کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



– تاریخ تشکیل جامعه چگونه است؟ آیا تجربهی استعماری دارند یا اینکه ازیک سری تحولات دیپلماتیک داخلی ریشه گرفتهاند؟
– اسطورههایی که به آنها احترام میگذارند، در آراءو عقاید چه افراد یا گروهی ریشه دارد؟ وایکینگ یا کنفسیوس؟
– با توجه به نقش جنگها در تاریخ و حافظه بشری ، آیا کشور دارای تاریخ جنگی خاصی است ؟ آیا تا بحال اشغال شده است و یا در معرض آن قرار گرفته است؟
– نوع سلاحهای بکار رفته علیه مردم میتواند موجب یک نوع فرهنگ استراتژیک خاص دربارهی سلاح شود. مانند آنکه ترس شوروی از استفاده ی مجدد سلاح اتمی توسط آمریکا ، مسکو را به سمت تسلیح اتمی کشاند.
ب) سطح میانی : ساختارهای سیاسی – اجتماعی و اقتصاد کشور:
– ساختار سیاسی کشور چگونه است؟ آیا نظام سیاسی کشور از نوع استبدادی است ؟ آیا کشور به واسطهی یک آموزهی ایدئولوژیک مدیریت میشود ؟ چه ارتباطی میان فرهنگ استراتژیک یک کشور و اعتبار آن با ویژگی هویت مشترک در آن سرزمین وجود دارد؟
– آیا نظام استبدادی قائم به فرد است یا نه؟ در کشورهایی که زیر نظر یک رهبر اداره میشوند، تأثیرات فرهنگ استراتژیک بسیار واضحتر است؛ چرا که رهبر به دلیل اینکه یک جانبه اقدام به اتخاذ تصمیم میکند، در معرض از دست دادن پشتیبانی افکار عمومی قرار میگیرد و در مقابل برای جبران این کاستی در صدد منطبق ساختن رفتارش با روایت های تاریخی برخواهد آمد. نکتهی دیگر اینکه در شرایط یاد شده ممکن است رهبر از برخورد گزینشی با اجزای تشکیل دهندهی فرهنگ استراتژیک پرهیز کرده و تلاش کند تصمیمات مطابق با فرهنگ استراتژیک عامه بگیرد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

– نهادهای میانجی در چه سطحی از قدرت تأثیرگذاری قرار دارند؟
– ساختار اقتصادی کشور چگونه است ؟ اقتصاد از نوع بومی است یا وابسته به خارج؟
– سطح فناوری غیر ظامی در چه حد است؟ و این سطح از فناوری چه نوع برداشتی را به جامعه القا میکند؟ آیا مانند مردم آمریکا برتری تکنولوژیک یک اصل به حساب می آید؟
– آیا صنعت توانائی پشتیبانی از صنعت نظامی را داراست؟ آیا مردم به این چنین پشتیبانی خوشبین هستند و آن را یک عامل مهم در نائل آمدن به پیروزی میدانند (مانند اتفاقی که در جنگ های استقلال آمریکا افتاد؟)
ج) سطح خرد : فرهنگ سازمانی نظامی و رابطه شهروندان با نظامیان:
در ابتدا لازم به ذکر است که اندیشه های جونز در زمانی مطرح شد که فرهنگ استراتژیک از ویژگیهایی تقلیلگرا، مادی گرا و نظامی گرا برخوردار بوده و در عین حال از برداشتهای مربوط به سیاستهای هستهای ( سیاست والا) شوروی تأثیر میپذیرفت. افزون برآن، در نزد تحلیلگران، نظامیان از نقش و سهم خاصی در حوزهی فرهنگ استراتژیک این دولت برخوردار بودند. بر این مبنا، طبیعی مینماید که در مباحث نظری فرهنگ سازمان نظامی در هر کشور به عنوان مهمترین و اصلی ترین نهاد در عرصهی فرهنگ استراتژیک قلمداد گردد. در این ارتباط، محورهای زیر مورد توجه است:
– آیا در نظام داخلی، سازمان نظامی دارای قدرت برتر در جامعه است؟ آیا فرهنگ سازمان نظامی در میان سایر فرهنگها از غلبه بیشتری برخوردار است (مانند کره شمالی )؟
– آیا ارتباط نظامیان با اقشار خاصی از مردم نهادینه شده است ؟ مانند اجتماع نظامیان و صنعتگران در مکان های موسوم به مجتمع های صنعتی – نظامی.
ناگفته نماند که در همین چارچوب جونز فرهنگ استراتژیک شوروی را مورد بررسی قرارداد و اعلام داشت که الگوی تأثیربخشی این نوع فرهنگ تنها به انتخابهای استراتژیک محدود نیست، بلکه بر تمام سطوح انتخاب، از استراتژی کلان تا سطوح تاکتیکی تأثیرگذار است(Howlett,2006:4-5)
نکتهی نهایی این فصل را به نظراتی اختصاص میدهیم که در مورد «چگونگی تأثیرگذاری فرهنگ استراتژیک بر رفتارو انتخاب های استراتژیک جوامع » ارائه شده است. در ابتدا باید گفت که نکتهی مزبور از جمله مواردیست که مورد توافق اندیشمندان قرار ندارد؛ اما آنان پذیرفته اند که جوامع مختلف در شرایط مشابه امنیتی یکسان عمل نکرده و انتخابهای استراتژیکی خاص خود را خواهند داشت. در عین حال این جوامع همیشه یکسری از گزینههای خاص استراتژیکی را پیش رو دارند که نوعی تکرارپذیری رفتاری را باعث میشود. ازنظر محققان این وضعیت ریشه در عواملی چون: فرهنگ، تاریخ و جامعهی کشور مفروض دارد. (Bloomfild 2012: 437-438) اما اینکه این عامل چگونه میتواند در فرایند تصمیمسازی استراتژیک مؤثر باشد، بازهم مورد وفاق محققان نبوده است. از نظر جانستون فرهنگ استراتژیک بعنوان یک عامل روان شناختی اجتماعی، آز آنجا که تنها برخی از وقایع را معنادار ارزیابی مینماید، بنابراین در انتخابها و تصمیمسازیهای استراتژیک مؤثر است. (Johnston, 1995: 47) . جان دافیلد نیز استدلال میکرد که از آن جائی که فرهنگ استراتژیک در طول زمان و توسط افراد و نهادها شکلگرفته و منتقل شدهاست،تصمیمگیرندگان بدون محاسبه عقلانی و فقط براساس اداراکاتشان بر مبنای فرهنگ استراتژیکشان عمل مینمایند. (Duffield ,1998 :20) در همین ارتباط نظر کلین گری نیز مطرح میشود: از نظر وی فرهنگ استراتژیک را باید هم زمینهی شکلگیری رفتار دانست و هم آنرا یکی از مؤلفه های رفتار بشمار آورد. وی معتقد است که انسانها و نهادها، فرهنگ استراتژیک را به خود جذب و آن را درونی کردهاند به عبارت دیگر، زمینهی استراتژیکی فرهنگی برای رفتار استراتژیک شامل بازیگران استراتژیک انسانی و نهادهای آنها است که با اجرای آنچه که تشخیص میدهند ، فرهنگ را میسازند. (عبداله خانی،۱۳۸۶: ۱۴۰) از این منظر گری به مقوله فرهنگ استراتژیک به عنوان یک متغیر مستقل توجه دارد. دیوید جونز نیزمعتقد است که همانطور که فرهنگ یک دایره از شناخت به ما اعطا میکند که در آن ما ضمن معنادهی به سوژهها به قضاوت نیز میپردازیم. فرهنگ استراتژیک نیز محیطی فراهم میآورد که ما رفتارهای امنیتی و یا غیرامنیتی بازیگران را معنا کرده و دربارهشان قضاوت مینمائیم. اما در همین حوزه گزینههای رفتاری در پاسخ به رفتار امنیتی شناسایی شده نیز از قبل وجود دارد، که آن ریشه در تاریخ و تجربیات منحصر بفرد آن جامعه امنیتی دارد. پس فرهنگ استراتژیک عاملی محدود ساز در ارتباط با گزینههای رفتاری کشورها است.(همان:۱۴۰-۱۳۲)
اتاق فکر به مثابه یک نهاد اجتماعی
در بررسی فرهنگ استراتژیک ایالات متحده توجه به اتاقهای فکر بعنوان یکی از متغیرهای موجود در سطح میانی احساس شد. اما با توجه به مغفول ماندن این موضوع در ادبیات فارسی و همچنین عدم آشنائی کافی با این موضوع، مبحث زیر به بررسی اتاق فکرها و نحوهی تأثیرگذاری آنها بر فرهنگ استراتژیک میپردازد.
اتاقهای فکر به موسساتی گفته میشوند که نسبت به موضوعاتی که خودشان و یا سایرین (مقامات دولتی) به آنها ارجاع میدهند ؛ اقدام به مطالعه و تحقیق مینمایند ؛ و بروندادهای این موسسات در سیاستگذاری عمومی و گاه سیاستگذاری خارجی مورد استفاده قرار میگیرد. به عبارت دیگر، اتاقهای فکر سازمان مستقل، غیرانتفاعی و مرکب از افرادی است که با طیف وسیعی از مسایل سیاستگذاری عمومی در ارتباط است.(پور آخوندی، ۱۳۸۴: ۱۵۱ ) ناگفته نماند که این اتاق ها براساس کارکرد و بودجه داری طیفهای متنوعی هستند. نکتهی بعد به تاریخچه بکارگیری اتاق فکر در آمریکا مربوط میشود.به نظر دیکسون اولین اتاق فکر در این کشور در پی ارائه مشاوره تخصصی به وزارتخزانهداری برای رفع مشکلات موتورهای کشتی بخار در سال ۱۸۳۲ صورت گرفته است. به نظر وی این اولین تجربه همکاری بین نهادهای دولتی و مراکز تحقیقاتی بود. این ارتباط با خاتمه جنگ داخلی و ضرورت بازسازی فنی و تخصصی خسارات وارده آمده شدت گرفت که تا به حال ادامه دارد. (همان : ۱۵۰ ) اما واژه “تینک تنک” Think Tank از خلال جنگدوم جهانی وارد این عرصه شد. در این اتاقها مشاوران نظامی در کنار متخصصین هر زمینه اقدام به طراحی نقشه های دفاع جامعی میکردند. (قهرمانپور، ۱۳۸۴: ۱۳۶) نقش اتاقهای فکر در سیاستگذاری عمومی، بعد از پایان جنگ و هم راستا با پذیرفتن نقشهای متعدد بین المللی از سوی آمریکا شدت یافت. (Abelson , 2002 : 9) در این خصوص می توان به دو نمونه از اثرگذاریهای مهم اتاقفکرها در زمینه روابطخارجی توجه نمود. اولین مورد به مقاله جرج کنان با امضاد آقای ایکس از موسسه فارین افیرز (Foreign Affairs ) است.دومین مورد نیز میتوان به اثر ساموئل هانتیگتون دیگر محقق این موسسه با عنوان برخورد تمدنها در دهه پایانی قرن بیست توجه نمود. (Hass , 2002 :6 )
نکتهی بعد به امواج گسترش اتاقهای فکر در ایالات متحده مربوط میشود که تاکنون چهار موج را پشت سر گذاشتهاند: موج اول: اتاق فکرها به عنوان یک موسسه تحقیقاتی سیاسی؛ موج دوم : ظهور کارگزاران دولتی ؛موج سوم : گسترش اتاق فکرهای مشاوره دهنده؛ موج چهارم: اتاق فکرهای میراث محور . (Abelston , 2002 :11) در مورد نقش و کارکرد اتاق فکر به مواردی توجه شده: تولید اندیشه(Derinova ,Op.Cit, 2013 ) ، نفوذ در پروسه تصمیمگیریهای کلان امنیتی(Holland 1985 : 485-537)، ایجاد جامعهای از متخصصان و برگذاری گردهمائیها ( Hass, 2002 : 8) ،افزایش توجه افکار عمومی به مسائل ( Abeleton . 2002 : 7). در پایان این بحث باید از ابزارهای اثرگذاری اتاق فکرها سخن گفت که در رسانه های دیداری و شنیداری (Hass , 2002 , :7)، روزنامهها ، انتشار مقاله ها و کنفرانسها و سمینارها وتهیه متن سخنرانی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری (McGann , 2002 : 16) خلاصه شده است.
اثر گذاری اتاق فکرها در فرهنگ استراتژیک :
نظریهپردازی درباره تأثیر گذاری عوامل سطح میانی به صورت تلویحی بیانگر اعتقاد به امکان تغییر و تحول در فرهنگ استراتژیک است. محققان فرهنگ استراتژیک درباره امکان تحول این حوزه اندیشگانی تقریبا دارای اجماع بودند. اما آنچه به عنوان موارد اختلافی بیان شد درباره عوامل مؤثر در این تحول بود. که به آن به صورت مبسوط پرداخته شد. در این میان اندیشه های دری هالت با تقسیم عوامل مؤثر در فرهنگ استراتژیک به عوامل مانا و عوامل متغیر قابل استناد است. وی عوامل سطح کلان را در دسته عوامل با اثرگذاری مانا تقسیم می کندکه خطوط اصلی هدفگذاری استراتژیکی را برای هر کشوری تعیین مینمایند؛ و این درحالی است عوامل سطح میانی و خرد را در میان عوامل متغیر مؤثر بر فرهنگ استراتژیک ارزیابی مینماید. (Howlett 2006 : 3-5).
فصل سوم :
فرهنگ استراتژیک آمریکا و عوامل مؤثر بر آن
از جنگ داخلی ( ۱۸۶۱) تا پایان قرن بیستم
مقدمه
چنانچه در فصل پیشین درباره خاستگاه و منشاء فرهنگاستراتژیک اشاره شد، از نظر محققین متاخرتری چون جانستون فرهنگاستراتژیک دارای دو منشاء تاریخی است. بخشی از آن عبارت است از: رخدادهایی که همزمان با تشکیل جوامع ، جنگها و تلاشهای حول شکلگیری و قوامبخشی به آنها رخ میدهد و اسطورههای هویتساز جوامع امنیتی را شامل میشود؛ و بخش دیگر متناظر با تاریخ معاصر و رخدادهای ملی متاخرتر میباشد. لازم به ذکر است که توجه به این بخش از تاریخ در عین حال که از وجوه جبرانگاری تحلیلهای مربوط به فرهنگ استراتژیک میکاهد؛ بر جنبه عملگرایی و انعطافپذیری فرهنگ استراتژیک نیز میافزاید. در این فصل در پی آن هستیم که روند تحول در فرهنگ استراتژیک آمریکا در مقاطع زمانی مختلف در قرون ۱۹ و ۲۰ را مورد بررسی قرار دهیم. در این زمینه مبنای تحلیل شناسایی متغیرها و عوامل تأثیربخش بر چارچوب فرهنگی مربوط به رفتارنظامی است ؛ آنچه که در مقولهی فرهنگ استراتژیک خلاصه شده است. از سوی دیگر، برای تشریح دقیقتر الگوی فرهنگی یاد شده بر دیدگاه انباشتی تأکید شده و سعی میشود ضمن بررسی برهههای حساس در تاریخ نبردهای این دولت ، به دستاوردهای هر جنگ در جهت ارتقای فرهنگ استراتژیک آن نیز توجه شود.
تاریخچه مختصر ایالات متحده:
هر چند اولین موج مهاجرت به سرزمین بکر آمریکا به مهاجران بریتانیایی در سال ۱۵۷۶ مربوط شده ، اما مهمترین مهاجرت در سال ۱۶۰۶ روی داد. جیمز اول پادشاه انگلستان ضمن ایجاد دو کمپانی خواستار گسترش کوچنشینی در این منطقه شد. آنها در سال ۱۶۰۷ شهری در غرب ویرجینیا به نام جیمز تاون تاسیس نمودند، برخی مدعیاند که مهمترین مهاجران گروهی ۱۰۱ نفری از « مرتدان از مسحیت» بودند که از بریتانیا اخراج و به هلند رانده شدند. آنها در سال ۱۶۲۰ توسط کشتی به آمریکا مهاجرت و طی چهار سال توانستند زندگی بسیار منظمی را پیریزی نمایند. ( مشیری ،۱۳۴۵: ۹-۱۳ ) این مهاجرت در دو قرن بعد سنگ بنای مقاومت علیه بریتانیا را ایجاد نمود. آمریکا نیازمند یک عامل تمایزبخش با بریتانیا بود تا بتواند خود را از زیر بار تبعیت آن کشور بیرون کشد و این تفاوت مذهبی (پروتستان) مهمترین عامل را به دست آمریکائیهای خواستار استقلال داد. تقریبا آمریکا جزء اولین مستعمرات بریتانیایی بود، که خواستار استقلال شد. آمریکا طی جنگهای سال ۱۷۷۵ تا ۱۷۷۶در خلال آشوبهای اروپا و همچنین حمایتهای فرانسهای که خواستار کاهش نفوذ بریتانیا در قاره آمریکا بود؛ توانست در سال ۱۷۷۶ به استقلال دست یابد . آمریکای نوپا دارای معضلات امنیتی متعددی نیز بود که در داخل به بومیان مربوط میشد و در خارج به اروپا و چگونگی ایجاد ارتباط با آن . در گام اول و تحت تأثیر رویکرد سیاسی واشنگتن به عنوان اولین رئیسجمهور این دولت ، مسیر انزواگرایی در قالب دوری از مناقشات دنیای خارج از قاره (به خصوص اروپا) در پیش گرفتهشد. چهار دکترین بعدی در قالب جفرسونیزم، همیلتونیزم، جکسونیزم و ویلسونیزم نیز همگی در راستای تداوم و قوام بخشی به سیاست خارجی آمریکا مؤثر بوده است.(یوجین آر و دیگران، ۱۳۸۷: ۱۱) لازم به ذکر است که معضلات امنیتی آمریکا عبارت بودند از قدرتهای اروپایی که دامنه مستعمراتشان را در قاره آمریکا گسترانده بودند. فرانسه درغرب آمریکا و بریتانیا در شمال و شرق قاره و اسپانیا در جنوب( هانتیگتون، ۱۳۸۴ : ۱۶۹) اما دسته دیگر دشمنان آمریکایی، سرخپوستان بومی بودند، که ساکنین اسبق آن سرزمین را تشکیل میدادند. آنها هر از چند گاهی دست به شورش میزدند و به غارت دهکدهها میپرداختند. آمریکائیها در صدد دفع این موانع تهدید زا برآمدند. آنها از طریق خرید و تصرف اراضی فرانسویها و اسپانیاییها و دستیابی به موافقت با بریتانیا در قالب موافقتنامه راش بیگات و دکترین مونروئه، وارد قرنی شدند که تا حد زیادی خود را از تهدیدهای داخل قارهای مصون میدیدند. اما سرخپوستان نیز عامل دیگر هراس بودند. البته آمریکائیها مطمئن بودند با توجه به شرایطی چون برتری در تعداد نفرات، فناوری، مهارتهای اجتماعی و فکری ، منابع اقتصادی و تمدنی پیرزوی نهائی از آن آنها است. سرخپوستان طی جنگ ۱۸۱۵-۱۸۱۲ آمریکا و بریتانیا جانب بریتانیا را گرفتند. بعد از شکست بریتانیا در این جنگ و عقب رانده شدن آن کشور از کانادا و به طور کلی از قاره ، سرخپوستان خیانتکار شناخته شدند و هدف برنامههای تصفیه نژادی آمریکا قرار گرفتند. در سال ۱۸۳۰ اندرو جکسون طی دستوری که به نام قانون سرخپوستزدایی مشهور شد؛ بزرگترین مهاجرت گروهی و اجباری را برای بومیان ترتیب داد و به این صورت آنها را از زمینهای حاصلخیزشرقی به سمت غرب رودخانه می سیسیپی کوچاند. این کوچ اجباری که بعدها « مسیر اشکها » نام گرفت، ۴۰۰۰ سرخپوست را بکام مرگ فرستاد. از این تاریخ به بعد دیگر سرخپوستان معضل مهمی تلقی نشدند.( پوزینی،۱۳۸۴ :۸۸ ) با آنکه آنان در کنار سیاهپوستان در جنگ داخلی و زیر پرچم ایالتهای شمالی جنگیدند، اما مورد لطف جامعه قرار نگرفتند و این سیاهپوستان بودند که از موهبت شهروندی برخوردار شدند. سرخپوستان تا دهه ۱۹۳۰ که در راستای قوانین همسانسازی وارد جوامع آمریکا شدند یک عامل حاشیهای و بیخطر محسوب میشدند. (مشیری، ۱۳۴۵، ۲۸-۱۵)
اول :جنگ داخلی( ۱۸۶۵ – ۱۸۶۱ )
الف. نکات کلی:
چنانچه در قسمت پیشین اشارهشد، آمریکا در ابتدای قرن ۱۹ بواسطه ابتکاراتی چون خرید لوئیزانا و نئواورلان از فرانسه و همچنین مکزیکوسیتی از اسپانیا و قرارداد پاریس که در فرجام جنگ ۱۸۱۲ با بریتانیا به امضاءرساند؛ توانست قدرتهای اروپایی را به ورای اقیانوسآتلانتیک عقببراند. به عقیدهی بسیاری از صاحبنظران نداشتن تهدید امنیتی در خارج ، عامل وحدت بخش داخل را از بین برد و در نهایت آمریکائیها به دو دستهی اتحادیه شمال و کنفدراسیون جنوب تقسیم شدند و از ۱۱-۱۲ اوریل ۱۸۶۰ جنگ داخلی براه افتاد. ( هانتیگتون ۱۳۸۴ :۱۷۶ ) عدهای دیگر بر این امر معتقد هستند که با رفع تهدیدات عینی و نزدیک ، مجال برای اندیشیدن به مسائل فرعیتر پیدا شد و تفاوتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی پررنگتر شده و بر این اساس ایالات متحده در برابر تهدید تجزیهطلبی قرار گرفت. ( بلیس و بوث ،۱۳۶۹: ۳۸) اختلافات مذکور در پی انتخاب آبراهام لینکلن به ریاستجمهوری آمریکا و متعاقب آن صدور قانون لغو بردهداری از سوی وی بالا گرفت. ایالتهای جنوبی که عمدتا دارای اقتصاد کشاورزی و البته وابسته به نیروی انسانی بود این قانون را منافی منافع اقتصادی خود قلمداد کرده و خواستار الغای آن شدند. با پافشاری شخص رئیسجمهور و البته ایالتهای شمالی که به واسطه صنعتی بودن نیازی به کارگران بیمهارت برده نداشتند؛ این تنش بالا گرفت . بنابراین ایالتهای جنوبی که به حمایت احتمالی فرانسه و بریتانیا دلگرم بودند( که این امر هیچگاه محقق نشد).خواستار جدایی شدند و در مجموعهای به نام کنفدراسیون جنوب جمع آمدند. آنها اقدام به غارت اموال اتحادیه در سرزمینهای تحت نظارتشان نمودند. در این بین استحکامات چارلستون از خود مقاومت نشان داد که همین امر آغازگر جنگ داخلی گشت. (هانتینگتون، ۱۳۸۴ :۱۷۸-۱۷۶ )
جنگ عملا ۴ سال به طول انجامید، در همه نقاط قاره از جمله کوهستانها، مزارع، رودخانهها و شهرها و روستاها درگیری اتفاق میافتاد. در طول این ۴ سال حدود ۲۴۰۰ نبرد رخ داد که افراد زیادی را به کام مرگ کشاند. این امر سران ایالتها را مجبور به فراخوانی نیروهای بیشتری به سمت جبههها میکرد. در ابتدا این جنوبیها بودند که مسیر پیروزی را طی میکردند. اما آبراهام لینکلن با انتصاب ژنرال گرانت به سمت فرماندهی کل قوای اتحادیه و طرح گاز انبری وی توانست تا حد زیادی جنوبیها را به عقب براند. همزمان با انکه گرانت نیروهای ژنرال لی را به سمت عقب میراند. نیروهای اتحادیه در جبهه دیگر در شرق به فرماندهی ژنرال شرمن توانستند آتالانتا و ساوانا را بدست گیرند.در نهایت نیروهای مزبور در هم ادغام شده و همراه با نیروهای ژنرال گرانت به سمت جنوب آمده، ویرجینیا را تصرف و با تسلیم یکی از فرماندهان عالیرتبه ارتش جنوب به نام ژنرال لی جنگ داخلی پایان پذیرفت. (همان ۱۷۹)
ب. بررسی متغیرهای مؤثر بر فرهنگ استراتژیک آمریکا در جنگ داخلی
– متغیرهای فرهنگی :
آرمان اولیهی آمریکائیها که در اعلامیه استقلال نیز بیان شدهاست، عبارت بود از آزادی و برابری. آبراهام لینکلن از قبل احساس امنیت نسبی که از ابتکارات سیاستخارجی پیشینیان بدست آورده بود ؛ بدنبال تحقق آرمان فوق در داخل کشور برآمد. وی لغو بردهداری را مهمترین گام در راستای اعطای آزادی به اقشاری از جامعه میدانست. ناگفته نماند که این هدف اعلامی از سوی لینکلن باعث تشویق رنگین پوستان برای خدمت در زیرپرچم اتحادیه شمالی شد. اینگونه میشود که سیاه و سفید در کنار هم برای یک آرمان میجنگند؛ اتفاقی که در فردای بعد از جنگ داخلی وحدت و هویت ملی را برای ایالتنشینان به ارمغان آورد و آنها را در قالب یک هویت منسجم ملی گرد همآورد. اسطوره «شهری بر بالای بلندی» نیز میتواند یکی دیگر از متغیرهای مؤثر در فرایند تشویق لینکلن به مقابله با کنفدراسیون مورد ارزیابی قرارگیرد .(Eisenstadt & Giesen , 1995 : 75-100) در این مورد باید از پیام واشنگتن در «خطابه خداحافظی» سخن گفت که بر مبنای آن میبایست آمریکا بدون دستاندازی به سرزمینهای خارج از قاره و به کمک سیاستخارجی فعال، در پی ساخت خود از درون برآید تا خود را بعنوان نمونهای از دنیای جدید به دیگران بشناساند (مشیرزاده، ۱۳۸۶ : ۱۷۱). سومین آبشخور فرهنگی در این جنگ آموزهی نوپای «ناسیونالیسم » بود. بعد از رفع تهدیدات نزدیک و دور ایالتها از جانب اروپا و سرخپوستان، یک تهدید قریب الوقوع همچنان در اذهان مردم و سیاستمدران جولان میداد و آن تجزیه بخشی از ایالتهای سیزدهگانه آمریکا در جنوب بود که از نظر بسیاری امری بدیهی و قطعی دانسته میشد. (هانتینگتون، ۱۳۸۴ :۵۶) اما این جنگ به معنای پافشاری مردم بر سراز دست ندادن آنچه که به زحمت بدست آورده بودند متجلی شد. اتحادیه شمال به شدت وارد عمل شد تا از تجزیه کشور جلوگیری نماید. این اقدام ایالتهای به نسبت خود بسند و جداگانه را به ملتی یکپارچه تبدیل نمود که در نهایت به کمک یک جنگ خونین توانستند وحدت و تمامیت ارضی خویش را باز یابند. (همان)

    • بررسی متغیرتکنولوژیکی و تسلیحاتی

نیروهای اتحادیه شمال که دارای برتری در فنآوری بودند، توانستند این برتری را در میدان جنگ نیز به کار بندد. برایناساس صاحبنظرانی چون کن بوث معتقدند که بازه زمانی۱۸۷۰-۱۸۳۰ دورهی تحولات عمیق تکنولوژیکی چه در بعد مدنی و چه تسلیحاتی است؛ و جنگ داخلی آمریکا از این امر بهره کافی را بردهاست ؛ بهگونهای که آن را در زمرهی اولین جنگ مدرن تمامعیار قرار میدهد. ( بوث و دیگران،۱۳۶۹ : ۳۸) در این رخداد از سلاحهای جدیدی در صحنه نبرد روبرداری شد از جمله: تفنگهای ته پر جدید، سلاحهای پیاده نظام از جمله مسلسل به ویژه مسلسل گاتگنیت ، نیروی بخار، توپخانه مسلح میدانی با توپهای بعضا تهپر، اژدر، کشتیهای جنگی رزهپوش و نخستین زیردریاییها. قدرت آتش جدید در صحنه نبرد نقش تعیینکنندهای به دستآورد . سلاحهای پیاده نظام خصوصا مسلسل با برد مؤثر و کشنده بیش از ۵۰۰ یارد میتوانست حملهی سواره نظام دشمن را خیلی دورتر از سابق خنثی کند. این سلاحها دگرگونیهای تاکتیکی را در پیداشت. تحرک فزاینده در جنگ با بهره گرفتن از لوکومتیوهای بخاری محقق شد. اما تحولات عمدهی دیگری نیز رخداد؛ که پیوند میان جنگهای مدرن و جوامع مدنی را ایجاد نمود. در این میان میتوان به استفادهی نظامی از راهآهن، استفاده از بالون در عملیات تجسس و شناسایی و همچنین استفاده از تلگراف برای اطلاعرسانی سریع اشاره کرد. همچنین در صحنهی دریایی نیز آمریکائیها اولین کشتی بخار با بدنه آهنی را جهت فلج کردن بنادر جنوبی ها بکارگرفتند. ( عقلمند ،۱۳۸۰: ۲۵۹) این جنگ نشان داد که شهروندان غیرنظامی در جوامع مدنی نیز مسئول پیروزی کشورشان هستند و باید در این راستا تلاش نمایند. در این جنگ کارخانه ها و تداوم فعالیت آنها به اندازه پیروزی ارتش در صحنه کارزار مهم بود . (Harris , 2008 : 95 )

    • بررسی متغیر میزان تلفات انسانی در جنگ داخلی :

این جنگ ۴ سال بطول انجامید و طی آن ۲۴۰۰ نبرد خونین اتفاقافتاد. چنانچه ذکر شد با بالارفتن قدرت آتش، بردمؤثر و نشانهگیری سلاحها، امکان کشتار بیشتر افراد درگیر نیز به صورت فزایندهای زیاد شد. سرعت جنگ نیز یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در افزایش تلفات انسانی بود. به واسطه استفاده از راهآهن و تلگراف امکان ترابری نیرو و همچنین تبادل اطلاعات فراهم شد؛ که این امر به تحرک فزاینده و تداوم تهاجم کمک میکرد. این جنگ که علاوه بر تسلیحات پیشرفته، با نیروی ناسیونالیزم نیز تجهیز شدهبود. نمونهای از یک جنگ خشن تودهای با سلاحهای پیشرفته بود. در طی این جنگ ۲,۲۱۰,۰۰۰ در اتحادیه شمال زیر پرچم خدمت کردند که ۱۴۰,۰۰۰ تن کشته ، ۲۸۱,۸۸۱ تن به شدت زخمی و ۲۲۴,۰۰۰ تن نیز به دلایل حاشیهای جنگ جان خود را از دست دادند. کنفدراسیون جنوب نیز ۱,۵۰۰,۰۰۰تن را به خدمت فراخواند که از این افراد: ۱۳۳,۸۰۰ تن کشته، ۳۱,۰۰۰ نیز ابتدا به اسارت درآمده و سپس کشته شدهبودند. اما آمار دیگری نیز جالب توجه است. چنانچه ذکر شد این جنگ تمام اقشار جامعه آمریکا را در گیر تراژدی خویش نمود، به طوری که گفته میشود بیش از۱,۰۰۰,۰۰۰ نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم در خلال این سالها جان خود را از دست دادهاند. (ازغندی و روشندل ،۱۳۸۶ :۱۵۵).

    • بررسی متغیر وضعیت میدان نبرد در جنگ داخلی:

این جنگ تحولات عمیقی را بر نحوهی جنگاوری آمریکائیان گذاشته است،( Harris , 2008 : 95) بهگونهای که ساموئل هانتیگتون میگوید که نحوهی پیروزی اتحادیه شمال راهنمای کاراز آمریکائیان در سدههای بعد شد.(هانتینگتون، ۱۳۸۴: ۱۰۲) ناگفته نماند که تا قبل از اینکه ژنرال گرانت به فرماندهی کل نیروهای شمال منصوب شود ، کفه پیروزی جنگ به نفع نیروهای کنفدراسیون بود که تحت فرماندهی ژنرال لی دست به شورش زدند. اما نحوهی تفکر گرانت که مبتنی برجنگ سریع و خشن بود و استراتژی گازانبریش به معنای محاصره و عقب راندن دشمن در تمام وجوه مخاصمه راهبرد اصلی، توفیق شمالیها تلقی شد. در واقع، از زمان انتصاب گرانت وضعیت صحنه نبرد فزاینده و تهاجمی شد. تحرک دائمی و تأکید برتوان تکنیکی تسلیحاتی ، استفاده ابزاری از ابتکارات غیرنظامی چون بالون و تلگراف همگی به نفع شمالیها خاتمه یافت.( مشیری ، ۱۳۴۵ : ۸۰-۸۷)
دوم: جنگ آمریکا و اسپانیا ( ۱۸۹۸)
الف. نکات کلی :
ریشه جنگ به تلاش کوبا برای جداشدن و استقلال از اسپانیا برمیگردد. این تلاشها با سرکوب شدید دولت اسپانیا روبه روشد. ایالات متحده نیز توسط دو روزنامه نگار تصاویر زیادی را از سرکوب آزادیخواهان کوبایی در روزنامههایشان منتشر نمود. این امر موجب همدردی افکارعمومی آمریکا با مردم کوبا شد؛ این همراهی افکارعمومی با غرق شدن ناگهانی ناو ماین Maine که در بندر هاوانای کوبا جهت محافظت از شهروندان آمریکائی مقیم در کوبا، لنگر انداخته بود به اوج خود رسید. متعاقب این رخداد کنگره ضمن تصویب قانونی که استقلال کوبا را به رسمیت میشناخت؛ به اسپانیا اعلان جنگ داد. در پی اقدام متقابل اسپانیا، نبرد میان دو کشور در خاک کوبا اتفاق افتاد. اما کفه ترازو به شدت به نفع ایالات متحده بود. اسپانیا به علت وجود بعد مسافت و عدم توانائی کافی در برابر نیروهای زمینی و دریای آمریکا به سرعت شکست خورد و با مفاد مورد خواست آمریکا در معاهدهی پاریس موافقتکرد. طول زمان جنگ ۱۲۳ روز گزارش شده است. (Kennan,1952:3-11)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-04-17] [ 11:16:00 ب.ظ ]




محقق

ویزگی ها

مقیمی (۱۳۷۷)

۱ـ سازمان را شرح می دهد.
۲ ـ یک سازمان را از سایر سازمانها جدا می کند.
۳ ـ در طول زمان نسبتا با دوام است.
۴ ـ افراد از آن اثر می پذیرند و هدایت می شوند.

تاگی یوری[۱۳۴] (۱۹۸۸)

۱ ـ به وسیله اعضاء تجربه می شود.
۲ ـ بر روی رفتار آنان تاثیر می گذارد.
۳ ـ می تواند بر حسب ارزشهای ویژه یا ارزشهای اعتقادی سازمان تعریف شود.

موران[۱۳۵] و هوی[۱۳۶] (۱۹۹۸، ۲۷)

۱ ـ اشاره به کل سازمان دارد.
۲ ـ به جای یک اصطلاح ارزشی یک اصطلاح توصیفی است.
۳ ـ مبتنی بر ادراک دسته جمعی اعضاء سازمان است.
۴ ـ بر نگرش و رفتار اعضاء سازمان تاثیر می گذارد.

منون[۱۳۷] ( ۱۹۹۷، ۳)

۱ ـ ساختمند در مقابل غیر ساختمند.
۲ ـ حمایت در مقابل فقدان حمایت
۳ ـ عدم تمرکز در مقابل تمرکز
۴ ـ رویکرد حل مسئله در مقابل رویکرد موقعیتی با اختیار
۵ ـ هدفهای عملکردی بالا در مقابل اهداف عملکردی پایین
۶ ـ متقائد کردن از طریق تخصصی در مقابل اجبار
۷ ـ کار همکارانه در مقابل رویکرد رقابتی
۸ ـ تناسب وظایف کارمند در مقابل فقدان تناسب وظایف
۹ ـ ریسک پذیری در مقابل آسایش خاطر از کار ثابت
۱۰ ـ مصالحه در مقابل قرارداد یکطرفه

لی فام(۱۹۹۰، ۱۳۹)

۱ ـ اصطلاح توصیفی است: جو سازمانی بیانگر ادراک اعضاء از پاسخگویی به سوالاتی از قبیل زیر است: آیا سازمان به خلاقیت و نوآوری بها می دهد؟ آیا سازمان براساس عملکرد پاداش می پردازد یا نه؟
۲ ـ پایداری نسبی: جو عبارت است از کیفیت نسبتا پایدار محیط که معلمان آن را تجربه کرده، بر رفتار آنان تاثیر گذاشته و مبتنی بر ادراک جمعی رفتار در مدرسه می باشد. جو سازمانی به مرور زمان در میان اعضای سازمان شکل می گیرد و برای ایجاد تغییر در آن به زمان نسبتا طولانی نیاز است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳ ـ حالتی ادراک شونده دارد: حالتی ادراک شونده دارد: بر خلاف فرهنگ سازمانی که به خود سازمان مربوط و با تغییر و جابجایی اعضاء، فرهنگ آن همچنان دست نخورده می ماند، جو سازمانی به اعضای آن مربوط و بازتاب ادراکات اعضاء از کیفیت درونی سازمان است.
۴ ـتمایز بخشی: یعنی صرفنظر از اهداف سازمان، سبک مدیریت، تخصص کارکنان و … جو سازمانی نیز موجب تمایز مدارس از یکدیر می گردد و در نتیجه نتایج کارها و فعالیتهای مدرسه را تحت تاثیر قرار می دهد.
۵ ـ پویایی: جو سازمانی به عنوان یک نظام روان شناختی با ابعاد دیگر سازمان از جمله ساختار سازمانی، تکنولوژی، سبک مدیریت، و … در ارتباط متقابل است . به عبارت دیگر، هر تغییری در دیگر ابعاد سازمان موجب تغییر و واکنش در جو سازمانی می گردد.

مقیمی
( ۱۳۷۷، ۱۷۰)

۱ ـ میزان استقلال فردی که به اعضاء سازمان داده شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ب.ظ ]




۲-۲-۱۶-۲) توسعه زنجیره عرضه
توسعه یک زنجیره عرضه به دانش و مهارت در دو حوزه مشخص نیاز دارد، یکی حوزه داخلی زنجیره شامل بازاریابی و فروش، لجستیک، تضمین کیفیت، جریان اطلاعات، ایجاد ارزش افزوده و تکنولوژی و دیگری در حوزه کلان زنجیره عرضه شامل استراتژی زنجیره عرضه، شکل و سازمان زنجیره، طراحی و مدیریت زنجیره. دانش و مهارتی که در حوزه کلان زنجیره به کار گرفته می شود منجر به یک معماری قابل استفاده و کارا برای اعضا می شود و نقش مهمی در هدایت زنجیره به سوی یک استراتژی مشخص دارد. در حالی که دانش داخلی زنجیره عرضه به اجرای فعالیت ها و پایداری زنجیره ک مک میکند. در زنجیره عرضه همکاری و یکپارچگی که به ترتیب نتیجه دانش در حوزه داخلی و کلان زنجیره عرضه هستند، از عوامل کلیدی موفقیت در اجرای راهبرد مذکور می باشند(Kong, Meng & Dong, 2008).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۱۷) ارزیابی ارزش زنجیره تامین

هربرت[۴۹] در سال ٢٠٠٣، ارزیابی ارزش زنجیره تامین را مستلزم مراحل زیر می داند:
مرحله اول؛ یک تیم متشکل از نمایندگانی از تمامی اعضای موجود در زنجیره تامین باید تشکیل شود. اسـاس عملیـاتی ایـن تیم یکپارچه سازی زنجیره تامین و فرایندهای کسب و کار است. این تیم مسئول شناسایی وضعیت فعلی فراینـدهای کسـب و کار می باشد .
مرحله دوم؛ در این مرحله تیم مذکور یافته های خود را تجزیه و تحلیل کرده و سپس شاخصهای بحرانی عملکرد را استخراج می کند . لذا می توان گفت که وضعیت فعلی به شکل دقیقی مورد بررسی قرار می گیرد و در قالب یکسری شاخص معرفی می گردد.
مرحله سوم؛ در این مرحله تیم ارزیابی کننده سعی می کند ضعفهای شناسایی شده از مرحله قبل را پوشش دهد(Perry & Sohal, 2008) .
از آنجا که عملکرد مناسب زنجیره تامین نقش کلیـدی در موفقیـت یـک سـازمان و دسـتیابی پایـدار بـه اهـداف و بـویژه سودآوری آن دارد؛ دراین راستا استقرار یک سیستم سنجش عملکرد زنجیره تامین در بهبود مستمر عملکـرد آن توصـیه مـی گردد. امروزه مدیران دریافته اند که برای بهبود عملکرد زنجیره تامین به منظور استقرار تولید ناب نیاز بـه ایجـاد یـک سیسـتم اندازه گیری عملکرد در زنجیره تامین دارند. توانایی در اندازه گیری عملکرد بعنوان یکی از مهمترین ارکان بهبود و توسـعه در سطوح مختلف زنجیره تأمین می باشد(Qronfelh, 2010).
۲-۲-۱۷-۱) سطوح زنجیره تامین
زنجیره تامین را از لحاظ سلسله مراتب مدیریتی می توان به سه سطح تفکیک نمود، که هرکدام از این سطوح شاخصهای مربوط به خود را دارا می باشند:
الف) شاخصهای سطح استراتژیک: بر تصمیمات سطح مـدیریت ارشـد مـوثر می باشـند و در راسـتای بررسـی سیاستها، برنامه های مشارکت مالی و رقابتی و متعاقب آن اهداف سازمانی هستند.
ب) شاخصهای سطح تاکتیکی: موثر بر سطح مدیریت میانی که شامل تخصیص منابع و اندازه گیری عملکـرد با توجه به میزان دستیابی به اهداف ذکر شده می باشند.
ج) شاخصهای سطح عملیاتی: این شاخصها بر مدیریت سطح پائین شـرکت مـوثر هسـتند و غالبـا در اتخـاذ تصمیمات خرد زنجیره تامین نقش دارند(Van Roekel & Willems, 2002).
۲-۲-۱۷-۲) تبیین عملکرد زنجیره تامین در سطوح سه گانه
زنجیره تامین از لحاظ سلسله مراتب مدیریتی به سه سطح تفکیک می شود. هر کدام از این سطوح، دارای شاخص های ارزیابی عملکرد خاص خود هستند. قابل ذکر است که در این تحقیق علاوه بر در نظر گرفتن سطح تجاری (استراتژیک)، سطح فرآیندی و سطح عملیاتی برای زنجیره تامین با الهام از مدل هرم عملکرد، شاخص های ارزیابی در هر سطح نیز از جنس مالی، دانشی (مبتنی بر سرمایه فکری )، پاسخ گویی و مشارکت زنجیره تامین می باشد. در تحقیق های مختلف شاخص های عملکرد عمدتا به دو گروه عمده تقسیم شده اند. شامل شاخص های عملکرد مالی و غیرمالی. سازمان ها اهمیت این شاخص ها را بخوبی درک کرده اند ولی هنوز نتوانسته اند از آنها به صورت متوازن و متعادل استفاده کنند(Tallontire, 2001). شاخص های عملکردی زنجیره تامین در سطوح سه گانه در شکل زیر نشان داده شده است:

شکل ۲-۱۰ : شاخص های عملکردی زنجیره تامین در سطوح مختلف زنجیره (Tallontire, 2001)
سطح اول) شاخص های سطح تجاری (استراتژیک )
در سطح تجاری، آنچه مجموعه مراکز فعال در زنجیره تامین در ارتباط با عملکرد برنامه ریزی شده خود به دست می آورند، بررسی می شود. بر طبق تصریح مدل های جوایز کیفیت ، نتایج مهم و برجسته مرتبط با عناصر اصلی خط مشی و استراتژی و نیز میزان دستیابی به آنها در سطح تجاری تحلیل و ارزیابی می شوند.
سطح دوم) شاخص های سطح فرآیندی
پژوهش ها و بررسی های زیادی به موضوع توانمندی ها و شاخص های فرآیندی اختصاص داشته است . لینچ و کراس، بیان نموده اند که عملکرد را در سطح فرآیندی می توان از دیدگاه شاخص های بهره وری، انعطاف پذیری و رضایت مشتری ارزیابی و سنجش کرد.
سطح سوم ) شاخص های عملیاتی
در این سطح، برای ارزیابی عملکرد سطح فعالیت ها از رویکردها و شاخص های مختلفی استفاده می شود. به طور خلاصه، عملکرد فعالیت ها را می توان از جنبه بیرونی با معیارهایی همچون قابلیت اطمینان و پاسخ گویی و از جنبه درونی نیز با معیارهایی همچون هزینه و ضایعات و تاخیرهای داخلی و زمان تحویل ارزیابی نمود(Van Roekel, Willems, 2002).
۲-۲-۱۷-۳) عملکرد مدیریت در برابر چالش های زنجیره تامین
عملکرد ١: ساختار شرکای زنجیره تامین: طراحی زنجیره تامین بر اساس کارایی که بر روی عوامل استراتژیک و نیازمندی های مشتری پایه ریزی شده است، به طوری که محدوده آن، محصولات موجود، سرویس ها، محصولات جدید یا بخش مشتریان را پوشش می دهد.
عملکرد ٢: پیاده سازی ارتباطات مشارکتی: این بخش به انواع مشارکت های ضروری برای شرکت اشاره می کند. این عملکرد ارتباطات زنجیره تامین را به مشارکت با عوامل خارج از شرکت گسترش می دهد. هر تغییری در زنجیره تامین باید به اطلاع شرکا برسد و در کل زنجیره پیاده شود.
عملکرد ٣ : طراحی زنجیره تامین برای سود دهی استراتژیک: مدیریت زنجیره تامین، مشارکت موثر عوامل خارج از شرکت را ایجاب می کند. اما ارتبـاط هـر شـرکت بـا شرکت های خارج از آن بسیار مشکل زا است.
عملکرد ۴ : اطلاعات مدیریت زنجیره تامین: نقش سیستم های اطلاعاتی را در اصلاح زنجیره تامین نباید نادیده گرفت. این بخش نقـش تکنولـوژی را در اصلاح زنجیره تامین نشان می دهد. تغییرات سیستمی باید تغییرات (اصلاح) فرآیندها و استراتژی شـرکت تحت الشعاع قرار دهد.
عملکرد ۵: کاهش هزینه زنجیره تامین: شاخص اصلی بهبودی زنجیره تامین، کاهش هزینه است. این کوشش ها برای اسـتراتژ هـا و سیاسـت هـای کارایی انجام می شود(هوگوس، ۱۳۸۷).

۲-۲-۱۸) فازهای تصمیم گیری در زنجیره تامین

مدیریت موفق زنجیره نیازمند تصمیمات مرتبط با جریان اطلاعات ، محصول ، و منابع مالی است . همه این تصمیمات در سه مقوله یا فاز، بسته به فراوانی هر تصمیم و در چهارچوب زمانی که یک فاز تصمیم اثر می گذارد، تقسیم بندی می شوند:
الف ) استراتژی زنجیره: در طول این فاز شرکت راجع به نحوه ساختاردهی به زنجیره تصمیم می گیرد. یعنی اینکه چه هیئت یا ترکیبی و چه فرآیندهایی در هر مرحله انجام شوند. تصمیمات این فاز به تصمیمات استراتژیک زنجیره نیز معروف هستند. این تصمیمات شامل موارد زیر می شود:
مکان و ظرفیت امکانات تولیدی و انبارداری .
محصولاتی که باید در مکان های مختلف تولید یا ذخیره شوند.
متدها یا روش های حمل و نقل مورد نیاز در سکوهای ارسال مختلف .
نوع سیستم اطلاعاتی مورد نیاز بهره برداری .
شرکت باید از اینکه هیئت یا ترکیب زنجیره ، حمایت کننده اهداف استرتژیک آن در طول این فاز است ، اطمینان حاصل نماید.
ب) برنامه ریزی زنجیره: بعنوان نتیجه این فاز، شرکت ها مجموعه ای از سیاست های عملیاتی تعریف می کنند که عملیات کوتاه مدت آنها را پوشش می دهد. در این فاز، فرض بر این است که تصمیمات استراتژیک تغییر نمی کنند. شرکت ها فاز برنامه ریزی را با پیش بینی تقاضای بازارهای مختلف در سال آتی شروع می کنند. برنامه ریزی شامل موارد زیر است :
چه بازارهایی از چه مکان هایی باید تامین شوند؟
انباشت برنامه ریزی شده موجودی ها.
سیاست های سفارش و موجودی مورد نیاز
سیاست های مصوب موردنیاز برای مکان های پشتیبان ازجهت مواجه شدن با کمبود موجودی
اندازه بندی و زمانبندی ترویج های بازاریابی.
برنامه ریزی پارامترهایی را مشخص می کند که طی آن یک زنجیره برای بازه زمانی معینی کارمی کند. در فاز برنامه ریزی، شرکت ها می باید عدم قطعیت در تقاضا، نرخ های ارز، و رقابت در بازه مربوطه را در تصمیمات شان لحاظ کنند.
ج ـ عملیات زنجیره[۵۰]: افق زمانی این فاز، معادل روزانه یا هفتگی بوده و در مدت آن شرکت ها تصمیماتی درمورد سفارشات خاص مشتریان می گیرند. در سطح عملیاتی، ترکیب زنجیره ثابت بوده و سیاست های برنامه ریزی از قبل تعریف شده هستند. هدف اصلی عملیات زنجیره، رسیدن به سیاست های عملیاتی به بهترین شکل ممکن است. در طول این فاز، شرکت ها سفارشات خاص را به موجودی ها یا تولید اختصاص داده، تاریخی برای برآورده سازی سفارش تعیین نموده، فهرست اقلام استخراجی از انبار را تهیه، روش ارسال یک سفارش را مشخص کرده، زمانبندی تحویل کامیون ها را تعیین و سفارشات لازمه از سطح بالاتر را صادر می کنند. از آنجائیکه تصمیمات عملیاتی کوتاه مدت (دقیقه ، ساعت یا روز) هستند، اغلب عدم قطعیت کمتری در مورد اطلاعات تقاضا برای آنها وجود دارد. هدف عمده این فاز عملیاتی، بهره گیری از کاهش عدم قطعیت و بهینه سازی عملکرد با توجه به محدودیت های اعمال شده از طریق ترکیب و سیاست های برنامه ریزی است. توجه شود که طراحی، برنامه ریزی و عملیات یک زنجیره، تاثیر بسزائی بر سود دهی و موفقیت کلی شرکت دارد(تیموری، احمدی، ۱۳۸۸).

۲-۲-۱۹) مفهوم سازی یک زنجیره تامین خدمات

برای این مفهوم سازی تلاش شد با مرور ادبیات موضوع و مقالاتی که در زمینه زنجیره تامین شرکت های خدماتی و الهام گرفتن از مدل اسکور و ترکیب آن با مفاهیم زنجیره تامین خدمات به تشریح مدل زنجیره تامین خدمات مفهوم سازی می کنیم.
برنامه ریزی: فعالیت های برنامه ریزی، جهت گیری استراتژیک مدیریت زنجیره تامین را تعیین می کنند و اهداف عملیاتی و استراتژیک را به مدیران زنجیره تأمین مخابره می نمایند(اصلی). از آنجایی که تمامی سازمان هایی که به مبادله (خدمات یا محصولات) می پردازند، نیازمند برنامه ریزی هستند، هیچ تردیدی در جایگاه فرایندهای برنامه ریزی و تصور برنامه ریزی به عنوان متوازن کننده تقاضا با منابع در مجموعه اصطلاحات مدل اسکور وجود ندارد. با توجه به تقسیم بندی که بالتاشی اگلو و همکاران (٢٠٠٧) و الرام و همکاران (٢٠٠۴) انجام داده اند می توان فرایند های مدیریت تقاضا و مدیریت منابع و ظرفیت را در این قسمت جای داد. مدیریت تقاضا برای کالا به پیش بینی نیاز مشتریان و تلاش برای تطابق ظرفیت تولید با تقاضا برای تولید، ذخیره موجودی، تولید برون سپاری شده، و سیستم های انعطاف پذیر می پردازد. مدیریت تقاضا یک وظیفه اولیه و مقدماتی در مدیریت زنجیره تامین است. که می تواند به این صورت تعریف شود. تلاش متمرکز برای اندازه گیری تقاضا و مدیریت مشتری؛ ارزیابی تقاضا با هدف به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز در مورد تقاضا صورت می پذیرد که در شکل دادن به تصمیمات عملیاتی نقش مهمی دارد. به علت ویژگی نوسانی بودن تقاضا در خدمات و به علت اینکه خدمت به صورت همزمان تولید و مصرف می شود شرکت های خدماتی به طور مستمر مواجه با مشکل متناسب کردن ظرفیت و تقاضا هستند. به علت اینکه خدمات قابل ذخیره سازی نیستند بخش خدمات کمترین انعطاف پذیری در برخورد با تقاضای غیر قابل پیش بینی دارد. بنابراین مدیریت تقاضا نیازمند این است که تامین کنندگان خدمات ظرفیت خود را بشناسند و بهره وری، تعهدات جاری، و توانایی بالقوه خودشان را در ایجاد خدمات اضافی شناسایی کنند. در واقع برای برنامه ریزی در زنجیره تامین خدمات باید تقاضا شناسایی شود و با بهره گرفتن از اطلاعات حاصل از شناسایی تقاضا منابع و ظرفیت های موجود به شکل مناسبی مدیریت شود. مدیریت ظرفیت توانایی متعادل کردن تقاضا بین مشتریان و توانایی سیستم تحویل خدمت برای تامین تقاضا است.
منبع یابی: فرایندهای منبع یابی دربرگیرنده فعالیت هایی هستند که در روابط بین هتل ها و تأمین کنندگان آن انجام می شود. منابع اصلی که برای هتل ها باید تأمین شود عبارتند از سرمایه انسانی، زیر ساخت ها و امکانات رفاهی، تفریحی، پذیرایی و برگزاری مجالس و خدمات حمل و نقل؛ تفاوت اصلی با مدل اسکور، درنظر گرفتن کارکنان به عنوان منابع اصلی است. مدل اسکور مستقیما مدیریت و استخدام افراد را به عنوان فرایندهای توانمندساز معرفی می کند نه فرایندهای اصلی. فرایند منبع یابی را می توان با فرایند مدیریت روابط با مشتریان مترادف دانست. مدیریت روابط با تامین کننده را می تواند به این صورت تعریف کرد، یک راه حل کامل که توسعه محصول، منبع یابی، برنامه ریزی تامین، و رویه ها را به زنجیره ارزش ارتباط می دهد و رابطه بین شرکت اصلی و تامین کنندگان بالقوه را فراهم می کند. از نقطه نظر خریدار فرایند تهیه خدمات همیشه باید با شناسایی ویژگی ها و مشخصات مورد نیاز خدمت و دقیقا مثل خرید کالا صورت گیرد. زمانی که نیاز شناسایی شد تامین کنندگان بالقوه باید شناسایی و مورد بررسی قرار گیرند. در واقع سازمان در هنگام عقد قرار داد با تامین کنندگان برای تامین نیازمندهای خود برای ارائه خدمات اصلی، باید مانند یک خریدار، ابتدا به بررسی نیازهای خود برای ارائه خدمات بپردازد و بعد با توجه به قابلیت های تامین کنندگان، خرید احتیاجات خود از خریدار را انجام دهد. تا بتواند کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان خود را تضمین کند. در زمینه خدمات، مدیریت موفقیت آمیز روابط تامین کننده باید شامل سرعت بیشتر و هزینه کمتر باشد. به سبب ذات فرایند تحویل خدمات، تامین کنندگان نفوذ بسیاری در زنجیره تامین دارند. در زنجیره تامین خدمات تامین کنندگان مشارکت مستقیمی در تحویل خدمات و ارتباط غیر مستقیم با مشتریان دارند. بنابر این عدم موفقیت از سوی تامین کننده به طور همزمان می تواند باعث شکست در عملکرد شود. برای جلوگیری از این اتفاق، روابط باید بر پایه همکاری، هماهنگی، پاسخگویی و اعتماد با تامین کننده ایجاد شود که این بر مدیریت روابط با تامین کنند ارتباط دارد.
ساخت و تحویل: فرایندهای ساخت دربرگیرنده تجمیع منابع مختلف برای تحقق نیازهای مشتری می باشند. به عبارت دیگر استفاده از منابع انسانی، فیزیکی، لجستیکی و رفاهی برای تحقق هدف مشتری. فرایندهای تحویل شامل مشارکت عملی مشتری در فرایند تحویل می باشد؛ زیرا مرحله ساخت و تحویل در شرکت های خدماتی قابل تفکیک نمی باشد. ویژگی های منحصر به فرد خدمات مانند ناملموس بودن، غیر قابل ذخیره بودن و همزمانی تولید توزیع و مصرف؛ فرایند های ساخت و تحویل در شرکت های خدماتی قابل تفکیک نمی باشد. در واقع این دو فرایند در مدل اسکور به تفکیک تشریح شده است اما در شرکت های خدماتی به این شکل قابل استفاده نیست. از این رو ما این دو فرایند را با هدف ادغام می کنند. در نهایت فرایند نهایی زنجیره تامین خدمات را می توان فرایند جاری و مستمر دانست . به عبارت دیگر این فرایند به فرآیندهایی اشاره دارد که مربوط به همه اجزا و وظایف زنجیره تامین می شود. تمام زنجیره تامین نیازمند اطلاعات دقیق است و در هنگام انجام وظایف زنجیره تامین به بعد مالی آن توجه می شود؛ رد صورتی که وظیفه و عملی از بعد مالی مقرون به صرفه نباشد و یا اطلاعات کافی برای انجام آن نباشد زنجیره تامین دچار مشکل می شود. به عبارت دیگر دو بعد مالی و اطلاعاتی جز ابعادی هستند که در تمام زنجیره تامین جاری هستند به شکل مستمر و مداوم در حال انجام هستند. بنابر این دو فرایند مدیریت تکنولوژی اطلاعات و مدیریت مالی و جریان نقدی در این قسمت جای می گیرد(شفیعی، رضایی و ابراهیمـی، ١٣٨٨).

۲-۲-۲۰) زنجیره تامین سبز

زنجیره تامین سبز به مدیریت بین عملیات تسهیلاتی، حمل و نقل و تاثیرات محیطی در همه ی تسهیلات در یک زنجیره تامین اشاره می کند، به عبارت دیگر محدودیت حفاظت محیطی به داخل موقعیت ها و تخصیص تسهیلات آورده شده است. برای اینکه لبه ی رقابتی زنجیره تامین در خصوص تاثیرات محیطی بهبود یابد، هدف دخالت دادن هوشیاری حفاظت محیطی به داخل تولید و حمل ونقل است. آگاهی های در حال رشد جنبه های محیطی زنجیره تامین اکنون به طور وسیعی توسط آکادمی و انجمن های صنعتی شناسایی شده است. محققان سبز را به دو نوع تقسیم نموده اند. بعضی به طرح های سبز برای محصول و بقیه به عملیات سبز تاکید داشته اند. عملیات سبز شامل مباحثی مانند لجستیک معکوس، طراحی شبکه، ومدیریت ضایعات می باشد. اگرچه، این تحقیق یک ایده ی متفاوت راجع به سبز دارد. بیشتر به طور خاص ما علاقه مند به تصمیم گیری سرمایه گذاری در فاز طراحی زنجیره تامین با در نظر گرفتن اقدامات احتیاطی در برابر آلودگی محیطی هستیم. یک زنجیره تامین سبز یک شبکه لجستیک است که رسیدن محصول از تولیدکننده به مشتری را در رفتاری دوستانه با محیط تضمین می کند. برای رسیدن به این هدف، شرکت ها باید در طرح و نقشه هایی برای بهینه سازی شبکه لجستیکشان سرمایه گذاری نمایند، درصورتیکه مبادله بین هزینه و تاثیرات محیطی را تضمین می کنند (باروسا-پروآ[۵۱]، ٢٠٠٩).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ب.ظ ]




ب) پرسشنامه هوش هیجانی
پرسشنامه سیبریا شرینگ (۱۹۹۰): این پرسشنامه توسط منصوری (۱۳۸۰) ترجمه و هنجارهایی شده است این پرسشنامه ۳۳ سوال دارد که پنج مولفه خود انگیزی شامل (۱-۹-۱۵-۲۰-۲۱-۲۶-۳۱). خودآگاهی شامل (۶-۱۰-۱۲-۱۴-۲۴-۲۷-۳۲-۳۳). خودکنترلی (۲-۵-۱۱-۱۶-۱۸-۲۳-۳۰). هوشیاری اجتماعی (۳-۴-۱۷-۲۲-۲۵-۲۹). مهارتهای اجتماعی (۷/۸-۱۱-۱۳-۲۸) می‏باشد.

۳-۷- اعتبار (روایی) پرسش­نامه

مفهوم اعتبار (روایی) به این سوال پاسخ می‌دهد که ابزار اندازه گیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را می‏سنجد.
به منظور تعیین روایی این پرسشنامه از ۲ نوع ابزار اندازه گیری (اعتبار محتوا و اعتبار سازه) استفاده شد. در این پژوهش سؤال­های پرسش­نامه با نظر استاد راهنما و اساتید مشاور و تنی چند از متخصصان علوم تربیتی و آموزشی دانشگاه در چندین مرحله اصلاح و نهایی شد. بنابراین، سؤال­های پرسش­نامه از اعتبار محتوایی لازم برخوردار است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ضریب همبستگی پیرسون (Pearson Correlation) برای تعیین روایی سازه (Construct Validity) مورد استفاده قرار می­گیرد. روایی سازه از ۲ جز تشکیل شده است:
۱- روایی همگرایی (Convergent Validity) که عبارت از همبستگی نسبتا قوی میان سوال مربوط به یک حیطه با همان حیطه می‌باشد. ضریب همبستگی پیرسون در مورد روایی همگرایی باید بزرگتر از ۴/۰ باشد.
۲- روایی تمایز (Discriminant Validity) بر همبستگی ضعیف بین سوالات مربوط به یک حیطه با دیگر حیطه­ها دلالت دارد. به عبارت دیگر ضریب همبستگی یک سوال با حیطه­های دیگر باید کمتر از ضریب همبستگی آن سوال با حیطه مربوط به خودش باشد.
روایی همگرایی برای تمام حیطه­ها در حد مطلوب بود، به نحوی که ضریب همبستگی هر سوال با حیطه مربوطه بیش از ۴/۰ تعیین شد. روایی تمایز نیز برای تمامی ابعاد مناسب تشخیص داده شد.
جدول ۳-۴ ضرایب همبستگی مربوط به روایی همگرایی و تمایز در خرده مقیاس­های چند سوالی پرسشنامه
هوش هیجانی

خرده مقیاس‏های هوش هیجانی
روایی همگرایی (ضریب همبستگی)
روایی تمایز (ضریب همبستگی)

خودانگیزی
۷۲/۰-۴۳/۰
۶۴/۰-۱۹/۰

خودآگاهی
۷۳/۰-۴۱/۰
۶۱/۰-۱۷/۰

خودکنترلی
۶۹/۰-۴۷/۰
۶۱/۰-۲۳/۰

هوشیاری اجتماعی
۷۴/۰-۵۴/۰
۷۰/۰-۲۶/۰

مهارتهای اجتماعی
۸۲/۰-۴۲/۰
۷۲/۰-۲۲/۰

۳-۸- پایایی

پایایی این پرسشنامه ۸۷۹/۰ گزارش شده است همچنین در تحقیقات دهشیری ۱۳۸۲، رضوان شاد ۱۳۸۴، حسن خویی ۱۳۸۵، قنبری پیر کاشانی، بنی هاشمیان ۱۳۸۵، اعتباریان ۱۳۸۷ پایایی این پرسشنامه را به ترتیب ۸۱/۰-۸۴/۰-۵۵/۰-۸۵/۰-۸۴/۰-۶۷/۰ محاسبه و گزارش شده است (به نقل از اعتباریان، ۱۳۸۷).
جدول ۳-۵: بررسی پایایی پرسشنامه هوش هیجانی و ابعاد آن توسط محقق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ب.ظ ]




تعهدات اجاره های سرمایه ای
تعهدات اجاره های عملیاتی
خریدهای تعهدی و سایر بدهیهای بلند مدت که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) در ترازنامه شرکت منعکس شده اند.
گفتار هفتم:
۲-۱ شرکتهای فرعی و شبه شرکتهای فرعی[۶۲]
در سالهای اخیر یکی از متداولترین اشکال تامین مالی خارج از ترازنامه باعث بکارگیری اصطلاح شبه شرکتهای فرعی گردیده است. همانگونه که از نام آن پیداست، آنها شرکتهایی هستند که در اصل به شرکتهای فرعی شبیه می باشند، اما در تعریف حیطه قانونی یک شرکت فرعی قرار نمی گیرند.
شرکت اصلی (مادر) باید دارائیها، بدهیها و معاملات شرکت های فرعی را در حسابهای گروه منعکس کند. شرکت اصلی معاملات با شرکتهای فرعی و شبه فرعی را بنابر سیاست و منافع خود انجام می دهد از این رو شرکتهای فرعی و شبه فرعی خواسته و یا ناخواسته در جهت منافع شرکت اصلی گام بر می‌دارند، هر چند که در بعضی موارد تشخیص طرف کنترل کننده به سادگی امکان پذیر نیست.
۲-۲-۱ تعریف شرکت شبه فرعی:
یک شرکت شبه فرعی از یک واحد گزارشگر را می توانیم انواعی از شرکتها شامل (سهامی، غیر سهامی، با مسئولیت محدود و ….) یا وسیله دیگری بدانیم که اگر چه در حیطه یک شرکت فرعی قرار نمی گیرد اما بطور مستقیم یا غیر مستقیم توسط واحد گزارشگر (شرکت اصلی) کنترل می شود و منبع منفعت داخلی و خارجی برای آن نهاد است، که در اصل تفاوتی با منافع ناشی شده از شرکت تابع ندارد ]تعریف متن پیشنهادی گزارش های مالی شماره ۴ FRED4 ]. ویژگی کلیدی تعریف بالا کنترل است که در شرایط یک شرکت فرعی به معنی توانایی برای اداره سیاستهای مالی و عملیاتی آن به همراه نگرشی برای بدست آوردن سود اقتصادی از فعالیتهای آن می باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تعهدات یک شرکت فرعی بگونه ای است که شرکت مادر می تواند:
از حداکثر میزان حق رای بهره مند گردد.
اکثریت اعضای هیئت مدیره را عزل و نصب نماید.
به تنهایی اکثریت حق آراء را از طریق موافقت با سایرین بدست آورد.
از حق اعمال نفوذ حاکمیتی بوسیله شرکتنامه، اساسنامه یا قرارداد کنترل بهره مند است.
از سود ناشی از مشارکت بهره مند گردد و واقعاً نفوذ حاکمیتی به آن اعمال کند.
استاندارد گزارشگری مالی شماره ۲ (FRS2) [۶۳] در مورد حسابهای تلفیقی، نیازهای قانون را منعکس می‌کند اما هم چنین شامل راهنمایی در مورد تفسیر برخی از شرایط آن می باشد. استاندارد گزارشگری مالی شماره ۲ (FRS2) نفوذ غالب را به عنوان تاثیری تعریف می کند که می تواند سیاستهای عملیاتی و مالی طرح شده توسط اعمال کننده نفوذ را، علی رغم حقوق یا تاثیر هر یک از طرفین دیگر تحقق بخشد. این بحث تا آنجا ادامه می یابد که مشخص می کند اعمال واقعی تاثیر غالب در واقع اعمال تاثیری است که حاصل آن دستیابی به نتیجه ای است که در آن سیاستهای عملیاتی و مالی متعهدی که تحت تاثیر آن قرار گرفته است به گونه ای تنظیم می گردد که با خواسته های اعمال کننده مطابقت داشته باشد و با منفعت اعمال کننده آن خواه این خواسته ها آشکار باشد یا خیر، سازگار باشد. اعمال واقعی تاثیر حاکمیتی بیشتر توسط تاثیر آن در عمل مشخص می شود تا از طریق روشی که بوسیله آن این نفوذ اعمال می گردد.
یک شرکت اصلی (مادر) ممکن است واقعاً اعمال کنترل خود را به شیوه مداخله گرانه یا غیر مداخله گرانه طراحی نماید. به عنوان مثال ممکن است شرکت اصلی سیاستهای عملیاتی و مالی شرکت فرعی خود را مستقیماً و با جزئیات تنظیم کند یا ممکن است ترجیح دهد اعمال کنترل خود را از طریق تدوین طرح کلی بدون درگیر شدن در اساس معمول و روزانه تحقق بخشد.
متن پیشنهادی گزارشگری مالی (FRED4) بیان می کند که حتی اگر یک شبه شرکت فرعی مشمول تعریف قانونی یک شرکت فرعی نشود، چنانچه روابط بین آن و شرکت اصلی به گونه ای باشد که سیاستهای آن توسط واحد گزارشگر تعیین و کنترل می شود همچنان می‌بایست به عنوان یک شرکت فرعی در تلفیق در نظر گرفته شود. با این حال در برخی موارد تشخیص اینکه کنترل از طرف چه کسی اعمال می شود مشکل است در این گونه موارد بهترین روش برای مشخص ساختن طرف کنترل کننده این است که مشخص کنیم که چه کسی مزایای حاصل از فعالیت شرکــت را دریافت می کند.
۲-۲-۲ معافیت شبه شرکتهای فرعی از تلفیق
حتی اگر یک شرکت، یک شبه شرکت فرعی باشد متن پیشنهادی گزارشگری مالی (FRED4) در شرایط خاص معافیت آنها را از تلفیق مجاز می داند . مهم ترین مساله از نقطه نظر تامین مالی خارج از ترازنامه در جایی است که نوع فعالیتهای یک یا تعداد بیشتری از شبه شرکتهای فرعی متفاوت از دیگر شرکتهای فرعی است که در تلفیق آورده می شوند که البته منتقدین عقیده دارند که معافیت آنها با الزام افشای اطلاعات درست و بی طرفانه ناسازگار است.
کمیته استانداردهای حسابداری بین المللی (IASC)[64] در تلفیق صورتهای مالی ، شرکت فرعی را به عنوان شرکتی تعریف می کند که از طریق شرکت دیگر کنترل می شود.
در ایالات متحده اصلی ترین بیانیه در مورد تلفیق شرکتهای فرعی تحت عنوان ARB51[65] (صورتهای مالی تلفیقی) می باشد که در سال ۱۹۵۹ منتشر گردید. معیار اساسی که تعریف یک شرکت فرعی را بنا نهاده است در اختیار داشتن کنترل منافع مالی آن شرکت می باشد و هم چنین شرایط معمول و پذیرفته شده برای در اختیار داشتن کنترل منافع مالی در واقع مالکیت اکثریت حق رای محسوب می‌شود. بنابراین به عنوان یک قانون عمومی مالکیت توسط یک شرکت، بطور مستقیم یا غیر مستقیم بیش از پنجاه درصد از سهام دارای حق رای شرایطی است که بسوی تلفیق پیش می رود.
هیئت اصول حسابداری (APB) [۶۶]یک شرکت فرعی را به عنوان شرکتی که بطور مستقیم یا غیر مستقیم توسط شرکت دیگر کنترل شده است توصیف می کند . شرط معمول برای کنترل مالکیت اکثریت سهام (بیش از ۵۰%) می باشد. البته قدرت کنترل با میزان کمتری از مالکیت نیز امکان پذیر است به عنوان مثال از طریق قرارداد، اجاره توافق با سایر سهامداران یا از طریق رای دادگاه.
۲-۲-۳ ارتباط شرکتهای فرعی و شبه شرکتهای فرعی با تامین مالی خارج از ترازنامه:
نمودار ارائه شده در روبرو نشان می دهد که چگونه از چنین شرکتهایی برای کاهش نسبتهای اهرمی (نسبت بدهیها) استفاده می شود.
۶۰%
A
شرکت B هم زمان توسط شرکتهای A و شرکت ۵۰%
شرکتهای وام گیرنده
۵۰%
I
B
I تملک و کنترل شده است.
C
ولی شرکت C نیز بطور همزمان از سوی شرکتهای
A و B تملک و کنترل شده است در صورتی که حق رای بطور مساوی تقسیم شده باشد شرکت C یک شرکت فرعی نمی باشد.
فرض کنید معاملات زیر صورت پذیرد:
شرکت C وامی به مبلغ ۱۰۰۰۰۰ ریال از بانک می گیرد.
شرکت C با وجه وام از شرکت A دارائی می خرد.
شرکت A وجه دریافتی از شرکت C را بابت بازپرداخت وامهای قبلی خود می پردازد.
نتیجه اینکه نسبتهای اهرمی برای شرکت A کاهش می یابد (بهبود می یابد).
در صورتی که شرکت C دارائیها را مجدداً به شرکت A اجاره می دهد این شرکت هم چنان می تواند از دارائیهای فروخته شده به شرکت C استفاده کند و چنانچه بخواهند از نشان دادن دوباره دارائیها در ترازنامه شرکت خودداری کنند قرارداد اجاره باید به صورت اجاره عملیاتی تنظیم شود.
البته ادامه چنین فعالیتهایی بعد از سال ۱۹۸۹ به سادگی امکان پذیر نبود زیرا تعریف جدیدی از شرکتهای فرعی و شبه فرعی ارائه شد که پا را فراتر از حق کنترل و مالکیت می‌گذاشت. به عنوان مثال قبل از سال ۱۹۸۹ سطوح مختلف سهام عادی با حق رای های متفاوت می توانست ایجاد شود بدین ترتیب شرکت A می توانست مالک بیش از ۵۰% سهام عادی شرکت B با حق رای شود و بطور موثر آن شرکت را کنترل کند هم چنین اگر شرکت A کمتر از نیمی از مجموع حقوق صاحبان سهام B را تملک می کرد، شرکت B نباید به عنوان شرکت فرعی در صورتهای مالی شرکت A طبقه بندی شود. به هر حال بند ۵ بیانیه تحقیقات مالی شماره ۵ (FRS5) [۶۷]به این موضوع اشاره دارد که شیوه عمل در مورد شبه شرکتهای فرعی باید به این صورت باشد. دارائیها و بدهیها، سود و زیان و جریانهای نقدی شبه شرکتهای فرعی را باید در صورتهای مالی شرکتهای گروه مانند شرکتهای فرعی ارائه و افشاء کنند.
گفتار هشتم:
۲-۲ سرمایه گذاری در ارزش ویژه سایر شرکتها[۶۸]
۲-۲-۱ سرمایه گذاریهایی که نه موجب افزایش نفوذ می شوند نه موجب افزایش کنترل می‌شوند.
شرکتها مرتبا در ارزش ویژه سایر شرکتها سرمایه گذاری می کند. یک شرکت ممکن است بطور کوتاه مدت، یا بلند مدت به منظور افزایش درآمد یا افزایش ارزش سرمایه یا اهداف استراتژیکی سرمایه گذاری کنند. این اهداف از قبیل توسعه و گسترش فرآورده های خود که در حال ارائه به مناطق جدیدتری است، ادغام فراورده ها یا تکنولوژی شرکت دیگر با فرآورده ها و تکنولوژی خود و یا متنوع کردن تجارت خود. سرمایه گذاریها ممکن است ماهیتاً بطور کلی غیر فعال و معمولی باشند یا ممکن است برای شرکت سطحی از نفوذ و یا حتی کنترل بر شرکت دیگر را فراهم کنند. حسابداری برای سرمایه گذاریها در شرکتهای دیگر بر مبنای میزان سرمایه گذاری ، سرمایه گذار با شرکت دیگر متفاوت است.
سرمایه گذاریهایی که نه نفوذ را افزایش می دهند و نه موجب افزایش کنترل می شوند متداول هستند. این سرمایه گذاریها ماهیتاً معادل سرمایه گذاریهایی هستند که تحت عنوان اوراق بهادار نگهداری و طبقه بندی می شوند.
استاندارد حسابداری مالی (SFAS) [۶۹] شماره ۱۱۵ ملزم می سازد که سرمایه گذاریهایی از این دست می‌بایست دوباره مورد سنجش قرار گیرد و به ارزش متعارف (ارزش بازار) در ترازنامه منعکس شود. الزامات برای گزارش این سرمایه گذاریها به ارزش متعارف این سوال را بوجود می آورد که چگونه تغییرات در این ارزشهای متعارف که طی دوره به وقوع می پیوند را محاسبه کنیم.
از نظر تاریخی حسابداری برای این سودها و زیانهای تحقق نیافته موضوع بحث بیشتری در این زمینه بوده است. استاندارد حسابداری مالی (SFAS) شماره ۱۱۵ در مورد شناسایی سودها و زیانهای تحقق نیافته بر اثر تغییرات قیمت بازار سرمایه‌گذاریها ابراز تردید کرده است و عنوان کرده است که سودها و زیانهای تحقق نیافته از نظر ویژگی، با درآمدها و هزینه های ناشی شده از معاملات با دیگران متفاوت است و همینطور برخی بر این عقیده اند که این سودها و زیانها بالقوه هستند و هنوز به وقوع نپیوسته اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم