل دیگری در آنها نقش ندارد.اعمال تغییر به صورت تغییر دادن انگیزه های خاص یا ویژگی هایی از یک سیاست است و شناسایی این که چگونه تصمیمات فردی در نتیجه این تغییرات دستخوش تغییر می شوند.در نتیجه، رابطه علیتی واقعی ایجاد می شود که دلیل تغییر رفتار را نشان می دهد.
تکرار، امکان اجرای چند باره چند باره همین آزمایش توسط همین محقق، محققان دیگر و در میان جمعیت های مختلف است که برای بررسی و تایید نتایج صورت می گیرد.آزمایشات از افراد واقعی در محیط های کنترل شده برای گرفتن تصمیمات اقتصادی واقعی استفاده می کنند.آزمایشات رفتار را توسط ایجاد انگیزه های پولی واقعی(و عدم انگیزش ها) القا می کنند که این انگیزش ها و عدم انگیزش ها مستقیما به تصمیماتی که شرکت کنندگان در آزمایش می گیرند، مرتبطط اند. این امر، تصمیم گیری و انگیزش القایی نامیده می شود که روش های برآورده و نظرسنجی آن را به کار نمی گیرند. آزمایشات، محیط های ساده شده ای را ایجاد می کنند که بازتاب کننده محیط های واقعی پیچیده هستند. آزمایشات طوری طراحی می شوند که روی محرک های رفتاری اصلی علاقه تمرکز کنندو دیگر عوامل مخل رفتار را کاهش دهند. این ساده سازی به آزمایشات اجازه می دهد تا علیت را برقرار سازند. علیت شناسایی این نکته است که چه چیزی واقعا رفتار را موجب می شود و چرا این امر رخ می دهد. دو انتقاد اصلی که برآزمایشات وارد می شوند، عبارتند از : ۱-نماینده بودن شرکت کنندگان و ۲- تعمیم دهی ورای محیط آزمایشگاهی.در مورد انتقاد اول، انتقاداول، انتخاب نمونه ها یا شرکت کنندگان حوزه بحث و تحقیقات مستمر در آزمایشات روانشناسی و اقتصاد بوده است. در کل، تحقیقات بیان می کنند که رفتار اساسی بنیادی، اگر که قوی باشد، با فرض انگیزه های تست شده در آزمایش، در بین تمام انواع انتخاب نمونه ها صدق خواهد کرد. با این حال، ممکن است تفاوتی دراندازه بازده ها دیده شود اگر که نمونه ها تجربه قبلی داشته باشند یا توانایی شناختی آنها باهم متفاوت باشد. تعمیم دهی اغلب با مفهوم موازی سازی توصیف می شود و محقق برای رفع این انتقاد از طریق انجام آزمایشات جدیدی که ماهیت دقیق انتقاد را بررسی می کنند، وارد عمل می شود. برای مثال، اگر انتقاد این است که آزمایشات خاصی اعتبار خارجی ندارند چون در بازارهای واقعی شرکت کنندگان خیلی بیشتری وجود دارند، محقق می تواند آزمایش جدیدی انجام دهد و در آن تعداد شرکت کنندگان را دو برابر کند تا دریابد آیا این مسئله، مشکلی واقعی است یا خیر.
۲٫۴)این محیط تمام ویژگی های اساسی و حیاتی مسائل انتخاب مصرف کننده واقعی را در برمی گیرد: کالاها در چند فروشگاه عرضه می شوند، مصرف کنندگان شاید مایل باشند یک یا چند واحد خریداری کنند و می توانند بین فروشگاه های مختلف به جست و جو بپردازند.در عین حال، محیط ساده و شدیدا کنترل شده است که به ما این امکان را می دهد تا استنباطی روشن در مورد چگونگی تاثیر گذاری چارچوب های قیمت روی رفتار مصرف کننده و در نهایت روی رفاه مصرف کنندگان به دست آوریم.
