کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



  • ارزیابی عملکرد در بعد سازمانی معمولاً مترادف با اثربخشی فعالیت‌هاست. منظور از اثربخشی میزان دست‌یابی به اهداف و برنامه‌ها با ویژگی کارا بودن فعالیت‌ها و عملیات است(رحیمی، ۱۳۸۵، ۳۶).
    • ارزیابی عملکرد به فرایند سنجش و اندازه گیری عملکرد دستگاه‌ها در دوره‌های مشخص به گونه‌ای که انتظارات و شاخص‌های مورد قضاوت برای دستگاه ارزیابی شونده شفاف و از قبل به آن ابلاغ شده باشد، اطلاق می‌گردد(انواری­رستمی و همکاران، ۱۳۸۸، ۱۵).
    • ( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • ارزیابی عملکرد را می‌توان ارزیابی نحوه مدیریت مطلوب سازمان و بهایی که آنها به مشتریان و سایر ذینفعان منتقل می‌کنند، تعریف کرد. از آنجا که سنجش عملکرد خود بخشی از نحوه اداره سازمان است، سنجش عملکرد باید از لحاظ هزینه اثربخش بوده و ارزشی را منتقل کند. به هنگام ارزیابی، ایجاد موازنه میان معیارهای ادراکی که مستقیماً از کاربران خدمات و سایر ذینفعان حاصل می‌شود و آن شاخص‌های عملکردی که سازمان ثبت می‌کند، با اهمیت است(۱۱۰ – ۱۱۲، ۲۰۰۴، Moullin).
  • ارزیابی عملکرد عبارت است از فرایند کمی کردن کارایی و اثربخشی عملیات که با مروری بر ادبیات موضوع می‌توان دلایل آن را به سه گروه اصلی زیر تقسیم کرد:

الف) اهداف استراتژیک: که شامل مدیریت استراتژیک و تجدید نظر در استراتژی‌هاست.
ب) اهداف ارتباطی: که شامل کنترل موقعیت فعلی، نشان دادن مسیر آینده، ارائه بازخورد و الگوبرداری از سازمان‌های دیگر است.
ج) اهداف انگیزشی: که شامل تدوین سیستم پاداش و همچنین تشویق بهبود و یادگیری است(امیری و همکاران، ۱۳۸۵).
۲-۲-۸اهمیت ارزیابی و مدیریت عملکرد
بهبود مستمر عملکرد سازمان‌ها، نیروی اعظم هم­افزایی ایجاد می‌کند که این نیروها می‌تواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصت‌های تعالی سازمان شود. دولت‌ها و سازمان‌هاو مؤسسات تلاش جلو برنده‌ای را در این موارد اعمال می‌کنند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دست‌یابی به اهداف و بدون شناسایی چالش‌های پیش روی سازمان و کسب بازخورد و اطلاع از میزان اجرای سیاست‌های تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبودی جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. تمامی موارد مذکور بدون اندازه گیری و ارزیابی امکان پذیر نیست. لرد کلوین فیزیکدان انگلیسی در مورد ضرورت اندازه گیری می‌گوید «هر گاه توانستیم آنچه درباره آن صحبت می‌کنیم اندازه گرفته و در قالب اعداد و ارقام بیان نماییم، می‌توان ادعا کرد درباره موضوع مورد بحث چیزهایی می‌دانیم. در غیر این صورت آگاهی و دانش ما ناقص بوده و هرگز به مرحله بلوغ نخواهد رسید» (رحیمی، ۱۳۸۵، ۳۶). علم مدیریت نیز مبین مطالب مذکور است. هر چه را که نتوانیم اندازه گیری نماییم نمی‌توانیم کنترل کنیم و هر چه را که نتوانیم کنترل کنیم مدیریت آن امکان پذیر نخواهد بود. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیل‌های سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازه ­گیری است و از این رو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمی‌باشد. همچنین صاحب نظران و محققین معتقدند که ارزیابی عملکرد، موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیل‌های سازمانی است و تصور سازمانی که شامل ارزیابی و اندازه گیری عملکرد نباشد، مشکل است. ارزیابی و اندازه ­گیری عملکرد موجب هوشمندی سیستم و برانگیختن افراد در جهت رفتار مطلوب می‌شود و بخش اصلی تدوین و اجرای سیاست سازمانی است.
ارزیابی و اندازه گیری عملکرد بازخورد لازم را در موارد زیر ارائه می‌کند:
با پیگیری میزان پیشرفت در جهت اهداف تعیین شده مشخص می‌شود که آیا سیاست‌های تدوین شده به صورت موفقیت آمیزی به اجرا در آمده است یا خیر؟
با اندازه ­گیری نتایج مورد انتظار سازمانی و همچنین ارزیابی و اندازه گیری و رضایت کارکنان و مشتری‌ها مشخص می‌شود آیا سیستم‌ها به طور صحیح تدوین شده‌اند یا خیر؟
ارزیابی و اندازه ­گیری عملکرد امکان شناسایی زمینه‌هایی که مدیریت باید توجه بیشتری به آن‌ها بنماید را میسر می‌سازد و به شناسایی فرصت‌ها و محدودیت‌ها کمک می‌کند.
ارزیابی عملکرد باعث ایجاد اطلاعات برای مدیران در تصمیم گیری‌های مدیریتی خواهد بود. چرا که بخش زیادی از اطلاعات لازم برای تصمیم گیری‌های مدیریتی از طریق اندازه ­گیری و ارزیابی سیستم عملکرد و ارزیابی سیستم عملکرد فراهم می‌آید.
هر تلاشی که به منظور دست‌یابی به موفقیت صورت می‌گیرد باید دارای چارچوبی باشد و بهبود عملکرد سازمانی باید بر آگاهی فرآیندی باشد که چرخه عملکرد نامیده می‌شود. هر برنامه بهبود، عملکرد سازمانی باید از اندازه گیری عملکرد و بعد ارزیابی عملکرد شروع نماید (تسلیمی، ۱۳۸۵، ۱۵).طرح‌های ارزیابی و مدیریت عملکرد باید مبتنی بر بهبود مستمر باشد نه مبتنی بر فرهنگ سرزنش و تخطئه. مهم‌ترین اصل ارزیابی عملکرد، اطمینان از این موضوع است که سیستم ارزیابی برای تضمین ارائه خدمات به کاربران، باید مبتنی بر بهبود مستمر، نه بر فرهنگ ملامت و سرزنش باشد. اگر عملکرد یک شاخص خاص پایین‌تر از میزان متوسط باشد، لازم است که بر شناخت علل اشتباهات و نحوه برخورد با آن علل در آینده توجه شود اگر مدیریت بخواهد فرد یا بخشی را سرزنش کند، اغلب این کار ناعادلانه و نقطه مقابل بهره‌وری خواهد بود(۱۱۰ – ۱۱۲، ۲۰۰۴، Moullin).تهیه و اجرای طرح ارزیابی شایستگی و مدیریت عملکرد کارکنان باید با همکاری مشترک مدیران و واحدهای اجرایی انجام شود. البته وظیفه اصلی ستادی آن با مدیریت منابع انسانی است ولی در اجرای آن واحدهای عملیاتی باید دخالت مستقیم داشته باشند. برای حصول نتیجه مطلوب در ارزیابی لازم است نکات زیر رعایت شود:
الف) طرح مورد حمایت جدی مدیران و مجریان باشد.
ب) هدف‌های طرح برای همه روشن باشد.
پ) نحوه اجرای طرح مشخص باشد.
ت) تصمیمات نهایی با مشورت مدیران گرفته شود.
ث) کلیه اطلاعات درباره سوابق کار جمع آوری و تهیه شود.
ج) طرح به طور سیستماتیک و در فواصل معین از زمان اجرا گردد.
د) نتیجه اجرای طرح ارزیابی شود (میرسپاسی، ۱۳۸۶، ۲۵۷).
از طریق مدیریت عملکرد می‌توان یک پیوند استراتژیک بین چشم انداز، مأموریت و اهداف کارکردی، گروهی و فردی در سازمان را در جهت تحقق اهدافش کمک کرد و از طریق ارزیابی و سنجش عملکرد می‌توان به میزان همسویی کارکنان با اهداف مزبور آگاهی یافته و با بهره گرفتن از چرخه بهبود و اصلاح عملکرد نسبت به مهارت‌ها، توانایی‌ها، دانش و رفتار کارکنان اطلاعات کسب کرد. رویکرد مدیریت عملکرد ارزش افزوده‌ای به سازمان اضافه می‌کند، ولی آنچه از اهمیت زیادی برخوردار است این است که کلیه قسمت‌های سازمان باید در انجام آن همکاری کنند (فرکانی و همکاران، ۱۳۸۸).
یکی از صاحب نظران مدیریت اعتقاد دارد که مدیریت عملکرد می‌تواند مزایای زیر را برای سازمان داشته باشد:
مدیریت مبتنی بر عملکرد با بهره گرفتن از رویکرد سازمان یافته هم اجزاتشکیلات را برای اهداف سازمان متمرکز می‌کند.
گزارش­دهی را مناسب می‌کند.
پرداخت را مبتنی بر عدالت می‌کند.
انگیزه و شادابی کارکنان را افزایش می‌دهد.
مشارکت فکری کارکنان را جلب می‌کند.
با تقسیم کار کیفیت را بهبود می‌بخشد و باعث کاهش هزینه و افزایش درآمد سازمان می‌شود.
شایسته سالاری را رونق می‌دهد (افشار جهانشاهی، ۱۳۸۵، ۲۶).
۲-۲-۹ هدف مدیریت عملکرد
مدیریت عملکرد وسیله‌ای برای رسیدن به نتایج بهتر از طرف اجزای سازمان، تیم‌ها و کارکنان آن از طریق اداره و فهم عملکرد در قالب یک چارچوب مقرر از اهدای طرح­ریزی شده، استانداردها و شایستگی‌هامی‌باشد و فرآیندی است برای ایجاد درک مشترک در مورد آنچه که به دست می‌آید. نظریه‌ای است جهت مدیریت و توسعه افراد به روشی که احتمال حصول نتیجه در کوتاه مدت یا بلندمدت را افزایش می‌دهد که آن از طریق مدیریت تعیین و ارائه می‌گردد. چنان که طبق تعریفات فیلپاپ و شپرد (۱۹۹۲) : «هدف اساسی مدیریت عملکرد ایجاد فرهنگی است که افراد و گروه‌ها مسئولیت بهبود مداوم فرآیندها، مهارت‌ها و میزان مشارکت خود را بر عهده بگیرند(آرمسترانگ، ۱۳۸۶، ۱۵).»
۲-۲-۱۰ نحوه ارتباط بین مدیریت عملکرد و ارزیابی عملکرد
صاحب نظران مدیریت منابع انسانی در سال‌های اخیر تدبیر مدیریت عملکرد را جانشین ارزیابی عملکرد نموده‌اند که البته در درون فلسفه مدیریت عملکرد، ارزیابی عملکرد، تعیین میزان شایستگی و لیاقت، قابلیت ارتقا و ترفیع منظور می‌گردد(میرسپاسی، ۱۳۸۶، ۲۳۹).
ارزیابی عملکرد را می‌توان به عنوان ارزیابی و درجه­بندی رسمی کارکنان توسط مدیران معمولاً در یک جلسه بازنگری سالانه تعریف کرد. اما باید از مدیریت عملکرد متمایز شود چرا که مدیریت عملکرد یک فرایند وسیع‌تر، جامع‌تر و معمول مدیریتی است که بر شفاف سازی انتظارات متقابل، نقش حمایتی مدیران به عنوان مربی، نه داور، و نیز آینده تأکید دارد. در حال حاضر ارزیابی عملکرد دیگر اعتباری ندارد، چرا که اغلب به عنوان یک نظام بسیار دیوان سالارانه بالا به پایین توسط واحد پرسنلی، نه مدیران صف اجرا شده است. ارزیابی عملکرد اغلب گذشته­نگر است و بر اشتباهات انجام شده، به عوض توجه به نیازهایتوسعه‌ایآینده تمرکز می‌کند. طرح‌های ارزیابی عملکرد به صورت جداگانه‌ای اجرا می‌شوند، یعنی پیوند کم یا هیچ پیوندی بین آن‌ها با نیازهای کسب و کار وجود دارد مدیران صف طرح‌های ارزیابی عملکرد را به دلیل نامرتبط و زمان­بر بودن رد می‌کنند. از طرف دیگر، کارکنان نیز از ماهیت کم ارزش ارزیابی‌هایی که توسط مدیران فاقد مهارت انجام و صرفاً به پیشنهادهای کلی ختم می‌شوند، در عذاب هستند(آرمسترانگ، ۱۳۸۵، ۲۴). برخی به اشتباه مدیریت عملکرد را با سنجش و ارزیابی عملکرد یکسان دانسته‌اند برخی دیگر هم تفاوت‌ها و تشابهات این دو مقوله را گیج کننده می‌دانند. سنجش عملکرد مقایسه سطوح واقعی با سطح قبل از استقرار است و انجام اصلاحاتی که با هدف خاص تعیین شده‌اند. برای کسب بهترین نتایج از برنامه سنجش عملکرد لازم است که با برنامه ریزی استراتژیک همسو و مرتبط شود. به طور کل یک برنامه مدیریت مبتنی بر عملکرد از معیارهای سنجش عملکرد استفاده می‌کند تا نشان دهد که تا کنون چه اقداماتی (در جهت اهداف استراتژیک سازمان) به انجام رسیده است. به عبارت دیگر سنجش عملکرد رامی‌توان یکی از اجزاء اساسی و ضروری نظام مدیریت مبتنی بر عملکرد دانست(افشار جهانشاهی، ۱۳۸۵، ۲۲).
۲-۲-۱۱ شاخص‌های ارزیابی عملکرد سازمان‌ها
برای سنجشو ارزیابی عملکرد هر سازمانی (اعم از سازندگان کالا یا ارائه دهندگان خدمات)، معیارها و شاخص‌های گوناگون و متفاوتی مورد استفاده قرار می‌گیرند. برخی از شاخص‌هایی که بیش از سایر معیارهای ارزیابی عملکرد رایج‌ترمی‌باشد عبارتند از:
اثربخشی، با پاسخ به سؤالاتی ازاین قبیل معلوم می‌شود که: آیا برای رسیدن به هدف‌های سازمان فعالیت‌های درستی را انجام می‌دهیم؟ آیا مشکلات سازمان را به درستی تشخیص داده‌ایم، و درصدد رفع آن‌ها بر آمده‌ایم، به طوری که به هدف‌های سازمان در موعد مقرر دست یابیم؟ درجهدسترسی به هدف‌های از پیش تعیین شده در هر سازمان، میزان اثربخشی را در هر سازمان نشانمی‌دهد(طاهری، ۱۳۸۴، ۱۷).
کارایی، بازده یا نسبت کار انجام شده به منابع مصرف شده و انجام امری به بهترین طریقه به وسیله فرد حائز شرایط در بهترین محل و مناسب‌ترین وقت نیز تعریف گردیده است (فرهمند، ۱۳۷۹، ۱۷۳).
کیفیت، کیفیت یعنی میزان مرغوبیت محصولی یا ارائه خدمتی بالاتر از حد متوسط، با توجه به قیمت مناسب و قابل رؤیت(نجف بیگی، ۱۳۸۷، ۱۵۴).
نوآوری، به میزان تطابق محصولات تولیدی و فرآیندهای تولیدی یک سازمان در قبال تغییرات تقاضا و نیازهای جدید مشتریان، تغییرات تکنولوژی و ساخت محصولات جدید گفته می‌شود. نوآوری به منظور برآورد نیازهای جدید مشتریان یا ایجاد تقاضای جدید و کسب سهم بیشتر در بازار در مقایسه با رقبا انجام می‌پذیرد(طاهری، ۱۳۸۴، ۱۸).
بهره‌وری، ایسترفیلد بهره‌وری را نسبت بازده سیستم تولیدی به مقداری که از یک یا چند عامل تولید به کار گرفته شده است می‌داند. اشتاینز از بهره‌وری به عنوان معیار عملکرد یا قدرت و امکانات موجود برای تولید کالا یا خدمت معین سخن می‌گوید(ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۴، ۲۱).
کیفیت زندگی کاری، به این موضوع مربوط می‌شود که سازمان تا چه میزان به برقراری ایمنی در محیط کار، امنیت شغلی در سازمان پرورش استعداد کارکنان خود و بالا بردن مهارت‌های آنان از طرق گوناگون و به عبارتی دیگر ایجاد رضایت شغلی آنان از محیط کار قادر می‌باشند(طاهری، ۱۳۸۴، ۱۸).
بخش سوم
پیشینه تحقیق
۲-۳بررسی مطالعات و تحقیقات صورت گرفته پیرامون موضوع
۲-۳-۱پژوهش‌های انجام گرفته خارج از کشور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-04-17] [ 10:24:00 ب.ظ ]




۲-۶-۱۰-۳ رنگ آمیزی ژل SDS-PAGE
به منظور مشاهده باندهای پروتئینی، لازم است ژل را رنگ آمیزی نمود. روش های مختلفی برای رنگ آمیزی ژل های SDS-PAGE وجود دارد که متداولترین آنها روش رنگ آمیزی با کوماسی بلو و یا نیترات نقره می باشد. عموماً از روش کوماسی بلو استفاده می شود زیرا که یک روش سریع و ارزان بوده و ثبات رنگ طولانی است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

استفاده از کوماسی بلو
مواد لازم
– رنگ کوماسی بلو
– الکل ۹۶% (برای رنگ بری)
– آب مقطر
روش انجام رنگ آمیزی

    • ژل را در داخل ظرف رنگ آمیزی قرار می دهیم و مقداری رنگ به آن اضافه و به مدت۱۰ دقیقه بر روی شیکر می گذاریم.
    • رنگ را خالی کرده و ژل را داخل محلول رنگ بر (آب مقطر حاوی اتانول) بر روی شیکر قرار می دهیم تا زمینه ژل شفاف شده و باندهای پروتئینی آبی رنگ نمایان شوند.

۲-۶-۱۰-۴ رنگ آمیزی ژل به روش نیترات نقره (پیوست ۷)

    • قرار دادن ژل در بافر فیکساسیون به مدت ۲ ساعت در دمای اتاق بر روی شیکر.
    • دور ریختن بافر فیکساسیون و اضافه نمودن بافر شستشو سه بار و هر بار به مدت ۲۰ دقیقه.
    • اضافه کردن بافر sensitizing به مدت ۲ دقیقه.
    • دور ریختن بافر sensitizing و شستشو با آب مقطر سه بار و هر بار ۵ دقیقه.
    • اضافه کردن بافر رنگزا به مدت ۲۰ دقیقه در دمای اتاق بر روی شیکر.
    • شستشوی ژل در آب مقطر و اضافه کردن بافرdeveloping تا ظهور باندهای پروتئینی.
    • اضافه کردن بافر متوقف کننده به مدت ۱۵ دقیقه.
    • شستشوی ژل در آب مقطر.

۲-۷ روش های اختصاصی
۲-۷-۱ سنتز ژن gcsf
توالی cDNA کد کننده پروتئین GCSF به طول bp 615 از بانک ژنومی (شماره ۱۷۲۲۱۹.۱) استخراج و به منظور سنتز به یکی از شرکتهای فعال در این زمینه سفارش داده شد. این توالی به منظور بیان در سلولهای مخمری از نظر کدونهای مورد استفاده در سنتز پروتئین، بهینه سازی شده و پس از بررسی های نهایی از نظر جایگاه های برش آنزیم های محدودالأثر، ساخته شده و در وکتور کلونینگ pGH کلون گردید. در دو انتهای این ژن، دو جایگاه برش آنزیمی برای آنزیمهای محدودالأثر HpaI و BamHI در نظر گرفته شد تا برای جدا نمودن این قطعه و کلون کردن آن در وکتور بیانی مخمر استفاده شوند. لازم به ذکر است که جایگاه برش این آنزیم ها بر روی قطعه ژنی سنتز شده، وکتور pGH و وکتور بیانی هانسونلا وجود ندارد.
۲-۷-۱-۱ PCR اختصاصی بر روی ژن gcsf
۲-۷-۱-۱-۱ طراحی پرایمرهای اختصاصی ژن gcsf
به منظور انجام PCR بر روی ژن gcsf در وکتورهای بدست آمده در مراحل مختلف، پرایمرهای اختصاصی این ژن با بهره گرفتن از برنامه genrunnr سنتز گردید (جدول ۲-۲).

پرایمر F

‘gtagatcttgcggatccccc-3-‘5

پرایمر R

‘gtagatcttggtctccagcttgc-3-‘5

جدول ۲-۲: توالی پرایمرهای ژن gcsf
۲-۷-۱-۱-۲ بهینه ‌سازی واکنش PCR
با انجام گرادیان PCR بهترین دمای اتصال پرایمرها به منظور بهینه سازی شرایط این واکنش مشخص گردید. این واکنش بر اساس مواد ذکر شده در جدول۲-۳ و بر طبق برنامه مندرج در جدول ۲-۴ انجام شد.

مواد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:24:00 ب.ظ ]




بعد از جنگ جهانی دوم به مدت تقریباً۴۰ سال ژئوپلتیک به عنوان یک مفهوم و یا روش تحلیل، به علت ارتباط آن با جنگ‎های نیمه اول قرن بیستم منسوخ گردید، هر چند ژئوپلیتیک در این دوره از دستور کار دولت ها در مفهوم قبلی خود خارج شد، اما همچنان در دانشگاهها تدریس می­شد. برای تبدیل شدن نقش فعال جغرافیا در تعریف ژئوپلیتیک به نقش انفعالی سه دلیل عمده قابل ذکر است:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اول اینکه جغرافیدانان بعد از شکست آلمان در جنگ، ژئوپلیتیک خاص آلمان را مقصر اصلی عنوان کردند و سیاست‎های آلمان نازی را متأثر از این مکتب می‎دیدند. خود را از مطالعات در مقیاس جهانی کنار کشیده، توجه خود را به دولت ها و درون مرزهای سیاسی بین المللی معطوف داشتند و واژه ژئوپلیتیک بر چسب غیر علمی‎به خود گرفت و از محافل علمی‎و دانشگاهی طرد شد.دلیل دیگری که موجب افول نقش جغرافیا در جنگ سرد شد ظهور استراتژی باز دارندگی هسته ای بود. توانایی پرتاب سلاح‎های هسته ای بوسیله هواپیما و موشک به فاصله‎های دور،باعث شد که دیگر نه فاصله و نه عوامل جغرافیایی مثل ناهمواری ها و اقلیم چندان مهم تلقی نمی‎شدند. دلیل سوم، ظهور ایدئولوژی به عنوان عامل تعیین کننده ی جهت گیری سیاست ها بود. ژئوپلیتیک جنگ سرد و ژئوپلیتیک عصر هسته ای از مشخصات دوره افول ژئوپلتیک هستند (زین العابدین، ۱۳۸۹ : 13).
۲-۱-۳- دوره احیا
بعد از پایان جنگ جهانی دوم جغرافیدانان شرمنده شدند و از آن پس تلاش نمودند جغرافیدانانی که ژئوپلیتیک را در اختیار آلمان نازی (هیتلر) گذاشته اند،کنار گذارند، و نتیجه اینکه حدود ۴۰ سال ژئوپلیتیک طرد شد. تا اینکه در دهه 1980 در جنگ ویتنام[2] و کامبوج[3] بر سر تصاحب منطقه ی مکنگ[4]، گر چه هر دو کشور از بلوک شرق بودند، ایدئولوژی نتوانست جنگ را از بین ببرد. بنابراین، در گزارش این مناقشه و روابط دو کشور، مجدداً از مفهوم ژئوپلتیک استفاده شد و سپس کسینجر[5] بصورت تفننی از واژه ی ژئوپلیتیک در مسائل جهان استفاده نمود. علاوه بر آن در جنگ ایران و عراق (1988-1980) و اشغال کویت توسط عراق (1991-1990 ) و به ویژه سقوط پرده آهنین در اروپا از سال 1989 موجب پر رنگ تر شدن این مفهوم شد و به خصوص فروپاشی شوروی (سابق) و برجسته شدن ملیت ها این مفهوم را به صورت یک مفهوم کلیدی در عرصه بین المللی قرار داد (زین العابدین،۱۳۸۹ :۲۸).
در حالیکه نامداران جغرافیای سیاسی چون ریچارد هارتشورن و استیفن جونز سخت در تلاش شکوفا ساختن جغرافیای سیاسی در جهان دوران میانه ی قرن بیستم شدند و سیاستمدارانی چون هنری کیسینجر واژه ژئوپلیتیک را دوباره به زبان روزمره سیاسی نیمه دوم قرن بیستم باز گرداند، جهانی اندیشانی چون ژان گاتمن و سوئل کوهن پیروزمندانه جهانی اندیشی جغرافیایی(ژئوپلتیک) را به بستر اصلی مباحث دانشگاهی باز گرداندند.در این زمینه ژان گاتمن[6] با طرح تئوری «آیکنوگرافی[7]– سیروکولاسیون[8]» «حرکت» را در مباحث ژئوپلیتیک در معرض توجه ویژه قرار داد و عوامل روحانی یا عامل «معنوی» را در جهانی اندیشی «اصل» یا «مرکز» دانست و «ماده» یا «فیزیک» را تأثیر گیرنده قلمداد کرد (مجتهد زاده،۱۳۸۶:۹۶).
سائول بی کوهن می‎گوید: موضوعات ژئوپلیتیکی مهمتر از آن بودند که جغرافیدانان آنها را کنار بگذارند و اکنون خیلی از جغرافیدانان با یک تأخیر به او ملحق شده اند و از باز گشت و تجدید حیات ژئوپلتیک به اندازه او استقبال کرده اند.
2-2-رویکردهای جدید ژئوپلیتیک
همه نظریه‎های ژئوپلیتیکی جنبه ژئواستراتژیکی داشته و برای کسب قدرت بر فضای جغرافیایی تأکید داشتند. اما پس از پایان جنگ سرد و با مطرح شدن نظام نوین جهانی بسیاری از دیدگاه های ژئوپلیتیکی جنبه ی کمی‎پیدا کرد و حتی بعضی از این دیدگاه ها در عالم سایبر اسپیس مطرح شدند. در نظام نوین جهانی عده ای در تحلیل ژئوپلیتیکی خود، رویکرد انرژی را مد نظر قرار دادند،عده ای به مسائل زیست محیطی معتقد بودند، بعضی فرهنگ را عامل اصلی ژئوپلیتیک دانستند و بالاخره، عده ای مسائل ژئواکونومی‎را در تحلیل ژئوپلیتیکی خود مورد توجه قرار دادند. می‎توان گفت که معیار‎های قدرت که نظامی‎گری بود، به طور کلی جای خود را با معیار‎های مذکور تغییر داد. یعنی، قبل از پایان جنگ سرد، معیار اصلی قدرت نظامی‎گری بوده و تمام عوامل اقتصادی، اجتماعی به صورت ابزار مورد توجه بوده است.به علاوه مشخصه ی اصلی ژئوپلیتیک دوره جنگ سرد جهان دو قطبی، جهان سوم و کشورهای عدم تعهد بودند، اما در نظریه ی جدید ژئوپلیتیکی، جهان چهارم مطرح است (زین العابدین، ۱۷۱:۱۳۸۹).
۲-2-۱-رویکرد نظم نوین جهانی
اولین بارجورج بوش پدر[9] رئیس جمهور اسبق آمریکا در جریان جنگ خلیج فارس در1990م نظام نوین جهانی[10] را مطرح نمود. و در سال 1991 پس از مذاکرات خود در هلسینکی[11] با گورباچف[12] و مارگارت تاچر[13]، رهبران اروپا، سازمان ملل متحد،کشورهای عربی به ویژه خلیج فارس و سایر هم پیمانان خود، نظریه نظام نوین جهانی خود را اعلام نمود (حافظ نیا،۵۳:۱۳۸۵).
این نظام دیدگاه‎های جدید آمریکا را بیان می‎کند. با فروپاشی نظام سیاسی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق و از بین رفتن رقابت قدرت ها، جهان از این پس صاحب نظام نوینی شود که بر قدرت همه جانبه آمریکا استوار است. قدرت و سلطه آمریکا بر جهان بدون تسلط بر خلیج فارس ممکن نبود. نظام نوین جهانی طرحی جدید برای سلطه بر مناطق مهم جهان توسط آمریکا بود. این نظام به رغم عنوان گول زننده آن، شکل جدیدی از استعمار نو است که جهان را به سوی مخاصمه و تلاطم سوق می‎دهد. جورج بوش پدر نظم نوین جهانی را این چنین تعریف می‎کند: «نظم نوین جهانی می‎گوید که بسیاری از کشورها با سوابق متجانس و همراه با اختلافات، می‎توانند دور هم جمع شوند تا از اصل مشترکی پشتیبانی کنند و آن اصل این است که شما با زور کشور دیگری را اشغال نکنید…» اما آمریکائیها از زمان پی ریزی چنین نظریاتی، کمترین توجهی به آنچه خود معتقدند نداشته اند و تعبیر «نوام چامسکی» نظم نوین جهانی تعبیر تازه ای از توسل به زور و انقیاد مضاعف ملت ها است.تمام ابعاد نظم نوین جهانی بر پایه منافع و توسعه طلبی آمریکا استوار است در عصر نظم نوین جهانی، ثبات و امنیت تقریباً به طور کامل برای هیچ کشوری- حتی آمریکا- وجود ندارد.
2-2-2-رویکرد ژئواکونومی
پایه و اساس ژئواکونومی‎استدلالی است که از طرف ادوارد لوتویک[14] ارائه شده است. او خبر از آمدن نظم جدیدبین المللی در دهه نود می‎داد که در آن ابزار اقتصادی جایگزین اهداف نظامی‎می‎شوند. به عنوان وسیله اصلی که دولت ها برای تثبیت قدرت و شخصیت وجودی شان در صحنه بین المللی به آن تأکید می‎کنند و این ماهیت ژئواکونومی‎است (عزتی،۱۰۷:۱۳۸۸)
ژئواکونومی‎عبارت ازتحلیل استراتژی­ های اقتصادی بدون درنظر گرفتن سودتجاری،که ازسوی دولتها اعمال می­ شود،به منظورحفظ اقتصادملی یا بخشهای حیاتی آن وبه دست آوردن کلیدهای کنترل آن ازطریق ساختارسیاسی وخط مشیهای مربوط به آن پرداخت. (عزتی،1387: 110)
ژئواکونومی‎رابطه بین قدرت و فضا را مدّ نظر دارد و هدف اصلی آن کنترل سرزمین و دستیابی به قدرت فیزیکی نیست بلکه دست یافتن به استیلای اقتصادی فناوری و بازرگانی است بدین ترتیب به نظر می‎رسد مفاهیم ژئواکونومی‎در رویارویی با مسائل قرن 21 از کارآیی مناسبی در مقیاس جهانی برخوردار خواهد بود (واعظی،1388 :32)
ژئواکونومی‎رابطه بین قدرت وفضا را بررسی می‎کند. فضای بالقوه ودرحال سیلان همواره حدود ومرزهایش درحال تغییروتحول است،ازاین رو آزادازمرزهای سرزمین وویژگیهای فیزیکی ژئوپلیتیک است.درنتیجه تفکر ژئواکونومی‎شامل ابزارآلات لازم وضروری است که دولت می‎تواندازطریق آنها به کلیه اهدافش برسد.(عزتی،1387: 110)
ژئواکونومی‎و ژئوپلیتیک دارای تفاوتهای اساسی با هم می‎باشند،اول اینکه ژئواکونومی‎محصول دولت ها وشرکتهای بزرگ تجاری با استراتژیهای جهانی است درحالی که این خصیصه در ژئوپلیتیک نیست. نه دولت ونه شرکتهای تجاری هیچ نقشی درژئوپلیتیک ندارندبلکه یکپارچگی اتحادیه ها،منافع گروهی وغیره برپایه نمونه‎ های تاریخی با عملکردی نامرئی دراستراتژیهای ژئوپلیتیکی پایه واساسی برای همه صحنه‎های ژئوپلیتیکی هستند.
دوم اینکه هدف اصلی ژئواکونومی‎کنترل سرزمین ودستیابی به قدرت فیزیکی نیست بلکه دست یافتن به استیلای تکنولوژی وبازرگانی است. ازلحاظ کاربردی بایدگفت که مفهوم وعلم ژئوپلیتیک می‎تواند درنشان دادن راه وروش‎هایی برای پایان دادن به نزاعها ودرگیری ها ودرمجموع اختلافات نقش اساسی داشته باشددرحالی که ژئواکونومی‎ازچنین ویژگی برخوردارنیست(عزتی،1387: 112)
2-2-3- رویکرد ژئوکالچر
ژئوکالچر یا ژئوپلیتیک فرهنگی فرایند پیچیده ای از تعاملات قدرت،فرهنگ، و محیط جغرافیایی است که طی آن فرهنگها همچون سایر پدیده‎های نظام اجتماعی همواره در حال شکل­ گیری، تکامل،آمیزش، جابجایی در جریان زمان و در بستر محیط جغرا فیایی کره زمین اند.به عبارت دیگر ژئوکالچر ترکیبی از فرایند ‎های مکانی – فضایی قدرت فرهنگی میان بازیگران متنوع و بی شماری است که در لایه‎های مختلف اجتماعی و درعرصه محیط یکپارچه سیاره زمین به نقش آفرینی پرداخته و در تعامل دائمی‎با یکدیگر بسر می­برندو بر اثر همین تعامل مداوم است که در هر زمان چشم انداز فرهنگی ویژه خلق می‎شود.از این رو ساختار ژئو کالچر جهانی بیانگر موزاییکی از نواحی فرهنگی کوچک و بزرگی است که محصول تعامل‎های مکانی – قضایی قدرت فرهنگی اند که در طول و موازات یکدیگر حرکت می‎کنند (دیلمی‎معزی،2:1387).
ژئوکالچر پدیده ای است که بر شالوده نظام اطلاع رسانی نوین و یا صنایعی استوار است که به تولید محصولات فرهنگی مبادرت می‎ورزد وظیفه این صنایع تولید انبوه محصولات فرهنگی است. نظام سلطه فرهنگی در جهان کنونی در کنار نظام سلطه اقتصادی یا سیاسی از عناصر اصلی نظام ژئوپلیتیک جهانی می‎باشند. امروزه منطق حاکم بر فرایند‎های ژئوکالچر جهانی بر اشکال پیچیده و تکامل یافته تر شیوه‎های رقابتی مبتنی است. این فرایند در عین نافذ بودن، مدام در تکامل می‎باشد
پدیده‎های فرهنگی به دلیل خصیصه‎های مکانی شان همواره میل به ثبات و پایداری در مقابل نوآوری ها دارند که می‎توان به تلاش جوامع سنتی و حفظ میراث فرهنگی و آداب و سنن و نمادهای تاریخی و … اشاره کرد. از طرفی الگوهای تمدنی به واسطه ماهیت فضائیشان در جهت سرعت بخشیدن به تغییرات فرهنگی و زدودن مرزهای قراردادی هستند(حیدری،۱۳۸1 :۱۶۸).
۲-2-4- رویکرد ژئوپلیتیک زیست محیطی
مسایل ژئوپلیتیک زیست محیطی از اواخر قرن بیستم به موضوع اصلی فعالیت­ها و نگرانی­ها بین گروه‎های انسانی و بازیگران ملی و فراملی در سطوح منطقه ای و جهانی تبدیل شده است. محیط زیست بشری در سطوح محلی، ملی، منطقه ای و جهانی دستخوش مخاطرات گردیده است. این مخاطرات در سه بعد: کاهش و کمبود منابع، تخریب منابع و آلودگی محیط زیست تجلی یافته است. از دید ژئوپلیتیک، کمبود منابع زیست محیطی یا محروم کردن انسانها از زیستن در مکان مورد علاقه آنها رقابت و کنش متقابل بین گروه‎های انسانی و بازیگران سیاسی در سطوح مختلف را در پی دارد.(www.civilica.com).
طی چند دهه گذشته، افزایش جمعیت، گسترش دامنه مداخلات بشر در طبیعت برای تأمین نیازهای فزاینده از منابع کمیاب طبیعی، گسترش رویکرد سودانگاری در غالب طرح‎های توسعه ای، بی پروایی نسبت به جستار پایداری محیط زیست در ساخت سازه ها و زیر ساخت ها و مانند آن،پیامدهای ناگواری همانند گرمایش کروی، ویرانی لایه ازن، پدیده ال نینو، طوفانهای سهمگین، بالا آمدن سطح آب دریاها، گسترش گازهای گلخانه ای، خشکسالی، سیل، فرو نشست زمین، کاهش آب شیرین، بیابان زایی، کاهش خاک مرغوب، آلودگی هوا، باران‎های اسیدی، جنگل زدایی و نابودیت تنوع زیستی، نشانه‎هایی از جهانی شدن پیامدهای فروسایی محیط زیست در سطح فروملی و فراملی و جهانی بودن بوده اند. تداوم وضعیت موجود،آینده زیست و تمدن فراروی بشر را مبهم و نامطمئن کرده است.نگرانی از این وضعیت به همراه شرایط نا مطلوب کنونی، در طرح رویکردهایی همانند امنیت زیست محیطی، ژئوپلیتیک انتقادی، ژئوپلیتیک زیست محیطی، توسعه پایدار بسیار اثر گذاشت. با توجه به این که مفهوم «جهان» از مقیاس‎های مطالعاتی دانش یاد شده است، مرزهای محلی و ملی را در نوردیده اند، محیط زیست سویه ای ژئوپلیتیک یافته است (کاویانی،۱۳۹۰: ۸۵).
2-2-5-رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی
در مورد ماهیت و چیستی ژئوپلیتیک انتقادی نظریه‎های مختلفی ارائه شده است. عده ای از نظریه پردازان، ژئوپلیتیک انتقادی را در مقایسه با ژئوپلیتیک سنتی، که به دلیل سوء استفاده از شواهد جغرافیایی به نفع مقاصد امپریالیستی لکه دار گردیده، از لحاظ علمی‎مستقل و بی طرفانه می‎دانند که می‎تواند با دیدگاهی متعالی به امور جهانی نگریسته و تحقیق عینی بپردازد(مویر،220:1379). عده ای را باور بر این است که ژئوپلیتیک انتقادی در جستجوی آشکار کردن سیاست­های پنهان دانش ژئوپلیتیک است (میرحیدر،42:1386)
از اوایل1970، شاهد ظهوررویکردی نوین به نام «ژئوپلیتیک انتقادی[15]»هستیم.دانشمندان ژئوپلیتیک چون اتوتایل[16] ومیشل فوکو را می‎توان ازپیشگامان این حرکت نوین دانست. این دانشمندان به طور همزمان، هم از ژئوپلیتیک انتقاد کردند و هم خود از اندیشمندان این عرصه بودند. این افراد، سیاست اندیشمندانه خود را بر «ضد ژئوپلیتیک» تعریف کرده و با وجود این، در چارچوب زیر بنایی مفاهیم ژئوپلیتیک کار می‎کردند (مویر،۳۷۸:۱۳۷۹).
محققین ژئوپلیتیک انتقادی تمایل دارند بجای تمرکز بر شناسایی عوامل جغرافیایی مؤثر بر شکل گیری قدرت دولتها و سیاست خارجی ایشان، از یک سو دریابند که سیاستمداران چگونه «تصاویر ذهنی» خود را از جهان ترسیم نموده اند و این بینش ها چگونه بر تفاسیر آن ها از مکان‎های مختلف تأثیر می‎گذارند؟ ژئوپلیتیک انتقادی به عنوان نظریه ای نسبتاً جدید که توانسته است خود را بر اساس مؤلفه‎های حاکم میان بازیگران روابط بین الملل، نظام مند سازد، چارچوبی مناسب برای فهم ژئوپلیتیکی جدید، به دور از عناصر سختی هم چون مرز و مکان ایجاد کرده است. بر اساس فهم برخی از موضوعات، بدون توجه به بعضی مسائلی که طبق نظریات سنتی غیرمرتبط می‎نمودند، امری ناقص خواهد بود. از منظر ژئوپلیتیک انتقادی، استراتژی قدرت همیشه نیازمندبه کارگیری فضا وهمین سبب گفتمان می­باشد. (www.javanemrooz.com)
رویکرد انتقادی، کوشش منتقدانه برای کشف ساختارهای جامعه معاصر است که ضمن نقد زیربنایی رویکردهای رایج در شناخت جامعه به تبیین کاستی ها ی روش شناسی آنها می‎پردازند و شیوه‎های اثبات گرایی (پوزیتیوسیتی) را در مطالعه جامعه نقد می‎کند و بر این انگاره استوار است که صرف تجربه و روش‎های تجربی کافی نیست و نباید مطالعه جامعه را همسان با مطالعه طبیعت انگاشت. هدف نظریه پردازان مکتب انتقادی، ایجاد دگرگونی‎های فرهنگی و روشنگرانه برای کاهش نابرابری‎های جهانی، برقراری عدالت بین المللی، احترام به تفاوت ها و گرایش به ارزش‎های فرهنگی جدیدی است که بر فرایند تعامل موجود در صحنه‎های اجتماعی و تمدنی حاکم شود و تعامل و عمل را در چارچوب ارزشهای موجود رهبری کند (مشیر زاده،۱۳۸۴ :۲۲۱).
هر چند ژئوپلیتیک به مطالعه روابط متقابل جغرافیا، قدرت سیاست و کنش‎های ناشی از ترکیب آنها با یکدیگر می‎پردازد (حافظ نیا،۳۶:۱۳۸۵). اما امروزه گفتمان آن تابعی از چالش‎های برخاسته از «جهانی شدن‎های اقتصادی»، «انقلاب اطلاع رسانی» و«خطرات امنیتی جامعه جهانی» است (مجتهد زاده،۱۲۸:۱۳۸۱)و بالاخره ژئوپلیتیک انتقادی در جستجوی آشکار کردن سیاست‎های پنهان دانش ژئوپلیتیک است.مباحث ژئوپلیتیک مقاومت و آنتی ژئوپلیتیک از جمله مباحث مهم در پژوهش ها و نوشته‎های مربوط به ژئو پلیتیک انتقادی می‎باشد.این رویکرد توجهش را صرفاً به رویه سلطه ژئوپلیتیک معطوف نداشته بلکه به رویه دیگر ژئوپلیتیک که مقاومت می‎باشد بیشتر توجه می‎کند. و عاشورا به عنوان عالیترین و متعالی ترین صحنه ژئوپلیتیک مقاومت از چنان ماندگاری و جاودانگی برخوردار بوده و هست که امروزه و در قرن بیست و یکم وهزاره سوم نیز توان تحریک و به غلیان در آوردن جنبش‎های مقاومت را دارد. بسیاری از نهضت ها و مقاومت ها در دنیای اسلام و حتی غیر اسلام الگوی مقاومت خود را از عاشورا الهام گرفته اند. (باباخانی،38:1392)
2-3-اندیشه ملی گرایی
ملی گرایی مفهومی‎کاملا سیاسی دارد. این مفهوم به عنوان یک اندیشه و فلسفه سیاسی تلقی می­ شود. اندیشه‎ای که در هر ملتی ریشه در هویت ملی و میهن دوستی آن ملت دارد. در حالی که مفهوم میهن دوستی و دلبستگی به هویت میهنی مفاهیم غریزی و کهن هستند، ناسیونالیسم پدیده ای فلسفی و نوین محسوب می‎شود که از سوی اروپای بعد از انقلاب صنعتی به جهان بشری معرفی شده است. در این راستا هنگامی‎که جنگ جهانی اول و جنگ‎های بزرگ قبل از آن بیشتر با انگیزه میهن دوستی شروع شده بود، جنگ جهانی دوم حاصل برخورد اندیشه‎های ناسیونالیستی بود.(حافظ نیا و همکاران،210:1389)
ناسیونالیسم به وابستگی مردم یک منطقه که براساس یک احساس مشترک به وجود آمده گفته می­ شود این احساس مشترک ممکن است علل تاریخی، فرهنگی، نژادی، جغرافیایی و غیره داشته باشد. ناسیونالیسم در حقیقت ملاتی است که گروه‎های مختلف را به هم پیوند داده و واحدی به نام ملت را به وجود می‎آورد. (روشن و فرهادیان،242:1385)
میهن دوستی و دلبستگی به هویت میهنی مفاهیم غریزی و کهن هستند. ناسیونالیسم یا ملی گرایی مفهومی‎کاملاً سیاسی است که از سوی اروپای بعد از انقلاب صنعتی به جهان بشری معرفی شد. از نظر واژه شناسی ناسیونالیسم از ریشه ناسی(Nasci)آمده است این واژه لاتین متولد شدن معنی می‎دهد و نظریه تکاملی ایده ناسیونالیسم را تأیید می‎کند.(حافظ نیا و همکاران،210:1389)
اگر ناسیونالیسم بر مبنای برگشت به ارزشهای جاهلی و اساطیری باشد، ارتجاعی محسوب می‎شود و اگر بر مبنای یک احساس انسانی و فرهنگ خلاق باشد، مترقیانه خواهد بود. مفهوم ناسیونالیسم در قرن نوزدهم و بیستم به طور گسترده ای از اروپا به سایر نقاط و از جمله خاورمیانه انتشار یافت. افکار ناسیونالیستی به دلایلی چند در نیمه دوم قرن نوزدهم در خاورمیانه، گسترش یافت.
اول: افتتاح مدارس جدید درمصر، لبنان وسوریه
دوم: اختراع چاپ که به دنبال خود آگاهی از امور سیاسی را افزایش داده و مشوق احیای فرهنگی- ادبی شد.
سوم: تجزیه امپراطوری‎های قدیم که به دنبال خود، خود مختاری گروه‎های ملی را به دنبال داشت.(درایسدل و بلیک،77:1386)
با شروع قرن بیستم ناسیونالیسم به یک قدرت عمده سیاسی در خاورمیانه تبدیل شد و تأثیرات آن زمانی به اوج خود رسید که ناسیونالیسم ترک، عرب، ایرانی و یهود به طور همزمان در این منطقه ظهور کردند، از عوامل اصلی که سبب بروز شکاف و اختلاف در میان شیعیان منطقه خاورمیانه شده، اندیشه‎های ناسیونالیستی پیروان این مذهب در کشورهای مختلف می‎باشد. تنوع نژادی و قومی‎شیعیان ساکن در منطقه خاورمیانه الهام بخش اندیشه‎های ناسیونالیستی در میان آنان گردیده و این امر واگرایی و فقدان وحدت مذهبی در بین آنان را به دنبال دارد. ویژگی عمومی‎ناسیونالیسم تأکید بر برتری هویت ملی بر دعاوی مبتنی بر طبقه، دین و مذهب است و بر این اساس عوامل زبانی، فرهنگی وتاریخی مشترک به همراه تأکید بر سرزمین خاص، هویت بخش گروهی از مردم می‎شود.
بدین ترتیب ایدئولوژی ناسیونالیسم با تأکید بر نژاد و زبان در جهان اسلام که مرکب از انواع زبانها و نژادها ی گوناگون است، یکی از عوامل اصلی واگرایی تلقی می‎گردد. تجارب تاریخی گویای این واقعیت است که حتی پان عربیسم از ادعای نهضت وحدت سراسری اعراب نتوانست در جوامع و کشورهای عربی ایجاد وحدت نماید و طی جنگهای اعراب اسرائیل و با شکست اعراب اعتبار خود را از دست داد. به طوری که در جریان جنگ 1991 آمریکا و متحدین با عراق برخی کشورهای عرب برای آزادی کویت به یک کشور دیگر عرب(عراق)، حمله ور شدند(صفوی،202:1387).
2-4-میهن خواهی
میهن خواهی یا وطن دوستی فلسفه سیاسی ویژه ای نیست، بلکه غریزه ای است که از حس اولیه ی تعلق داشتن به مکان و هویت ویژه ای آن و حس دفاع از منافع اولیه ی فردی در آن مکان ویژه ناشی می‎شود. گونه ی اولیه ی خودنمایی این غریزه کم و بیش در همه ی حیوانات قابل مشاهده است. بیشتر حیوانات محدوده‎های مشخصی را برای جولان دادن و منافع اختصاصی، فردی یا گروهی خود در نظر گرفته و به آن دلبستگی و تعلق می‎یابند و دخالت و تجاوز دیگران را در آن با سرسختی دفع می‎کنند. (مجتهدزاده،70:1381). مفهوم میهن از انگیزه‎های سیاسی دور است و از حد غریزه ی طبیعی خارج نمی‎شود. میهن خواهی یا میهن دوستی تا آن اندازه طبیعی و غریزی است که با تعلقات معنوی انسان درآمیخته و جنبه ی الهی به خود می‎گیرد و به گونه ی مفهوم مقدس خودنمایی می‎کند.
2-5- مفهوم ملت
جمع افرادی که از پیوندهای مادی و معنوی ویژه و مشخصی برخوردار باشند و با مکان جغرافیایی ویژه ای، «سرزمین سیاسی یکپارچه و جداگانه» همخوانی داشته باشند و حاکمیت حکومتی مستقل را واقعیت بخشند، ملت آن سرزمین یا کشور شناخته می‎شوند. بدین ترتیب ملت و ملیت پدیده‎های سیاسی هستند که در رابطه مستقیم با سرزمین واقعیت پیدا می‎کنند و این اصطلاحات در حالی که مباحث سیاسی هستند، جنبه ای کاملاً جغرافیایی به خود می‎گیرند. (مجتهدزاده،65:1381).
در زبان‎های اروپایی واژه ملت از کلمه(natio) مشتق شده و بر مردمانی دلالت دارد که از راه ولادت با یکدیگر نسبت دارند و از یک قوم و قبیله هستند. ملت به مجموعه ای از افراد ساکن در فضای جغرافیایی مشخص و محدود از حیث سیاسی اطلاق می‎شود که بر اساس عوامل و خصیصه‎هایی نظیر تبار، تاریخ، فرهنگ، دین، مذهب، سرزمین، قومیت، زبان و …نسبت به یکدیگر احساس همبستگی می‎کنند و خود را متعلق به یک ما می‎دانند.(حافظ نیا و همکاران،108:1389)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:23:00 ب.ظ ]




چربی یا لیپید به لیپید­های ضروری یا غیرضروری تقسیم می­ شود. لیپید­های ضروری، عناصر حیاتی برای سلول­ها هستند و در واقع برای انجام اعمال فیزیکی، بدن به آن­ها نیاز دارد و۱۰% از کل چربی­های بدن را تشکیل می­ دهند. ۹۰%از کل چربی­های بدن غیر ضروری هستند آن­ها تری گلیسیرید نامیده می­شوند و منبع تولید انرژی محسوب می­شوند. میزان کمی از چربی­های ضروری بدن معمولا در تخمین ترکیبات بدن در نظر گرفته نمی­ شود.

اندازه‌گیرى مستقیم با تجزیهٔ شیمیائى بر روى جسد انسان صورت مى‌گیرد. تخمین غیر مستقیم از طریق روش­های زیر امکان پذیر است:
وزن کردن هیدروستاتیک
اندازه‌گیری چگالی بدن
اندازه‌گیری چین پوستی
اندازه‌گیری دور اندام‌ها
اندازه‌گیری وزن ایده‌‌آل یا هدف
محاسبهٔ حجم بدن
محاسبهٔ مقاومت بیوالکتریک (Bioelectrical Impedance Analysis – BIA)
۱٫۱۲٫۲٫۲٫ دﺳﺘﮕﺎه آﻧﺎﻟﯿﺰ ﺗﺮﮐﯿﺒﺎت ﺑﺪن (Body composition analysis)
اﯾﻦدﺳﺘﮕﺎه ﺑﺎروش ﺗﺸﺨﯿﺺ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻫﺴﺘﻪای و ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ وارد ﮐﺮدن ۵ ﺷﺎﺧﺺ )ﻗﺪ، وزن، ﺟﻨﺲ، ﺳﻦواﯾﻤﭙﺪاﻧﺲ(، دارای ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ارزﯾﺎﺑﯽ ﻓﺎﮐﺘﻮرﻫﺎی زﯾﺮﻣﯽﺑﺎﺷﺪ:
– ارزﯾﺎﺑﯽ ﻗﺪ، وزن
– ﺷﺎﺧﺺ ﺗﻮده ﺑﺪﻧﯽ (BMI)
– آب ﮐﻞ ﺑﺪن (T. B. W)
– آب درون ﺳﻠﻮﻟﯽ و ﺑﺮون ﺳﻠﻮﻟﯽ
– ﭼﺮﺑﯽ ﺑﺪن
– آﻧﺎﻟﯿﺰ ﺟﺰء ﺑﻪ ﺟﺰء اﻧﺪامﻫﺎی ﺑﺪن
– ارزﯾﺎﺑﯽ ﻓﺸﺎر ﺧﻮن
– ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﻘﺪار ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦ و ﻣﻮاد ﻣﻌﺪﻧﯽ
۱۳٫۲٫۲٫ معیار چربی بدن
درصد چربی بدن به سن و جنس وابسته است. معمولا” چربی بدن بانوان نسبت به آقایان بیشتر است، چون که بدن زنان برای زایمان و عملکرد هورمون­ها به چربی بیشتری نیاز دارد. بنابراین زن و مرد هم سن، درصد چربی متفاوتی دارند.
۱٫۱۳٫۲٫۲٫ درصد چربی بدن
درصد چربی بدن، درصد توده چربی است که در بدن وجود دارد.
جدول ۱٫۲٫ درصد چربی بدن مردان بر اساس جدول سن

سن
عالی
خیلی خوب
خوب
نسبتا خوب
ضعیف

۱۹ الی ۲۴

۱۱ >

۱۱٫۱ الی ۱۵

۱۵٫۱ الی ۱۹

۱۹٫۱ الی ۲۳

۲۳ <

۲۵ الی ۲۹

۱۳ >

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:23:00 ب.ظ ]




مور درکتاب مبانی اخلاق[۶۱] از این نظریه دفاع میکند و با رد طبیعت گرایی خصوصیات غیرطبیعی (اضافه ای ) را در وجود شناسی می پذیرد و آنها را منحصر به فرد می داند. «مور می گوید نه تنها بعضی از جملاتی که برای دعاوی اخلاقی بکار می بریم صدق وکذب پذیرند و اینکه برخی از آنها واقعاً صادق اند بلکه آنچه که صدق این جملات را صادق(مطابق با واقع) می سازد وضعیتهای غیر طبیعت گرایانه ی جهان است وضعیتهائی که به لحاظ علمی قابل درک نیستند[۶۲]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مور طبیعت گرایان را به مغالطه متهم میکند و معتقد است طبیعت گرایان به هنگام تعریف خصوصیات اخلاقی مانند خوبی که منحصر به فردند مرتکب این مغالطه شده اند.
۱-۲-۱-۵ مغالطه طبیعت گرایان[۶۳] :
فرگه[۶۴] و مور و راسل[۶۵] معتقد بودند که محمولات مبهم در زبان طبیعی مشکلات بسیار برای فیلسوفان به بار آورده است و باید زبان طبیعی را به زبان صوری ترجمه کرد یعنی زبان جدیدی برای فلسفه ساخت تا ابهام بطور کامل از زبان رفع شود. حال مور می خواست همین کار را در باب مفاهیم اخلاقی انجام دهد پس به تدقیق و تأمل در باب مفاهیم اخلاقی پرداخت. وی می گوید ابهام در زبان طبیعی باعث شده است که سخنانی در فلسفه اخلاق گفته شود که توجیه فلسفی ندارند.پس ابتدا باید تفاوت میان کاربرد های مفاهیم اخلاقی مثل خوبی را در سیاقهای مختلف اخلاقی و غیر اخلاقی فهمید و اینکه آیا خوبی قابل تحلیل به سایر مفاهیم هست یا خیر. در حقیقت مور فیلسوفان قبل از خود را در باب نحوه بکار بستن مفهوم خوبی به عنوان یکی از مهمترین مفاهیم اخلاقی نقد میکند. وی مدعی است که آنان مرتکب این مغالطه شده اند که خواسته اند مفهوم خوبی را که از نظر وی غیر طبیعی است بر حسب یک مفهوم طبیعی تعریف کنند. « این مغالطه عبارت است از این که خوبی معنایی ندارد به جز مفهومی بسیط یا مرکب که می تواند بر حسب صفات طبیعی تعریف شود[۶۶]
البته انتقاد مور فقط به طبیعت گرایان یعنی سود گرایان نیست ،کسانی که سعی می کنند خوبی را بر حسب لذت و خوشی و کمال و … تعریف کنند ، بلکه حتی به کسانی که نقد دارد که خواسته اند از منظر کلامی خوب را مثلاً بر حسب اراده خداوند تعریف کنند. پس مور هم به کسانی که خواسته اند تبیین خیلی زمینی از خوبی دهند و هم کسانی که خواسته اند تبیین کاملاً غیر زمینی بدست دهند نقد دارد.مور معتقد است خوبی تعریف پذیر نیست و در واقع غیر قابل
تحویل به بسایط تصوریه و تصدیقیه است ونمی شود خوب را بر حسب سایر مفاهیم تعریف کرد. « به نظر من همانطور که «زرد» مفهومی بسیط است «خوب » هم مفهومی بسیط است و همانطوری که شما به کسی که «زرد» را نمی شناسد نمی توانید به هیچ وجه توضیح دهید «زرد» چیست همچنین نمی توانید توضیح دهید که «خوبی » چیست[۶۷] وی برای اینکه نشان دهد خوب تعریف ناپذیر است استدلالی بکار می برد که آنرا برهان سؤال گشوده نامیده است.
.
۲-۲-۱-۵ برهان سؤال گشوده[۶۸] :
وقتی چیزی را تعریف میکنیم یعنی یک نسبت این همانی و توتولوژیک بین آنها بر قرار است . وقتی می گوئیم آب آب است دیگر سؤالی از اینکه آیا آب آب است معنی ندارد.به تعبیر دیگر سؤال از صدق عکس در توتولوژی درست نیست. به عبارت دیگر وقتی چیزی را تعریف می کنیم یعنی تلقی همانگویانه از آن بدست می دهیم. حال سؤال مور این است اگر خوبی را واقعاً بر حسب لذت و سعادت و ….. تعریف کرده باشند یعنی گفته اند خوبی لذت یا سعادت است. پس دیگر این سؤال که آیا لذت یا سعادت خوب است نباید سؤال معنا داری باشد چون وقتی خوبی به ذهن متبادر می شود در نتیجه لذت هم متوجه به آن می شود. اما اینطور نیست چون شهودهای ما گواهی میدهند که هنوز این پرسش باقی است که آیا لذت خوب است و این پرسشی معنادار است یعنی می توان این سؤال را پرسید و نمی گوئیم لذت مندرج در خوبی است.مور می گوید پس خوبی را بر حسب لذت تعریف نکرده ایم و حداکثر تعیین مراد کرده ایم و یا یکی از خصوصیات خوبی را بر شمرده ایم. مور در کتاب مبانی اخلاق می گوید:«ما نباید با قبول این که چیزی طبیعی است بپذیریم که آن خوب است ؛ بنا به تعریف، خوب به این معنا نیست که هر چیز طبیعی است و بنابراین همیشه سئوال گشوده است که آیا هر چیز طبیعی خوب است[۶۹]
بنابراین برهان سؤال گشوده یعنی سؤال از اینکه مفهومی را که خوبی بر حسب آن تعریف شده است آیاخود آن مفهوم خوب است یا نه سؤال گشوده ای است و هر مفهوم دیگری مثل سعادت، خوشی، کمال و … را بگذارید سؤال از خوبی آنها معنا دار خواهد بود و چون این سؤال ها معنا دار است پس رابطه این همانی وجود ندارد و تعریفی صورت نگرفته است.
البته چند نقد به مور وارد شده است مثل اینکه صورت بندی مسئله غلط است چون فیلسوفان در مقام تعریف کردن خوبی نبودند بلکه نهایتاً می خواستند تعیین مراد کنند و بگویند خوبی را بر حسب لذت هم می توان تعیین مراد کرد. اما نکته مهم تر از استدلال مور در نقد طبیعت گرائی ،چه کسی آن را بپذیرد یا نپذیرد ، دقت نظرها و تاملاتش در درباره مفاهیم اخلاقی است که مور را به عنوان بنیان گزار فلسفه اخلاق تحلیلی قرار میدهد.
۶ – ناواقع گرایی اخلاقی
نا واقع گرایان در اخلاق در زمره شناخت گرایان حداقلی به شمار می روند و شامل دو نظریه به این شرح می باشد.

    1. ۶ – نا واقع گرائی اخلاقی فوق طبیعت گرایانه[۷۰]:

فوق طبیعت گرایان مانند طرفداران نظریه امر الهی[۷۱] معتقدند که خصوصیاتی اخلاقی مانند خوبی به نحوی وجود دارند اما نه قابل تحویل به خصوصیات طبیعی است و نه غیر قابل تعریف آن چنانکه شهود گرایان می گویند. طرفداران نظریه امرالهی خوبی وبدی را مبتنی بر اراده خداوند می دانند و معتقدند می توان آنها را بر حسب اراده خداوند یا عاملی فوق طبیعی تبیین کرد.گفته می شود این نظریه به محاوره اُثیفرون افلاطون باز می گردد که در آن سقراط از شخصی به نام اُثیفرون می پرسد آیا چیزی مقدس است به این دلیل که خدایان به آن امر کرده اند و یا خدایان به چیزی امر می کنند چون آن چیز مقدس است.یعنی آیا خدا به کاری فرمان می دهد چون آن کار خوب است و یا چون فرمان به کاری می دهد آن کار خوب است . به عبارت دیگر آیا خوبی کاری علت برای فرمان خدا می شود یا اینکه فرمان خداوند علت برای خوبی کاری می شود.
نزاع بر سر ماهیت خوب و بد و یا حُسن و قبح اخلاقی یکی از مهمترین نزاعهای کلامی در عالم اسلام است. در این نزاع متکلمان اشاعره فتوی به الهی و شرعی بودن خوبی وبدی اخلاقی و متکلمان معتزله فتوی به عقلی و ذاتی بودن آنها دادند.نظریه حسن و قبح الهی و شرعی اشاعره تفاوت زیادی با مباحث الهیدانان غربی ندارد که از آن به امر الهی نام برده می شود.چون این نظریه هم در عالم اسلام و هم در غرب باعث بحثهای فراوانی شده است به اختصار به آن اشاره می شود.
۱-۱- ۶ نظریه امر الهی:
در عالم اسلام اشاعره معتقدند خداوند تابع هیچ قانونی نیست و قبل از اراده او چیزی وجود نداشت تا عملی را خوب یا بد و یا حسن یا قبیح کند پس درستی و نادرستی اعمال آدمی منوط به اراده خداوند است. اشاعره می گویندخوبی و بدی اخلاقی الهی و شرعی است.« جمهور اشاعره برآنند که خوب و بدِ افعال، شرعی است نه عقلی به این معنی که اگر شرع وارد نمی شد عقل حکم نمی کرد به حسن و قبح اشیاء بلکه در نفس الامر هیچ چیز حسن یا قبیح نمی بود و مثلاً حُسن عدل و قُبح ظلم به مجرد گفته شارع ثابت شود و اگر شرع نمی گفت عدل حَسن و ظلم قبیح نمی بود بلکه توانسته بود که شارع عدل را قبیح و ظلم را حَسن گفتی و قضیه حُسن و قبح ظلم و عدل منعکس شدی[۷۲]
الهی بودن به این معناست که خوبی و بدی اخلاقی تابع تعلق گرفتن امر خداوند به افعال است در صورتی که امر الهی به افعال تعلق نگیرد خوب یا بد بودن آنها مطرح نمی شود وهمه آنها یکسانند. همچنین خوبی و بدی اخلاقی تنها با در نظر گرفتن امر الهی قابل تعریف است.اما شرعی بودن خوبی و بدی اخلاقی به این معناست که خوبی و بدی اخلاقی را تنها از طریق متون مقدس و احادیث می توان شناخت. یعنی اگر شرع وارد نمی شد عقل به خوب و بد اشیاء حکم نمی کرد.
البته اشاعره مفاهیم خوب و بد یا حسن و قبح را دارای سه معنای متفاوت میدانند: ۱-کمال و نقص. وقتی می گوئیم علم خوب است یعنی علم برای عالم کمال است و وقتی می گوئیم جهل بد است یعنی جهل برای جاهل نقصان به حساب می آید. ۲-مطابقت یا عدم مطابقت با غرض. کار خوب کاری است که مطابق غرض فاعلش باشد و کار قبیح کاری است که مخالف غرض فاعل خود باشد. ۳-مطابقت با طبع و مخالفت با طبع. هر کاری که مطابق طبع آدمی باشد خوب و مخالف طبع آدمی باشد بد است. معنای دیگر خوب و بد اخلاقی این است که تعلق مدح و ثواب به کاری و تعلق مذلت و عقاب به آن می باشد که متکلمان معتزله و شیعه در بیشتر موارد این معنا را در نظر دارند.
معمولاً طرفداران نظریه امرالاهی می گویند این نظریه دو جنبه دارد هم جنبه وجود شناختی و هم جنبه معرفت شناختی یعنی خوب و بد اشیاء هم به لحاظ وجود شناختی و هم به لحاظ معرفت شناختی به اوامر خداوند وابسته است. بنا براین خداوند واضع دستورات اخلاقی است و نیز آنها را با ارسال رسل به انسانها ابلاغ می کند. بنا بر این اشاعره هم جنبه وجودی وهم جنبه معرفتی شناختی خوب و بد را وابسته به این میدانند و برای تفکیک این دو جنبه نظریه اشاعره از آن به نظر به حسن و قبح الهی وشرعی تعبیر شده است. بنا براین علم اخلاق از این دیدگاه از علوم نقلی است.«در حقیقت انکار خوب و بد ذاتی از سوی اشاعره درحقیقت به معنای انکار وجود قانون اخلاقی مستقل از اراده خداوند بود و این انکار دقیقاً از همان مبنایی سر چشمه میگرفت که انکار قانون علیت و وجود روابط علی و معلولی بین پدیده های عالم از آن نشأت می گرفت. اشاعره می پنداشتندکه این ادعا که اشیاء و افعال ذات و ماهیتی دارند که آن ذات و ماهیت اقتضائاتی ضروری و تخلف ناپذیر دارد با توحید و اطلاق قدرت خداوند ناسازگار است و دست خدا را می بندد خواه آن اقتضائات تکوینی باشد و خواه ارزشی و هنجاری. اگر آتش می سوزاند صرفاً به خاطر این است که عادت خداوند اینگونه جاری جاری شده نه برای اینکه رابطه ای ضروری بین آتش و سوزاندن وجود دارد[۷۳]
بنا براین اشاعره ارزشهای اخلاقی را فقط ناشی از اراده خداوند می دانند و امر الهی به هر چیزی که تعلق بگیرد آن چیز به لحاظ اخلاقی خوب خواهد بود و نهی خداوند شامل هر چیزی شود آن چیزی به لحاظ اخلاقی بد میشود. به عبارت دیگر دیدگاه اشاعره به لحاظ معرفت شناختی به این منجر میشود که چون اوامر الهی را تنها با عقل نمی توان شناخت و اوامر الهی منشأ حسن و قبح افعال هستند و تنها راه شناخت اوامر خداوند وحی ومتون مقدس است بنا بر این عقل مستقلاً نمی تواند حسن و قبح اخلاقی را بشناسد و علم اخلاق یک علم نقلی و وابسته به دین است. یعنی: « هیچ هنجار اخلاقی و عقلانی پیشینه ای وجود ندارد که از طریق آن بتوان به اراده خداوند پی برد و مضمون وحی را تعیین و تحدید کرد و به استناد آن از ظاهر نصوص دینی دست کشید یا براساس آن متون دینی را تفسیر کرد. یا تفسیری بر تفسیر های دیگر ترجیح داد. پس اشاعره به تعطیل عقل و عقلانیت در قلمرو اخلاق می رسند[۷۴]
در مقابل معتزله معتقدند که خوبی و بدی اخلاقی ذاتی و عقلی است. ذاتی بودن حسن و قبح اخلاقی یعنی برخی از افعال به خودی خود به خوبی و بدی متصف می شوند و اراده و حکم خداوند در آن نقشی ندارد. یعنی اشیاء ذاتاً متصف به صفات خوب و بد هستند و ذاتی به این معناست که :« صفات اخلاقی حسن و قبیح اند . ذاتی طبیعت امور و افعالند و بدین لحاظ می توان به مدد عقل آنها را شناخت و در باب حسن و قبح شان تصمیم گرفت[۷۵]
عقلی بودن به این معنا است که خود عقل به تنهایی می تواند خوبی و بدی افعال را تشخیص دهد . به عبارت دیگر ذاتی بودن خوبی و بدی اخلاقی اصلی وجود شناسانه است حکایت از این دارد که وصف خوبی و بدی اخلاقی در عالم پیرامون وجود دارند و وجود آنها به اراده خداوند بستگی ندارد و نیز این مفاهیم را با صرف نظر از فرمان خداوند میتوان تعریف کرد. هم چنین عقلی بودن خوبی و بدی اخلاقی اصلی معرفت شناسانه است و از این حکایت داردکه خوبی و بدی اخلاقی را در جهان می توان بدون کمک متون مقدس شناخت و آنها را تصدیق کرد بنابراین علم اخلاق می تواند علمی نظری و مستقل باشد.
نظریه فرمان الهی در غرب تقریباً مورد قبول فیلسوفان و متکلمین مسیحی از جمله آگوستین و گریگوری کبیر و آنسلم قرار گرفته و ویلیام اُکامی به صراحت از آن طرفداری کرده است.
درحال حاضر یکی از مشهورترین فیلسوفان و متکلمین مسیحی رابرت آدامز است که از نظریه امر الهی حمایت کرده است. البته آدامز درجواب به این اشکال که بر اساس نظریه امر الهی فرامین خداوند تحکمی و خود سرانه است زیرا معیاری مقدم بر اراده خداوند وجود ندارد بنابراین اگر خداوند به اعمالی قبیح فرمان دهد درست و الزامی است تقریری نو از فرمان الهی به دست میدهد. آدامز می گوید فرمانهای خداوند را نباید صرفاً اراده خداوند بدانیم چون اطاعت بی چون و چرا از آنها با عقل سازگار نیست ولی اگر فرامین الهی شرایط خاصی داشته باشند اطاعت از آنها معقول است. آدامز براین باور است که:«فرمان خداوند مشروط به این است که خداوند به انسانهای مخلوق خود عشق بورزد» [۷۶]
از طرفی مسلم است که خداوند چنین عشقی به بندگانش دارد. بنا بر این تقریر التزام به فرمانهای خداوند در حقیقت التزام به خدای مهربان است نه صرف خدای قادر مطلق.
آدامز از نوعی اشعری گری جدید دفاع می کند و می گوید باید بین خوب و بد فرق گذاشت. خوب به معنی خدا و زیبائی خداوند است و خوبی هر چیزی به مقداریست که به این زیبائی نزدیکتر است در واقع جلوه یا مظهری از آن زیبائی است. آدامز خیریت را از هر بابی که باشد تا آنجا درست میداند که به زیبائی خداوند نزدیک باشد.کمال از خداوند سرچشمه می گیرد و عقل انسان خیر را می تواند تشخیص دهد. تا اینجا تعریفی واقع گرایانه ارائه میدهد و درایده خیر افلاطونی است و خیلی اشعری گری او معلوم نیست.اما می گوید الزام مقوله اجتماعی است و الزام را عقل نمی تواند تشخیص دهد و فقط می تواند کشف کند . عقل می تواند بفهمد چه چیزی خوب است اما نمی تواند بفهمد الزامی است یا نه. الزام مفهومی است که از امر و فرمانی بر می خیزد و اولیه ترین مرجع برای الزام امر الهی است. هر چیزی که به جمال خدانزدیک تر است خیر تر است اما از آن الزام در نمی آید.آدامز در اینجا با متکلمان ما اختلاف دارد . متکلمان اسلامی می گویند الزام خیر شدید است وحُسن شدید را الزام می دانند و شر زمانی زیاد می شود
که نهی باشد.اما آدامز:« الزام را امری اجتماعی می داند یعنی باید مُلزمی باشد و کسی بیاید که شأنیتی برای صدور فرمان و مولویتی و حقی برما داشته باشد و او امرکند تا بتوانیم بگوئیم الزام است و اگر این شخص نگوید و فرمان ندهد الزامی در کار نخواهد بود . پس آدامز از لحاظ الزام اشعری است که می گوید عقل الزامات اخلاقی را نمی فهمد و شرع الزامات اخلاقی را به ما می گوید ولی در بحث خیر اشعری نیست و خیر را واقعی میداند[۷۷]
۲-۱-۶ برخی اشکالات وارد برنظریه امر الهی :
به نظریه فرمان الهی اشکالات فراوانی شده است . طرفداران این نظریه می گویند می توان گزاره های اخلاقی را از دین استنتاج کرد. به عبارت دیگر از جمله : « خدا x را میخواهد » می توان نتیجه گرفت: « x خوب است » یا «باید x را انجام داد » یعنی در واقع یک جمله توصیفی را مقدمه قرار داده و از آن یک جمله ارزشی نتیجه گرفت . غالب فیلسوفان می گویند اشکال این استدلال این است که« باید » را از « است » ، استنتاج کرده ایم . به بیان دیگر این x در متون مقدس که امری الهی میباشد جمله ای اخباری است ولی نتیجه آن یعنی «باید x را انجام داد » جمله ای انشایی است پس نخستین مشکل که مشکلی منطقی است این می باشد که از یک گزاره اخباری می خواهیم گزاره ای انشایی نتیجه بگیریم. به عبارت دیگر نتیجه در استدلال منطقی هنگامی درست است که نتیجه هم پایه یا ضعیف تر از مقدمه باشد و نباید نتیجه قوی تر از مقدمه باشد یعنی نباید اطلاعاتی در نتیجه باشد که در مقدمه ذکر نشده باشد. در این استدلال نتیجه یعنی « x خوب است » یا «باید x را انجام داد » حاوی اطلاعاتی جدید یعنی خوب بودن یا باید است که درمقدمه نیست.
در جواب می توان گفت در این استدلال یک کبری ، یعنی ” هر چه مورد امر الهی است خوب است” منطوی بود و اصل استدلال این است:
کار x مورد امر الهی است.
هر چه مورد امرالهی است خوب است.
نتیجه : پس کار x خوب است.
ولی اشکال دیگری پیش می آید که باید توضیح داد مقدمه دوم از کجا آورده شده است؟ یعنی به چه دلیل خدا x را بخواهد خوب می شود. اگر گفته شود اصلاً تعریف خوب یعنی هر چیزی که مورد امر الهی است در این صورت به مطلب جدیدی در استدلال نمی رسیم زیرا در نتیجه که می گوئیم کار X خوب است به این معناست که کار x مورد تعلق امر الهی است و این همان مقدمه اول است یعنی آنچه را که در مقدمه اول گفته شده در نتیجه تکرار شده است. «این استدلال اگر چه از لحاظ منطق صورت اشکالی ندارد ولی به لحاظ منطق ماده این اشکال را دارد که در نتیجه اطلاعاتی داده نشده است یعنی توتولوژی است[۷۸]
این همان مغالطه باید و هست می باشد که دیوید هیوم[۷۹] آن را در کتاب خود بنام « رساله درباره طبیعت بشر » طرح کرده است. از سخنان هیوم دو تفسیر مضیق و عام وجود دارد و بنابر تفسیر نخست مشکلی را که هیوم مطرح میکند صرفا منطقی است یعنی از قضایای حاوی رابط «است» به جملات حاوی رابط «باید» نمی توان رسید. تفسیر نخست :« دو پیش فرض را در هیوم می پذیرد : اول اینکه هیوم تنها نوع استدلال و استنتاج معتبر را قیاس میداند.دوم اینکه استلزام – که اساس قیاس است – در میان گزاره های استی با گزاره های بایستی وجود ندارد. این دو پیش فرض نتیجه میدهد که نمی شود استدلال قیاسی تشکیل داد که در آن از مقدمات استی به بایستی رسید و چون تنها استدلال معتبر، قیاس است پس در نتیجه اساساً نمی توان استدلال معتبری برای گذر از است ها به بایدها داشت[۸۰]
ولی بنابر تفسیر عام از سخن هیوم اخلاق از غیر اخلاق گرفته می شود:«گزاره های بایستی خود از سنخ است ها هستند و از عواطف انسانی حکایت دارند بنابر این طرح مسله باید و هست بی وجه می ماند[۸۱]
ظاهراً به نظر می رسد مشکل باید و هست را باید در داخل تئوری ها حل و فصل کرد
و خارج از آنها راه به جایی نخواهد داشت.« اینکه اخلاق از هست ها بر می خیزد یا نه تابع تئوری هایی است که اتخاذ می کنیم و مشکل باید و هست تنها در تئوریها میتواند حل شود.مثلا شهودگراها هم قائلند که امر اخلاقی از امرغیراخلاقی گرفته نمی شود ولی حرفشان با هیوم فرق دارد . مور می گوید خود اخلاق نقطه شروع است و از سنخ هستی است و از هستی های دیگر گرفته نمی شود[۸۲]
۷- تئوری خطا
بطور خلاصه واقع گرایان اخلاقی معتقدند واقعیتهای اخلاقی وجود دارند واز طرفی آنان شناخت گرا هم هستند چون معتقدند که دعاوی اخلاقی می تواند صدق وکذب بر دار باشند.
اما ناواقع گرایانی مانند جمله جی.ال.مکی چیزی به عنوان واقعیت اخلاقی یا خصوصیات اخلاقی را در جهان خارج قبول ندارند. مکی با ارائه « تئوری خطا» واقع گرایان را با چالش مهمی روبرو ساخته است.
۱-۷ تئوری خطا مکی :
جی.ال.مکی می گوید گزاره های اخلاقی مرتبا و بطور یکسان کاذب اند و اتصاف کیفیات اخلاقی به اعمال و اشیاء و حوادث نادرست است. به نظر مکی ارزش‌های اخلاقی مستقل از خواسته‌ها، حالات روحی و روانی و عواطف بشری وجود ندارد و خوب و بدهای اخلاقی ناظر به یک ویژگی و خصیصه موجود در افعال نمی‌باشد. وی معتقد است تنها ارزش‌های اخلاقی نیست که ذهنی‌اند بلکه ارزش‌های زیبا شناختی در قلمرو هنر نیز همگی‌ ذهنی‌اند. در نظر وی اساساً هیچ ارزشی در عالم به نحو عینی وجود ندارد. وی چند استدلال برای ذهنی بودن ارزشها ارائه میکند.
۱-۱-۷ استدلال از راه نسبیت :
جوامع مختلفی در جهان وجود دارند و هر جامعه ای فرهنگ خاص خود را دارد در نتیجه
مفاهیم اخلاقی مانند خوبی و بدی می تواند از فرهنگی به فرهنگ دیگر تغییر کند. دگرگونى یا تنوع شناخته‏ شده در قواعد یا دستورالعملهای اخلاقى از یک جامعه به جامعه دیگر صرفاً یکی از حقایق متعلق به عرصه اخلاق توصیفى است. مکی چنین اختلاف در مورد احکام اخلاقی میان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:23:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم