P

اتحاد رسمی با ترکیه

P

تلاشهای روسیه برای اعمال نفوذ از طریق قطع راه های صادرات انرژی
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

P

حمایت خارجی (روسیه، ایران، دیگران) از آشوب و جدایی‌طلبی

P

کشمکش با کشورهای همسایه

P

برخی از اقدامات تردیدزای جمهوری آذربایجان در رابطه با ایران
– در زمینه موافقتنامههای تجاری و گمرکی، طرف آذری هنوز به پیش نویس موافقتنامه ترجیحات پیشنهادی ایران پاسخ نداده است.
– طرف آذری نسبت به کاهش متقابل عوارض دریافتی از کامیونها و خودروها تمایلی ندارد.
– پروژه های مشترک پلهای مرزی به دلیل عدم تأمین مالی از سوی آذربایجان، علی رغم توافقات انجام شده، اجرایی نشده است.
– همکاریهای دو طرف در زمینه کشاورزی، پس از مشکلات ایجاد شده برای کشاورزان ایرانی و شرکت سبلان سبز، کاهش یافته است.[۱۵۱]
این در حالی است که کمیته امداد امام خمینی تا کنون رقمی نزدیک به ۳۴ میلیون دلار در اختیار نیازمندان آذری قرار داده است. جمهوری آذربایجان حتی به اقدام جمهوری اسلامی در راستای حذف روادید از اتباع آذری، پاسخ نداد و همچنان اتباع ایرانی برای سفر به این کشور کوچک مجبور به اخذ روادید میباشند.
جمهوری آذربایجان بسیاری از سنتهای فرهنگی – تاریخی خود را از ایران وام گرفته است. با این وجود بسیار تعجب برانگیز است که مورخان این جمهوری سعی در اثبات هویتی مستقل و جدا از ایران در طول تاریخ این سرزمین قبل از ۱۸۲۸ و امضای عهدنامه ترکمنچای داشتهاند.
جشن نوروز باستانی، مراسم چهارشنبه آخر سال، سفره هفت سین هزاران واژه پارسی در زبان و ادبیات آذربایجانی،[۱۵۲] گواهی بر خلاف بودن مدعای مورخین آذری است.
۵-۹- چشم انداز روابط
سطح روابط ایران و آذربایجان آن گونه که سابقه تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی مشترک ایجاب میکرد، گسترش چشمگیری نداشته و پس از استقلال این جمهوری به جز یک دوره کوتاه، شاهد افزایش همکاری متقابل نبوده است.
یکی از مهمترین دلایل این اقدام همکاری متقابل که از توسعه روابط به صورت عملی جلوگیری میکند ایفای نقش برجستهتر رقبای منطقهای و فرامنطقهای ایران و نیز علاقه دولتمردان باکو در همکاری با آنها میباشد.
برخی از اقدامات جمهوری آذربایجان نیز میتواند به عنوان به عنوان جدی نگرفتن روابط و توسعه آن با جمهوری اسلامی ایران تلقی شود.
نتیجهگیری
بر اساس دکترین پیرامونی دیوید بن گوریون و نیز طرح خاورمیانه بزرگ، رژیم صهیونیستی در پی ایجاد و گسترش روابط خود با کشورهای پیرامونی خویش است. اگر در ابتدا ایران، ترکیه و سومالی هدف دکترین پیرامونی بن گوریون تلقی میشدند، با فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریهای تشکیل دهنده آن، امکان بزرگی برای سیاست خارجی رژیم صهیونیستی ایجاد شد تا در پی ایجاد روابط با این جمهوریها برآید.
جمهوری آذربایجان به دلیل دارا بودن منابع غنی انرژی و نیز جمعیت مسلمان مورد توجه ویژه اسرائیل قرار گرفت. توسعه روابط با جمهوری آذربایجان علاوه بر ایجاد روابط اقتصادی و امکان استفاده از منابع انرژی، به اسرائیل کمک مینمود تا به تضعیف بعد اسلامی کشمکش فلسطین و اسرائیل بپردازد. بهترین شکل متصور برای این رژیم تلقی یک مناقشه ارضی به جای یک نبرد دینی میباشد.
رژیم صهیونیستی با ایجاد و گسترش رابطه با کشورهای مختلف مسلمان، نشان میدهد که از ایجاد و گسترش رابطه با این گونه کشورها ناتوان نیست.
جمهوری اسلامی ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به بزرگترین دشمن و در واقع بزرگترین بر هم زننده نظم مورد نظر آمریکا در منطقه تبدیل شد. تجدید نظر طلبی ویژگی اصلی سالهای ابتدایی انقلاب بود. جمهوری اسلامی به عقیده بسیاری از کارشناسان با حمایت از مبارزان حزب الله و گروه حماس، یک جنگ نیابتی را با رژیم صهیونیستی آغاز کرده است.
اسرائیل با توسعه روابط با کشورهای همسایه ایران به گونهای در پی پاسخ دادن به طرفداری و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزان مخالف اسرائیل است.
بسیاری از کارشناسان اطلاعاتی این رژیم تحت پوشش تاجر، جهانگرد، استاد دانشگاه و…به منطقه گسیل شدهاند تا به کسب اطلاعات ضروری بپردازند.
با تأکید بر مفهوم نوین امنیت که تنها تهدید نظامی صرف را شامل نمیشود و به مقوله های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تهدیدکننده امنیت نیز میپردازد، نفوذ اسرائیل در جمهوری آذربایجان تصور تهدید از سوی جمهوری اسلامی ایران را به امری طبیعی تبدیل میکند.
سفر شیمون پرز به باکو، که اولین رئیس جمهور اسرائیلی دیدار کننده از باکو میباشد، نشان دهنده تمایل هر دو طرف به توسعه روابط گوناگون است.
حل بحران قرهباغ که اولویت سیاست خارجی آذربایجان است به همراه تمایل باکو به روابط هر چه نزدیکتر با واشنگتن، لزوم ایجاد توازن در برابر محور احتمالی مسکو – ایروان – تهران، و نیز امکان استفاده از لابی پر قدرت یهودیان در آمریکا، همه و همه توضیح دهنده چرایی تمایل باکو از نزدیکی به تل آویو است.
اصرار بر ادامه فعالیتهای هستهای از سوی جمهوری اسلامی ایران در ذات خود بسیار سودمند است. اما هزینه بسیار فراوان آن، همراه با بسیج تمامی منابع مادی و معنوی کشور به منظور پیشبرد آن، امکان تحرک سیاست خارجی را در منطقه محدود نموده است.
بزرگترین رقیبب سنتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز جنوبی ترکیه است که با طراحی یک سیاست منطقهای پویا، با بهره گرفتن از ابزارهایی همچون، پان ترکیسم در جست و جوی منافع خویش برآمده است.
ایران که پس از انقلاب دشمن ایدئولوژیک رژیم صهیونیستی محسوب میشد در سالهای اخیر، به یک رقیب استراتژیک نیز برای این رژیم تبدیل شده است.
اسرائیل که از نظر قدرت نظامی و اقتصادی، واقعیت بزرگی در منطقه خاورمیانه به شمار میرود تنها ایران را به عنوان یک کشور مقاومت کننده در برابر هژمونی منطقهای خویش احساس میکند. تردید آمیخته به ترس این رژیم از توان موشکی جمهوری اسلامی، این رژیم را بر آن داشته است تا با بزرگنمایی خطر هستهای ایران، تهران را به عنوان تهدید کننده دائمی صلح منطقهای و جهانی تلقی نماید و بشناساند.
شناخت شکافهای ظریف اما عمیق در روابط باکو – تهران همراه با پشتیبانی پدرانه واشنگتن، تل آویو را آماده بهرهبرداری از اختلافها کرده است.
حمایتهای مالی دولت اسرائیل از دانشمندانی همچون برندا شیفر که استاد دانشگاه عبری تل آویو است – این شخص بارها به باکو سفر کرده است – نشان دهنده شناخت این رژیم از حساستیهای موجود در روابط دو طرف میباشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...