نوجوانان ضمن مواجهه با تجربه های جدید، با فراز و فرودهای تصمیم گیری درباره «درست» و «غلط» رودررو می شوند. آنها در حال مبارزه برای تحکیم و تثبیت هویت هستند، به دنبال شناسایی و کشف خود هستند (شهرآرای، ۱۳۸۴: ۱۵).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

میکوچی، برخی از رفتارهای عادی دوره نوجوانی را توجه فزاینده به ظاهر فیزیکی و نگرانی در مورد اینکه آیا جسم آنها به طور طبیعی رشد می کند یا خیر بیان می کند (میکوچی، ترجمه همتی، ۱۳۸۴: ۸۲).
فروید نیز مانند هال معتقد بود که نوجوانی به طور اجتناب ناپذیر دوران آشوب و طغیان است. آنافروید (۱۹۸۲-۱۸۹۵) همانند سایر اندیشمندان روانکاوی پس از فروید، معتقد بود که تغییرات هورمونی و افزایش در برانگیختگی جنسی در دوران بلوغ موجب می شود که نوجوان در مهار کردن تکا نه های خود با دشواری روبرو گردد (شهرآرای، ۱۳۸۴: ۱۵).
احتمالاً بهترین راه مواجهه با طغیان نوجوانان در مدرسه این است که اولاً معلم بکوشد آن را درک کند، و ثانیاً همه تلاشش را بکار ببرد تا شاگردان در درس، معلومات کافی کسب کنند (بیلر، ترجمه کدیور، ۱۳۸۱: ۱۸۶).
صفت بارز دیگر این دوره از نظر عاطفی، خیالپردازی شدید و وسیع نوجوان است. تخیلات دریچه های اطمینان بخش برای رهایی موقت از مشکلات و پناه جستن به دنیای آرام خیالات و رؤیاها هستند. تخیلات نوجوانان نقطه شروع مناسبی است که می توان با آنها حرکت نمود و به تدریج به دنیای روشن واقعیات رسید. این مسئله نیازمند خویشتن داری، تحمل و صرف انرژی روانی از سوی جامعه است (صمدی،۱۳۸۰: ۱۰۰ ).
۲-۴- اهداف آموزش و پرورش متوسطه
هدف کلی آموزش متوسطه در نظام جدید آموزش و پرورش کمک به رشد هماهنگ نیروهای جسمانی و روانی و پرورش شخصیت و اخلاق از یکسو و برآوردن نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در آینده از سوی دیگر است (ملکی، ۱۳۷۹: ۴۵-۴۴).
مسئله توجه به جسم و مسائل جسمانی نوجوانان نه تنها در آموزش و پرورش ایران بلکه در تمام نقاط دنیا مورد توجه جدی سیاستگذاران جامعه و صاحبنظران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت بوده و هست. به عنوان مثال، مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها (۲۰۰۵)، در اعلامیه های خود بیشترین عوامل تهدید کننده سلامت و بهداشت نوجوانان را وجود رفتارهای مخاطره آمیز و غیر بهداشتی نظیر استعمال دخانیات و الکل، وضعیت تغذیه ای نامناسب و عدم تحرک جسمانی بیان می کند. و پی آمدهای چاقی و اضافه وزن در نوجوانان را دیابت تیپ دوم، فشار خون، افزایش کلسترول و مشکلات روانشناختی می داند.
از طرفی دیگر به علت اینکه مدارس مکان مناسبی برای کمک به دختران برای پیشرفت، توسعه و تداوم زندگی سالم هستند. رشد عادات مفید بهداشتی در طی کودکی و نوجوانی بسیار با اهمیت است، زیرا ایجاد رفتارهای بهداشتی در این دوران رشد، نسبت به دوره بعدی آسانتر است. عادات خوب بهداشتی فرا گرفته شده بوسیله نوجوانان می تواند یک اثر طولانی مدت بر سلامتی آنها داشته باشد، زیرا رفتارهایی که در نوجوانی شروع می شوند تمایل به ادامه در بزرگسالی دارند. پس بی دلیل نیست که در کمیسیون ها به بررسی مباحث بهداشتی نوجوانان در مدارس جایگاهی ویژه اختصاص داده می شود (تیموری، ۱۳۸۶: ۹-۷). به عنوان مثال: کمیسیون تعلیم و تربیت متوسطه در تهیه و تدوین گزارش خود ۷ نوع هدف اصلی برای برنامه دوره متوسطه به شرح ذیل در نظر گرفته است:
۱- بهداشت ۲- مهارتهای اساسی (فرآیندهای بنیادی) ۳- عضو مفید خانواده بودن ۴- آمادگی حرفه ای ۵- شهروندی ۶- استفاده بهینه از اوقات فراغت ۷- رشد معنویات و اخلاق در بشر (قورچیان، تن ساز، ۱۳۷۴: ۴۶-۴۵).
سارافینو (۱۳۸۴) نیز اهداف اساسی بهداشتی دوره نوجوانی را به شکل زیر شرح می دهد:
– ایجاد شرایطی برای مطلوب ترین رشد جسمی، عاطفی و اجتماعی کودک و نوجوان.
– ایجاد الگوهای رفتاری سالم در کودکان برای تغذیه، ورزش، تحصیل، تفریح و زندگی خانوادگی به منظور پایه ریزی شیوه زندگی سالم در طول زندگی.
– تقویت الگوهای رفتاری سالم در نوجوانان و تضعیف عادت های منفی در زمینه تغذیه، ورزش، مطالعه، کار، تفریح، آمیزش جنسی، ارتباطات فردی، رانندگی، سیگار کشیدن، مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر (سارافینو، ترجمه احمدی ابهری و همکاران، ۱۳۸۴: ۳۰۴).
و در مطالعاتی که در خلال دهه ۱۹۵۰ در مورد وظیفه تعلیم و تربیت عمومی در مرکز اداری غرب میانه در دانشگاه شیکاگو انجام شد به چهارچوب فکری زیر منتهی گردید:
الف) ابعاد ذهنی (عقلی)
ب) ابعاد اجتماعی
ج) ابعاد شخصی
د) ابعاد تولیدی
و ابعاد شخصی شامل موارد ذیل می باشد:
– بعد جسمانی : رشد و سلامتی جسم
– بعد عاطفی: ثبات و سلامتی ذهنی
– بعد اخلاقی: کمال معنوی
– بعد زیبایی شناسی: فعالیتهای فرهنگی و اوقات فراغت (سیلور، الکساندر، لوئیس، ترجمه خوی نژاد ،۱۳۸۰: ۷۶ – ۷۵).
در لیست هدفهای کلی آموزش متوسطه ایران هدفهای زیستی نیز قرار دارد که برخی از اهداف آن عبارت است از :
۱) آگاهی به علایم برخی از بیماریها و راه های پیشگیری و درمان آنها.
۲) آگاهی به نقش تغذیه مناسب در حفظ سلامت بدن و رعایت آن.
۳) آشنایی با بهداشت فردی و اجتماعی و روانی و رعایت آن.
اهداف زیستی در قالب دروسی مانند زیست شناسی و روانشناسی گنجانده شده اند، در درس زیست شناسی به مسائل بهداشتی در حیطه اهداف نگرشی پرداخته شده است، مانند مسئولیت دانش آموز نسبت به رعایت وظایف بهداشت فردی و اجتماعی، و در درس روان شناسی، این مسئله در قالب حیطه شناختی به موارد زیر اشاره داشته است:
– آشنایی با مسائل نوجوانی و بلوغ
– گسترش شناخت مفهوم سلامت جسمی و روانی به منظور تأمین سلامت و بهداشت روانی (ملکی،۱۳۷۹: ۷۱و۵۲).
در این پژوهش، پژوهشگر سعی دارد از طریق پرسشنامه بهداشت فردی میزان تحقق اهداف ذکر شده در دروس زیست شناسی و روانشناسی را بسنجد.
۲-۵- طبقه بندی هدف های آموزشی
این طبقه بندی به وسیله گروهی از متخصصان آموزش و اندازه گیری و ارزشیابی تهیه شده و به نام بنجامین بلوم که سرپرستی گروه را به عهده داشته شهرت یافته است در این طبقه بندی، هدف های آموزشی ابتدا به سه دسته کلی با نامهای حوزه شناختی[۶۳]، عاطفی[۶۴]، حوزه روانی – حرکتی[۶۵]، تقسیم شده اند، هر یک از این حوزه ها یا حیطه ها هم شامل تعدادی طبقه است (سیف، ۱۳۸۵: ۱۳۶).
وقتی که از هدف های دوره های تحصیلی سخن می گوئیم و تعیین هدف می کنیم در اصل حدی از یادگیری را برای آن دوره ها معین کرده ایم. با توجه به این ارتباط می توان گفت: برای تحقق یادگیری موثر که موجب تغییر در رفتار یاد گیرنده شود، هدف نیز به تبع یادگیری دارای ارکان سه گانه شناختی، عاطفی و روان- حرکتی است.
طبقه بندی هدف های آموزشی، حوزه شناختی
حوزه شناختی، دانش و معلومات و توانایی ها و مهارت های ذهنی را در بر می گیرد. به سخن دیگر، هدف های حوزه شناختی به جریان هایی که با فعالیت های ذهنی و فکری سر و کار دارند مربوط می شوند (سیف، ۱۳۸۵: ۱۳۶).
شش نوع از هدف های شناختی از ساده ترین تا پیچیده ترین وظایف عقلی رده بندی شده و شامل دانش، ادراک، کاربرد، تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی می باشد. قسمت اعظم هدف های تربیتی در حیطه شناختی قرار می گیرند. متاًسفانه اکثر هدف های شناختی مورد استفاده در مدارس در پایین ترین سطح یعنی« دانش» و «ادراک» قرار دارند (سیلور، الکساندر، لوئیس، ترجمه خوی نژاد،۱۳۸۰: ۲۷۶).
حوزه شناختی به دو بخش دانش، توانایی ها و مهارت های ذهنی تقسیم شده است:
۰۰/۱دانش[۶۶]. دانش شامل یادآوری[۶۷] ( بازخوانی[۶۸] و بازشناسی[۶۹]) امور جزئی و کلی، روش ها و فرآیندها، الگوها، ساخت ها یا موقعیتهاست.
هدف های مربوط به توانایی ها و مهارت های ذهنی درک و فهم مطالب، توانایی استفاده از آنها در موقعیت های تازه، تجزیه و تحلیل مسائل، ابداع و ایجاد آثار تازه، و داروی و قضاوت درباره امور مختلف را شامل می شوند. این بخش از حوزه شناختی از پنج طبقه زیر تشکیل یافته است.
۰۰/۲ فهمیدن[۷۰]: فهمیدن یعنی درک مطالب که فرد از آن طریق در می یابد که هدف اصلی مطلب مورد نظر چیست. فهمیدن یک مرحله بالاتر از دانش است.
۰۰/۳ کاربستن[۷۱]. استفاده از مطالب انتزاعی ( اندیشه های کلی، قواعد اجرایی، روش های کلی) در موقعیت های ویژه و عینی
۰۰/۴ تحلیل[۷۲] . شکستن یک مطلب یا موضوع به اجزا یا عناصر تشکیل دهنده آن، به گونه ای که سلسله مراتب اندیشه ها به صورت روشن نشان داده شود و روابط میان اندیشه های بیان نشده مشخص گردند.
۰۰/۵ تولید یک اثر بی همتا یا منحصر به فرد. منظور پدید آوردن اثری است که در آن پدید آورنده اندیشه ها، احساس ها، و تجارب خود را به دیگران منتقل می کند.
۰۰/۶ ارزشیابی. داوری درباره ارزش مطالب و موضوعات برای مقاصد معین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...