ب) مرحله رشد: جریان نقدی در مرحله رشد به توازن می رسد.
ج) مرحله بلوغ: جریان نقدی در مرحله بلوغ تثبیت می شود.
د) مرگ: در مرحله مرگ جریان نقدی ورودی و خروجی تواماً کاهش می یابد و به توازن می رسد.
در مرحله کودکی به دلیل منفی بودن جریان نقدی منطقی به نظر نمی رسد که سود تقسیم شود و اگر سودی تقسیم شود دوباره باید به همان میزان از طریق افزایش سرمایه تأمین مالی شود. در مرحله کودکی سرمایه گذاران به دنبال عایدات سرمایه ای بوده و نه تقسیم سود و لذا در مرحله کودکی سودی تقسیم نمی‏شود. در مرحله رشد نیز از سیاست تقسیم سود انبساطی استفاده نمی‏شود، زیرا شرکت دارای فرصت‏های سرمایه گذاری است و در مرحله بلوغ، واحد تجاری دیگر فرصت‏های سرمایه گذاری نداشته، لذا در مرحله بلوغ از سیاست تقسیم سود انبساطی استفاده می کند. در مرحله مرگ نیز باید کل سرمایه صاحبان سهام به آنها بازگردانده شود (ساربان‏ها ، ۱۳۸۲).
۲-۳-۴-۶- دلایل تمایل سهامداران به دریافت سود سهام به صورت نقدی
۱) کاهش عدم اطمینان
وعده سود سرمایه یا توزیع درآمد در آینده، عدم اطمینان بیشتری را برای سرمایه گذاران در مقایسه با توزیع مستمر درآمد ایجاد می کند. پرداخت سود سهام مستمر نمایانگر ارزش فعلی جریان نقدی برای سرمایه گذاران است و بدین ترتیب عایدی هر سهم سهامداران تحت الشعاع مشکلات مالی یا عملیاتی شرکت قرار نخواهند گرفت و موجب افزایش اطمینان سرمایه گذاران فعلی است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲) قدرت مالی شرکت
اعلام و پرداخت سود سهام نقدی نشانگر ثبات و استحکام نقدینگی شرکت در شرایط مطلوب است.
زیرا برای پرداخت سود سهام به وجه‏نقد نیاز است که این نقدینگی باید از جریان عملیات شرکت خارج شود. اعلام سود سهام نشان‏گر موقعیت سود آوری و کسب سود بیشتر در آینده است.
۳) نیاز به درآمد جاری
بسیاری از سرمایه گذاران برای پرداخت هزینه های جاری زندگی خود، به دریافت مستمر سود سهام نیازمند هستند. معمولاً این قبیل سرمایه گذاران ممکن است برای کسب سود نقدی مستمر نسبت به فروش سهام خود تمایل نداشته باشند. سود سهام نقدی برای سرمایه گذاران درآمد جاری ایجاد می کند بدون اینکه تأثیری در اصل سرمایه بگذارد (وکیلی فرد ، ۱۳۸۹).
۲-۳-۴-۷- بهبود و توسعه خط مشی های سود سهام
برای انتخاب نهایی خط مشی سود سهام، عوامل مختلفی همانند دلایل خرید سهام توسط سهامداران، محدودیت های پرداخت سود سهام و همچنین شرایط فعلی شرکت از لحاظ مالی و عملیاتی را در نظر گرفته و در این چهارچوب کلی، شرکت امکان انتخاب خط مشی های متفاوت سود سهام را پیش بینی می‏کند که در بخش ذیل مورد بحث قرار می گیرد.
۲-۳-۴-۷-۱- پرداخت سود سهام باثبات (بدون تغییر)
شاید بتوان گفت که تعیین خط مشی تقسیم سود غالباً بر اساس سیاست تقسیم سود سهام قبل انجام می گیرد. این کار انتظارات سهامداران را در دریافت میزان معینی سود به طور مداوم، برآورده می کند و تأثیر چندانی بر قیمت سهام در بازار نمی گذارد. این خط مشی ممکن است در سال هایی که درآمد کاهش پیدا می‏کند باعث کمبود نقدینگی شرکت شود. اگر شرکت دارای نقدینگی احتیاطی کافی باشد در صورت کاهش درآمد نیز شرکت با مشکل جدی روبرو نخواهد شد.
۲-۳-۴-۷-۲- پرداخت سود سهام پایدار در سطح کمتر
تصمیم برای کاهش سود سهام نسبت به سال قبل، در مواردی اتخاذ می شود که شرکت فرصت سرمایه‏‏گذاری با سود بالایی را در پیش داشته باشد و برای برنامه ریزی نیازمند وجه نقد باشد. این کار ممکن است در تحلیل سهامداران که در انتظار درآمد دایمی هستند تأثیر گذاشته و قیمت بازار سهام را کاهش دهد. برای به حداقل رساندن این تأثیر منفی، شرکت ممکن است اعلام کند که سطح سود سهام در آینده تثبیت خواهد شد و هیأت مدیره کاهش بیشتری را در سود سهام پیش بینی نمی کند. اعلام این‏ چنین نظرات از طرف هیأت مدیره، سهامداران را نسبت به عدم کاهش سود سهام اطمینان می دهد. حتی در شرایطی شرکت اعلام کند که در صورت ایجاد فرصت، برای سرمایه گذاری های جدید اقدام خواهد کرد که در نتیجه موجب افزایش سود سهام خواهد شد.
۲-۳-۴-۷-۳- پرداخت سود سهام پایدار در سطح بالاتر
معمولاً افزایش سود سهام توسط شرکت، زمانی تصمیم‏ گیری و اعلام می شود که درآمد آن در حد بالایی رشد داشته و نیازی به وجه نقد برای توسعه نباشد. غالباً اعلام سود سهام به نحو مطلوبی بر قیمت سهام عادی تأثیر می‏گذارد. در بسیاری از موارد درآمد بالاتر، باعث افزایش قیمت سهام می شود.
۲-۳-۴-۷-۴- تغییرات سود سهام متناسب با تغییرات درآمد
نامطلوب‏ترین سیاست گذاری سود سهام، تغییرات سود سهام متناسب با تغییرات درآمد می باشد. امتیاز این سیاست گذاری این است که مدیریت را از بیشترین انعطاف در استفاده از وجوه نقد توزیع نشده برای سرمایه گذاری برخوردار می سازد، ولی نوسانات و بی ثبات بودن پرداخت سود سهام که باعث کاهش نسبی قیمت سهام عادی شرکت خواهد شد مزیت فوق الذکر را خنثی و بی اثر می کند.
۲-۳-۴-۷-۵- سود سهام پایین به اضافه سودهای سهام فوق العاده
این خط مشی برای شرکت هایی که دارای درآمد دوره ای و رشد محدود هستند مورد استفاده قرار می‏گیرد. در سال هایی که درآمد شرکت رشد مناسب دارد و نقدینگی اضافی بلا استفاده است سود سهام فوق العاده اعلام می شود.
۲-۳-۴-۷-۶- عدم پرداخت سود سهام برای یک دوره بلند مدت
معمولاً این آخرین خط مشی است که یک شرکت به آن متوسل می شود. دو دلیل برای این تصمیم وجود دارد: اول اینکه اگر شرکت با مشکلات جدی مالی روبرو بوده و توان پرداخت سود سهام را نداشته باشد، دوم آنکه برای شرکت امکان سرمایه گذاری با سودآوری بالا ایجاد شده باشد و شرکت به سود سهام توزیع نشده، برای تأمین وجوه مالی این سرمایه گذاری نیاز داشته باشد، در این حالت شرکت می تواند اثرات منفی بر قیمت سهام را با توضیح دقیقی در مورد عدم پرداخت سود سهام خنثی کند (وکیلی فرد ، ۱۳۸۹).
۲-۳-۴-۷-۷- محتوای اطلاعاتی سود سهام
شرکت باید همیشه این سوال را مطرح کند که چه اطلاعاتی با سود سهام فعلی و چه اطلاعاتی را با تغییر احتمالی سود تقسیمی انتقال می دهد. هر وقت که اعلام خبری بر قیمت سهام تأثیری می‏گذارد، می‏توانیم استنباط کنیم که این اعلام حاوی اطلاعاتی است. این اعلام به خودی خود کمک چندانی نخواهد کرد مگر اینکه معلوم شود مدیران اطلاعاتی دارند که سرمایه گذاران فاقد آن هستند.
محققان بر این باورند که تغییر غیر منتظره سود تقسیمی دارای محتوی اطلاعاتی مهمی است، به ویژه در مواقعی که میزان سود تقسیمی کاهش یابد یا اصلا پرداخت نشود. معمولا در یک بازار کارا، مدیریت شرکت زمانی چنین روشی را در پیش خواهد گرفت که بخواهد، به سهامداران و سرمایه گذاران این پیام را
بدهد که سود سال‏های آتی کاهش خواهد یافت (جهانخانی و پارساییان ، ۱۳۸۸).
۲-۳-۴-۸- مکاتب فکری در مورد تقسیم سود
بیش از چندین دهه است که پژوهش‏گران دانشگاهی و کارشناسان وال استریت و مدیران عالی رتبه شرکت‏ها تلاش کرده اند تأثیر سرمایه‏گذاری مجدد سود شرکت ها در مقایسه با اثر تقسیم سود بین سهامداران را بر ثروت آتی سهامداران مورد مطالعه قرار دهند و از آن نتایج مقتضی استخراج کنند. نتایج این تحقیقات را می توان به صورت زیر طبقه بندی کرد:
آن دسته از تحقیقاتی که به بررسی رابطه بین ارزش بازار سهام و سود تقسیمی می پردازد که عمدتاً مبتنی بر دو نظریه هستند:
الف) نظریه مربوط بودن (تأثیر سود تقسیمی بر ارزش شرکت )
ب) نظریه نامربوط بودن (عدم تأثیر سود تقسیمی بر ارزش شرکت)
آن دسته که به بررسی اثرات علامت دهی (اطلاع رسانی) اعلام سود سهام بر ارزش شرکت می‏پردازند، طبق این نظریه سود تقسیمی محتوای اطلاعاتی دارد.
آن دسته که به بررسی تأثیر ترکیب سهامداران بر سیاست تقسیم سود می پردازند (تئوری صاحب کار). طبق این نظریه، سیاست تقسیم سود تابعی از ترکیب علایق سهامداران است.
آن دسته از مطالعاتی که رابطه بین سرمایه گذاری، سود تقسیمی و سود را بررسی می کند و با بهره‏گیری از روش های رگرسیونی سعی در مدل سازی بین متغییر های فوق دارد (بهرام فر ، ۱۳۸۳: ۳۱).
نمودار (۲-۲): مکاتب فکری در مورد تقسیم سود، (بیگدلی ، ۱۳۷۰: ۲۳)
مکاتب فکری در تئوری تقسیم سود
مکتب ارتباط تقسیم سود با ارزش سهام
مکتب ارتباط تقسیم سود با ارزش سهم
تقسیم سود بیشتر = ارزش سهام کمتر
تقسیم سود کمتر = ارزش سهام بیشتر
۲-۴- ارتباط بین مدیریت سود و سیاست های تقسیم سود
گسترش فزاینده فعالیت های اقتصادی و پیچیدگی روز افزون آنها و به دنبال آن شکل گیری موسسات و شرکت های بزرگ از یک طرف و لزوم توجه به اطلاعات دقیق حسابداری و صورت های مالی از سوی دیگر، دانش حسابداری را دستخوش تحولاتی شگرف کرده و سبب ابداع روش های تحلیلی و مدیریتی جدید در حسابداری شده است. تشکیل موسسات بزرگ دو پیامد اساسی با خود به همراه داشته است. از یک سو تفکیک بین مالکیت و مدیریت و از سوی دیگر وجود روش های حسابداری یکسان و یکنواخت برای گزارشگری، بیش از پیش احساس می شود. این موضوع که ممکن است منافع مدیران و سهامداران لزوما همسو نباشد، با در نظر گرفتن نظریه نمایندگی و تلاش مدیران برای اینکه سود شرکت را در کوتاه مدت بالاتر نشان دهند، در مبحث مدیریت سود چگونگی شکل گیری این موضوع بررسی می شود. با توجه به اهمیت سود و محتوای اطلاعاتی بالایی که سود دارد مدیران همواره در تلاشند که در راستای اهداف خاصی که دنبال می کنند، مبلغ سود گزارش شده را دستکاری نمایند. در این راستا، تقسیم سود از دو جنبه بسیار مهم قابل بحث است. از یک طرف عاملی تأثیرگذار بر سرمایه گذاری های پیش روی شرکت هاست. چرا که تقسیم سود موجب کاهش منابع مالی داخلی و افزایش نیاز به منابع مالی خارجی می شود. از طرف دیگر بسیاری از سهامداران شرکت خواهان تقسیم سود نقدی هستند، از این رو مدیران با هدف حداکثر کردن ثروت سهامداران همواره باید بین علایق مختلف آنان و فرصت های سود آور سرمایه گذاری تعادل بر قرار کنند. بنابراین تصمیمات تقسیم سود که از سوی مدیران شرکت ها اتخاذ می شود بسیار حساس و دارای اهمیت است (کرمی و اسکندر ، ۱۳۸۸: ۵۳). در این راستا هوی و همکاران[۹۷] (۲۰۱۰) و جهانزیب و همکاران[۹۸] (۲۰۱۲) به بررسی تاثیر مدیریت سود بر سیاست های تقسیم سود در کشورهای چین و پاکستان پرداختند. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که سیاست های تقسیم سود در شرکت ها متاثر از فعالیت های مدیریت سود در آن ها نمی باشد. به نظر می رسد نتایج پژوهش حاضر در انطباق با این تحقیقات باشد.
توجه همه جانبه به عوامل و محدودیت های موثر بر سیاست تقسیم سود علاوه بر به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران، موجبات حفظ و بقای شرکت در عرصه رقابت و رشد و توسعه روز افزون آن را فراهم می نماید (زیدی ، ۱۳۸۸: ۸۱). بنابراین به نظر می رسد مدیران شرکت ها در برخی از مواقع جهت نشان دادن قدرت سودآوری شرکت و جذب سرمایه گذاران و سهامداران و مهمتر از همه کسب پاداش بیشتر به مدیرت سود روی می آورند و با سیاست های تقسیم سودی که اتخاذ می کنند سعی در جلب رضایت سهامداران می‏باشند.
۲-۵- بخش سوم: پیشینه تحقیق
مفهوم مدیریت سود از زوایای مختلفی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است و تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. برای نمونه از نظر گوردن و همکارانش، اگر زمانی مدیران روش خاصی از روش‏های حسابداری را برگزینند و نوسانات سودهای گزارش شده کاهش یابد، نتیجه مدیریت سود است. آنها همچنین متذکر می‏شوند که مدیران در حدود قدرتشان که ناشی از آزادی عمل در چارچوب اصول و روش‏های پذیرفته شده حسابداری است می توانند روی سود گزارش شده اثر بگذارند (سوگت رویچوداری ، ۲۰۰۶: ۳۳۷). فرضیه مدیریت سود در ابتدا با عنوان هموارسازی سود توسط هپ ورث (۱۹۵۳) ارائه و بعدها توسط گوردن (۱۹۶۴) معرفی شد و برای اولین بار توسط مک میچلسون[۹۹] (۱۹۸۸) عبارت مدیریت سود جایگزین عبارت هموارسازی سود شد. سود تقسیمی و سود هر سهم می‌توانند بعنوان عواملی برای کنترل و ارزیابی عملکرد مدیریت شرکت توسط سهامداران باشند. رابطه بین سود تقسیمی و سود هر سهم نشان‌دهنده سیاست تقسیم سود شرکت است. سیاست تقسیم سود می‌تواند باعث جذب سهامداران جدیدی برای شرکت شود. بسیاری بر این باورند شرکتی که سیاست تقسیم سود باثباتی دارد و هر ساله مبلغی از سود خود را بین سهامداران تقسیم می‏کند، این عمل نشان دهنده موفقیت و عملکرد مثبت شرکت می باشد. معمولاً شرکت هایی اقدام به تقسیم سود می کنند که نمی توانند سود خود را سرمایه‏گذاری نمایند. سودتقسیمی به سیاست سرمایه‏گذاری شرکت بستگی دارد. شرکت هایی که فرصت‏های سرمایه‏گذاری سودآوری دارند سود را به عنوان یک منبع تامین مالی تلقی می کنند (جهانخانی و سجادی ، ۱۳۷۴: ۷۳).
با توجه به موضوع مورد تحقیق، ضمن آشنایی با مبانی نظری، تحقیقات انجام گرفته مرتبط با موضوع در داخل و خارج کشور مورد بررسی قرار می گیرد.
۲-۵-۱- تحقیقات داخلی
۲-۵-۱-۱- تحقیقات انجام شده پیرامون مدیریت سود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...