۲٫۵) توجه داشته باشید که طرح ما اثرات خالص چارچوب بندی، یعنی ارائه قیمت ها را با ثابت نگه داشتن سطوح قیمت واقعی جدا می کند. در بسیاری از بازارهای واقعی، گاهی پیشنهاداتی واقعی وجود دارند که ممکن است به یکی از روش هایی که ما در اینجا مطالعه می کنیم چارچوب بندی شوند یا ممکن است اینطور نباشند. در چنین مواردی، اثر چنین پیشنهاداتی روی مصرف کنندگان بدین شرح است: تاثیر مستقیمی از قیمت های پایین تر وجود دارد و به علاوه ممکن است اثراتی ناسازگار از چارچوب بندی قیمت وجود داشته باشد.
۲٫۶) به طور مشابهی، ما اثرات خالص هر چارچوب قیمت را جدا می کنیم.در بازارهای واقعی، برخی از این چارچوب ها ممکن است در ترکیب با یکدیگر دیده شوند. به علاوه، مصرف کنندگان مجبور شدند چارچوب های متفاوتی را مقایسه کنند که یک پیچیدگی دیگری خواهد بود که از این مطالعه به آن دست می یابیم.
۲٫۷) نتیجه اصلی ما این است که چگونگی چارچوب بندی قیمت ها (یا ارائه آنها)تاثیر بسیار مهمی روی انتخاب مصرف کنندگان دارد. ما قیمت گذاری ساده را (“قیمت این کالا E1 در هر واحد است”) با پنج چارچوب قیمت دیگر مقایسه می کنیم:حراج(“E2 بود، حالا شدE1”)، قیمت گذاری پیچیده (“۲ تا بخر، ۳ تا ببر”)پیشنهاد های مدت دار (“E1 فقط امروز”)، طعمه گذاری (“E1 تا وقتی که موجودی داریم” که احتمال دارد موجودی آنقدر کم باشد که مصرف کنندگان وقتی به پرداخت می رسند، با قیمتی بسیار بالاتر روبرو شوند)و قیمت گذاری جز به جز (وقتی قیمت موثر کامل یک کالا فقط به صورت جز به جز آشکار می شود، برای مثال، با هزینه های حمل ونگهداری که باید علاوه بر قیمت اصلی پرداخت شوند)ما دریافتیم که که تمام این رویه ها تاثیری بر نوعی ناسازگار و زیان آور روی رفتار مصرف کننده دارند و اکثر آنها به طور قابل توجهی روی رفاه مصرف کننده اثر می گذارند.
۲٫۸) تحقیق ما هم چنین دو چارچوب قیمت را شناسایی می کند که خصوصا برای مصرف کننده زیان آورند :پیشنهادات مدت دار و حتی مضرتر از آنها، قیمت گذاری جز به جز، همانطور که در ادامه باتفصیل بیشتری بحث می کنیم، نتایجی بسیار قوی در این رابط وجود دارند که در آزمایشات مقایسه ای با نمونه های باهوش تحت تغییرات کوچک دیده شده اند.پس درواقع، آزمایش ها ضرر واقعی حاصل از این رویه ها را کمتر از حد اصلی برآورد می کند.
۲٫۹) همچنین، بحث می کنیم که چطور یافته های ما با تعصب های شناخته شده در رفتار اقتصادی مرتبط اند و این تعصب ها چطور می توانند روی بازده های بازار و رقابت بین شرکت ها اثر بگذارند.
۲٫۱۰) در آزمایش ها، نمونه های انسانی( دانشجویان VCL که روی یک پایگاه داده برای آزمایشات اقتصادی ثبت نام کرده اند.)در یک توالی از تصمیمات فردی شرکت می کنند که بازتاب خرید کالاهای مختلف به دفعات است. قبل از وارد شدن به جزئیات طرح آزمایش، شاید بهتر باشد مروری تقریبی از چگونگی اجرای آزمایش داشته باشیم. نمونه های روی یک مانیتور کامپیوتر مخصوص به خودشاتن کار می کنند و برای عملکردشان پاداش می گیرند خصوصا، آنها یک بازده پولی(که منعکس کننده بهره وری مصرف و رضایتی است که فرد از مصرف یک کالا حس می کند)برای هر واحد از هرکالایی که می خرند، دریافت می کنند، البته آنها باید قیمتی را که فروشگاه می طلبد را نیز بپردازند.در کل آزمایش، همیشه دو فروشگاه وجود دارند. این فروشگاه ها کاملا یکسان اند. نمونه هایی که نقش مصرف کننده را ایفا می کنند باید انتخاب کنند که ابتدا از کدام فروشگاه دیدن می کنند و ما این فروشگاه را فروشگاه اول و آن یکی را فروشگاه دوم می نامیم. رفتن به یک فروشگاه شامل برخی هزینه های جست وجو (پولی) می شود که بازتاب کننده هزینه های زمانی جست و جو در اینترنت یا هزینه های رفتن واقعی برای بازدید از فروشگاه فیزیکی هستند.
۲٫۱۱) دستکاری آزمایش اصلی ما اینطور است که چگونه قیمت ها چارچوب بندی شوند وقتی که نمونه مصرف کننده به فروشگاه می آید. در حالت اصلی، نمونه ها قیمت ها را به واحد و به طور ساده می بینند. سپس پنچ چارچوب قیمت پیچیده ترمورد تحلیل، روی چارچوب های قیمت به کار رفته در این زمینه مدل سازی می شوند.
۲٫۱۲)با این آزمایش، ما می توانیم تاثیر چارچوب های قیمت را روی مصرف کنندگان به دو روش بررسی کنیم. در روش اول می توانیم به سادگی بررسی کنیم که آیا چارچوب های قیمت روی رفاه مصرف کنندگان تاثیر می گذارند یا خیر(که در آزمایش توسط پرداخت کلی نمونه هانشان داده می شود).چون برخی استراتژی های قیمت گذاری غریب یا نقطه ضعفی واقعی بریا مصرف کنندگان به همراه دارند (برای شمال، تحت “۲ تا بخر، ۳تا ببر”، قیمت های موثر واقعا پایین تر هستند ) ما همیشه رفاه به دست آمده را با رفاه تحت رفتار بهینه مقایسه می کنیم. رفتار بهینه را می توان به دقت برای هر شش محیط مختلف محاسبه کرد که در این گزارش مفصلا به آن خواهیم پرداخت.
۲٫۱۳)روش دوم بررسی داده ها، مقایسه انتخاب های واقعی با استراتژی بهینه است این کار به ما اجازه می دهد تا خطاهای موجود در تصمیم گیری مصرف کننده را شناسایی کنیم و از اینکه چگونه این خطاها توسط چارچوب های قیمت مختلف ایجاد می شوند. تحلیل مفصل و دقیق تر خطاها نیز به ما این امکان را می دهد تا بفهمیم خطاها در کجای فرایند رخ می دهند و این امر برای مهم دلایل ریشه ای ضرر مصرف کنندگان مهم است.
۲٫۱۴) اینطور مشخص می شود که دو علت ریشه ای اصلی برای خطاهای تصمیم گیری مصرف کنندگان وجود دارند که در پدیده ای به نام اثر موهبت[۱۲] یافت می شوند (در این پدیده، تمایل مصرف کنندگان برای پرداخت تغییر می کند وقتی که باور دارند قبلا مالک آن کالا بوده اند و آن را در اختیار دارند).هم چنین علت این خطاها در خطاهای شناختی نیز یافت می شوند، وقتی اطلاعات موجود صرفا به درستی پردازش نمی شوند و باروهای مصرف کنندگان درباره آنچه فروشگاه ها انجام می دهند، به شدت متعصبانه است.
۲٫۱۵)در ادامه، ابتدا مقالات بسیار اندک درمورد چارچوب های قیمت را مرور می کنیم. سپس به آزمایش انجام شده می پردازیم و اساس و طراحی دقیق آن را قبل از تحلیل داده ها بررسی می کنیم. در پایان در مورد معنای ضمنی یافته هایمان برای بازارهای خارج از محیط آزمایشگاهی بحث می کنیم و چند توصیه سیاستی ارائه می دهیم.
۳- مرور پیشینه تحقیق تئوری و تجربی در مورد چارچوب بندی قیمت ها:
۳٫۱) اولین مورد قابل توجه در این مرور این است که مقالات در مورد چارچوب بندی قیمت و تاثیر آن روی رفتار مصرف کننده به طور تعجب آوری کم هستند و پراکنده می باشند.خصوصا، شواهد تجربی موجود خیلی کم هستند.حتی در مقالات بازار یابی، اثرات چارچوب های قیمت مختلف به طور نظام مند بررسی نشده اند. به علاوه، برخی مطالعات موجود، دچار مشکلاتی در زمینه روش تحقیق هستند.مشکلات روش تحقیق عبارتند از استفاده از مسائل انتخاب صرفا فرضیه ای با تکیه روی داده های حاصل از ادراک یا یادآوری. در بسیاری زمینه ها اینطور فرض می شود که پیوند بین انتخاب فرضیه ای و انتخاب واقعی بسیار ناچیز است و داده های پرسشنامه و ادراکی اغلب غیر قابل اعتمادتند(برای مثال به هرتویک و ارتمن(۲۰۰۱) رجوع کنید)
۳٫۲) ما در مورد برخی از مقالات در رابطه با شفافیت قیمت نیز بحث می کنیم که به طور غیر مستقیم مرتبط با بحث ما هستند.ار چارچوب بندی قیمت مقایسات قیمت را سخت تر کند، این امر به کاهش شفافیت قیمت در بازار های می افزاید، بازهم شواهد زیادی درمورد نقش شفافیت قیمت وجود ندارند اما برخی منابع مفید در این زمینه هستند که به طور مختصر به آنها می پردازیم.
۳٫۳)مقالات تئوری مرتبط، به بررسی این امر می پردازند که شرکت ها چه طور به بهینه قیمت ها و چارچوب های قیمت را انتخاب می کنند اگر که مصرف کنندگان نیز درگیر مقایسه قیمت های چارچوب بندی شده شوند. با این حال، کاملا مشخص و روشن نیست که این فرضیه که مصرف کنندگان درگیر مقایسه قیمت ها می شوند، چه قدر می تواند درست و قابل اعتماد باشد
۲-۴-۱۰- اقتصاد حمل ونقل :
الف) تعیین شاخص ها موفقیت برای شرکتهای حمل و نقل بینالمللی جادهای کالا
ب) انتخاب شرکتهای موفق براساس شاخصهای تدوینشده
ج) بررسی عوامل پنگانه در شرکتهای نمونه موفق
پژوهش حاضر یک پژوهش اکتشافی و توصیفی با هدف کاربردی است و با طرح سوالاتی عوامل پنگانه طی یک پرسشنامهدر ۴۱ شرکت مورد بررسی قرار گرفته است.
سالانه چند صد میلیارد دلار کالا در جهان مبادله میشود تا نیازمندیهای گوناگون ساکنان نقاط مختلف جهان تامین شود. رشد چشمگیر حجممبادلات تجاری در قرن اخیر، هر چند متاثر ازافزایش مازاد تولید در برخی کشورها و نیزگسترش فعالیتهای بازاریابی بینالمللی است، امادر عین حال نمیتوان سهم عمده سیستم حمل ونقل جهان را در زمینهسازی برای افزایش حجممبادلات تجاری نادیده گرفت.
بخش حمل و نقل پدیدهای است پویا، فراگیرو پیچیده که رشتههای مختلف آن ریشههایحیات اقتصادی بشر را تغذیه میکند و به آن روحو دوام میبخشد. لئون سه۱ اقتصاددان معروفاظهار میدارد “حمل و نقل شالوده تمام فعالیتهایانسانی است. ارمغان این بخش برای نوع بشردستیابی به زندگی بهتر و شایستهتر در سایهامنیت، رشد و بالندگی بیشتر در سایه روابط انسانی آسانتر و شرایط کار و تجارت باصرفهتر است. درجه ارتقا و اعتلای جوامع امروزی بامعیارهای ارقام توسعه بخش حمل و نقل و میزان بهرهوری افراد جامعه از امکانات و تسهیلات اینبخش سنجیده میشود و در صدر مقایسهایاعتبارات جذب شده در این بخش از اقلاممشخصه تعالی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعیملتها به شمار میآید.
حمل و نقل کارامد و موفق زمینهساز اقتصادسالم است. حمل و نقل از امور زیربنایی و یکی ازاجزای مهم چرخه تولید ـ مصرف است. هر چندفعالیتهای حمل و نقل (عملیات تغییر مکانکالاها) خود بخشی از فرایند تولید است درطبقهبندی بخشهای اقتصادی از بخشهای خدماتیمحسوب میشود. بعضی محققان رشد بخشحمل و نقل را منوط به رشد تولید و برخی دیگررشد تولید را منوط به رشد بخش حمل و نقلمیدانند. در هر حال با گسترش جوامع بشری وپیچیده شدن روابط اجتماعی و اقتصادی، تعییناین که تولید مقدم است یا حمل و نقل کار مشکلیاست.
■ شرکتهای موفق
شرکتهای موفق پایبند اصولی خدشهناپذیرهستند. اغلب آنها به ارزشهای مشابه و مشترکیاعتقاد دارند. در شرکتهای موفق مدیریتها قادرندعنصر سازمانی خود را هم از حیث سازمان و هماز حیث فردی و شخصی ارضا کنند و در واقع بامدیریت درست از گرایشهای فردی و اجتماعی بهصورت ترکیب متعادل استفاده کنند. واقعیتاین است که همه میپرسند که شرکتهای موفق چهکاری انجام میدهند که دیگران انجام نمیدهند؟ وچه مواردی را فراتر از دیگران انجام میدهند؟بررسیها نشان میدهد که شرکتهای موفق ازساختار غیرمتمرکز برخوردارند و عملکردهایکارکنان سازمان اهمیت دارد.
بنا به اعتقاد کارل ویک از دانشگاه کرنلیادگیری و تطبیقپذیری کند است و سازمانهابیشتر پایبند روش های متعارف هستند و تصاویرمکانیکی از سازمانها دارند.
اندرو پتیگرو۲، پژوهشگر انگلیسی که درزمینه سیاستهای تصمیمگیری راهبردی مطالعهکرده است به این نتیجه میرسد که به رغم تغییرپیوسته شرایط جهان اغلب شرکتها در ده سالگذشته زندگی میکنند، حال آنکه شرکتهای موفقمتعلق به ده سال آیندهاند.
در شرکتهای موفق مدیران و دیدگاه های آنان وطرز برخورد آنها با کار در زمینه اندیشههای نظری بیش از آنکه به نظریات منطقی و مبتنی بر خردمندی چندلر یا تیلور شباهت داشته باشد با نظرات کارل ویک و جیمز مارچ سازگار است. یکی از ویژگیهای شرکتهای موفق این است که در شرایط تناقضها مدیریت میکنند آنچه اقتصاددانان منطقگرا غیرممکنمیپندارند شرکتهای موفق همه روزه آن را انجاممیدهند.
در اوایل سال ۱۹۷۷ توجه عمومی به مسائلاثربخشی مدیریت و توجه خاص به طبیعت وماهیت رابطه میان راهبرد، ساختار و اثربخشیمدیریت موجب شد در مککینزی دو گروه داخلیتشکیل شد. وظیفه بررسی راهبردی به یک گروه ووظیفه بررسی درباره اثربخشی سازمان به گروهدیگر واگذار شد.
■ معیارهای موفقیت
نتیجه بررسیهای به عمل آمده در دهه های ۷۰ و۸۰ عبارت بود از این که هر برخورد درست ومدبرانه با سازمان باید دستکم به هفت متغییرساختار، راهبرد، کارکنان، سبک مدیریت،سیستمها، ارزشهای مشترک (یعنی فرهنگ وتواناییهای موجود) و مهارتها توجه داشته باشد.
بسیاری از پژوهشگران این یافته هفتگانه(چارچوب هفتگانه مککینزی) را در کتاب هنرمدیریت ژاپنی مورد استفاده قرار دادندوظایف، مسئولیتها و حقوق ناظر بر فعالیتحامل جادهای کالا در شرکتهای حمل و نقلبینالمللی.
■ وظایف حامل
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-04-17] [ 10:06:00 ب.ظ ]
|