سرمایه اجتماعی در سطح فردی به دسترسی­های افراد به منابع از طریق شبکه ­های متقابل اجتماعی اشاره دارد(Ciabattari,2007:35).
سرمایه اجتماعی مدرن، شیوه­ای برای ایجاد جامعه­ای منسجم با اعتماد عمومی بالا در حین اهمیت دادن به انتخاب­های فردی است(Ferragina,2010:76).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تعاریف بالا که از سوی نظریه­پردازان مختلف درباره مفهوم سرمایه اجتماعی ارائه شد، به نقل از کتاب(موسوی و علی پور،۱۶:۱۳۹۱- ۱۹) می­باشد. مفهوم سرمایه اجتماعی را به طور کلی می­توان روابط اجتماعی بین افراد دانست که از طریق تعهدات، ارتباطات اجتماعی، شبکه ­های عمیق تعاملی و فرایند اجتماعی شدن حاصل می­ شود و دربرگیرنده­ی شاخص­ های آگاهی و توجه، اعتماد، هنجارهای مشارکتی و شبکه ­های اجتماعی است که موجب ارتقای همکاری بین افراد به صورتی منسجم و با ثبات به منظور تامین هدفی مشترک می­ شود و آنان را به ایجاد کنش جمعی توانا می­سازد.
۲-۱-۳-۲ نظریه­پردازان سرمایه اجتماعی
۱-۲-۱-۳-۲ پیر بوردیو[۵۱]
بوردیو، نخستین تحلیل منظم از سرمایه اجتماعی را مطرح کرده است، بعضی از صاحب­نظران ادعا دارند که نظریه بوردیو منسجم­ترین نظریه­ جامعه­شناسانه در تبیین مفهوم سرمایه اجتماعی است. دیدگاه بوردیو، رویکردی چپ­گرایانه است. به اعتقاد او، سرمایه به فرد اجازه می­دهد که سرنوشت خود و دیگران را در اختیار بگیرد(ریتزر،۷۲۴:۱۳۸۴). بنا به تعریف بوردیو سرمایه عبارت است از کار تجمع­یافته که در انحصار عاملان یا گروهی از عاملان است و آنان را قادر می­سازد که نیروهای اجتماعی را به تصرف درآورند(Bourdieu,1986:284). به منظور شناخت و درک اندیشه بوردیو در مورد سرمایه اجتماعی، به دو مورد خواهیم پرداخت: ۱) روش بهره­ گیری بوردیو از مفهوم سرمایه ۲) درک او از هرم اجتماعی.
بحث اولی که می ­تواند ما را به درک افکار بوردیو در مورد سرمایه اجتماعی رهنمون شود، این است که وی چگونه از واژه­ی سرمایه بهره می­گیرد(فاین،۱۳۸۵: ۱۰۲- ۱۰۹).
وی سرمایه را به چند مقوله گسترده تقسیم می­ کند، به باور او توضییح ساختار و کارکرد جهان اجتماعی ناممکن می­نماید، مگر اینکه مجدداً سرمایه را در تمام شکل­هایش- نه تنها به صورتی که در نظریه اقتصادی مطرح است- معرفی کنیم. سرمایه، بسته به زمینه­ای که در آن عمل می­ کند و هزینه­ کم و بیش گرانِ تغییر شکل­هایی که پیش شرط اثربخشی آن هستند، به سه شکل اساسی خود را نشان می­دهد: سرمایه اقتصادی، که بی­درنگ و به صورت مستقیم، می­توان آن را به پول تبدیل کرد و ممکن است در اشکال حقوق مالکیت نهادینه شود؛ سرمایه فرهنگی که در شرایط معینی می­توان آن را به سرمایه اقتصادی تبدیل کرد و ممکن است در اشکالی از مهارت­ های آموزشی نهادینه شود؛ و سرانجام سرمایه اجتماعی که از تعهدات ساخته شده و در شرایط معینی به سرمایه اقتصادی تبدیل می­ شود یا ممکن است به شکل اصالت و اشرافیت درآید(بوردیو،۲۴۳:۱۳۸۶). جایگاهی که بوردیو برای سرمایه اجتماعی قایل است، بر گستره­ی پیوندها یا شبکه ­های اجتماعی متمرکز است. او اولین بار سرمایه اجتماعی را در سال ۱۹۷۳ در مبحثی درباره راه ­هایی که اعضای گروه ­های حرفه­ای برای تثبیت جایگاه خود و بچه­هایشان به کار می­بندند، اینگونه تعریف کرد:
سرمایه اجتماعی عبارت است از سرمایه ارتباطات اجتماعی که در صورت لزوم، حمایت­های مفید را ایجاد می­ کنند. سرمایه­ای از مقبولیت و احترام که اغلب، زمانی که شخص می­خواهد توجه مردم را به یک موقعیت اجتماعی مهم جلب کند ضروری است و شاید مانند پول در حرفه­ی سیاسی به کار آید.
او بعدها این تعریف را به این نحو اصلاح کرد: سرمایه اجتماعی، مجموعه ­ای از منابع بالفعل یا بالقوه است که با مالکیت یک شبکه بادوام از روابط کم و بیش نهادینه شده از آشنایی و شناخت متقابل و دوجانبه، پیوند یافته است. به عبارت دیگر، عضویت در یک گروه، هر یک از اعضایش را از پشتیبانی سرمایه جمعی برخوردار می­سازد؛ صلاحیتی که آنان را سزاوار “اعتبار” به معانی مختلف کلمه می­ کند(Bourdieu,1986:248-249).
به تعبیری دیگر از بوردیو، سرمایه تنها قدرت عام نیست، حتی اگر آن را به رده­های گوناگون همچون سرمایه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی یا نمادین تقسیم کنیم، بلکه هر گونه قدرت خاص را نیز شامل می­ شود. افزون بر این، سرمایه در شکل اقتصادی آن آزادانه مانند یک استعاره به کار گرفته می­ شود. درواقع گونه­ های مختلف سرمایه کم و بیش به یکدیگر تبدیل پذیرند؛ به طوری که انواع متفاوت سرمایه را می­توان از سرمایه اقتصادی استخراج کرد(Bourdieu,1986:252). به تعبیر لین، سرمایه اجتماعی در نظر بوردیو لباس مبدل برای سرمایه اقتصادی است، با این حال او معتقد است شکل­های دگرگون شده سرمایه اقتصادی، هرگز تماماً به این تعریف تبدیل­پذیر نیست (توسلی و موسوی،۹:۱۳۸۴). بوردیو برای نمایش تعامل بین سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی یا فرهنگی، اعضای حرفه­ها را مثال می­زند، مانند وکلا یا پزشکان که با بهره ­برداری از سرمایه اجتماعی – ارتباطات، مقبولیت و احترام- اعتماد و اطمینان مشتریان را در یک جامعه سطح بالا به دست می­آورند، یا حتی از آن در زمینه­ شغلی و سیاسی بهره ­برداری می­ کنند. برعکس بوردیو معتقد است آنانی که فقط به کیفیت تحصیلات خود متکی هستند، بیش­تر از همه در قبال کسادی مدرک زخم پذیرند؛ زیرا نه فقط دچار نبود ارتباطات هستند، بلکه ضعف سرمایه فرهنگی آنان سبب کاهش آگاهی در مورد نوسانات بازاری درباره مدارک آنان می­ شود(فیلد،۲۶:۱۳۸۵). با این حال چون قدرت نسبی است، به طور کلی منابع در دسترس همگان است. سرمایه به آسانی ممکن است با گروه ­های اقتصادی، اجتماعی یا حتی افراد یکسان انگاشته شود. بر این اساس، مسئله­ مقدار سرمایه اجتماعی، فرهنگی و نمادین که یک کارگزار در تملک دارد، مطرح می­ شود. به اعتقاد بوردیو، حجم سرمایه اجتماعی تحت تملک یک فرد به دو عامل بستگی دارد:
اندازه شبکه پیوندهایی که می ­تواند به طور مؤثری آنها را بسیج کند؛
حجم سرمایه(اقتصادی، فرهنگی یا نمادین) تحت مالکیت هر یک از کسانی که با آنان مرتبط است(Bourdeiu,1986:243).
بحث دومی که می ­تواند ما را به درک افکار بوردیو در مورد سرمایه اجتماعی رهنمون شود، این است که توجه اصلی وی بر مبنای آن بوده است که به درک هرم اجتماعی برسد(فیلد،۲۴:۱۳۸۵).
استفاده­ی بوردیو از واژه­ی سرمایه اجتماعی تلاشی واضح و روشن برای فهم چگونگی ایجاد طبقات و تقسیمات طبقه­ای است(Bourdieu,1986:243). بوردیو اعتقاد داشت که سرمایه اقتصادی ریشه­ اصلی تمام سرمایه­هاست و علاقه­مند بود که از نحوه­ ترکیب آن با دیگر انواع سرمایه برای ایجاد و تولید مجدد نابرابری اطلاع یابد. از نظر بوردیو، نابرابری باید بر اساس تولید و بازتولید سرمایه توضیح داده شود. او معتقد است که نگاه به سرمایه فقط از دیدگاه اقتصادی ناکافی است؛ البته مبادلات اقتصادی برای کسب سود است و سرچشمه آن تلفیق منابع فردی است. سرمایه فرهنگی و اجتماعی را باید به مثابه­ی ثروت در نظر گرفت که منتج از کار تجمع­یافته است.
