راهنمای نگارش پایان نامه در مورد ارزیابی تحققپذیری ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
عوامل موثر در تعیین استانداردهای فضایی کاربری زمین عبارتاند از:
واقعیت محلی
تفاوتهای فرهنگی و اقتصادی-اجتماعی در شهرها و کشورها عملاً در کیفیت و کمیت معیارهای انتخابشدهی کاربری زمین اثر میگذارند. در کشورهای پیشرفته صنعتی و ثروتمند، وجود امکانات فراوان اقتصادی و تکنولوژیکی، امکان انتخاب و بهکارگیری استانداردهای بالاتری را برای تحقق معیارهای مکانی پدید میآورد، درحالیکه کشورهای در حال رشد این استانداردها به حداقل میزان کاهش مییابند. وضع اقلیمی و طبیعی نیز برای میزان فضای کافی برای فعالیت در شهر موثر است. در شهرهای جلگهای با زمین کم شیب میزان استفاده از زمین بیشتر از شهرهای کوهستانی است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ضوابط رسمی:
افزون بر عوامل یادشده برای بسیاری از کاربریها، ضوابط و استانداردهای تثبیتشدهای وجود دارد. این معیارها معمولاً توسط سازمانها و نهادهای رسمی تهیه میشوند، که از جمله آنها میتوان به استانداردهای فضاهای ورزشی، بهداشتی-درمانی و آموزشی که به ترتیب توسط سازمان تربیت بدنی، وزارت درمان و وزارت آموزش و پرورش ارائه میشود، اشاره کرد.
میزان استانداردهای فضایی کاربری زمین به وسیلهی دو عامل تعیین میشود، یکی از تعداد یا مقدار یک فعالیت و دیگری میزان زمین و یا فضای مورد نیاز.
برای نمونه در تشخیص میزان فضای مورد نیاز برای مدرسه ابتدا باید تعداد مدرسه مورد نیاز را مشخص کرد و سپس مقدار زمین مورد نیاز را تعیین نمود. تعداد مدارس را میتوان بر حسب تعداد دانشآموزان لازم التعلیم برای حال و آینده شهر برآورد کرد. اما تعیین مقدار زمین و فضای آموزشی تا حدی پیچیده است. نیاز بیش از هر چیز به امکانات و سیاستهای کلی وزارت آموزش و پرورش بستگی دارد که از اختیار شهرداری خارج است. مشابه اینگونه مسائل در رابطه با کاربریهای دیگر همچون بهداشتی، ورزشی و اداری و مانند آن نیز صادق است.
تجمع و پراکندگی کاربریها
عامل سومی که در برآورد میزان فضای کاربری موثر است، میزان تجمع یا پراکندگی فیزیکی واحدهای هر نوع کاربری است. تجمع واحدها به صرفهجویی در تخصیص زمین مورد نیاز برای قسمتهای مشترک می انجامد، حال آنکه پراکندگی آنها زمین بیشتری مصرف میکند. تجمع یا پراکندگی کاربریها، افزون بر آن که در میزان استفاده از زمین اثر میگذارد، در میزان (استاندارد) دسترسی واحدها به همدیگر نیز موثر است. دسترسی شامل دو معیار فاصله زمانی و مکانی است؛ تجمع بیش از حد کاربریها اغلب منجر به تراکم و گره ترافیکی (ازدحام کاربری) میشود و بافت شهر و ساختمانها را متراکم میکند.
محاسبه فضای لازم برای فعالیتهای مختلف
فعالیتهای مختلف صنعتی، تجاری اداری و مکانهای خدماتی و همچنین محاسبهی فضای لازم برای کاربریهای مسکونی، آموزشی و فضاهای باز عمومی، همگی با پیچیدگی خاص خود مواجهاند. استانداردها یا معیارهای کاربری زمین در زمینههای گوناگون به سبب تحول نیازها همواره در حال تغییرند. توسعه اجتماعی-اقتصادی، اختراعات و تکنولوژی جدید، روشهای نو در عرضه کالا و مایحتاج زندگی، نیازها و استانداردهای زندگی را متحول میسازند و آنها را افزایش میدهند. به سبب این تغییرات و تحولات برنامهریزی و طراحی شهری به طوری اجتنابناپذیر در معرض آزمون و خطا قرارگرفته و نیازمند تجدیدنظر در استانداردها است (یکانی فرد،۸۰:۱۳۸۲).
استانداردها و مشخصات مکانی کاربری زمین
استانداردهای یکسری از معیارهایی هستند که به منظور اندازهگیری میزان مرغوبیت و کیفیت عناصر سازنده یک جامعه شهری بکار می روند که در اینجا منظور استانداردهای مکانی کاربری اراضی شهری است. استانداردهای وضعشده و قانونی معمولاً استانداردهای حداقل هستند که وجود آنها در جامعه شهری و برای تأمین مصالح عمومی یک ضرورت است. برای تحلیلهایبرنامهریزی ما از کلمه استانداردهای مطلوب استفاده مینماییم که در واقع چیزی بین معیارهای حداقل و معیاری بهینه است و میتوان به آن در اکثر موارد کاربردی عمده یافت. (سعیدنیا،۲۳:۱۳۸۴).
با توجه به معیارهای مکانیابی کاربری و اهداف مورد نظر این تحقیق تناسب کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه میتوان معیارها و مشخصات مکانی کاربری اراضی را به سه دسته تقسیمبندی کرد:
مشخصات مربوط به همجواری کاربری اراضی شهری (ماتریس سازگاری)
مشخصات مربوط به تقسیمات کالبدی شهر (ماتریس ظرفیت)
مشخصات مربوط به مطلوبیت کاربری اراضی شهری (ماتریس مطلوبیت)
همان طوری که در بخش ماتریس سازگاری عنوان شد، یکی از اهداف اصلی برنامهریزی کاربری اراضی شهری مکانیابی مناسب کاربریها و جداسازی کاربریهای ناسازگار از یکدیگر است. مثلاً سعی میشودکاربریهای که آلودگیهایی از قبیل دود، بو و صدا تولید میکنند دور از مناطق مسکونی، فرهنگی و اجتماعی استقرار یابند. در مقابل فعالیتهایی که مکمل یکدیگرند در کنار هم جایابی میشوند. کاربریهایسرویسدهنده با ترتیب اولویت همجواری نیز مشخص میشوند. مشخصات مکانی مربوط به همجواری کاربری اراضی در جدول ذیل آورده شده است.
جدول شماره۴- مشخصات مکانی مربوط به همجواری کاربری اراضی
در تعیین سلسلهمراتب شهری یا همان تقسیمات کالبدی شهر، مقتضیات اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و فرهنگی و تکنولوژیکی هر کشور دخالت دارد (رحیمیون،۱۳۷۶: ). امروزه معیار تقسیمبندیهای اجزا کالبدی شهر در طرحهای جامع مبتنی بر دسترسیها و اندازه جمعیت، عنصر شاخص و عناصر مرکزی است. بدینسان برای توزیع مناسب خدمات در سطح شهر و دسترسی بهینه شهروندان، لازم است تقسیمات کالبدی شهر به صورت شهر، منطقه، ناحیه، برزن، محله، واحد همسایگی و واحد مسکونی صورت پذیرد (زیاری،۴۳:۱۳۸۱).
بنابراین کوچکترین عنصر کالبدی شهر واحد مسکونی است که از مجموع تعدادی واحد مسکونی کوچه یا مجتمع مسکونی تشکیل میشود. تقسیم کالبدی بزرگتر از محله برزن است که شامل دو محله میشود. دو برزن یک ناحیه شهری و هر چهار ناحیه یک منطقه را به وجودمیآورد. هر کدام از این تقسیمات کالبدی شهر دارای عناصر شاخصی هستند که شعاع دسترسی آنها به عنوان مرز تقسیمات کالبدی شهر عمل میکند(پورمحمدی،۳۲:۱۳۸۲). مفاهیم عنصر شاخص، عناصر مرکزی و شعاع دسترسی در تقسیمات کالبدی بدین صورت تعریف میشوند:
عنصر شاخص: منظور از عنصر شاخص رده خدماتی خود و مقیاس مطلوب خود است. عنصر شاخص یکی از عناصر مرکزی است که قلب کالبدی-اجتماعی هر نوع تقسیمبندی را تشکیل میدهد. مثلاً یک مدرسه ابتدایی عنصر شاخص یک محله تعریف میشود. یا یک مسجد عنصر شاخص فرهنگی یک محله تعریف میشود.
عناصر مرکزی: آن دسته عناصری است که در تقسیمبندی کالبدی مورد نیاز بوده و بر حسب عملکردهای اصلی شهر (سکونت، اوقات فراغت، اشتغال، رفتوآمد) کالبد و فضادهی مییابند و در مجموع بدنه اصلی حیات زیست-خدماتی شهر را تشکیل میدهند.
شعاع دسترسی: شعاع دسترسی، معین کننده سطوح و فاصله از مراکز خدماتی منطبق بر مقیاس انسانی میباشد.
جدول شماره۵- تقسیمات کالبدی پیشنهادی
جدول شماره۶- عناصر تشکیلدهنده کالبدی شهر
سازگاری و میزان مطلوبیت هر یک از کاربریهای اراضی شهری را با محل استقرارشان میتواند با توجه به خصوصیات محیطی مانند اندازه و ابعاد زمین، شرایط توپوگرافی از جمله شیب، ارتفاع و دامنه جغرافیایی، جنس خاک، دسترسی به تأسیسات و تجهیزات شهری، کاربریهای همجوار، خطرات ناشی از زلزله و … مورد ارزیابی قرار میگیرد.
با توجه به اینکه معیارهای مطلوبیت مربوط به همجواری کاربریها و دسترسی به خدمات شهری دربحثهای قبلی آمده است، بنابراین در این بخش به عوامل توپوگرافی (ناهمواری، شیب و ارتفاع) و معیارهای زلزلهخیزی موثر در مطلوبیت محل استقرار کاربری زمین پرداخته خواهد شد.
توپوگرافی
منظور از تأثیر ساختار توپوگرافی در مکانیابی کاربریهای شهری ارزیابی و تحلیل مشخصه های ناهمواری سطح زمین در شهرهاست(رضویان،۲۲۶:۱۳۸۲). تأثیر این عامل در مکانیابی کاربریها را میتوان به شرح زیر ارائه نمود:
عدم ایجاد کاربری مسکونی در شیبهای تند و مسیلها به دلیل وجود مشکلات طبیعی
تأثیر اختلاف ارتفاع و زاویهی شیب در نحوه دفع آبهای سطحی و ظرفیت کانالهای آب
تبعیت شبکه ارتباطی از جمله جهت خیابانها و نورگیری شبکه معابر از شیب ارتفاع
استفاده از تپه و دامنهها برای ایجاد کاربری تفریحی نظیر پارک جنگلی، پارک وحوش و نظایر آنها.
جدول شماره۷- طبقهبندی معیارهای مربوط به توپوگرافی
(رسولی،۱۳۸۴)
معیارهای زلزلهخیزی
در طرحهای و برنامهریزیهای شهری به ویژه در برنامهریزی برای مراکز جمعیتی بزرگ توجه به مطالعات زمینشناسی از جمله شناسایی نقاط زلزلهخیز، گسلهای فعال و قابل تحریک در منطقه شهری ضروری است. با توجه به اینکه بیشتر شهرهای ایران در نقاط زلزلهخیزاستقراریافتهاند، ضرورت این امر دو چندان میشود.
بنابراین در مکانیابی کاربریهای شهری بایستی به موقعیت قرارگیری کاربریها نسبت به شکستها، گسلها و پهنههایلرزهخیز و همچنین به کیفیت ابنیه، نوع مصالح، طبقات ساختمانها و پراکندگی یا فشرده بودن ساختمانهای مختلف توجه کرد. از این رو ارزیابی خطرات ناشی از زلزله احتمالی و بررسی شرایط کالبدی، زمین ساختی و اجتماعی نقاط در معرض زلزله میتواند در جلوگیری از ایجاد کاربریها در زمینهای نامناسب، ایجاد بحرانهای بعد از وقوع زلزله و کاهش تلفات ناشی آن موثر افتد.
به طور کلی معیار لرزهخیزی مناطق شهری را با توجه به میزان فاصله از حریم گسلهای فعال میتوان به سه دسته پهنههای اصلی (خسارت بالا)، متوسط (پهنههایی با تخریب شدید) و کم (حریم اول گسل) طبقهبندی کرد(درخشان،۴۵:۱۳۸۴).
جدول شماره۸-طبقهبندیهای معیارهای مربوط به زلزله
(رسولی ،۱۳۸۴)
فرایند کاربری اراضی شهری
فرایند برنامهریزی کاربری اراضی شهری به مثابه زمینههای دیگر برنامهریزی از درک پدیده برنامهریزی (تعریف مسئله یا مشکل) شروع و پس از تدوین اهداف و تعیین اولویتها به تولید راهبردها و ارزیابی و اجرا منجر میشود و این روند به صورت ممتد و دورانی ادامه مییابد. توالی مرتبط و مطلوب در برنامهریزی کاربری اراضی شهری در نمودار آمده است.
نمودار شماره ۲- فرایند کاربری اراضی شهری
(رسولی،۱۳۸۴)
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-04-17] [ 09:24:00 ب.ظ ]
|