نظریه‌ی مایرز- بریگز تکاملی براساس نظریه‌ها و گفته‌های یونگ است. یونگ ضمن تأکید بر تفاوت‌های موجود بین افراد معتقد بود زیربنای شخصیت هر فرد ممکن است به سمت دنیایی بیرون یا درون باشد. بنابراین یا افراد برونگرا، مردم‌آمیز و پذیرا هستند و یا این که درون‌گرا، گوشه‌گیر و خجالتی محسوب می‌شوند. پس از آن یونگ چهار کارکرد عمده‌ی روانشناختی را برای انسان ذکر کرد شامل: حسی، شهودی، تفکری و احساسی بنابراین ۸ تیپ شخصیتی مطرح شد. مایرز- بریگز با پذیرش الگوی یونگ آن را کامل‌تر کردند. نظریه‌ی مایرز- بریگز به شناخت ابعاد شخصیت پرداخته است. تعداد ابعاد شخصیت در این نظریه ۴ مورد است ولی عمق و ارتباط آن ها پیچیده و فراوان است. این نظریه با بیان چهار کارکرد روانشناختی دو قطبی به ۱۶ تیپ شخصیتی رسیده است. چهار کارکرد روانشناختی عبارتند از: برون‌گرایی در مقابل درون‌گرایی، حسی در مقابل شهودی، عقلانی در برابر احساسی و با ساختار در برابر منعطف(سیاسی، ۱۳۷۱).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

هریک از این ویژگی‌ها باعث می‌شود که فرد، رفتار و تفکر متفاوتی داشته باشد که برخی از آن ها ذکر می‌شود: برون‌گراها، از با دیگر بودن انرژی می‌گیرند و دوست دارند کانون توجه باشند. افراد برون‌گرا اول عمل می‌کنند و بعد فکر می‌نمایند و فکر کردن آن ها با صدای بلند است. این افراد را به راحتی می‌‌توان شناخت. آن ها اطلاعات شخصی خود را به راحتی با دیگران در میان می‌گذارند و بیشتر حرف می‌زنند تا گوش بدهند و با اشتیاق با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند و به سرعت جواب می‌دهند و درون‌گراها ویژگی‌های عکس این ویژگی‌ها را دارند. انسآن های حسی به آنچه مطمئن و منسجم است، اعتماد می‌کنند و تنها در صورتی از ایده‌های جدید استقبال می‌کنند که قابلیت اجرایی داشته باشند. افراد حسی به واقع‌گرایی و عقل سلیم بها می دهند و از مهارت‌های موجود استفاده می‌کنند. این افراد به عملی بودن پیشنهادها توجه دارند(سمیعی، ۱۳۹۰).
ویژگی افراد عقلانی این است که در تصمیم‌گیری به تحلیل‌های غیرشخصی توجه می‌کنند و برای عقل و منطق و عدالت ارزش قائل‌می‌شوند و معیار آن ها برای همه یکسان است. این افراد اهل انتقاد و دیدن عیوب هستند. آن ها به حقیقت اهمیت می‌دهند و ممکن است بی‌رحم به حسب آیند و این اعتقاد را دارند که احساسات زمانی معتبر هستند که منطقی باشند. افراد عقلانی با میل به موفقیت انگیزه می‌یابند. انسآن های با ساختار، در کارها ساختار دارند و برای آن ها چارچوب مشخص می‌نمایند و اولویت‌آن ها کار است و بعد از آن به تفریح می‌پردازند. آن ها ترجیح می‌دهند بدانند که چه می‌کنند و به تمام شدن کار و زمان اهمیت می‌دهند (حق‌شناس، ۱۳۹۱).
۲-۱-۲-۱۴ نظریه ی اینوگرام
کلمه ی اینوگرام از یونان باستان آمده که تجربه و تحلیلی است از عقل عرفان ادیان مختلف یهودی، بودایی، هندوییسم، مسیحی و اسلام در هزاران سال گذشته. البته اینوگرام شناخت دینی و مذهبی نمی‌دهد، اما ذات انسانی را شناسانده و خود به مثابه ی پیش‌زمینه‌ای برای دستیابی به عرفان دینی عمل می‌کند. اینوگرام یک شکل هندسی می‌باشد که از سه قسمت تشکیل شده است. اولین قسمت یک دایره است که در بیرون قرار گرفته است و نمایانگر وحدت و یگانگی است. دومی یک مثلث است در درون دایره که نمایانگر نیروی سه گانه طبیعت است. سوم یک ستاره چند ضلعی است در درون دایره که نمایانگر قانون هفت گانه ی روابط طبیعی است(بارون و واگل[۶۵]،۱۹۹۵).
این شکل هندسی توسط ایوانویچ گوردیجیف[۶۶] ترسیم شده است.گوردجیف بر این باور بود که باید سه مرکز شعور انسانی را فعال کرد تا بتوان آن را بازشناخت. این سه مرکز (۱- تفکر ۲- غریزه ۳- احساس) تمامی شعور یا درک انسانی را در بر دارند و انسان با توسل به این سه مرکز می‌‌تواند زندگی کند. او معتقد بود که مرکز تفکر را با رؤیا و تصورگرایی می‌توان فعال کرد و مرکز احساس را با نوای موسیقی، دعا و سرود می‌شود به هیجان آورد و مرکز غریزه با تنفس‌های خاص، حرکات و موقعیت‌های فیزیکی به خصوص، به شکوفایی می‌رسد. اینوگرام به راحتی شخصیت را توصیف می‌کند، این توصیف شامل قسمت غیرواقعی وجود می‌شود که برای فرد حقیقی است، چرا که به آن شیوه زندگی می‌کند(بنت[۶۷]،۱۹۸۳).
شکل۳-۱: مدل تیپهای شخصیت اینوگرام براساس مراکز درک انسان(حسینیان ، عظیمی پور، کرمی، یزدی، کشاورز گرامی، ۱۳۹۱، صفحه۱۲۷).
۲-۱-۲-۱۴-۱ اینوگرام جهت تشخیص تیپ‌های شخصیتی
در نقشه اینوگرام نه تیپ شخصیتی توسط اعداد ۱ تا ۹ روی دایره نشان داده می‌شوند. زاویه‌های مثلث مرکزی سه تیپ پایه‌ای (۳، ۶ و ۹) شخصیت‌های نه‌گانه را نمایان می‌کند. کل شکل هندسی اینوگرام به سه قسمت تقسیم می‌شود که هر قسمت سه تیپ شخصیتی را نشان می‌دهد. هر قسمت تحت‌تأثیر یکی از سه مرکز شعور انسانی است. مرکز احساس تیپ‌های ۲، ۳ و ۴ را در بر دارد. مرکز تفکر تیپ‌های ۵، ۶ و ۷ را شامل می‌شود و مرکز غریزه، تیپ‌های ۸، ۹ و ۱ را در خود می‌گنجاند. تیپ‌شخصیتی فرد هیچ وقت در طول عمر عوض نمی‌شود. اگرچه تحت تأثیر عوامل خارجی به طور موقت با الگوی کاملاً شخصی به سوی تیپ دیگری گرایش دارد. به طور کلی آمیزه‌ای از تیپ‌های شخصیتی دیگر در شخصیت فرد تا حدی بروز می‌کند، اما هر فرد فقط دارای یک تیپ شخصیتی غالب است. البته هیچ یک از تیپ‌های شخصیتی نه گانه، بهتر یا بدتر از دیگری نیست. همه ی تیپ‌ها دارای توانایی‌ها و ضعف‌های خاص خود هستند و تمام صفات مربوط به یک تیپ مشخص، به طور کامل در شخص دیده نمی‌شود(سپهریان،۱۳۹۲).
طبقه‌بندی شخصیتی اینوگرام کاربرد جهانی دارد و در تمام جوامع انسانی می‌توان به خوبی از این روش خودشناسی و تشخیص تیپ شخصیتی استفاده کرد. به طور کلی شناخت تیپ شخصیتی بیانگر همه چیز در مورد شخص نیست. تمام صفات موجود در شخصیت‌های نه گانه در همه ی افراد دیده می‌شود ولی میزان نفوذ و تأثیرگذاری این صفات در هر تیپ شخصیتی شدت و ضعف خاص آن تیپ را دارد. هر انسان و رویدادی در نوع خود منحصر به فرد است. با وجود این، بین بسیاری از انسآن ها و رویدادهای زندگی آن ها، آنقدر شباهت وجود دارد که بتوان نکات مشترکی را در نظر گرفت و همین الگوهای رفتاری است که تقسیم بندی تیپ‌های شخصیتی را ممکن می‌سازد. اینوگرام، تیپ‌های شخصیتی نه گانه را به سه گروه تقسیم می کند. هر گروه به طور مشخص توسط یکی از این سه مرکز تشخیص داده می‌شود. بدین معنی که فعالیت آن مرکز مشخصاً تحت کنترل شخصیت است(سیکورا[۶۸]، ۲۰۰۷).
۱- تیپ‌های مرکز احساس (۲، ۳، ۴)
۲- تیپ‌های مرکز تفکر (۵، ۶، ۷)
۳- تیپ‌‌های مرکز غریزه (۸، ۹، ۱)
۱- تیپ‌های مرکز احساس، ۳، ۴)
افراد زیر نفوذ این مرکز، در تلاش برای حفظ هویت فردی هستند. زیربنای شخصیتی این گروه شرم است. مشکل اساسی آن ها، متظاهر بودن و باورهایی است که آن ها از خود می سازند. تیپ دو (مهرورز و مهرجو) با انجام کارهای مفید و خدمت‌گزاری سعی می‌کند که توجه به دست آورد(موافق). تیپ سه(موفق و موفقیت‌گرا) برای جلب توجه کارهایی انجام می‌دهد که فکر می‌کند مهم و با ارزش است(قاطع). تیپ چهار (فردگرا و خیال‌پرداز) با کناره گرفتن و به خلوت رفتن امیدوار است که کسی متوجه غیبت او نشود(کناره‌گیر). در واقع فعالیت اساسی مرکز احساس در این گروه یا مثل تیپ دو، بسیار کم یا همچون تیپ سه، بی حرکت و خاموش و یا مانند تیپ چهارم، بسیار زیاد است و شخصیت شکل گرفته به نوعی برعکس این خصلت‌های اساسی رفتار می‌کند، و این در واقع یک نوع ساختار سازگاری است که شخصیت فرد بر آن پایه‌گذاری شده است(بیزینگ و نوگوسک[۶۹]،۱۹۸۴).
تیپ دو بیش از حد به مهربانی و بروز احساسات می پردازد و تیپ سه به احساسات درونی بی‌توجه است و تیپ چهار احساسات درونی را نادیده می گیرد و روی آن ها سرپوش می گذارد. در تیپ دو «خودخواستی» به این معنی است که فرد بدون این‌که از دیگران انتظار داشته باشد نیازهای او را برآورده کنند، با محبت به آن ها نیاز خود را برآورده می سازد. در تیپ سه «اصالت شخصیتی» با توسل به ارزشمندی ایجاد می شود و فرد باید ارزش را در خود به دست آورد، نه با تلاش برای کسب مقام و توجه دیگران. در تیپ چهار باید «گذشت» را تجربه کرد، بدین معنی که باید دردها و پشیمانی‌های گذشته را فراموش کرد و بدون توجه به دیدگاه دوران کودکی و ندامت‌ها و رنج‌هایی که در خود نگاه داشته و پرورانده، در قلب خود جایی برای دیگران بازکند(ویلتس و پالمر[۷۰]،۲۰۱۱).
تیپ‌های مرکز تفکر، ۶، ۷)
افراد زیر نفوذ این مرکز، در جست و جوی حامی و راهنمای درونی هستند. زیربنای شخصیتی این گروه ترس است و این افراد در جست و جوی امنیت هستند. مشکل اساسی این گروه تشویش و نگرانی آن ها در مورد عدم امنیت و پشتیبانی است. شخصیت شکل گرفته در این گروه در جست و جوی امنیت است. تیپ پنج (متفکر، کناره‌گیر) برای حفظ امنیت از دیگران کناره می‌گیرد. تیپ شش سعی می کند با کناره گیری از دیگران امنیت خود را حفظ کند و تیپ هفت سعی می کند که به خواسته های لحظه ای خود پاسخ گوید تا احساس امنیت را در خود به وجود آورد. مسئله اصلی در این سه تیپ شخصیتی «حمایت از خود» در مقابل خطرهای زندگی و گزینشِ چیزهایی است که فکر می‌‌کند برای درست زیستن به آن ها احتیاج دارد(سپهریان،۱۳۸۹).
در تیپ پنج «آگاهی مستقیم» را باید تجربه کرد یعنی ذهن خود را از دانش و آموخته‌های خود کاملاً آزاد سازد و حقیقت را از طریق تماس مستقیم و نزدیک با تجربه‌های خود، درک نماید، نه از طریق دانش و آموخته‌های خود و اجازه دهد که «آگاهی مستقیم» شکوفا شود. در تیپ شش، راه رشد شخصیتی باید از طریق «شجاعت» انجام گیرد. شجاعت بی‌توجهی به ترس نیست، بلکه «ذهن آزاد» است یعنی برداشت فرد از رویدادها و چیزها، بدون هیچ‌گونه خیالبافی و ترس. در تیپ هفت باید «قدردانی» را تجربه کرد و این موقعی امکان‌پذیر است که ذهن کاملاً آزاد باشد تا قادر باشد از لحظه‌ها و زمان حال لذت ببرد زیرا رضایت عمیق و باطنی در این تجربه‌هاست(قدردانی، سپاسگزاری و توجه به زمان حال)، وقتی به زمان حال و رویدادِ در حال انجام توجه نشان بدهد و قدردانی کند، دیگر نیازی ندارد که دائم در جستجوی لذت و خوشی باشد.(آلماس[۷۱]،۲۰۰۰).
تیپ‌های مرکز غریزه، ۹، ۱)
افراد زیر نفوذ این مرکز خواهان نگهداری حس خود بودن یا استقلال هستند. زیربنای شخصیتی این گروه خشم است. مشکل اساسی آن ها، تنش‌های فیزیکی است. تیپ هشت (رهبر و مدیر) اصرار و پافشاری بر استقلال فردی دارد و متعلق به گروه قاطع است. تیپ شخصیتی هشت در واقع احساس ضعف و ناتوانی درونی خود را با نشان دادن توانایی و راسخ و پایدار بودن جبران می‌کند. تیپ نه (صلح‌خو و صلح‌طلب) با کناره‌گیری و جدایی می‌خواهد استقلال خود را به دست آورد و متعلق به گروه کناره‌گیر است. تیپ یک (کمال‌‌گرا و اصلاح‌طلب) با سعی و کوشش و بدون سر و صدا می‌خواهد که استقلال خود را به دست آورد و متعلق به گروه موافق است. تیپ یک شدت غرایز درونی خود را با رعایت و اجرای بیش از حد اصول اخلاقی، کاهش می‌دهد. تیپ شخصیتی نُه با بی‌تفاوتی و یک نوع بی‌توجهی می‌خواهد که بر احساس غریزی خود سرپوش گذاشته و یا آن را انکار بکند(سپهریان،۱۳۹۰).
مسئله اصلی این سه تیپ شخصیتی انکار حقیقت و تعریف خیالی از خود به منظور رعایت حد و مرزِ پرورانده در تخیل خود می‌باشد. کارهایی که برای بازپروری باید انجام شود بیشتر شناخت حد و مرز خیالی خود است. راه‌های انتخابی این سه تیپ شخصیتی عبارتند از: در تیپ هشت «خود رهایی»، در تیپ نُه «به خود آمدن» و در تیپ یک «خودپذیری» در واقع هنگامی که خود را به کار بگیرد و بداند که حضور دارد، می‌تواند وجود خود را تجربه کند(ریچمر[۷۲]،۲۰۱۱).
۲-۱-۲-۱۴-۲ تعریف تیپ‌های شخصیتی‌نُه گانه
تیپ یک: اصلاح طلب و کمال‌گرا
ویژگی افراد تیپ یک کمال گرایی، جدیت، خرد، توانایی فردی برای تصمیم گیری، رعایت اصول اخلاقی، تمایل به انجام امور با نظم و درستی،تفکر سیاه و سفید و این باور که فقط یک راه درست برای عملکردها وجود دارد. در مرحله ی سالم شخصیتی انسآن هایی بسیار صادق، عادل و کارآمد هستند. ترس اصلی افراد این تیپ شخصیتی از، بد و غیراخلاقی بودن و عیب داشتن است و تمایل به درستی و کمال دارند که به عیب‌جویی و کمال‌گرایی تبدیل می‌شود. گزینش‌های اجتماعی افراد تیپ یک تصحیح کردن دیگران و اصرار بر این است که آن ها معیارهای رفتاری او را بپذیرند. تیپ یک ،در مواقع آسایش، همانند تیپ سالم هفت، جدی نیست و بیشتر خوش و خوشحال است. در فشارهای زندگی ناگهان مثل تیپ بی‌منطق و ناپایدار چهار عمل می‌کند. این فرد هنگامی باید به خود آید که حس می‌کند وظیفه دارد، همه چیز را خودش راهنمایی و اصلاح کند(ریزو و هادسون[۷۳]،۲۰۰۰).
تیپ دو: کمک‌گرا (مهربان و مهرطلب)
فرد متعلق به این تیپ دوست دارد مورد قبول و توجه دیگران باشد و برای این که کسی از او نرنجد شخصیت متفاوتی از خود به افراد متفاوت نشان می‌دهد. او می‌کوشد بی‌نیازی خود را نشان بدهد تا کمک کردن به دیگران را بتواند به عنوان خصلت انسانی خود نشان بدهد. معمولاً مهر و محبت را جست و جو می‌کند و به دیگران ابراز می کند. در مرحله ی سالم شخصیتی خود، به طور واقعی مهربان و دلسوز است که همین به او اجازه می‌دهد که بدون هیچ‌گونه انتظار و چشم‌داشتی به خود و دیگران خدمت کند(دارابی،۱۳۸۸).
ترس اصلی این تیپ از درخور دوست داشتن نبودن است. تمایل به این‌که مورد محبت واقع شود به نیاز به این که مورد نیاز باشد، تبدیل می‌شود. گزینش‌های اجتماعی افراد تیپ دو پویش و آگاه شدن به نیازها و تمایلات دیگران و متکی کردن آن ها به خود است. تیپ فداکار و خود فریب دو، در مواقع آسایش ، همانند تیپ سالم چهار عمل می‌کند که بیشتر خود را دوست دارد و عواطف واقعی خود را می‌شناسد. تیپ نیازمند دو، در فشارهای زندگی ناگهان همچون تیپ خشن و عصبانی هشت عمل می‌کند. آن ها هنگامی باید به خود آیند که بر این باورند که برای مورد قبول واقع شدن باید از خود مایه گذاشت ولو این که این خواست واقعی او نباشد. از خصلت های اساسی این افراد این است که معتقدند، عشق و محبت بدون چشم‌داشت را باید تجربه کرد، این عشق واقعی سبب می‌شود که از حس نیازمندی رهایی یافته و آزادانه خود و دیگران را دوست بدارد(فیور وچرنیک[۷۴]، ۱۹۹۵).
تیپ سه: عمل گرا (موفق و موفقیت‌طلب )
این افراد، پرتلاش، فریبکار، رقابت جو، عیب پوش، به فکر پیشرفت و موفقیت هستند و سعی در به کار بردن توانایی‌های شخصیتی خود دارند و خود را با دست آوردهای خود یکسان می‌دانند. در مرحله ی سالم، فردِ بسیار لایق، مؤثر و موفقی است که خود را با عملکرد خود متفاوت می‌داند و تأثیر مهم و با ارزش روی جامعه دارد. ترس اصلی این گروه از عدم لیاقت و بی‌ارزش بودن است و تمایل به این که با ارزش باشد به کوشش فراوان برای کسب موفقیت تبدیل می‌شود. گزینش‌های اجتماعی آن ها بر این است که با خوش‌رفتاری، خودآرایی و جذابیت و یا هر تصویری از خود نشان دادن، کارآیی داشته باشند. در مواقع آسایش، همانند تیپ سالم شش عمل می‌کند که بیشتر مسالمت‌آمیز و وفادار است و در فشارهای زندگی همانند تیپ بی‌حوصله و خونسرد نُه عمل می‌کند و هنگامی باید به خود آیند که تلاش او در زندگی معطوف می‌شود به کسب مقام و توجه برای ارزشمند بودن(دانیلز[۷۵]،۲۰۰۰).
تیپ چهار: فردگرا (خیال‌پرداز و هنر دوست)
افراد متعلق به این تیپ شخصیتی، درون گرا، حساس، خیال‌پرداز، آشفته، غرق در رویدادهای غم‌انگیز گذشته، تودار و هنردوست، متین و بردبار، تاثیرگذار در کاهش درد دیگران، مبادی آداب، خوش سلیقه، زیبانگر و کنجکاو هستند. این فرد زیبایی های هستی را به خوبی درک می کند. در مرحله ی سالم شخصیتی خود، فردی بسیار هنرمند و مبتکر است. ترس از عدم هویت و ارزش‌‌های شاخص فردی، از ترس های اساسی این گروه است و تمایل به این که خودش باشد به خود پرستی و خودخواهی تبدیل می‌شود. گزینش اجتماعی این گروه با کج‌خلقی دیگران را وادار به ملاحظه‌کاری کردن است. در مواقع آسایش، همانند تیپ سالم یک عمل می‌کند که بیشتر معقول و مبادی اصول اخلاقی است. تیپ بی‌خیال چهار، در فشارهای زندگی ناگهان مانند تیپ مداخله‌گر و سمج دو عمل می‌کند. این فرد هنگامی باید به خود آید که در احساسات خود غرق می‌شود و به خیالبافی بسیار می‌پردازد(جکسون-بیر[۷۶]،۲۰۰۶).
تیپ پنج: فکور (جست و جوگر و کناره‌گیر)
افراد این تیپ، کناره‌گیر و منزوی، بسیار مطلع، با تدبیر، علاقه مند ذاتی به دانش، بی علاقه به همبستگی‌ها و تعهدات و وقت و انرژی گذاشتن برای دیگران، ماهر در تجزیه و تحلیل مسائل پیچیده هستند و دانش را برای خدمت به بشرت در اختیار دیگران می گذارند. در مرحله ی سالم شخصیت خود، فردی دانشمند، بامنطق، فلسفه‌گرا، مصمم و پایدار است. ترس اصلی این تیپ از بیهوده، بی‌مصرف و ناتوان بودن است و تمایل به این که لایق باشد به دانایی بی‌مصرف تبدیل می‌شود. گزینش اجتماعی آن ها با خودمشغولی و کناره‌گیری عاطفی از دیگران است. تیپ پنج، در مواقع آسایش، همانند تیپ سالم هشت عمل می‌کند که بیشتر مطمئن، پیشرو، قاطع و اهل عمل است و در فشارهای زندگی ناگهان همچون تیپ پرجنب و جوش و پر انرژی هفت عمل می‌کند. آن ها هنگامی باید به خود آیند که خود را در دنیای افکار غرق می‌بینند و از برخورد با واقعیت‌ها پرهیز می‌کنند(ریزو و هادسون، ۱۹۹۹).
تیپ شش: وفادار(وفاخو و وفاجو )
این افراد، قابل اطمینان، مسئول، وفادار و محترم، باگذشت، بدون تفکر و تصمیم محکم و گاهی محافظه‌کار و دودل هستند. در مرحله ی سالم شخصیتی خود، فردی مسئول، مدعی حق و وفادار است و دوستان فراوانی دارد. در موفقیت‌های مردمی و اجتماعی نیروی بسیار به کار می‌برد و به دنبال موفقیت شخصی خود نیست. ترس از نداشتن راهنما و حامی، در این گروه ترس اساسی است. تمایل به این که امنیت داشته باشد به وابستگی به باورها تبدیل می‌شود. گزینش اجتماعی در این گروه ابراز نارضایتی و امتحان کردن دیگران در مورد تعهدات آن هاست. تیپ شش، در مواقع آسایش، همانند تیپ سالم نه، آسوده، آرام و خوشبین است. تیپ شش، در فشارهای زندگی ناگهان همانند تیپ متکبر و خودخواه سه عمل می‌کند. این گروه هنگامی باید به خود آیند که برای راهنمایی و تصمیمات کاملا فردی به دیگران متکی شوند و باید اتکا به نفس در آن ها تقویت شود(پالمر،۱۹۹۶).
تیپ هفت: کلیت گرا (خوش‌خو و خوش‌گذران)
ویژگی تیپ هفت، خوش‌خو و خوش‌رو، متظاهر، شلوغ، بی‌نظم، تندرو، خوش و گیج، سخت‌گیر و نکته‌سنج نبودن، انرژی و تحرک، دوست داشتن شوق و هیجان و باز نگهداشتن تمام راه‌هاست و در کنار آن ها به دیگران خوش می‌گذرد. در مرحله ی سالم تیپ شخصیتی، رهبر خوب و انعطاف‌پذیر است که تفاوت‌ها را به خوبی پذیراست. ترس اساسی آن ها، گرفتار درد و رنج شدن است و تمایل به خشنود بودن به بی‌خیالی و لحظه‌ای بودن تبدیل می‌شود. گزینش اجتماعی آن ها گول زدن و گمراه کردن دیگران برای پاسخگویی به خواسته‌های خود است. تیپ هفت، در مواقع آسایش، همانند تیپ سالم پنج، بیشتر متمرکز و متفکر است. در فشارهای زندگی ناگهان مانند تیپ کمال‌گرا و اصلاح‌طلب یک عمل می‌کند. این افراد هنگامی باید به خود آیند که احساس می‌کنند در دسترس یا درون او چیز خوبی نیست و دائم چیزهای خوب را در محیط بیرون جست و جو می‌کند(پالمر،۱۹۹۱).تیپ هشت: چالش طلب (رهبر و مدیر)
ویژگی های اساسی فرد متعلق به این تیپ شخصیتی، قدرت، اتکا به نفس، شجاعت و صداقت، در دست گرفتن کنترل امور، مخفی نکردن عصبانیت و مخالفت خود، زورگو، راسخ، کاردان و با پشتکار بودن، علاقه به بحث و جدل است. در مرحله ی سالم ، رهبر لایق و موفقی است (به خصوص برای اموری که خیلی عادی و جا افتاده نیستند) که موانع و مشکلات خود و دیگران را با کاردانی به چالش می‌گیرد. ترس اساسی مورد آسیب و یا کنترل دیگران قرار گرفتن است و تمایل به حمایت از خود به جنگ و جدل تبدیل می‌شود. گزینش اجتماعی این افراد بی‌نیاز نمایاندن خود و تسلط بر دیگران و اصرار در انجام آن چه که خود می‌خواهند است. این تیپ در مواقع آسایش، همانند تیپ سالم دو عمل می‌کند که بیشتر مهربان و مهرورز است و در فشارهای زندگی ناگهان مثل تیپ ترسو و مرموز پنج عمل می‌کند. این تیپ هنگامی باید به خود آیند که باید زحمت و سختی زیادی بکشد تا کاری انجام شود(ریزو و هادسون، ۲۰۰۰).
تیپ نه: مسالمت جو (صلح‌جو و صلح‌طلب)
تیپ شخصیتی نه، خود کم‌بین و صلح‌طلب، خشنود، راضی، با حس وحدت و یگانگی، علاقه مند به حفظ آرامش با هر قیمت است. خواسته‌های خود را به راحتی به خاطر دیگران کنار می‌گذارد و دیگران را بر خود ترجیح می‌دهد. در مرحله ی سالم شخصیتی خود، مشاور و میانجی بسیار کاردان و موفقی است. صلح و صفا را با مهارت و متانت گسترش می‌دهد. ترس از عدم ارتباط و تنهایی، اساسی ترین ترس این گروه است و تمایل به صلح و آرامش به مسامحه‌کاری و نادیده‌گرایی تبدیل می‌شود. گزینش اجتماعی این گروه بررسی و تحقیق و زیرکانه مبارزه کردن با دیگران است. تیپ نه، در مواقع آسایش، همانند تیپ سالم سه عمل می‌کند که بیشتر متکی به نفس و کارآمد و موفق است و در فشارهای زندگی ناگهان شبیه تیپ مضطرب و نگران شش عمل می‌کند. این افراد هنگامی باید به خود آیند که در وفق دادن خود با شرایط دیگران زیاده‌روی می‌کنند(ریزو و هادسون، ۱۹۹۹).
۲-۱-۲-۱۴-۳ تقسیم‌بندی تیپ‌های شخصیتی بر اساس روابط اجتماعی
اینوگرام، تیپ‌های شخصیتی را بر اساس روابط اجتماعی و شیوه ی پاسخ‌گویی و یا برآورد نیازها، تقسیم‌بندی دیگری می‌کند:
۱-گروه قاطع، ۷، ۸) : افراد متعلق به این گروه از نظر اجتماعی برخلاف دیگران حرکت می‌‌کنند و در روابط اجتماعی بسیار قاطع و محکم برخورد می‌کنند، و آن‌چه که می‌خواهند را با فعالیت زیاد به دست می‌آورند، هنگام برخورد با فشارهای زندگی و مشکلات با صراحت و غرور برخورد می‌کنند. معمولاً کناره نمی‌‌‌گیرند و کوتاه نمی‌آیند ولی از تقاضای کمک کردن دوری می‌جویند. این سه تیپ شخصیتی در تجزیه و تحلیل احساسات خود مشکل دارند. افراد متعلق به این گروه در روابط اجتماعی و هم‌چنین برآورد نیازهایشان از آن بخش از شخصیت بیشتر استفاده می‌کنند که فروید «خود» نامید، این بخش از شخصیت واقع بین است که بخش روانی و قوه ی «اجرایی» شخصیت هم به حساب می‌آید(پالمر، ترجمه الوندی،۱۳۹۰).
۲- گروه موافق، ۱، ۲) : افراد متعلق به این گروه از نظر روابط اجتماعی به طرف دیگران حرکت می‌کنند. آن ها احتیاج دارند که به دیگران خدمت کنند و می‌کوشند که با جلب توجه کردن به این نیاز بپردازند. موافق بودن این گروه بدین معنی نیست که با دیگران موافقت دارند بلکه بدین معنی است که با «خود برتر» موافق هستند و سعی می‌کنند که تمام مقررات، قوانین و اصول اخلاقی آموخته شده (خود برتر) را به کار ببرند. تیپ‌های گروه موافق هنگام برخورد با فشارهای زندگی و مشکلات به خود برتر روی می‌آورند که دریابند کار درست چیست. در واقع می‌توان گفت افراد متعلق به تیپ‌های شخصیتی این گروه با خود برتر موافق هستند نه با دیگران(آلماس،۲۰۰۷).
۳-گروه کناره‌گیر، ۴، ۵): افراد متعلق به این گروه از نظر روابط اجتماعی از دیگران کناره می‌گیرند. آن ها با جدا کردن و کناره‌گیری از دنیای خارج و به دنیای درونی روی آوردن و با خیال‌بافی و تصورات ذهنی زندگی می‌کنند. بین خودِ آگاهی و خودِ خیالی تفاوت چندانی قایل نیستند. این گروه با حضور داشتن فیزیکی خود و بیرون آمدن از خیالات و وارد عمل شدن مشکل دارند. با فشارهای زندگی و مشکلات خود، از طریق جدایی و گوشه‌گیری و درون‌گرایی مدارا می‌کنند (پالمر،۲۰۰۸).
۲-۱-۲-۱۴-۴ تقسیم‌بندی تیپ‌های شخصیتی بر اساس شباهت
۱- گروه خوشبین، ۹، ۷) : نگرش این گروه به مشکلات و اختلافات به شیوه وفق دادن خود با آن هاست. یأس و ناامیدی را با دید بسیار مثبت بازنگری می‌کنند و به مسائل تعالی زندگی تأکید دارند و به طور کلی مبادی اصول انسانی هستند و به دیگران کمک می‌کنند تا احساس خوبی داشته باشند.
۲- گروه شایسته، ۳، ۵) : این گروه سعی بر این دارند که احساسات خود را کنار گذاشته و با لیاقت و شایستگی و به طور واقعی به مشکلات بنگرند. می‌توانند احساسات و نیازهای نامعقول خود را نادیده بگیرند و مشکلات را به طور منطقی حل کرده و توقع دارند دیگران هم این کار را بکنند. این افراد نمی‌توانند به راحتی در یک سیستم عمل کنند و مطمئن نیستند که چقدر باید خود را در اختیار سیستم قرار دهند.
۳- گروه واکنش‌‌گرا، ۶، ۸): افراد متعلق به این گروه با مشکلات بسیار احساساتی برخورد می‌کنند و به همان‌اندازه که خود هیجان زده هستند، متوقع هستند که دیگران هم باشند. در مورد خوب و بد عقیده‌ای راسخ دارند و مشکلات خود را از دیگران نمی‌پوشانند. در صورت اختلاف با دیگران احساسات قوی خود را نشان می‌دهند و بعد به حل و فصل آن می‌پردازند(بیزینگ و نوگوسک،۱۹۸۴).
۲-۱-۲-۱۴-۵ تقسیم‌بندی تیپ‌های شخصیتی بر اساس خود
این تقسیم‌بندی برای پیدایش راه و روش رسیدن به تکامل رشد شخصیتی خود می‌تواند بسیار مؤثر باشد زیرا انسان ناخودآگاه در تمام زندگی طوری رفتار می‌کند که پایه ی مستحکم و اصلی زیربنای شخصیتی اوست. روانشناسان جدید، این انگیزه‌‌های ناخودآگاه را در تمام انسآن ها سه اصل رفتاری می‌دانند که عبارتند از:
۱- گروه وابسته، ۶، ۹): این سه تیپ شخصیتی به طور عمیقی به کسی، چیزی یا موقعیتی که احساس راحتی برایشان فراهم می‌کند، وابستگی پیدا می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...