شناسایی عملی است که بر طبق آن یک موجود که تاکنون موجودیتی غیر قطعی داشته به عنوان یک موجود قطعی شناخته می شود و نیز دارای این مفهوم است که دولت شناسانده می خواهد که بر حقوق بین الملل بر روابط آنها حاکم باشد حال باید به این نکته توجه داشت که آیا شناسایی می تواند برای کشور عضو موجودیت و مشروعیت ایجاد کند و یا اینکه مشروعیت موجودیت کشورها همواره مقوله ای مجزا از شناسائی آنها است ؟

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در این رابطه دو نظریه موجود است :
۱-تأسیس ۲- اعلامی
در نظریه تأسیس شناسایی یک شرط لازم برای تأسیس یک دولت جدید به شمار می آید و در نظریه اعلامی هیچگونه اثر حقوقی برای شناسایی در نظر گرفته نمی شود .
چنانچه موجودیت یک دولت با کشور واقعیت عینی داشته باشد در این صورت شناسایی از حیث حقوقی اثری بر این موجودیت ندارد و برعکس اگر تأسیس یک دولت دارای ابهام باشد و نیز مغایرت با اصول و قواعد حقوق بین الملل داشته باشد مادامی که توسط دول دیگر به رسمیت شناخته شود به عنوان پدیده فاقد موجودیت حقوقی تلقی می شود .
اظهار نظر قاضی تفت در قضیه تینوکو به عنوان یک رویه قضایی آنچه را که بیان شد به طور صریح مورد تأیید قرار می دهد . از نظر این قاضی شناسایی یک دولت توسط دولت های دیگر یک عامل هستند و هم در اثبات موجودیت آن دولت محسوب می گردد . به علاوه در مواردی که شرایط و معیارها روشن است و جای ابهامی وجود ندارد نظیر تینوکو ، شناسایی یا عدم شناسایی چندان ارزشی استنادی ندارد بنابراین در این حالت عمل شناسایی را باید منطبق بر تئوری اعلامی دانست اما در قضایایی که شرایط مبهم و پوشیده است . کمتر نشانه های آشکاری از وجود واقعیت و عینی دولت مشاهده می شود ارزش تأسیس و یا شبه تأسیس قائل شد .
۳-۸ درخواست عضویت فلسطین در سال ۲۰۱۱
با شکست گفتگوهای صلح و نیز عدم کامیابی فلسطینیان در برخورداری از یک کشور مستقل ، آنها راه را در این یافتند که با عضویت در سازمان ملل متحد واجد یک شخصیت بین المللی شوند و بنابر آنچه که ذکر شد به وسیله شناسائی ابهامات و عقب ماندگی خود را در زمینه استقلال مرتفع سازند . این درخواست عضویت در ۲۹ شهریور ماه به دبیر کل سازمان ملل متحد داده شد . [۱۷۸]
همانطور که گفته شد دولت های صلح دوست ، متعهد به اجرای منشور می توانند به عضویت سازمان ملل متحد در آیند بر این اساس دولت متقاضی عضویت خود را به شورای امنیت تقدیم کند و در صورتیکه شورای امنیت با این امر موافق باشد موضوع عضویت آن کشور را به مجمع عمومی سازمان ملل متحد توصیه می کند . متعاقب توصیه شورای امنیت ، مجمع عمومی به رأی گیری خواهد پرداخت و در صورتیکه دو سوم از اعضای مجمع عمومی به عضویت دولت جدید رأی بدهند آن دولت به عضویت سازمان ملل متحد در خواهد آمد .
سوالی که در اینجا مطرح است این است که آیا توصیه های شورای امنیت جنبه الزام دارد یا خیر ؟ باید گفت که بله یعنی بر اساس ماده ۲۵ منشور سازمان ملل ، تمامی تصمیمات شورای امنیت الزام آور است . لذا توصیه مندرج در ماده ۴ منشور نیز جنبه الزام آور دارد . بنابراین تا زمانی که مجمع عمومی توصیه ای را نداشته باشد نمی تواند به بحث در مورد عضویت کشور متقاضی بپردازد باید گفت که ۹ عضو از پانزده عضو شورای امنیت باید با این تصمیم موافقت کنند و نیز پنج کشور عضو دارای حق وتو نیز نباید به مخالفت با عضویت دولت جدید بپردازد . [۱۷۹]
در مورد فلسطین ، آمریکا بارها تأکید کرده است که با عضویت فلسطین در سازمان ملل متحد مخالفت خواهد کرد و متعاقب آن نیز کمیته پذیرش اعضای شورای امنیت در خواست عضویت فلسطین را رد کرد حال برای فلسطینیان دو راهکار باقی می ماند .

    1. اینکه مستقیما به مجمع عمومی مراجعه کنند و قطعنامه ای را ارائه نمایند مبنی بر درخواست شناسایی توسط اعضای مجمع عمومی را بخواهند که به عنوان یک کشور به رسمیت شناخته بشوند در این صورت رأی مثبت دو سوم اعضای مجمع نیز احتیاجی نیست و رأی اکثریت ساده کافی خواهد بود براین اساس مجمع عمومی سازمان ملل فلسطین را به عنوان یک کشور می شناسد اما این موضوع ارتباطی به عضویت فلسطین در سازمان ملل ندارد .

۲- اینکه بر اساس قطعنامه ۳۷۷ مصوب ۱۹۵۰ ، درخواست عضویت بصورت مستقیم در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح شود . بر این اساس این قطعنامه هر گاه شورای امنیت نتواند مسئله ای را که صلح و امنیت بین المللی را به خطر انداخته و یا موجب نقض آن شده است را مورد بررسی و تصمیم گیری قرار دهد مجمع عمومی سازمان ملل می تواند طی برگزاری جلسات عادی و اضطراری خود موضوع را مورد بررسی قرار دهد و در مورد آن تصمیم گیری نماید .
اما می توان گفت که راه حل دوم نیز نمی تواند منجر به عضویت فلسطین در سازمان ملل متحد شود زیرا که شرایط عضویت در سازمان ملل در ماده ۴ منشور آمده است و غیر از آن چه در ماده چهار آمده عضویت تحقق پیدا نخواهد کرد .
دیوان بین المللی دادگستری در سال ۱۹۵۰ نظر داده است که شرایط مندرج در ماده ۴ منشور در مورد عضویت کشورها قطعی بوده است و هیچ شرایط اضافی را نمی توان به عضویت اعمال کرد .
حال با این شرایط فلسطین تنها می تواند به یک شناسایی جمعی از طریق مجمع عمومی سازمان ملل دست پیدا کند که این خود دارای پیامدهایی برای فلسطین خواهد بود . اگر فلسطین با قطعنامه مجمع عمومی مورد شناسایی قرار گیرند موقعیت آنها در سازمان ملل متحد از یک ” عضو ناظر با یک موقعیت خاص ” تبدیل به یک ” کشور غیر عضو ” خواهد شد یعنی وضعیتی شبیه واتیکان در حال حاضر و نیز شبیه سوئیس قبل از عضویت در سازمان ملل ندارد .[۱۸۰]
۳-۹ مزایای برخورداری از شناسایی توسط مجمع عمومی
اگر فلسطین به عنوان یک دولت کشور مورد شناسایی مجمع عمومی قرار گیرد می تواند از تمامی حقوقی که یک دولت به موجب حقوق بین الملل دارد برخوردار شود این حقوق شامل مصونیت دولت و مقامات آن ، حمایت در برابر توسل به زور دولت های دیگر ، حق دفاع مشروع فردی و جمعی در صورت وقوع حمله مسلحانه ، صلاحیت تام سرزمینی ، منع مداخله در امور داخلی ، امکان عضویت در سازمان های بین المللی و آژانس های تخصصی و نیز اهلیت تام برای انعقاد معاهدات است .
همچنین وضعیت دولت بودن امکان دسترسی به محاکم و دیگر ساز و کارهای حل اختلاف بین المللی را برای دولت فراهم می آورد . بنابراین فلسطین می تواند به عضویت اساسنامه دیوان دادگستری نیز در آید . [۱۸۱]
همچنین بعد از شناسایی فلسطین به عنوان یک دولت ، آنها از یک موقعیت برابر در مذاکرات برخوردار خواهند شد و این امر باعث پیشرفت روند صلح می شود زیرا تاکنون اسرائیل با فلسطینیان به عنوان یک سازمان برخورد می کرده و در مذاکرات برای آنها ارزشی به عنوان یک دولت قائل نبوده است .
با تمام این تفاصیل به نظر می رسد که شناسایی و عضویت فلسطین در سازمان بین المللی می تواند یک گام به جلو در تشکیل حکومت مستقل فلسطینی قلمداد شود و آنها را در رسیدن به هدف نهایشان دلگرم می سازد .[۱۸۲]
فصل چهارم: موانع ایجاد کشور فلسطین
۴-۱ شهرک سازی
شهرک سازی در فلسطین را میتوان یکی از عوامل تشدید و بقای بحران در این منطقه دانست . شهرک سازی همان طرح اسکان یهودیان در شهرک هایی است که توسط اسرائیلیان سرزمین های مورد مناقشه ساخته می شود . عامل اولیه این اسکان را می توان سازمان جهانی یهودیان دانست که در قرن نوزدهم تلاش های همه جانبه خود را در اسکان یهودیان در ارض موعود بکار بست . این روند اسکان که در قرن نوزدهم و اواخر آن شکل گرفت [۱۸۳] و تا امروز ادامه دارد متضمن هزینه و بهای بسیار زیادی برای اعراب بومی این منطقه بوده است.
شهرک سازی را می توان تابعی از مهاجرت یهودیان به فلسطین دانست . این مهاجرت که بعد از انتخاب فلسطین به عنوان ارض موعود صورت گرفت از اواخر قرن نوزدهم شروع شد و بعد از تشکیل کشور اسرائیل اوج گرفت .
شهرک سازی از ابتدای تشکیل آن تاکنون اهداف متفاوتی را در برداشته است . در ابتدای بروز جریان مهاجرت یهودیان به اسرائیل یعنی در سال های بعد از انحلال جامعه ملل هدف از اسکان یهودیان ایجاد نطفه اولیه کشور یهودی بود . آژانس های یهودی و بریتانیا با هم به توافق رسیده بودند که مهاجران یهود را در قسمت شمال غربی فلسطین مستقر کنند یعنی سرزمینی که هسته اولیه ایجاد اسرائیل بود . [۱۸۴] بعد از ایجاد کشور اسرائیل کارکرد این اسکان تغییر پیدا کرد و بیشتر معطوف به جنبه های امنیتی و استراتژیک و نظامی شد البته انگیزه های مذهبی برای یهودیان بنیادگرا همیشه موتور محرک خوبی برای یهودیان متعصب برای مهاجرت و اسکان در این مناطق بوده است .
از جنبه امنیتی سیاست حزب کار بر ایده ایجاد کمربندی از شهرک های یهودی نشین در امتداد مرزهای مشترک اسرائیل با دولت های عرب مجاور تأکید می کرد . هدف از ایجاد این کمربند مسکونی ، استقرار یک دیوار امنیتی بود که به وسیله آن ، مجتمع های مسکونی یهودی نشین را از مناطق محل سکونت اعراب بومی جدا کند . ارتش اسرائیل می توانست با اجرای این طرح ، پایگاه های هشدار دهنده ای را در خط تماس ایجاد کند . از خلال طرح های حزب کار در مورد اسکان یهودیان که در زمان حکومت این حزب طی سال های ۷۷-۶۷ به مورد اجرا در آمد ، می توان به تأکید این حزب برای احداث شهرک های یهودی نشین در مرزهای فلسطین اشغالی به منظور تقویت بنیه دفاعی دولت اسرائیل پی برد . این شهرک ها به مثابه قلعه های مستحکمی برای مرزهای اسرائیل تلقی می شد که می توانست خط دفاعی را در مقابل هر حمله ناگهانی دشمن ایجاد کند.[۱۸۵]
شهرک سازی را میتوان از دو دیدگاه متفاوت تاریخی و جغرافیایی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد دیدگاه اولیه بیشتر متضمن موضوعات تاریخی و دیدگاه مکانی بیشتر در مورد ابعاد استراتژیک است که به هر کدام از آنها اشاره خواهد شد .
۴-۱-۱دیدگاه تاریخی :
مراحل شهرک سازی و اسکان یهودیان را می توان به پنج دوره متمایز تقسیم کرد :

    1. ابتدا تا سال ۱۹۶۷
    1. دوره ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۷
    1. دوره ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۲
    1. دوره ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶
    1. دوره ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۰

۴-۱-۱-۱ابتدا تا سال ۱۹۶۷ :
همان طور که گفته شد آغاز اسکان یهودیان در سرزمین فلسطین را می توان قرن نوزدهم دانست . بعد از کنگره بال سوئیس در سال ۱۸۹۷ و انتخاب فلسطین به عنوان ارض موعود ، زمینه برای آرمان یهودیان یعنی داشتن یک سرزمین آماده شد . اسکان اولیه یهودیان در قالب آبادی های کوچک که به آنها کیوبتص[۱۸۶] و موشاو[۱۸۷] گفته می شد شکل سازمان یافته ای به خود گرفت . بعد از سرپرستی بریتانیا بر فلسطین ، رسماً مهاجرت یهودیان به ارض موعود تسهیل شد که البته با مقاومت های مردم بومی منطقه همراه می شد که بریتانیا نیز با سیاست دوگانه ای که اتخاذ کرده بود همواره اعراب را از مسیرشان منحرف می کرد . بعد از اعلام تشکیل کشور اسرائیل جنگ های به وجود آمد که تنها دستاورد آن برای اعراب شکست و محاصره و اشغال بیشتر اراضی توسط اسرائیل بود . بعد از تاسیس اسرائیل بود که شهرک سازی ها به عنوان یک راهبرد سیاسی و نظامی و امنیتی مورد توجه قرار گرفت .
از این زمان به بعد به شهرک سازی به عنوان یک ابزار نظامی در جهت امتیازگیری از اعراب و برتری جویی نسبت به آنها استفاده شد .
تا سال ۱۹۴۸ این آبادی ها تنها ۵/۶ درصد مساحت کل سرزمین فلسطین را تشکیل می دادند که از طریق خرید زمین توسعه می یافتند اما بعد از این سال و همراه با به وجود آمدن اسرائیل ، این کشور با قدرت تمام از طریق توسل به زور و مصادره و اخراج در نوار غزه و کرانه باختری ، خصوصاً در منطقه بیت المقدس مبادرت به توسعه اسکان یهودیان کردند . [۱۸۸]
این اسکان با هدف تغییر ویژگی های تاریخی و فرهنگی و اجتماعی مناطق تحصیل شده به واسطه ایجاد واقعیت های نوظهور جغرافیایی ، اقتصادی و اجتماعی بود .
بعد از تولد اسرائیل نیز از شهرک ها به عنوان ابزار نظامی اشغال و محاصره اعراب استفاده شد . این دوره مرحله ابتدایی شهرک سازی بود و کارکرد آن را می توان اسکان یهودیان مهاجر و ایجاد هسته اولیه کشور اسرائیل دانست .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...