مقطع کارشناسی ارشد : دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع بررسی تحلیلی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
برو پنــــج نوبــــــت بزن بر درت چو یاری موافـــــــــق بود در برت
همــــه روز اگر غم خوری غم مدار چو شب غمگســـــارت بود در کنار
کــــرا خانه آباد و همخـوابه دوست خدا را به رحمت نظــر سوی اوست
چو مستـــــور باشد زن و خوبروی به دیدار او در بهشــــت است شوی
کســـــی بر گرفت از جهان کام دل که یکدل بــــــــود با وی آرام دل
اگر پارســــــا باشد و خوش سخن نگه در نکـــــــــویی و زشتی مکن
زن خوشمنش دل نشانتر که خوب که آمیـــــــــزگاری بپوشــد عیوب
ببرد از پری چهــــرهی زشت خوی زن دیو سیمـــــای خوش طبع، گوی
چوحلوا خورد سرکه از دست شوی نه حـــلوا خورد سـرکه اندوده روی
دلارام باشــــــــــد زن نیک خواه ولیکـــــــــــن زن بد، خدایا پناه!
چو طوطی کلاغـــش بود هم نفس غنیــمت شمارد خلاص از قفــــس
سر اندر جهـــــــان نه به آوردگی وگـــرنه بنــــــــه دل به بیچارگی
تهــــی پای رفتن به از کفش تنگ بلای سفــــــر به که در خانه جنگ
به زندان قاضـــــــــی گرفتار به که در خانه دیدن بر ابرو گـــــــره
سفــــر عید باشد بر آن کدخدای که بانوی زشتــــــش بود در سرای
در خُـــــــــرمیبر سرایی ببند که بانگ زن از وی برآید بلنـــــــد
چــــــون زن راه بازار گیرد بزن وگرنه تو در خانه بنشــــین چو زن
اگر زن ندارد ســـوی مرد گوش سراویل کحلیـــــــش در مرد پوش
زنی را که جهل است و ناراستـی بلا بر ســر خود نه زن خواستـــــی
چودر کیله یک جوامانت شکست از انبار گنــــــــدم فرو شوی دست
برآن بندهحق نیکوییخواستهاست که با او دل و دسـت زن راست است
چو در روی بیگانه خنـــدید زن دگر مــــرد گو لاف مـــــردی مزن
زن شوخ چون دست در قلیه کرد برو گو بنـــــــــه پنجه بر روی مرد
چوبینی که زن پای برجای نیست ثبات از خردمــــــندی و رای نیست
گریز از کفــــش در دهان نهنگ که مـــــــردن به از زندگانی به ننگ
بپوشانـــش از چشم بیگانه روی وگر نشــــنود چه زن آنگه چه شـوی
زنخوب خوشطبع رنجاستوبار رها کـن زن زشـــــت ناســـــازگار
چه نغزآمداین یکسخن زاندوتن که بودند سـرگشــــــته از دست زن
یکی گفت کـــس را زن بد مباد دگر گفت زن در جهــــان خود مبـاد
زن نو کن ای دوست هر نوبهـار که تقـــویم پاری نیــــــــاید بکــار
کســـــی را که بینی گرفتار زن مکن سعــــــــدیا طعنه بر وی مـزن
تو هم جــور بینی و بارش کشی اگر یک ســـحر در کنارش کشی»
(سعدی ، بوستان :۱۰۶)
مداقه درگلستان سعدی نشان میدهد که این گنجینهی بزرگ ادبی ایران نقش زن در جامعهی آن روز را به سه گروه تقسیم کردهاست . متاسفانه در این اثر ادبی زن فقط یک بار نقش درجهی یک دارد. البته این نقش درجهی اول نیز منفی است:
«دختر که داشت به عقد نکاح من درآورد به کاوین صد دینار . مدتی برآمد . اتفاقاً دختری بدخوی ، ستیزه روی، نافرمانبردار بود؛ زباندرازیکردن گرفت و عیش مرا منقص داشتن . چنانکه گفتهاند:
زن بد در ســـــرای مرد نکو هم در این عالم است دوزخ او
زینهار از این قــرین بد ،زنها و قنـا ربــنا عـــــــذاب النار»
(سعدی ،گلستان: ۱۰۰)
در دیگر موارد که نامی از زن و یا عنصر زن به میان آمده، همه درجهی دوم و سوم هستند. اگر همهی مواردی را که نام زن در گلستان سعدی به میان آمده، کنار هم بگذاریم، به این نتیجه میرسیم که بیشتر نقش زن در آن منفی و درجه دوم و سوم است. نقشی که به عنوان یک موجود مزاحم، پرخاشجو و حرف حساب ندان مطرح است. ولی با دقت در اثر ادبی شاهنامهی فردوسی به خوبی میتوان تفاوت دیدگاه فردوسی درمورد زن را نسبت به سعدی مشاهده کرد. در شاهنامه زنها نقش مثبتوعمیقی دارند . بحث زنها در نظر فردوسی جدیتر است که باید بیشتر دربارهی آنها حرف زد و سخن گفت. بسیاری از قهرمانان اساسی شاهنامه زنان هستند. این در حالی است که سعدی فقط یک نقش اصلی، آنهم منفی برای زن قائل بود. در مقابل فردوسی نقشهای درجهی یک بسیاری برای آنها قائل است. علاوه بر این وجود مثبت و دیدگاه مثبت نسبت به زن نیز در دیدگاه فردوسی بسیار زیاد است. به نظر میرسد به دلیل اینکه فردوسی به ایران قبل از اسلام نزدیکتر بوده ، این نگاه را نسبت به زن داشتهاست. فردوسی در اوایل قرن پنجم هجری شمسی درگذشت و سعدی در اواخر قرن هفتم. یعنی در حدود ۲۷۰ سال تفاوت زمانی بین این دو شاعر بزرگ ایرانی وجود دارد. ضمن اینکه سعدی بسیاری از عمر خود را در دورهی ایلغار مغول گذراند. دورهای که شیرازههای فرهنگی و اخلاقی جامعهی ایران از هم پاشیده شده بود. اما در دورهی فردوسی چنین اتفاقی نیفتاده بود. فردوسی در زمان محمود غزنوی درگذشت. این فرد سومین پادشاه ترک تبار تاریخ ایران بود و حضور ترکها به عنوان یک قوم مهاجم به فرهنگ و جامعه ایران که از بسیاری جهات از آن عقبتر بودند، تازه شروع شده بود. بنابراین فردوسی هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ فرهنگی به ایران قبل از اسلام نزدیکتر بوده است. علاوه بر این نباید از نظر دور داشت که فردوسی اهل خراسان بود و سعدی از اهالی شیراز، خراسان در آن زمان و از بسیاری دیگر از قرون و اعصار، ایرانیترین بخش ایران بوده است و تاثیرپذیری این خطه و ساکنین آن از ایران قبل از اسلام بیشتر از ایران بعد از اسلام بود. در ایران قبل از اسلام نقش زن به کلی متفاوت با نقش زن در ایران بعد از اسلام بودهاست. به عنوان مثال در امپراطوری ساسانی حداقل ده پادشاه زن وجود داشته است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳ – ۲ ) :
یکی از بهترین شناختهای جایگاه زن در فرهنگ ملی کشورمان، مراجعه به متون ادبی است. حافظ بی شک از بزرگترین قلههای شعر و اندیشهی ایرانی است ؛ از این رو جایگاه زن در غزل او نگاه ایرانی به زن را بر ما آشکار میکند. در این بخش تحقیق سعی بر این است که هرجا جنسیت بر شعر حافظ سایه افکندهاست ابتدا از دیوان او استخراج نموده و سپس شیوه داوری شعر بررسی شود.
۳ – ۲ – ۱ ) واژهی زن:
واژهی زن، تنها یک بار و در کنار واژه مرد آمده است:
«بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید»
(حافظ،۱۳۶۸ :۳۱۵)
همانگونه که از معنی شعر برمیآید ، هیچ تاکیدی بر معنای کلمه نیست (مرد و زن) معادل کلمه خلق، مردم و همگان است. زن قافیه غزل است در حالی که کلمه مرد به تنهایی ۸ مرتبه و به مفهوم نوع انسان، انسان کامل و نیرومند آمده است.
۳ – ۲ – ۲)نامهای زنان:
الف) مریم: تنها یک مرتبه آن هم به صورت اضافه شده به کلمه عیسی آمده و به طور جداگانه به کار نرفته است.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-04-17] [ 09:55:00 ب.ظ ]
|