کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



۳- بند ۱ ‏به «‏هر دولتی غیر از دولت زیاندیده» ‏اشاره دارد. معمولاً همه یا بسیاری از دولت‌ها محق خواهند بود که به موجب ماده ۴۸ به مسؤولیت استناد کنند و واژه «هر دولت» از این‌رو بکار رفته تا از هر‌گونه دلالتی مبنی بر اینکه این دولت‌ها باید با (همکاری) یکدیگر و با توافق عمل کنند احتراز شود. به علاوه حق ایشان برای استناد به مسؤولیت با حق هر دولت زیاندیده در ارتباط با فعل متخلفانه بین‌المللی واحد در مواردی که او به دلیل نقض یک تعهد مشمول ماده ۴۸ شخصاً دچار زیان و آسیب می‌شود تلاقی پیدا می‌کند.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴- بند ۱ ‏گونه‌هایی از تعهدات را تعریف می‌کند که نقض آنها دولت‌هایی غیر از دولت زیاندیده را مجاز به استناد به مسؤولیت می‌کند. در این بند میان تعهدات در مقابل گروهی از دولت‌ها که هدفشان حمایت از یک منفعت جمعی آن گروه است و تعهدات در مقابل ‏جامعه بین المللی در کل تفکیک صورت گرفته است.
‏۵- به موجب قسمت الف بند ۱ ‏در صورت وجود دو شرط، دولت‌هایی غیر از دولت زیاندیده نیز می‌توانند به مسؤولیت یک دولت دیگر استناد کنند. نخست، تعهدی که نقض آن به مسؤولیت منجر شده در مقابل گروهی از دولت ها وجود داشته و دولتی هم که به مسؤولیت استناد می‌کند به آن گروه تعلق دارد. دوم، تعهد مزبور برای حمایت از یک منفعت جمعی وضع شده باشد. این مقرره میان منافع مختلف حقوق بین‌الملل تمایز قائل نمی‌شود. تعهداتی که از منفعت جمعی گروهی از دولت‌ها حمایت می‌کنند ممکن است ناشی از معاهدات چندجانبه یا حقوق بین‌الملل عرفی باشند. گاهی اوقات از چنین تعهداتی تحت عنوان «‏تعهدات عام الشمول» یاد شده است.
۶- تعهدات مشمول قسمت الف بند ۱ ‏باید از «تعهدات جمعی» ‏باشند. یعنی باید بین گروهی از دولت‌ها اعمال و برای حمایت از یک منفعت جمعی وضع شده باشند؛ به عنوان مثال، تعهدات می تواند مربوط به محیط زیست یا امنیت یک منطقه (همچون یک معاهده منطقه عاری از سلاح‌های هسته‌ای) یا سیستم منطقه‌ای حمایت از حقوق بشر باشند. آنها به ترتیباتی که تنها برای حمایت از منافع دولت‌های عضو مقرر می‌شوند محدود نیستند و به توافق‌های میان گروهی از دولت‌ها در حمایت از طیف وسیع‌تری از منافع مشترک نیز گسترش می‌یابند. به هر حال این ترتیبات باید از سطح روابط دوجانبه دولت‌های عضو فراتر رود. راجع به این شرط که تعهد مورد بحث باید از یک منفعت عمومی حمایت کند، باید اظهار داشت که ارائه فهرستی از چنان منافعی جزء وظایف این مجموعه مواد نیست. اگر این تعهدات مشمول قسمت الف بند ۱ شوند، هدف اصلی آنها تشویق و ‏تقویت یک منفعت مشترک نسبت به دیگر منافع شخصی دولت‌های مزبور خواهد بود. این امر شامل وضعیت‌هایی می‌شود که دولت‌ها در حین تلاش برای وضع معیارهای کلی حمایت از یک گروه یا اشخاص، تعهداتی را نیز جهت حمایت از موجودیت‌های غیر‏دولتی می‌پذیرند.
۷- ‏به موجب قسمت ب بند ۱ در صورتی که تعهد مورد بحث در مقابل جامعه بین‌المللی در کل باشد، دولت‌هایی غیر از دولت زیاندیده نیز می‌توانند به مسؤولیت استناد کنند. هدف از این مقرره اجرایی کردن گفته دیوان در قضیه بارسلونا تراکشن بود که در آن، دیوان میان تعهدات در مقابل دولت‌های خاص و تعهدات در مقابل جامعه بین‌المللی در کل، «‏تمایزی اساسی» قائل شد. ‏در ارتباط با تعهدات نوع اخیر، دیوان اظهار داشت که «‏با توجه به اهمیت حقوق ذیربط، تمامی دولت‌ها در حمایت از آنها منفعتی حقوقی دارند، اینها تعهداتی عام‌الشمول هستند».
۸- ‏این ماده در عین این‌که چکیده این اظهارات را آورده از استعمال عبارت «تعهدات عام‌الشمول» که اطلاعات کمتری از اشاره دیوان به جامعه بین‌المللی در کل ارائه می‌دهند و گاه با تعهدات موجود در قبال تمامی دولت‌های عضو یک معاهده خلط می‌شود خودداری می‌کند. همچین ارائه فهرستی از تعهداتی که به موجب حقوق بین‌الملل موجود در مقابل جامعه بین‌المللی در کل وجود دارد وظیفه این مجموعه مواد نسیت. این امر بسیار فراتر از وظیفه تدوین قواعد ثانویه مسؤولیت بین‌المللی می‌رود و ‏به هر حال چنین فهرستی ارزش محدودی خواهد داشت زیرا که محدوده این مفهوم، ضرورتاً در طی زمان تحول و تکامل می‌یابد. دیوان در این مورد رهنمودهای سودمندی را ارائه داده است: در رأی ۱۹۷۰ ‏خویش، دیوان به عنوان نمونه به «ممنوعیت عمل تجاوز و نسل‌کشی» و اصول و قواعد مربوط به حقوق بنیادین شخص بشری همچون حمایت در برابر بردگی و ‏تبعیض نژادی اشاره کرد. همچنین دیوان در رأی خویش در قضیه تیمور شرقی، حق تعیین سرنوشت را به این فهرست افزود.
۹- هر دولت به عنوان یکی از اعضای جامعه بین‌المللی در کل، محق است که به دلیل نقض چنان تعهداتی به مسؤولیت دولت دیگر استناد کند. اگرچه ضروری است تعهدات جمعی مشمول قسمت الف بند ۱ با درج معیارهای دیگری معین شود، تعهدات قسمت ب بند ۱ به این امر نیازی ندارند. طبق تعریف تمام دولت‌ها، عضو جامعه بین‌المللی در کل بوده و ‏تعهدات مورد بحث، تعهدات جمعی هست که منافع چنین جامعه‌ای را مورد حمایت قرار می‌دهند. البته چنین تعهداتی در عین حال می‌تواند از منافع شخصی دولت‌ها نیز حمایت کند همچنان‌که ممنوعیت اعمال تجاوزکارانه از بقای هر دولت و ‏امنیت اتباع او حراست می‌کند. به همین ترتیب ممکن است دولت‌هایی به طور خاص از نقض چنین تعهدی دچار زیان و ‏خسارت شوند؛ مانند یک دولت ساحلی که به طور خاص از آلودگی به دلیل نقض تعهدی که در جهت حمایت از محیط زیست دریایی و در جهت منافع جمعی وضع شده دچار زیان و ‏خسارت می شود.
‏ ۱۰- به موجب قسمت الف بند ۲، هر دولت مذکور در ماده ۴۸ ‏محق است که توقف فعل متخلفانه و در صورتی که شرایط ایجاب کند ارائه تضمیناتی به عدم تکرار آن فعل مطابق ماده ۳۰ ‏را خواستار شود. به علاوه قسمت ب بند ۲ ‏به چنین دولتی اجازه می‌دهد که مطابق مقررات فصل دوم بخش دوم از دولت مسؤول مطالبه خسارت کند. در مورد نقض‌های تعهدات ناشی از ماده ۴۸‏، ممکن است هیچ دولتی شخصاً از آن نقض دچار زیان نشده باشد، در حالی‌که تعدادی از دولت‌ها در موقعیتی باشند که جبران خسارت و بویژه اعاده وضع به حال سابق را مطالبه کنند. مطابق قسمت ب بند ۲ ‏چنین ادعایی باید از طرف دولت زیاندیده، در صورت وجود، یا اشخاص ذینفع تعهد نقض شده مطرح شود. این جنبه از بند ۲ ‏ماده ۴۸ ‏متضمن تدبیری برای توسعه تدریجی است که به دلیل ارائه روش‌هایی برای حمایت از منافع جمعی در معرض خطری قابل پذیرش است. در این چارچوب می‌توان اظهار داشت که بعضی مقررات همچون مقررات معاهدات حقوق بشری گوناگون، استناد به مسؤولیت از سوی هریک از دول عضو را می‌پذیرند. در این موارد بین سمت دولت متقاضی طرح موضوع و ‏منافع اشخاص ذینفع تعهد، تمایز آشکاری صورت گرفته است. از این رو دولتی که به موجب ماده ۴۸ ‏به مسؤولیت استناد کرده و چیزی بیش از صدور اعلامیه و توقف عمل متخلفانه را درخواست می‌کند باید اثبات نماید در جهت منفعت دولت زیاندیده عمل می‌کند. هنگامی که طرف زیاندیده یک کشور است، دولت آن قادر است به گونه‌ای معتبر آن منفعت را نمایندگی کند.
۱۱- قسمت ب بند ۲ به دولتی اشاره دارد که «انجام تعهد به جبران خسارت مطابق مواد پیشین» را درخواست می‌کند. این امر مشخص می‌کند که دولت‌های مشمول ماده ۴۸ در وضعیت‌هایی که دولت زیاندیده قادر به مطالبه خسارت نیست، نمی‌توانند درخواست خسارت کنند. به عنوان مثال، درخواست توقف فعل متخلفانه مستلزم تداوم آن فعل است. درخواست اعاده وضع به حال سابق در صورتی که در این امر غیرممکن شده باشد نیز، رد خواهد شد.
ج- عدم انتفاع مستقیم اشخاص در دعوای جمعی
در حقوق دعاوی، یکی از شرایط دعوا آن است که خواهان در دعوا دارای نفعی مستقیم و شخصی باشد. طرح دعوا از جانب دیگری نیز، تنها در قالب نمایندگی و ارائه مدرک مثبت سمت امکان پذیر است. اما در دعوای جمعی این شرط در معرض چالش قرار می گیرد، زیرا در فرضی که عامل زیان ‌جمعی، الزام به جبران ضرر جمعی می‌شود نیز، زیاندیدگان و قربانیان زیان، مستقیماً و به صورت مادی از این جبران منتفع نمی‌گردند. این در صورتی است که، زیان‌دیده در نهایت، با اجرای حکم راجع به خسارت، به صورت غیرمستقیم از آن منتفع می‌گردد.
برخی از حقوقدانان در پی نقدی از رأی محاکم که نمایندگی کانون وکلاء نسبت به مطالبه زیان جمعی وارد بر وکلا را پذیرفته، ‌گفته‌اند: هرچند کانون وکلا، به عنوان حافظ حقوق این جمع می‌تواند به دفع ضرر بپردازد، اما مطالبه ضرر مادی یا معنوی از سوی مؤسسه با هدف از ایجاد آن سازگار به نظر نرسیده و پذیرفتن آن دشوار به نظر می‌رسد[۲۲۴]. زیرا، حفظ منافع صنفی با نمایندگی در مطالبه ضرری که به هر وکیل می‌رسد ملازمه ندارد. لذا می‌توان بیان نمود که حتی اگر انجمن بتواند به نمایندگی از اعضاء آن جمع که زیان را متحمل گردیده‌اند، مطالبه جبران زیان نماید و دادگاه به منظور جبران ضرر مزبور عامل زیان را محکوم به پرداخت مالی نماید. محکومٌ‌به، برعکس ضرر شخصی، عاید زیاندیدگان نمی‌شود[۲۲۵].
بند دوم- خوانده دعوای جمعی
این امکان وجود دارد، که خواندگان در قالب مفهوم جمع نامعین قرار گیرند. برابر قواعد عمومی طرح دعاوی، اشخاص که در مقام خوانده قرار می‌گیرند، به هر تعداد که باشند باید در دادخواست مشخص شوند و دعوا بدون حضور همه آنها استماع نمی‌شود. با این حال، در برخی از موارد امکان دعوت همه نیست و طبع اختلاف به نحوی است که باید «مجموع» خوانده‌ها را به عنوان یک «گروه» در نظر گرفت و به جای دعوت فردفرد آنها، عنوان کلی را به دادرسی دعوت کرد. ماده ۷۴ قانون آئین دادرسی مدنی در این مورد بیان می‌دارد: « در دعاوی راجع به اهالی معین اعم از ده یا شهر یا بخشی از شهر که عده آنها غیر محصور است علاوه بر آگهی مفاد دادخواست به شرح‌ماده قبل[۲۲۶]، یک نسخه از دادخواست به شخص یا اشخاصی که خواهان آنها را معارض خود معرفی می‌کند ابلاغ می‌شود».
در این مورد باید گفت که عناوین مورد اشاره قانون (ده، شهر و بخشی از شهر) نشان می‌دهد که عده اشخاص، نامحصور است، به نحوی که شناسایی آنها بسیار دشوار یا ناممکن می‌باشد. بنابراین، حکم ماده را باید به صورت مضیق تفسیر نمود و در مواردی که خوانده‌ها معلوم هستند، با هر تعداد، باید نام همه را ذکر و به تعداد آنها اوراق دادخواست را تهیه نمود. همچنین این ماده را باید به موردی تسری داد که دعوا، قابل تجزیه نباشد. به عبارت دیگر، دعوت همه افراد لازم باشد به نحوی که رأی به عنوان پدیده‌ای واحد، در مقابل آنها قابل استناد باشد. بنابراین، اگر موضوع دعوا به نسبت برخی از افراد ده یا شهر قابل تجزیه باشد، خواهان باید همان افراد را طرف قرار دهد و نمی‌تواند از ماده ۷۴ کمک بگیرد. مصداقی که برای ماده ۷۴ می‌توان بیان نمود، ادعای حق ارتفاق برای ممر یا مجرای آب است که گاه از مسیر شهر یا روستا می‌گذرد و به تعبیر ماده ۲۳ قانون ثبت: «ثبت ملک به حقوق کسانی که در آن ملک مجرای آب یا چاه قنات (اعم از دائر و بائر) دارند به هیچ عنوان و در هیچ صورت خللی وارد نمی‌آورد». در این مورد اگر اهالی ده از حق مذکور ممانعت به عمل آورند، می‌توان با اعمال ماده ۷۴ اقامه دعوا کرد. در همین مورد اگر حق ارتفاق، تنها در ملک عده‌ای باشد، باید مشخصات آنها قید شود و دیگر نوبت به ماده ۷۴ نمی‌رسد.
پرسشی که در این حالت مطرح است، آن است که آیا همه اشخاصی که ذیل عنوان کلی (شهر، ده و …) قرار می‌گیرند، «خوانده» محسوب می‌شوند یا تنها آنهایی که در دادخواست ذکر می‌شوند، این عنوان را خواهند داشت؟ توضیح اینکه شرط خوانده بودن در دعوای مدنی، برخلاف دعوای جزایی، این است که نام و مشخصات او معلوم باشد و دعوت شخص، بدون ذکر آن مشخصات، صحیح نیست. بنابراین اگر دادخواست حاوی نام چند خوانده معلوم یا به تعبیر قانون «معارض» باشد و سایرین از طریق روزنامه و بدون ذکر نام دعوت شده باشند، نقش واقعی خوانده را ندارند و بنابراین می‌توانند به رأیی که صادر می‌شود، به عنوان ثالث اعتراض کنند نه اینکه به دلیل غیابی بودن رأی، درخواست واخواهی داشته باشند. به نظر می‌رسد با توجه به طبع اختلاف و قرینه ابلاغ دادخواست در روزنامه (ماده ۷۳) باید بر این بود که افراد ذیل آن عنوان، همگی نقش خوانده را دارند و رأیی که در مورد آنها صادر می‌شود، با شرایط قانونی، می‌تواند غیابی و قابل واخواهی باشد زیرا دعوت شخص، هر چند به اجمال و بدون ذکر مشخصات، در مورد ثالث بی‌معنا است و تنها خوانده است که دعوت می‌شود. بنابراین، دعوای اعتراض ثالث از اشخاصی که در آن ده یا شهر زندگی می‌کنند قابل استماع نخواهد بود. به همین ترتیب اعتبار امر مختوم نیز در مقابل همه اشخاص قابل استناد است و محکومٌ‌له می‌تواند نسبت به اجرای رأی نسبت به مجموع خوانده‌ها اقدام نماید، مگر اینکه برخی خوانده‌ها (در مقام محکوم‌ٌعلیه) با واخواهی، رأی را نقض نمایند که در این صورت رأی، نسبت به سایرین نیز به دلیل غیرقابل تجزیه بودن، از اثر می‌افتد.
گفتار سوم- دیدگاه حقوق تطبیقی
اقامه دعوا حقی است که قانون گذاران در قوانین خاص، عندالزوم برای انجمن‌ها قائل شده اند، اما به اجرا گذاردن و استیفای آن را قانونگذار منوط به احراز و تحقق شرایطی کرده است؛ مانند آنکه انجمن دارای قدمت و سابقه باشد، مجوز نمایندگی از سوی اعضاء داشته باشد، انجمن به ثبت رسیده باشد، و … . بنابراین، در ادامه ضررهای جمعی را در رژیم حقوقی برخی از کشورها بررسی می کنیم.
بند اول- حقوق امریکا
خاستگاه دعاوی جمعی، به صورت مدرن، در ایالات متحده آمریکا می‌باشد. در ایالات متحده، دادخواهی گروهی مرهون قاضی «جوزف استوری»[۲۲۷] در دعوایی در سال ۱۸۲۰[۲۲۸] است. ماده ۲۳ قواعد دادرسی مدنی فدرال در آمریکا، به طور مشخص به تبیین قواعد این دعوا پرداخته است. براساس این دعوا، برخی از افراد یک گروه که دارای نفع مشترک هستند؛ مثلاً نقص در تولید محصول باعث زیان آنها شده یا به هر دلیل دیگر، حول یک محور مشترک هستند، می‌توانند با اقامه دعوا، جبران زیان خود یا هر درخواست دیگری را بخواهند و لزومی به دخالت همه افراد نیست.
تحقق این دعاوی و نقش خواهان‌ها، بر حسب سیستم‌های حقوقی متفاوت است. گاه با اطلاع‌رسانی به عموم، هر صاحب حقی باید اراده خود را اعلام دارد تا از نتیجه دعوا متأثر شود و گاه نیز دعوا را برخی اقامه می‌کنند و تمام افرادی که در موضوع دعوا اشتراک دارند مشمول آن می‌شوند مگر اینکه به صراحت اراده خود را بر خارج شدن از دعوا بیان نمایند و گاه نیز بر حسب ارزش خواسته از یکی از این دو روش استفاده می‌شود.
بند دوم- حقوق انگلستان
از نظر تاریخی در انگلستان دعوایی با «دادخواهی گروهی» در قرون وسطی از سال ۱۲۰۰ وجود داشته است. این گروه به طور معمول در ساختارهایی مانند روستا، شهر، کلیسا، و صنف خاص حضور داشتند. جالب است که برخلاف دادگاه‌های فعلی، در آن زمان ایرادی به اینکه خواهان‌ها حق اقامه دعوا از جانب سایرین را ندارند یا باید نمایندگی آنها محرز می‌گردید، مطرح نمی‌شد. از سال ۱۴۰۰ تا ۱۷۰۰ دادخواهی گروهی از یک قاعده به حالت یک استثنا درآمد و بین «نفع» و «رضایت» اختلاف شد زیرا نفع اقتضای استماع دعوا و لزوم رضایت همه افراد، اقتضای عدم استماع آن را داشت. از سال ۱۸۵۰ به بعد دادخواهی گروهی عملاً در انگلستان و به دنبال برخی قانونگذاری‌ها حذف شد.
بند سوم- حقوق فرانسه
دعوای گروهی در قانون آیین دادرسی فرانسه در نظر گرفته شده است. تفاوت دعوای گروهی در فرانسه با مدل آمریکایی آن، آن است که دعوا باید توسط انجمنی غیرانتفاعی مطرح شود و من‌بعد این انجمن است که به نمایندگی از سوی گروه دعوا را پیگیری می کند. در اساسنامه انجمن یا ماهیت عمل آن، حتماً باید مبارزه با جرم یا جرائم و اعمال خاص پیش‌بینی شده باشد و آن انجمن باید به حد پختگی رسیده باشد، به نحوی که از نظر افکار عمومی و عرف بتواند این وظیفه را برای آن پذیرفت. به علاوه، داشتن سابقه حداقل ۵ ساله در اساسنامه لازم است، هرچند در صورت ثبت انجمن، کمتر به سابقه توجه می‌شود. از نظر عملی بهتر است، در اساسنامه به صراحت وظایفی از قبیل نژادپرستی، کمک به بزه‌دیدگان تبعیض براساس خاستگاه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی قید شده باشد.
با این اوصاف، زمانی که جرم ارتکابی علیه فرد، شخصی تلقی شود، دعوای انجمن مسموع نخواهد بود مگر آنکه بتواند توجیه نماید که رضایت بزه‌دیده و اگر صغیر باشد، رضایت قیم یا نماینده قانونی وی را به دست آورده است و این در زمانی مطرح می‌شود که دفاع انجمن در راستای وظیفه‌اش صورت گرفته باشد. در عمل هم این در زمانی بیشتر امکان‌پذیر است که ماهیت فعالیت انجمن جنبه عام‌المنفعه و اجتماعی داشته باشد[۲۲۹].
براساس آنچه گفته شد، قانونگذار فرانسه با توجه به شرایط خاص، اقامه دعوای گروهی را می‌پذیرد و انجمن‌ها نمی‌توانند برای ارتکاب هرگونه بزهی، به طور سیستماتیک اقامه دعوا نمایند. این در حالی است که در طول زمان، قانونگذار برای حمایت از بزه‌دیده مجموعه جرائمی را که انجمن‌ها می‌توانند دعوای گروهی وابسته به صلاحیتشان را مطرح نمایند، ذکر نموده است[۲۳۰].
دکترین و رویه قضایی در فرانسه و بسیاری از کشورهای دیگر برای گروه‌هایی که دارای شخصیت حقوقی می‌باشند این توانایی را در نظر گرفته که به نفع اعضاء مطالبه جبران خسارت نمایند؛ به عنوان مثال: شرکت می‌تواند توسط نمایندگان خود به لحاظ ضررهای مادی یا معنوی که به همه اعضاء و مجموعه‌اش وارد آمده مطالبه جبران خسارت نماید.
در نظام حقوقی فرانسه، به رغم آنکه طرح دعوای گروهی به رسمیت شناخته شده (شعبه مدنی دیوان تمیز فرانسه رأی ۲۵ نوامبر ۱۹۲۹)، اما شعبه کیفری مدت‌ها این حق را برای مؤسسه، اتحادیه، و … نمی پذیرفت، با این توجیه که اگر به انجمن‌ها این اختیار تفویض شود که در دادگاه‌های جزایی طرح دعوای ضرر و زیان را نمایند، تهدیدی بر صلاحیت دادسراها که مدافع منافع عمومی‌اند، می باشد و با افراطی که ممکن است در انتقام‌جویی به وجود آید شاید این اختیار انحصاری را از مدعی‌العموم سلب کند؛ به عبارت دیگر، زمانی که این انجمن به عنوان مدعی خصوصی به دادرسی کیفری ورود پیدا می‌کنند، هدفشان بیشتر انتقام‌جویی و مجازات متهم است تا اخذ غرامات. حال آنکه این مهم مسئولیت مدنی را از هدف اصلی خود جدا می‌کند و در تعقیب و پیگیری صحیح دعوای کیفری خدشه وارد می کند. به همین دلیل، رویه قضایی کیفری، اصولاً با دعاوی جبران خسارات گروهی مخالف است و دیوان عالی کشور، اصولاً با اقامه چنین دعاویی، مخالفت کرده است. (رأی شعبه مختلط دیوان عالی کشور، ۱۵ ژوئن ۱۹۲۳). با وجود این، (از زمان تصویب قانون ۱۲ مارس ۱۹۲۰) قانونگذار صریحاً چنین صلاحیتی را برای برخی تشکل‌ها و انجمن‌ها شناخته است. این صلاحیت، نخست برای سندیکاهای حرفه‌ای که از منافع گروهی حرفه دفاع می‌کنند پذیرفته شده است. سپس به چندین انجمن، صلاحیت قانونی اقامه دعوا اعطا شده است. از جمله آن‌ها انجمن‌های مصرف‌کنندگان است که قانون همواره امتیازاتشان را افزایش داده است.
به هرحال، حقوق موضوعه فرانسه، برخلاف حقوق آنگلوساکسون و آمریکا، «دعاوی گروهی» را که توسط یک شخص خصوصی و به نمایندگی از یک گروه نامعین از اشخاصی که منافع آنها آسیب دیده است، اقامه شو، نپذیرفته است. حداکثر به مؤسسات دفاع از مصرف‌کنندگان که به ثبت رسیده باشند (مطابق ماده ۱-۴۲۲ مصوب ۱۸ ژانویه ۱۹۹۲ از قانون مصرف) و مؤسسات حامی محیط زیست (مطابق ماده ۵-۲۵۲ مصوب ۲ فوریه ۱۹۹۵ از قانون روستایی) اجازه داده است که برای جبران زیان‌های فردی اشخاص حقیقی، به نام آن‌ها اقامه دعوا کنند، مشروط بر این که اختیار اقامه دعوا به آن‌ها اعطا شده باشد. در چنین حالتی، در واقع دارای نمایندگی قضایی هستند، که دعاوی فردی اشخاص معین را در یک دعوا، جمع‌ آوری می‌کنند[۲۳۱].
شعبه کیفری دیوان تمیز فرانسه از سال ۱۹۷۰ نظر خود را تغییر داد و دعوای انجمن‌ها را نیز به عنوان مدعی خصوصی پذیرفت. (آراء ۳ نوامبر ۱۹۷۰، ۱۴ ژانویه ۱۹۷۱، ۱۳ دسامبر ۱۹۸۸ و ۶ مارس ۱۹۹۰). هم اکنون، حتی دیوان تمیز فرانسه می‌پذیرد که یک انجمن می‌تواند برای اخذ خسارت وارده قبل از تشکیل اقامه دعوا نماید، مشروط به اینکه غرض از مطالبه زیان، جبران ضرر وارده به سود منافع گروه و اعضاء آن باشد. به علاوه قانونگذار فرانسه به برخی از انجمن‌ها که معروف به انجمن‌های ممتاز هستند، اجازه داده که (خارج از اختیاراتی که برای انجمن‌ها در خصوص منافع اعضای خود) بتوانند خسارتی را که به کل گروه‌های تعریف شده که ممکن است افراد عضو انجمن هم نباشند، مبادرت به اقامه دعوا نمایند، مانند اتحادیه‌های ملی، اتحادیه‌های استانی انجمن‌های خانوادگی (قانون ۳ مارس ۱۹۴۵، ماده ۴-۳ قانون خانواده و کمک اجتماعی)[۲۳۲].
رویه قضایی فرانسه به جز موارد اعطاء صلاحیت‌های صریح قانونی، تا مدتی طولانی جبران زیان گروه را تنها درباره انجمن‌هایی می‌پذیرفت که موضوع آن‌ها بر مبنای اساسنامه، محدود به دفاع از منافع اعضایشان بود؛ مانند کمیته‌های دفاع از ساکنان یک محله که برای حمایت از منافعشان، تشکیل می‌شوند. اما به نظر می‌رسد که این رویه، فقط توسط رویه قضایی مدنی و بر مبنای نمایندگی ضمنی پذیرفته شده است؛ به این معنا که اعضای تشکل، به شخص حقوقی، نمایندگی داده‌اند که در رابطه با موضوع اجتماعی، به نام آن‌ها اقامه دعوا کند. اما چند سالی است که جنبشی به نفع انجمن‌هایی که فراتر از منافع اعضایشان، از منافع کلی‌تر دفاع می‌کنند در حال شکل‌گیری است مانند مؤسسات موسوع به «نوع دوست» که از آنچه که گاهی «اهداف بزرگ» خوانده می‌شود- دفاع می‌کنند؛ مانند مبارزه با نژادگرایی، الکلیسم، استعمال دخانیات، حفاظت از محیط زیست، حمایت از خانواده و آسیب‌دیدگان از سوءقصدها و غیره. در صورت احراز زیان شخصی انجمن و در صورتی که منافع جمعی آسیب‌دیده، مرتبط با موضوع انجمن باشد دعاوی آن‌ها قابل قبول اعلام می‌شود. این باعث می‌شود که زیان گروهی، در حکم زیان شخصی آن تشکل‌ تلقی شود.
بند چهارم- کبک کانادا
ایالت کبک کانادا، تابع قوانین رومی- ژرمنی است که با قوانین فرانسه شباهت چشمگیری دارد و از سوی دیگر قوانین این ایالت، به خصوص در شاخه حقوق خصوصی بشدت تحت تأثیر حقوق کامن‌لا قرار گرفته است. یکی از این موارد، استفاده از تکنیک دعوای گروهی است که بیش از ۴۰ سال است که در کبک اجرا می‌گردد. این ایالت در اواخر دهه ۷۰ میلادی تکنیک دعوای گروهی را در آیین دادرسی خود (همانند نظام فدرالی کانادا) جای داد. دعوای گروهی در ماده ۹۹۹ آیین دادرسی مدنی کبک این‌گونه بیان شده:
«ابزار دادرسی که به هر عضو اجازه می‌دهد که به درخواست نه به وکالت، در جهت منافع دیگر اعضا اقدام کند».
این اقدام می‌تواند توسط یک فرد و یا یک شخص حقوقی حقوق خصوصی (مانند انجمن مصرف‌کنندگان) صورت گیرد. دادرسی دعوای گروهی در کبک نیز، دو مرحله‌ای است: نخست، مرحله مقدماتی اجازه دادرسی است و مرحله دوم، مرحله ورود رسمی شکایت به دستگاه قضایی است، که در مدت سه ماه پس از اجازه مقدماتی و با استماع در یک دادگاه صورت می‌گیرد.
در مرحله مقدماتی اجازه دادرسی، دیوان عالی کبک این اجازه مقدماتی را می‌دهد و صلاحیت درخواست آن به عهده دادگاه بدوی عمومی است. تقاضا تحت عنوان «درخواست برای اجازه اجرای دعوای گروهی» مطرح می‌شود. در واقع هدف از ایجاد مرحله مقدماتی، نظارت و فیلتر کردن درخواست‌هایی است که جنبه سوءاستفاده دارد.
ماده ۱۰۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی کبک، شروطی را برای پذیرش دعوای گروهی در نظر گرفته، که محاکم کبک با دیده تسامح به این شروط توجه می‌کنند:
– دعوای اعضا باید مسائل حقوقی و ماهیتی یکسان داشته باشد؛
– اعمال ارتکابی باید مسائل حقوقی و ماهیتی یکسان داشته باشد؛
– عضوی که به وی نمایندگی داده شده است، باید بتواند وظیفه نمایندگی مناسب با کار خود را انجام دهد. لازم به ذکر است اقامه دعوای گروهی بدون استیناف است. در نهایت دادگاه می‌تواند حکم به جبران خسارت صادر کند که از محل تأمین مالی عمومی و از طریق صندوق‌هایی از یارانه وزارت دادگستری کبک و بخشی از طریق بازگشت مبالغی که از ردیف بودجه قبلاً پرداخت شده است، صورت می‌گیرد. این نظام مالی باعث می‌شود که دادگاه بتواند با سرعت، حکم به جبران خسارت بزه‌دیده نماید[۲۳۳].
گفتار چهارم- رویه قضایی حاکم بر ضررهای جمعی اشخاص متشکل در حقوق ایران
رویه قضایی ایران، تاکنون آراء قابل اعتنایی در خصوص ضررهای جمعی صادر نکرده است. البته شعبه ۱۳ دیوان عالی کشور در مقام رسیدگی به اعتراض کانون وکلای دادگستری نسبت به رأیی که نمایندگی کانون وکلای دادگستری را نپذیرفته بود، ضمن دادنامه شماره ۱۳۳ مورخ ۱۱/۱۲/۱۳۵۶ که منجر به قرار منع تعقیب بازپرس گردیده بود را نقض می‌کند و صلاحیت کانون وکلا برای مطالبه زیان جمعی به علت تظاهر در امر وکالت را به عنوان مدعی خصوصی می‌پذیرد[۲۳۴].
ازآنجا که این رای حاوی اشکالاتی درمورد خواهان بودن کانونها و انجمن ها برای طرح دعوای جمعی است، متن آن را ذکر می نماییم. موضوع از این قرار است، که در تاریخ ۴/۷/۵۲ مؤسسه حقوقی دادستان، به عنوان تظاهر در امر وکالت و به استناد ماده ۵۵ قانون وکالت، از سوی کانون وکلای دادگستری تهران مورد تعقیب قرار گرفت. بازپرس قرار منع تعقیب مؤسسه متهم را صادر کرد و شعبه ۵ دادگاه استان مرکز ضمن دادنامه شماره ۱۸۶۱ قرار را تأیید کرد، بدون اینکه به سمت و صلاحیت کانون وکلا در طرح شکایت ایرادی وارد کند،‌ ولی پس از نقض این دادنامه و ارجاع رسیدگی به اتهام به شعبه ۱۳ دادگاه استان مرکز، این دادگاه ضمن دادنامه‌ شماره ۲۵۸- ۷/۳/۵۴ چنین نظر داد: «صرفنظر از جرم بودن یا جرم نبودن عمل مشتکی‌عنه اعتراض کانون وکلای دادگستری به قرار بازپرس قابل رسیدگی در دادگاه استان نیست. زیرا حق اعتراض به قرار بازپرس را مضیّع حقوق و منافع خصوصی خود تشخیص دهد. در ما نحن فیه کانون وکلای دادگستری که در واقع به منزله‌ کانونی حرفه‌ای و شغلی است، نمی‌تواند متضرر در جرم تلقی نشود، چه کانون وکلا در این قضیه ضرر مادی متحمل نشده است تا در مقام مطالبه جبران آن برآمده و بتواند طرح دعوی خصوصی بنماید. تصور ورود در خسارت معنوی بر شخص حقوقی که کانون وکلای دادگستری از آن جمله است در این مورد منتفی است. در پرونده‌ حاضر اعلام جرم کانون وکلای دادگستری را تنها می‌توان به منزله‌ اعلام وقوع جرمی تلقی کرد که برای کشف بزه و تعقیب بزهکار و به منظور کمک و معاونت با دادستان که وظیفه‌دار تعقیب جنبه عمومی جرایم و حفظ نظم اجتماع است و به نماینده کانون وکلا می‌توان اجازه و حق داد که در بازپرسی حاضر شده و در جمع‌ آوری ادله مجریان دستگاه کشف جرم و اجرای عدالت اجتماعی و قانون را یاری دهد که این امر در مرحله‌ی بازپرسی تحقق یافته است و چون قرار بازپرسی مورد موافقت دادستان که حافظ منافع جامعه است واقع شده و تعقیب عمومی جرم خاتمه یافته است، لذا حیثیت خصوصی بزه عنوان شده باقی نماینده است تا مورد تعقیب واقع شود و فرض آنکه برای بزه تظاهر در وکالت حیثیت خصوصی قائل شویم، حق تعقیب فقط برای شخص یا اشخاصی متصور است که از جرم متضرر شود و تحمل خسارتی مال، مستقیم و قطعی را اثبات کنند که وجود چنین خسارتی برای کانون وکلا قابل تصور نیست. بنا به مراتب، ‌چون معترض به قرار فاقد وصف متضرر از جرم می‌باشد، لذا قرار رد اعتراض صادر می‌شود». این نظر، در شعبه دیوان کشور بدین شرح نقض شد: «قطع نظر از اینکه تظاهر در امر وکالت از ناحیه مؤسسه یا کسانی که پروانه‌ وکالت ندارند موجب ضرر مادی وکلایی است که حائز شرایط شناخته شده و پروانه وکالت تحصیل کرده‌اند و کانون وکلا نیز حافظ حقوق جامعه وکلا است در موضوع مورد بحث که صلاحیت کانون وکلا به اعتراض به قرار بازپرسی حین رسیدگی در شعبه ۵ دادگاه استان مرکز و شعبه ۶ دیوان کشور به فرجام‌خواهی کانون از رأی دادگاه استان احراز گردیده، صدور قرار رد اعتراض از طرف شعبه ۱۳ دادگاه استان وجهه قانونی نداشته و رسیدگی مجدد به شعبه دیگر استان مرکز محول می‌شود» (پرونده‌ کلاسه ۱۴/۱۹۶۵).
شعبه ۱۳ این بار، در مقام رسیدگی به اعتراض کانون، ضمن دادنامه‌ شماره‌ ۱۳۳-۱۱/۱۲/۱۳۵۶ قرار منع تعقیب بازپرس را نقض می‌کند و بدین‌گونه صلاحیت کانون وکلای دادگستری را، به عنوان مدعی خصوصی برای جبران زیان ناشی از تظاهر به امر وکالت می‌پذیرد. به هر صورت، با استفا ده و به کارگیری از حقوق تطبیقی می‌توان گفت در حقوق ایران نیز، مانند حقوق فرانسه اشخاص حقوقی اعم از شرکت‌ها و انجمن (مؤسسات غیرانتفاعی) می‌توانند به خاطر ضرر وارده به منافع گروهی اعضای خود که سرمایه معنوی آنها را تشکیل می‌دهند مطالبه جبران خسارت کنند. بدین معنا که اشخاص حقوقی و حقیقی از حقوق مدنی یکسانی برخوردارند مگر در موارد استثنایی. این حمایت از نگارش ماده ۱۳۱ قانون کار مصوب ۱۳۶۹ که تشکیل انجمن‌های صنفی برای حفظ حقوق و منافع مشروع کارگران و کارفرمایان را تمهید نموده قابل استنباط است.
اما در مورد انجمن‌های ممتاز که هدف آنها نه فقط حمایت از منافع اعضای خود بلکه حمایت از منافع گروهی گسترده و نامشخص است؛ مثل حمایت از بیماران خاص یا انجمن حمایت از کودکان بی‌سرپرست. پذیرش حق مطالبه خسات به نمایدگی از گروه چندان ساده نیست، مگر اینکه قانون چنین حق و اختیاری را برای شخص حقوقی در نظر گرفته باشد.
در نهایت به دو نکته باید توجه داشت. یکی اینکه در این موارد، به ویژه درباره انجمن‌ها، اغلب خسارت معنوی مطرح است و اقامه دعوی در این زمینه برای جبران خسارت محل تردید و اختلاف می‌باشد، و هنوز ضرر جمعی مادی نهاد مستقل و تعریف شده‌ای را در قانون ایران برای خود پیدا نکرده است. دیگر آنکه حقوق ایران؛ مانند حقوق فرانسه اقامه دعوای گروهی به وسیله یکی از اعضاء گروه به نمایندگی از افراد نامعین را نپذیرفته است.
فصل سوم
خلاصه، نتیجه گیری و پیشنهادات
مبحث اول:خلاصه فصول
این قسمت به ارائه ی خلاصه ای از فصول، به منظور مطالعه کسانی که وقت کافی برای تفهیم این مطلب در اختیار ندارند تدوین گردیده. به علاقمندان توصیه می گردد جهت درک بهتر مطلب به اصل پایان نامه مراجعه نمایند.
گفتار اول: خلاصه فصل اول
در این فصل سعی شده تا با تبیین مسئولیت مدنی و ارائه تعریف، ذهن خواننده را بیشتر با این اصطلاح آشنا سازیم، مسئولیت مدنی با سنی جوان در صدد جبران خسارتهایی است که ممکن است بر جامعه وارد آید، این نوع مسئولیت دارای در معنی عام و خاص است که معنای عام آن شامل هر دو مسئولیت قرار دادی و غیر قرار دادی است، اما در معنای خاص صرفا ٌ به مسئولیت غیرقرار دادی اختصاص دارد که تخطی از آن با عث ایجاد مسئولیت می گردد.
هرجا که مسئولیت مدنی پا به عرصه وجود می گذارد باید بدنبال ردپائی از اخلاق بود، لیکن این دو مسئولیت با هم دارای وجوه افتراقی هستند، مسئولیت اخلاقی درونی بوده و جنبه شخصی دارد، حال آنکه مسئولیت مدنی بیرونی و جنبه ی نوعی دارد، برای تحقق مسئولیت مدنی رکن اصلی ضرر است حال آنکه در مسئولیت اخلاقی ممکن است ضرری ایجاد نگردد، ضمانت اجرای مسئولیت مدنی را دولت به عهده دارد حال آنکه مسئولیت اخلاقی از آن بی بهره است.
همچنین مسئولیت مدنی و کیفری دارای نکات مشترک و افتراقی می باشند اما هدف اصلی مسئولیت کیفری تنبیه و اصلاح مجرم است حال آنکه در مسئولیت مدنی هدف جبران ضرر و زیان ایجاد شده است در خصوص مسئولیت مدنی تاکنون نظریه پردازان دیدگاه های متفاوتی را مطرح نموده اند که امروزه مبنای تشخیص در شناخت عامل ورود زیان شناخته شده، که می توان به عنوان نمونه نظریه ی تقصیر، نظریه ی خطر ونظریه تضمین حق را نام برد.
در نظریه ی تقصیر همانگونه که از نامش پیداست عامل ورود زیان را شخصی دانسته که مرتکب تقصیر شده، و بین زیان و عمل ارتکابی رابطه علت و معلولی و جود داشته،لیکن دراین موردباراثبات تقصیر بعهده ی زیاندیده است اما در نظریه ایجاد خطر استدلات متفاوتی در این زمینه وجود دارد چرا که صرفا ٌو به محض اینکه زیان مستقر گردد کافی است تا عامل ورود زیان مکلف به جبران خسارت باشدبرعکس مورد قبلی دراینجازیاندیده ازاثبات تقصیرمعاف است. اما از آنجا که هر دو نظریه در قله ی افراظ و یا دامنه ی تفریط قرار دارند نظریه ی سومی تاسیس که اگر زیان مادی بوده از نظر تقصیر حمایت و در صورتی که از نوع جسمی و جانی باشد از مسئولیت بر مبنای خطر طرفداری کرده است. برای تحقق مسئولیت مدنی ارکانی در نظر گرفته شده که می توان از وجود ضرر فعل زیانبار و رابطه سببیت نام برد که وجود هر سه مورد در تحقق زیان لازم است تا عامل زیان را بتوان ملزم به جبران خسارت نمود.
برای مسئول شناختن عامل زیان اجتماعی هر سه مورد مزبور لازم است.
اقسام ضرر را به اعتبار جنس و ماهیت می توان به ضرر مادی و معنوی تقسیم نمود. ضرر مادی ضرری است که به مال وارد می آید اعم از اینکه مال عین باشد و یا منفعت اما در ضرر معنوی بر خلاف زیان مادی صدمه به غیر مال است و آسیب وصدمه متوجه عواطف احساسات آبرو و حیثیت است که منجر به مرگ عزیزان میگردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-04-18] [ 01:20:00 ق.ظ ]




همی گریختم از مردمان به کوه و به دشت که از خدای نبودم به آدمی پرداخت.
(همان، ص ۶۸)
یادآوری۱- همان طور که قبلاً گفتیم تعدیه در حروف اضافه در زبان فارسی بر تجاوز فعل به مفعول دلالت دارد، ولی در زبان عربی باید توجه داشت که باء‌تعدیه باء نقل خوانده می شود و شایان توجه است که تعدیه به وسیله باء حرف جر بمانند همزه باب افعال به صورت خاصی تحقق می یابد به این بیان که فاعل فعل لازم به هنگام متعدی شدن فعل به وسیله این دو، به مفعول تبدیل می گردد و چون باء تعدیه، فاعل فعل لازم را پس از متعدی ساختن آن فعل، به مفعول تبدیل می کند، باء نقل نیز گویند و ناگفته نماند که باء‌تعدیه در تبدیل فاعل فعل لازم به مفعول،‌نایب از همزه تعدیه است و از این رو هرگز نمی توان یک فعل را به هر دو متعدی ساخت،‌چه آنکه جمع بین نایب و منوب عنه صحیح نیست.
(ترجمه شرح مغنی الأدیب، سیدعلی حسینی،‌ج ۲، ص ۱۵)
یادآوری ۲- باید توجه داشت که باء تعدیه در زبان فارسی به نظر دستور شناسان قدیمی نظیر دکتر خطیب رهبر صحیح می باشد و بعضی از دستور شناسان نظیر دکتر ناتل خانلری آنرا حرف اضافه متمم ساز می دانند و در این مورد اختلاف نظر است.
(ذَهَبَ اللهُ بِنورهم و تَرَکَهُمْ فی ظُلُماتٍ لایُبْصِروُن) (بقره ،۱۷)
یعنی خدا روشنی شان را برد و ایشان را در تاریکی ها واگذاشت که « حقیقت را‌« نمی بینند.
(همان،‌ص ۱۶)
(ذَهَبْتُ بهِ إلی البیتِ.)
او به خانه بردم
(فرهنگ بزرگ جامع نوین، ترجمه المنجد، سیاح،‌ج۱،‌ص ۶۸)
(فَمَنْ جاءَ بِولایتکَ و اعْتَر َفَ بإمامَتکَ قِبلَتْ أعْمالُه )
هرکس، در قیامت، اعمال نیک خود را همراه با ولایت تو بیاورد، اعمالش پذیرفته خواهد شد.
(معانی حروف با شواهد از قرآن و حدیث، دکتر رادمنش،‌ص ۲۶)
(مَنْ جاءَ بالحَسَنهِ فَلَهْ عَشْرُ أمثالِها.) (أنعام ،۱۶۰)
هرکس یک عمل نیک بیاورد، ده برابر، همانند آن پاداش نیک خواهد داشت.
(همان)
«سبحانَ الذی أسرَی بعبده لیلاً مِن المسجدِ الحرامِ إلی المسجد الأقصی» أیْ سیَّرَهْ (أسراء ،۱)
پاک و منزه است کسی که بنده اش را شب از مسجد الحرام به مسجد الأقصی برد.
(جامع الدروس العربیه، غلایینی،‌الجزء الثالث،‌ص ۱۶۶)
« وَ آتیناهُ مِنَ الکنوزِ ما إنَّ مفاتِحَهُ لِتَنُوءُ بِالعُصبهِ اُولی القوّهِ » (قصص ،۷۶) أی:‌لَتُنیءُ العصبهَ و تُثْقِلُها.
(همان)
و از موارد استعمال باء تعدیه با فعل متعدی:‌
« و لو لا دفعُ اللهِ الناسَ بعضَهُم ببعضٍ لَفَسدَتِ الأرضُ » (بقره ،۲۵۳) (اگر خدا برخی مردم را در
مفعول اوّل مفعول دوم ببعضٍ
مقابل بعضی دیگر بر نمی انگیخت فساد روی زمین را فرا می گرفت) (ترجمه و شرح مغنی الادیب،‌سیدعلی حسینی، ج ۱،‌ص ۱۸)
۵-تعلیل
و هر که را امین شمردی در معرض تهمت آرد و گمان های نیک دوستان دروی معکوس گردد و به گناه دیگر مأخوذ باشد.
(کلیله و دمنه، تصحیح مینوی، ص ۱۷۵)
چنانکه باخه بی جهد زیادت بوزنه را دام کشید و به نادانی بباد داد.
(همان،‌ص ۲۳۸)
این مثل بدان آوردن تا ملک را مقرّر شود که در کار شنزبه تعجیل واجب است.
(همان، ص ۹۹)
اسب برگردانیم به طمع آنکه مگروی را نیز گرفته آید و بتاختم،‌چون باد از پیش من برفت.
(تاریخی بیهقی، به کوشش دکتر خطیب رهبر، ج ۱، ص ۲۵۰)
عامه مردم او را لعنت کردند بدین حرکت ناشیرین که کرد و از آن زشت ها که بر زبان راند.
(همان،‌ص ۲۳۴)
و در میان شما بسیار کس به عقل و شجاعت و هنر و کفایت بر من راجح است.
(کلیله و دمنه، تصحیح مینوی، ص ۴۱۴)
به زلف بافته رشک بنفشه چمنی به روی تافته، شرم ستاره سحری
(دیوان بهار، ج ۱، ص ۲۵۹)
هر کجا سختی کشیده ای،‌تلخی دیده ای را بینی خود را به شره در کارهای مخوف اندازد و از تابع آن نپرهیزد و زعقوبت ایزد نهراسد و حلال از حرام نشناسد. (گلستان سعدی، تصحیح فروغی، ص ۱۴۱)
« یا قومِ إنّکُمْ ظَلَمتْمُ أنفسَکم باتّخاذِکُمْ العجلَ. » (بقره ،۵۴) (موسی به قوم خود گفت:‌ای قوم من شما سبب آنکه گوساله را معبود گرفتید،‌به خودتان ظلم کردید. )
(معانی حروف با شواهد از قرآن و حدیث،‌دکتر رادمنش، ص ۲۶)
« فَکُلّاً أخَذْنا ِبذَنْبِهِ » (عنکبوت ،۴۰)(هر گروهی را بسبب گناهش مؤاخذه و عذاب کردیم)
(جامع الدروس العربیه، غلایینی، الجزء‌الثالث، ص ۲۶)
« لَیَتْتُ بزیدٍ أسداً » (به سبب دیدن زید، گویا شیری را ملاقات کردم. )
(فرهنگ بزرگ جامع نوین، ترجمه المنجد،‌سیاح، ج اول، ص ۶۸)
وَ أبیضَ یستَسْقی الغمام بوجهِهِ ثِمالُ الیَتامی عِصْمَهٌ لأراملِ
یعنی: چه بسیار کم سپید روی است که به سبب و برکت صورت وی از ابر، طلب باران می شود، او ملجأ و فریادرس یتیمان و نگاهدارنده افراد مستمند و بیوه زنان است.
لفظ باء در « بوجِهِهِ » بیانگر معنای سببیّت و تعلیل است.
(ترجمه و شرح مغنی الأدیب، حسینی،‌ج ۱، ص ۲۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ق.ظ ]




۱۲/۰-

۰۲/۱-

مأخذ: محاسبات تحقیق
همانطور که در جدول (۴-۸) مشاهده می­ شود اثر نهایی تولید ناخالص داخلی در مدل پایه ۳۲/۱- است، به عبارت دیگر یک میلیارد دلار افزایش در تولید ناخالص داخلی سبب می­ شود قیمت مسکن ۳۲/۱ واحد کاهش یابد. در کشورهای فاقد درآمد نفتی کشش و اثر نهایی تولید ناخالص داخلی بزرگتر از سایر مدل­هاست و در کشورهای فاقد درآمد نفتی تولید ناخالص داخلی اثر بزرگتری بر شاخص قیمت مسکن دارد.
اثر نهایی نقدینگی در مدل پایه ۶/۵ است و یک میلیارد دلار افزایش در نقدینگی، شاخص قیمت مسکن را ۶/۵ واحد افزایش می­دهد. همانطور که انتظار می­رود در مدل کشورهای دارای درآمد نفتی نقدینگی کشش و اثر نهایی نقدینگی بزرگتر از مدل پایه و مدل کشورهای فاقد درآمد نفتی است، در نتیجه در کشورهای نفت­خیز نقدینگی اثر بزرگتری بر قیمت مسکن دارد.
کشش و ضریب نرخ بهره بلندمدت در کشورهای فاقد درآمد نفتی بالاترین مقدار را دارد و معادل ۱۴/۱- است، به این مفهوم که یک درصد افزایش در نرخ بهره بلندمدت موجب می­ شود شاخص قیمت مسکن ۱۴/۱ واحد کاهش یابد و در واقع نرخ بهره بلندمدت جانشین مسکن محسوب می­ شود.
نرخ بهره کوتاه­مدت نیز در مدل کشورهای فاقد درآمد نفتی کشش و اثر نهایی بزرگتری نسبت به مدل پایه و مدل کشورهای دارای درآمد نفتی دارد. در کشورهای فاقد درآمد نفتی یک درصد افزایش در نرخ بهره کوتاه­مدت، ۷۶/۰ واحد شاخص قیمت مسکن را افزایش می­دهد.
شاخص تورم در مدل کشورهای فاقد درآمد نفتی ضریب و کشش بزرگتری دارد و با یک درصد افزایش در شاخص تورم، شاخص قیمت مسکن ۳۵/۰ واحد افزایش می­یابد. جمعیت نیز در مدل کشورهای فاقد درآمد نفتی کشش و اثر نهایی بزرگتری نسبت به سایر مدل­ها دارد و با افزایش یک میلیون نفر، شاخص قیمت مسکن ۰۰۷۶/۰ واحد افزایش می­یابد.
کشش و ضریب متغیر شاخص سهام در مدل پایه برابر بوده و معادل ۰۲/۰- می­باشد، به این مفهوم که با یک واحد افزایش در شاخص قیمت سهام، ۰۲/۰ واحد شخص قیمت مسکن کاهش می­یابد.
اثر نهایی متغیر نفت در کشورهای دارای درآمد نفتی ۳۲/۰ است که در مدل اثرات بحران ۲۰۰۸ به مقدار قابل توجهی افزایش یافته و به ۱۸/۱ می­رسد. به عبارت دیگر با یک دلار افزایش در قیمت نفت، شاخص قیمت مسکن ۱۸/۱ واحد افزایش می­یابد. این مسئله نشان می­دهد اثر متغیر نفت بر شاخص قیمت مسکن در طی بحران ۲۰۰۸ به مقدار قابل توجهی بیشتر از سایر دوره­هاست. همچنین اثر نهایی نرخ بهره واقعی در مدل اثرات بحران ۰۲/۱- است و با یک درصد افزایش در نرخ بهره، شاخص قیمت مسکن ۰۲/۱ واحد کاهش می­یابد.
فصل پنجم
خلاصه، نتیجه ­گیری
و
پیشنهادات
۵-۱- مقدمه
در فصل حاضر ابتدا مطالب فصول قبل مرور خواهد شد، سپس نتایج بدست آمده از این تحقیق بیان می­ شود. و در پایان با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهاداتی در زمینه تحقیق مورد نظر ارائه خواهد شد.
۵-۲- خلاصه تحقیق
نوسانات قیمت مسکن در برخی از کشورها، از جمله ایران، طی دو دهه­ اخیر یکی از چالش­های اساسی بازار مسکن و اقتصاد کشورها بوده است، به طوری که در یک دوره افزایش قابل ملاحظه در قیمت مسکن به وجود آمده و در دوره­ دیگر کاهش و یا ثبات نسبتاً زیاد و فراگیر بر قیمت مسکن حاکم می­ شود که به تبع آن تحولات قابل ملاحظه­ای در بخش مسکن و درنهایت در کل اقتصاد پدیدار می­ شود.
یکی از عوامل اصلی رشد جهشی قیمت مسکن، تقاضای سرمایه­ای مسکن است که خود ریشه در مشکلات ساختاری اقتصاد کلان از جمله رشد شتابان نقدینگی و عدم ظرفیت­پذیری سایر بخش­های اقتصادی برای جذب این نقدینگی دارد. در ادبیات اقتصادی نیز همواره از ویژگی بخش مسکن به عنوان ضربه گیر اقتصاد یاد شده است. در واقع می­توان ادعا کرد که بخش مسکن به نوعی هزینه سایر بخش­های اقتصادی را به ویژه به دلیل عدم وجود ظرفیت­های مناسب جذب کامل می ­پردازد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نقدینگی به انگیزه­ های متفاوتی وارد بازار مسکن می­ شود. بخشی از آن به انگیزه کسب عایدی سرمایه و استفاده از تغییرات احتمالی قیمت مسکن و سایر دارایی­ های جایگزین وارد بازار می­شوند. در مقابل بخش دیگری از نقدینگی، تحت تاثیر تقاضای خانوارها برای تأمین نیازهای مصرفی (تامین تقاضای سرپناه) وارد بازار می­شوند.
به عبارت بهتر یک خانوار بر اساس سبد هزینه­ای خود، مقداری از نقدینگی خود را جهت ارتقاء نیازهای مصرفی استفاده می­ کند. همچنین ارضاء نیازهای مصرفی وابستگی و ارتباط مستقیمی به قیمت نسبی مسکن و تعداد خانوارهای شهری دارد. در مقابل بخشی از نقدینگی مازاد بر نیاز خانوارها بر اساس انتظارات قیمتی در بازار مسکن به آن وارد شده و یا از آن خارج می­ شود. به طور کلی پنج بازار متفاوت را می­توان جهت کسب بازده در نظر گرفت. بازار مسکن، بازار سهام، بازار ارز، بازار طلا و فعالیت­های بازرگانی. بر این اساس خانوارها در فرایند تصمیم ­گیری خود به تحولات قیمتی مسکن در گذشته، به عنوان یک متغیر تصمیم ­گیری نگاه می­ کنند. اگر در سال­های گذشته روند قیمتی در بازار مسکن فزاینده باشد، خانوارها به انتظار کسب عایدی، نقدینگی خود را وارد بازار مسکن می­ کنند.
نوسان و نقل و انتقال شدید حجم نقدینگی در بخش مسکن یکی از معضلات این بخش است. در ابتدا منابع عظیم مالی، بنا به دلایل مختلفی که به طور عمده ناشی از رشد نقدینگی در سطح کلان است، به سوی بخش مسکن و به صورت تقاضای سوداگرانه سوق می­یابند. در شرایط فقدان الگوها و کانال­های متشکل، ورود نقدینگی به تدریج حالت هجمه­ای به خود می­گیرد. از آنجایی که فعالیت­های سوداگرانه تابع قانون بازده نزولی سود نیستند، سود در بخش مسکن همچنان بالا می­ماند، تا زمانی که اضافه عرضه در بخش به یکباره انتظارات را نسبت به سودآوری این بخش تغییر داده، منابع مالی را از بخش مسکن خارج کرده و بخش مسکن و به تبع آن اقتصاد کشور را با رکود مواجه می­سازد. به این ترتیب فعالیت­های سوداگرانه در بخش مسکن موجب افزایش قیمت آن و افزایش قیمت، موجب افزایش انتظارات و پیامد آن موجب افزایش بیشتر قیمت می­ شود. این روند به همین صورت ادامه پیدا می­ کند، تا ناگهان بر اثر ازدیاد عرضه و فقدان تقاضای غیر سوداگرانه، انتظارات معکوس شود و بخش مسکن وارد رکود شود. به دلیل اینکه بخش مسکن دارای بیشترین ارتباط پیشین با بخش­های اقتصادی است، با رکود بخش مسکن مجموعه اقتصاد به سمت رکود گسترده پیش خواهد رفت. مسئله مهم­تر آنکه ورود و خروج این نقدینگی با حداقل شفافیت همراه است و همین عامل می ­تواند فرایند تصحیح انتظارات در بازار را مختل سازد. اختلال انتظارات موجب می­ شود که فرایند تصحیح خودکار انتظارات مدت زیادتری به طول می­انجامد و همین امر شدت نوسانات را افزایش می­دهد. با کانالیزه شدن جریان نقدینگی به سمت بازار مسکن، نهادهای سیاست­گذار بخش به سادگی می­توانند از این بازار به عنوان ابزار کنترلی نوسانات استفاده کنند.
مقایسه روند تحول نقدینگی کل بخش مسکن، نقدینگی مربوط به تقاضای سرمایه­ای و مصرفی نشان می­دهد که تقاضای مصرفی با روند بطئی و ملایم، همواره فزاینده مواجه بوده است، در مقابل ادوار رونق و رکود در بخش مسکن، همگی مربوط به تقاضای سوداگرانه بوده است. آنچه که ارتباط بین رشد نقدینگی در سطح مجموعه کلان اقتصاد و تحولات بازار مسکن را به گونه بهتری نشان می­دهد، مقدار جذب افزایش نقدینگی به تقاضای سرمایه­ای مسکن است.
در مجموع به نظر می­رسد که بخش مسکن در کنار ناکارآمدی­های درون­بخشی خود، همواره با یک معضل فرابخشی دست به گریبان بوده است و آن آثار ناشی از افزایش حجم نقدینگی (که می ­تواند ناشی از آثار متفاوتی همچون افزایش درآمد نفتی، کسری بودجه و … باشد) و در نتیجه سرازیر شدن نقدینگی بخش خصوصی به سمت این بخش و ایجاد آثار تورمی بر آن است.
در این مطالعه برای بررسی اثرات نقدینگی بر نوسان قیمت در بازار مسکن از رگرسیون داده ­های تلفیقی[۱۱۸] در ایران و ۲۰ کشور توسعه یافته برای داده ­های فصلی سال­های ۲۰۰۹-۱۹۸۰ استفاده شده است.
این مطالعه شامل ۵ فصل به شرح ذیل است:
در فصل اول به کلیاتی در خصوص مسکن، قیمت مسکن و نوسان آن، فرضیات تحقیق، اهداف تحقیق، روش­های گردآوری اطلاعات و داده ­ها اشاره شد.
در فصل دوم به مکانیزم تعیین قیمت و فرایند تعدیل قیمت در بازار مسکن و عوامل موثر بر آن، نوسانات اقتصادی بخش مسکن و آثار نامطلوب آن، نقدینگی و بازار مسکن، اعتبارات و قیمت مسکن اشاره شد و سپس مطالعات انجام شده در مورد قیمت مسکن و ارتباط قیمت مسکن و سایر متغیرها بررسی گردید.
فصل سوم به معرفی الگوی مورد استفاده، نمونه آماری، تشریح الگوی داده ­های تابلویی، مدل پیشنهادی و توضیح داده ­های آماری در این مطالعه اختصاص یافت و در ادامه روند و تحولات متغیرها به طور کامل تشریح شد.
فصل چهارم به تخمین مدل و تجزیه و تحلیل نتایج اختصاص یافت. نهایتا در فصل پنجم، خلاصه، نتیجه ­گیری و پیشنهادات ارائه گردید.
۵-۳- نتیجه ­گیری
در این مطالعه تلاش بر آن است اثرات ناشی از تغییر نقدینگی بر نوسان قیمت در بازار مسکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. برای این بررسی نقش درآمدهای نفتی به عنوان کانال نقدینگی مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا یک مدل کلی برای کل نمونه مورد مطالعه تخمین زده شد و سپس کشورهای منتخب را به دو گروه کشورهای دارای درآمد نفتی و کشورهای بدون درآمد نفتی تقسیم شده ­اند و پارامتر مربوط به اثرگذاری نقدینگی در دو گروه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. اهم نتایج تخمین مدل­ها به شرح ذیل است:

  • تجزیه و تحلیل­های فصول قبل به خوبی نشان می­دهد که نوسان شدید حجم نقدینگی در بخش مسکن یکی از معضلات مهم این بخش است. نتایج تخمین­ها حاکی از آن است که سهم قابل توجهی از نوسانات قیمت مسکن توسط نقدینگی موجود در این بخش توضیح داده می­ شود. در کل مدل­های مورد مطالعه نقدینگی اثر مثبت و به شدت معنی­داری بر قیمت مسکن دارد. از این رو رشد شدید نقدینگی در صورت ثابت بودن سایر عوامل موجب افزایش شدید قیمت مسکن شده و سبب اختلال در تخصیص منابع اقتصادی خواهد شد. در صورت عدم امکان جذب نقدینگی در بازار سرمایه، احتمال انتقال آن به بازار مسکن و بروز شوک قیمت در بازار مسکن زیاد است. در این شرایط مقام­های پولی ضمن اجرای سیاست­های پولی محتاطانه می­توانند از آن ممانعت به عمل آورند. این نتایج مطابق با مطالعات قلی­زاده و کمیاب (۱۳۸۸) درگر و ولترز[۱۱۹] (۲۰۰۹)، گیس و توکسن[۱۲۰] (۲۰۰۷)، بلک و ارس[۱۲۱] (۲۰۰۷)، دی لوسیا[۱۲۲] (۲۰۰۷)، جارکینسکی و استمز[۱۲۳] (۲۰۰۸) می­باشد.
  • همانطور که نتایج آزمون­ها نشان می­دهد، متغیر تورم اثر مثبتی بر قیمت مسکن دارد و از معنی­داری بالایی برخوردار است. به طور کلی در کشورهایی که قیمت مسکن در آنها بسیار بالاست، بانک­های مرکزی با چالش­های فشار تورم مواجهند و همزمان به دنبال به حداقل رساندن این افزایش هستند. بی­ثباتی تورم نه تنها موجب خدشه­دار شدن اعتبار سیاست­گذاران کلان اقتصادی به ویژه بانک مرکزی می­ شود، بلکه تداوم آن می ­تواند منجر به موارد حاد بی­ثباتی سیاسی کشور شود. این نتایج مطابق با مطالعات بلک و ارس (۲۰۰۷)، گیس و توکسن (۲۰۰۷)، نل و مبلکی (۲۰۰۵) و ای ام اف (۲۰۰۴) می­باشد.[۱۲۴]
  • تولید ناخالص داخلی اثر منفی و معنی­داری بر شاخص قیمت مسکن داشته است. شاید دلیل منفی بودن دیگر اثر رشد GDP بر شاخص قیمت مسکن در آنست که در صورت رشد GDP شرایط انتقال سرمایه­ها به سایر بخش­های اقتصادی فراهم بوده و علاوه بر بخش مسکن در سایر بخش­ها نیز سودآوری انگیزه سرمایه ­گذاری را فراهم می­سازد و به همین دلیل بورس­بازی در بخش مسکن کمتر خواهد شد. این نتیجه مطابق با مطالعات درگر و ولترز (۲۰۰۹)، درماری و مارکیوس (۲۰۰۹)، اسنمچر و گرلند (۲۰۰۸)، آهیرن و همکاران (۲۰۰۵)، شن (۲۰۰۵)، فیلاردو (۲۰۰۵) می­باشد.[۱۲۵]
  • نرخ بهره یکی از عوامل مهم تعیین کننده قیمت مسکن است و شواهد تجربی نیز این ارتباط را تأیید می­ کند. ضریب مربوط به اثرگذاری نرخ بهره بلندمدت IL بر شاخص قیمت مسکن، منفی و معنی­دار می­باشد. این نتیجه منطبق بسیاری از مطالب بیان شده در متون نظری و یافته­های تجربی است، یعنی کاهش نرخ بهره در کشورهای منتخب موجب افزایش بی­رویه قیمت مسکن شده است. بنابراین می­توان با افزایش نرخ بهره، از رشد بی­رویه قیمت مسکن جلوگیری کرد. افزایش نرخ بهره در بر دارنده چندین اثر است. از طرفی نرخ بهره یکی از اجزای هزینه استفاده مسکن است لذا در صورت افزایش نرخ بهره هزینه استفاده افزایش می­یابد و همچنین هزینه وام مسکن زیاد می­ شود که کاهش تقاضا و قیمت را بدنبال دارد. این موضوع مورد تأکید کیس و شیلر (۲۰۰۳) نیز بوده است که تقاضای مسکن از طریق اجرای سیاست پولی انقباضی کاهش و آهنگ رشد قیمت ملایم می­ شود. اجماع نظر وجود دارد که یکی از عوامل مهم تعیین کننده افزایش قیمت­های مسکن در بسیاری از کشورها در چند سال گذشته، کاهش در نرخ­های بهره در رکود اقتصادی اخیر است. اکثر مطالعات صورت گرفته در این زمینه این موضوع را تایید می­ کنند (فیلاردو ۲۰۰۴، فیلاردو ۲۰۰۱، ابراهام و انرسون ۱۹۹۴).

همچنین پارامتر مربوط به اثرگذاری نرخ بهره کوتاه­مدت نیز کاملا معنی­دار (۱/۶t= ) است. نرخ بهره بعنوان عامل مالی در بنیادهای اقتصادی نقش کلیدی دارد. نرخ بهره موجب افزایش هزینه تأمین مالی ساخت می­ شود و می ­تواند سبب کاهش عرضه مسکن نوساز شود. معمولا واکنش عرضه مسکن نسبت به نرخ بهره و یا سایر متغیرها کند و ملایم­تر از عکس العمل تقاضا نسبت به متغیرهای یاد شده است. مطالعات لیانگ و کاو (۲۰۰۷)، بلک و ارس (۲۰۰۷)، لی و یانگ (۲۰۰۵)، نیز این نتیجه را تایید می­ کنند.

  • شاخص سهام مطابق انتظار اثر منفی و معنی­داری بر قیمت مسکن دارد. مطالعات چن و پاتل (۱۹۹۸)، شن (۲۰۰۵) نیز این نتیجه را تایید می­ کنند. سهام جانشین قوی مسکن است و به ویژه برای افراد میان­ریسک و ریسک­پذیر جانشین خوبی برای مسکن بشمار می­رود (متین ۱۳۸۸). لذا افزایش قیمت سهام می ­تواند کاهش قیمت مسکن را بدنبال داشته باشد. دلیل منطقی برای رابطه متقابل قیمت مسکن و قیمت دارایی­ های مالی عبارتند از اینکه: افزایش قیمت یکی از دارایی­ ها، می ­تواند تقاضا برای دیگر دارایی­ ها را بعلت استراتژی تخصیص پرتفولیو بالا ببرد. یعنی بسیاری از سرمایه گذاران می­خواهند نسبت معینی از یک دارایی را در سبد دارایی مالی خود نگهداری کنند. اگر قیمت یک دارایی نسبت به دیگر دارایی­ ها بطور معنی­داری افزایش یابد، سرمایه ­گذاران باید پورتفولیوی خود را دوباره تخصیص دهند.
  • ضریب متغیر جمعیت نیز مطابق انتظار مثبت بوده و از معنی­داری بالایی برخوردار است، که این نشان­دهنده تاثیر­گذاری بالای این متغیر است. تغییر در جمعیت منجر به افزایش تقاضا برای مسکن شده و به تبع آن موجب افزایش قیمت مسکن می­ شود.
  • نتایج تخمین­ها حاکی از آن است که نقدینگی در کشورهای دارای درآمد نفتی اثر شدیدتری بر نوسان قیمت مسکن نسبت به کشورهایی که فاقد درآمدهای نفتی هستند می­ گذارد. با افزایش قیمت نفت که به تبع افزایش درآمدهای نفتی را به دنبال دارد، حجم نقدینگی موجود افزایش یافته و سبب افزایش قیمت مسکن می­ شود. پس درآمدهای نفتی از کانال نقدینگی بر قیمت مسکن تاثیر می­گذارند و این کاملا مطابق انتظار است.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ق.ظ ]




فصل چهارم – سنتز و بررسی ویژگی‌های نانوکامپوزیت سیلیکا آئروژل/نانوذرات فریت کبالت
۵۱
۶۳
لیست علایم و اختصارات
برونر، امت، تلر(Brunauer, Emmett, Teller) BET
پراش پرتو ایکس (X-Ray Diffraction) XRD
مغناطیس­سنج نمونه­ ارتعاشی (Vibrating Sample Magnetometer) VSM
میکروسکوپ الکترونی گسیل میدانی (Field Emission Scanning Electron Microscopy) FE-SEM
میکروسکوپ الکترونی عبوری (Transmission Electron Microscopy) TEM
آنگسترم (Angestrom) Å
اورستد (Oersted) Oe
نانومتر (Nanometer) nm
واحد مغناطیسی (Electromagnetic Units) emu
فصل اول
مفاهیم اولیه
مقدمه
از اواخر قرن بیستم دانشمندان تمرکز خود را بر فناوری نوینی معطوف کردند که به عقیده‌ی عده‌ای تحولی عظیم در زندگی بشر ایجاد می‌کند. این فناوری نوین که در رشته‌هایی همچون فیزیک، شیمی و مهندسی از اهمیت زیادی برخوردار است، نانوتکنولوژی نام دارد. می‌توان گفت که نانوفناوری رویکردی جدید در تمام علوم و رشته‌ها می‌باشد و این امکان را برای بشر به وجود آورده است تا با یک روش معین به مطالعه‌ی مواد در سطح اتمی و مولکولی و به سبک‌های مختلف به بازآرایی اتم‌ها و مولکول‌ها بپردازد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در چند سال اخیر، چه در فیزیک تجربی و چه در فیزیک نظری، توجه قابل ملاحظه‌ای به مطالعه‌ی نانوساختارها با ابعاد کم شده است و از این ساختارها نه تنها برای درک مفاهیم پایه‌ای فیزیک بلکه برای طراحی تجهیزات و وسایلی در ابعاد نانومتر استفاده شده­است. وقتی که ابعاد یک ماده از اندازه‌های بزرگ مانند متر و سانتی­متر به اندازه‌هایی در حدود یک دهم نانومتر یا کم­تر کاهش می‌یابد، اثرات کوانتومی را می‌توان دید و این اثرات به مقدار زیاد خواص ماده را تحت الشعاع قرار می‌دهد. خواصی نظیر رنگ، استحکام، مقاومت، خوردگی یا ویژگی‌های نوری، مغناطیسی و الکتریکی ماده از جمله‌ی این خواص‌ می‌باشند [۱].
۱-۱ شاخه‌های فناوری نانو
تفاوت اصلی فناوری نانو با فناوری‌های دیگر در مقیاس مواد و ساختارهایی است که در این فناوری مورد استفاده قرار می‌گیرند. در حقیقت اگر بخواهیم تفاوت این فناوری را با فناوری‌های دیگر بیان نماییم، می‌توانیم وجود عناصر پایه را به عنوان یک معیار ذکر کنیم. اولین و مهم­ترین عنصر پایه نانو ذره است. نانوذره یک ذره‌ی میکروسکوپی است که حداقل طول یک بعد آن کمتر از ١٠٠ نانومتر است و می­توانند از مواد مختلفی تشکیل شوند، مانند نانوذرات فلزی، سرامیکی و نانوبلورها که زیر مجموعه ­ای از نانوذرات هستند [ ۳و ۲]. دومین عنصر پایه نانوکپسول است که قطر آن در حد نانومتر می‌باشد. عنصر پایه‌ی بعدی نانولوله‌ها هستند که خواص الکتریکی مختلفی از خود نشان می‌دهند و شامل نانولوله‌های کربنی، نیترید بور و نانولوله‌های آلی می‌باشند [۴].
۱-۲ روش‌های ساخت نانوساختارها
تولید و بهینه­سازی مواد بسیار ریز، اساس بسیاری از تحقیقات و فناوری‌های امروزی است. دستورالعمل‌های مختلفی در خصوص تولید ذرات بسیار ریز در شرایط تعلیق[۱] وجود دارد ولی در خصوص انتشار و تشریح دقیق فرایند رسوب‌گیری و روش‌های افزایش مقیاس این فرآیندها در مقیاس تجاری محدودیت وجود دارد. برای تولید این نوع مواد بسیار ریز از پدیده‌های فیزیکی یا شیمیایی یا به طور همزمان از هر دو استفاده می‌شود. برای تولید یک ذره با اندازه مشخص دو فرایند اساسی وجود دارد، درهم شکستن) بالا به پایین) و دیگری ساخته شدن) پایین به بالا). معمولا روش‌های پائین به بالا ضایعاتی ندارند، هر چند الزاما این مسأله صادق نیست [۶ و۵]. مراحل مختلف تولید ذرات بسیار ریز عبارت است از، مرحله‌ی هسته‌زایی اولیه و مرحله‌ی هسته‌زایی[۲] و رشد خود به خودی[۳]. در ادامه به طور خلاصه روش‌های مختلف تولید نانوذرات را بیان می‌کنیم. به طور کلی روش‌های تولید نانوذرات عبارتند از:
× چگالش بخار
× سنتز شیمیایی
× فرآیندهای حالت جامد (خردایشی)
× استفاده از شاره‌ها فوق بحرانی به عنوان واسطه رشد نانوذرات فلزی
× استفاده از امواج ماکروویو و امواج مافوق صوت
× استفاده از باکتری‌هایی که می­توانند نانوذرات مغناطیسی و نقره‌ای تولید کنند
پس از تولید نانوذرات می‌توان با توجه به نوع کاربرد آن‌ها از روش‌های رایج زمینه‌ای مثل روکش­دهی یا اصلاح شیمیایی نیز استفاده کرد [۷].
۱-۳ کاربردهای نانوساختارها
یکی از خواص نانوذرات نسبت سطح به حجم بالای این مواد است. با بهره گرفتن از این خاصیت می‌توان کاتالیزورهای قدرتمندی در ابعاد نانومتری تولید نمود. این نانوکاتالیزورها بازده واکنش‌های شیمیایی را به شدت افزایش داده و همچنین به میزان چشم­گیری از تولید مواد زاید در واکنش‌ها جلوگیری خواهند نمود. به کارگیری نانو‌ذرات در تولید مواد دیگر استحکام آن‌ها را افزایش داده و یا وزن آن‌ها را کم می‌کند. همچنین مقاومت شیمیایی و حرارتی آن‌ها را بالا برده و واکنش آن‌ها در برابر نور وتشعشعات دیگر را تغییر می‌دهد.
با بهره گرفتن از نانوذرات نسبت استحکام به وزن مواد کامپوزیتی به شدت افزایش خواهد یافت. اخیرا در ساخت شیشه ضد آفتاب از نانوذرات اکسید روی استفاده شده است. استفاده از این ماده علاوه بر افزایش کارآیی این نوع شیشه­ها، عمر آن‌ها را نیز چندین برابر نموده ­است .از نانوذرات همچنین در ساخت انواع ساینده‌ها، رنگ‌ها، لایه‌های محافظتی جدید و بسیار مقاوم برای شیشه‌ها، عینک‌ها (ضدجوش و نشکن)، کاشی‌ها و در حفاظ‌های الکترومغناطیسی شیشه‌های اتومبیل و پنجره استفاده می‌شود. پوشش‌های ضد نوشته برای دیوارها و پوشش ­های سرامیکی برای افزایش استحکام سلول‌های خورشیدی نیز با بهره گرفتن از نانوذرات تولید شده‌اند.
وقتی اندازه ذرات به نانومتر می‌رسد یکی از ویژگی‌هایی که تحت تأثیر این کوچک شدن اندازه قرارمی‌گیرد تأثیرپذیری از نور و امواج الکترومغناطیسی است. با توجه به این موضوع اخیراً چسب‌هایی از نانوذرات تولید شده‌اند که کاربردهای مهمی در صنایع الکترونیکی دارند. نانولوله‌ها در موارد الکتریکی، مکانیکی و اپتیکی بسیار مورد توجه بوده‌اند. روش‌های تولید نانولوله‌ها نیز متفاوت می‌باشد، همانند تولید آن‌ها بر پایه محلول و فاز بخار یا روش رشد نانولوله‌ها در قالب که توسط مارتین[۴] مطرح شد. نانولایه‌ها در پوشش‌های حفاظتی با افزایش مقاومت در خوردگی و افزایش سختی در سطوح و فوتولیز و کاهش شیمیایی کاربرد دارند.
نانوذرات نیز به عنوان پیش­ماده یا اصلاح ساز در پدیده های فیزیکی و شیمیایی مورد توجه قرار گرفته‌اند. هاروتا[۵] و تامسون[۶] اثبات کردند که نانوذرات فعالیت کاتالیستی وسیعی دارند، مثل تبدیل مونواکسید کربن به دی اکسید کربن، هیدروژنه کردن استیرن به اتیل بنزن و هیدروژنه کردن ترکیبات اولفیتی در فشار بالا و فعالیت کاتالیستی نانوذرات مورد استفاده در حسگرها که مثل آنتن الکترونی بین الکترود و الکترولیت ارتباط برقرار می‌کنند [۷].
۱-۴ مواد نانومتخلخل
مواد نانو متخلخل دارای حفره‌هایی در ابعاد نانو هستند و حجم زیادی از ساختار آن‌ها را فضای خالی تشکیل می‌دهد. نسبت سطح به حجم (سطح ویژه) بسیار بالا، نفوذپذیری یا تراوایی[۷] زیاد، گزینش­پذیری خوب و مقاومت گرمایی و صوتی از ویژگی‌های مهم آن‌ها می‌باشد. با توجه به ویژگی‎‌های ساختاری، این به عنوان تبادل‌گر یونی[۸]، جدا کننده[۹]، کاتالیزور، حس‌گر، غشا[۱۰] و مواد عایق استفاده می‌شود.
نسبت حجمی فضای خالی ماده‌ی متخلخل به حجم کل ماده‌ تخلخل[۱۱] نامیده می­ شود. به موادی که تخلخل آن‌ها بین ۲/۰ تا ۹۵/۰ باشد نیز مواد متخلخل[۱۲] می‌گویند. حفره‌ای که متصل به سطح آزاد ماده است حفره‌ی باز[۱۳] نام دارد که برای صاف کردن غشا، جداسازی[۱۴] و کاربردهای شیمیایی مثل کاتالیزور و کروماتوگرافی[۱۵] (جداسازی مواد با بهره گرفتن از رنگ آن‌ها) مناسب است. به حفره‌ای که دور از سطح آزاد ماده است حفره‌ی بسته[۱۶] می‌گویند که وجود آن‌ها تنها سبب افزایش مقاومت گرمایی و صوتی و کاهش وزن ماده شده و در کاربردهای شیمیایی سهمی ندارد. حفره‌ها دارای اشکال گوناگونی همچون کروی، استوانه­ای، شیاری، قیفی شکل و یا آرایش شش گوش[۱۷] هستند. همچنین تخلخل‌ها می‌توانند صاف یا خمیده یا همراه با چرخش و پیچش باشند [۷].
بر اساس دسته­بندی که توسط آیوپاک[۱۸] صورت گرفته است، ساختار محیط متخلخل با توجه به میانگین ابعاد حفره‌ها، مواد سازنده و نظم ساختار به سه گروه تقسیم ­بندی می­شوند که در شکل ۱-۱ نشان داده شده است:
الف) دسته بندی بر اساس اندازه­ حفره:

    • میکرومتخلخل[۱۹]: دارای حفره­هایی با قطر کمتر از ۲ نانومتر.
    • مزومتخلخل[۲۰]: دارای حفره­هایی با قطر ۲ تا ۵۰ نانومتر.
    • ماکرومتخلخل:[۲۱] دارای حفره­هایی با قطر بیش از ۵۰ نانومتر.

شکل ۱-۱ انواع سیلیکا براساس اندازه حفره: الف) ماکرو متخلخل، ب) مزو متخلخل، ج) میکرو متخلخل [۸].
بر اساس شکل و موقعیت حفره‌ها نسبت به یکدیگر در داخل مواد متخلخل، حفره‌ها به چهار دسته تقسیم می‌شود: حفره‌های راه به راه[۲۲]، حفره‌های کور[۲۳]، حفره‌های بسته[۲۴] و حفره‌های متصل به هم[۲۵] که در شکل (۲-۱) به صورت شماتیک این حفره‌ها را نشان داده ­شده است.
شکل ۱-۲ نوع تخلخل‌ها بر اساس شکل و موقعیت [۸].
بر اساس تعریف مصطلح نانوفناوری، دانشمندان شیمی در عمل نانو متخلخل[۲۶] را برای موادی که دارای حفره­هایی با قطر کمتر از ۱۰۰ نانومتر هستند به کار می‌برند که ابعاد رایجی برای مواد متخلخل در کاربردهای شیمیایی است.
ب) دسته­بندی بر‌اساس مواد تشکیل دهنده:

  • مواد نانومتخلخل آلی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ق.ظ ]




نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که بر پایه مقدار ویژه چهار عامل با مقدار ویژه بزرگتر از یک استخراج شدند که به ترتیب گزارش بیشینه واریانس مرتب شدهاند. با توجه به طبیعت هریک از عاملها، این عاملها به نام: عامل زیستمحیطی، عامل فعالیتهای آموزشی-ترویجی، عامل کانالهای ارتباطی و عامل اقتصادی نامگذاری شدند. با توجه به مقدار ویژه عاملها استخراج شده، عامل زیستمحیطی با مقدار ویژه ۹۵/۶ به تنهایی قادر است۷۷/۲۵ درصد واریانس را محاسبه و توضیح دهد و بیشترین سهم را در تبیین واریانس کل متغیرهای پذیرش نهادههای زیستی دارا میباشد و پس از آن، عامل فعالیتهای آموزشی-ترویجی با مقدار ویژه ۷۹/۴ میباشد و ۷۶/۱۷ درصد واریانس را تببین میکند. عامل کانالهای ارتباطی با مقدار ویژه ۸۶/۳ میباشد و ۳۲/۱۴ درصد واریانس را محاسبه میکند. عامل اقتصادی با مقدار ویژه ۸۹/۲ میباشد و ۷۳/۱۰ درصد واریانس را تبیین میکند. در مجموع چهار عامل استخراج شده ۵۹/۶۸ از کل واریانس پذیرش نهادههای زیستی را تبیین میکنند.
نتایج حاصل از آزمون همبستگی میان عاملهای پژوهش با ابعاد مؤثر بر پذیرش نهادههای زیستی نشان داد که بین عامل زیستمحیطی، عامل کانالهای ارتباطی و عامل مزیت اقتصادی با ادراک پاسخگویان از سودمندی نهادههای زیستی رابطه معنیداری وجود دارد و این عوامل بر ادراک گندمکاران در خصوص سودمند و مفید بودن نهادههای زیستی مؤثر بودهاند.
همچنین بین عامل مزیت اقتصادی و عامل کانالهای ارتباطی با ادراک پاسخگویان درخصوص سهولت استفاده از نهادههای زیستی رابطه معنیداری وجود دارد و عوامل اقتصادی نظیر کاهش هزینه های مربوط به تأمین نهادههای شیمیایی، افزایش عملکرد محصول گندم و کاهش هزینه های حمل و نقل بر ادراک گندمکاران در خصوص سهولت استفاده از نهادههای زیستی مؤثر بودهاند. همچنین مشورت با خانواده، فامیل و دوستان به عنوان کانالهای ارتباطی نیز میتواند بر ادراک پاسخگویان در خصوص سهولت کاربرد نهادههای زیستی مؤثر باشد.
نتایج نشان داد که بین عامل زیستمحیطی، عامل کانالهای ارتباطی و عامل مزیت اقتصادی با نگرش پاسخگویان در خصوص استفاده از نهادههای زیستی رابطه معنیداری وجود دارد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین عامل زیستمحیطی، عامل کانالهای ارتباطی و عامل مزیت اقتصادی با تمایل پاسخگویان در خصوص استفاده از نهادههای زیستی رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر این بود که بین عامل زیستمحیطی، عامل آموزشی- ترویجی، عامل کانالهای ارتباطی و عامل مزیت اقتصادی با رفتار پاسخگویان در خصوص استفاده از نهادههای زیستی رابطه معنیداری وجود دارد.
سوال ۷ : آیا بین ادراک از سودمندی، ادراک از سهولت کاربرد نهادههای زیستی، نگرش به کاربرد، تمایل به کاربرد با رفتار کشاورزان در خصوص پذیرش نهادههای زیستی براساس مدل TAM دیویس رابطه وجود دارد؟ نتایج حاصل از آزمون همبستگی میان متغیرهای وابسته پژوهش نشان داد که بین متغیر ادراک از سهولت کاربرد نهادههای زیستی با ادراک از سودمندی نهادههای زیستی رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد. همچنین بین متغیرهای ادراک از سهولت کاربرد نهادههای زیستی و ادراک از سودمندی نهادههای زیستی با نگرش کشاورزان نسبت به کاربرد نهادههای زیستی رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد. بین متغیرهای ادراک از سودمندی نهادههای زیستی و نگرش کشاورزان نسبت به کاربرد نهادههای زیستی با تمایل آنها در خصوص کاربرد نهادههای زیستی رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین متغیر تمایل به کاربرد نهادههای زیستی با رفتار کشاورزان جهت کاربرد نهادههای زیستی رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد.
سوال ۸: ویژگیهای شخصی و زراعی و … کشاورزان گندمکار مورد مطالعه بر ادراک از سهولت و ادراک از سودمندی نهادههای زیستی براساس مدل TAM دیویس چه تأثیری دارند؟
تفکیک اثرات متغیرهای بیرونی و ادراک از سهولت کاربرد نهادههای زیستی بر ادراک از سودمندی نهادههای زیستی حاکی از آن است که در بین متغیرهای اثر گذار، ادراک از سهولت کاربرد نهادههای زیستی و ویژگیهای زیستمحیطی تأثیر مستقیم، مثبت و معنادار بر ادراک از سودمندی نهادههای زیستی دارند. متغیرهای مستقل ۴۷/۰درصد از متغیر درک از سودمندی نهادههایزیستی را در سطح معنیداری پیشبینی می‌کنند.
همچنین تفکیک اثرات متغیرهای بیرونی بر ادراک از سهولت کاربرد نهادههای زیستی حاکی از آن است که در بین متغیرهای اثرگذار، کانالهای ارتباطی و مزیت اقتصادی تأثیر مستقیم، مثبت و معنادار بر ادراک از سهولت کاربرد نهادههای زیستی دارند. متغیرهای مستقل ۰۷/۰ درصد از متغیر درک از سهولت کاربرد نهادههایزیستی را در سطح معنیداری پیشبینی می‌کنند.
سوال ۹: ادراک از سودمندی و سهولت کاربرد نهادههای زیستی چه تأثیری بر نگرش کشاورزان جهت پذیرش نهادههای زیستی براساس مدل TAM دیویس دارد؟
تفکیک اثرات متغیرهای ادراک از سودمندی و ادراک از سهولت کاربرد نهادههای زیستی بر نگرش به کاربرد نهادههای زیستی حاکی از آن است که در بین متغیرهای اثرگذار، متغیر ادراک از سودمندی تأثیر مستقیم، مثبت و معنادار بر نگرش به کاربرد دارد و متغیر ادراک از سهولت کاربرد نهادههای زیستی بر نگرش به کاربرد نهادههای زیستی تأثیر چندانی نداشته است. این دو متغیر ۱۱/۰ درصد از متغیر نگرش به کاربرد نهادههایزیستی را در سطح معنیداری پیشبینی می‌کنند.
سوال ۱۰: نگرش و ادراک کشاورزان از سودمندی نهادههای زیستی چه تأثیری بر تمایل آنها جهت پذیرش نهادههای زیستی براساس مدل TAM دیویس دارد؟
تفکیک اثرات متغیرهای ادراک از سودمندی و نگرش بر تمایل به کاربرد نهادههای زیستی حاکی از آن است که در بین متغیرهای اثرگذار، متغیر ادراک از سودمندی و نگرش تأثیر مستقیم، مثبت و معنادار بر تمایل به کاربرد نهادههای زیستی دارند. این دو متغیر ۶۰/۰ درصد از متغیر تمایل به کاربرد نهادههایزیستی را در سطح معنیداری پیشبینی می‌کند بنابراین درک کشاورزان از مفید بودن نهادههای زیستی نگرش آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و وقتی فرد نسبت به نهادههای زیستی نگرش مثبتی داشته باشد، تمایل پیدا میکند که از این نهادهها در مزارع گندم خود استفاده کند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سوال ۱۱: تمایل کشاورزان چه تأثیری بر رفتار آنها جهت پذیرش نهادههای زیستی براساس مدل TAM دیویس دارد؟ تفکیک اثرات متغیر تمایل بر رفتار به کاربرد نهادههای زیستی حاکی از آن است که متغیر تمایل به کاربرد نگرش تأثیر مستقیم، مثبت و معنادار بر رفتار به کاربرد نهادههای زیستی دارند. متغیر تمایل ۲۰/۰ درصد از متغیر رفتار به کاربرد نهادههایزیستی را در سطح معنیداری پیشبینی می‌کند. وقتی کشاورزان نسبت به استفاده از یک فناوری تمایل داشته باشند اقدام به استفاده از آن فناوری مینمایند.
در راستای این نتایج پیشنهادهای زیر ارائه میگردد:
درصورتی که کشاورزان اقدام به کاربرد نهادههای زیستی در مزارع خود نمایند، دولت تسهیلات لازم از جمله واگذاری ماشینآلات کشاورزی با هزینه های کمتر، اختصاص مکانی جهت انبارکردن محصول گندم، توزیع به موقع نهادههای زیستی و بازاریابی محصول کشاورزان را تأمین نماید.
با توجه به نقش عمده کلاسهای آموزشی- ترویجی بر میزان آگاهی کشاورزان میتوان با برگزاری کلاسهای آموزشی- ترویجی با حضور کارشناسان ماهر و با تجربه بر میزان دانش کشاورزان نسبت به مفید و آسان بودن کاربرد نهادههای زیستی افزود و نگرش، تمایل و رفتار آنها را تحت تأثیر قرار داد.
نظر به اهمیت اختصاص یارانه به نهادههای زیستی جهت ایجاد تمایل در کشاورزان به جایگزینی نهادههای زیستی به جای نهادههای شیمیایی، پیشنهاد میشود که سیاستهای پرداخت یارانه برای انواع نهادههای زیستی اتخاذ شود تا بتوان در ایجاد تمایل مثبت در کشاورزان جهت استفاده از این نهادهها مؤثر واقع شد.
دولت جهت سوق دادن کشاورزان نسبت به کاربرد نهادههای زیستی میتواند به کشاورزانی که محصول سالم و عاری از سم تولید میکنند پاداش بدهد( دادن وامهای کمبهره، فروش محصول گندم این کشاورزان با قیمت بیشتر، پرداخت بخشی از هزینههایی که صرف نمودند و ..).
نظر به اینکه نهادههای شیمیایی به راحتی در دسترس کشاورزان قرار میگیرند با ممانعت دولت از واردات کود و سموم شیمیایی به کشور، دولت میتواند زمینه را برای سوق دادن کشاورزان به استفاده از نهادههای زیستی فراهم نماید.
جریمه نمودن کشاورزانی که محصولاتی آلوده و آغشته به سم تولید نمودهاند.
با توجه به رابطهای که میان سن و سطح تحصیلات با نگرش، تمایل و رفتار کشاورزان وجود دارد، باید زمینهی حضور بیشتر کشاورزان جوان را در عرصه کشاورزی فراهم نمود و با برگزاری کلاسهایی مختص جوانان روستایی جهت تشویق و تغییر ذهنیت آنان به سمت کاربرد نهادههای زیستی اقدام نمود .
یافتهها بیانگر آن است که نگرش، تمایل و رفتار کشاورزان تحت تأثیر کانالهای ارتباطی و منابع اطلاعاتی متفاوتی است و با توجه به اینکه کشاورزان به نظرات اعضای خانواده، دوستان، رهبران محلی و کشاورزان نمونه و پیشرو اهمیت بیشتری میدهند، میتوان از این افراد جهت تشویق کشاورزان جهت کاربرد نهادههای زیستی استفاده نمود.
با توجه به اینکه اکثر کشاورزان منطقه مورد نظر را کشاورزان خردهپا تشکیل میدهند باید بیشتر مورد توجه برنامههای ترویجی قرار بگیرند. زیرا این کشاورزان نسبت به کاربرد نهادههای زیستی که اثرات بلند مدت داشته باشند نگرش مساعدی ندارند، لذا باید نگرش این کشاورزان را جهت کاربرد نهادههای زیستی تحت تأثیر قرار داد.
ساخت مستندهایی در خصوص تأثیر نهادههای زیستی بر سالم بودن محصولات و انتشار آن از طریق رسانه های جمعی نظیر تلویزیون میتوان نگرش، تمایل و رفتار کشاورزان را تحت تأثیر قرار دهد.
ایجاد مزارع نمایشی در روستاها توسط کارشناسان جهادکشاورزی به منظور آشنایی کشاورزان با محصول ارگانیک میتواند نگرش کشاورزان را نسبت به کاربرد نهادههای زیستی در اراضی گندم ارتقاء دهد.
پیشنهاد برای پژوهشهای آینده
پیامدهای استفاده از نهادههای زیستی مورد ارزیابی قرار گیرد
نقش ترویج و آموزش کشاورزی در پذیرش نهادههای زیستی توسط کشاورزان بررسی شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر نگرش، تمایل و رفتار کشاورزان در خصوص نهادههای زیستی برای سایر محصولات
ارزیابی تأثیر نهادههای شیمیایی بر سلامت مصرفکنندگان محصولات کشاورزی .
منابع
آمارنامه جهاد کشاورزی استان لرستان. ۱۳۹۲.
الهی، ش.، عبدی، ب. و دانایی فرد، ح. ۱۳۸۹. پذیرش دولت الکترونیک در ایران: تبیین نقش متغیرهای فردی، سازمانی و اجتماعی مطرح در پذیرش فناوری. چشمانداز مدیریت دولتی، شماره ۱، صص۶۷-۴۱.
احمدی ده قطب الدینی، م. ۱۳۸۹. روابط ساختاری بین سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس .فصلنامه اندیشه های تازه در علوم تربیتی .سال پنجم ، شماره ی دوم ، صص ۱۴۲-۱۲۹.
احمدی، ق.، محمدخانی، م. و مشکانی، م. ۱۳۸۹. تاثیر تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف-فناوری بر پذیرش فناوری رایانه: چشم اندازهای جدید روانشناسی اجتماعی . فصلنامه روانشناسی تربیتی، شماره ۱۶، سال ۶، صص ۱۲۶ – ۱۰۴ .
اسحاقی، ر. ۱۳۸۹. اهمیت و جایگاه ترویج و آموزش کشاورزی در استفاده بهینه از کودهای شیمیایی توسط روستاییان درجهت کشاورزی پایدار. اولین کنگره چالشهای کود در ایران، ۱۲ -۱۰ اسفند ۱۳۸۹ تهران، انتشارات مؤسسه تحقیقات خاک و آب.
اسدی رحمانی، ه. ۱۳۸۹ .کودهای زیستی در ایران: فرصت ها و چالش ها نوشته در اولین کنگره چالش های کود در ایران، ۱۲ -۱۰ اسفند ۱۳۸۹ تهران، انتشارات مؤسسه تحقیقات خاک و آب.
اسدی، ع. و نادری مهدیی،ک. ۱۳۹۰. کشاورزی پایدار. تهران:انتشارات دانشگاه پیام نور، گروه اقتصاد کشاورزی.
افشاری، ز. ۱۳۸۷. شناسایی عوامل مؤثر بر نگرشها و رفتارهای پایداری در بین پنبهکاران استان اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان.
اکبری، ف.، پوری، ک.، کامکار، ب. و عالی مقام، م. ۱۳۹۰. تأثیر بقایای گندم، یونجه، ذرت، سویا و پنبه بر محتوای پتاسیم خاک و جذب آن در گندم(Triticum aestivum L.) . نشریه بوم شناسی کشاورزی جلد ۳، شماره۲، ص. ۱۷۱-۱۶۳.
آمارنامه کشاورزی محصولات زراعی ۱۳۹۰-۱۳۸۹. ۱۳۹۲. تهران : وزارت جهادکشاورزی، معاونت برنامه ریزی و اقتصادی، مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات .
ایرانیپور، ش.، صالحی، م.، اکبری، ر. و باقر زاده، ف. ۱۳۸۶. کود سبز چیست ؟. فصلنامه نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی، سال چهارم ، شماره ۱۵، صص ۲۷-۱۳.
براتی، م.، وردیپور، ح.، معینی، ب.، فرهادی نسب، ع. و محجوب، ح.۱۳۹۰. اثربخشی آموزش مبتنی بر تئوری رفتار برنامه ریزی شده در پیشگیری از سوء مصرف MDMA ( اکستازی) در دانشجویان. مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دوره ۲۳، شماره ۳. صص۲۹-۲۰.
بلوکآذری، ن. ۱۳۸۹. اثرات مصرف کودهای شیمیایی در منابع آبی دشت فومنات در استان گیلان. اولین کنگره چالشهای کود در ایران . ۱۲ -۱۰ اسفند ۱۳۸۹ تهران، انتشارات مؤسسه تحقیقات خاک و آب.
بهجت، ا.، طرازکار، م. و نجاتی، ع. ۱۳۸۶. بررسی اثر کلاسهای ترویجی بر مصرف بهینه کود ازته در زراعت گندم دیم مطالعه موردی: استان کرمانشاه. ششمین کنفرانس اقتصاد کشاورزی ایران، ۳ آبان ماه ۱۳۸۶، مشهد – انجمن اقتصاد کشاورزی ایران, دانشگاه فردوسی مشهد.
بیگدلی، ا. و صدیقی، ح. ۱۳۸۹. بررسی رفتار پذیرش روش های کشاورزی پایدار توسط مددکاران ترویجی استان قزوین. مجله تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، دوره ۲-۴۱، شماره ۳، صص ۴۱۲-۴۰۵.
پاپ زن، ع. و شیری، ن. ۱۳۹۱. بررسی موانع و مشکلات توسعه کشاورزی. فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی، سال یکم، شماره۱، پیاپی ۱، صص ۱۲۶-۱۱۳.
پورقاسم، ف. و علیبیگی، ا. ۱۳۹۲. تحلیل تمایل کشاورزان شهرستان کرمانشاه به جایگزینی کودهای آلی به جای کودهای شیمیایی. مجله پژوهشهای ترویج و آموزش کشاورزی، سال ششم، شماره ۳. صص ۴۷-۳۳.
پیرستهانوشه، ه.، امام، ی. و جمالی رامین، ف. ۱۳۸۹. مقایسه اثر کودهای زیستی با کودهای شیمیایی بر رشد، عملکرد و درصد روغن آفتابگردان در سطوح مختلف تنش خشکی (Helianthus annuss L. ). نشریه بوم شناسی کشاورزی، جلد۲، شماره۳، صص ۵۰۱-۴۹۲.
تاجریمقدم، م.، پزشکیراد، غ. و شعبانعلی فمی، ح. ۱۳۹۱. بررسی نگرش کارشناسان ترویج کشاورزی استان خراسان رضوی نسبت به استفاده از تلفن همراه در فعالیتهای ترویجی. مجله پژوهشهاى ترویج و آموزش کشاورزى، سال پنجم، شماره۴، پیاپى ۲۰. صص ۶۸-.۵۹
تهامی زرندی، م.، رضوانیمقدم، پ. و جهان، م. ۱۳۸۹. مقایسه تاثیرکودهای آلی و شیمیایی بر عملکرد و درصد اسانس(Ocimum basilicum L. ) گیاه دارویی ریحان. نشریه بوم شناسی کشاورزی، جلد ۲، شماره ۲، صص ۸۲-۷۰.
جاودان، ا.، مهرابی بشرآبادی، ح .و پاکروان، م. ۱۳۸۹. بررسی مصرف کودهای شیمیایی و پیش بینی روند آینده آن در ایران. اولین کنگره چالشهای کود در ایران. ۱۲-۱۰ اسفند ۱۳۸۹ تهران. انتشارات مؤسسه تحقیقات خاک و آب.
جباری، ح.، مقدمخمسه، ع. و سیفزاده، س. ۱۳۸۶. کشاورزی ارگانیک از دیدگاه زیستمحیطی . انسان ومحیط زیست، دوره جدید، شماره ۳، صص ۴۵-۳۸.
جعفری، ا.، محلوجی، م.، صلحی، م. و دوازدهامامی، س. ۱۳۸۶ . آشنایی با اصول کشاورزی ارگانیک. فصلنامه علمی کشاورزی پایدار . شماره ۳. صص ۱۹– ۱۳.
جعفریمقدم، م.، م رضاپور، م.، آروین، پ. و خندان، ت.۱۳۸۹. مقایسه اثرات کودهای دامی و شیمیایی بر عملکرد و اجزاء عملکرد گندم. پنجمین همایش ملی ایدههای نو در کشاورزی، داﻧﺸﻜﺪه ﻛﺸﺎورزی. ۲۸-۲۷ ﺑﻬﻤﻦﻣﺎه دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان( اصفهان)، دانشکده کشاورزی.
جهان، م.، امیری، م.، شباهنگ، ج. و تهامی، م.۱۳۹۲. اﺛﺮ ﻛﺎرﺑﺮد ﻫﻤﺰﻣﺎن اﻧﻮاع ﻛﻮدﻫﺎی آﻟﻲ و ﺑﻴﻮﻟﻮژﻳﻚ ﺑﺮ ﺑﺮﺧﻲ وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎی ﻛﻤﻲ و ﻛﻴﻔﻲ ﮔﻴﺎه داروﻳﻲ ﻛﺪو ﭘﻮﺳﺖ ﻛﺎﻏﺬی (.Cucurbita pepo L). ﻧﺸﺮﻳﻪپژوهشهای زراﻋﻲ اﻳﺮان، جلد ۱۱، شماره ۱، صص ۸۳-۷۳ .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم