تفاوت در ماهیت کار: مسئولیت، شرایط کاری، مهارتهای مورد نیاز، تلاشهای مورد نیاز

تفاوت در اتحادیهها: قدرت، منافع

تفاوت در موقعیتهای بازار کار

تبعیض

مهمترین ویژگیهای مورد انتظار از یک نظام جبران خدمات
مهمترین اصولی که لازم است در نظام جبران خدمات در راستای ایجاد رقابت و نیل به هدفهای سازمان مورد توجه قرار گیرد، عبارت است از:
سیستم جبران خدمات یا پاداش باید اهداف فرد را با اهداف مهم استراتژیک سازمان متوازن و همسو نماید.
برای کارکنان همسویی با اهداف سازمان از قبیل: کیفیت، تمرکز بر مشتری و یا سایر اهداف با تأکید بر نظام پاداشدهی به روشنی مشخص باشد.

موجب تشویق کارکنان در افزایش توانمندیها و مهارتها باشد و از فرهنگی که سازمانی به دنبال آن است جمایت کند.
ارزش شغل برای سازمان باید به نحو صحیح و دقیق مشخص شود.
میزان کارایی و همچنین سهم مشارکت کارکنان در به ثمر رساندن اهداف سازمان با توجه به نوع شغل و ویژگیهای متصدی شغل تعیین شود.
سطح حقوق پرداختی بهطور کامل با سطح حقوق مشاغل مشابه در بازار کار، قابل قیاس باشد. بدیهی است برای نیل به هدف مزبور انجام سیستم ارزشیابی شغل و شاغل و داشتن یک ساختار منطقی پرداخت الزامی است.
برای بهروز نگهداشتن نظام پرداخت، مدیریت امور حقوق و دستمزد باید در جریان آخرین دگرگونیها و تغییرات مربوط به سطح دستمزد در بازار کار باشد. اگرچه ممکن است نتوان همراه با تغییرات ایجاد شده حرکت کرد، اما آگاهی از این دگرگونیها، موجب تدوین نظام پرداخت مبتنی بر واقعیت خواهد شد.
بنابه شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی همه ساله با کاهش یا افزایش تورم، ضریب جدول حقوق کارکنان تعدیل شود.
هنگامی که کارکنان مسئولیت مهمتری را عهدهدار میشند، باید میزان دریافتی حقوق و مزایای آنها نیز با نوع وظایف و مسئولیت جدید متناسب باشد. در کلیت امر پرداخت برابر در قبال کار و شرایط برابر رعایت شود (رونق، ۱۳۸۵: ۲۷۲-۲۷۱).
ارزیابی عملکرد
ارزیابی عملکرد ابزار مورد استفاده مدیران برای ارزیابی رفتار و تصمیمات کارکنان است. ارزیابی عملکرد یک ابزار مدیریت منابع انسانی است که بیش از هفت دهه است که توجه محققان مدیریت منابع انسانی، رفتار سازمانی و روانشناسی سازمانی /صنعتی را به خود جلب کرده است (Ardekan, 2002: 555; Holbrook, 2002: 102). از واژهی ارزیابی عملکرد، متخصصان تعاریف گوناگونی ارائه کرده اند که در زیر به تعدادی از آنها اشاره میشود.
ارزیابی عملکرد کارکنان عبارتست از سنجش سیستماتیک و منظم کار افراد در رابطه با نحوه انجام وظیفه آنها در مشاغل محوله و تعیین پتانسیل موجود در آنها جهت رشد و بهبود (حاجی شریف،۱۳۷۱: ۸-۹). ارزیابی عملکرد عبارت است از تعیین درجه کفایت و لیاقت کارکنان از لحاظ انجام وظایف محوله و قبول مسئولیتها در سازمان که این ارزیابی باید به طور عینی وسیستماتیک انجام پذیرد (دعایی، ۱۳۷۴). ارزیابی عملکرد یک فعالیت اساسی و مستمر مدیریتی است. بهخاطر این است که مدیران دائماً رفتار کارکنانشان را مورد مشاهده قرار میدهند و در مورد آنها قضاوت میکنند. فرایند ارزیابی به صورت رسمی و غیر رسمی انجام میشود. این نوع ارزیابیها تاثیر مستقیم روی افزایش حقوق، ارتقاء و ترفیع، انفصال، انتقال، آموزش وتوسعه کارراهه شغلی دارد (بزاز جزایری، ۱۳۸۸: ۴). دیک گروت[۱۵] معتقد است ارزیابی عملکرد یک فرایند رسمی مدیریت است که اجازه ارزشیابی کیفیت عملکرد کارکنان در سازمان را میدهد (Arnold Smite, 2007: 16). در تعریف دیگری از ارزیابی عملکرد اینگونه تعریف شده است: فرایند جمعآوری اطلاعات برای به دستآوردن یک شرح کامل یا درست، یا تصویری از عملکرد کارکنان درون یک سازمان یا موسسه آموزشی (Disimon and Heris, 1998 ، به نقل از Kolmentes, 2004: 14). ارزیابی عملکرد فرایند رسمی ارزشیابی اعضای سازمان است (Ardekan, 2002: 555). ارزیابی عملکرد عبارت است از مقایسه بین نتایج واقعی والگوهای از پیش تعیین شده است (عفتی داریانی،۱۳۸۶: ۵). «ارزیابی عملکرد به معنی یافتن ارزش هر چیز، نتیجه کار، میزان کار و حاصل محصول بیان شده است» (فرهنگ معین). بطورساده، ارزیابی عملکرد، فرایند قضاوت در مورد ارزش عملکرد مشاهده شده می باشد (Cardy, 2004: 19).
عملکرد بخش مهمی از زندگی سازمانی است که زیرا آنها میتوانند برای تعدادی از هدفها /عملکردها، شامل حل مشکلات عملکرد، تنظیمات اهداف، اجرای پاداشها، نظم و اخراج به کار روند (Holbrook, 2002: 123). به باور بیشتر صاحبنظران، طراحی معیارهای ارزیابی عملکرد باید چنان باشد که بر بهره وری تاثیر مثبت داشته باشد، به جای کار فردی،کارگروهی را اندازه گیری کند، روش اندازه گیری برای کسانی که عملکردشان مورد ارزیابی قرار میگیرد باید به آسانی قابل درک باشد و نیز گزارشات عملکرد بیشتر از نمودار استفاده شود تاکید بسیاری از مولفین بر آن است که معیارها باید از اهداف و راهبردها ناشی شوند (Tangen, 2005: 2) .
معیار عملکرد وقتی خوب است که:
– منافع حاصل از کاربرد آن بیشتر از هزینهاش باشد.
– اطلاعات حاصل از معیار عملکرد برای سازمان مفید و دارای کیفیت قابل قبول باشد.
– اطلاعات حاصل از معیار عملکرد توسط سازمان مورد استفاده قرار گیرد (اعرابی و رفعت،۱۳۸۷).
تاریخچه ارزیابی عملکرد
نظام ارزیابی عملکرد برای اولین بار به صورت رسمی، در سطح فردی و سازمانی از سال ۱۸۰۰ میلادی توسط رابرت اون در اسکاتلند در صنعت نساجی مطرح گردید به طوری که کالاهای تولید شده با بهره گرفتن از چوبهایی در رنگهای مختلف درجهبندی میشدند که این کار در واقع نوعی ارزیابی از کیفیت و یا ستاده سازمان بوده است (عفتی داریانی، ۱۳۸۶: ۸-۶).
میتوان گفت ارزیابی عملکرد همراه با سیر اندیشه های مدیریت در قالب مکاتب مدیریت توسعه پیدا کرده است، تغییر و توسعه شاخصهای ارزیابی در قالب ارائه اصول عام جهانشمول برای ارزیابی سازمانها تا مدیریت کیفیت فراگیر، سیر توسعه نظامهای ارزیابی را نشان میدهد (طبرسا، ۱۳۷۸) .
مدیریت بر مبنای ارزیابی یا مدیریت بر مبنای واقعیات مفهوم جدیدی نیست. پس از جنگ جهانی دوم و قدرت گرفتن مدیران «ویز کیدز[۱۶]» در کمپانی خودروسازی فورد، مدیریت بر مبنای ارزیابی یا مدیریت برمبنای واقعیات به وجود آوردند که از داده های سازمان به صورت ابتکاری استفاده میکرد. با پیوستن یکی از مدیران ویز کیدز، به نام رابرت مک نامارا[۱۷]، به وزارت آمریکا، این روش مدیریت در طول جنگ ویتنام در پنتاگون شناخته شد. با شروع مدیریت پسا صنعتی توسط ادوارد دمینگ [۱۸]، در دهه ۱۹۵۰ و کارهای وی با همکاری مدیران ژاپنی نظیر گنیچی تاگوچی، تحولی درکیفیت، ابتکار، قدرت کارکنان، بازخور و مدیریت بر مبنای ارزیابی افرادی نظیر پیتر درکر[۱۹]، جوران[۲۰]، کرازبی[۲۱] و تام پیترز[۲۲]، فلسفه دمینگ را گسترش دادند.
جهت شناسایی علل ایجاد تغییرات وکنترل آنها در تولید و در نهایت بهبود محصول یا ارائه خدمات، دمینگ بر این امر تاکید دارد که کلیه فرآیندهای کسب وکار میبایست بخشی از سیستم ارزیابی همراه با چرخه بازخور باشند. فلسفه دمینگ در ایالات متحده آمریکا در دو بخش آغازشد: ارتش و شهرداری، در ارتش این فلسفه تحت برنامه مدیریت جامع کیفیت[۲۳] و در شهرداری در قالب جایزه ملی مالکوم بالدریج [۲۴] شکل گرفت.
ارزیابی عملکرد در دولت ایالات متحده در قالب برنامه عملکرد و نتایج [۲۵] دولت آغاز شد. در این برنامه کلیه آزانسهای دولتی میبایست برنامه استراتژیک، اهداف عملکرد و شاخصهای عملکرد را در طول زمان ارائه میدادند. بودجه این کار توسط دفتر مدیریت برای این آژانسها فرستاده میشد. در بخش صنعت به دلیل وجود عملیات محسوس و تکرارپذیر، امکان ارزیابی وکنترل دقیق وجود دارد. اما در ارتباط با کارمندان موضوع متفاوت است. دراین زمان بود که روش های سنتی بر مبنای مدیریت هزینه ها وسیستمهای حسابداری شکل گرفت (عفتی داریانی، ۱۳۸۶: ۷-۶).
در کشور ما بهطور رسمی و در سطح ملی برای نخستین بار در سال ۱۳۴۹ شمسی، مقرر گردید که سازمانهای دولتی از نظر مدیریت و نحوهی اداره امور مورد ارزیابی قرار گیرند. به این منظور مرکز ارزشیابی سازمانهای دولتی در نخستوزیری تشکیل شد (مدرکیان، ۱۳۷۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...