ب) محیط وظیفه ای (صنعت ) : شامل نیروهائی است به بصورت مستقیم بر فعالیت های سازمان تاثیر می گذارند . سازمان های واقعی با گروه ها و افرادی را در بر می گیرد که سازمان باید با آن ها به منظور ادامه حیات، موفقیت و کامیابی، تعامل برقرار سازد. اینها عناصر محیطی هستند که بر عملیات روزانه سازمان تاثیر مستقیم دارند و عبارتند از : خود سازمان ها، گروه ها و انسان هائی که سازمان با آن ها سرو کار دارد در این محیط نیز نیروهای تاثیر گذار بیشتری وجود دارند .
ج) محیط های داخلی : شامل ساختار، فرهنگ و منابع سازمان می باشد که به تعبیری می تواند به عواملی که در فرایند اجرای وظایف سازمان در ارتباط هستند اطلاق نمود.
عوامل اجرایی[۷]
وظیفه هر مدیری بر عهده داشتن مسئولیت های کلیدی است تا به سازمان در دستیابی به عملکرد بالا از طریق به کارگیری تمام منابع اش اعم از انسان پول، مواد، تکنولوژی و اطلاعات کمک بگیرد .
الف ) مدیریت برنامه ریزی استرایژیک : برنامه استرایژیک به مدیران می گوید که در حال حاضر در چه وضعیتی هستند و با شناخت محیط سازمان خود و نقاط ضعف و قوت آن، شناخت سازمان های مشابه و رقیب و در نتیجه اطلاع از فرصت ها و تهدیدهای احتمالی، آگاهانه، واقع بینانه و هوشیارانه اهداف بلند مدت سازمان را مشخص می نمایند سپس در جهت نیل به آنها گام برمی دارند .(دیوید ،۱۳۸۶).
ب) مدیریت منابع انسانی : پیاده سازی موفق نظام بودجه ریزی نظام بودجه ریزی عملیاتی، بدون بکارگیری نیروی انسانی ماهر و کارآمد غیرممکن است . در این راستا قوه مقننه و مجریه باید بخشنامه های مناسب جهت انتخاب و آموزش نیروی انسانی مناسب در بخش های مالی و بودجه در سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور به تصویب برساند. آموزش نیروی انسانی باید در ابعاد مختلف و مورد نیاز برای درک و پیاده سازی این نظام صورت گیرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ج) سازمان و مدیریت (تغییر و تحول ) : نظریه های نوین، نه تنها انسان را به عمده ارزش هایش، سازمان را با همه ابعاد و عملکردهایش و بالاخره محیط سازمان را با همه دگرگونی ها و تحولاتش مورد توجه و تحول قرار می دهد و به جای رفتار انفعالی در جهت کنترل تغییرات محیط، ایجاد تغییر و نوآوری را به صورت فعال و تاثیر گذار بر محیط توصیه می نماید(میرسپاسی، ۱۳۸۲). سازمان های نوآور برای ایجاد واحدهای کوچکتر، تجدید سازمان می کنند تا به تیم های خلاق، امکان عمل بدهند و کارآفرینی را در پروژه های جدید، تشویق کنند (پاریزی،۱۳۸۵). پیاده سازی و اجرای نظام بودجه ریزی عملیاتی یک کار گروهی و مشارکتی است. نباید انتظار داشت که این نظام در چارچوب واحدهای مالی و بودجه پیاده سازی شود. مدیریت سازمان در این راستا باید مشارکت و همراهی کامل داشته باشد .
د) مدیریت تغییر : تغییرات بنیادی در مدیریت بودجه کشورهای پیشرو در سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه که تحت عنوان بودجه ریزی عملیاتی آغاز شده است توجه بسیاری از کشورهای در حال توسعه را که بدنبال اصلاح نظام بودجه خود هستند به خود جلب کرده است. تجربه این کشورها نشان می دهد که تغییر نظام بودجه ریزی از سنتی به عملیاتی با یک محدودیت عمده مواجه است. این محدویت دارای دو بعد اصلی می باشد ۱٫ ظرفیت مدیریتی لازم برای اجرای جدید مدیریت ، ۲٫ مهارت های مدیریت تغییر که در شروع بکار نظام جدید، ادامه روند اصلاحات، تداوم اجرای نظام جدید و سازگار با مقتضیات و تغییرات محیطی مورد نیاز است (حسن آبادی و دیگران،۱۳۸۶).
عوامل کنترلی[۸]
برای شناسائی نقایص موجود در اجرای سیستم بودجه ریزی عملیاتی لازم است از روند فعالیت ها بازخورد گرفته شود. همچنین سازمان نیازمند سیستم های قوی کنترل داخلی به منظور حفاظت از دارائی های حیاتی مانند وجوه نقد، تجهیزات و بانک های اطلاعاتی نظیر اطلاعات حسابداری و مشتریان خود هستند. سیستم های ارزیابی عملکرد در بسیاری از سازمان ها، به چنین وظایف کنترل داخلی ارتباط دارند. (حسن آبادی ودیگران،۱۳۸۶)
تعریف عملیاتی متغیرها
عوامل محیطی
عدم وجود حسابرسی عملیاتی در دستگاه های اجرایی استان سمنان، عدم پشتیبانی دولت با ایجاد الزامات قانونی از بودجه ریزی عملیاتی، عدم پاسخگویی دستگاه های اجرایی در برابر جامعه، عدم توافق و هماهنگی بین نمایندگان مجلس سمنان و دستگاه های اجرایی و عدم وجود سیاست شفاف در حوزه بودجه ریزی عملیاتی برای همه دستگاه های اجرایی از جمله عوامل محیطی هستند که در پژوهش حاضر از طریق سوالات ۱ الی ۵ مورد ارزیابی قرار می گیرند.
عوامل اجرایی
فقدان سیستم حسابداری بر اساس بهای تمام شده و ثبت حسابداری تعهدی برای اجرای بودجه عملیاتی در دستگاه های اجرایی استان سمنان، فاقد برنامه بودن دستگاه های اجرایی استان سمنان برای بودجه ریزی عملیاتی، فاقد سیستم مشخص بودن دستگاه های اجرایی استان سمنان برای مدیریت اطلاعات بودجه ریزی عملیاتی، عدم انجام تغییرات سازمانی جهت اجرای بودجه ریزی عملیاتی، عدم وجود آموزش فنی لازم در خصوص بودجه ریزی عملیاتی، عدم وجود نظام حقوق و مزایای مناسب جهت اجرای بودجه ریزی عملیاتی و عدم وجود شاخص های مناسب برای سنجش میزان دستیابی به اهداف سازمانی در دستگاه های اجرایی استان سمنان از جمله عوامل اجرایی هستند که در پژوهش حاضر از طریق سوالات ۶ الی ۱۲ مورد ارزیابی قرار می گیرند.
عوامل کنترلی
عدم وجود نظام جامع جمع آوری و تجزیه و تحلیل سیستم های سازمانی عدم وجود تجربه کافی برای اجرای بودجه ریزی عملیاتی، عدم وجود شاخص اندازه گیری در بودجه بندی عملیاتی، عدم وجود سیستم گزارشگری برای بودجه ریزی عملیاتی و عدم وجود برنامه ریزی استراتژیک برای اجرای بودجه ریزی عملیاتی در دستگاه های اجرایی و همچنین تمایل مدیران به استفاده از چارچوب شیوه های سنتی بودجه ریزی و گزارشگری از جمله عوامل کنترلی هستند که در پژوهش حاضراز طریق سوالات ۱۳ الی ۱۸ مورد ارزیابی قرار می گیرید.
چهارچوب تحقیق
پس از روشن شدن موضوع که برگرفته ازمطالعات گسترده محقق و نیز مسایل و مشکلات موجود در دستگاه های اجرایی استان از بعد بودجه ریزی عملیاتی می باشد، به پیشینه تحقیق پرداخته شد. بررسی پیشینه تحقیق و مطالعه موضوع این فرصت را به محقق می دهد تا مسئله را بهتر شناخته و اطلاعات کاملی درباره موضوع مورد تحقیق بدست آورد. مطالعه مباحث نظری وتئوریک موضوع تحقیق، افق تازه ای را در برابر محقق قرارمی دهد. محدود کردن مسئله تحقیق، پیداکردن روش های جدید و اجتناب از به کاربردن روش های بی نتیجه ازمهمترین کارکردهای مطالعه منابع است. از دیگر کارکردهای بررسی موضوع تحقیق، تدوین اهداف و فرضیات یا سوالهای پژوهشی است که درفصل یک تحت عنوان کلیات پژوهش آمده است. انتخاب نوع آزمونهای آماری به سوالهای پژوهشی بستگی دارد. ارتباط پیش بینی شده دردیاگرام ذیل بین روش تحقیق وآزمون آماری اولیه (نمودار۳-۱) به منظور توضیح چهارچوب تحقیق می باشد. نتایج حاصله از تجزیه وتحلیل داده برای تایید تئوریها و پیشینه است و همچنین می توان ازنتایج تحقیق (فصل ۵) به منظور تایید ادبیات پژوهش(فصل ۲) بهره برد.
نمودار ۱-۱ چهارچوب تحقیق
فصل دوم
مروری بر تحقیقات انجام شده فصل مروری بر
مقدمه
در مدیریت نوین منابع دولت، تعیین محدودیتهای دخالت دولت، مدیریت مطلوب منابع مالی، سیاست گذاری برای حداکثر نمودن منافع اجتماعی نظام کلان مالی، انطباق اهداف میان مدت و کوتاه مدت در مخارج عمومی، نظم و انضباط مالی، بودجه عملیاتی، نظارت، کنترل و هماهنگی، شفافیت، پاسخگوئی مورد توجه قرار گرفته است.
در تعیین محدوده های دولت صرف نظر از وظایف حاکمیتی، اگر زمانی فزونی عواید نسبت به هزینه ها برای سرمایه گذاری دولت در امور اقتصادی کافی تلف می شد اکنون تنها دخالت در مواردی قابل توجیه به حساب می آید که عدم دخالت دولت منافع اجتماعی تامین نشود در این حالت نیز مداخله دولت طیفی از سیاستگذاری ها، هدایتها و تشویق ها را در بر میگیرد که دخالت مستقیم از طریق سرمایه گذاری در امور اقتصادی آن واقع می شود.
در رعایت انضباط کلان مالی، بحث آینده نگری مطرح می شود و دولت ها از روزمرگی بر حذر شده و توصیه می شود اهداف میان مدت قابل برآورد را مورد نظر قرار دهند تا نوسان ها و تلاطم های کوتاه مدت در جریان درآمدها به جریانی موزون در مخارج و دستاوردهای اقتصادی – اجتماعی برای کل جامعه تبدیل شود. نظم و انضباط مالی سرلوحه توصیه های مخارج عمومی قرار گرفته و پایه این نظم و انضباط تفکر علمی و تجربی در مورد روش های کنترل و نظارت، هدفگذاری، عملیاتی ساختن بودجه، تعهد نسبت به اهداف عملیاتی و الزام به پاسخگوئی است. در همان حال کنترل جریان وجوه، پیشبرد عملیات و دستیابی به اهداف مورد نظر است و در این رهگذر سعی بر برقراری پیوند بین عملیات پیش بینی شده با اهداف مورد نظر است. (سعیدی، ۱۳۸۵، ص ۱۴۲).
بودجه ریزی عملیاتی سیستمی است که در آن منابع مصرف می شوند تا نتیجه ای معقول و در راستای اهداف سازمانها بدست آید. در این نام بودجه بندی بر مبنای اهداف صورت میگیرد. در بودجه بندی عملیاتی سازمانها با یک طرح کلی، یک سری برنامه و تعداد بسیار زیادی پروژه ها مورد ارزیابی قرار می گیرند و با نگرش سیستمی بودجه بندی می شود. در این نظام بودجه ریزی، امکان مقایسه پروزه ها و برنامه ها با هم و انتخاب اثربخش نوین آنها در نیل به اهداف کلی وجود خواهد داشت چون بودجه ریزی عملیاتی عوامل صرفه جوئی و اثربخشی را به ابعاد سنتی بودجه ریزی اضافه می کند. در بودجه عملیاتی طبقه بندی عملیات به حدی است که هدفها شفاف تر بیان می شوند، ارزیابی بودجه سهل تر بوده و در روش هزینه یابی، ارتباط بین داده و ستانده مورد توجه قرار می گیرد(سعیدی، ۱۳۸۵، مقدمه).
مفاهیم بودجه
واژه بودجه در اصل از کلمه بوژت فرانسوی (Boujette) به معنی کیف یا کیسه چرمی کوچک اطلاق می شده که وجوه نقد را در آن نگهداری می کردند. در انگلستان کیف چرمی که محتوی صورت مخارج مورد نیاز پادشاه بود توسط خزانه داری، که بعدا وزیر دارایی نامیده شد، برای تصویب وجوه مورد نیاز پادشاه به پارلمان عرضه می شد(لینچ،۱۹۷۰ ، ص ۳۶).
آن کیف «باجت۱ » نامیده شد و به تدریج اطلاق اصطلاح بودجه از کیف به محتویات آن تغییر یافت. به عبارت دیگر، صورت حسابهای مزبور به تدریج در یک صورت حساب واحد گنجانده و تحت عنوان «باجت» در انگلیس و «بودژه» در فرانسه به کار رفت و در سایر زبان ها از جمله فارسی وارد گردید.
تعاریف بودجه
دیدگاه ها و تعاریف در مورد بودجه متاثر از نظریه های اقتصادی در مورد دولت است و دیدگاه های موجود در این زمینه نیز تحت تاثیر شرایط متفاوت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع است و در یک جمله دیدگاه های نظریه ها و تعاریف بودجه به زمان و مکان مربوط می شوند. به طور کلی می توان این تعاریف را به چهار دسته تقسیم کرد. (الماسی، ۱۳۸۷، ص ۳۹).
تعاریف از جنبه سیاسی
در این دسته تعاریف، ریشه اصلی تنظیم بودجه را باید عامل سیاسی جستجو کرد. بودجه بعد از تشکیل حکومت های پارلمانی شکل گرفت؛ یعنی از زمانی که حق نظارت مردم به صورت کنترل درآمدها و هزینه های دولت از طریق ساز و کارهای نمایندگی تحقق یافت. در انگلستان نمایندگان پارلمان می خواستند درآمدها و هزینه های دولت را کنترل کنند و مایل نبودند بدون رضایت آنها مالیات وضع شده، یا بدون کنترل آنها از اموال عمومی خرج شود. بدین سبب بود که به تدریج درآمدها و هزینه های دولت در سندی تنظیم شد و تصویب پارلمان ضرورت پیدا کرد؛ تا آنجا که در قرن نوزدهم اراده قانونگذار در تنظیم و اجرای بودجه از ضروریات دموکراسی شناخته شد (قدیری اصل، ۱۳۶۶، ص ۵۳۰).
اهمیت نهاندن و تاکید بر نقش سیاسی بودجه باعث گنجاندن آن در اغلب قوانین اساسی حکومت های پارلمانی و تصویب قوانین و مقررات مربوط به نحوه عملکرد بودجه تحت عنوان «قانون محاسبات عمومی» در اولین دوره های قانونگذاری شده است (ابراهیمی نژاد، ۱۳۸۶، ص ۳).
تعاریف ازجنبه های اقتصادی و مالی
در اینکه نظریه های نظام مالی به طور اعم از نظریه های نظام بودجه به طور اخص از بطن نظریه های اقتصادی زاده شده اند، تردیدی وجود ندارد. در واقع بودجه شاهرگ حیات اقتصادی دولت است که در شریانهای آن منابع مالی و اقتصادی جاری است. تاکید بر جنبه های مالی و اقتصادی در تعاریف بودجه بیشتر بعد از گذار از اقتصاد کلاسیک به اقتصاد نئوکلاسیک صورت پذیرفت. در این دوران با گسترش دامنه فعالیت ها و عملیات دولت، حجم بودجه، نیز به سرعت افزایش یافت و در نتیجه، تغییر و تحولات بودجه ای نیز در دو زمینه نظری و عملی به شدت به تحولات اقتصادی و مالی پیوند خورد. مقارن این تحولات دگرگونی های تاریخی و اقتصادی عظیمی به وقوع پیوست، به ویژه انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ در روسیه و رکود و بحران بزرگ سال ۱۹۲۹ در امریکا و نشر عقاید «جان مینارد کینز» بنیان گذار مکتب اقتصادی نئوکلاسیک و دعوت از دولت برای مداخله بیشتر در امور اقتصادی و تولیدی، بودجه را به صورت اساسی ترین و اصلی ترین اهرم کنترل و ارشاد اقتصادی و مالی درآورد. در این دوران تعریف بودجه نیز از تحولات و تغییرات تاثیر پذیرفت و کانون تاکید از جنبه های سیاسی-اجتماعی به جنبه های اقتصادی و مالی تغییر یافت.
تعاریف از جنبه های برنامه ای و مدیریتی
اصولا شرایط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر جوامع ادامه و بقای حیات دولت ما را بدون برنامه و برنامه ریزی غیرممکن می سازد. به همین علت امروزه واژه های بودجه و برنامه در هم ادغام یا مترادف هم گشته اند (مثلا بودجه برنامه ای) و یا همواره با هم مورد استفاده قرار می گیرند و مفهوم هیچ یک از آن دو بدون دیگری قابل درک نیست.
ماهیت مشترک برنامه و بودجه در عمل پیش بینی نهفته است و همین ویژگی پیش بینی است که آن دو را از سایر صورت حساب ها و تجزیه تحلیل های مالی متمایز می کند. تاکید بر جنبه های برنامه ای بودجه از مشخصات بارز تعریف جدید و معاصر است. البته تفکیک جنبه های برنامه ای و مالی کار دشواری است. زیرا بودجه در عین حال که نوعی برنامه است جنبه های اقتصادی و مالی نیز دارد و از این جهت بودجه را نوعی برنامه مالی دولت می دانند. تصویر فردای سازمان باید امروز با تصمیم مدیران ترسیم شود. این آینده نگری را برنامه و برنامه ریزی و تبدیل برنامه ها به زبان پول را بودجه می نامیم. (الماسی، ۱۳۸۷، ص ۴۰).
تعاریف ازجنبه توسعه اقتصادی و اجتماعی
در متون تخصصی، بودجه سندی تعریف شده است شامل عبارات و ارقامی که هزینه ها را به اهداف معین ارتباط می دهد، این عبارت و ارقام هزینه ها (جاری و عمرانی) با اهداف (ایجاد امنیت، رفاه، آسایش، رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ثبات اقتصادی، تامین کالا و خدمات عمومی، عدالت اجتماعی) پیوند دارند. بودجه بین منابع مالی و رفتار انسانی برای تحقق اهداف و خط مشی ها پیوستگی ایجاد می کند. بدین ترتیب بودجه به مجموعه ای از اهداف و برنامه ها به همراه هزینه های مربوط آنها اطلاق می گردد (الماسی، ۱۳۸۷، ص ۴۱).
تعاریف علمی و تجربی بودجه
بودجه از نظر عامه مردم عبارت است از دخل و خرج یا درآمد و هزینه است.
بودجه برنامه کار، وضعیت یک فرد، یک خانواده، یک سازمان یا یک جامعه را به صورت ارقام مالی نشان می دهد.
بودجه عبارت است از بیان مالی و یا مقداری سیاستی که در طول مدتی معین از زمان آینده برای وصول به هدفهای تعیین شده باید تعقیب شود.
بودجه یک برنامه کار است. یک پیش بینی است و یک مجوز است و می تواند یک معیار هزینه و یک ضابطه بخش کارایی دستگاه ها باشد.
بودجه بیان رسمی سیاست، و اهداف مدیریت برای یک دوره معین است.
بودجه عبارت است از آئینه تمام نمای وظایف، عملیات و هدف های دولت می باشد.
تعاریف حقوقی و قانونی بودجه