کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



جدول فوق ضرایب رگرسیونی عوامل پیش بینی کننده خود مراقبتی کل را براساس مدل لوجستیک رگرسیونی به روش LR نشان می دهد؛ براساس اطلاعات این جدول، از عوامل مورد بررسی این مطالعه متغیرهای سابقه کسب آموزش، متوسط درآمد ماهانه، و وضعیت عملکرد شناختی از پیش بینی کننده های خطی وضعیت خود مراقبتی کل هستند . با توجه به این جدول، آموزش توسط پرستار شانس خود مراقبتی کل را به طور متوسط ۷۹/۲ برابر افزایش می دهد (OR = 2.79, 95% CI = 1.24 – 6.29)؛ آموزش توسط پزشک نیز شانس خود مراقبتی کل را به طور متوسط ۴۴/۳ برابر افزایش می دهد (OR = 3.44, 95% CI = 1.76 – 6.72) . از دیگر عوامل پیش بینی کننده موثر بر خود مراقبتی کل متوسط درآمد ماهانه می باشد به طوریکه به ازای یک واحد افزایش درآمد ماهانه (۱۰۰ هزار تومان)، شانس خود مراقبتی کل به طور متوسط ۱۳/۱ برابر افزایش می یابد (OR = 1.13, 95% CI = 1.03 – 1.23) . عامل مرتبط دیگر که در مدل نهایی به عنوان پیش بینی کننده خود مراقبتی کل باقی مانده است، وضعیت عملکرد شناختی می باشد به طوریکه، با یک واحد افزایش در نمره وضعیت عملکرد شناختی شانس خود مراقبتی کل ۰۷/۱ برابر افزایش پیدا می کند (OR = 1.07, 95% CI = 0.99 – 1.14) .
فصل پنجم
بحث و بررسی یافته ها
بحث و تفسیر نتایج پژوهش :
در این فصل یافته های پژوهش براساس اهداف و سؤالات پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و مشتمل بر چهار بخش تجزیه و تحلیل یافته ها ، نتیجه گیری نهایی ، کاربرد یافته ها و پیشنهادات جهت پژوهش های بعدی می باشد . یافته های پژوهش به منظور نشان دادن نتایج آن و دستیابی به اهداف در ۱۷ جدول خلاصه شده اند .
جدول شماره ۱ که بیانگر میانگین و انحراف معیار برخی از عوامل فردی اجتماعی واحدهای مورد پژوهش می باشد نشان می دهد میانگین و انحراف معیار سن ۹۱/۹ ± ۰۴/۵۹ سال، تعداد افراد خانوار ۵۳/۱ ± ۴۹/۳ نفر، و درآمد ماهانه ۷۰/۳ ± ۰۵/۴ (۱۰۰ هزار تومان) می باشد .
جدول شماره ۲ بیانگر توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش برحسب عوامل فردی اجتماعی می باشد ، نشان می دهد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش مرد (۶/۶۸%)، متاهل (۵/۸۹%)، دارای حداقل سواد خواندن و نوشتن (۵/۶۹%)، شغل آزاد (۷/۳۴%)، زندگی با همسر و فرزندان (۶۴%)، دارای منزل شخصی (۱/۸۹%)، ساکن در شهر (۹/۶۴%)، سرپرست خانوار (۳/۷۵%)، دارای بیمه بهداشتی (۲/۹۹%)، استفاده از بیمه خدمات درمانی (۶/۵۳%)، و فاقد بیمه تکمیلی (۳/۶۰%) بودند .
جدول شماره ۳ که بیانگر میانگین و انحراف معیار برخی از عوامل مرتبط با بیماری/ سلامتی واحدهای پژوهش می باشد، نشان می دهد که میانگین و انحراف معیار طول مدت ابتلا به بیماری ۸۲/۵ ± ۹۲/۳ سال، کسر تخلیه ۸۷/۷ ± ۲۸/۳۶ درصد، هموگلوبین (g/dl) 17/2 ± ۸۰/۱۳، فشار خون سیستولیک (mmHg) 61/18 ± ۲۰/۱۱۸، فشار خون دیاستولیک (mmHg) 92/12 ± ۰۶/۷۴، و بیماری همراه ۹۷/۰ ± ۹۵/۰ می باشد .
جدول شماره ۴ که بیانگر توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش برحسب عوامل مرتبط با بیماری/ سلامتی می باشد ، نشان می دهد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش بستری در بیمارستان (۵۹%)، دارای سابقه کسب آموزش توسط پزشک (۷/۵۲%)، سابقه ۲-۱ بار بستری (۶/۶۳%)، کلاس I عملکردی (۷/۳۹%)، بدون بیماری های همراه (۹/۴۳%)، دارای اختلالات دریچه ای (۸/۶۲%)، و فاقد اختلالات بطنی (۶/۵۳%) بودند .
جدول شماره ۵ مربوط به اهداف شماره ۱ و ۱-۱ تا ۳-۱ یعنی تعیین وضعیت خود مراقبتی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی به تفکیک حیطه های خود مراقبتی براساس پرسشنامه SCHFS می باشد ، نشان می دهد که میانگین نمره خودمراقبتی واحدهای مورد پژوهش، در حیطه حفظ ۲۶/۱۲± ۰۸/۴۴ ، حیطه مدیریت ۰۳/۱۶± ۵۲/۴۲ ، حیطه اعتماد به خود ۷۵/۱۴± ۶۳/۴۲ ، و میزان خود مراقبتی کل به اندازه ۶۲/۱۱ ± ۰۷/۴۳ از ۱۰۰ امتیاز قابل کسب بوده است؛ که این میزان در حیطه حفظ بیشترین مقدار را دارا می باشد . همچنین اکثریت آنها در حیطه حفظ (۹۵%)، مدیریت (۴/۹۵%)، اعتماد به خود (۵/۹۲%) و خود مراقبتی کل (۵/۹۷%) دارای وضعیت خودمراقبتی نامطلوب (نمره کمتر از ۷۰) بودند .
در این رابطه نتایج تحقیق کامرون و همکاران که با هدف آزمون یک مدل بعنوان پیش بینی کننده خودمراقبتی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی با بهره گرفتن از ابزار SCHFI انجام شد، نشان داد که میانگین نمره خود مراقبتی واحدهای مورد پژوهش در حیطه حفظ ۳/۱۷ ± ۸/۶۷، حیطه مدیریت ۶۴/۱۶ ± ۰۴/۵۰ و حیطه اعتماد به خود ۹۸/۱۹ ± ۶۲ بوده و ۵۲ درصد از واحدها دارای توانایی حفظ مراقبت از خود مناسب، ۱۲ درصد مدیریت و ۳۶ درصد اطمینان به مراقبت از خود مناسب می باشند (۱۸). همچنین در مطالعه ابوطالبی و همکاران که با هدف تعیین توان خودمراقبتی افراد مبتلا به نارسایی قلبی با بهره گرفتن از ابزار EHFSCB انجام شد، نشان داد که میانگین نمره خود مراقبتی واحدهای مورد پژوهش ۲۶/۶ ± ۱۸/۴۱ بوده و ۷ درصد از واحدها دارای توان خود مراقبتی خوب، ۱/۶۱ درصد متوسط و ۹/۳۱ درصد ضعیف می باشند (۱۰). در مطالعه دیگری که توسط ریگل و همکاران با هدف مقایسه توان خودمراقبتی در ۲ کشور توسعه یافته (ایالات متحده و استرالیا) و ۲ کشور در حال توسعه (تایلند و مکزیک) با بهره گرفتن از ابزار SCHFI انجام شد، نشان داد که نمونه های استرالیایی دارای حفظ خودمراقبتی مناسب می باشند (۱۴/۱ ± ۳۵/۷۳)، مدیریت خودمراقبتی در اکثر نمونه ها نامناسب بود اما مدیریت خودمراقبتی مناسب در ایالات متحده بیشترین و در تایلند کمترین بوده است (۵/۵۲% در مقابل ۵%) و اطمینان به خود در مکزیک مناسب (۱/۱۹ ± ۷۷) بود که اطمینان به خود مناسب در مکزیک بیشترین و در تایلند کمترین بوده است (۶/۶۵% در مقابل ۵/۱۷%) (۳۵).
برخلاف نتایج حاصل از مطالعه حاضر، مطالعه کلیم[۷۱] و همکاران که با هدف شناسایی عوامل بالقوه تعیین کننده خود مراقبتی نارسایی قلبی در بیماران سرپایی مبتلا به نارسایی قلبی سیستولیک پایدار با بهره گرفتن از ابزار EHFSCB انجام شد، نشان داد که نمره کلی خود مراقبتی در واحدهای مورد پژوهش خوب بود (۸/۷ ± ۷/۲۴) (۷۷).
از نظر پژوهشگر علت وجود آمارهای متفاوت در وضعیت خود مراقبتی شاید استفاده از ابزارهای مختلف در بررسی خود مراقبتی باشد، همچنین امکانات و تسهیلات درمانی متفاوت در کشورهای مختلف و از طرف دیگر تفاوتهای فرهنگی اقلیتی نیز ممکن است تاثیر گذار باشد. وضعیت خود مراقبتی نامطلوب در اکثر واحدهای مورد پژوهش مطالعه حاضر را شاید بتوان با توجه به دولتی بودن مکان مراجعه بیماران و اینکه اکثریت واحدها دارای سنین بالا، سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین، و ۱/۳۵ درصد از آنها روستایی بودند، نیز توجیه نمود. شاید دلیل دیگری که بر این یافته تاثیر دارد این باشد که، بسیاری از بیماران اصولا اعتقادی به تاثیر مثبت رفتارهای خود مراقبتی بر روی تسکین علایم بیماری اشان ندارند که این امر بر انجام رفتارهای خود مراقبتی در آنها تاثیرگذار است، به طوریکه به همین نکته در مطالعه شجاعی و همکاران نیز اشاره شده است (۲۱).
جدول شماره ۶ مربوط به هدف شماره ۲ یعنی تعیین وضعیت عملکرد شناختی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی براساس پرسشنامه MMSE می باشد؛ که نشان می دهد واحدهای مورد پژوهش دارای میانگین نمره وضعیت عملکرد شناختی ۵۱/۴ ± ۶۸/۲۱ بودند که ۹/۶۴ درصد از آنها دارای اختلال شناختی (نمره کمتر از ۲۲) بودند .
در این رابطه مطالعه حاضر در راستای مطالعات دیگران می باشد، که از آن جمله می توان به نتایج تحقیق پرسلر[۷۲] و همکاران اشاره نمود که با عنوان نقایص شناختی در نارسایی مزمن قلبی با بهره گرفتن از آزمون های عصبی روانشناختی انجام شد، نشان داد که در مقایسه شرکت کنندگان سالم و تحت درمان، بیماران مبتلا به نارسایی قلبی حافظه، سرعت روانی-حرکتی، و عملکرد اجرایی ضعیف تری دارند؛ و شدت بیشتر نارسایی قلبی با نقایص شناختی بیشتر در ارتباط بوده است (۳۸). همچنین در مطالعه کامرون و همکاران که با هدف تعیین تاثیر اختلال شناختی به عنوان یک عامل پیش بینی کننده خود مراقبتی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی با بهره گرفتن از ابزار MMSE و MoCA انجام شد، نیز نشان داد که فقط ۲۷ درصد از واحدهای مورد پژوهش عملکرد شناختی طبیعی در هر دو ابزار مورد بررسی داشتند (۳۹).
در مطالعه ای دیگر از کامرون و همکاران که با هدف تعیین تفاوت در مهارت های خود مراقبتی بیماران با و بدون تجربه علایم و نشانه های نارسایی مزمن قلبی با بهره گرفتن از ابزار MMSE انجام شد، فقط ۳۴ درصد از واحدهای مورد پژوهش دارای اختلال شناختی خفیف بودند (۱۳).
مکانیسم اختلال شناختی در نارسایی قلبی ناشناخته است اما این امکان وجود دارد که به دنبال کاهش برون ده قلبی در نارسایی قلبی، اکسیژن رسانی و پرفیوژن مغزی نامناسب صورت گرفته و منجر به اختلال شناختی در آنان گردد (۳۸, ۵۲)؛ همچنین، احتمالا داروهای مورد استفاده در این بیماران نیز بدون تاثیر نمی تواند باشد. از طرف دیگر وجود درصدهای متفاوت در میزان وجود اختلال شناختی شاید استفاده از نقطه برش متفاوت در ابزارهای مورد استفاده باشد به طوریکه نقطه برش مورد استفاده در اکثر مقالات انگلیسی ۲۷/۲۶ بوده ولی در مطالعه حاضر با توجه به اعتبارسنجی ابزار در مقالات فارسی ۲۲ در نظر گرفته شد (۵۴).
جدول شماره ۷ مربوط به هدف شماره ۳ یعنی ارتباط وضعیت عملکرد شناختی با خودمراقبتی (به تفکیک حیطه ها) در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی می باشد، نشان می دهد که نسبت خود مراقبتی مطلوب در حیطه حفظ در افراد دارای اختلال شناختی ۶/۲ درصد و افراد بدون اختلال شناختی ۵/۹ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف براساس آزمون دقیق فیشر معنی دار شده است (P = 0.023) . نسبت خود مراقبتی مطلوب در حیطه مدیریت در ۲ گروه دارای اختلال شناختی ۹/۱ درصد و بدون اختلال شناختی ۵/۹ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف براساس آزمون دقیق فیشر معنی دار شده است (P = 0.011) . نسبت خود مراقبتی مطلوب در حیطه اعتماد به خود در افراد دارای اختلال شناختی ۸/۵ درصد و افراد بدون اختلال شناختی ۷/۱۰ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف معنی دار نشده است (P = 0.17, df = 1, χ۲ = ۱٫۸۸) . همچنین در رابطه با ارتباط وضعیت عملکرد شناختی با خود مراقبتی کل جدول فوق نشان می دهد که نسبت خود مراقبتی مطلوب در ۲ گروه دارای اختلال شناختی ۶/۰ درصد و بدون اختلال شناختی ۶ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف براساس آزمون دقیق فیشر معنی دار شده است (P = 0.021) .
همچنین نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن در بررسی ارتباط کمی نمرات عملکرد شناختی با نمرات حیطه های مختلف خود مراقبتی نشان داد که، ارتباط بین نمرات حیطه های خود مراقبتی با نمره عملکرد شناختی در همه حیطه ها از لحاظ آماری معنی دار بوده است (حیطه حفظr = 0.201, P = 0.002 ، مدیریت r = 0.176, P = 0.007، اعتماد به خود r = 0.376, P = 0.001 و خود مراقبتی کل r = 0.292, P = 0.001) .
در این رابطه مطالعه کامرون و همکاران نشان داد که بین میانگین نمرات حفظ خود مراقبتی در بیماران با و بدون اختلال شناختی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت (۹۳/۰P = )، ولی بیماران دارای اختلال شناختی خفیف در حیطه مدیریت و اعتماد به خود نمرات کمتری داشتند (به ترتیب ۰۱/۰ P ≤ و ۰۲/۰P < ) (39). همچنین نتایج مطالعه دیگری از کامرون و همکاران که با عنوان ارتباط بین عملکرد شناختی و توانایی خود مراقبتی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی انجام شد، نشان داد که تفاوت معنی داری در نمرات مدیریت خود مراقبتی (۰۱/۰ P ≤) و اعتماد به خود (۰۴/۰P =) در بیماران با و بدون اختلال شناختی خفیف وجود دارد (۷۸).
از نظر پژوهشگر وجود ارتباط مستقیم بین وضعیت خودمراقبتی و عملکرد شناختی را شاید بتوان اینگونه توجیه نمود که خودمراقبتی تا حدودی متاثر از توانایی تفکر و فرایند تصمیم گیری می باشد، و فرایند تصمیم گیری نیز متاثر از وضعیت عملکرد شناختی می باشد (۲۳)، بنابراین اختلال عملکرد شناختی می تواند منجر به کاهش مراقبت از خود گردد؛ از طرف دیگر یکی از ابعاد مراقبت از خود دانش می باشد که اختلال شناختی با تاثیر بر دانش و آگاهی بیمار می تواند بر خودمراقبتی آنها نیز تاثیر داشته باشد .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جدول شماره ۸ مربوط به هدف شماره ۴ یعنی تعیین میزان افسردگی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی براساس پرسشنامه CDS می باشد؛ که نشان می دهد واحدهای مورد پژوهش دارای میانگین نمره وضعیت افسردگی ۶۴/۲۲ ± ۸۳/۹۶ بودند و ۷/۵۷% واحدهای مورد پژوهش دارای افسردگی بودند .
در این رابطه نتایج ۳ مطالعه از کامرون و همکاران که با بهره گرفتن از ابزار CDS انجام شد، نشان داد که به ترتیب ۵۳ درصد، ۷۳ درصد و ۶۲ درصد از واحدهای مورد پژوهش دارای علایم افسردگی می باشند (۱۳, ۱۸, ۳۹). نتایج مطالعه موزر[۷۳] و همکاران که با هدف مقایسه شیوع افسردگی و خشونت در ۳ گروه از بیماران قلبی سالمند (HF، post MI[74]، CABG[75]) و یک گروه شاهد از افراد سالمند سالم با بهره گرفتن از چک لیست توصیفی انجام شد، نشان داد که ۶۳ درصد از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی دارای علایم افسردگی بودند در واقع گروه بیماران مبتلا به نارسایی قلبی بیشترین درصد بیماران دارای علایم افسردگی را نشان دادند (۰۰۱/۰ = P) (79). در مطالعه چانگ[۷۶] و همکاران با هدف مقایسه رویداد بقا در ۴ گروه از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی که توسط علایم افسردگی و حمایت اجتماعی درک شده دسته بندی می شوند، که با بهره گرفتن از ابزار Beck انجام شد، نشان داد که میانگین نمره افسردگی در واحدهای مورد پژوهش ۹/۸ ± ۵/۱۱ بوده و ۳۲ درصد از بیماران به طور بالینی دارای علایم قابل توجه افسردگی می باشند (۲۷). همچنین مطالعه کاتو[۷۷] و همکاران که با هدف تعیین پیروی، شناسایی عوامل مرتبط، و بررسی تاثیر بستری شدنهای قبلی بر پیروی در بیماران سرپایی مبتلا به نارسایی قلبی با بهره گرفتن از ابزار CES-D انجام شد، نشان داد که میانگین نمره افسردگی در واحدهای مورد پژوهش ۲/۸ ± ۵/۱۳ بوده و ۹/۲۵ درصد از بیماران دارای علایم افسردگی می باشند (۲۸).
از نظر پژوهشگر شیوع بالای افسردگی در این بیماران را شاید بتوان با توجه به تاثیر داروهای مصرفی از جمله بتا بلوکرها، مزمن بودن بیماری، و اثرات و پیامدهای منفی ناشی از آن بر فعالیت های روزمره و به طور کلی کیفیت زندگی توجیه نمود . پژوهشگر معتقد است که علت وجود درصدهای متفاوت در میزان وجود علایم افسردگی شاید استفاده از ابزارهای متفاوت جهت بررسی افسردگی باشد، همچنین علت آن در مطالعاتی که از ابزار CDS استفاده نموده اند شاید بکارگیری نقطه برش متفاوت باشد به طوریکه نقطه برش مورد استفاده در مطالعات کامرون و همکاران ۸۴ بوده ولی در مطالعه حاضر با توجه به مقاله اعتبار سنجی ابزار ۹۰ در نظر گرفته شد (۵۵). علت دیگر را شاید بتوان این گونه بیان نمود که در پژوهش حاضر اطلاعات به طور ذهنی و با استناد به بیان بیمار و مصاحبه جمع آوری شده است چه بسا اگر این متغیر به صورت عینی تر و طی پیگیری مدت دار بررسی می شد، نتایج کاملا متفاوتی به دست می آمد.
جدول شماره ۹ مربوط به هدف شماره ۵ یعنی ارتباط میزان افسردگی با خود مراقبتی (به تفکیک حیطه ها) در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی می باشد، نشان می دهد که نسبت خود مراقبتی مطلوب در حیطه حفظ در افراد افسرده ۱/۵ درصد و غیر افسرده ۵ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف معنی دار نشده است (P = 0.966, df = 1, χ۲ = ۰٫۰۰۲) . نسبت خود مراقبتی مطلوب در حیطه مدیریت نیز در ۲ گروه افسرده ۱/۵ درصد و غیر افسرده ۴ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف براساس آزمون دقیق فیشر معنی دار نشده است (P = 0.47) . نسبت خود مراقبتی مطلوب در حیطه اعتماد به خود در افراد افسرده ۵/۶ درصد و غیر افسرده ۹/۸ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف معنی دار نشده است (P = 0.49, df = 1, χ۲ = ۰٫۴۸) . همچنین در رابطه با ارتباط وضعیت افسردگی با خود مراقبتی کل جدول فوق نشان می دهد که نسبت خود مراقبتی مطلوب در ۲ گروه افسرده ۹/۲ درصد و غیر افسرده ۲ درصد است که از لحاظ آماری این اختلاف براساس آزمون دقیق فیشر معنی دار نشده است (P = 0.5).
همچنین نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن در بررسی ارتباط کمی نمرات افسردگی با نمرات حیطه های مختلف خود مراقبتی نشان داد که، ارتباط بین نمرات حیطه های خود مراقبتی با نمره افسردگی تنها در حیطه اعتماد به خود در زمینه خود مراقبتی، از لحاظ آماری معنی دار بوده است (r = -0.143, P = 0.027)؛ در سایر حیطه ها از لحاظ آماری معنی دار نبوده است .
نتایج مطالعه کامرون و همکاران یافته های مطالعه حاضر را مورد تایید قرار می دهد و بیان می کند که علایم افسردگی ارتباط کم تا متوسطی با حیطه اعتماد به خود دارد (r = -0.23, P < 0.02) (39). در مطالعه دیگری از کامرون و همکاران نیز افسردگی ارتباط معنی داری را با حیطه حفظ (P = 0.04) و حیطه اعتماد به خود (P = 0.01) نشان داده است (۱۳). در مطالعه هئو و همکاران که با هدف شناسایی عوامل مرتبط با رفتارهای خود مراقبتی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی و تعیین اینکه آیا این عوامل با تفاوتهای جنسیتی مرتبط می باشند؟ با بهره گرفتن از ابزار Beck انجام شد، ارتباطی بین علایم افسردگی و خود مراقبتی مشاهده نشد (۲۵).
برخلاف نتایج حاصل از مطالعه حاضر، هالزپفل[۷۸] و همکاران در مطالعه ای با هدف تعیین رفتارهای خود مراقبتی در میان بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی با درجات مختلف شدت افسردگی با بهره گرفتن از ابزار PHQ-9 و DSM-IV نشان دادند که بیماران دارای افسردگی خفیف به طور معنی داری سطوح پایین تر خود مراقبتی را نسبت به بیماران دارای افسردگی عمده یا شدید (t = 2.2, P = 0.03) و بیماران غیر افسرده (t = 3.6, P ≤ ۰٫۰۰۱) دارا می باشند (۲۶).
به نظر پژوهشگر این تفاوت در نتایج پژوهش ها را شاید بتوان بعلت استفاده از ابزارهای مختلف در بررسی خود مراقبتی و افسردگی توجیه نمود. در مورد واحدهای این پژوهش شاید بتوان وجود ارتباط بین حیطه اعتماد و خود مراقبتی کل را با افسردگی اینگونه توجیه نمود که، علایم افسردگی یک مشکل روانشناختی شایع در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی می باشد (۲۷)، این حالات عاطفی منفی بر کیفیت زندگی و پیروی از توصیه های درمانی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی تاثیر دارد (۷۹)؛ متعاقبا هر اندازه شدت این حالات عاطفی منفی بیشتر شود تاثیر بیشتری بر توانایی خود مراقبتی و اعتماد به خود این بیماران خواهد داشت.
جدول شماره ۱۰ و ۱۱ مربوط به هدف شماره ۶ یعنی تعیین ارتباط عوامل فردی-اجتماعی با خود مراقبتی (به تفکیک حیطه ها) در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی می باشد. براساس اطلاعات این جداول از بین متغیرهای سن، تعداد افراد خانوار و درآمد ماهانه، تنها درآمد ماهانه از لحاظ آماری ارتباط معنی دار مستقیمی را با همه حیطه های خود مراقبتی نشان داده است (ارتباط معنی دار حیطه حفظr = 0.180, P = 0.005 ، مدیریت r = 0.148, P = 0.022، اعتماد به خود r = 0.320, P = 0.000 و خود مراقبتی کل r = 0.262, P = 0.000) . از طرف دیگر میانگین نمره خود مراقبتی در حیطه مدیریت (۰۲۵/۰ = P)، اعتماد به خود (۰۰۰/۰ =P ) و خود مراقبتی کل (۰۰۷/۰ = P) در ۲ گروه مرد و زن از لحاظ آماری معنی دار است. به طوریکه این نمره در هر سه حیطه در مردان بیشتر از زنان می باشد . میانگین نمره خود مراقبتی بر حسب وضعیت تاهل تنها در حیطه اعتماد به خود از لحاظ آماری معنی دار می باشد (۰۱۳/۰ =P ) به طوریکه در افراد متاهل بیشتر از افراد غیر متاهل می باشد. میانگین نمره خودمراقبتی بر حسب وضعیت اشتغال در حیطه مدیریت (۰۳۹/۰ =P )، اعتماد به خود (۰۰۰/۰ =P ) و خودمراقبتی کل (۰۰۶/۰ = P) از لحاظ آماری معنی دار است، به طوریکه این نمره در حیطه مدیریت در افراد دارای شغل آزاد بیشتر و در حیطه اعتماد و خود مراقبتی کل در افراد کارمند- بازنشسته بیشتر از سایر مشاغل می باشد. میانگین نمره خود مراقبتی بر حسب سطح تحصیلات در حیطه حفظ (۰۴/۰ =P )، اعتماد به خود (۰۰۰/۰ =P ) و خود مراقبتی کل (۰۰۱/۰ = P) از لحاظ آماری معنی دار است، به طوریکه این نمره در حیطه حفظ در افراد زیر دیپلم و در حیطه اعتماد و خودمراقبتی کل در افراد دیپلم و بالاتر بیشتر از سایر سطوح می باشد. میانگین نمره خود مراقبتی بر حسب محل سکونت در حیطه اعتماد به خود (۰۱۶/۰ =P ) از لحاظ آماری معنی دار است، به طوریکه این نمره در افراد شهری بیشتر از افراد روستایی می باشد. همچنین این نمره بر حسب سرپرست خانوار بودن در حیطه اعتماد به خود (۰۱/۰ =P ) و خودمراقبتی کل (۰۲۵/۰ = P) از لحاظ آماری معنی دار است، به طوریکه این نمره در هر دو حیطه در افرادی که سرپرست خانوار هستند بیشتر می باشد.
در رابطه با سطح درآمد ماهانه، مطالعه ابوطالبی و همکاران نشان داد که بین سطح درآمد ماهانه و خود مراقبتی ارتباط معنی داری وجود دارد (۰۲/۰P = ) (10). همچنین مطالعه کانل[۷۹] و همکاران که با عنوان رفتارهای خود مراقبتی در بیماران تهیدست مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد نیز ارتباط آماری معنی داری را بین سطح درآمد و توان خود مراقبتی نشان داد (۰۵/۰P < ) (80).
برخلاف نتایج حاصل از مطالعه حاضر، مطالعه محمد حسنی و همکاران که با هدف تعیین توان خود مراقبتی و ارتباط بین توان خود مراقبتی و برخی متغیرها در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر و با بهره گرفتن از ابزار ESCI انجام شد، نشان داد که ارتباطی بین توان خود مراقبتی و وضعیت درآمد وجود ندارد (۳۴/۰P = ) (20).
به نظر پژوهشگر این اختلاف در نتایج پژوهش شاید بعلت استفاده از ابزارهای مختلف جهت سنجش خود مراقبتی و نمونه های مختلف مورد پژوهش باشد. در مورد واحدهای مورد مطالعه، ارتباط سطح درآمد ماهانه را با خود مراقبتی شاید بتوان اینگونه توجیه نمود که، سطح درآمد از آنجایی که می تواند بر توانایی فردی، اعتماد به نفس و استقلال فرد تاثیر داشته باشد، در نهایت می تواند با تامین منابع مورد نیاز جهت مراقبت از خود یا مراقبت وابسته بر وضعیت خود مراقبتی و حیطه های مختلف آن نیز تاثیر داشته باشد.
در رابطه با جنس، مطالعه ریگل و همکاران که با عنوان تسهیل کننده ها و موانع خاص جنسیتی جهت خود مراقبتی در نارسایی قلبی انجام شد، نشان داد که متغیر جنس با خود مراقبتی دارای ارتباط معنی دار می باشد (۰۵/۰P <) و مردان نسبت به زنان، رفتار خود مراقبتی مناسب تری داشتند (۸۱). همچنین در مطالعه کریس[۸۰] و همکاران که با عنوان پیش بینی کننده های حفظ خود مراقبتی موفقیت آمیز بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در سه ماه اول پس از بستری انجام شد، نشان داد که مردان توان خود مراقبتی بهتری نسبت به زنان داشتند (۳). البته در مطالعه مارتی[۸۱] و همکاران با عنوان پیروی انتخابی گزارش شده توسط بیمار جهت انجام توصیه های خود مراقبتی در نارسایی قلبی، اختلاف آماری معنی داری بین توان خود مراقبتی مردان و زنان مشاهده نشد (۴۴). در مطالعه ابوطالبی و همکاران و محمد حسنی و همکاران نیز ارتباط آماری معنی دار بین این دو متغیر مشاهده نشد (۱۰, ۲۰).
به نظر می رسد تاثیر تفاوت جنسیتی بر توان خود مراقبتی می تواند متاثر از متغیرهای دیگری از جمله سطح دانش، و وضعیت فیزیکی، روانی و رفتاری افراد باشد (۱۰). در مطالعه حاضر نیز این یافته با توجه به سطح تحصیلات (۷/۸۶% دارای سواد خواندن و نوشتن در مقابل ۶/۶۱%) و درآمد پایین تر (میانگین ۳۰۵هزار در مقابل ۴۵۱هزار)، طول مدت ابتلا به بیماری بیشتر (میانگین ۸۹/۴ سال در مقابل ۴۷/۳ سال)، وضعیت عملکرد شناختی ضعیف تر (میانگین نمره ۹۳/۱۹ در مقابل ۴۷/۲۲)، نمره میزان افسردگی بالاتر در زنان (میانگین نمره ۱۷/۱۰۷ در مقابل ۱۰/۹۲)، می تواند قابل توجیه باشد؛ همچنین با توجه به اینکه اکثریت زنان خانه دار بودند، شاید به علت مشغولیت در انجام امور منزل و خانه داری فرصت کمتری برای انجام رفتارهای خود مراقبتی داشتند.
در رابطه با وضعیت تاهل، نتایج مطالعه حاضر با نتایج مطالعه ابوطالبی و همکاران و تانگ و همکاران همسو بود (۱۰, ۳۷). مطالعه تانگ و همکاران که با هدف توصیف رفتارهای مراقبت از خود و تاثیر عوامل فردی مرتبط با چنین رفتارهایی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد، نشان داد که شرکت کنندگان متاهل در انجام رفتارهای خود مراقبتی بهتر از شرکت کنندگان غیرمتاهل بودند (۳۷). اما مارتی و همکاران در مطالعه خود، ارتباط آماری معنی داری بین وضعیت تاهل و خود مراقبتی مشاهده نکردند (۴۴). در مطالعه شجاعی و همکاران که با هدف تعیین رفتارهای مراقبت از خود و ارتباط آن با متغیرهای سن، جنس، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، طول مدت بیماری، دفعات بستری شدن، بیماری های مزمن دیگر و میزان کسر تخلیه انجام شد، افراد متاهل، رفتارهای خود مراقبتی مناسب تری نسبت به همسر مرده ها و بیوه ها داشتند؛ ولی مجردها بهترین امتیازات را کسب نموده بودند. در این مطالعه این یافته اینگونه توجیه شده که مجردها غالبا از تحصیلات بیشتری نسبت به سایر گروها برخوردار بودند و از طرفی به دلیل مسئولیت های خانوادگی کمتر نسبت به افراد متاهل، شاید فرصت بیشتری برای انجام رفتارهای خود مراقبتی داشتند (۲۱).
در مورد یافته های مطالعه حاضر به نظر می رسد تاهل، به دلیل نقش حمایتی از همسر از لحاظ عاطفی و کمک به تغییر شیوه ی زندگی و کاهش استرس بر وضعیت خود مراقبتی تاثیر گذار باشد.
در رابطه با وضعیت اشتغال، مطالعه اوکسل[۸۲] و همکاران که با عنوان تجزیه و تحلیل رفتار خود مراقبتی بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی انجام شد، نشان داد که واحدهای پژوهش کارمند و بازنشسته توان خود مراقبتی بهتری نسبت به سایر واحدهای مورد پژوهش داشتند (۴۵). همچنین نتایج مطالعه ابوطالبی و همکاران و کاتو و همکاران نیز نتایج پژوهش حاضر را مورد تایید قرار می دهد و ارتباط معنی داری را بین شغل و توان خود مراقبتی واحدهای مورد پژوهش، گزارش نموده اند (۱۰, ۲۸).
برخلاف نتایج مطالعه حاضر، مطالعه تانگ و همکاران و محمد حسنی و همکاران ارتباط معنی داری بین وضعیت اشتغال و خود مراقبتی نشان نداده است (۲۰, ۳۷).
شغل افراد، ارتباط مستقیمی با سطح توان خود مراقبتی آنها دارد؛ زیرا وضعیت شغلی بهتر دلالت بر سطوح بالای تحصیلات و درآمد بدست آمده دارد (۱۰, ۲۰). در مورد واحدهای مطالعه حاضر، نتایج این مطالعه با نتایج مطالعه اوکسل (۴۵)، ابوطالبی (۱۰) و کاتو (۲۸) مبنی بر خود مراقبتی بهتر در افراد کارمند و بازنشسته همسو می باشد، تنها در حیطه مدیریت خود مراقبتی در واحدهای دارای شغل آزاد رفتارهای خود مراقبتی بهتری مشاهده شده که شاید بعلت استقلال مالی بهتر در این افراد باشد.
در رابطه با سطح تحصیلات، نتیجه مطالعه حاضر با نتایج مطالعات ابوطالبی و همکاران، شجاعی و همکاران و مارتی و همکاران مبنی بر ارتباط سطح تحصیلات با وضعیت خود مراقبتی همسو می باشد (۱۰, ۲۱, ۴۴)؛ به طوریکه با افزایش سطح تحصیلات، توان خود مراقبتی واحدها نیز افزایش می یابد. همچنین مطالعه نورتون[۸۳] و همکاران که با عنوان بررسی عوامل پیش بینی کننده پیروی و پیامدهای مرتبط با توصیه های خود مراقبتی در میان بیماران مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد، نشان داد که تنها متغیر فردی-اجتماعی مرتبط با پیروی از توصیه های خود مراقبتی سطح تحصیلات بوده است (۸۲). در رابطه با این یافته از مطالعه حاضر، محمد حسنی و همکاران و تانگ و همکاران ارتباطی بین سطح تحصیلات و خود مراقبتی مشاهده نکردند (۲۰, ۳۷).
از نظر پژوهشگر سطح تحصیلات نیز با تاثیر بر موقعیت شغلی و درآمد می تواند بر وضعیت خود مراقبتی اثرگذار باشد، از طرفی تحصیلات بالاتر می تواند بر گسترش مهارت های تفکر انتقادی و میزان توانایی افراد جهت مشارکت در تصمیم گیری ها و برنامه های درمانی و مراقبتی نیز موثر باشد. در مطالعه حاضر نیز با افزایش سطح تحصیلات نمره اعتماد به خود و خود مراقبتی کل بیشتر شده است ولی حفظ خود مراقبتی در افراد زیر دیپلم نسبت به سایر گروه ها بهتر است، که این یافته شاید به این علت باشد که افراد دارای سطح تحصیلات بالاتر اعتماد به نفس بیشتری نسبت به مراقبت از خود داشته و به دنبال افزایش آگاهی خود در زمینه مراقبت از خود نیستند.
در رابطه با محل سکونت، اوکسل و همکاران نشان داد که بین محل سکونت و توان خود مراقبتی ارتباط آماری معنی داری وجود دارد (۰۵/۰P < ) و واحدهای ساکن شهر توان خود مراقبتی بهتری داشتند (۴۵). اما ابوطالبی و همکاران در این رابطه ارتباطی مشاهده نکردند (۱۰).
پژوهشگر معتقد است که، ساکنین شهر در مقایسه با ساکنین روستا دسترسی راحت تری به مراکز آموزشی-درمانی دارند، در نتیجه فرصت بیشتری برای کنترل و درمان بیماری خواهند داشت و متعاقبا اعتماد به خود و خود مراقبتی آنان نیز بهتر خواهد بود.
در رابطه با سرپرست خانوار بودن، مطالعه تانگ و همکاران که به بررسی ارتباط منبع درآمد با خود مراقبتی پرداخته بود، از لحاظ آماری ارتباط معنی داری بین این دو متغیر نیافت (۳۷). مطالعه دیگری که تاثیر این متغیر را بر وضعیت خود مراقبتی مورد بررسی قرار داده باشد، مشاهده نشد.
در مورد واحدهای مطالعه حاضر پژوهشگر معتقد است که، سرپرست خانواده شاید به این علت که مسئولیت بیشتری در قبال سلامت و تامین نیازهای اعضای خانواده دارد بیشتر در تلاش برای حفظ سلامتی خود بوده و در نتیجه وضعیت خود مراقبتی بهتری دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-04-17] [ 10:43:00 ب.ظ ]




راهنمایی عبارت است از جریان یاری کردن به فرد تا خویشتن و جهان خارج از خود را بشناسد: کلمه «فرد» در تعریف بالا به دانش‌آموزان مدرسه یا مراجعان مربوط می‌شود. به عبارت دیگر و به تعریفی دقیق‌تر راهنمایی کمکی است که به افراد عادی داده می‌شود یعنی آنهایی که طی حوادثی و ارتباط‌های خود به دیگران نیازمندند تا به رشد طبیعی نایل آیند.[۴۸]
راهنمایی، کمک و یاری منظمی است به فرد، برای اینکه استعدادهای خود را دریابد، رفتار و حالات خویش را منظم و متعادل سازد، قادر به حل مسایل و مشکلاتش شود، بتواند در انتخاب دروس و یا رشته‌های تحصیلی تصمیم بگیرد، کار و شغل مناسب برای خود پیدا کند، برای رقابت آزاد و پسندیده تربیت شود، شایستگی و شرایطی را دارا گردد تا بتواند به بهترین وجه ممکن رشد و کمال یابد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

منظور از راهنمایی در مدرسه، یاری کردن هر دانش‌آمز است به اینکه افکار و تصورات واقعی درباره خود و در باب امکانات و موقعیت‌هایی که برای وی در دنیا وجود دادر به دست آورد و کمک شود تا هدف‌های واقعی و با ارزشی برای خود طرح‌ریزی کند و با «خودرهبری تزایدی» در راه نیل به هدف‌هایش پیش رود. در این معنی، راهنمایی عملی است که دانش‌آموز را مدد می‌کند در اینکه دریابد او چگونه آدمی است، چه می‌کند، بر او چه خواهد گذشت و چه خواهد شد.
راهنمایی، کمک و یاری‌کردن به فرد است تا بتواند با علم و آگاهی، تصمیمات درست بگیرد.[۴۹]
مک دانیل (Mc.Daniel) در یکی از تعاریف خود می‌گوید: راهنمایی وسیله کمک به فرد است برای درک و به کار بردن آگاهانه فرصت‌های تحصیلی، حرفه‌ای و شخصی که در اختیار دارد و یا می‌تواند داشته باشد.
در تعریف دیگر، راهنمایی به آن قسمت از تعلیم و تربیت که به ارضای نیازهای علمی، بدنی، اجتماعی و عاطفی فرد مربوط است اطلاق می‌شود.
(Stone) و (Shertzer) در کتاب اصول راهنمایی، یکی از تعاریفی را که مورد قبول بیشتر مؤلفان و متصصان این رشته است به شرح زیر مطرح و تفسیر می‌کنند: راهنمایی پویشی است که به فرد کمک می‌کند تا خود و جهان خود را بشناسد. براین اینکه این تعریف کلی روشن‌تر گردد، توضیح پاره‌ای از اصطلاحات و مفاهیمی که در آن به کار رفته است ضروری به نظر می‌رسد:
پویش: پویش به پدیده‌ای اطلاق می‌گردد که در طول زمان به طور مدوام در حال دگرگونی است و مفهوم آن این است که راهنمایی عملی واحد، یکنواخت که مقید به زمانی معین باشد نیست، بلکه شامل مجموعه‌ای از کوشش‌ها و اقدامات منظم و متوالی است که متوجه هدفی معین می‌باشد.
کمک: هدف راهنمایی نیز مانند بسیاری از خدمات یاری‌کننده، پیشگیری، درمان و بهبود مسایل و مشکلات انسانی از طریق عرضه خدمات تخصصی می‌باشد. بنابراین در این تعریف منظور از کمک فراهم ساختن امکانات و فرصت‌های مناسب و عرضه خدمات تخصصی و در اختیار گذاشتن آنهاست.
فرد: منظور از فرد، دانش‌آموزان مدارس به ویژه آن دسته از دانش‌آموزان می‌باشند که از نظر رشد و تکامل در حد متعادل و به هنجار هستند و در جریان رشد خود طبعاً به کمک‌های خاصی نیاز دارند.
شناخت: مقصود از شناخت خود و جهان خود آن است که دانش‌آموز آگاهی و بصیرت نسبت به شخصیت خود به دست آورد، به امکانات و محدودیت‌های جسمی و ذهنی خود واقف گردد و نیز عوامل محیطی و امکاناتی را که در اختیار دارد بشناسد و روابط متقابل بین خود و عوامل و امکانات محیطی را عمیقاً درک نماید. کلیه فعالیت‌های راهنمایی متوجه این شناخت دو جانبه است.[۵۰]
لزوم راهنمایی در آموزش و پرورش
مدرسه نه تنها جوانان و کودکان را برای زندگی در دنیای امروز تربیت می‌کند، بلکه می‌کوشد تا آنها را برای حل مسایل آینده آماده سازد. مشاوران راهنمایی دانش‌آموزان را یاری می‌کنند که از توانایی‌ها، محدودیت‌ها، علایق واقعی خود و امکاناتشان، درکی عمیق به دست آورند و از امکانات محیطی و کلیه اموری که به نحوی در رشد و تکامل آنان مؤثر است، آگاه گردند و از این امکانات، متناسب با توانایی‌های خود بهره برگیرند. یکی از عوامل که راهنمایی را در نظام آموزش و پرورش کشورها اجتناب‌ناپذیر می‌سازد این است که در زمان حاضر برخلاف گذشته مدرسه بیشترین سهم را در تربیت کودکان و نوجوانان برعهده دارد زیرا به سبب تحرک و پچیدگی زندگی و اشتغال زیاد پدران و مادران در کارهای خارج از منزل فرصت‌هایی که برای ایجاد روابط متقابل بین والدین و فرزندان ضروری است کاهش یافته است. لذا والدین برای درک و شناخت مسیل فرزندان خود و راهنمایی آنان فرصت و آگاهی چندانی ندارند.
عامل دیگر آنکه نوجوانان در دنیایی زندگی می‌کنند که با دنیای بزرگسالان تفاوتی فاحش دارد و نوجوانان نمی‌توانند ارزش‌های گذران را از ارزش‌های پایاتر تمیز دهند. بنابراین کمک و راهنمایی آنان در این مورد امری اجتناب‌ناپذیر می‌باشد. عامل سوم در این مورد تنوع و تعدد رشته‌های تحصیلی، واحدهای درسی، مشاغل و سایر امکانات است که لزوم راهنمایی دانش‌آموزان را خواه به صورت فردی و خواه به صورت گروهی در امر انتخاب و اشتغال به فعالیت‌هایی متناسب با توانایی‌ها و رغبت‌های واقعی‌شان موجب می‌گردد و بالاخره مسایل و مشکلاتی است که در طول رشد و تکامل، امکان وقوع آن برای هر فردی وجود دارد و راهنمایی را لازم می‌سازد. از آن جمله‌اند مسایل مربوط به بحران‌های بلوغ در نوجوانان، مسایل عاطفی و مشکلات شخصی دیگر.[۵۱]
انواع راهنمایی
راهنمایی تحصیلی: راهنمایی تحصیلی مجموعه فعالیت‌هایی است که از طرف کارکنان راهنمایی جهت کمک به دانش‌آموزان در حل مشکلات تحصیلی و انتخاب واحدهای درسی و رشته‌های تحصیلی انجام می‌گیرد با توجه به تعریف فوق ملاحظه می‌شود که راهنمایی تحصیلی در سه زمینه اعمال می‌گردد.
الف ـ کمک به پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان
ب ـ کمک به دانش‌آموز در انتخاب مواد درسی
ج ـ کمک به دانش‌آموز در انتخاب رشته‌های تحصیلی
راهنمایی حرفه‌ای: راهنمایی حرفه‌ای کمک به فرد است در انتخاب شغلی متناسب با استعداد، علایق و تجربیات خود، به طوری‌که نیازهای او را ارضا کند و موجب بهبود وضع جامعه گردد. بدیهی است راهنمایی تحصیلی مقدمه‌ای برای راهنمایی حرفه‌ای است و هر نوع هدایت شغلی بدون توجه به وضع تحصیلی دانش‌آموز نادرست می‌باشد. اساس راهنمایی حرفه‌ای بر این اصل مبتنی است که باید علایق و استعدادهای فرد از یک سو و خصوصیات شغل از سویی دیگر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد نقش کارکنان راهنمایی مدرسه و در این زمینه به شرح زیر خلاصه می‌شود:
آگاه ساختن دانش‌آموزان از انواع مشاغل موجود در جامعه و خصوصیات هر یک.
ایجاد فرصت‌هایی برای دانش‌آموز جهت کسب تجربیاتی درباره مشاغل مختلف نظیر تشکیل انجمن روزنامه‌نگاری، انجمن عکاسی و غیره.
تشویق دانش‌آموزان به اشتغال در امور ذوقی مربوط به مشاغل و حرف در ساعات فراغت.
تشکیل نمایشگاه‌هایی از کارهای دانش‌آموزان در امور فنی و حرفه‌ای به منظور جلب علایق آنان به حرف.
بررسی علایق و استعدادهای دانش‌آموزان ضمن فعالیت‌های مربوط به مشاغل
کمک به دانش‌آموزان در ارزیابی علایق، نیازها و استعدادهای خود در زمینه‌های مختلف شغلی.
راهنمایی سازشی: راهنمایی سازشی به آن قسمت از فعالیت‌های راهنمایی اطلاق می‌گردد که دانش‌آموز را کمک می‌کند تا خود را با خویشتن، دیگران و محیط سازگار نماید.[۵۲]
راهنمایی سازشی یا انطباقی: راهنمایی سازشی گاهی بسیار آسان است نظیر آشنا کردن شاگرد با وضع مدرسه و موقعیت‌ها و فرصت‌هایی که در مدرسه برای او هست و گاه بسیار مشکل و سخت است.[۵۳]
در مواردی که فرد نمی‌تواند بین خود و عوامل محیطی سازگاری مطلوب به وجود آورد و یا فاقد خودسازگاری است، در اعمال و رفتارش نوعی نابهنجاری مشاهده می‌گردد.
چنین فردی به راهنمایی سازشی نیازمند است. گاهی ناسازگاری به سبب اختلالات شدید عاطفی و شخصیتی است که جنبه‌های مرضی به خود می‌گیرد. در این صورت باید اینگونه افراد را به مراکز درمانی ویژه ارجاع نمایند. اما در پاره‌ای موارد، ناسازگاری دانش‌آموزان چندان پیشرفته و شدید و در حد مرضی نمی‌باشد در این موارد کارکنان راهنمایی می‌توانند با بهره گرفتن از فنون راهنمایی و مشاوره آنان را در جهت کسب سازگاری کمک نماید.
راهنمایی فردی: مواردی را که راهنمایی فردی ضرورت پیدا می‌کند می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد:
وقتی‌که دانش‌آموز با وضعیت بحرانی پیچیده‌ای رو به رو است و نیازمند کشف علل مشکلات خود و راه حل‌های احتمالی آن می‌باشد.
در صورتی‌که مشاور بخواهد برای کمک به دانش‌آموز جهت کسب خودفهمی نتایج آزمون‌ها را برایش تعبیر و تفسیر کند.
در موردی‌که دانش‌آموز از صحبت کردن در جمع شدیداً احساس ترس می‌کند و نیز در مورد کسانی‌که نمی‌توانند با اعضای گروه رابطه برقرار کنند و احتمال دارد از طرف آن پذیرفته نشوند.
در مواقعی‌که راهنمایی به مایل جنسی مربوط می‌شود، به ویژه در مواردی که جنبه‌های انحرافی آن مطرح باشد.
و بالاخره در مورد دانش‌آموزی که خود آگاهی او محدود است.
راهنمایی گروهی: غالباً دانش‌آموزان به اطلاعاتی نیاز دارند که می‌توان آنها را در جلسات گروهی بر ایشان مطرح ساخت یکی از مزایای این نوع راهنمایی صرفه‌جویی در وقت و هزینه است و موجب می‌گردد که همه دانش‌آموزان از امکانات محدود راهنمایی به حداکثر ممکن بهره‌مند شوند. اما در مواردی که مسایل سازشی و شخصیتی دانش‌آموزان مطرح باشد می‌توان از راهنمایی گروهی جهت کمک به سازگاری آنان استفاده کرد در این مواقع دانش‌آموزانی را که مشکلات، نیازمندی‌ها و یا علایق مشابه دارند در گروه‌های کوچک (۴ الی ۸ نفر) تحت راهنمایی قرار می‌دهند در این نوع راهنمایی مشاور ابتدا بحث را با یکی از اعضا شروع و به تدریج گروه را هدایت می‌کند تا در مورد مسایل مورد نظر به بحث و گفتگو بپردازند. راهنمایی گروهی در موارد زیر انجام می‌گیرد:
در مورد دانش‌آموزانی‌که نیز به کسب مهارت‌های اجتماعی از قبیل صحبت کردن در جمع و ایجاد رابطه با دیگران دارند.
دانش‌آموزانی‌که احتیاج دارند عکس‌العمل دیگران را نسبت به مسایل و علایق خود بدانند.
دانش‌آموزانی که نیاز دارند مسایل و افکار خود را با دیگران در میان بگذارند و به این ترتیب نسبت به جمع احساس تعلق نمایند.
دانش‌آموزانی‌که نیاز دارند افراد دیگر را بشناسند و از دید آنها نسبت به مسایل آگاه گردند.
دانش‌آموزانی که احساس می‌کنند نیاز به مشاوره دارند ولی دارای مسایل و مشکلات عمیق نیستند و چنانچه مورد غفلت قرار می‌گیرند ممکن است فردی گوشه‌گیر بار آیند.
می‌توان برخی از نتایج که از راهنمایی گروهی حاصل می‌شود به شرح زیر خلاصه کرد:
دانش‌آموز احساس می‌کند که دیگران هم مسایلی کم و بیش نظیر او دارند و تنها او نیست که دارای مشکلاتی است.
نیاز پذیرش در جمع که از نیازهای اساسی افراد است از طریق شرکت در جلسات گروهی ارضا می‌شود.[۵۴]
به تدریج می‌آموزد که می‌توان به دیگران اعتماد کرد.
مهارت‌های اجتماعی و چگونگی ایجاد رابطه با دیگران را یاد می‌گیرد.
مسایل و مشکلات خود را از دید دیگران مورد بررسی قرار می‌دهد و به این ترتیب در خویشتن‌شناسی پیشرفت می‌کند.
فرصتی برایش ایجاد می‌شود که نیازهایی چون احساس امنیت و سایر نیازهای عاطفی او ارضا گردد.
مشاوره اجتماعی:
این نوع راهنمایی و مشاوره به مسایل اجتماعی اختصاص دارد و افراد و اشخاص اعم از دانش‌آموز یا کارمند، کاسب، تاجر و… می‌توانند هنگام گرفتاری‌ها و مشکلات اجتماعی به مراکزی که اختصاص به این نوع مشاوره‌ها دارد، مراجعه کنند، و با افراد متبحر و متخصص که در این مراکز به کار اشتغال دارند، به مشورت بپردازد.[۵۵]
فنون راهنمایی و مشاوره
فنون راهنمایی و مشاوره به وسایل و روش‌هایی اطلاق می‌شود که منظور جمع‌ آوری اطلاعات و شناخت دانش‌آموزان و راهنمایی آنان به کار می‌رود. ذیلاً به شرح برخی از فنون راهنمایی و مشاوره می‌پردازیم:
۱- مشاهده: مشاهده پایه و اساس بسیاری از روش‌های ارزیابی رفتار دانش‌آموز است. در امر مشاهده توانایی شناخت عواملی که رفتاری را ایجاد کرده است و توصیف دقیق واکنش فرد در موقعیت معین دارای اهمیت خاصی است. بدیهی است این امر بدون صرف وقت و کوشش و مجاهده امکان‌پذیر نیست. مشاهده باید به دفعات متعدد انجام گیرد تا از ترکیب حقایقی که هر بار در مورد رفتار دانش‌آموز به دست آمده است، تصویری بزرگتر از رفتار وی حاصل شود. لازمه یک مشاهده دقیق آن است که مشاهده کننده: اولاً آنچه را که درک می‌کند به طور عینی ارزشیابی نماید، ثانیاً از احساسات و انگیزه‌های رفتار خود آگاه باشد.
نکاتی که در مشاهده باید رعایت شود:
وقتی‌که منظور از مشاهده بررسی و مطالعه صفات و خصایص شخصیتی دانش‌آموز است باید خصایصی که مورد مطالعه می‌باشند تعریف شوند تا مشاهده‌کننده دقیقاً بداند در جستجوی چه نوع خصایصی می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:43:00 ب.ظ ]




نکته (در باب تفاوت علم و حکمت در کلیله و دمنه و مرزباننامه)
در مرزباننامه، باب چهارم به مناظرهی مرد دینی و گاوپای اختصاص یافته است. این باب به ارزش و جایگاه علم اشاره دارد. در پایان باب سوم، به صورت براعت استهلال گونهای باب بعد یعنی باب چهارم را اینگونه توصیف میکند: «بعد از این یاد کنیم باب دیو گاو پای و دانای دینی و مبین گردانیم که فایدهی علم چیست و شجرهی علم چون به ثمر عمل بارور شود چه اثر نماید و مهرهی خصم نادان را در ششدرهی قصور چون اندازد؟ » (وراوینی، ۱۳۸۳: ۲۰۹-۲۰۸).
از منظر اشاعره، علم چیزی جز علم دینی و فقه اسلامی نیست، در حقیقت وراوینی در عصری به ترجمهی مرزباننامه پرداخته که علم و عالمان تمام همت خویش را بر دین (علوم دینی) مقصور داشته بودند. علوم دینی، شامل علومی است که در حوزه های شرعی آن زمان تدریس میشد نظیر فقهاللغه، تفسیر قرآن، علم حدیث، علم رجال و… به عبارتی مراد از علم در مرزباننامه، غیر از علم به معنای امروزی است. «دانای دینی گفت: … اکنون چون چنین میخواهی، ساخته باش این مناظره و منافره را و اگر چه بهرهی من از عالم لدنیت علمی زیادت نیامده است و از محیط معرفت نامتناهی به راسخقدمان نبوت و ولایت بیش از قطرهای چند فیضان نکرده، وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً اما از علم آنقدر تخصیص یافتهام که از سوال و جواب او درنمانم…» در همین جا نیز، وراوینی به آیهای از قرآن استناد میجوید که در باب علم ذکر شده است و به عدم کمال مردم در علم اشاره دارد. در آغاز همین آیه واژههایی آمده که وراوینی آنها را ذکر نکرده که در اصل به صورت دینی داشتن علم اشاره دارد:
وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً
و درباره‏ى روح از تو مى‏پرسند، بگو: «روح از [سنخ] فرمان پروردگار من است، و به شما از دانش جز اندکى داده نشده است.»[۱۳]
در حقیقت، در مرزباننامه، آنچه به معنای امروزی علم خوانده میشود، حکمت نام دارد و مسائل دینی و علوم حوزهی اسلام، علم نامیده میشود.
در کلیله و دمنه، مراد از علم، در اغلب موارد تمام دانشهاست خواه دانش دینی و خواه دانش دنیوی. بعد از بدگمانی شیر نسبت به شنزبه، در گفتگوی کلیله و دمنه، کلیله به برادرش میگوید:
«…و زینت و زیب ملوک خدمتگاران مهذب و چاکران کافی کاردانند. و تو میخواهی که کسی دیگر را در خدمت شیر مجال نیفتد، و قربت و اعتماد او بر تو مقصور باشد. و از نادانی است طلب منفعت خویش در مضرت دیگران و، توقع دوستان مخلص بیوفاداری و رنجکشی و، چشم ثواب آخرت به ریا در عبادت و، معاشقت زنان به درشتخویی و فظاظت و، آموختن علم به آسایش و راحت. لکن در این گفتار فایدهای نیست، چون میدانم که در تو اثر نخواهد کرد…» (نصرالله منشی، ۱۳۸۳: ۱۱۶).
و البته این توجه به علومی غیر از علوم دینی در کلیله تنها موردی است که از تیغ متشرعین دربار بهرامشاه جانی سالم به در برده است. به نظر میرسد این امر به خاطر همت نصرالله منشی در حفظ اصل عربی کتاب است. از آنکه در آغاز کتاب در اتوبیوگرافی برزویه طبیب، از جایگاه پزشکی به نیکی یاد کرده و از آن به عنوان دانش و علم سخن به میان آورده است.
گاهی نیز، مراد از علم، چیزی جز فقه (اشعری) اسلامی نیست. در داستان بومان و زاغان، آنگاه که زاغ به دایرهی دوستی بومان راه مییابد، برای آنکه خود را موجه جلوه دهد و اعتماد بومان را به دست آورد به اشاره به مسایلی شرعی میگوید:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

«و از اهل علم شنودهام که چون مظلومی از دست خصم جائر و بیم سلطان ظالم دل بر مرگ بنهد و خویشتن را به آتش بسوزد قربانی پذیرفته کرده باشد، و هر دعا که در آن حال گوید به اجابت پیوندد. اگر رای ملک بیند فرماید که تا مرا سوزند و دران لحظت که گرمی آتش به من رسید از باری، عزاسمه ، بخواهم که مرا بوم گرداند، مگر بدان وسیلت برآن ستمگار دست یابم و این دل بریان و جگر سوخته را بدان تشفی حاصل آرم. و در این مجمع آن بوم که کشتن او صواب می دید حاضر بود، گفت :
گر چو نرگس نیستی شوخ و چو لاله تیره دل پس دو روی و ده زبان همچون گل و سوسن مباش» (نصرالله منشی، ۱۳۸۶: ۲۲۳) .
البته این خط تمایز میان علم دینی و علم دنیوی، در سایر آثار مهم منثور فارسی نیز دیده میشود. در قابوسنامه، پادشاهی حکیم همچون قابوس بن وشمگیر، پسرش را به تحصیل علوم دینی ترغیب میکند و معتقد است از علوم دنیوی نفعی نصیب او نخواهد شد:
«بدان ای پسر که از هیچ علمی برنتوانی خورد الّا از علم آخرتی که اگر خواهی که دنیاوی برخوری نتوانی خورد مگر که مخرقه درو آمیزی که با علم شرع در کار قضا و قسامی و کرسیداری و مذکری درنرود نفع دنیا به عالم نرسد.. پس بزرگوارترین علمی علم دینی است که اصول او نردبان توحید است و فروع او احکام شرع است و مخرقه او نفع دنیا، پس از پسر تو نیز تا بتوانی گرد علم دین گرد تا دین و دنیا به دست آری…» (عنصرالمعالی، ۱۳۸۶: ۱۵۸)
۵-۴-۱-۱-۱۱- انفاق
در قرآن اشارات فراوانی به امر مقدس انفاق شده است.«یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ: از تو مى‏پرسند: «چه چیزى انفاق کنند [و به چه کسى بدهند]؟» بگو: «هر مالى انفاق کنید، به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مسکینان و به در راه مانده تعلّق دارد، و هر گونه نیکى کنید البتّه خدا به آن داناست. »[۱۴]
نصرالله منشی در ذکر فضایل اخلاقی، برخی از فضیلتهای اخلاقی را از حوزهی اخلاق کمی دور و به حوزه شرع نزدیک کرده است. مثلا فضیلت انفاق را به گونهای ذکر میکند که بیشتر در حوزه شرع قابل تفسیر است تا اخلاق فلسفی تدوین یافته در اخلاق ناصری: «…که ضایعتر مالها آن است که از آن انتفاع نباشد و در وجه انفاق ننشیند…» (همان،۳۰۲ ) به نظر وی، مالی که در جایی ذخیره شده (مثلا در خزانه شخص) ضایعترین اموال است حال آنکه در دنیای مدرن امروزی، پسانداز مال عملی با ارزش و حتی اخلاقی است.
انفاق، تضمینکنندهی سعادت اخروی دانسته شده است. در یکی از حکایات، بازرگانی فرزندان خویش را اندرز میگوید که در حقیقت، فضیلت انفاق را در مقابل رذیلت اسراف مورد بررسی قرار داده است:
«بازرگانی بود بسیار مال و او را فرزندان در رسیدند و از کسب و حرفت اعراض نمودند. و دست اسراف به مال او دراز کردند. پدر موعظت و ملامت ایشان واجب دید و در اثنای آن گفت که: ای فرزندان، اهل دنیا جویان سه رتبتاند و بدان نرسند مگر به چهار خصلت. اما آن سه که طالب آنند فراخی معیشت است و، رفعت منزلت و، رسیدن به ثواب آخرت، و آن چهار که به وسیلت آن بدین اغراض توان رسید الفغدن مال است از وجه پسندیده و، حسن قیام در نگاه داشت، و انفاق در آنچه به صلاح معیشت و رضای اهل و توشه آخرت پیوندد، و صیانت نفس از حوادث آفات، آن قدر که در امکان آید. و هرکه از این چهار خصلت یکی را مهمل گذارد روزگار حجاب مناقشت پیش مرادهای او بدارد. برای آنچه هر که از کسب اعراض نماید نه اسباب معیشت خویش تواند ساخت و نه دیگران را در عهد خویش تواند داشت؛ و اگر مال بدست آرد و در تثمیر آن غفلت ورزد زود درویش شود . چنانکه خرج سرمه اگرچه اندک اندک اتفاق افتد آخر فنا پذیرد ؛ و اگر در حفظ و تثمیر آن جد نماید و خرج بی وجه کند پشیمانی آرد و زبان طعن در وی گشاده گردد، و اگر مواضع حقوق را به امساک نامرعی گذارد به منزلت درویشی باشد از لذات نعمت محروم، و با این همه مقادیر آسمانی و حوادث روزگار آن را در معرض تلف و تفرقه آرد. »(همان، ۵۹)
در میان شرایطی که برای موفقیت و سربلندی یک پادشاه قید شده تا پادشاهی او پایدار بماند و از تیررس حوادث زمانه در امان بماند، یکی به جای آوردن انفاق است:
«و چون پادشاه … در انفاق حسن تقدیر به جای آورد سزوار باشد که ملک او پایدار باشد و دست حوادث مواهب زمانه از وی نتواند روبد، و در خدمت او گردد. » (همان، ۲۰۰ ).
۵-۴-۱-۲- رذایل پادشاهان
۵-۴-۱-۲-۱- خشم
خشم در قرآن با دو واژهی سخط و غضب بیان شده است. واژهی غضب چندین بار تکرارشده و در همه موارد این خدای متعال است که خشمگین میشود. آنکه مورد خشم و غضب پروردگار واقع شده باشد باید از منظر مردم نیز منفور واقع شود:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَهِ کَما یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ : اى کسانى که ایمان آورده‏اید با قومى که خداوند آنها را مورد غضب قرار داده دوستى نکنید، آنها از آخرت مأیوسند همانگونه که کفار مدفون در قبرها مأیوس مى‏باشند. [۱۵]
در کلیله و دمنه، خشم پادشاه به طور کلی امری مذموم نیست بلکه افراط در خشم مذموم است و حتی از آفات پادشاهی برشمرده است: «…و گویند که آفت ملک شش چیز است: … و تنگخویی؛ افراط خشم و کراهیت و غلو در عقوبت و سیاست …» (نصرالله منشی، ۱۳۸۶: ۸۱- ۸۰)
پادشاه رو به فنزه، از لطف خود در حق مردم و حتی دشمنانش سخن میگوید و وانمود میکند که تا کنون حتی بر دشمنانش نیز خشم نگرفته است:
«ملک گفت: بدان که من انتقام و تشفی را از معایب روزگار مردان شمرم و هرگز از روزگار خویش در آن مبالغت روا نبینم.
خشـــم نبودهست بر اعــدام هــیچ چشـــم ندیدهست در ابــروم چــین»
(همان، ۲۸۷ )
یکی از اخلاقیات مورد تایید تمام ادیان، دوری از خشم است: «…و صواب من آن است که بر ملازمت اعمال خیر که زبده همه ادیان است اقتصار نمایم و، بدانچه ستوده عقل و پسندیده طبع است اقبال کنم. پس از رنجانیدن جانوران و کشتن مردمان و کبر و خشم و خیانت و دزدی احتراز نمودم …»(همان، ۵۱-۵۰) وراوینی نیز معتقد است که پادشاه باید خشم خود را به هنگام و اندازه نگه دارد:
« و پادشاه را از حیازت پنج خصلت غافل نباید بود… آن که رضا و خشم را هنگام و مقام نگاه دارد و از نقصان: وضع الشئ فی غیر موضعه‏[ظلم و ستم‏]عرض خود را صیانت کند. » (وراوینی، ۱۳۸۶: ۴۰-۵۳۹ ).
دختر اردشیر برآن است که فرمانده حقیقی، کسی است که خشم را به زیر فرمان خویش درآورده باشد:
«آنکه آز و خشم را زیر پای عقل مالیده دارد، بر خود فرمانده است و آنکه از عیبجستن دیگران اعراض کند تا عیب او نجویند بر خود و غیر خود فرمانده است. » (وراوینی، ۱۳۸۳: ۱۸۴)
گوهر و ذات دیوان و شیاطین، از خشم و آز ترکیب شده و پادشاهی (هر انسانی) که از خشم و آز وجود خویش را پر کند، به سلک شیاطین و دیوان درآمده است:
«دینی گفت: گوهر فرشتگان عقل پاک است که بدی را بدان هیچ آشنایی نیست و گوهر دیوان آز و خشم که جز بدی و زشتی نفرماید و گوهر مردم از این هر دو مرکب… هر گه که گوهر آز و خشم در او استیلا کند به صفت دیوان بیرون آید و در امر و نهی به القاء شیطانی گراید.» (همان، ۲۶۷)
«ملک گفت: باطل گردانیدی جمال ایراندخت را بکشتن او. (بلار)گفت: پنج چیز همهی اوصاف ستوده را باطل گرداند: خشم حلم مرد را در لباس تهتک عرضه دهد و علم او را در صیغت جهل فرا نماید؛ ….» (همان، ۳۸۸) در حقیقت خشم و غضب، شیر را برآن داشته تا خیلی زود دوست خود گاو را به مرگ متهم کند و از میان بردارد. در مقابل در قضیهی دمنه با یک ارزش متعالی در شخص شیر مواجهیم.
شیر در داستان دمنه فتنهگر، متانت پیشه کرد و از تکرار خطا بازایستاد. دمنه تا هنگامی که فقط مورد سوءظن بود توانست تمام امکانات را برای دفاع از خود بکار گیرد و در حالی که بر او فشار میآوردند که به خطای خود اعتراف کند، از این کار سرباز میزد، برای آنکه دستور مرگ او صادر شود دلیلی استوار لازم بود که با شهادت دو جانور دیگر در مورد مشاجره کلیله و دمنه به دست آمد.
دوفوشه کور مینویسد: «مولف کلیله و دمنه از طریق بیان ملاحظات مربوط به رابطه اساسی در این زمینه یعنی رابطه دوستی و رابطه دشمنی پا به قلمرو اخلاق و سیاست نهاده است. و در ضمن هشت حکایت نخستین کتاب فقط همین رابطه مورد عنایت و بررسی قرار گرفته است.» (دوفوشه کور، ۱۳۷۷: ۵۶۹)
در مرزباننامه گاهی، این حالت نفسانی، به صورت امری ممدوح برای برخی از شخصیتها بیان شده است: «به صواعق خشم و زلازل قهر بنیاد شما برافگنیم. » (وراوینی، ۱۳۸۳: ۴۱۵)
۵-۴-۱-۲-۲- فرومایگی و سفلگی، آفت پادشاهی
فرومایگی و سفلگی آفت حاکم است. حکومت پست و فرومایه آن است که از خدمات گوناگون خدمتکاران جامعه سپاسگزاری نکند و بی‏اعتنا به آنها بگذرد. (به حق گزاری هیچ نیکوکاری نرسد).
در این گونه مواقع، نیکان منزوی می‏شوند و بدکاران و چاپلوسان و مفت خوارگان، زمام امور را به دست می‏گیرند. بدیهی است وقتی از خدمات نیکان تجلیل نشود، خیانت بدکاران هم بی‏کیفر خواهد ماند و سوءاستفاده از مناصب و فرصت‏های شغلی و امکانات ویژه، رواج خواهد گرفت. چه بسا، خدمت را خیانت و خیانت را خدمت در نظر آورند.
«بدان که از عادات پادشاه آنچه نکوهیده‏تر از آن نیست، یکی سفلگی است، که سفله به حقگزاری هیچ نیکوکاری نرسد و خود را در میان خلق به پایه سروری نرساند. دوم اسراف در بذل مال، که او به حقیقت بندگان خدای را نگهبان اموال است. و تصرّف در مال خود به اندازه شاید کرد، به خاصه در مال دیگران. » (همان، ۲۹)
در حقیقت، دو ضد ارزش، سفلگی (عدم پرداخت مواجب و یا حقوق درباریان) و اسراف (بذل وبخششهای بیش از حد) را در اینجا با هم ذکر کرده که هر دو در مقابل ارزش «عدل» میباشند.
«و گفت: تو را گفته بودیم که «آدمی بدگوهر و بی وفا باشد و مکافات نیکی بدی پندارد و مقابله احسان به اساءت لازم شمرد قال علیه السلام: اتق شر من احسنت الیه عند من لا اصل له. و هرکه از لئیم بی اصل و خسیس بی عقل مردی چشم دارد و در دفع حوادث بدو استعانتی کند همچنان باشد که آن عربی گفته است «مثقل استعان بذقنه.» (نصرالله منشی، ۱۳۸۶: ۴۰۵)
«…و لئیم غافل و ابله جاهل در ظل نعمت و پناه غبطت روزگار میگذارد ، نه این را عقل و کیاست دست گیرد و نه آن را حماقت و جهل درآرد .» (همان، ۴۰۸)
۵-۴-۱-۲-۳- خودکامگی و استبداد حاکم
آفت دیگر حکومت خودکامگی و استبداد رأی است. یعنی صدور فرمان‏هایی که مبتنی بر تأمّل و تدبیر نیست و تأیید خرد جمعی را به همراه ندارد. بسیاری از این دستورها، خودخواهانه و ستمگرانه است و به زیان افراد جامعه تمام می‏شود. چاره این خودکامگی، امکان انتقاد است حاکم نباید از پند و نصیحت خیر خواهان روی گردان باشدو از نصیحت ناصحان گریزان و رمنده باشد، چرا که در آن صورت همانند بیماری است که از اعتدال مزاج خارج شده و باید تدبیری به تلخی شربت تلخ از دست خیر خواهان بچشد تا سرانجام به سلامتی دست یابد :
«و نباید که‏[حاکم‏]از نصیحت ابا کند و از ناصحان نفور شود، تا چون بیماری نباشد که به وقت عدول مزاج از نقطه اعتدال، شربت تلخ از دست طبیب حاذق نخورد، تا مذاق حال او به آخر از دریافت شیرینی صحّت بازماند.» (همان: ۲۹ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:42:00 ب.ظ ]




قرآن؛ انتقاد به وحدت وجود، گرایش به وحدت شهود؛ و تعاریف، اصطلاحات تصوف و عرفان و… ارائه می‌شود تا برای پژوهشگران و علاقه‌مندان به‌ویژه محققان رشته تصوف و عرفان اسلامی سودمند باشد.

در این تحقیق غالباً از منابع مکتوب عربی و بعضاً انگلیسی استفاده‌شده است و از نوآوری آن، تجزیه‌وتحلیل ابعاد و زوایای آرای عرفانی نورسی به‌صورت روشمند و با تکیه‌بر منابع دست‌اول، است.
۲- اهمیت و ضرورت مسئله
آراء عرفانی بدیع‌الزمان نورسی نقش بسیار آشکاری در شخصیت و حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی وی به‌عنوان: احیاگر تفکر اسلامی، اصلاح‌طلب، نظریه‌پرداز سیاسی، قرآن شناس و مفسر قرآن در دنیای اسلام، به‌ویژه در ترکیه داشته است. فعالیت‌های کم‌نظیر نورسی در مبارزه با استعمار، سکولاریسم، بی‌دینی، اصلاح دینی و اخلاقی هیئت حاکمه، نقش شایسته‌ای در زنده کردن فکر دینی، گسترش اسلام‌گرایی، نجات مردم از استبداد و استعمار داشته است. بررسی نقش برجسته نورسی در دفاع از قرآن و اسلام، در برابر توطئه غربی‌ها، – که قصد نابودی قرآن و از بین بردن ارتباط مستحکم بین قرآن و مسلمانان را داشتند، باعث تألیف رسائل النور در طول سی‌وچهار سال شد.
نگاه بسیار مثبت نورسی به اهل‌بیت پیامبر (ص) و استفاده از برخی تعالیم آن‌ها ازجمله دعاهای امام زین‌العابدین نظیر دعای جوشن کبیر نقش و جایگاه والای اهل‌بیت (ع) را در آرای عرفانی او نشان می‌دهد. همچنین نقش و تأثیر فراوان وی در وحدت و اخوت بین مذاهب اسلامی به‌ خصوص تلاش برای ایجاد گفتمان و هم‌سخنی بین دو مذهب شیعه و سنی، بیان‌کننده باور عرفانی و قرآنی ایشان در تقریب مذاهب اسلامی با یکدیگر است.
۳- اهداف تحقیق
مهم‌ترین هدف این تحقیق، بررسی آرا ء عرفانی بدیع‌الزمان نورسی به‌ویژه معرفی روش وی در تأسیس طریقتی جدید با بهره گرفتن از واژه‌های قرآنی است؛ افزون بر این اهداف دیگر این تحقیق؛ آشنایی با نوآوری‌های عرفانی نورسی در گسترش و احیای فرهنگ و معنویت اسلامی؛ استفاده از توانمندی قرآن، اخلاق و عرفان برای مقابله با هجوم فرهنگ استعماری غرب به‌وسیله نجات قرآن و تعالیم آن از مهجورت؛ و مقابله با رشد و گسترش سکولاریسم، بی‌دینی و غرب‌زدگی در بین حاکمیت و امت اسلامی به‌ خصوص در ترکیه هست. این تحقیق اگر ثابت کند که نورسی با نوآوری‌های عرفانی و تغییرات اساسی خود در این باب، توانسته است یک شخصیت چندوجهی عرفانی، سیاسی، علمی، تقریبی، با تأثیرگذاری بسیار از خود به‌جا گذارد، از جنبه بنیادین و کاربردی، نشان‌دهنده تأثیر و نقش عمیق عرفان اسلامی در حیات دینی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مسلمانان؛ بیداری اسلامی، مبارزه با استبداد و استعمار در این دوره خواهد بود.
۴- پرسش‌های تحقیق
۴-۱ پرسش‌های اصلی
آرای عرفانی بدیع‌الزمان نورسی بر پایه کلیات رسائل النور کدام است؟
۴-۲ پرسش‌های فرعی
۱- شرح‌حال بدیع‌الزمان نورسی در کلیات رسائل النور چیست؟
۲- کلیات رسائل النور شامل چه بخش‌هایی است؟
۳- مباحث عرفان نظری، عرفان عملی و ادبیات عرفانی در کلیات رسائل النور چیست؟
۴- دیدگاه‌های نورسی درباره طریقت‌های عرفانی در کلیات رسائل النورچیست؟
۵- طریقت قرآنی نوری در کلیات رسائل النورچیست؟
۵- پیشینه تحقیق
الف) داخلی: برای دستیابی به تحقیقات صورت گرفته درباره نورسی، افکار و اندیشه‌های وی در ایران، جستجویی در سطح وب و به‌ خصوص سایت‌های: خانه کتاب، کتابخانه ملی و www. Lib.ir انجام پذیرفت که درنهایت آثار ذیل به فارسی ترجمه‌شده بود.
سعید، حبیب محمد، بدیع‌الزمان سعید نورسی: دعوتگر مسلمان کرد و پرچم‌دار مبارزه با سکولاریسم؛ نورسی، سعید، اشارات الاعجاز فی مظان الایجاز، ترجمه محمد بانه‌ای؛‌ واحده، شکران، زندگینامه یک روشنفکر بدیع‌الزمان سعید نورسی، ترجمه فرزاد سیفی کاران؛ نورسی، سعید، کلمات، مترجم محمد طاهر حسینی؛ نورسی، سعید، راهنمای نسل جوان، ترجمه قدیر گلکاریان؛ نورسی، سعید، رساله الی کل مریض و مبتلی، مترجم کیومرث یوسفی. همچنین با جستجو در سایت ایرانداک هیچ پایان‌نامه‌ای درباره ایشان به دست نیامد، اما با رجوع به سایت‌های داخلی نظیر نورمگز، مگیران و استفاده از واژه‌های مناسب، مقالاتی به دست آمد که در برخی از آن‌ها مطالب اندکی درباره آرای عرفانی نورسی وجود داشت، ازجمله: امیر دهی، ع، شیخ سعید نورسی، اصلاحگری عارف و قرآن‌پژوهی قابل.
ب) خارجی: برای یافتن کتب و مقالات عربی به سایت‌های: کتاب لینک، مکتبه اامصطفی، مکتبه اسکندریه و سایت‌های مربوط به بدیع‌الزمان نورسی رجوع شد و از بین آثار بی‌شمار دراین‌باره، آنچه به موضوع موردبحث ارتباط داشت، شامل موارد ذیل بود: غزاوی، سعید، هل کان بدیع الزمان النورسی صوفیا؛ حنطور، احمد محمدعلی، نظرات فی الادب الصوفی عند النورسی؛ یونس، عبدالمنعم، النورسی و رویته للتصوف المعاصر؛ انصاری، فرید، بدیع‌الزمان من برزخ التصوف الی المعراج القرآن؛ رمضان، محمد توفیق، تصوف و اثره فی شخصیه سعید النورسی و کتاباته؛ عبدالحمید، محسن، تربیه السلوکیه عند النورسی؛ فهدی، عبدالفتاح، بعد الصوفی عند البدیع الزمان النورسی من خلال کتاب اللمعات؛ و نورسی، سعید، انوارالحقیقه: مباحث فی التصوف و السلوک، ترجمه احسان الصالحی، ازجمله آثاری بود که به زبان عربی نوشته‌شده و در آن‌ها به مباحث عرفانی و سلوکی بدیع‌الزمان و اثر آن در حیات وی اشاره‌کرده‌اند. علاوه بر این‌ها برای یافتن کتب و مقالات انگلیسی در سطح وب با کلیدواژه Bediuzzaman said nursi و Rilase-I nur و چند کلیدواژه دیگر جستجو صورت گرفت و چند اثر به دست آمد که شاید مناسب‌ترین آن‌ها کتاب Islam in modern turkey اثر Mary f. Weld باشد که در آن به‌تمامی زوایای زندگی نورسی توجه شده است.
به‌طورکلی می‌توان گفت، این تحقیق در مقایسه با موارد ذکرشده فوق، دارای چند ویژگی است: اول اینکه، این کار تکرار هیچ‌یک از کارهای معرفی‌شده نیست؛ دوم اینکه، اغلب آثار به معرفی زندگانی، آرای و اندیشه‌های نورسی در تمام زمینه‌ها یا شرح و تفسیر رسائل النور، بدون تبیین ارتباط منسجم با بعد عرفانی ایشان پرداخته‌اند؛ سوم اینکه، مقالاتی که به ارائه آرای عرفانی وی توجه کرده‌اند، بر پایه‌یک بخش از مجموعه آثار وی و یا تنها به جنبه معدودی از آرای عرفانی وی اشاره‌کرده‌اند.
۶- فایده تحقیق
آگاهی نسبت به ویژگی‌های عرفانی نورسی ازجمله: نوآوری‌های عرفانی وی با توجه به شرایط و نیازهای زمان؛ انتقاد از تصوف سنتی و تلاش برای ایجاد نقش عمیق‌تری برای عرفان و تصوف اسلامی و طرح نوعی از عرفان قرآنی، از فواید عملی این پژوهش به شمار می‌آید.
۷- موانع تحقیق
ازجمله موانع تحقیق دراین‌باره، عدم وجود یک کار پژوهشی یا اثر تحقیقی به زبان فارسی است، درنتیجه کار را برای یک دانشجوی فارسی‌زبان کمی دشوار می‌کند. ازجمله سختی‌های کار اینکه، ابتدا باید مطالب را از رسائل النور جستجو، سپس آن‌ها را به فارسی ترجمه کرد و دست‌آخر هم آن‌ها را به شکل و ساختار یک تحقیق نهایی درآورد. به‌هرحال امید است که این تحقیق بتواند راهگشای تحقیقات عمیق‌تر و شایسته‌تری در این خصوص باشد.
۸- روش تحقیق
پژوهش حاضر با روش توصیفی به دنبال پاسخگویی به چگونگی آرای عرفانی بدیع‌الزمان نورسی است و بدون شک در کشور ما و به زبان فارسی یگانه است. گرچه نیاز به تحقیقی توصیفی که به جمع‌ آوری و دسته‌بندی تمام ابعاد مختلف آرای عرفانی نورسی بپردازد، آشکار است.
نوع تحقیق کتابخانه‌ای و مطالب با مراجعه به کتابخانه‌ها و سایت‌های اینترنتی تنظیم‌شده است. برای چنین پژوهشی نیاز به مطالعه میدانی ناگزیر بود که از وجود چند دانشجوی ترک که از پیروان طریقت نورجیه بوده و در ایران مشغول تحصیل بودند، مشورت و نکات مبهم مباحث رفع شد.
فصل اول:
کلیات و مفاهیم
۱-تصوف و عرفان
در این تحقیق از بین شخصیت چندوجهی بدیع‌الزمان سعید نورسی تنها به مباحث و آرای عرفانی ایشان پرداخته می‌شود.
در ابتدا مقدمه‌ای در معرفی تصوف و عرفان، معنای لغوی و اصطلاحی عرفان و تصوف؛ و سیر تصوف و طریقت‌ها در کشور ترکیه ضروری است.
عرفان و تصوف دو واژه کلیدی در فرهنگ اسلامی و بیانگر بعد معنوی در جهان اسلام است. در قرون میانه کلمه «عارف» و «صوفی» مترادف همدیگر بود و به‌جای هم به کار می‌رفت و به همین جهت سه نمط آخر کتاب اشارات ابن‌سینا به نام تصوف شناخته‌شده است.[۱] اما گذشت زمان باعث شد که عرفان و تصوف در ایران اسلامی و در نزد شیعه از یکدیگر فاصله بگیرند و همان‌گونه که ازنظر لغت بین این دو کلمه تفاوت بود، ازنظر اصطلاح نیز به‌صورت متفاوت به کار رفت. به این معنی که تصوف راه و روش زاهدانه که بر بنای شرعی، تزکیه نفس، اعراض از دنیا برای رسیدن به‌حق تعالی و حرکت در مسیر کمال مبتنی است؛ اما عرفان روش فکری و فلسفی متعالی و عمیقی است که می‌خواهد به شناخت خداوند تعالی، شناخت حقایق امور و اسرار علوم از راهی جز راه فیلسوفان و حکیمان برسد. راه آن اشراق، کشف و شهود است.[۲]
شهید مطهری تفاوت میان این دو واژه را این‌گونه بیان می‌کند که «عرفان»، بیانگر بعد فرهنگی این گروه خاص است و «تصوف» بعد اجتماعی آن‌ها را بیان می‌کند[۳]؛ اهل عرفان هرگاه با عنوان علمی یاد شوند، با عنوان «عرفا» و هرگاه با عنوان اجتماعی‌شان یاد شوند، غالباً با عنوان «متصوفه» یاد می‌شوند.
۱-۱معنای لغوی و اصطلاحی تصوف
تصوف مصدر ثلاثی مزید از باب تفعل، در لغت به معنای صوفی شدن است. باب تفعل در عربی مبین دارا شدن چیزی یا صفتی است. به همین قیاس از کلمه صوفی «تصوف» ساخته شد.[۴] جمع صوفی «صوفیه» است که به‌صورت نامی برای پیروان تصوف به کار می‌رود[۵]. در رابطه با صوفی و ریشه آن اختلاف در باب ریشه و معنای صوفی، باعث شده تا بیش از چندین وجه را برای ریشه صوفی ذکر کنند که به برخی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد.[۶]
گروهی آن را اشتقاق از عربی نمی‌دانند و گروه دیگر تأکید بر مشتق عربی بودن آن دارند. جدای از این‌ها، هجویری همانند برخی، هیچ نوع اشتقاقی برای آن نمی‌پذیرد و آن را از صفا می‌داند که صوفیان با تزکیه به آن رسیده‌اند.[۷]
گروهی که قائل به ریشه عربی برای آن هستند می‌گویند: صوفی مشتق از صف (ضد کدورت نفسانی)[۸]؛ صوفانه (نوعی گیاه صحرایی)[۹]؛ مشتق از صف به این معنا که اهل تصوف با داشتن همت والا با تمام قلب خود به خدا و با همه وجود خود در محضر خدا در صف اول هستند[۱۰]؛ صفه (سکوی مسجدالنبی)[۱۱]، مشتق از صوف به معنای پشم گوسفند[۱۲] یا موهایی که در قسمت انتهای پشت سرمی روید، دانسته‌اند.[۱۳] بیرونی در تحقیق ماللهند، صوفی را برگرفته از واژه یونانی «سوفی، سوفیا» می‌داند که به معنی حکمت است.[۱۴]
به‌هرحال تصوف به معنای صوف پوشیدن آمده است.[۱۵] در زبان عربی، برخلاف زبان فارسی صوفی به معنای پشم فروش به کار می‌رود، نه کسی که لباس پشمی پوشیده باشد؛ بنابراین شاید واژه صوفی درباره زاهدان پشمینه‌پوش، از ساخته‌های ایرانی‌های ساکن بصره و کوفه باشد و ازآنجا به سرزمین عربی سرایت کرده و درباره آن، وجوه اشتقاق گوناگون خارج از قواعد عربی نوشته‌اند.[۱۶]
بیش از هزار تعریف درباره ماهیت تصوف از بزرگان صوفیه نقل‌شده است که در ظاهر متفاوت هستند. عبارت سهروردی دراین‌باره چنین است: «اقوال المشایخ فی ماهی التصوف تزید علی ألف قول»:[۱۷] اقوال مشایخ صوفیه در تعریف تصوف بیش از هزار قول است؛ اما مفهومی که از آن‌ها برداشت می‌شود، یکی است. ابوالقاسم قشیری درباره تصوف می‌نویسد: «و این اسمی نیست که اندر زبان تازی او را باز توان یافت یا آن را اشتقاقی است و ظاهرترین آنست که لقبی چون لقی‌های دیگر»[۱۸]، «جنید بغدادی، صوفی شدن را در پیوند با حق‌تعالی و قطع وابستگی به غیر او می‌جست.[۱۹] ابوالحسین نوری، تصوف را ترک کلیه لذایذ نفسانی می‌دانست؛ و شبلی تصوف را اشتغال به ذکر خدا، بی اندیشیدن به غیر او معرفی می‌کند.[۲۰]؛ ابوسعید ابوالخیر می‌گفت: تصوف دو چیز است؛ یکسو نگریستن و یکسان زیستن. همچنین ابوالحسین نوری می‌گوید: تصوف دست داشتن و ترک همه حظوظ نفسانی بود و گفت صوفیان آنانند که جان‌های ایشان از کدورت بشریت آزاد گشته است و از آفت نفس صافی شده و از هوا خلاص یافته تا در صف اول و درجه اعلی با حق بیارمیده‌اند و از غیر وی اندر رمیده… .»[۲۱] نیز، صوفی آن است که «آنچ کند پسند حق کند تا هرچه حق کند او بپسندد.»[۲۲] شبلی می‌گوید: صوفی کسی است که در هر دوجهان جز خدا را نمی‌بیند.[۲۳]
با توجه به تعاریف فوق می‌توان گفت: تصوف راهی برای زهد و قناعت و ترک دنیا شمرده می‌شود و از گذشته تاکنون راه و روشی برای زهد و عابدان دین‌مدار شمرده می‌شود.
۱-۲ معنای لغوی و اصطلاحی عرفان
عرفان از ریشه عرف به معنی شناختی همراه با تفکر و تدبر است که در آثار شیئی حاصل می‌شود. راغب اصفهانی در مفردات می‌آورد: المعرفه و العرفان ادراک الشیئ بتفکر و تدبر لاثره و هو اخصّ من العلم و یضادّه الانکار…»: معرفت و عرفان شناختی است که با همراهی تفکر و اندیشه در نشانه‌های اشیای به دست می‌آید. شناخت اخص از دانش و متضاد با انکار است.[۲۴]
عرفان در اصطلاح، راه و روشی است که طالبان حق برای رسیدن به مطلوب و شناسایی حق انتخاب می‌کنند. شناسایی حق به دو طریق میسر است: یکی به استدلال از اثر به مؤثر، از فعل به صفت و از صفت به ذات که مخصوص انبیا، اولیا و عرفا است. درواقع روش و طریقه‌ای ویژه و نوعی شناخت و معرفت است که از راه دل، کشف و شهود به‌صورت مستقیم و بدون واسطه به دست می‌آید.
۲- سیر و تطور تصوف در ترکیه
اولین گروه‌های صوفی که در آسیای صغیر (ترکیه) فعالیت خود را پس از سال ۴۶۳ ق آغاز کردند به آن‌ها صوفیان مجاهد می‌گفتند. این‌ها برای ترویج اسلام از آسیای مرکزی و خراسان به آسیای صغیر می‌آمدند. هجوم مغولان باعث شد تا برخی از مشایخ کبرویه ازجمله: پدر مولانا بهاءالدین ولد، نجم الدین رازی و مجدالدین بغدادی به‌جانب غرب (آناتولی) بیایند.[۲۵]
این جریانات و اندیشه‌های صوفیانه در دوران سلجوقی و در عهد عثمانی ازجمله خواجه احمد یسوی (معروف به‌پیر ترکستان) و طریقت‌های رفاعیه، خلووتیه در قرن هفتم از ابن عربی تأثیر پذیرفتند.[۲۶]
با تضعیف دولت عثمانی در قرن سیزدهم، دول بیگانه، برای تجزیه این امپراتوری وارد جنگ شدند. طریقت‌ها هم برای دفاع، در جنگ‌هایی که به جنگ‌های آزادی‌بخش مشهور شده، شرکت کردند. دولت عثمانی به‌سرعت سرزمین‌های وسیع خود را از دست داد و سقوط کرد و به‌جای آن، مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) دولت جمهوری ترکیه را در ۱۹۲۳ م. با بهره‌گیری فراوان از یاری و نفوذ مشایخ طریقت‌ها، تأسیس کرد. درباره تأثیرگذاری و نفوذ طریقت‌ها، برخی بر این باورند که آن‌ها، مهم‌ترین و مفصل‌ترین شکل بروز اسلام در ترکیه هستند. در نخستین مجلس مؤسسان جمهوری تازه تأسیس ترکیه، مشایخ بسیاری به‌عنوان عضو، فعال بودند. پس از افتتاح مجلس، با خواندن برخی دعاها، اعضای آن به زیارت آرامگاه حاجی بیرام ولی پیر طریقت «بیرامیه» در آنکارا رفتند. مصطفی کمال که گفته بود دولت جدید حامی سیاست تجدید طلبی خواهد بود، به مرور انقلاب‌های بنیادین فرهنگی را آغاز کرد. درنتیجه برخی افراد دین‌دار به علت اینکه اقدامات آتاتورک، جامعه را به بی‌دینی می‌کشاند، با اقداماتش مخالفت کردند.[۲۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:42:00 ب.ظ ]




Thymol

توضیحات جدول: گروه های موجود در ستون سمت چپ با حرف I و گروه های موجود در ردیف بالای جدول با حرف J مشخص شده اند. مقادیری که در محل تلاقی دو گروه درج شده است، اختلاف میانگین لگاریتم تعداد باکتری(I-J) در دوره مطالعه را نشان می دهد. در ضمن از نوشتن مقدیر تکراری پرهیز شده است.
مقادیری که به صورت ستاره دار مشخص شدهاند نشان دهنده معنی دار بودن اختلاف لگاریتم تعداد باکتری بین دو گروه محل تلاقی است.
نمودار شماره ۳- ۱: نمودار میانگین لگاریتم تعداد باکتری در گروه های مختلف
«فصل چهارم»
بحث، نتیجه گیری و پیشنهادها
۴- فصل چهارم بحث و نتیجه گیری
۴-۱- بحث
بر اساس گزارشات سازمان بهداشت جهانی هر ساله بیش از ۳۰ درصد مردم در کشورهای صنعتی از بیماری های با منشاٴ غذایی رنج می برند(۳۹). باکتری لیستریامونوسایتوژنز یکی از مهمترین پاتوژن‌های غذایی می‌باشد که گسترش جهانی دارد. این باکتری سبب ایجاد بیماری لیستریوزیس در انسان وحیوان می‌شود. اگر چه این بیماری در انسان نادر است امّا در صورت بروز در افراد دچار ضعف ایمنی مانند نوزادان و افراد مسن ممکن است منجر به مرگ شود. به دلیل گستردگی این باکتری در محیط و توانایی رشد بر روی انواع مواد غذایی، می‌تواند وارد زنجیره‌ی غذایی انسان شده و تکثیر یابد(۴۰).
این باکتری در شیر، پنیر، گوشت تازه و منجمد شده، میوه‌ها و مواد غذایی یا گیاهی یافت شده است. گزارش های فراوان حاکی از آن است که لیستریامونوسایتوژنز به حرارت مقاوم می‌باشد و لذا زنده ماندن این باکتری در مواد غذایی حتی پس از پخت نیز امکان‌پذیر می‌باشد(۴۱).
در مطالعه ی گودبرندتر و همکاران (۲۰۰۴) شیوع لیستریا مونوسایتوژنز در گوشت، مرغ و گیاهان دریایی در مراحل مختلف فرآوری در کشورهای اسکاندیناوی مورد بررسی قرار گرفت. شیوع این باکتری در گوشت ۱۵-۰%در مرغ ۱/۲۴-۶/۲۰% و در گیاهان دریایی ۹/۵-۱/۲۲% بود(۴۲).
عفونت غذایی ناشی از لیستریا در ۳۰% افراد مبتلا منجر به مرگ و میر می شود(۱۷). با وجود اینکه تعداد عفونت غذایی ناشی از لیستریا مونوسایتوژنز نسبت به عفونت با سالمونلا، کلستریدیوم، کمپلوباکترها و استافیلوکوکوس سروئوس کمتر است، اما به جرات می توان گفت که از نظر نقش تهدید کنندگی، لیستریوزیس یکی از خطرناک ترین نوع عفونت های غذایی است(۴۳).
برای افراد سالم بیشترین میزان قابل قبول باکتری لیستریا مونوسایتوژنز در غذا ۱۰۰ سلول در هر گرم است(۴۴). تعداد این باکتری در غذاهای یخچالی طی یک دوره ۳ تا ۴ هفته ای (دوره نگهداری اکثر غذاها) می تواند به بیش از ۱۰۰ هزار سلول در هر گرم غذا برسد(۴۲).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

استفاده از مواد شیمیایی به منظور جلوگیری یا به تاخیر انداختن فساد مواد غذایی امروزه دارای کاربرد وسیعی می باشد. در ارتباط با اثرات سوء استفاده از مواد شیمیایی صنعتی، تولیدکنندگان مواد غذایی و مصرف کنندگان آن بایستی در استفاده از این گونه مواد نگهدارنده احتیاط نمایند(۴۵).
در نتیجه بالا رفتن سطح آگاهی مصرف کنندگان در سطح جامعه جهانی علاقه روز افزونی به استفاده از مواد نگهدارنده طبیعی نظیر اسانس ها و باکتریوسین ها جهت کنترل میکروارگانیسم های با منشا مواد غذایی وجود دارد(۴۶).
باکتریوسین نایسین نسبت به سایر باکتریوسین ها دارای طیف مهاری وسیع تری است و باکتری های عامل مسمومیت غذایی نظیر لیستریا مونوسایتوژنز و بسیاری از میکروارگانیسم های گرم مثبت مولد فساد را مهار می کند(۱۶).
اسیدهای آلی نیز به منظور اسیدی کردن و یا جلوگیری از رشد میکروارگانیسم ها یا به طور مستقیم به برخی ازغذاها اضافه می شوند و یا با عمل بعضی از ارگانیسم ها مثل لاکتوباسیل ها یا باکتری های اسید پروپیونیک تولید می شوند(۴۷).
تا کنون مطالعات متعددی پیرامون اثرات ضد باکتریایی نایسین و سایر ترکیبات طبیعی در محیط های آزمایشگاهی انجام گرفته است. چندین مطالعه نیز در مورد تاثیر ضد میکروبی نایسین در مدل های غذایی مایع صورت گرفته است و مطالعات اندکی نیز در زمینه تاثیر این ماده در فرآورده های خام گوشتی انجام شده است اما در مجموع در مورد تاثیر مواد نگهدارنده طبیعی در مدل های غذایی جامد اطلاعات کمی وجود دارد. استفاده از مواد نگهدارنده در غلظت های پایین تر از حداقل غلظت مهارکنندگی به علت قیمت بالای این مواد، مقرون به صرفه است. همچنین ممکن است با کاهش غلظت ماده نگهدارنده در مواد غذایی به دلیل واکنش های شیمیایی کمتر، سلول هدف، به طور ناقص تخریب شود(۴۸).
هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات بازدارندگی تیمول، نایسین و اسید لاکتیک به تنهایی و ترکیبی با یکدیگر بر باکتری لیستریا مونوسایتوژنز تلقیح شده به قطعات مرغ بود تا تاثیر این ترکیبات در مدل غذایی بررسی شود. در واقع در این مطالعه به بررسی وضعیت رشد باکتری لیستریا مونوسایتوژنز نسبت به مواد نگهدارنده در غلظت های پایین تر از حداقل غلظت مهارکنندگی و اثر ترکیبی این مواد نگهدارنده پرداخته شده است.
مقایسه نتایج گزارش شده از مطالعات مختلف تا حدی مشکل می باشد، که احتمالاً به دلیل روش های مختلف درخصوص بررسی خواص ضد باکتریایی آن ها، خصوصیات متفاوت سویه های مختلف باکتریایی و محیط کشت مورد استفاده می باشد(۴۹).
در این مطالعه جهت ضدعفونی نمونه های مرغ از محلول نانوسیل استفاده شد. به دلیل دسترسی راحت به نانوسیل برای ضدعفونی قطعات مرغ از این ضدعفونی کننده استفاده شد.در مطالعه ای که توسط قزوینی و همکاران (۲۰۱۱) انجام شد اثر سه ضدعفونی کننده ی مختلف (نانوسیل ،کلرامین تی[۶۴]،هیدروژن پراکسید)بررسی شد. در این بررسی نشان داده شد که نانوسیل از سایر ضدعفونی کننده ها قوی تر است(۵۰).
هائو و همکاران (۱۹۹۸) تاثیر چند اسانس گیاهی را بر روی رشد باکتری لیستریا مونوسایتوژنز و آئروموناس هیدروفیلا[۶۵] بررسی کردند. اسانس ها می توانند روی فاز تاخیری، سرعت رشد و حداکثر رشد میکروارگانیسم اثر بگذارند. به نظر می رسد که اثر اسانس روی پارامترهای رشد میکروارگانیسم به سویه باکتری و گونه گیاه بستگی دارد(۵۱).
کیم و همکاران(۱۹۹۵) نشان دادند که از بین باکتری های گرم مثبت لیستریا مونوسایتوژنز مقاوم ترین و استافیلوکوکوس اورئوس حساس ترین باکتری به اسانس ها می باشند. ایشان علت حساسیت بیشتر گرم مثبت ها به اسانس ها را در ساختار سلولی آن ها پیدا نمودند. ساختار دیواره سلولی باکتری های گرم منفی اساسا از لیپوپلی ساکارید شناخته شده است، این ساختار مانع از چسبیدن و تجمع اسانس ها بر روی غشای سلولی می گردد(۵۲).
در مطالعه ی گابریل و همکاران (۲۰۱۰) اثر ترکیبی pH و دما بر رشد سالمونلا انتریتیدیس و لیستریا مونوسایتوژنز بررسی شد. در این مطالعه نشان داده شد که دامنه مقاومت لیستریا مونوسایتوژنز نسبت به دما و pH زیاد است(۲۹).
در مطالعه هریسون و همکاران (۱۹۸۹) بقای لیستریا مونوسایتوژنز در مرغ پخته شده در مایکروویو بررسی شد. در این مطالعه مشاهده شد نگه داری مرغ مایکروویو گذاری شده در دمای ۴ درجه سانتی گراد به مدت ۴ هفته بسته به درجه حرارت زمان پخت ۸/۳-۲ لگاریتم کاهش جمعیت باکتری رخ می دهد. در دمای ۱۰ درجه سانتی گراد ظرف مدت ۱۰ روز دوباره همان جمعیت باکتری تلقیح شده ابتدایی باز می گردد (۵۳).
سولوماکوس و همکاران (۲۰۰۸) در بررسی اثر نایسین و اسانس آویشن به تنهایی و ترکیبی بر باکتری لیستریا مونوسایتوژنز تلقیح شده به گوشت چرخ شده ی گاو، افزایش جمعیت باکتری بعد از روز ۸ نگهداری در دمای ۴ درجه و روز ۶ نگهداری در دمای ۱۰ درجه را گزارش کردند(۱۹).
در مطالعه ی حاضر لگاریتم تعداد باکتری از روز ۳ تا ۷ در تمامی گروه ها روند افزایشی داشت. افزایش در تعداد باکتری های لیستریا مونوسیتوژنز در انتهای دوره ی مطالعه احتمالا به دلیل فرار بودن اسانس های گیاهی و کم شدن از غلظت اولیه آن ها و محدود شدن فعالیت ضد لیستریایی نایسین و یا ماهیت سایکروتروف بودن این باکتری است(۱۷).
در مطالعه ی نصر و همکاران ( ۲۰۰۵) اثر ترکیب اسید لاکتیک ، اسید استیک ، اسید سیتریک بر کاهش لیستریا مونوسایتوژنز موجود در لبنیات بررسی شد. در این مطالعه نشان داده شد که لیستریا مونوسایتوژنز به مقادیر مجاز بنزوات سدیم ،اسید سوربیک ،سیترات سدیم،اسید سیتریک،سوربات سدیم،اسید استیک و اسید پروپیونیک در غذا مقاوم است. همچنین نشان داده شد که اثر ترکیبی آن ها به مراتب اثر کاهشی بیشتری دارد(۵۴).
در مطالعه کارپنتر و همکاران (۲۰۱۱ (اثر شستشوی سطح گوشت با اسید لولینیک، اسید استیک و اسید لاکتیک برای ضدعفونی پاتوژن ها(سالمونلا،لیستریا،ای کولای) و مهار رشد آن ها بررسی شد. در این مطالعه نشان داده شد که شستشو با اسید در مقایسه با گوشت شستشو داده نشده باعث کاهش بیشتر پاتوژن ها می شود. اسید لاکتیک باعث کاهش بیشتر پاتوژن در مقایسه با آب می شود.استیک اسید باعث مهار رشد پاتوژن های باقی مانده می شود(۵۵).
در مطالعه لی مارک و همکاران(۲۰۰۲) اثر اسید آلی بر رشد لیستریا مونوسایتوژنز مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه نشان داده شد که استفاده از اسید آلی pH را کاهش داده و با کاهش pH میزان فرم تجزیه نشده اسید افزایش می یابد. در این مطالعه مشاهده شد که ترکیب کاهش pH، افزایش میزان شکل تجزیه نشده اسید و کاهش دما مانع رشد لیستریا مونوسایتوژنز می شود(۵۶).
آنانگ و همکاران (۲۰۰۷) اثر اسید لاکتیک و لوراسیدین بر رشد و بقای لیستریا مونوسایتوژنز و اشرشیاکولای[۶۶] و سالمونلا انتریتیدیس[۶۷] تلقیح شده به سینه مرغ و نگهداری شده در یخچال را بررسی کردند. در این مطالعه سینه های مرغ آلوده به باکتری لیستریا مونوسایتوژنز به مدت ۳۰ دقیقه با اسید لاکتیک ۲% تیمار شدند. طبق نتایج بدست آمده اسید لاکتیک ۲% منجر به کاهش logCFU/g 27/2 باکتری نسبت به گروه کنترل در دوره ۷ روزه مطالعه شد(۲۴).
گانکلوس و همکاران (۲۰۰۵) اثر کمی تیمار با مواد شیمیایی در کاهش جمعیت باکتری لیستریا مونوسایتوژنز تلقیح شده به سینه ی مرغ را بررسی کردند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تیمار قطعات سینه ی مرغ با اسید لاکتیک ۴% به مدت ۱۵ دقیقه در دمای ۵۰ درجه ی سانتی گراد منجر به کاهش logCFU/g 8/2 باکتری نسبت به گروه کنترل شد(۵۷).
اوور و همکاران (۲۰۰۹) اثر اسیدهای آلی و عصاره گیاهی را بر روی سالمونلا تایفیموریوم، لیستریا مونوسایتوژنز و اشریشیاکلی در مدل محیط کشت براث و گوشت مرغ بررسی کردند. همه اسیدهای آلی با غلظت ۷۵ میلی مولار در محیط کشت براث بعد از ۲۴ ساعت کاهش معنیدار ایجاد کردند. در مدل گوشت مرغ اسید سیتریک، اسید مالیک و اسید تارتاریک با غلظت ۱۵۰ میلی مولار بیشترین اثر را داشتند و منجر به کاهش اشریشیاکلی بیشتر از logCFU/g5، لیستریا مونوسایتوژنز بیشتر از logCFU/g2 و سالمونلا تایفیموریوم حدود logCFU/g6-4 شدند(۵۸).
مطالعه ی حاضر نیز نشانگر تاثیر بسیار مطلوب اسید آلی بر رشد باکتری مورد مطالعه بود به نحوی که میانگین لگاریتم تعداد باکتری در دوره ۷ روزه در گروه اسید لاکتیک به صورت معنی داری کمتر از گروه کنترل(P<0.001) بود و اسید لاکتیک به تنهایی منجر به کاهش
logCFU/g 7/1 در جمعیت باکتری نسبت به گروه کنترل شد که از نظر آماری معنی دار بود.
بوناتیرو و همکاران(۲۰۰۷) نشان دادند که اسانس های کامل در مقایسه با اجزاء فعال به تنهایی، دارای فعالیت آنتی باکتریال و کارایی بالاتری هستند. علت این موضوع احتمالا مربوط به اثر سینرژیست اجزای تشکیل دهنده اسانس بر یکدیگر است. ظاهرا علت تفاوت در میزان خصوصیت آنتی باکتریال اسانس ها به غلظت و ماهیت ترکیبات موجود در اسانس، نحوه آرایش ساختاری آن ها و نیز گروه های عامل موجود در آن ها و احتمالا به واکنش های سینرژیستی ترکیبات موجود در اسانس ها مربوط می باشد(۵۹).
فریدمن و همکاران (۲۰۰۲) نشان دادند با وجود اینکه فعالیت باکتری سیدی اسانس ها معمولا بسیار آشکار است اما مکانیسم عمل آن هنوز به طور کامل شناخته نشده است. شواهدی وجود دارد که اثبات می کند اسانس هایی که دارای خصوصیات باکتری کشی هستند، با مکانیسم تغییر ساختمان و عملکرد دیواره سلولی عمل می کنند. تحقیقات نشان می دهد که این اسانس ها باعث افزایش نفوذپذیری غشا می شوند. بدین صورت که ترکیبات روغنی اسانس در دیواره فسفولیپیدی حل شده، باعث تورم غشا و از کار افتادن آن می شوند و در نتیجه منجر به مرگ سلول خواهد شد(۶۰).
مطالعات انجام شده در شرایط آزمایشگاهی نشان می دهند که کارواکرول و تیمول دو جزء فنولی موجود در اسانس آویشن دارای فعالیت ضد لیستریایی می باشند(۶۱).
پل و همکاران (۱۹۹۹) از اسانس های گیاهی به همراه نایسین و استرهای دی گیلیسرید اسیدهای چرب برای مهار باکتری لیستریا منوسایتوژنز استفاده نمودند. در این بین کارواکرول و تیمول موثرترین ترکیبات علیه لیستریا منوسایتوژنز بودند و بعد از آن ها به ترتیب اوژنول، سینام آلدئید و ایزواوژنول[۶۸] موثر بودند. در بین استرهای دی گلیسرید اسیدهای چرب، دی
گلیسرول منو لورات موثرترین ترکیب علیه لیستریا منوسایتوژنز بود. در استفاده توام از این ترکیبات، این مطالعه نشان داد که می توان از نایسین و دی گلیسیرول منولورات[۶۹] برای بالا بردن اثر ضدلیستریایی ترکیبات گیاهی (کارواکرول، تیمول و اوژنول) استفاده نمود که در این حالت از مقدار (دز) کمتری از اسانس گیاهی در ماده ی غذایی استفاده می شود و در نتیجه از اثرات نامطلوب اسانس گیاهی روی طعم و مزه غذا جلوگیری می شود(۶۲).
یین و همکاران (۲۰۰۷) نایسین و پدیوسین[۷۰] را در سطوح مختلف بین IU/g 375 تا IU/g 7500 در برگ ماهی به کار بردند .نتایج حاصل از تحقیق بیانگر محدود شدن فعالیت ضد لیستریایی این باکتریوسین ها در دو هفته اول مطالعه بود. بعلاوه، نایسین در غلظت IU/g 1500 حتی در روزهای اول نیز قادر به کاهش لیستریا به زیر حد نسبتا̋ قابل قبول (۱۰۰ باکتری در هر گرم غذا برای افراد سالم) نبود(۶۳).
عبداله زاده و همکاران (۲۰۱۲) تیمارهای نایسین در دو سطح IU/g 500 و IU/g 1000 را در نمونه های گوشت چرخ شده ماهی به کار بردند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که نایسین در دو غلظت IU/g 500 و IU/g 1000 به تنهایی نتوانست تعداد باکتری های لیستریا مونوسایتوژنز را به زیر حد مجاز برای افراد سالم (۱۰۰ سلول در هر گرم ماده غذایی خام) برساند. با گذشت زمان از خاصیت مهار کنندگی نایسین علیه رشد لیستریا مونوسایتوژنز کاسته شد(۱۷). سولوماکوس و همکاران (۲۰۰۸) در مطالعه ای نشان دادند که با گذشت زمان از خاصیت ضد لیستریایی نایسین در گوشت کاسته می شود(۱۹).
در مطالعه ی حاضر نایسین به تنهایی منجر به کاهش logCFU/g67/0 در جمعیت باکتری نسبت به گروه کنترل شد که از نظر آماری معنی دار نبود و کمترین اثر را نسبت به گروه اسید و گروه تیمول به تنهایی داشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:42:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم