(همان: ۳۲ – ۳۴)
صفارزاده ضمن بیان ناسپاسیها و اشتباهات گذشته، خواهان محبّت خداوند و بخشش ایمان است، از سوی دیگر صفارزاده خدا را آفریدگار عشق میداند و بر این عقیده است که با همراهی معشوق، توفیق بازگشت به بارگاه خداوند را پیدا کرده است. با این حال عرض نیاز به سوی خدای بینیاز برده و بندگی جاوید را میطلبد.
صفارزاده صدای ناب اذان را نجوای آشنایی میداند که او را به هستی مطلق نزدیک میکند:
« صدای ناب اذان میآید
صدای ناب اذان
صفیر دستهای مؤمن مردیست
که حس دور شدن گم شدن جزیره شدن را
ز ریشه های سالم من بر میچیند
و من به سوی نمازی عظیم میآیم
وضویم از هوای خیابان است و
راه های تیرهی دود
و قبیلههای حوادث در امتداد زمان
به استجابت من هستند
و لاک ناخن من
برای گفتن تکبیر

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

قشر فاصله نیست
و من دعای معجزه میخوانم
دعای تغییر
برای خاک اسیری که مثل قلعهی دین
فصول رابطهاش
به اصلهای مشکل پیوسته ست.»
(صفارزاده، ۱۳۶۵ ب: ۹۰ و۹۱)
صفارزاده صدای ناب اذان را ندای «الله اکبر» دستهای مؤمن مردی میداند که با ادای نماز، احساس تنها بودن و دور شدن از خداوند را از وجود شاعر دور میکند. از سوی دیگر صفارزاده آداب نماز را بیان کرده اما اجرای اصول آن را با ارتباط دادن با عناصر طبیعت ملموس کرده است. به نظر میرسد که وی ظاهر یک عمل را با اهمیّت نمیداند و آنچه که برای او باارزش است بطن و نیّت امور است. صفارزاده به دعا و تغییر قضاء با دعا نیز اعتقاد داشته و آن را در ارتباط با مذهب و دین از خداوند طلب کرده است.
صفارزاده معتقد است که اگر به حقیقت مطلق خدا تکیه کنیم، میتوانیم ارتباط با خدا را آن قدر عمق ببخشیم که بدون واسطه با او به نیایش و راز و نیاز بپردازیم:
« قائم به ذات باید بود
قائم به او
و همّت انسان باید بود
انسان مؤمن
انسان دل شکسته که نیک میداند
در سنگ سارهای جهانی
الطاف این و آن
سنگرهای شیشهایی
و چترهای کاغذی فانی هستند
قائم به ذات باید بود
قائم به ذات او باید بود
در زاویه
درویش انتصابی هم آمده بود
گفتم که خط رابطه را
حاجت به واسطه نیست.»
(صفارزاده، ۱۳۶۵ پ: ۸۴)
میتوان گفت که در هر شرایطی تنها باید به خداوند اعتماد کرد و با اتکاء به خدا و تلاش، قدم برداشت و به محبّتهای ناپایدار دل نسپرد زیرا که هیچ مأمن امنی نخواهند بود.
صفارزاده از زاویهای دیگر صدای ناب اذان را با زمزمههای کسی که در انتظار حضرت قائم است پیوند داده است:
«صدای ناب اذان میآمد
از عمق حنجرهی پاک آن جوان
که منتظر قائم بود
که زیر بالهای آهنی توطئه
به مرگ سفر میکرد
صدای ناب اذان میآمد
صدای ناب اذان میآمد
که جمعههای ابری و ساکت
خود را به آفتاب رساندند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...