خصوصیتی که انگیزه روی آوردن شرکت­ها به اجاره­ها را تقویت می­ کند؛ امکان اجرای تأمین مالی خارج از ترازنامه است؛ که این امر از طریق نشان ندادن دارایی­ ها و بدهی­ها در صورت­های مالی برای اجاره­کننده حاصل شده و در نتیجه، نسبت اهرمی و نسبت­های سودآوری (بازده دارایی­ ها، بازده سرمایه ­گذاری­ها و بازده حقوق صاحبان سهام) بهتر از زمانی نشان داده می­ شود که دارایی خریداری شده باشد؛ هر چند که این عمل نوعی حساب آرایی دانسته شده و اخلاقی تلقی نمی­گردد.

۲-۲-۱-۱-۲ فروش حساب­های دریافتنی [۵]

روش دیگری برای تامین مالی واگذاری یا فروش مستقیم حساب­های دریافتنی است، یعنی شرکت­ها اسناد و مدارک مربوط به مطالبات خود را به شرکت تأمین مالی کننده می­فروشند.

سازمانی که این مدارک را خریداری می­ کند کلیه ریسک­های مربوط به وصول مطالبات و سوخت شدن آن را می­پذیرد و هیچ­گونه مسولیتی متوجه شرکت فروشنده نیست.

سه نوع نحوه عمل حسابداری برای فروشنده حساب­های دریافتنی وجود دارد که عبارتند از: عدم شناسایی دارایی و بدهی، شناسایی هم­زمان دارایی و بدهی، شناسایی جداگانه دارایی و بدهی ناشی از فروش حساب­های دریافتنی. در وضعیت عدم شناسایی دارایی و بدهی، عمل فروش حساب­های دریافتنی، یک نوع ابزار تأمین مالی خارج از ترازنامه تلقی می­گردد. در این نحوه عمل، مطالبات ناشی از حساب­های دریافتنی با دیون ناشی از فروش آن­ها تهاتر خواهد شد.

۲-۲-۱-۱-۳ تأمین مالی پروژه­ های خاص[۶]

نظر به اینکه در این­گونه پروژه­ ها، مالکیت پروژه و متصدی آن از همدیگر جدا می­باشند. بعضی از شرکت­ها مسئولیت انجام این پروژه­ ها را به عهده می­ گیرند، این نوع شرکت­ها تامین مالی کننده خارجی تلقی می­شوند.

بر اساس یافته ­های فینرتی[۷] (۱۹۹۶) مراحل کلیدی تأمین مالی پروژه­ های خاص ‌به این صورت است که پس از آغاز پروژه، درآمدها و هزینه­ ها صرف­نظر از هزینه­ های اولیه پروژه شناخته می­شوند. علت این امر، جدایی مالکیت پروژه از متصدی آن (انجام­دهنده آن) ‌می‌باشد. این بدان معنی است که شرکت­هایی وجود دارد که مسئولیت انجام پروژه­ ها را بر عهده می­ گیرند و این نوع شرکت­ها نوعی تأمین­کننده خارجی تلقی می­شوند. معمولاً یک شرکت زمانی از این نوع تأمین مالی استفاه می­ کند که دارای توانایی مالی محدودی باشد و یا اینکه راه دیگری را که از نظر هزینه معقول باشد، نیافته باشد. تأمین مالی پروژه­ های خاص را ‌می‌توان تأمین مالی منابع محدود نیز نام­گذاری کرد. تأمین مالی پروژه­ های خاص دارای ویژگی­های کلیدی زیر است:

الف) توانایی مالی محدود متصدی پروژه (کامل­کننده پروژه)

ب) جدایی واحد انتفاعی (مالک پروژه) از متصدی پروژه

ج) امکان انجام تأمین مالی با هزینه­ های کمتر

۲-۲-۱-۱-۴ برون سپاری[۸]

هم اکنون ما در عصر برون سپاری زندگی می­کنیم. عصری که در آن شرکت­ها برای گسترش فعالیت­هایشان، قراردادهای فرعی می­بندند. از طراحی محصولاتشان تا مونتاژ، از تحقیق و توسعه تا بازاریابی و توزیع و خدمات پس از فروش. بعضی از شرکت­ها به صورت کارخانه ­های مجازی که دارای مالکیت طراحی محصول هستند، به فعالیت پرداخته و محصولات زیادی در اختیار دارند؛ ولی خود صاحب چیزی نیستند و از توانایی دیگران در ساخت محصول استفاده ‌می‌کنند پس:

برون سپاری عبارت است از؛ عمل انتقال بعضی از فعالیت­های داخلی یک سازمان و واگذاری حق تصمیم ­گیری به عرضه­کننده بیرون از سازمان بر اساس قرارداد. در حقیقت و در عمل، در برون سپاری نه تنها فعالیت­ها منتقل می­شوند، بلکه عوامل تولید و حق تصمیم ­گیری نیز در اغلب موارد واگذار می­گردد.

مطابق با نظریه­ های آنتونوچی[۹] (۱۹۹۸) برون­سپاری عبارت است از فروش یک بخش از واحد تجاری به همراه پرسنل و تجهیزات تولیدی که واحد تجاری قبلاً از یک شرکت خارجی تحصیل کرده و سپس انعقاد قرارداد ساخت تجهیزات و یا انجام خدمات با ویژگی­هایی که خود تعیین می­ کند، با شرکت دیگر.

برون­سپاری با مزیت­های زیادی همراه است و در مقابل معایبی را نیز به همراه دارد. برون­سپاری نوعی تأمین مالی منصوب می­ شود. زیرا، در صورت عدم استفاده از این شیوه، تجهیزات یا خدمات مذکور می­بایست به صورت داخلی فراهم گردد. ویژگی اصلی تأمین مالی از طریق برون­سپاری واگذاری مسئولیت تهیه تجهیزات و خدمات یه سایر شرکت­ها است.

برون‌سپاری به واگذاری انجام فرایندها یا فعالیت‌های داخلی یک کسب و کار به یک تأمین کننده خارجی تحت قرارداد مشخص اطلاق می‌شود. هنگامی که یک سازمان برخی از فعالیت‌ها یا فرایندهای کسب و کار خود را به عرضه‌کننده‌ای در بیرون از شرکت یا سازمان خود بسپارد این عمل را برون‌سپاری می‌نامند. در بسیاری موارد در برون‌سپاری، حق تصمیم‌گیری و عوامل تولید هم به سازمان دیگر واگذار می‌شود. تعاریف بسیاری برای برون سپاری وجود دارد. اما یکی از اساسی ترین آن ها، واگذاری خدمات به شخص ثالث است. با توجه به فناوری اطلاعات، برون سپاری می‌تواند شامل هر چیزی از برون سپاری فناوری اطلاعات، مدیریت فناوری اطلاعات(IBM) یا HP گرفته تا برون سپاری خدمات بسیار کوچک و ساده مانند بهبود مقابله با سوانح و یا ذخیره­سازی داده ها، و همه چیز در این میان را شامل شود. رایج­ترین دلیل برای تصمیم به برون­ سپاری صرفه­جویی در هزینه ها است. دستیابی به هزینه پایین­تر ناشی از صرفه­جویی به مقیاس در کسب و کارهای دیگر است. به دلیل آن­که سازمان امکان ایجاد صرفه­جویی به مقیاس در همه فرایندهای کسب و کار خود را ندارد، اقدام به برون سپاری می‌کند تا از مزیت‌های موجود در کسب و کارهای دیگر استفاده کند.

در انتها بد نیست که به روند بعضی از بانک‌های ایران نیز توجه نماییم. بانک ملی، تقریباً در تمام زمینه‌های فن­آوری اطلاعات خود، کارها را به شرکت سداد واگذار کرده و فقط چند مدیر و کارشناس برای نظارت بر پیمان­ها دارد. بانک صادرات، سخت افزار و نرم افزار سامانه‌های متمرکز و کارت پرداخت خود را به شرکت خدمات انفورماتیک و نگهداری سخت افزار و موارد دیگر را به شرکت ماشین­های اداری خوارزمی، شرکت داده­پردازی خوارزمی و دیگران واگذار کرده و مقداری را نزد خود نگه‌داشته است. بانک ملت، تولید و توسعه نرم افزارهای خود را به شرکت بهسازان ملت و پیمانکاران دیگر واگذار کرده و خود نگهداری مقداری از سامانه‌های قدیمی را انجام می‌دهد. نگهداری سخت افزار نیز بر عهده دیگر فروشندگان مانند ایران ارقام و پویا است. بانک سامان، عمده کارهای خود را به شرکت کیش‌ور محول ‌کرده‌است. ذکر این نکته نیز خالی از فایده نمی‌باشد که مدیران متفکر آمریکایی، برون سپاری در حد ملی و جهانی را در درازمدت به نفع اقتصاد آمریکا و سردمداری آن می­دانند، حتی اگر در کوتاه­مدت و به ظاهر چنین نباشد. واقعیت این است که صنعت نرم افزار در سال ۲۰۰۰، مانند صنعت خودرو سازی در سال ۱۹۶۰ است. تخصصی و ماجولار کردن پروژه ها برای کاهش هزینه، ازدیاد کیفیت، رشد تولید و زنده ماندن در رقابت، اجتناب­ناپذیر است.

۲-۲-۱-۱-۵ تبدیل دارایی­ ها به اوراق بهادار[۱۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...