۳-۴- احکام زن ناشزه

آوردن این بحث در اینجا بخاطر آن است که ‌به این موضوع بپردازیم که ریاست زن همچنان که بعهده مردان است ، در صورت تخطی از وظایف همسری، آیا این ریاست می‌تواند مبنای تنبیه و تربیت زن ناشزه هم قرار گیرد؟ و ثانیاً چرا زنان حق تنبیه و تادیب مردان را ندارند؟لذا در اینجا به تفصیل به موضوع نشوز زن و احکام و آثار آن می پردازیم.


نشوز: مراد از نشوز سرکشی و طغیان و سرپیچی کردن هر یک از زن و مرد از تکالیف ویژه ی خود است. (فیض، علیرضا،۱۳۸۰)

در صورت تحقق نشوز، تکالیف هر یک از زن و شوهر در برابر دیگری ‌بر اساس آیات قرآن متفاوت است. اگر زن ناشزه باشد، حقی که شوهر در برابر او دارد، با صورت نشوز مرد و نحوه ی برخورد زن با او فرق دارد.

در آیه ی ۳۴ سوره ی نساء، نشوز زن مطرح شده است. قرآن کریم می فرماید:

الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللهُ بَعضَهُم عَلی بَعضٍ وَبِما أَنفَقُوا مِن أَموالِهِم فَالصّالِحاتُ قشنِتاتُ حافِظاتُ لِلغَیبِ بِما حَفِظَ اللهُ وَ الَّاتِی تَخافُونَ نُشوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهجُرُوهُنَّ فِی المَضاجِعِ وَاضربوهُنَّ فَإِن أَطَعنَکُم فَلا تَبغُوا عَلَیهِنَّ سَبِیلاً إِنَّ اللهَ کانَ عَلِیَاً کَبِیراً.

«مردان سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتری هایی که خداوند (از نظر نظام اجتماع) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است، و بخاطر انفاق هایی که از اموالشان (‌در مورد زنان) می‌کنند. و زنان صالح، زنانی هستند که متواضع اند و در غیاب (همسر خود)، اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقی که خدا برای آنان قرار داده، حفظ می‌کنند، و (اما) آن دسته از زنان را که از سرکشی و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندر دهید؛ و (اگر مؤثر واقع نشد) در بستر از آن ها دوری نمایید؛ و اگر (هیچ راهی جز شدت عمل، برای وادار کردن آن ها به انجام وظایفشان نبود)، آن ها را تنبیه کنید. و اگر از شما پیروی کردند، راهی برای تعدی برای آن ها نجویی. (بدانید) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است (و قدرت او، بالاترین قدرتهاست)».


۳-۴-۱- تفسیر واژه ها

بخشی از این واژه ها، در نخستین تفاوت حقوقی میان زن و مرد (تفاوت زن و مرد در سرپرستی و مدیریت) مورد تفسیر قرار گرفت و اکنون برخی دیگر از این واژه ها را تفسیر می‌کنیم.

۳-۴-۱-۱- قانتات

این واژه هر چند پیش از این تفسیر شد، ولی به سبب ارتباط با این بحث، به طور فشرده معنایش مورد اشاره قرار می‌گیرد.

«قانتات» از ریشه «قنوت» به گفته ی «مفردات» به معنای اطاعت خاضعانه است.

با توجه به سخن دیگر ارباب لغت، قنوت به معنای «اطاعت توأم با خضوع، ادب و فروتنی است[۱۰۲]».

۴-۱-۲- نشوز

«نشوز» از مادّه ی «نشز» در اصل به معنای زمین مرتفع و بلند است و در اینجا، به معنای بغض و سرکشی زن نسبت به مرد می‌باشد. گویا زن، خویشتن را از مطیع بودن برای مرد، بالا می کشد و خود را در دسترس او قرار نمی دهد[۱۰۳].

این آیه ـ همان گونه که در بحث های سابق گذشت ـ به ارتباطات درون خانوادگی می پردازد و از روابط زن و شوهر سخن می‌گوید.

قرآن مجید مردان را سرپرست و نگهبانان زنان خویش قرار داده است و وجه قوّامیّت را نیز ذکر ‌کرده‌است.

در ادامه، به چند ویژگی زن خوب می پردازد و می فرماید: زنان شایسته و خوب کسانی هستند که متواضعانه در اطاعت شوهرند و حفظ الغیب شوهر می‌کنند. یعنی در غیاب شوهر نسبت به اموال و آبروی وی دچار خیانت نمی شوند.

آنگاه درباره ی شیوه ی برخورد با زنان ناشزه و نافرمان سخن می‌گوید و در برابر آنان سه عمل را ـ به نحو ترتیب ـ ذکر می‌کند. نخست باید آن ها را اندرز داد و با سخنان مهرآمیز و هشدار دهنده با وظایفشان آشنا ساخت.

در مرحله ی بعدی اگر موعظه تأثیر نداشت، دوری گزیدن از آن ها در بستر را پیشنهاد می‌کند و در صورت ادامه ی سرکشی، مرد اجازه داد با تنبیه بدنی زن را به وظایفش آشنا سازد.

از آنجا که هدف از انجام این مراحل، انتقام و ستمگری بر زنان نیست، لذا قرآن کریم در ادامه می افزاید: اگر در این میان، زنان از نافرمانی دست کشیدند و به اطاعات شما تن دادند حق هیچگونه ستمی را درباره ی آنان ندارید و بدانید که خداوند بلندمرتبه و بزرگ است و اجازه ی ستمگری را به شما نمی دهد.

شأن نزول این آیه پیش از این در تفسیر «الرّجال قوّامون» گذشت.

در این بخش، نکته هایی ذکر می شود که پیش از این، به آن ها پرداخته نشده و با بحث نشوز مرتبط است.

۳-۴-۲- ویژگی های زنان شایسته

زنان شایسته دارای چنین ویژگی هایی هستند:

الف ـ در امور زناشویی همواره در برابر شوهر مطیع و فروتن اند.

تعبیر به «قانتات» که از ریشه ی «قنوت» به معنای «اطاعت توأم با خضوع و ادب و فروتنی» است، بر این نکته تأکید دارد که زن شایسته، باید همواره در آنچه با زندگی مشترک مرتبط است، فرمان بردار شوهر و نسبت به او متواضع باشد. و از نافرمانی و یا اطاعت غیر متواضعانه بپرهیزد. البته این فروتنی مربوط به مسائل زناشویی و در محدوده ی روابط زوجین است، که زن باید از انجام هر چیزی که منافی زناشویی است، اجتناب ورزد. ولی در غیر این محدوده، مثل حفظ حقوق فردی و اجتماعی و دفاع از آن، مستقل است.

ب ـ زن شایسته، پاسدار و نگهبان حقوق شوهر در غیاب است.

تعبیر به «حافظات للغیب بما حفظ الله» گویای این مطلب است که زنان حقوقی را که خدا برای مردان قرار داده، و مراعات را بر عهده ی آنان قرار داده است، حفظ می‌کنند. مرحوم علامه طبابایی می نویسد:

«ما در «بما حفظ الله» مصدریّه است و «باء» برای وسیله به کار می رود. در نتیجه معنا چنین می شود که: زنان شایسته، مطیع شوهران ‌‌خویشند و آن حقوقی را که خداوند برای مردان قرار داده است و حفظ آن را بر عهده ی زنان گذاشته، حفظ می‌کنند؛ اموری مانند سرپرستی، وجوب اطاعت زنان از آنان، و مراقبت و نگهداری از امور پنهانی خانواده»[۱۰۴].

به هر حال، زنان شایسته، نه تنها در حضور شوهر، بلکه در غیاب او «حفظ الغیب» می‌کنند. و مرتکب خیانت در اموال و گوهر عفّت خویش و حفظ شخصیت شوهر نمی شوند. و همه را به درستی نگهبانی و نگهداری می‌کنند و این گونه زنان شایسته، قابل تقدیر و تحسین اند و مردان در برابر آنان، نهایت حق شناسی را انجام می‌دهند.

۳-۴-۳- سر تافتن از خواسته ی شوهر ـ در قلمرو زندگی زناشویی ـ نکوهیده است

در برابر زنان شایسته، که از آن ها با وصف «قانتات» (متواضع و مطیع) یاد ‌کرده‌است، تعبیر به »وَاللَّاتِی تَخافُونَ نُشوزَهُنَّ» (آنان که از نافرمانی ایشان می ترسید) در حقیقت نکوهش زنانی است که در برابر شوهر، حال قنوت و تواضع و فروتنی ندارند.

زنان شایسته و مورد ستایش، فروتن و متواضع اند و خود را در دسترس شوهر قرار می‌دهند؛ ولی زنان ناشایست، نافرمان و سرکشند و خود را از اطاعت شوهر دور می دارند.

۳-۴-۴- به مجرد ترس از نشوز زن باید به پیشگیری و یا درمان آن پرداخت

تعبیر قرآن به «تَخافُونَ نُشوزَهُنَّ» و راه های علاجی که پس از آن ذکر می‌کند، گویای این حقیقت است که مرد به مجرد آشکار شدن علائم نشوز و نافرمانی زن، شایسته است به درمان آن روی آورد. البته در این مرحله به تعبیر «المیزان»: از نخستین راه علاج باید استفاده شود که همان موعظه و پند و اندرز است[۱۰۵].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...