سرسختی روان شناختی ابتدا مورد توجه کوباسا (۱۹۷۹) قرار گرفت و به عنوان مجموعه ای متشکل از ویژگی های شخصیتی در نظر گرفته شد که در رویارویی با حوادث فشارزای زندگی به عنوان منبعی از مقاومت، همانند سپری محافظ عمل می‌کند و افراد واجد آن می‌توانند به گونه ای کارآمد با مشکلات و فشارهای زندگی مقابله کنند (حقیقی، عطاری، رحیمی و سلیمانی نیا، ۱۳۷۸).

کوباسا (۱۹۸۳)، سرسختی را ترکیبی از باورها درباره خود و جهان تعریف کرده‌اند که از سه مؤلفه تعهد، مهار و مبارزه جویی تشکیل شده است.


باور به تغییر، دگرگونی و پویایی زندگی و این نگرش که هر رویدادی به معنای تهدیدی برای امنیت و سلامت انسان نیست، انعطا ف پذیری شناختی و بردباری در برابر روی دادهای سخت تنش زا و، موقعیت های مبهم را به دنبال دارد .بررسی ها گویای آن است که سرسختی با سلامت جسمی و روانی رابط ه مثبت دارد و به عنوان یک منبع مقاومت درونی، تأثیرات منفی استرس را کاهش می‌دهد و از بروز اختلال های جسمی و روانی پیشگیری می‌کند. (زانگ، ۲۰۱۰) در پژوهشی که در بین دانشجو یان چینی انجام گرفت، نشان داد که سرسختی با پنج عامل بزرگ شخصیت ارتباط دارد، به طوری که سه مؤلفه سرسختی (تعهد، مهار و مبارزه جویی ) با روان رنجورخو یی ارتباط منفی و معنادار و با چهار عامل دیگر شخصیت برونگرایی، گشاده رویی،خوشایندی و وظیفه شناسی ارتباط مثبت و معنادار ی دارند . دلاهیج، گیلارد و دام(۲۰۱۰) گزارش کردند که سرسختی با شیوه های مقابله ای سازگارانه ارتباط مثبت و معنادار و با سبکها ی مقابله ای ناسازگارانه ارتباط منفی و معنادار دارند.


نادری و حسینی (۱۳۸۹) نشان دادند که سرسختی روان شناختی و امید به زندگی با هم همبستگی مثبت و معنادار دارند. ویسی، عاطف وحید و رضایی (۱۳۷۹) گزارش دادند که در وضعیت استرس زا کسا نی که از سرسختی بالاتر ی برخوردارند، سلامت روان بیشتری دارند تا کسانی که سرسختی پایین تری برخوردارند. (بابلان، قاسم پور و حسن زاده، ۱۳۹۰).

پیشینه عملی تحقیق


آزموده و همکاران (۱۳۸۶) عنوان کردند که بین جهت گیری مذهبی و متغیرهای شادکامی و سرسختی روانشناختی رابطه معنادار وجود دارد و افراد با جهت گیری درونی نسبت به افراد با جهت گیری بیرونی از تعهد، مهار و مبارزه جویی بیشتری برخوردارند. دیگر نتایج آن ها دلالت می کرد که بین زنان و مردان از نظر سرسختی روانشناختی تفاوت معنی داری هست و دختران از سطح سرسختی روانشناختی قوی تری برخوردارند.

نریمانی (۱۳۸۶) نشان داد بین متغیرهای سرسختی روانشناختی، سبک های تفکر و مهارت های اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت معناداری وجود دارد و از سه متغیر پیش بین تنها متغیرهای سرسختی روانشناختی و سبک های تفکر قابلیت پیش‌بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را داشتند.

درتحقیق کامیار(۱۳۸۶) رابطه معناداری بین عوامل خود انگیزی در هوش هیجانی با عوامل سرسختی دیده نشد. یافته دیگر این پژوهش حاکی بود که زنان و مردان از نظر سرسختی و هوش هیجانی تفاوتی ندارند (یاسمی نژاد، محمدیان و فعلی، ۱۳۹۰).

مصاحبی(۱۳۸۳) در پژوهش خود با عنوان رابطه بین رضایت زناشوئی و میزان انعطاف پذیری بین زن وشوهرها ‌به این نتیجه رسید که همسانی در انعطاف پذیری یکی از ویژگی های شخصیتی افراد است که با رضایت از زندگی زناشوئی ارتباط دارد.

در پژوهش نادری و همکاران(۱۳۸۸) رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با رضایت از زندگی سالمندان، نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و رضایت از زندگی، همچنین بین هوش هیجانی و رضایت از زندگی رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون با روش ورود نشان داد که متغیرهای هوش معنوی، هوش هیجانی به ترتیب پیش‌بینی کننده رضایت زندگی بودند.

اسماعیل خانی و همکاران(۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان بررسی روابط ساده و چندگانه هوش هیجانی، خود کارآمدی و سرسختی روان شناختی با سبک مدیریت تعارض سازش در دانشجویان، نشان دادند که: الف) بین هوش هیجانی و سبک مدیریت تعارض سازش رابطه معنی داری وجود ندارد. ب) بین خود کارآمدی و سبک مدیریت تعارض سازش رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. ج) بین سرسختی روان شناختی و سبک مدیریت تعارض سازش رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. د) نتایج تحلیل رگرسیون به روش ورود مکرر نشان داد که بین متغیرهای پیش بین با متغیر سبک مدیریت تعارض سازش، همبستگی چندگانه وجود دارد. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون به روش مرحله ای نشان داد که از میان مجموع متغیرهای پیش بین تنها متغیرهای سرسختی روان شناختی و هوش هیجانی به ترتیب، قادر به پیش‌بینی سبک مدیریت تعارض سازش هستند.

در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی که توسط سلیمانیان و محمدی (۱۳۸۸) انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد بین هوش هیجانی و رضایت زناشویی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد و هوش هیجانی به تنهایی ۳۰ درصد از تغییرات رضایت زناشویی را تبیین می‌کند. همچنین این تحقیق نشان داد بین مؤلفه‌ های هوش هیجانی (توجه، وضوح، بازسازی خلقی) و رضایت زناشویی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. نتیجه تحلیل رگرسیون چند گانه گام به گام نشان داد عامل توجه بیشترین توانایی تبیین تغییرات رضایت زناشویی را دارد و ۱۹ درصد از تغییرات رضایت زناشویی را تبیین می‌کند. عامل وضوح ۷ درصد و عامل بازسازی ۳ درصد از تغییرات رضایت زناشویی را تبیین کرده‌اند. نتیجه تحقیق همچنین نشان داد میزان هوش هیجانی در زنان به طور معناداری بیشتر از مردان است

در پژوهش کامیار و یزدی (۱۳۸۶) با عنوان بررسی رابطه سرسختی با هوش هیجانی و مقایسه آن در زنان و مردان دانشجوی شاغل دانشگاه های شهر تهران، نتایج نشان داد که بین سرسختی و هوش هیجانی دانشجویان، رابطه معنادار وجود دارد؛ همچنین بین مؤلفه‌ های تعهد، کنترل، و چالش در سرسختی و مؤلفه‌ های خودآگاهی، خودکنترلی، هشیاری اجتماعی و مهارت های اجتماعی در هوش هیجانی رابطه وجود دارد؛ نیز، رابطه معناداری بین مؤلفه‌ های خودانگیزی در هوش هیجانی با مؤلفه‌ های سرسختی دیده نشد. آخرین یافته های این پژوهش حاکی از آن است که زنان و مردان از نظر سرسختی و هوش هیجانی تفاوتی ندارند.

فروغی، حسینیان و یزدی (۱۳۸۷)در بررسی رابطه بین هوش هیجانی و مؤلفه‌ های آن با رضایت زناشویی کارکنان بیمارستان به نتایج زیر رسیدند بین هوش هیجانی و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (r<0.39 p<0.01). همچنین بین مؤلفه‌ های هوش هیجانی (خود آگاهی، همدلی، خودکنترلی و مهارت های اجتماعی) و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین مؤلفه‌ خود انگیزی و رضایت زناشویی رابطه معناداری به دست نیامد.

صلاحیان و همکاران(۱۳۸۹) در بررسی رابطه بین هوش هیجانی و بخشودگی با تعارضات زناشویی نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش هیجانی و بخشودگی زوج ها پیش بین متغیر تعارضات زناشویی بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...