از نظر بوردیو واژه­ی سرمایه اجتماعی، تنها وسیله­ تشریح دارایی­ های اجتماعی است و جایی آشکار می­ شود که افراد مختلف با سرمایه­ای یکسان(اقتصادی یا فرهنگی) بازده­های مختلفی به دست می­آورند که منتج از وسعت به کارگیری سرمایه گروهی از سوی آنان است؛ پس سرمایه اجتماعی فی­نفسه مستقل از سرمایه فرهنگی و اقتصادی سبب نابرابری می­ شود. بعضی از انواع سرمایه تبدیل­پذیر نیستند یا به طور دقیق­تر تبدیل­پذیر به سرمایه اقتصادی نیستند و این امر از آنجا سرچشمه می­گیرد که سرمایه­ها به درجات مختلف”جنبه­ های اقتصادی را پنهان می­دارند”. هر چه ارزش اقتصادی آشکارتر باشد، توانایی تبدیل بیشتر است؛ ولی از نظر تمایز اجتماعی، اعتبار کمتری دارد (فیلد،۲۶:۱۳۸۵-۲۴). در مجموع می­توان گفت که بوردیو در انتقال سرمایه اجتماعی از صورت استعاره­ای به یک مفهوم جامعه­شناختی، نقش اساسی داشته است و بر تبدیل­پذیری اشکال مختلف سرمایه و تقلیل نهایی همه اشکال به سرمایه اقتصادی تاکید دارد.
۲-۲-۱-۳-۲ رابرت پاتنام[۵۲]
پاتنام برای نخستین بار مفهوم سرمایه اجتماعی را در انتهای کتاب خود با نام “دموکراسی و سنت­های مدنی” به کار می­برد. به نظر پاتنام همکاری داوطلبانه در جامعه­ای که سرمایه اجتماعی را در شکل هنجارهای عمل متقابل و شبکه ­های مشارکت مدنی به ارث برده، بهتر صورت می­گیرد (پاتنام،۲۸۵:۱۳۸۰). او در تعریف سرمایه اجتماعی می­نویسد:
منظور از سرمایه اجتماعی وجوه گوناگون سازمان­های اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه­هاست که می­توانند با تسهیل اقدامات هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند. به اعتقاد پاتنام سرمایه اجتماعی نیز مانند دیگر سرمایه­ها مولد است و امکان دستیابی به اهداف مشخصی را فراهم می­ کند که بدون آن دسترسی­ناپذیر خواهند بود. برای مثال گروهی که اعضایش اعتبار خود را نشان داده­اند و به یکدیگر اعتماد زیادی دارند، نسبت به گروهی که فاقد این ویژگی­ها هستند، توان انجام کارهای زیادتری را دارند(پاتنام،۲۸۵:۱۳۸۰). پس به طور دقیق­تر، سرمایه اجتماعی کمک­کننده­­ رفتار جمعی است، یعنی موجب افزایش هزینه­ های بالقوه­ی عهدشکنی در هر معامله­ای، تقویت هنجارهای معامله­ی متقابل، تسهیل ارتباطات، بهبود جریان اطلاعات در مورد قابل اعتماد بودن افراد و انتقال حسن شهرت فعالان به دیگران، نمایان ساختن موفقیت­های پیشینیان در همکاری می­ شود و همانند چارچوب فرهنگی شفاف برای همکاری آینده عمل می­ کند(پاتنام،۲۹۷:۱۳۸۰).
پاتنام در زمینه مالکیت سرمایه اجتماعی معتقد است که سرمایه اجتماعی بر عکس سرمایه ­های متعارف دیگر، یک کالای عمومی است که در مالکیت خصوصی کسانی که از آن بهره می­برند، نیست. سرمایه اجتماعی مانند دیگر کالاهای عمومی(هوای پاک، خیابان­های امن و…) است که کارگزاران بخش خصوصی گرایشی به تولید آن ندارند. یعنی، سرمایه اجتماعی اغلب باید از طریق دیگر فعالیت­های اجتماعی تولید شود. این سرمایه به طور معمول در پیوندها، هنجارها و اعتماد تشکیل می­ شود که از یک موقعیت اجتماعی به دیگر موقعیت اجتماعی قابل انتقال است (Patnam,1993:38). پاتنام عمده­ترین عناصر مورد استفاده در سنجش مفهوم سرمایه اجتماعی را در پنج محور عمده به شرح زیر معرفی می­ کند: (او در کتاب بولینگ یک نفره، سطح سرمایه اجتماعی در ایالت­های مختلف آمریکا را با محورهای زیر مورد بررسی قرار می­دهد).
زندگی سازمانی و عضویت در شبکه ­های اجتماعی: درصد حضور، خدمت در سازمان­های محلی در سال گذشته و میانگین عضویت در گروه­ ها.
مشارکت در امور عمومی: آمار و ارقام شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و میزان درصد حضور در یک نشست عمومی در شهر یا امور مدرسه در سال گذشته.
مشارکت در امور داوطلبانه: شامل تعداد سازمان­های غیردولتی به ازای هر هزار نفر، میانگین دفعات شرکت فرد در طرح­های اجتماعی در سال گذشته و میانگین تعداد دفعات کار داوطلبانه فرد در یک سال گذشته.
انجمن­پذیری غیررسمی: مقدار زمان صرف شده برای ملاقات با دوستان و میانگین تعداد میهمانی در منزل در یک سال گذشته.
اعتماد اجتماعی: میزان موافقت با این دو جمله: “بیشتر مردم قابل اعتماد هستند” و “بیشتر مردم راستگو هستند”(فیروزآبادی،۱۶۰:۱۳۸۴).
پاتنام در نهایت سرمایه اجتماعی را با سه مؤلفه­ی(اعتماد، هنجارها و شبکه­ ها) مفهوم­سازی می­ کند که در زیر هر یک از آنها به طور مختصر تعریف می­ شود:
هنجارها: هنجارها هنگامی به وجود می­آیند که یک عمل تجلیات بیرونی مشابهی برای افراد دیگر دارد. هنجارها از طریق سرمشق شدن و اجتماعی شدن(آموزش مدنی) و نیز از طریق مجازات­ها در افراد جامعه تلقین و تثبیت می­شوند. هنجارهایی که اعتماد را تقویت می­ کنند، توسعه می­یابند، چرا که آنها هزینه معاملات را کاهش می­ دهند و همکاری را تسهیل می­سازند(پاتنام،۲۹۴:۱۳۸۰- ۲۹۳). پاتنام نوع خاصی از هنجارهای همیاری را مولدترین جزء سرمایه اجتماعی می­داند و آن را ملاک سرمایه اجتماعی می­نامد. وی در تعریف هنجارهای همیاری به دو نوع متوازن و تعمیم­یافته(عمومی) اشاره می­ کند. معامله متقابلِ متوازن به مبادله همزمان چیزهایی با ارزش برابر اشاره دارد؛ مانند زمانی که همکاران روزهای تعطیل­شان را با هم عوض می­ کنند یا نمایندگان پارلمان با هم زد و بند می­ کنند. اما معامله­ی متقابلِ عمومی به رابطه تبادلی مداومی اشاره دارد که یکطرفه و غیرمتوازن است اما انتظارات متقابلی ایجاد می­ کند، مبنی بر اینکه سودی که اکنون اعطا شده، باید در آینده بازپرداخت شود؛ مانند رابطه دوستی که اغلب به معامله متقابل عمومی تبدیل می­ شود(پاتنام،۲۹۴:۱۳۸۰- ۲۹۳).
اعتماد: پاتنام اعتماد را یکی از مؤلفه­ های حیاتی و اساسی سرمایه اجتماعی می­داند. به اعتقاد او، اعتماد، همکاری را تسهیل می­ کند و هر چه سطح اعتماد در جامعه­ای بالاتر باشد، احتمال همکاری بیش­تر خواهد بود و خودِ همکاری نیز اعتماد ایجاد می­ کند. اعتماد که یکی از عناصر ضروری تقویت همکاری است، غیراختیاری و ناآگاهانه نیست، بلکه مستلزم پیش ­بینی رفتار یک بازیگر مستقل است. شما برای انجام کاری صرفاً به این دلیل که فردی یا نهادی می­گوید آن را انجام خواهد داد، به او اعتماد نمی­کنید، بلکه تنها به این دلیل به او اعتماد می­کنید که با توجه به شناختتان از خلق و خوی او، انتخاب­های ممکن او، تبعاتشان و توانایی او حدس می­زنید که او انجام این کار را بر خواهد گزید. در جوامع کوچک این پیش ­بینی بر اساس چیزی انجام می­گردد که برنارد ویلیامز آن را اعتماد صمیمانه می­نامد، یعنی اعتمادی که به آشنایی نزدیک با فرد بستگی دارد. اما در جوامع بزرگتر و پیچیده­تر، اعتماد غیرشخصی­تر یا شکل غیرمستقیمی از اعتماد ضرورت دارد. پاتنام افزایش مشارکت­های مدنی و گسترش شبکه ­های اجتماعی را از سازوکارهای تبدیل اعتماد شخصی به اعتماد اجتماعی معرفی می­ کند(پاتنام،۲۹۲:۱۳۸۰).
شبکه ­های اجتماعی: وجود شبکه ­های اجتماعی در هر جامعه­ای موجب تسهیل روابط و ارتقای همکاری در جامعه می­ شود. “هرچه شبکه ­های اجتماعی بین افراد متراکم­تر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که شهروندان بتوانند در جهت منابع متقابل همکاری کنند”. به باور پاتنام سرمایه اجتماعی جمع کل گروه ­های داوطلبانه در روابط اجتماعی رسمی و غیررسمی است، صرف نظر از منابع اقتصادی خاصی که می ­تواند شکل بگیرد. روابط افراد در گروه­ ها در بسیاری از مواقع تعبیری از شبکه ­های اجتماعی است که این شبکه­ ها موجب پیوندهای اجتماعی افراد می­ شود. به نظر پاتنام همکاری داوطلبانه در جامعه­ای که سرمایه اجتماعی عظیمی را در شکل هنجارهای عمل متقابل و شبکه ­های مشارکت مدنی به ارث برد، بهتر صورت می­گیرد. بنابراین یکی از وجوه و ویژگی­های سرمایه اجتماعی، وجود شبکه­ ها می­باشد که در تخصیص اولیه پاتنام به دو نوع شبکه ­های رسمی و غیررسمی تقسیم شده است(پاتنام،۲۹۶:۱۳۸۰).
۳-۲-۱-۳-۲ فرانسیس فوکویاما[۵۳]
مباحث و مطالعات فوکویاما نیز مانند پاتنام در سطح کلان طرح شده است و سرمایه اجتماعی را در سطح کشورها و در ارتباط با رشد و توسعه اقتصادی می­بیند. به زعم وی “سرمایه اجتماعی را می­توان به عنوان مجموعه معینی از هنجارها یا ارزش­های غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است در آن سهیم هستند. مشارکت در ارزش­ها و هنجارها به خودیِ خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی­گردد، چرا که این ارزش­ها ممکن است منفی باشند. هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی می­ کنند اساساً باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دوجانبه باشند”(فوکویاما،۱۱:۱۳۸۵).
فوکویاما مانند پاتنام هنجارهای همیاری را شالوده سرمایه اجتماعی معرفی می­ کند و مینویسد: “فرض بر این است که سرمایه اجتماعی وجود هنجارهای رفتاری مبتنی بر تشریک مساعی را منعکس می­ کند”. هنجارها و ارزش­هایی که در این تعریف جای می­گیرند از هنجار ساده مشترک بین دو دوست گرفته تا نظام­های ارزشی پیچیده که مذاهب سازمان­یافته ایجاد کرده ­اند ادامه می­یابد (فوکویاما،۱۹:۱۳۸۵).
فوکویاما معتقد است از آنجا که همکاری از هر نظر برای همه افراد به عنوان وسیله­ای برای دستیابی به اهداف شخصیشان ضروری و لازم است، عقل حکم می­ کند که افراد سرمایه اجتماعی را به عنوان کالای خصوصی تولید کنند(Fukuyama,1999:1 به نقل از موسوی و علی­پور،۷۴:۱۳۹۱).
به اعتقاد فوکویاما در مورد سرمایه اجتماعی دو نکته باید روشن شود: نخست اینکه سرمایه اجتماعی به این دلیل زیرمجموعه سرمایه انسانی نیست که این سرمایه متعلق به گروه­هاست و نه افراد. سرمایه انسانی معمول- مانند سطح تحصیلات و مهارت- را می­توان به تنهایی نیز کسب کرد. برعکس، هنجارهایی که شالوده سرمایه اجتماعی را تشکیل می­ دهند، در صورتی معنی­دارند که بیش از یک فرد در آن سهیم باشد. گروهی که حامی سرمایه اجتماعی­اند ممکن است به کوچکی دو دوست باشند که با یکدیگر تبادل اطلاعات می­ کنند و یا ممکن است در مقیاس بزرگتری تمامی یک ملت باشد. دوم، سرمایه اجتماعی با توجه به علم سیاست و اقتصاد لزوماً چیز خوبی نیست. در این علوم همکاری و همیاری برای تمام فعالیت­های اجتماعی خواه خوب یا بد ضروری است (فوکویاما،۱۳:۱۳۸۵).
فوکویاما سرچشمه سرمایه اجتماعی را منابع زیر می­داند: ۱) هنجارهایی که به صورت نهادی ساخته شده ­اند: این هنجارها در نتیجه کنش قصدمند مؤثر بر اجتماع، به طور کلی مثلاً از طریق نهادی مانند دولت ساخته می­شوند؛ ۲) هنجارهای خودجوش: این هنجارها از کنش­های متقابل اعضای یک اجتماع می­آیند؛ ۳) هنجارهای ساخته شده به صورت برونزاد: این هنجارها از جاهایی غیر از همان جایی که در آن بکار رفته است سرچشمه می­گیرند؛ ۴) هنجارهایی که از طبیعت سرچشمه می­گیرند: که شامل هنجارهای مربوط به خویشاوندی، نژاد، قومیت و… می باشند(فوکویاما،۷۲:۱۳۸۵).
فوکویاما میزان اعتماد متقابل در گروه را با متغیر شعاع اعتماد مورد ارزیابی قرار می­دهد، او با طرح مفهوم شعاع اعتماد بر این نکته اشاره دارد که تمامی گروه ­های اجتماعی دارای میزان خاصی از شعاع اعتمادند که به مفهوم میزان گستردگی دایره همکاری و اعتماد متقابل اعضای یک گروه است. می­­توان نتیجه گرفت که هرچه یک شعاع اعتماد در گروهی بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی بیشتر خواهد بود. از نظر فوکویاما مفهوم شعاع اعتماد بر توانایی افراد جامعه به فراتر رفتن از خانواده و خویشان، داشتن همکاری با دوستان و دیگر شهروندان اطلاق می­ شود(Fukuyama,1999:17 به نقل از موسوی و علی­پور،۷۵:۱۳۹۱).
به اعتقاد وی جامعه­ای دارای سرمایه اجتماعی بالایی است که دارای تعداد زیاد گروه ­های اجتماعی با اعتماد متقابل به یکدیگر و دارای انسجام گروهی باشد. علاوه بر آن باید بتواند در ارتباط با محیط بیرون خود مؤثر عمل کرده و همکاری­های متقابلی با جوامع دیگر داشته باشد. از نظر فوکویاما اعتماد برای فهم و تشکیل نظم اجتماعی و اقتصادی جایگاه رفیعی دارد، دلیل توجه وی به اندازه ­گیری اعتماد نیز بررسی میزان پیشرفت اقتصادی است(موسوی و علی­پور،۷۵:۱۳۹۱).
۴-۲-۱-۳-۲ جیمز کلمن[۵۴]
رویکرد کلمن در مورد سرمایه اجتماعی بر اساس نظریه­ انتخاب عقلانی و مبتنی بر کارهای پیشین او در نظریه مبادله­ اجتماعی است(King,2002:5). به اعتقاد بن­فاین، مفهوم سرمایه اجتماعی بسط نظریه مبادله­ اجتماعی است. او به پیوندهای بین مبادله­ اجتماعی و سرمایه اجتماعی اشاره کرده و معتقد است که نظریه مبادله­ اجتماعی بسیاری از همان مسائل نظریه سرمایه اجتماعی را مطرح کرده است. چگونگی پیوند نظریه خرد با کلان و چگونگی پیوند عامل­های اقتصادی با عامل­های غیراقتصادی، از آن جمله­اند(فاین،۱۲۴:۱۳۸۵).
کلمن نظریه ساده مبادله­ اجتماعی را بکارگیری ابتدایی رشته اقتصاد، به نظریه سرمایه اجتماعی تبدیل کرده و در چارچوب همین نظریه، ایده خود را درباره سرمایه ی اجتماعی پرورش داده است. مفهوم سرمایه اجتماعی محملی است برای کلمن تا به تشریح چگونگی امکان همکاری افراد بپردازد. کلمن در مقاله­ “نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد سرمایه انسانی”(۱۹۸۸) که مرجع بسیاری از نوشته­ های دیگر قرار گرفت، ضمن تعریف سرمایه اجتماعی تلاش کرده مفهوم سرمایه اجتماعی را به موازات مفاهیم متعارف سرمایه مالی، سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی وارد نظریه اجتماعی کند، مفهومی که به اعتقاد او در روابط بین اشخاص بروز می­ کند. او به طور خاص به این موضوع توجه داشت که سرمایه اجتماعی چگونه می ­تواند به توسعه سرمایه انسانی کمک کند. او بعدها اذعان داشت که این دو مفهوم به جای آنکه رقیب یکدیگر باشند، اغلب مکمل یکدیگرند (کلمن،۴۶۵:۱۳۷۷). کلمن به جای تعریف سرمایه اجتماعی بر حسب ماهیت و محتوا، به کارکرد آن توجه دارد. او در این مقاله می­نویسد: سرمایه اجتماعی بر حسب کاربرد آن تعریف می­ شود، سرمایه اجتماعی موجودیت واحدی نیست، بلکه مجموعه ­ای از موجودیت­های گوناگون است که دو مشخصه مشترک دارند: در همه آنها، جنبه­ای از ساختار اجتماعی وجود دارد و همه آنها اعمال خاص کنشگران داخل ساختار را تسهیل می­ کنند. سرمایه اجتماعی مانند دیگر شکل­های سرمایه، مولد است و تحقق اهداف معین را که در نبودش محقق نمی­ شود، ممکن می­سازد. سرمایه اجتماعی بر خلاف دیگر شکل­های سرمایه، به طور ذاتی در ساختار روابط بین کنشگران و میان کنشگران وجود دارد. یعنی در خود کنشگران نهفته نیست، بلکه در روابط میان آنها نهفته است. سرمایه اجتماعی به مثابه منبعی برای اشخاص است، منابع اجتماعی- ساختاری؛ دارایی سرمایه­ای، یا همان سرمایه اجتماعی برای فرد است(Coleman,1988:98 به نقل از موسوی و علی­پور،۵۶:۱۳۹۱).
کلمن در مقایسه بین سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی بیان می­ کند که سرمایه اجتماعی از تغییرات روابط میان افراد پدید می ­آید که سبب تسهیل کنش می­ شود. اگر سرمایه فیزیکی کاملاً ملموس و در اشکال مادی مشهود، تجسم یافته است و سرمایه انسانی کمتر ملموس است و در مهارت ­ها و دانشی که افراد تحصیل می­ کنند تجسم می­یابد؛ سرمایه اجتماعی حتی کمتر از این ملموس است، زیرا در روابط میان افراد به وجود می ­آید. همان­طور که سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی فعالیت تولید را تسهیل می­ کنند، سرمایه اجتماعی نیز تسهیل­کننده روابط است. برای مثال، گروهی که در میانشان اعتماد وجود دارد، به کمک این اعتماد می­توانند کارهای بیشتری از کسانی که این خصوصیت در میان آنان وجود ندارد، انجام دهند(Coleman,1988:101 به نقل از موسوی و علی­پور،۵۶:۱۳۹۱).
کلمن با بکارگیری تمایز اقتصاد سنتی بین کالاهای خصوصی و عمومی، به تشریح چگونگی کمک­های سرمایه اجتماعی به اعمال جمعی پرداخته و می­نوسید: سرمایه اجتماعی نوعی کالای عمومی است که از منافع حاصل از آن، همه اجزای ساختار سود می­برند(Coleman,1988:116 به نقل از موسوی و علی­پور،۵۶:۱۳۹۱). بنابراین سرمایه اجتماعی سبب ایجاد همکاری بین افرادی می­ شود که در غیر این صورت به دنبال منافع فردی خود بودند. او معتقد است سرمایه اجتماعی ویژگی­هایی دارد که آن را از کالاهای خصوصی تقسیم­پذیر و انتقال­پذیر که در نظریه­ اقتصادی نئوکلاسیک بحث شده است، متمایز می­سازد. کلمن ویژگی­های سرمایه اجتماعی را به عنوان نوعی کالای عمومی اینگونه بیان می­دارد:
یکی از ویژگی­ها، انتقال­ناپذیری عملی آن است؛ این سرمایه، منبعی است که ارزش استفاده دارد، ولی به آسانی مبادله نمی­ شود.
سرمایه اجتماعی، دارایی شخصی هیچ یک از افرادی که از آن سود می­برند نیست.
ویژگی دیگر سرمایه اجتماعی که آن را از کالای خصوصی متمایز می­سازد، این است که بر خلاف سرمایه فیزیکی که معمولاً کالایی خصوصی است و بر اساس حقوق مالکیت به شخصی که در سرمایه فیزیکی سرمایه ­گذاری می­ کند تعلق دارد و به او سود می­رساند، در مالکیت فرد نیست و سودآوری مستقیم ندارد. به عنوان مثال انواع ساختارهای اجتماعی که هنجارهای اجتماعی و ضمانت­های اجرایی تحمیل آنها را امکان پذیر می­سازند، در درجه اول به افرادی که تلاش­هایشان برای ایجاد هنجارها و ضمانت­های اجرایی لازم است سود نمی­رسانند، بلکه به همه افرادی که جزء آن ساختار معین هستند سود می­رسانند (کلمن،۴۸۲:۱۳۷۷) و از آنجا که بسیاری از منافع کنش­های پدیدآورنده سرمایه اجتماعی را افرادی غیر از فردی که آن را پدید آورده، کسب می­ کنند و فرد ایجادکننده­ی سرمایه اجتماعی بهره چندانی نمی­برد، بنابراین انگیزه سرمایه ­گذاری برای ایجاد سرمایه اجتماعی کم است. این موضوع بر اساس نظریه­ انتخاب عقلانی قابل توجیه است، طبق این نظریه فعالان در پی خلق سرمایه اجتماعی نیستند، بلکه در پی منافع فردی هستند، ولی در این فرایند به طور ناخواسته سرمایه اجتماعی به وجود می ­آید. از دید کلمن، به وجود آمدن سرمایه اجتماعی نه به دلیل انتخاب سرمایه ­گذاری حساب شده در آن، بلکه محصول فرعی فعالیت­هایی است که اهداف دیگری داشته اند. بنابراین سرمایه اجتماعی از پیامدهای ناخواسته این گونه روابط­اند. به اعتقاد کلمن این امر سبب تمایز سرمایه اجتماعی از سرمایه فیزیکی و انسانی است که هر دو منتج از انتخاب­های عمدی و هدفدار افرادند. بنابراین سرمایه اجتماعی، همانند کالای عمومی در نظر گرفته می­ شود(موسوی و علی­پور،۵۷:۱۳۹۱- ۵۸).
سرمایه اجتماعی بر خلاف دیگر اشکال سرمایه، در صورت استفاده بیش­تر، نه تنها استهلاک نمی­پذیرد، بلکه افزایش می­یابد. ولی اگر تجدید نشود، از بین می­رود(کلمن،۴۸۲:۱۳۷۷).
کلمن برخی از روابط اجتماعی را که می­توانند منابع سرمایه­ای سودمند ایجاد کنند، به شرح زیر نام می­برد:
– تعهدات و انتظارات: بحث تعهدات و انتظارات را می­توان با یک مثال روشن کرد. * کاری را برای } انجام می­دهد، با اعتماد به اینکه } در آینده آن را جبران می­ کند؛ این امر انتظاری را در * و تعهدی را از جانب } برای حفظ اعتماد ایجاد می­ کند. این تعهد را می­توان مانند برگه­ای اعتباری تصور کرد که در دست * است و باید با عملکردی از طرف } بازخرید شود. اگر * تعداد زیادی از این برگه­های اعتباری از افرادی که با آنها رابطه دارد در دست داشته باشد، مانند سرمایه مالی، اعتباری را ایجاد می­ کند که در صورت لزوم می ­تواند از آن استفاده کند. دو عامل برای این شکل از سرمایه اجتماعی حیاتی است: ۱) حد درخور اعتماد بودن محیط اجتماعی که به این معناست که تعهدات بازپرداخت خواهند شد؛ ۲) حد واقعی تعهداتی که بر عهده گرفته شده است. ساختارهای اجتماعی از هر دو بعد متفاوت است و کنشگران در درون ساختار اجتماعی معینی در بعد دوم با هم فرق می­ کنند.
– ظرفیت بالقوه اطلاعات: ظرفیت بالقوه اطلاعات، جزء ذاتی و جدایی­ناپذیر روابط اجتماعی است. اطلاعات در فراهم ساختن شالوده­ای برای کنش مهم است، اما به دست آوردن اطلاعات پرهزینه است. کمترین چیزی که برای کسب اطلاعات لازم داریم، توجه است که همیشه اندک است. یکی از وسایلی که از طریق آن، اطلاعات ممکن است کسب شود، استفاده از روابط اجتماعی است که برای مقاصد دیگر حفظ می­ شود. در اینجا صرف رابطه اجتماعی پایه­ مبادله­ اطلاعات و تشکیل سرمایه اجتماعی است.
– هنجارها: هنجارهای مؤثر در قالب و شکل دستوری به طرز نیرومندی سبب ظهور سرمایه اجتماعی در جمع می­شوند و فرد، تحت تاثیر قدرت این هنجارها باید منافع شخصی را رها کرده، به سود جمع عمل کند. البته هنجارها می­توانند مانع بروز ابتکار و خلاقیت نیز بشوند، به عنوان مثال هنجارهای مؤثر در یک حوزه، می­توانند نوآوری در آن حوزه را کاهش داده، نه تنها کنش­های انحرافی را که به دیگران آسییب می­رساند، بلکه کنش­های انحرافی را که ممکن است به سود همه باشد، نیز محدود کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...