وقتی در فهرست شماره­گذاری شده با عددها یا نشانه­ های شاخص، مواردی وجود دارند که طولشان از یک سطر تجاوز می­ کند، رسم براین است که سطرهای بعدی را نسبت به شماره یا نشانه تورفته[۵۸] کنند. یک نکته که در این قسمت باید برآن تأکید شود، برجسته­­سازی عنوان­ها درون متن است. در انتخاب قلم برای عنوان­ها گزینه­ های بسیار بیش­تری از نظر سبک و ویژگی وجود دارد. می­توان استدلال کرد که عنوان­ها مهم­ترین قسمت هر کتاب درسی هستند. اگر فراگیر عنوان­ها را در نگاه اول درست بفهمد، قطعأ بقیه متن را نیز خواهد خواند. صرف­نظر از این­که خواندن بقیه مطالب متن کتاب درسی چقدر آسان یا سخت باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ج. طراحی عنوان­ها در کتاب درسی
عنوان را می­توان در مرکز صفحه قرار داد، راست­چین کرد، یا به اندازه چند پیکان از سمت راست جلو «عنوان وسط» یا «وسط در وسط» و به عناوینی که از سمت راست تنظیم می­شوند «عنوان راست» گفته می­ شود. به نظر می­رسد عنوان­های وسط، که متن پیوسته را می­شکنند زمانی بهترین توازن با متن را پیدا می­ کنند که فضای خالی بالای آن­­ها سه برابر فضای خالی پایین­شان باشد.
عنوان­های راست از لحاظ گرافیکی به دو صورت طراحی می­شوند. عنوان­های شانه­ای[۵۹] که بر روی سطر مجزای مربوط به خود، راست چین شده و در بالا و پایین­شان فضای خالی وجود دارد. این عنوان­ها بالاتر از سطر اول متن قرار می­گیرند. دسته دوم عنوان­هایی هستند که بر روی سطر متن راست­چین می­شوند و متن از آن­ها ادامه پیدا می­ کند این عنوان­ها را عنوان­های جانبی[۶۰] می­نامند.
در کتاب­های درسی باید توجه داشت که عنوان­های تراز دوم و سوم از نظر اهمیت را به صورت شانه­ای طراحی نمود، در این­جا هم بهتر آن است که فضای خالی بالای این عنوان­ها دو یا سه برابر فضای خالی پایین­شان باشد. اگر قرار است که عنوانها در کتاب­های درسی وظیفه خود را به درستی انجام دهند باید آن­ها به گونه تایپ شوند که تشخیص­شان از متن اصلی به سرعت و سهولت امکان­ پذیر باشد. در متن فارسی از حروف سیاه، ایتالیک، و زیرخط­دار برای این منظور استفاده می­ شود (کیانی و شریف، ۱۳۸۵).
د. نظریه لشین در طراحی متن
لشین و دیگران (۱۳۸۳) عملیاتی کردن راهبردها و فنون آموزش برای متون متکی بر چاپ را به عنوان یک مبارزه­طلبی برای طراحان مطرح می­ کند. وی معتقد است شش عنصر اصلی باید در طراحی نظام­های متکی بر چاپ مورد ملاحظه قرار گیرد: همسانی، شکل، سازمان­دهی، علاقه، اندازه حروف و استفاده از فضای سفید. لشین در رابطه با این شش عنصر توصیه­های زیر را ارائه می­دهد:

    • در تمام صفحه­ها شکل همسانی به کار ببرید. اندازه­ها و شکل­های مختلف را با هم نیامیزید.
    • بکوشید در فاصله­ها همسانی رعایت شود.

اصول طراحی گرافیک
عناصر گرافیکی به عنوان ادوات مورد نیاز باید در کنار هم قرا گیرند و با شکل­ گیری خود قادر به انتقال پیامی برای فراگیران باشند. این عناصر اجزای ساده و تجزیه­ناپذیر رسانه­های دیداری هستند و مواد خام و ساده­ای­اند که ارتباط و تفکر دیداری با استفاده آن­ها شکل می­گیرد. عناصر گرافیکی در عین سادگی و صراحت، قابلیت فوق­العاده­ای در انتقال اخبار به صورت دیداری دارند. «سوزانه لانگر[۶۱] در مقاله­ای با نام تصویر پرتحرک[۶۲] می­نویسد: یک اثر هنری، ترکیبی است متشکل از فشار و انحلال­ آن­ها، تعادل و بی­تعادلی­ها، رویهم ساختن است و منسجم و موزون، وحدتی است پر فراز و نشیب ولی متداوم. جیانی است طبیعی و به همین­گونه، فشارها و تعادل­ها، وزن­ها ضربان حیات را، که ناآرام و یا پر از احساس در خود احساس می­کنیم، در واقع شامل همین­هاست» (داندیس، ۱۳۸۳، ص۱۳۸).
همان­گونه که در برقراری ارتباط کلامی با کمک دستور زبان فارسی، کلمه­ها و جمله­ها را طوری در کنار یکدیگر قرار می­دهیم تا معنی و مفهوم خاصی را به گیرنده منتقل نماید، برای طراحی نیز باید از اصول و دستور زبان طراحی که اصطلاحأ به آن فن ترکیب­بندی[۶۳] گفته می­ شود، استفاده نمود. البته ترکیب ­بندی از اصول گرافیک می­باشد و گرافیک یعنی فن بکارگیری کلیه عوامل و زبان تصویری برای بیان یک فکر یا ایده و یا به عبارت دیگر, گرافیک خلاصه علایم بصری است که با کمک آن می­توان مفاهیم و اطلاعات خاصی را توسط ترکیبی از تصویرها، علامت­ها، شکل­ها، واژه ­ها و عددها خلاصه نمود و منتقل کرد (شمسایی، ۱۳۸۲).
در این بخش اصول طراحی گرافیکی را به عنوان قسمتی از دستور زبان طراحی، ارائه شده است، اصول مورد بحث در طراحی گرافیک کتاب­های درسی قواعد کلی می­باشند
توازن نه قواعد مطلق، بنابراین موارد نقض دارند اما در بیش­تر شرایط قابل اجرا هستند.
چنان­چه هر یک از اشکالی را که در طراحی بر روی صفحه قرار می­گیند به تناسب حجم و ابعاد و ظاهرش، وزنه­ای محسوب گردد، باید موقعیت و محل قرار گرفتن و توزیع این وزنه­ها بر روی سطح طرح به گونه ­ای باشد که سنگینی یکنواخت، متناسب و متعادلی در تمام روی طرح احساس گردد و همه وزنه­ها در یک گوشه یا یک قسمت طرح جمع نشود. در صورتی که اصل تعادل[۶۴] در طراحی صفحه­های کتاب درسی رعایت نشود، کتاب حالتی ناپایدار پیدا می­ کند و فرد در هنگام مطالعه خیلی زود خسته می­ شود. معمولآ در طراحی کتاب­های درسی مطلوب است که از توازن رسمی استفاده شود چرا که استفاده از توازن غیررسمی در بین عناصر گرافیکی می ­تواند نتایج و آثاری را بر روی مخاطب به جای گذارد که شاید مورد نظر مؤلف نباشد.
تباین
تباین[۶۵] در لغت یعنی تفاوت و جدایی میان دو چیز، فرق نمایان اختلاف در نتیجه مقابله، مخالف هم بودن، تفاوت داشتن، با اختلاف جلوه کردن. وجود تباین در طراحی کتاب درسی موجب می­ شود که پیام خوب دریافت گردد. این امر در آموزش بسیار حائز اهمیت است. اصل تباین در نظریه یادگیری گشتالت[۶۶] به صورت اصل «شکل و زمینه» مطرح می­باشدکه «ارزش آموزشی آن عبارت است از: موضوع یادگیری باید از زمینه­ای که در قرار دارد برجسته­تر و بارزتر جلوه کند تا به­خوبی آموخته شود» (سیف، ۱۳۸۳، ص۲۶۸).
تاکید
چنانچه تنها یک یا معدودی از اجزای طرح از دیگر اجزای آن متمایز شود، از تأکید[۶۷] را می­توان با بهره گرفتن از شیوه ­های زیر در طرح ایجاد کرد:

    • با بزرگ­تر نمودن جز مورد نظر ؛
    • با بهره گرفتن از اختلاف رنگ­ها (نور و تاریکی یا سایه روشن)؛
    • با کمک اختلاف شکل­ها مانند مثلث در مقابل تعدادی دایره؛
    • توسط خط بسته (جزء مورد نظر را در داخل خط بسته یا دایره قرار دادن)؛
    • با بهره گرفتن از علایم جهت­دهنده مثل پیکان یا فلش؛
    • با قرار دادن جزء مورد نظر در قسمت­ فوقانی طرح.

وحدت
وحدت[۶۸] در طرح به معنای آن است که عناصر مختلف به نحوی با یکدیگر ادغام شده باشند که همه آن­ها روی هم تبدیل به یک واحد یک­پارچه شوند، قسمت­ های مختلف را باید به گونه ­ای طراحی نمود که عناصر و واحدهای دیداری مکمل یکدیگر باشند و باعث ایجاد پراکندگی نشوند. اگر در طرح عناصر و واحدهای دیداری هریک خصوصیات فردی خود را حفظ کند حالت پراکندگی نشوند. اگر در طرح عناصر و واحدهای دیداری هر یک خصوصیات فردی خود را حفظ کند، حال پراکندگی ایجاد می­ شود که باعث می­گردد، بیننده با مشاهده طرح احساس کند که هریک از اجزا به طور تصادفی و بدون محاسبه در طرح قرار گرفته­اند و هیچ رابطه منطقی بین آن­ها وجود ندارد (اسمیت[۶۹]، ۱۹۶۰).
هماهنگی
عبارت از یک­دستی، هم­نوایی و عدم ضدیت و تضاد در عناصر و اجزا تشکیل­دهنده طرح از نظر رنگ، شکل، اندازه، رنگمایه، خط، حرکت و … است. هماهنگی[۷۰] موجب می­ شود که کلیه قسمت­ های مربوط به ترکیب­بندی و عناصر و اجزا تشکیل­دهنده طرح با هم سازگای داشته و یکدیگر را تایید نمایند و از افت زیبایی طرح جلوگیری شود. در طراحی کتاب­های درسی باید هماهنگی علاوه بر عناصر صفحه­ها، بین تک تک اجزا و بخش­های کتاب نیز موجود باشد تا کتاب از زیبایی قابل ملاحظه­ای بهره­مند شود. عدم وجود هماهنگی بین صفحه­ها و بخش­های مختلف کتاب آن را به یک سمفونی ناهماهنگ تبدیل می­ کند (کارستن[۷۱]، ۲۰۰۱).
کادر
نقش کادر در عرصه­ هنری­های دیداری بسیار مهم است و از ضرورت ترکیب­بندی می­باشد. کادر[۷۲] معیاری است جهت ارزیابی روابط بین اجزاء تشکیل­دهنده طرح یا اثر هنری، ترسیمی؛ علاوه بر اصولی که ذکر شد در طراحی کتاب درسی اصول گرافیکی دیگری نیز وجود دارند که باید رعایت شوند. در جدول زیر بعضی از اصول گرافیکی که در طراحی یک کتاب درسی و بخش­های آن مورد توجه قرار می­گیرند آمده است.
تصویر در کتاب ­های درسی
تصویر یکی از مهم­ترین رسانه­های آموزشی است. وقتی تصویر به­ طور شایسته در متن کتاب درسی قرار گیرد، می ­تواند انگیزش، ادراک و توانایی بازخوانی دانش ­آموزان را افزایش دهد (تاتوم[۷۳]، ۲۰۰۵). «به سختی می­توان تصویر را به کلمه­ها تبدیل کرد. تصویرها می­توانند به تعداد افرادی که از آن­ها استفاده می­ کنند تفسیر شوند و هیچ­کس نمی­داند تفسیرهای افراد از تصویرها بر چه اساسی است» (وایزانن[۷۴]، ۲۰۰۶، ص ۲۹۷).
وجود تصویر در متن بر مبنای نظریه رمزگردانی دوگانه[۷۵] فرایند یادگیری را تسهیل و درک و فهم را افزایش می­دهد. برای مثال، اگر شما بخواهید آتشفشان را نشان دهید، استفاده از واژه ­ها برای بیان مرحله آرامش و فعالیت آن بسیار دشوار است. با تصویر به­راحتی می­توان این مسأله را برای دانش ­آموزان توضیح داد، حتی دانش­آموزانی که حتی یک بار هم آتشفشان را ندیده­­­اند.
چهار نظریه پردازش اطلاعات[۷۶]، رمزگردانی دوگانه، ادراک دیداری[۷۷] و چند رسانه­ای[۷۸] از وجود تصویر در متن کتاب­های درسی پشتیبانی می­ کنند. «نظزیه پردازش اطلاعات توسط اتکینسون و شیفرین[۷۹] (۱۹۶۸) ارائه شده است. پردازش اطلاعات فرایندی است که طی آن اطلاعات دریافت و از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت منتقل می­شوند» (سیف، ۱۳۸۳، ص۳۰۶). نظریه رمزگردانی دوگانه را پایویو[۸۰] در سال ۱۹۹۰ مطرح ساخت. برطبق این نطریه دو سیتم شناختی متمایز ولی مرتبط در زمینه پردازش و ذخیره­سازی اطلاعات تصویری و کلامی وجود دارد.
نظریه ادراک دیداری بیان می­ کند یادگیرندگان معنی را از آن­چه که می­بینند بر اساس تفسیر شخصی خودشان استنتاج می­ کنند (باری و رونیان[۸۱]، ۱۹۹۵). در نهایت در نظریه چندرسانه­ای مایر[۸۲] (۲۰۰۳) بیان می­ کند که تصویرها و واژه ­ها به همراه یکدیگر به یادگیرنده در انتخاب،سازمان­دهی و ترکیب اطلاعات کمک می­ کند.
لوی و لیتنز[۸۳] (۱۹۸۲) پژوهشی را در زمینه بررسی نقش تصویرها بر یادگیری دانشجویان برنامه ریزی اجرا نمودند. دراین پژوهش داده ­های ۱۵۵ مطالعه دیگر مورد فراتحلیل[۸۴] قرار گرفت. در این مطالعه دانشجویان با کتاب­های حاوی تصاویر و بدون تصویر آموزش دیده بودند. نتایج این فراتحلیل نشان داد استفاده از تصاویر برای شرح دقیق متن درس می ­تواند به یادگیرنده در درک و یادآوری مطالب کمک کند.
تصویرهای آموزشی نقش مهمی را در انتقال پیام در کتاب درسی بازی می­ کنند. برخی معتقدند که تصویرهای آموزشی باید به طبیعت وفادار باشند و مانند آینه عمل کنند.بر مبنای نظریه ادراک دیداری، واقع­گرایی در تصویرهای آموزشی به مفهوم رونوشت­برداری از از شکل واقعی اشیا و افراد در طبیعت نیست. طراحان کتاب­های درسی باید به جای دقت در درجه واقع­­گرایی تصویررها، بر روی دریافت عمق و تاثیرهای روانشناختی آن­ها بر مخاطبان متمرکز شوند. (توبیاس[۸۵]، ۲۰۰۵).
جدول ۱-۲٫ بنیان­های نظری بهره­ گیری از تصویر در کتاب درسی

نظریه

فرضیه ­ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...